ما بی انتها هستیم - صفحه 45

877 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ندا عادلی گفته:
    مدت عضویت: 1216 روز

    من متعهد به تغییر سرنوشت خود هستم

    با سلان و درود فراوان خدمت استاد گرانقدر

    استاد عزیزم امروز حالم بد بود نمیدونم چم بود فقط میدونستم که این لحظه حال بدی شیطان در فعالیت بود و خدا نبود استاد جان اینا رو که دارم مینویسم اشک بهم اجازه نمیده کلمات و درست ببینم اما با این فایل خیلی خیلی استاد حال منو خوب کردی عزیزم چطوری من میتونم قدر دان شما باشم

    ارزش این حال خوب من چقدره

    بی انتهاست

    دیدم و به زندگی باز کردی

    به مرگ باز کردی

    قربونتون برم استاد خدا رو شکر برای وجودتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1210 روز

    سلام به خدای این جهان وآن جهان ،وسلام عرض ادب به استاددوست داشتنی خودم ،پذیرفتن مرگ وقبول وباوراینکه دنیای دیگه ای هس که به مراتب وسیع تروباعظمتروباشکوه ترازاین دنیاوجودداره برای امثالی مثل من که تاالان همیشه حتی ازاسم مرگ وحشت داشتن خیلی سخته،بله مرگ یکی ازپاشنه آشیل های من بوده ،اماقبول واقعیت وکنارگذاشتن باورهای غلط میتونه کمک کنه تاکم کم به جای ترس ووحشت ،بپذیرم وکنارباهاش بیام چون خیلی تجربه هادیدم بابت این موضوع که کسانی که خودشونودرگیرمرگ عزیزان میکنن چ آسیبهایی دیدن وچ خسارتهایی به اطرافیان زدن ازنظرمن واقعن خیلی عقب نگه داشتن خودشونواززندگی ،بعضیاکه دیگه اصلن زندگی نمیکنن فقط یه مرده متحرک میشن ارع ازاین دسته ادمهاراوقتی میبینم تاسف میخورم ومیفهمم که کارشون وروششون کاملااشتباهه ویه جای کارمیلنگه ،خب طبیعتاقبلافک میکردم ایناآدمهای مهربون وبااحساسی هستن که اینطوربعدازمرگ عزیزانشون وابستگی خودشونونشون میدن اماحالافهمیدم که وابستگی خودش یه درده یه مرضه ،حتی به زبون خودمون میتونه گناه هم باشه چون خداوندتوقرآن هم تاکیدکرده که ازهرآنچه داریداستفاده کنیدولذت ببریدمیخادمال باشه فرزندباشه وهرچی درجهان که به مالذت بده امانبایدتعلق خاطرووابستگی بهش داشته باشیم که درنبودشون ،نتونیم به زندگی ادامه بدیم به قول استادهمه اینهامیان ومیرن بایدبیاموزیم که زمانی که هستن وداریمشون درست وبه جااستفاده کنیم به هم محبت کنیم کنارهم لحظات خوب براهم بسازیم اماخودمونواسیروبرده کسی یاچیزی نکنیم ،مهربونی بی اندازه واحساسی بودن زیادهم خودش فاجعس ،اونم بایدیادبگیریم به جاوبه موقع انجام بدیم ،توهرکاری که تعادل داشته باشیم هم خودمون لذتشومیبریم هم باعث رشدوپیشرفت دیگران توهرزمینه ای میتونیم بشیم ،خیلی وقتهامحبتهای زیادازاندازه باعث آزارواذیت شده ماهمگی به عینه این چیزارودیدیم وحتی تجربه کردیم ،بله منم چندماهی میشه که دارم رواین موضوع یعنی درک حقیقی مرگ کارمیکنم وسعی میکنم که دیدونگاهم رابهش عوض کنم وجو،اطرافیانم بابت این اتفاقات منوتحت تاثیرمنفی قرارنده دوباره ،حتی شنیدم میگن شکرگزاری وسپاس بگیدخدارابعدازمرگ کسی چون به ملکوت علی پیوسته ،یه کم سخته اما میشه تغییرنگرش داد،همین که متوجه شدم تاالان مسیراشتباهی ودرک نادرستی ازمرگ داشتم راضی کنندس برام ومطمئن هستم آروم آروم وباتکرارسخنان استادعزیزحتمن حسم به مرگ تغییرمیکنه ،به قول استادبیاییم الان رادریابیم که هستیم ،الان متوجه شدم که درک وقبول مرگ اینکه من جدا،ازادمهای دیگه نیستم ومنم رفتنی هستم اگه دقت کنیم موقعه حال بدیهاومشکلات چقدمیتونه انگیزه بهمون بده وباعث بشه بفهمیم دنیاهیچ ارزشی براموندن توحال بدنداره ،خوب وبدهمه چی میگذره وتموم میشه پس حال خوب رابچسبیم وتوناخوشیهاسعی کنیم خودمون راازاون حس بد،زوددربیاریم وتمرکزنکنیم بیاییم تمام مقاومتهای ذهنی که تواین راستا داریم راازبین ببریم ،به امیداونروز،استادجونم ازتوضیحات قشنگت سپاس،ازخداعمری طولانی وپرعزت برات خواستارم خداییش حیفه انسانهای شریفی مثل شمانباشن یاخدای ناکرده زودبرن ،عمرت طولانی دلت نورانی عزیزدلم استادخوبم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1210 روز

    سلام به خدایی که این جهان وآن جهان راخلق کرد،وسلام عرض ادب به استاددوست داشتنی خودم ،پذیرفتن مرگ وقبول وباوراینکه دنیای دیگه ای هس که به مراتب وسیع تروباعظمتروباشکوه ترازاین دنیاوجودداره برای امثالی مثل من که تاالان همیشه حتی ازاسم مرگ وحشت داشتن خیلی سخته،بله مرگ یکی ازپاشنه آشیل های من بوده ،اماقبول واقعیت وکنارگذاشتن باورهای غلط میتونه کمک کنه تاکم کم به جای ترس ووحشت ،بپذیرم وکنارباهاش بیام چون خیلی تجربه هادیدم بابت این موضوع که کسانی که خودشونودرگیرمرگ عزیزان میکنن چ آسیبهایی دیدن وچ خسارتهایی به اطرافیان زدن ازنظرمن واقعن خیلی عقب نگه داشتن خودشونواززندگی ،بعضیاکه دیگه اصلن زندگی نمیکنن فقط یه مرده متحرک میشن ارع ازاین دسته ادمهاراوقتی میبینم تاسف میخورم ومیفهمم که کارشون وروششون کاملااشتباهه ویه جای کارمیلنگه ،خب طبیعتاقبلافک میکردم ایناآدمهای مهربون وبااحساسی هستن که اینطوربعدازمرگ عزیزانشون وابستگی خودشونونشون میدن اماحالافهمیدم که وابستگی خودش یه درده یه مرضه ،حتی به زبون خودمون میتونه گناه هم باشه چون خداوندتوقرآن هم تاکیدکرده که ازهرآنچه داریداستفاده کنیدولذت ببریدمیخادمال باشه فرزندباشه وهرچی درجهان که به مالذت بده امانبایدتعلق خاطرووابستگی بهش داشته باشیم که درنبودشون ،نتونیم به زندگی ادامه بدیم به قول استادهمه اینهامیان ومیرن بایدبیاموزیم که زمانی که هستن وداریمشون درست وبه جااستفاده کنیم به هم محبت کنیم کنارهم لحظات خوب براهم بسازیم اماخودمونواسیروبرده کسی یاچیزی نکنیم ،مهربونی بی اندازه واحساسی بودن زیادهم خودش فاجعس ،اونم بایدیادبگیریم به جاوبه موقع انجام بدیم ،توهرکاری که تعادل داشته باشیم هم خودمون لذتشومیبریم هم باعث رشدوپیشرفت دیگران توهرزمینه ای میتونیم بشیم ،خیلی وقتهامحبتهای زیادازاندازه باعث آزارواذیت شده ماهمگی به عینه این چیزارودیدیم وحتی تجربه کردیم ،بله منم چندماهی میشه که دارم رواین موضوع یعنی درک حقیقی مرگ کارمیکنم وسعی میکنم که دیدونگاهم رابهش عوض کنم وجو،اطرافیانم بابت این اتفاقات منوتحت تاثیرمنفی قرارنده دوباره ،حتی شنیدم میگن شکرگزاری وسپاس بگیدخدارابعدازمرگ کسی چون به ملکوت علی پیوسته ،یه کم سخته اما میشه تغییرنگرش داد،همین که متوجه شدم تاالان مسیراشتباهی ودرک نادرستی ازمرگ داشتم راضی کنندس برام ومطمئن هستم آروم آروم وباتکرارسخنان استادعزیزحتمن حسم به مرگ تغییرمیکنه ،به قول استادبیاییم الان رادریابیم که هستیم ،الان متوجه شدم که درک وقبول مرگ اینکه من جدا،ازادمهای دیگه نیستم ومنم رفتنی هستم اگه دقت کنیم موقعه حال بدیهاومشکلات چقدمیتونه انگیزه بهمون بده وباعث بشه بفهمیم دنیاهیچ ارزشی براموندن توحال بدنداره ،خوب وبدهمه چی میگذره وتموم میشه پس حال خوب رابچسبیم وتوناخوشیهاسعی کنیم خودمون راازاون حس بد،زوددربیاریم وتمرکزنکنیم بیاییم تمام مقاومتهای ذهنی که تواین راستا داریم راازبین ببریم ،به امیداونروز،استادجونم ازتوضیحات قشنگت سپاس،ازخداعمری طولانی وپرعزت برات خواستارم خداییش حیفه انسانهای شریفی مثل شمانباشن یاخدای ناکرده زودبرن ،عمرت طولانی دلت نورانی عزیزدلم استادخوبم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2247 روز

    با سلام به استادی که هر روز که می‌گذرد بیشتر و بیشتر حرف هایش را به عینه در زندگی ام میبینم

    و با حرفهایش زندگی می کنم

    جایی که شاگرد خوبی باشم، جایزه ها میگیرم وجایی که بازیگوشی و حواس پرتی کنم نامیدی و احساس بد

    مثل این گفته گرانبهای استاد که میگن “هر فایل رو بارها و بارها گوش بدید.” خب من این فایل رو یبار گوش کرده بودم ولی درست درک نکرده بودم تا اینکه دیشب یه اتفاقی برام افتاد که براتون میگم.

    دیروز با شور و شوق رفتم کتابخانه و تا عصر اونجا بودم (خودم را برای آزمون سراسری آماده میکنم که رتبه برتر بشوم و کلی هدف و برنامه بعد از قبولی در بهترین دانشگاه تهران رو دارم.)

    خلاصه عصر که خانه برگشتم شام درست کردم مامانم هم زنگ زد گفت بیا کارت دارم ،(مامانم پا درد داره نمیتونه کارهای خونه رو انجام بده) خلاصه رفتم خونه آقام و جارو و شام هم درست کردم ، برگشتم خونه تا یه دوش گرفتم یه احساس ضعفی داشتم ولی زیاد نبود گفتم زود شام بخوریم برم یه کتابی رو بخونم و چندتا تست . رفتم پای گاز یک دفعه یه دل پیچه شدید گرفتم و این دل پیچه اینقدر شدید شد که از هوش رفتم. همسرم آب پاشید تو صورتم به هوش اومدم.

    بهم گفت خانم چرا اینقدر خودت رو خسته میکنی. خلاصه کلی نصیحت که خانم به خودت فشار نیار.

    وقتی به هوش اومدم خیلی حالم گرفته شدتا امروز صبح، من اینقدر دارم تلاش می‌کنم که به هدفم برسم خب اگه الان به هوش نمیومدم چی و نجواهای شیطان و نا میدی.

    تا اینکه اولین صفحه سایت رو که باز کروم ببینم فایل جدید اومده یا نه، دیدم نیومده اومدم پایین تر چشمم به این صفحه افتاد انگار اولین بار بود اون رو دیده بودم. تعجب کردم که چطور من این فایل رو تا حالا نشنیدم‌؟( آخه من تمام فایل ها رو علاوه بر اینکه به ترتیب دانلود کرده و نگهداری میکنم تو سایت هم میام گوش میگیرم) بعد که پلی کردم یادم اومد قبلا شنیده بودم ولی از یادم رفته بود،

    خلاصه گوش دادم و شنیدم و دریافت کردم آنچه باید دریافت میکردم

    ممنونم استاد که زبان خداوند شدی برای ما که کلام خدا را برایمان ترجمه میکنی.

    ممنون از شما خدا شما را در پناه خودش حفظ کند

    با این فایل شما اگه دیروز انرژی ام برای موفقیت ۸۰ درصد بود الان شده ۲۰۰ درصد .

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    ترنم گفته:
    مدت عضویت: 1298 روز

    سلام بی نظیر سلام استاد توحید

    این اولین باریه تو زندگیم که از خوشحالی گریه کردم استاد دوساعت پیش توی قسمت ۱۴۰ سفر به دور امریکا کامنت نوشتم ک استاد نمیدونم طی کنکورم ایدمو اجرا کنم یا بزارم بعدش بعد نوشتم انشالله خدا هدایتم کنه… الان بعد سه ساعت کارم تموم شد چراغا رو خاموش کردم گفتم فایل گوش بدم بخوابم ک خدا هدایتم کرد ب این فایل…. استاد اونجایی ک گفتی جوری باش ک اگ عزرائیل اومد گفت بریم بگی بریم من جوابمو گرفتم اونجایی ک اسم کنکورو اوردین و گفتین مقصد گرا نباشیم از مسیر لذت ببریم استاد من زدم زیر گریه نمیدونم چم شد نمی دونم چجوزی باید احساسمو به اشتراک بزارم فقط خدای من میدونه ک امشب شما چیکار کردین اینجا ک الان نزدیک چهار صبحه ولی واستون ارزو میکنم همین لحظه هرجا ک هستید همین حسیو از خدا دریافت کنید ک من دریافتش کردم

    یه جوری انرژی دارم ک ساعت هفت میخوام برم ورزش بعدشم کتابخونه با اینک کل دیشب بیدار بودم

    شما بی نظیرید استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    حسین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2112 روز

    سلام خدمت همه دوستان عزیزم و استاد و همسر گرامیشون

    این اولین کامنت من طی این چند سال عضویتم در سایت و استفاده از فایلهای شماست…

    به قول خودتون خیلی جالبه که ما درست در زمانی که منتظر یک جواب هستیم اون جوابو از یک جایی میگیریم که اینبار سایت شما و این فایل دست خدا شد که پاسخ سوال منو به من بده…

    اما سوال چی بود؟ امروز صبح کتاب در جستجوی معنا رو شروع به خوندن کردم و بعد از چند ساعت که تموم شد یک سوال کلیدی تو ذهنم شکل گرفت که شاید مقصود کتاب هم پاسخ به اون سوال بود اما چندان منسجم و با قدرت نتوانست جوابی به اون بده یا شاید در نسخه ای که در دست من بود جواب نبود یا باید چندبار دیگه بخونم که بعید میدونم با ناخواسته های زیادی که در متن کتاب بود دوباره بخوانم اما بگذریم…

    سوال این بود که معنای زندگی ما چیست؟ و جالبه بازم با استناد به حرفهای خودتون با اینکه چندین بار این فایل و به صورت صوتی و تصویری ملاحظه کرده بودم اما این جواب و پیدا نکرده بودم یا توجه نکرده بودم اما امشب جواب یجورایی با اینکه سرعت فایل و بالا برده بودم خودنمایی کرد و یجورایی میتونم بگم انگار سرعت اون قسمت از حالت عادیم پایین تر شده بود…

    ما برای لذت بردن اومدیم و قراره لذت ببریم و برای تجربه همین لذت و بندگی خدا که خودش لذت است یکسری هدف میگذاریم و در جهت اون قدم بر میداریم…

    البته این بخش چیزی بود که کم و بیش قبل از این فایلم از فایلهای شما دریافته بودم اما بخش قابل تامل برای من قسمت صحبتهای شما راجع به مرگ بود که به نظرم همه چیز را به یکباره برایم منطقی کرد اینکه این دنیا مهمانی هست و ما مهمانهای اون و بعد از مدتی از این مهمونی میریم و به دنیای ابدی خودمون برمیگردیم…همین بخش برایم کافی بود که به تمام سوالات شکل گرفته در ذهنم جواب بدم که برخلاف اون نوع از معناگرایی که در کتاب بود و کم و بیش روانشناسیم از اون پشتیبانی میکنه این دیدگاه با استناد به کتابی که مرجع دین من و ذهنیت من است یعنی قران برای بعد از مرگم معنا و مفهوم و مقصودی قائل میشه که همین بخش به تنهایی همه چیزو روشن میکنه.

    حقیقتش اصلا ادمی نیستم که دنبال فلسفه و این چیزا باشم و به شدت نتیجه گرا هستم اما این سوال و این پاسخ چنان جالب و سر وقت اتفاق افتاد که گفتم شاید بیان اون برای دوستان هم بتواند مفید باشد…

    اینکه شاید بعضی جاهای متنم گنگ بود و منظور رو متوجه نشدید عذرخواهی میکنم. چون اولین باری بود که کامنت میذاشتم انشالله دفعه های دیگه کامل تر و روون تر براتون مینویسم…

    ممنون.دوستدار همه شمام خوش باشید و خدا همدمتون…یاعلی خداحافظ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    صبا بانو گفته:
    مدت عضویت: 1329 روز

    سلام دوستان عزیزم

    داشتم کامنت آلماجان رو می خوندمدکه ناخوداگاه به خودم نگاه کردم

    زل زدم به چشمایی که خیس بودن، غرق در سوسو چشمام شدم

    این دختر… چقدر بزرگه

    روح این دختر چقدر خداییه، همه حتی خودم طردش کردن اما…همچنان داره ادامه میده؟

    این دختر داره کم میاره اما تسلیم نشده؟ این دختر مثل ادمیه که زخم چنگال ببر تمام بدنش رو گرفته اما داره به سمت خونه حرکت می کنه؟

    روح این دختر کسیه که توی هیچ کتاب ابرقهرمانه ای نخوندم

    این دختر انقد بزرگه که توی هیچ فیلمی ندیدن

    چند وقته میخوام بلند شم، بزنم رو شونش، بگم.. دمت گرم! تا اینجا اومدی! کلی سختی رد کردی… کلی تحقیر رد کردی.. کلی اضطراب رد کردی.. خداروگم کردی و پیدا کردی.. اما… روم نمیشه

    انقد روح این دختر بخشندس، انقد خداییه.. که میدونم به محضی که بهش بگم ببخشید، ببخشید که طردت کردم.. مثل خدا.. بهم لبخند می زنه این لبخند مثل اسمش خبرهای خوشی در پیش داره اما.. با چه رویی بهش نگاه کنم‌؟ اسمشو بزارم خجالت؟ پشیمونی؟ یا شایدم از زیرش در رفتن؟

    اره… انقد به خودم اهمیت ندادم که.. یاد نگرفتم.. من.. صبا.. اینجا اعتراف می کنم.. یادنگرفتم ارزش خودمو بدونم.. یادگرفتم.. همیشه بیخیال کارهایی باشم که انجام میدم.. این روح دختر.. به خدا اعتماد می کنه و کاری انجام میده که برای یه زن60ساله هم سخته اما.. اون با روح بزروش به خدا اعتماد می کنه و انجام میده و من.. فقط بی اعتنا از کنارش رد میشم

    پس حالا که اینجام..حالا که دستام بی اختیار حرکت می کنند و من نگاهشون می کنم.. شروع می کنم

    صبای من.. ببخشید که اذیتت کردم..ببخشید که باورت نداشتم.. ببخشید که بهت اسیب زدم(لبخند زدن) ببخشید که دوست نداشتم.. ببخشید که برام ارزش نداشتی.. ببخشید.. ببخشید… ببخشید.. ببخشید که میلیارد ها عذرخواهی به وجود ارزشمندت بدهکارم و تو انقد پاکی که لام تا کاف حرف نمی زنی… ببخشید..منو میبخشی؟

    _(لبخند)

    به زودی.. خبر های خوشی در راه❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    ملیحه مصیبی گفته:
    مدت عضویت: 1219 روز

    سلام استاد عزیز و دوست داشتنی. چقدر صحبت های شما به ادم حس خوبی میده. چقد زیبا صحبت میکنید. چقدر احساس ارامش میکنم وقتی صدای شما و صحبت های شما رو گوش میکنم. بعد از گوش دادن این فایل و فایلهای مربوط به خدا و رابطه ما با الله یکتا اینجاست کهسخن منصور حلاج که میگفت انالحق رو متوجه میشم و این بیت که:

    « ان یار کز او گشت سر دار بلند

    جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد»

    چقدر روح بزرگی دارین استاد. من خیییلی باید روی خودم کار کنم تا بتونم مثل شما بشم.

    ازتون تشکر میکنم که این فکر و این دیدگاهتون رو به ما هم میگین. نگاه من یکی که به زندگی خیلی تغییر خواهد کرد. بسیار سپاسگذار خداوندم که منو به سمت شما هدایت کرد و شما رو وارد زندگی من کرد. خدایا بسیار بسیار سپاسگذارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    فاطمه حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1253 روز

    سلام به همه دوستان عزیزم در این سایت الهی . شاید باورتون نشه ولی من دقیقا روز اول اسفند با این پیج آشناشدم قبلا بهم معرفی شده بود ولی هنوز به اون درجه ای نرسیده بودم که بتونم حرفهای استاد عباس منش رو درک کنم . برام خیلی جالبه که بگم مدتیه که بدنبال ثروتم .چندین فایل از اساتید دیگه درمورد نحوه پولسازی تهیه کردم چندین ماه کار کردم .نتیجه ام دیدم ولی بقول استاد عباس منش اندازه باورهام نتیجه گرفتم. اولین فایلی که گوش کردم درمورد ثروت بود کل فایلهای قسمت ثروت رو گوش کردم.جوری شده بود که صبح از ساعت ۵ونیم فقط به امید شنیدن حرفهای استاد بیدارمیشدم. حتی سر کار با هندزفری گوش میدادم. البته کارم جوریه که مشکلی نداره ویس گوش بدم.

    بعد خیلی جالبه که بعد یک هفته من نیت میکردم اول یک سوال مطرح میکردم میگفتم خب ببینم جوابش چی میشه دقیقا جوابش رو توی همون ویس که شانسی انتخاب میکردم میگرفتم. ینی خدا شاهده اگه جای دیگه بگم شاید باور نکنن ولی اینجا میگم چون مطمئنم شماها باور میکنین . وقتی وارد ویس های توحیدی شدم انگار یک پنجره برام باز شد .دیگه حتی آخر شب هم با ویس های استاد میخوابیدم . سرمیز صبونه و شام ویس های استاد پلی میشه .و امیدوارم پسرم هم توی مسیر زیبای خودشناسی قرار بگیره چون همراه من گوش میکنه.

    سرتون رو درد نیارم بذارین از تجربه م از مرگ بگم که بی ربط به این فایل نیست .

    من در یک خانواده کاملا مذهبی بزرگ شدم.خدا برامون تو آسمونا بود که اگه نماز اول وقت نمیخوندم دیگه از رحمت خدا به دور بودم. جوری خدارو برامون بزرگ و ترسناک ترسیم کردن که با اینکه میگفتم خدایا دوستت دارم بازهم یک قدرت ترسناک میومد توذهنم. وقتی به مرگ فکر میکردم فقط زجر و عذاب میدیدم.واقعا این تعریفها هست ها .

    من یک پسر ۱۱ ساله دارم . و دیگه میدونین مامان ها بچه شونو دوست دارن.

    من چندسال قبل یک شب خواب دیدم با خواهرم هستم . سوار آسانسور شدم ولی اون نتونست سوار بشه بلافاصله در بسته شد و من رفتم پایین.صدای جیغ خواهرم اومدو من توی خواب گفتم فاطمه مُردی .تموم شد .یوسف چجوری بعد من زندگی کنه؟ مامانم؟ آخ بابا . تمام این مکالمه ذهنی در کسری از ثانیه از ذهنم گذشت و آسانسور با شدت داشت میرفت پایین .جالبه ک شیشه ای بود هرچی میرفت پایین تاریک نبود بلکه سفید و سفیدتر میشد .واقعا توی خواب برای یک لحظه یک نوری دیدم که نمیدونم چجوری بگم .فقط از درکش بگم که قلبم آروم گرفت .گفتم خدا هست میسپرمش به خدا .ینی اون حجم از استرس برای پسرم مامانم و بابام .تمووووم شد .میتونی درک کنی چقد آروم شدم؟ و آسانسور همچنان میرفت پایین .آروم شدم.و تازه اونموقع باخودم گفتم مرگ همین بود؟ دقیقا توخواب میگفتم باخودم. چقد خوبه .پس چرا اینقدر مارو ترسوندن؟ پس چرا اینقدر وعده عذاب و سختی دادن ؟ ببین اون نور رو میدیدم .فوق العاده بود .وقتی بیدار شدم اول نشستم .بعد گریه کردم .و سپس خداروشکر کردم .

    خداروشکر کردم که این آرامش رو درمورد مرگ به من داد .چون من همیشه ازش میترسیدم درحد اینکه بهش فکر نمیکردم ازخودم دورش میکردم .اما الان نه .

    با شنیدن این فایل بی‌نظیر از استاد دوباره اون حس توی خوابم اومد سراغم و قلبم مطمئن تر از قبل شد .

    خداروشکر میکنم که اینجام .خداروشکر میکنم و از شما استادعزیز ممنونم که این همه سال پای منبر و روضه بودم ولی هیچ کی نتونست معنی و مفهوم توحید رو اینجوری که شما گفتین بگه .اینقدر تاثیرگذار .روان راحت .

    تا عمر دارم ممنون دار شما هستم و سپاس گزار الله یکتا . ۲۲ اسفند ۱۴۰۰

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    عصمت جعفری گفته:
    مدت عضویت: 1762 روز

    سلام استاد عزیزم

    من این فایلو چندبار گوش دادم ولی از بس آگاهیاش برام تازه و جدیده که انگار وجودم گنجایش درک همشو نداره. یه خورده احساساتی میشم اشک میریزم ی خورده خوشحال میشم. اصلا احساساتم قاطی میشه نمیدونم چی بگم. برام تازس، عجیبه، جالبه، جذابه، دوست دارم لذت ببرم ذهنم مقاومت میکنه. بعد میگم نه! هرچی شما میگی.هرچی استاد میگه. باید عمل کنم. باید تلاش که عمل کنم. ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است. ذهنم نجوا میکنه ولی باید با وجود نجواها ادامه بدم. اونجایی منقلب شدم که گفتین ما اومدیم مهمونی. همه کسانی ک رفتنم اومدن مهمونی بعد برگشتن ب جایگاه اصلی خودشون. ماهم اومدیم مهمونی و برمیگردیم میریم جای قشنگ تر. جای بهتر. جایی ک روحمونه فقط و گسترده تریم.با خدا یکی هستیم و انگار وصال صورت میگیره. راه رسیدن ب سعادت، ارامش، زندگی خوب در اون دنیا لذت بردن از این دنیا و حس سپاسگزاریه.

    مرگ هرلحظه ممکنه زندگی دنیوی رو از ما بگیره و استاد میگن طوری زندگی کنیم ک فرشته مرگ ک میگه بریم، بریم. با لذت بردن از هرلحظه خودمونو برای این لحظه آماده کنیم. یاد اون حرف استاد میوفتم ک گفتن اگاهانه این کارو انجام بدین و وقتی جهان تعهد شمارو میبینه حمایتتون میکنه. خدایا کمکم کن عامل باشم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: