شواهدی بر افزایش فرصت های ثروت ساز - صفحه 29 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-40.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-03-22 09:29:382020-08-27 07:50:27شواهدی بر افزایش فرصت های ثروت سازشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدمت استاد پرانرژی و تمام همفرکانسیهای خودم
واقعا بینظیری امیدوارم تمام ما به کمک خدابتونیم سال جدید را همانطور که شما گفتید بسازیم انشا….
استاد فقط میخواستم احساسم را بیان کنم
عاقبت بخیر باشی
سلام به استاد عزیزم و تیم خوب عباسمنش و همه دوستای عزیز همراه
سال جدید رو به شما و خانواده محترم تبریک میگم استاد عزیز، امیدوارم همیشه در نهایت سلامت و موفقیت باشید.
امیدوارم در سال جدید خداوند همه انسانها رو هدایت کنه و به راهی هدایت کنه که سراسر خوشبختی، ثروت و موفقیت و شادی باشه. افکار پوسیده و کهنه که جلوی موفقیت و ثروتشونو گرفته بتونن عوض کنن و در مسیری گام بذارند که ما و همه دوستان عزیز در تیم خوب عباسمنش در پیش گرفتیم و خداوند یگانه را بهتر بشناسیم.
از همون موقعی که فایل پیشنهاد ویژه برای تعطیلات عید را رو سایت گذاشتید، تمام حواشی رو از خودم دور کردم و هر روز از صبح تا شب هدفون تو گوشمه و دارم روی باورهای جدیدم کار میکنم، متاسفانه الان میفهمم که با افکار و عقاید پوسیدم چطور جلوی آرامش و خوشبختی خودم رو گرفته بودم، ذهن من بسیار مقاومت میکنه و شرایط سختی رو میگذرونم اما دارم لذت میبرم و ایمان دارم با عوض شدن باورهام زندگی سراسر شادی و موفقیت و ایده های ثروت آفرین رو تجربه خواهم کرد.
از شما خواهش میکنم با گذاشتن فایل های مرتب انگیزمونو قویتر کنید . با حرفای شما و دیدگاههای خدایی شما انرژی و آرامشی برای ادامه راه میگیریم.
امیدوارم سال 96 بهترین سال برای همه مردم و مخصوصا دوستان عزیز و همراهان عباسمنشی باشد.
پیروز و سلامت باشید
سلام
پسری 24 ساله هستم.دانشجو هستم و کار و درامدی ندارم.از لحاظ مالی وابستگی شدیدی به پدرم دارم.خانواده 4 نفره ما چندین سال هست دچار بحران شدیدی شده است و پدرم خیلی از لحاظ روحی و روانی ما را اذیت میکند.پدرم کارمند دولت است.ما اصالتا شمالی هستیم.ولی فقط به خاطر شغل پدرم و به دلیل اصرار او چندین سال در یکی از استان های محروم غرب کشور زندگی کردیم.بعد از ان هم به تصمیم انها و به این علت که اعتقادات مذهبی قوی ای دارند، الان ساکن مشهد هستیم.پدر و مادرم تا جایی که من یادم می اید همیشه با هم مشکل داشتند و مدام پدرم به بهانه های واهی قهر میکرد و می رفت و چند روز نمی امد یا تنها بخش کوچکی از درامدش را به خانه می اورد و همیشه حتی همین الان هم درگیر وام است.ولی مشکل اصلی از جایی شروع شد که این دو تصمیم گرفتند بعد از چندین سال زندگی در استان محروم در مشهد خانه ای بگیرند.”پدرم چند سال قبل در اوایل زندگی مشترکشان در شمال خانه ای داشت.به یکباره بدون مشورت به قیمت بسیار پایین تصمیم گرفت ان را بفروشد.بعد از مدتی از وقتی دید خریدار در دادن پول خانه کوتاهی میکند خواست از فروش ان دست بکشد.ولی دیگر دیر شده بود.کار به دادگاه کشید و دادگاه حق را به خریدار داد.ضمنا پول گرفتن وکیل و خرج دادگاه انها هم از بهای خانه کم شد.و پدرم حتی همان مقدار باقیمانده از پول خانه را هم به علت غرورش نگرفت و به این ترتیب خانه ای که خودش با هزار مصیبت و با قرض و بی پولی ساخته بود،به راحتی از دست داد.در زمان دادگاه ان خانه پدرم وسایل خریدار را که ساکن خانه شده بودند بدون حکم دادگاه بیرون ریخت.مادرم را تنها در ان خانه گذاشت و به بهانه پیگیری و مشورت با وکیل به شهر دیگری رفت.یک روز مامورین به همراه خود خریدار و زنش به خانه امدند.مادرم از ترس در را باز نکرد.از در بالا رفتند به داخل حیاط پریدند. از پشت در سنگی به داخل خانه انداختند،شیشه ای را شکستند و دست مادرم مجروح شد.مادر بیگناهم را به این دلیل که پدرم حضور نداشت به زندان انداختند و یک شب مادرم با ادم هایی که اصلا شبیه خودش نبودند گذراند.”برگردم به اصل قضیه.پدرم اینبار بعد از 7 سال از ان ماجرا و در سال 89 تصمیم گرفت برای خرید خانه در مشهد به امید وام بانک مسکن اقدام کند.قرار شد به مشهد برود ،چند تا خانه را گزینش کند.بعد دوباره مادرم را ببرد و اگر مادرم تایید کرد،خانه ای را معامله کند.ولی این کار اخر را نکرد و خودش خانه ای را خرید.که اصلا مادر من و خواهرم ان را ندیده بودیم.بعد وقتی که به مشهد رفتیم، با خانه ساختمانی کوچکی با اتاق های 30 متری و بالکن 25 متری بدون استفاده که فقط برای بالا رفتن متراژ ساخته شده بود و بدون کمد و محصور در ساختمان های دیگر و با چشم انداز بسته مواجه شدیم که انگار فقط برای ساخت و ساز ساخته شده بود.ما اول همگی راضی نبودیم در این خانه زندگی کنیم.بعد وقتی پدرم گفت ان را تعمیر می کند و با وعده دروغ این خانه اصلا برای مادرم است،قبول کردیم به مشهد بیاییم.خانه ای را اجاره کردیم.ولی مدام دعواها و زیرقول زدن ها و قهر کردن ها و نیامدن های پدرم ادامه داشت.خواهرم که چند سال از من بزرگتر است عصبی شد و درسش را برای مدتی ادامه نداد.من هم در درس خواندن کم رمق شدم و اصلا در کلاس های دانشگاه شرکت نمی کردم.تا اینکه دو سال قبل یکی از فامیل هایمان در نوروز از شمال بعد از چند سال به دیدن ما امدند.پدرم نبود و مثل همیشه بعد از به هم زدن تنهایی به شمال رفته بود.انها وقتی وضع روحیه ما را دیدند بدون اینکه ما به انها چیزی گفته باشیم و یا چیزی بخواهیم به اختلافات ما پی بردند.بعد از رفتنشان به چند نفر دیگر از فامیل ها گفتند که با پدرم صحبت کنند و اختلافات را حل کنند و مشکل ما را به همه گفتند.ولی بعد از گذشت دو سال رفتار پدرم بهتر که نشده،بسیار بدتر از قبل هم شده.به طوری که من هر رفتاری از او ببینم تعجب نمی کنم.دو سال پیش به پیشنهاد همان فامیلمون برای پی گرفتن تحصیلم به شمال رفتم تا به دور از هیایو به ادامه تحصیل بپردازم.خواهرم هم یک سال کنکور خواند و در دانشگاه الزهرا قبول شد و به خوابگاه دانشگاه در تهران رفت.پدرم کمی رفتارش ان موقع بهتر شد و قبول کرد که یکی از ما به شمال و دیگری به تهران برویم.به ظاهر پیش همه نقش بازی کرد که رفتارش را هم با مادرم بهتر میکند و قول داد که به جای ان خانه،جای مناسب دیگری را تهیه کند که مادر و خواهرم نیز راضی باشند و در ان زندگی کنند.ولی باز هم زیر همه چیز زد.چند ماه بعد از رفتن من و خواهرم،در یک حرکت ناجوانمردانه مادرم را تنها در خانه رها کرد و مخفیانه بدون اینکه به کسی چیزی بگوید غیبش زد که بعد متوجه شدیم مستاجر را بلند کرده به ان خانه که خودش گرفته بوده رفت.فامیل پدریم اول ساکت ماندند و بعد از مدتی گفتند که چون مرد است اصلا کار درستی کرده،باید مادرم حرفش را گوش دهد.فامیل مادریم هم بعد از گفتن به همه و پخش کردن این ماجرا ساکت شدند و هیچ کاری نکردن و بعد هم گفتند مصلحت این است که مادرم حرفش را گوش کند و به ان خانه برود.و این ماجرا تا امروز هم ادامه دارد و چهار نفر ما جدا از هم زندگی می کنیم و این خانواده کاملا از هم پاشیده است.خیلی ممنون می شوم که راهنمایم کنید که ما کجای کارمان اشکال داشته و چه باوری را باید اصلاح کنیم تا اوضاع بهتر شود؟
پدرم هر روز و هر روز رفتارش بدتر می شود.حدود یکسال هست که ندیدمش.امروز خواهرم به او پیام داد.عید را بهش تبریک گفت و گفت به ماشین برای انجام پروژه عکاسی اش نیاز دارد و پرسید ماشین کجاست؟او فقط یک کلمه گفت:گورستان.من هم هر وقت با او سعی کردم ارتباط برقرار کنم،به من و مادرم توهین کرده است و بدترین کلمات را به کار برده است،بی دلیل.میگوید شما ها گمراه هستید.من طبق رساله مرجع تقلیدم عمل میکنم و هیچ کار خلاف شرعی نکرده ام.شما هم اگر می خواهید نابود نشوید باید به حرف من گوش دهید.کل فامیل هم بعد از هیجان اولیه خاموش و بی تفاوت شده اند و شاهد نابودی ما هستند.
من رویایم این است که از وابستگی پدرم رها شوم،درامدی داشته باشم تا او نتواند به ما زور بگوید و فکر کند هر کاری که دلش بخواهد می تواند با ما بکند،برای مادرم یک خانه همانگونه که لیاقتش را دارد بخرم،ماشینی داشته باشم و مادر و خواهرم را مثل خیلی دیگر از خانواده اخر هفته به تفریح و خرید ببرم.به خواهرم کمک کنم که به اهداف زندگی اش برسد و وسایل مورد نیازش را بدون اینکه به او بگوید و حرف زشت بشنود،با عزت و احترام از خودم بگیرد.دوست ندارم انها عذاب بکشند و مدام فکرشان مشغول باشد و با نگرانی هرلحظه منتظر اتفاقات بد باشند.اما راهش را نمی دانم که چطور و از چه راهی باید به شغل و استقلال رسید و از این وضع خارج شد.ما همیشه امیدمان به خدای بزرگ بوده و هیچ وقت رشته امیدمان در این سالها پاره نشده.ولی اوضاع تغییر نکرده است.دوست دارم به غیر از خودش محتاج کسی نباشم.دعای مادرم همیشه این است که خدایا دست ما را برای روزی به سمت نامرد دراز نکن.تا حالا خودت کاری کرده ای که روزیمان داده شود باز هم خودت جورش کن.ولی این ترس همیشه با من هست که اگر او همین فردا بگوید که من دیگر به شما سه نفر پولی نمی دهم من چکار باید بکنم؟از طرفی مهلت اجاره خانه هم به زودی به پایان میرسد و معلوم نیست که بعدش چه باید بکنیم؟
لطفا این متن را در قسمت ( از عقل کل بپرس ) قرار بدهید تا جوابهای عالی از دیگر دوستان بگیرید.
سلام آقای مرآت عزیز
برای شروع میتوانید فایل معجزه سپاسگزاری را تهیه کنید و بر طبق آن عمل کنید
یا میتوانید از فایلهای رایگان چطوری درآمد خود را در عرض یکسال حداقل سه برابر کنیم شروع کنید
ولی معجزه سپاسگزاری اگر واقعا درست بکارش ببرید واقعا معجزه میکند
با آرزوی سالی پر از شادی، سلامتی و ثروت برای شما دوست عزیز، خانواده بزرگ گروه تحقیقاتی عباسمنش و همه مردم
سلام دوست عزیز
مطمئنا شما تازه به مسیر صحیحی که از خدا خواستید هدایت شدید و الان لحظه شروع شماست.بهتون تبریک میگم که این همه مشکلات باعث شد که به این سایت بیاید و کامنت بگذارید.اول از همه چیز از فایلهای رایگان استاد عباس منش شروع کنید و بارها بارها گوش کنید و خودتون تو مسیر قرار میگیرید.بدون شک شما به استقلال مالی میرسید . خدا رو گواه میگیرم که من هم یکسال و نیم پیش هیچ درامدی نداشتم و شرایط خوبی از نظر مالی نداشتم و واقعا ارزو داشتم نه تنها خودم خرج خودمو در بیارم بلکه به خانوادم هم کمک کنم الان این اتفاق برای من افتاده من بعد از دوتا تجربه کاری الان دارم کار شخصیمو راه انداز ی میکنم که خیلی درامد زیادی داره.
منم به شدت تحت تاثیر خانوادم بودم که بسیار بسیار منفی بودن.پدر من انسان متعهدی بود به خانواده اما سراسر افکارش منفی بود و من هروز صبح با غر غرای اون روزمو شرو عمیکردم اما الان هزار مرتبه شکر تو محیط کاری قرار گرفتم که خیلی کم باهاش تنها میشم و بهش پول میدم و تازه اینو بگم من به شدت مقاومت داشتم و سخت باور کردم حرفهای استادو و کلا به علت عزت نفس پایین کارامو عقب مینداختم و کندکار کردم رو ی خودم . دوست عزیر فقط خودتو با تمام وجود به مطالب این سایت ببند و دنبال کار هم باش هر کار شرافتمنداته و حتی سطح پایین تا از نظر مالی کمی ازادتر بشی و بهتر فکر کنی و بتونی یواش یواش دوره های استادو بخری ارام م ارام پیشرفت میکنی به دارمدهای بالاتر و شرایط بهتر . خدا شاهده میشی قهرمان زندگی خانوادت ایمان بیار به خداوند و حرفای استاد من میدونم تو موفق میشی از همین حالا هستی
منتظر اتفاقای خوب باش
سلام
دوست عزیز مرات +++
مشکلات شما را خواندم و متاسف شدم
اماخدای شماازمشکلاتتان بسیاربسیار..بزرگتراست
من توان راهنمایی کامل ندارم اما پیشنهاد میکنم اگرمی خواهید مسائلتان بلطف خداوند وهاب حل شوند بهیچ وجه خانواده ی عباس منش را ترک نکنید
امیدتان را ازدست ندهید و هرچندسخت است و تحت فشارروحی زیادی هستید ولی عجله نکنید و سعی کنید باتوکل و اعتماد واقعی به خداوند آرامش خود را بدست آورده و هرروز تا توان دارید درسایت وقت بگذارید
فایل های رایگان بسیارارزشمنداستاد را گوش بدهید
بارها و بارها
واقعا هربار اثرجدیدی می بینید
درحدتوان و بدون وسواس و اعصاب خردی و عجله عمل کنید
اثراتش زود و اعجاب برانگیز است
دوستان فوق العاده ی در این سایت به شما انرژی خواهند داد
اگرناامیدشدید و رفتید دوباره دراولین فرصت برگردید
من هم مشکلات فوق العاده ای داشتم
بیش از 20 سال دنبال راه نجات به هردری که فکرکنید زدم (راه های درست)
قریب بیست سال روزی را بدون گریه و زجرنگذرانده بودم ولی فقط دراینجا آرامش و پاسخ چراهایم را یافتم
حالا قدرتمندم و دیگرهیچ دلیلی برای غصه داربودن و حتی دلتنگ بودن ندارم
الان بیش از 30میلیون بدهی دارم ولی قلبم آرام آرام است چون باآموزه های استاد که باورشان کرده ام یقین دارم یقین دارم بموقع پرداخت میشوند وفقط دارم روی باورهایم کارمیکنم و ازاعجازها و امدادهاو اتفاقات شگفت انگیز اطرافم لذت میبرم
صادقانه آرزوی آرامش ,رفع مشکلات و موفقیت های بزرگ برای شما و دیگراعضای خانواده ی عزیزعباس منش دارم
استاد را باورکنید و به آنچه یادمی گیرید متعهدباشید و درحدتوان عمل کنید
مشکلاتتان بطرز خارق العاده ای حل می شوند ,مطمئن باشید
فقط فایل های رایگان را جزء کارهای اصلی و ضروری روزانه خود قراردهید و درمورد تجربه هایتان ازدوستان سایت مشورت و کمک و انرژی مثبت بگیرید
موفق باشید
دوستان اگه زیر فایل اصل اساسی رابطه عاشقانه کامنت منو ببینید و کمکم کنید ممنون میشم
سلام
دوستان ممنون میشم اگر تجربه ای درباره کامنت قبلی من دارید من را هم راهنمایی بفرمایید.
سال ها قبل که 16 17 سال بیشتر نداشتم،در یک برنامه تلوزیونی پسری 17 ساله ای به نام پیمان سرحدی دیدم.پسری با انرژی و با اراده که در سن بسیار پایین توانسته بود یکی از بهترین مخترعین جهان شود.همان موقع به خودم گفتم چطور می شود یک بچه با این سن جلوی دوربین تلوزیونی با این اعتماد به نفس ظاهر شود و در این سن از موفقیت ها و اختراعاتش بگوید.به جای اینکه به صحبت های او گوش کنم،به او غبطه می خوردم.خودم را با او مقایسه کردم و ناامید شدم.چون من هیچ موفقیت و نقطه عطف بزرگی در زندگی ام نداشتم.و هیچ کار بزرگی انجام نداده بودم.به خودم می گفتم مگر امکان دارد کسی با این سن به موفقیت برسد؟پس چرا من نمیتوانم.انجا بود که به عدالت خدا شک کردم.شرایطی مثل پدر و مادر و استعداد و روابط اجتماعی و اعتبار و خودشناسی و داشتن پول در شروع هدف و در حین مسیر ان هنگام مواجهه با مشکلات را موثر می دانستم.
الان دوباره فیلمی از او دیدم که در سن 25 سالگی بسیار قدرتمند از قبل شده بود و واقعا از ته دل برایش خوشحال شدم.
ولی من هنوز موفق نشده ام
ایا من هم می توانم واقعا به جایی برسم؟از کجا باید شروع کنم؟چه کنم که ناامید نشوم؟چطور رفتار بد دیگران مانعی برای ادامه مسیر من نباشند؟اصلا باید چه هدفی را دنبال کنم؟وقتی به پولی و عدم اعتبار بر خوردم چه کنم؟و…
امروز نشانه خوبی دریافت کردم از یکی از خواسته هایم .
مدتهاست از خداوند می خواهم با نشانه هایش هدایتم کند و خوب امروز 7 نشانه خوب دریافت کردم .
موضوعی برام جالبه می خوام در موردش بنویسم
ابتدای امسال یکی از دوستان گذشته و همکلاسان گذشتم بهم پیام از سایت یا گروه تلگرامی گذاشت مربوط به موفقیت و غیره خیلی هم تعریف کرد و گفت خودش نتیجه گرفته . من با بی میلی نگاهی بهش انداختم و اصلا علاقمند نشدم . چند وقت پیش هم خواهرم در تلگرام برام از این مطالب آرام بخش از سایت یوگا و فایلهای صوتی فرستاد اصلا فایلش را باز نکردم .
من بحث هم مداری و هم فرکانسی را بیشتر درک می کنم . اگر با چیزی هم مدار و هم فرکانسش باشیم بهش رغبت و علاقه پیدا می کنیم و آن را دنبال می کنیم . ثروت و فراوانی هم همین طوره باید به مدارش برویم و اون خودش ما را جذب می کنه.
سلام دوست عزیزم
چه زیبا نوشتی
ثروت و فراوانی هم همینطوره در مدارش برویم و خودش جذب ما میشود
ما فراوانی را میبینیم و او ما را نگاه میکند و هر جا برویم دنبالمان میدود
برای مدتی چشم در چشم میشویم بعد لبخند میزنیم
آرام آرام به سمت یکدیگر پا تند میکنیم و در نهایت سفت درآغوش فراوانی جا خوش میکنیم
در پناه خدا مهربوون
سلام استاد فوق العاده..منم میخوام استاد شم مثل شما.تا زیبایی های جهان و شگفتی هاشو نشون آدمای هم فرکانس بدم…هدف زندگیم اینه…آخه چقدر جهان میتونه زیبا باشه.چقدر دریاچه میتونه زلال و شفاف و تمیز باشه…چقدر آسمون میتونه خوش رنگ و تمیز باشه.چقدر لباستون زیبا و تمیز و قشنگ و راحته.خداروشکر بازم امید در دلم روشن شد با دیدن این منظره…خدایا عاشقتم که بهشت رو توی این دنیا نشونم دادی..خدایا ممنون که منو لایق دیدن نعمت هات کردی…من لایق پیوستن به گروه عبلس منش شدم.پس لایق ثروت عشق سلامتی و آرامش هستم…خدایا شکرت که من لیاقت دارم.از خدا میخوام به زودی بسته ی ثروت رو بتونم تهیه کنم چون لیاقتش رو دارم….خدا یا شکرت…
سلام استاد عزیز واقعاخداروهزاران مرتبه شکر که باشماآشناشدم خیلی دوستون دارم
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت استاد عزیز
خوشبختانه نشانه ی امروز من وقتی به دستم رسید که تقریبا یکماه با عید سال جدید یعنی ۱۴۰۰ فاصله داریم و به امید خداوند میتوانم از همین امروز شروع کنم و بنویسم و یادداشت کنم که چطور میتوانم از همین دارایی کمم. در سال آینده با تغییر باورهایم بتوانم درهای نعمت و ثروت را به زندگیم باز کنم و اجازه دهم خداوند خودش کارها را انجام دهد .تسلیم باشم و به ایده ها عمل کنم ،و نجواهای شیطان را گوش نکنم ،تا بتوانم الهاماتم را دریافت کرده و بتوانم یک ایده را دنبال کنم و درش تلاش کنم حتی با زمین خوردن، نا امید نشوم تا پله های تکاملم را طی کنم . امروز در فایل زندگی در بهشت در اون پارک که با عزیز دلتون با اسکوترها بیرون رفته بودید تا سواحل دریا و شهر بعدی .بعد از اون کشک بادمجون عالی و سنگین ،( نوش جااااااان) گفتید دوره تکامل هر آدمی نسبت به خود اون شخص تایین میشه و این نیست که بگی باید سالها بگذره تا تکامل طی بسه میشه به میزان درک قانون این روند رو هم بهبود ببخشی و عمل کنی به ایده های الهامیت و در مسیر بخشش های فراوان خداوند شامل حال تو بشود که این خواسته ی خداوند است .
خدایا شکرت من تمامی فکرهای ثروت ساز جهان را تحسین میکنم .خدایا شکرت من تک تک بزرگان و رهبرهای جهان رو که مشوق مردم برای ثروتمند شدن هستند را تحسین میکنم من جوان بیست و شش ساله ی میلیاردی جهان را تحسین میکنم . من فرصتهای بی نهایت جهان را برای ثروتمند شدن تحسین میکنم . از تمامی مردم ثروتمند جهان تشکر میکنم برای الگو رسانی به دیگران و خداوند رو به خاطر بی نهایت ثروت و قدرتی که دارد سپاس میگویم.
خدایا شکرت. انشالله که استاد برای اول سال جدید هم یک فایل بینظیر بگذارند.
ممنون و سپاس از استاد عزیز
روز 68 م
سلام استاد عزیز امروز از اون روزایی بود که داشت کنترل ذهنم کمتر میشد. چون وارد فضای مجازی شدم و … بعد همه ش فکر می کردم و نگران شرایط کشور مون با تصمیمات عجیبش و همینطور بعضی از کشورهای دیگه شدم که طبق اخبار شرایطشون ظاهر مطلوبی نداره.
اما بعد اومدم این فایل را دیدم و ذهنم را اینجور کنترل کردم که جهان در هر شرایطی رو به رشده . هر اتفاقی بیفته بازم به سمت رشده. این قانون جهانه که تکامل خودش را طی کنه و خودش رو گسترش بده حتی بیگ بنگ را هم تو ذهنم آوردم گفتم اگر ( تو یا هرکسی دیگه که فکر میکنه قدرت داره) می تونی جلوی انبساط جهان را بگیری پس جلوی رشدش را هم میتونی بگیری. حتی فقیرترین افراد و فقیرترین کشورها زندگیشون رو به رشده و فقط به صرف اینکه اخبار میگه من نباید این کمبودها و وخیم شدن اوضاع اینده رو قبول کنم. برعکس من باید رشد و توسعه و فراوانی جهان را باور کنم و دنبال نشانه های تاییدش باشم.
نکته دیگه افراد جوان و میلیاردر هستن چون من این باور محدود را دارم که مثلا باید پیر بشم تازه اگر شاید بتونم ثروتنمد شم و اصلا کسی که جوان باشه یا زیر چهل سال نمی تونه خیلی پولدار بشه اما شما مثال های زدید از جوانترین میلیاردرها (اونم بیلیون!). به نظرم حتی اگر مقاومت نکنم خو به خود زندگیم سیر تکاملی و رو به رشدی خواهد داشت حالا میزانش بر اساس باورهای پیش فرض خودم هست، اما چه برسد به زمانی که بخوام آگاهانه! کنترل ذهن داشته باشم و ذهنم رو به خودم به سمت فراوانی ها جهت دهی بدم و روی باورام کار کنم اون وقت فقط خدا میدونه چقدر میشه رشد کرد و ثروتمند شد. اون چیزی که من از محدودیت سنی و ثروت ساختم به خاطر باورهای پیش فرضی هست که از قبل و با زندگی در محیط کسب کردم و واقعیت نیست. واقعیت فراوانیه و آسانیه.
همچنین برخلاف اینکه فکر می کردم باید خیلی زوربزنم تا یک ایده شکل بگیره تازه اونم اگر عملی بشه و نتیجه ای هم داشته باشه، اگر روی باروهام به درستی کار کنم و فراوانی ها را تایید کنم حتی ایده های ثروتساز خود به خود به ذهنم میاد بدون اینکه نگران باشم یا تقلا و حالت اضطرار داشته باشم. مثل بارون خدا که از آسمون می باره اگر برم زیرش وایسم قطعا خیس میشم. پس اگر چتر محدودیت هام رو از رو سرم و جلو چشمم بردارم و به قطره هایی که خودشون از سمتم میاد نگاه کنم قطعا برکت خداوند رو سرم میباره به شکل ایده ها و نعمت ها و ثروت ها
همچنین وقتی با خودمون مثال های اینکه اگر ثروتنمدشدیم چی میشه رو با خودمون مرور کنیم مثلا اینکه می تونیم به دنیا کمک کنیم مثلا خیریه بزنیم یا حتی به افراد دیگه کمک کنیم به کسب و کارهای نوپا و … همه این ها به ذهنمون میگه بابا ثروتمندشدن معنوی ترین کار دنیاست اصلا عبادته.
اون فکرای گذشته رو که نسبت به ثروت و ثروتمندان داشتیم همه باید بزاریم کنار ،چون وقتی با تایید باورهای فراوانی ثروت بسازیم یعنی بر پایه باورهای درست و خداگونه قطعا نتیجه ش فقط و فقط خیر و برکت و رشد جهان اطراف ماست و جز این نمیتونه باشه و قطعا علاوه بر اینکه زندگی خودمون رو بهتر میکنه جهان را هم جای زیباتری خواهد کرد و هرچه ثروتمند تر بشیم به رشد جهان هم بیشتر و بیشتر کمک کردیم وباید توجه کنیم این جهان خانواده و اطراف و همه این هار ا در برمیگیره و این نتیجه طبیعیه باورهای مثبتیه که خودمون ساختیم، همون پاداشیه که بهش وعده داده شده. پاداش کنترل ذهن و کار کردن روی باورهامون و انسان بهتر و توحیدی تری شدن ( انسانی با باورهای بهتری شدن) و نتیجه این بهتر شدن قطعا خیر و برکت و رشد جهانه و به خاطر همه این هاست که ثروتساختن معنوی ترین کار دنیاست چون ما با سخت ترین باورهامون مقابله کردیم و با باورهای درست جایگزینش کردیم و با ثروت ساختن به خیلی های دیگه که در مدار درست بودن، به رشد و توسعه شون کمک کردیم و حتی برای کسانی که باورهای ضعیفتری دارند بازم خود به خود در ناخوداگاه ذهنشون ثبت کردیم که بله! می شود. می شود در سخت ترین شرایط و با ضعیف ترین باورها بازم پیشرفت کرد بدون اینکه با اون افراد حتی صحبتی کرده باشیم نا خوداگاه با دیدن موفقیت ها در ذهنشون بذر باور مثبتی کاشته میشه بدون اینکه خودشون حتی آگاه باشن و خداوند به شیوه خودش اون بذر رو تا جوانه زدن و رشدکردن و شکوفاشدن هدایت می کنه و تکامل و گسترش میده. مثل خیلی از افراد که از ضعیفترین مناطق با توجه و دنبال کردن نداهای درونشون رشد کردن. پس اینجوریه که ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست.
به نام خدای روزی رسانم
سلامی گرم خدمت همه عزیزان
من بخوام فراوانی خدارو بگم به خیلی چیزها میتونم اشاره کنم
چند وقت پیش رفته بودم مسافرت و تو مسیر تا انتها کوه و دره های مختلف رو میدیدم و با خودم میگفتم نگاه کن چه همه کوه و جنگل و … وجود داره
بعدش که مقصد رسیدیم که یک شهر دریایی بود رفتیم دریای بزرگ و از دیدنش واقعا سیر نمیشدم همونجا خواهرم بهم گفت محمد فک کن چه همه موجود و جک و جونور تو این دریاها زندگی میکنن و واقعا درک این موضوع آدمو متحول میکنه و اینجاست آدم به عظمت و فراوانی جهان پی میبره
توی حوزه کاری خودم که گل و گیاه هست هر روز گلخونه های تولیدی گل دارن بیشتر میشن و در پی اون گلهای بیشتری هم هرساله داره تولید میشه و تقاضای خیلی زیادی هم هست براشون ، میتونم بگم ده ها میلیون گل در یک ماه تولید میشه
مردم هرروز دارن بهتر از دیروز شون زندگی میکنن و هرروز داره امکانات و تجهیزات بیشتری به کمک مون میاد که زندگی رو برای ما خیلی راحت تر و لذت بخش تر میکنه و از اون طرف برای صاحب کسب و کار داره ثروت میسازه
من خودم به شخصه یادمه تا همین چند سال پیش کمتر کسی بود که دستگاه های بازی مثل پلی استیشن داشته باشه ولی الان تو هر خونه ای میری میبینی بهترین دستگاه و با بهترین بازی هارو دارن میکنن …
خونه ها شیک تر ساخته میشن و به راحتی هم فروش میرن
تو منطقه ما بالای ۱۰۰ تا مجتمع دارن میسازن که واقعا خودم وقتی بهشون فک میکنم میگم که این همه خونه فقط تو یک منطقه و خیلی برام لذت بخشه و میگم فقط منطقه خودمون مشتری هام بشن میشه میلیاردی پول دراورد
این حجم از آهنی که دارن تو حوزه های مختلف بکار میبرن ، از پل های هوایی گرفته تا قفل های در و پنجره
فقط میتونم بگم خدایا صد هزار مرتبه شکرت
اینهمه نعمت داریم ولی اونجوری که باید شکر نمیکنیم
عاشقتم خداجون ❤