ما بی انتها هستیم - صفحه 38

877 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    میثم رخشان گفته:
    مدت عضویت: 1924 روز

    به نام الله یکتا خداوند زیبایی ها و خداوند من خدایی که همین نزدیکی هاست نه تو اسمان ولی در اسمان هم هست نه روی

    زمین ولی در زمین هم هست نه تو گردن من بلکه نزدیکتر از رگ گردن نه تو قلب من بلکه خود قلب من هم هست

    خدایا شکرت بابت این نسیم صبحگاهی زیبا و خنک بابت این کلامی که امروز منو بهش وصل کردی تا پاسخی باشه به

    سوالاتی که قبولشون داشتم اما درشون دچار تردید بودم و این کلام زیبای استاد حق باعث شد که تردیدم به یقین تبدیل بشه

    و این یقین چنان ارامشی بهم داد که هیچ روانشانسی با دارو حتی نمیتونه به مریضش بده همین دیشب بود به این موضوع فکر کردم ایا واقعا عذاداری برای امام حسین این جوری که هست لازمه واجبه که ده روز قبل از شهادت ایشون به سر بزنیم وناراحت باشیم و کل در و دیوار رو پارچه سیاه بزنیم ؟که امروز اومدم و اولین فایل به همین فایل برخوردم .خوب الان مدتیه که این مریضی اومده همین مردمی که میان عزاداری میکنن تا یکی دوروز قبل میگفتن خیلی کم باید رفت و امد بشه خیلی باید مواظب باشی باید رعایت کنی اما چرا حالا میان بیرون تو دسته ها کم کم میبینم که شبا دارن میان بیرون و توی جمعیت هستن و چرا واقعا ؟واقعا راست میگی استاد همه حرفات برگرفته از نگاه توحیدیه که داری نگاه ابراهیمیه که داری ی جای دیدم که فاصله مرگ و زندگی رو روی ی بیلبورد بزرگ ی ماسک تلقی کرده بود بعد زندگی رو اونقدر رنگی نشون داده بود و ماسکه مثل ی سد بین زندگی و قبرستون بود و قبرستون رو بی روح و سرد و جلوه داده بود گفتم خدایا تو خودت جون رو دادی خودتم میگیری چرا اینا فکر میکنن میشه با ی ماسک جون رو نجات داد چرا فکر میکنن مردن بده ؟مگه اینا تو خیابون راه میرن چرا از مرگ ترس نمیکنن که ی اتفاقی براشون بیوفته …بگذریم

    خدایا شکرت که به هر حال امروز رو زیبا اغاز کردم کلی انرزی دارم و حرف های استاد تاثیر زیادی روم داشت کلی انرزی گرفتم کلی دید بهتری دارم الان هرچند دیدم هم تقریبا همین بود نصبت به مرگ و زیاد ترسی نبود اما باور های گذشته دچار تردیدم کرده بود خدایا ممنونم ازت که منو انسان خلق کردی ممنون که منو به این میهمانی زیبا دعوت کردی و ی روزی سربلند خدمتت میرسم و اونروزه که به بینهایت میرسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    نوشا گفته:
    مدت عضویت: 3144 روز

    ب نام الله یکتا

    امروز روز پزشک بود ولی ب طرزی متفاوت از سایر روزای پزشک سالهای قبل،در عین حال ک قشنگ بود،تلخی داشت تو دلش

    در سوگ همکارمون نشستیم و اندوهگین بودیم بخاطر غمی ک شریک بودیم باهاشون

    تمام امروزو داشتم فک میکردم واقعا هیچ کس از فرداش خبر نداره،هیچ اطمینان و تضمینی نیست منی ک الان دارم تایپ میکنم این نوشته رو،فردا اصلا روی این کره ی خاکی زنده باشم یا نه و این از عجیب ترین و ناگزیرترین اتفاقات طبیعته،ب اینا ک فک میکنم مدام تو سرم این افکار میپیچه پس چه بهتر ک خوب زندگی کنیم،شرافتمندانه زندگی کنیم و سرشار باشیم از حس سپاسگذاری برای داشتن موهبت یه روز دیگه و استفاده ی تمام و کمال ازش

    مرگ،بخاطر ناشناخته بودنش یه حادثه ی ترسناک تلقی میشه و تمام ترس،بخاطر عدم شناخته،چون هیچ کس ازون دنیا زنده برنگشته تا برامون توضیح بده ک چی بهش گذشت و چی دید،براهمین ترسناک و پر رمز و رازه برامون ولی یه احساسی تو وجودم هست ک میگه مرگ،پایان هیچ چیز نیست،ما بی انتها هستیم و نمیشه ک با مرگ تموم بشیم،فقط انرژی مون و مداری ک توش هستیم عوض میشه نه اینکه بخایم از بین بریم برا همیشه،همون شعر معروف سهراب درسته ک میگه :

    ” مرگ،پایان کبوتر نیست”

    و واقعا همینه و مرگ،نقطه ی پایان هیچ چیز نیست بلکه شروعی دوباره ست ب شکلی متفاوت و در دنیایی ک از لحاظ فرکانسی با این کره ی خاکی فاصله داره ولی ایمان دارم ک سرشار از آرامشه و ما دوباره ب آغوش الله یکتا برمیگردیم،همون طور ک ازونجا اومدیم و مبدا ما اونجا بوده.

    چندی تو این دنیای خاکی مهمان هستیم و سرانجام روزی این مهمانی ب پایان میرسه و باید بریم،بنابراین چه بهتر ک ب تمام،زندگی کنیم و لذت ببریم و حسرتی باقی نذاریم تو دلمون،برا هیچ چیز

    امیدوارم ک با تغییر نوع نگاه و تفکر و باورمون نسبت ب موضوع مرگ،بتونیم ب آرامش برسیم و درک کنیم ک مرگ،در آب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد

    مرگ در ذهن اقاقی جاری ست

    مرگ،مسئول قشنگی پر شاپرک است

    در نبندیم ب روی سخن زنده ی تقدیر ک از پشت چپرهای صدا می شنویم/

    دوستون دارم ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مهتاب گفته:
    مدت عضویت: 1919 روز

    سلام استادفقط در یک کلام میتونم بگم که ارزش این فایلها ملیارد ها ملیارد دلار هست چون تمام حرفهای شمابوی توحید وایمان داره یعنی انگار که آیات قرآن رو برای ما به زبان ساده تفسیر میکنید این فایل شما دریک کلام معنیه آیه ی انالله وانا الیه راجعون بود به زبان شیرین شماواقعا ازتون سپاسگذارم امیدوارم که این فایلهای رایگان براتون هزاران برابر برکت توی زندگیتون بیاره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    علی بردبار گفته:
    مدت عضویت: 1875 روز

    سلام و درود خدا بر استاد عباسمنش عزیزم⁦❤️⁩

    امروز این فایل رو بعنوان نشانه روزانه ام شنیدم. بقدری مناسب حال امروزم بود که تعجب کردم. البته نگرانی و دلواپسی های دیروز و امروز، پس از مدتها و هفته ها بوجود آمده بود و قبل از آنهم به لطف فایلها و مطالب سایت، وقفه قابل ملاحظه ای در حال ناخوشی که گاه بگاه پیش می امد، حاصل شده بود.

    صدای شما جادوییست. مدتهاست که به خاطر حال خوشی که از شما به من منتقل میشود، مدیون و دعاگویتان هستم….امروز هم مثل بقیه این دو سه سال، انرژی مثبت و حال خوشی که از من و خانواده ام متصاعد میشود، طبق قانون بومرنگ، ارزانی شما و خانواده محترمتان🌹

    امیدوارم با شادی زندگی کنیم و در شادی و لذت دمادم،روزگار را سپری کنیم.

    بودن اینجا کنار شما و دوستان عزیزم، برای من ذوق و شوقی به پهنای ادامه زندگیم است.

    خدایا، سپاسگزارم

    ⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    علی صالحی گفته:
    مدت عضویت: 3875 روز

    سلام و درود فراوان به همراهان عزیز و استاد عباس منش

    -امروز وقتی وارد سایت شدم روی نشانه من زدم وارد این فایل شدم

    – ومبحث جالب مرگ که خیلی برای من جذاب هست

    -اینکه از فرصت ها چطور استفاده کنم در این دنیا لذت ببرم و

    -دنیا رو بگردم و آنقدر خوب زندگی کنم و از تک تک لحظه ها استفاده کنم

    -خودم رو به تمام خواسته هام برسونم

    و هر وقت که مرگ به سراغم اومد پذیرای اون هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    آزاده زمانی جوهرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1928 روز

    سلام استاد عزیزم، چند روزی بود ذهنم خیلی درگیر موضوعی بود یکی از افرادی که می شناختم وخیلی هم پولدار بود براثر بیماری کرونا فوت کرد. هر جایی درموردش صحبت میشد. وهمه می گفتند جوان بود وپولدار، بیچاره چرا این طور شد، واقعا در رابطه با این موضوع خیلی ذهنم درگیر بود که هدایت شدم به این فایل زیبا. هر بار که هدایتم را از طریق کلام حق که توسط شما بیان میشه دریافت می کنم به خودم می بالم که خدای مهربون من را در مسیر هدایت یافتگان قرار داده وخدا را هزاران هزار مرتبه شکر ، از این همه آگاهی. چقدر در رابطه با مرگ قشنگ صحبت کردید. ولی ذهن دائما ما را می ترسونه وبا این حس منفی نمی ذاره ما از زندگی لذت ببریم. من دارم روی خودم کار می کنم. هر روز دارم به زیباییها توجه می کنم وخدا رو شکر خیلی حس های عالی پیدا کردم. زندگی مشترک من در فرکانس عشق وشادیه ومن زندگی متفاوتی از گذشته ام را دارم تجربه می کنم. خیلی با شنیدن این فایل حس وحالم عالی شد. خیلی دوستتون دارم. 😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    وریا گنجی گفته:
    مدت عضویت: 2349 روز

    ما بی انتها هستیم :

    یکی از آگاهی های عمیق قرآن که حس میکنم دارم بیشتر درکش میکنم این هست که بارها و بارها در مورد ایمان به آخرت صحبت میکند

    آیاتی که مربوط به ایمان به روز آخرت (یوم الاخر) و دنیای پس مرگ هست این تلنگر رو بهم میزند که هیچ چیز در این دنیا ثابت و پایدار نیست و همه چیز دستخوش تغییر هست ، پس اگر وابسته ی این دنیا و آنچه در دنیای شکل و فرم هست باشیم چیزی جز رنج نصیبمان نمیشود و اگر به خواسته ها و آرزوهامون هم برسیم باز هم در زیرلایه های اون حس خوبی که از پیروزی و موفقیت هست رنج وجود دارد ، به عبارتی اگر به خواسته هامون وابسته باشیم و تمام زندگی رو در رسیدن به خواسته ها و آرزوها بدانیم اگر به خواسته هامون نرسیم رنج میکشیم و اگر به خواسته هامون هم برسیم بازم رنج میکشیم چون نمیتونیم برای همیشه نگهشون داریم (ریشه ی این مساله وابستگی به خواسته ها و آرزوهای دنیایی هست)

    دیدگاهی که نسبت به کل هستی و کائنات و انسان و … دارم این هست که هر چیزی یک سطح و عمقی داره

    آنچه در سطح وجود داره دستخوش تغییر و تحول هست و تا ابد نمیتونه ثابت بمونه و حقیقتی که در ورای دنیای سطح و شکل و فرم هست که من بهش میگم بی شکلی یا بی فرمی ، فضایی هست که امکان بودش به همه چیز میدهد و این فضای بودش هست که حقیقی هست ، بهش میگیم روح ، خدا ، آگاهی ورای شکل یا هر اسم دیگه ای…(کلمات و واژگان مهم نیستن چرا که فقط اشاره گر هستن به حقیقت آنچه که هست)

    درد و رنج و ترسها و نگرانی ها از جایی شروع میشود که انسان خودش را با محتواها و شکل و فرم های دنیا یکی میپندارد ، فراموش میکند که چیزی ورای تمام این شکل و فرم هاست ، آنچه که در موردش صحبت میکنیم شاید مقداری گنگ و مبهم باشد (دلیل مبهم بودنش پرده های ذهن هست) ، میخوام یک تمرینی رو با هم انجام بدیم ، همین الان به جایی که هستی توجه کن به اشیای اطرافت توجه کن ، چه چیزهایی رو میبینی ، مثلا اگر در اتاقت هستی به اشیای داخل اتاقت توجه کن : میز ، صندلی ، فرش و…

    سوالی که پیش میاد آیا اینها تمام چیزی هست که الان وجود داره ؟

    .

    .

    .

    حقیقتی که به تازگی بر من آشکار شده است این هست که در زیر لایه ی تمام این اشیا و چیزها ، فضایی هست که به وسایل و هر آنچه در حال حاضر میبینم و حس میکنم و درک میکنم امکان بودش میدهد

    که من بهش میگم خدا ، ورای ذهن ، خودآگاهی …

    خیلی از انسان ها دیدگاهشون این هست که آنچه بهش میگیم خدا و در دنیای فیزیکی هم قابل رویت و لمس کردن نیست و شکل و فرم فیزیکی ندارد اندیشه و تفکر انسان هست ، اما ذهن و اندیشه ی انسان هم نمودی از شکل و فرم هست و سطح خیلی خیلی مختصر و کوچکی از خداست

    ذهن و اندیشه فقط یک ابزاری هست برای ساخت و ساز در این دنیای شکل و فرم ، اگر خودمون رو با ذهن یکی بدانیم چیزی جز رنج نصیبمان نمیشود و هر آنچه در این جهان بسازیم بدون خلاقیت هست ، خلاقیت حقیقی از ورای ذهن میاد ، تمام کسانی که در حوزه های مختلف آثار و نتایج کارشون خلاقانه هست این حقیقت رو خیلی خوب درک میکنند که آگاهی ها و چیزایی که ازشون متجلی میشه از چیزی فراتر از ذهن و تلاش و تمریناتشون هست ، به زبان دیگر بخوایم بگیم ، تمام افراد خلاق در هر حوزه ای به خدا وصل هستن و فرد خودش رو به عنوان یک کانال انرژی میبیند که خدا از طریق اون به جریان میافتد

    اگر به خدا وصل باشیم دیگه نیازی به رقابت نداریم ، چون هر آنچه در هر زمینه ای از ما متجلی بشه جدید هست ، از یه جای شرطی نشده میاد ، آگاهی هایی که بهمون داده میشود دست اول هست و به خاطر همین دست اول بودن و تازگی اش هست که نتیجه ی کار خیلی تاثیر گذار میشود و میدرخشد

    آنچه من به تازگی درک کرده ام این هست که خدا از طریق ما زندگی میکند ، زندگی از دیدگاه من یک بازی الهی هست ، زندگی یعنی اینکه خودآگاهی از خودش آگاه میشود

    زمانیکه انسان به سمت اهداف و خواسته هاش حرکت میکند (بدون وابستگی به اهداف و خواسته ها) خدا در وجودش در جریان هست ، هوش ورای ذهن و فضای بودش در حال متجلی شدن هست

    و زمانیکه انسان در دام ذهن اش بیافتد و برده ی ذهن اش باشد و خودش را با ذهنش یکی بپندارد فقط رنج میکشد و کارهایی هم که انجام میدهد رنج بیشتری برایش تولید میکند ، به همه چیز میچسبد ، تسلیم آرزوهایش میشود ، به زبان دینی بخوایم بگیم : خدا در زندگیش غایب هست

    اگر خدا در زندگی غایب باشد مرگ فیزیکی برای جسم و ذهن انسان به معنای نابودی و فنا هست

    و اگر خدا در زندگی حضور داشته باشد مرگ یک سفری هست برای رفتن به ورای آنچه که هست ، سفری به آن فضای بودش و لایتناهی که به همه چیز امکان بودش میدهد.

    به قول اکهارت تول نویسنده ی کتاب نیروی حال : مرگ غربالی هست که هر آنچه به شما تعلق ندارد را جدا خواهد ساخت ، راز زندگی در این هست که بمیرید قبل از اینکه بمیرید ، تا متوجه شوید که مرگی وجود ندارد.

    با تقدیم مهربانی : وریا گنجی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      ویدا گوهری گفته:
      مدت عضویت: 2733 روز

      دوست عزیزم بسیار بسیار عالی و توحیدی نوشتید

      جزو محبوبترینها علامت زدم تا بخونم و یادم بمونه خدا از طریق من میخواد زندگی کنه پس ذهن و جدی نگیرم و نچسبم بهش تا آزادانه خدای وجودم خدایی کنه شکر برای هدایتم به این فایل به این کامنت زیبا

      در پناه حق شادو سلامت باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    لیلا سنگونی گفته:
    مدت عضویت: 1845 روز

    سلام به نام خالق روزی دهنده

    سلام به استاد عزیزم وگروه بی نهایت عالی شون

    این فایل نشانه ی روز پنجم من بود باورتون نمیشه که من چقد این مسعله واسم سوال بود

    همیشه تو مراسم عزاداری ائمه باخودم میگفتم خب چرا باید واسه کسی که آرزوش رسیدن به خواسته اش ومعبودش بوده ماباید گریه کنیم چرا؟ وهیچ جوابی پیدا نمیکردم وحتی جرات بازگو این پرسش رو هم نداشتم واحساس گناه میکردم

    ودقیقا همین پرسش برای زمان پلاسکو تو ذهنم اومدکه وقتی یه عده کارشون وظیفه اشون رو دارن انجام میدن چرا باید انقد بزرگ بشن درحد پرستیدن

    .واز استاد عزیزم متشکرم که انقد قشنگ واگاهانه وبا مثال‌های عالی وساده به این پرسش های من پاسخ دادن

    در ضمن من همیشه از مرگ میترسیدم وحتی از فکر کردن بهش هم فرارمیکردم ودلیلشم این بود که از مرگ یک هیولای وحشتناک تو ذهنم برام ساخته بودن که فقط دنبال کوچکترین خطای منه که منو عذاب بده و مجازات کنه

    باخودم همیشه میگفتم مگه بهشت رفتن به این سادگیه؟ ماهمه باید منتطر عذاب الهی باشیم واز همه وحشتناکترش فشار قبره

    وای الان ممنونم استاد عزیزم که انقدر این مسعله رو واسه من باز وشیرین کردین

    خدایاااااااعاشقتم که منو به این مسیر هدایت کردی

    وبرای استادم بهترینهارا از خداوند میخواهم

    در پناه الله یکتا سلامت وپیروز وثروتمند وهرروز آگاهتر از دیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    لیلا طهماسبی گفته:
    مدت عضویت: 3198 روز

    سلام استاد عزیزم

    استاد تو این فایل درباره ی این زندگی و مرگ صحبت کردین و به من یادآوری کردین که اصلا چرا باید لذت ببرم از هر چیز حتی کوچیک..برای اینکه موقع ترک کردن اینجا حسرتی به دل نداشته باشم….استاد وقتی داشتین این حرفهارو میزدید تو این فایل اولین چیزی که خیلی ازش لذت بردم وجود شما بود .. شما .. اینکه هستین و من بعنوان استاد..برادر.. دارمتون… اینقدر مهربان.. اینقدر بابصیرت..اینقدر خواستنی تو این فایل با این بلوز قرمز..آره این وجود نازنین شما.. اینکه هستین و خطاب به من دارین صحبت میکنین…از رنگ قرمز خیلی لذت بردم… احساس کردم چقدر توش شور و شادی و زندگی هست… میخوام از این به بعد بیشتر از این رنگ لذت ببرم…و بعد وجود تک تک عزیزانم وافراد خانوادم مایه لذت شد برام..چقدر وجودشون نازنین و دوست داشتنیه…تا فرصت هست میخوام از حضورشون فقط لذت ببرم و بشناسمشون بیشتر و از خوبیاشون کیف کنم.. هر کدومش یه تیکه جواهره…هر آدمی که میبینم یه دنیا زیبایی داره..این منم که باید بتونم ببینم…باید بتونم زیباییهای وجودشونو ببینم و ازشون لذت ببرم..زیباییهای وجود خودم رو همچنین.من باتمام زیبایهایی که خدا بهم داده.بقول قیصر امین پور عزیز:

    – چه اشکال دارد در آیینه ها،

    جمال خدا را زیارت کنیم؟

    – مگر موج دریا ز دریا جداست؟

    چرا بر یکی حکم کثرت کنیم؟

    در وهله اول میخوام عاشق خودم بشم..عاشق این روح پاکِ خداییم..عاشق این همه ویژگی خدایی در من..عاشقی منی که مثل اونم..قدرتمند ..خالق..خودِ عشق..خودِ زیبایی.. بازم بقول قیصر عزیزم..

    بگو قافیه سست یا نادرست

    همین بس که ما ساده صحبت کنیم..

    میخوام عاشق سادگی بشم…دیگه نمیخوام کامل و بی عیب و نقص باشم..میخوام خودم باشم با تمام کم بودنهام و با تمام عیب و ایرادهام..میخوام عیب و ایرادهامو دیگه از این به بعد دوست داشته باشم و دست از تلاش برای خوبتر و زیباتر به نظر رسیدن بردارم..آره همین بس که ما ساده صحبت کنیم…

    خداوند ساده ست و هر چیز دیگر پیچیده.. میخوام مثل خدا باشم.

    وبعد در همه آدمها اونو ببینم و یکی رو ببینم ..خدارو در وجود آدمها بشناسم و تشخیص بدم.. عاشق یه قطره از ذات پاک و زیبای خدا در وجود آدمها بشم…خدایا ما رو یاری کن که بتونیم وسیعتر بشیم و به ما بصیرت بیشتر عطا کن . 🙏

    عاشق همتونم، مخصوصا استاد عزیزم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    مریم اسدی کیا گفته:
    مدت عضویت: 2100 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانواده بزرگ عباس منش

    خیلی خوشحالم این نشانه برایم اومده

    من‌همیشه شاکر خداوند بودم و خواهم بود

    هر شب که می خوابم سعی میکنم که از تمام روز گذشته ام‌لذت برده باشم و حسرت این روز رو نداشته باشم

    وصبح که بیدار میشم حس میکنم زندگی جدید ام شروع شده و سپاس میگویم خداوند روکه دوباره مرا به زندگی باز گرداند

    هرشب قصه زیبای مرگ رو برای خودم نجوا میکنم

    وباز امید به آن هست که دوباره صبح رو زیباتر تجربه میکنم

    خداوند رو هزاران بار شکر میگوییم که شب مرا به خواب مرگ‌میبرد و صبح به دامان زندگی زیبا برمی گرداند

    زندگی همه ما ادمیان‌همین هست هرگز از مرگ نباید بهراسیم زیر شب هنگام به زندگی مرگ‌میرویم

    چه بسا کسانی شب رو بر بالین مرگ‌سر گداشتن وفردارو ندیدن

    اما برخی دیگر فردا را زیباتر دیدن

    همیشه لبخند برلبانمان‌نقش ببندد برای هرآنچه زیبایی در جهان‌هست

    دوستتان دارم بی نهایت ❤❤❤❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      نسترن گفته:
      مدت عضویت: 2239 روز

      سلام دوست عزیزم خیلی بهتون تبریک میگم

      من به شدت از مرگ میترسم واقعا دارم اذیت میشم برعکس شما شبا واسه من ترسناکه و این ترس تقریبا تمام تمرکز منو میگیره میشه خواهش کنم کمکم کنید و بگید چی کار کردین که به این درجه رسیدین؟؟؟؟؟؟؟؟

      واقعاااا نیاز دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: