حاضری برای هدفت چه چیزی قربانی کنی؟ - صفحه 25

621 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ali گفته:
    مدت عضویت: 1115 روز

    به نام نامی یگانه پروردگارجهان هستی

    سلام خدمت استادگرامی وهمه دوستان هم فرکانسی

    چقدراین فایل فوق العاده است

    چه نکات ارزشمندی دراین فایل گفته شده که واقعادنیادنیابرای من درس داره

    این کامنت دوم من زیراین فایل پرمحتواست

    اومدم بنویسم که برای رسیدن به اهداف وخواسته هایم حاضرم چه بهایی بپردازم وقیدچه چیزهایی روبزنم یابه قول استادعزیزچه چیزهایی روقربانی کنم

    امیدوارم اینبار پای این تعهدم بایستم وبعدهاکه موفقیت های بزرگی کسب کردم به این کامنت ام برگشته ومثل استادافتخارکنم وبگویم که این موفقیت هااز دل این قربانی کردن هامتولدشده است

    درقدم اول بایدبگویم که من ازحدودسه ماه پیش تصمیم گرفتم مهم ترین باگ ذهنی خودم که همان هوس بازی وشهوت رانی وچشم چرانی بودراقربانی کنم وخداروشکرالان بیش ازسه ماه است که به این تعهدم پایبندبوده ام وهمین متعهدبودن دراین سه ماه یک خودباوری درمن ایجادکرده که الان احساس میکنم به هرخواسته دیگری میتوانم درزندگیم دست یابم

    بنابراین همچنان پای این هدفم متعهدمی مانم وتصمیم میگیرم که ازاین پس نیزباهمه وجودم تلاش کنم که ازاین خلاءشخصیتی عبورکنم واین بهای بزرگ رادرجهت رسیدن به خواسته هایم باجان ودل بپردازم

    من حاضرم برای رسیدن به خواسته هایم دورانسان هایی که بامن دریک مسیرویادریک فرکانس نیستند، خط قرمزبکشم ومثل استادتنهابودن رابه خیلی از جمع هاودورهمی هایی که چیزی به من اضافه نمی کنند،ترجیح دهم

    تصمیم میگیرم ازاین پس برای خودم وبرای زندگیم‌ ارزش بیشتری قائل باشم وبه خودم اجازه ندهم که باهرآدمی نشست وبرخواست کنم ومراوده داشته باشم

    من حاضرم برای رسیدن به خواسته هایم قیدپرخوری وناسالم خوری رابزنم واگرچیزی هم میخورم بیشتر سالم بودن آن چیزوبعدبالذت خوردن آن چیز مدنظرم باشدوتلاش میکنم جسمم راآشغال دونی نکنم وبه اندازه نیازبدنم غذابخورم تاهم جسم متناسبی داشته باشم وهم یکبارهم که شده به وزن ایده آلم که همان هفتادکیلیوگرم هست برسم تااینگونه دوباره اعتمادبه نفس خودم راافزایش دهم ونیزبسیارپرانرژی وسرزنده باشم وازداشتن نعمت ارزشمندسلامتی لذت ببرم

    من حاضرم برای رسیدن به خواسته هایم تلویزیون واینستاگرام(مخصوصابخش اکسپلور)اینستاگرام راکناربگذارم تاهرچیزناخواسته ای به آسانی واردذهن من نشودوکنترل زندگی من رادردست نگیرد

    من حاضرم برای رسیدن به خواسته هایم خوابم راقربانی کنم وصبح هاسحرخیزباشم تاوقت آزادزیادی برای کارکردن روی خودم وقوانین داشته باشم

    من حاضرم برای رسیدن به خواسته هایم قیدتنبلی رابزنم وهمواره ورزش بکنم تاجسم سالم وورزیده وآماده ای داشته باشم

    من حاضرم برای رسیدن به خواسته هایم باهمه وجودم ذهنم وورودی های ذهنم راکنترل کنم واجازه ندهم هرموردناخواسته ای واردذهنم شودواحساس میکنم این مهم ترین بهایی است که میتونم درجهت رسیدن به خواسته هایم بپردازم

    من حاضرم برای بالارفتن مهارتم هرروزوهرروزساعت های زیادی روی خودم کارکنم وبه جای کارهای بیهوده ای که هرروزاکثرماانجام میدهیم وهیچ سودی هم برایمان ندارد،وقت بگذارم وروی مهارت هایم کارکنم

    من حاضرم برای رسیدن به خواسته هایم همواره خودم روبه چالش بکشم وکارهایی روانجام بدم که دیگران قادربه انجامش نیستندتابعداچیزهایی رودرزندگیم داشته باشم که دیگران قادربه داشتنش نیستند

    من حاضرم برای رسیدن به خواسته هایم همه جوره به قانون متعهدباشم وهمواره عمل کردن به قانون رامهم ترین اصل زندگیم قراردهم

    من حاضرم برای رسیدن به خواسته هایم خودم رابکوبم وحقیقتاازنوازخودم یک انسان ویک شخصیتی جدیدی بسازم

    من حاضرم برای رسیدن به خواسته هایم هرروزوهمیشه روی باگ های ذهنی ام کارکنم تایک به یک آنهارااصلاح کنم ویک ذهنیت فوق العاده قدرتمندی برای خودم بسازم

    من حاضرم برای رسیدن به خواسته هایم روی هرآن چیزی که من روازخواسته هایم دورمیکندخط بطلان بکشم وهرگزسراغ اعمال ورفتاری که به ذهنیت وشخصیت من آسیب میزنند،نروم

    من حاضرم برای رسیدن به خواسته هایم تمام توانم رابه کارگیرم تااززندگیم لذت بیشتری ببرم چراکه همین لذت بردن ساده میتواندبخوبی مسیررسیدن به خواسته هایم راصاف وهموارکند

    من برای رسیدن به خواسته هایم حاضرم به احساس خوبم بیش ازهرچیز دیگری درزندگیم بهابدهم وحس وحال خوب رامهم ترین اولویت زندگیم قراردهم چراکه تنهاباقدرت احساس خوب است که میتوانم خواسته هایم رادرآغوش گیرم

    من حاضرم برای رسیدن به خواسته هایم جهاداکبری به راه بیندازم وهمه جوره خودم وذهنیتم راتغییردهم تابدینوسیله بتوانم زندگیم راتغییردهم

    من به یاری خدا ازاین لحظه به بعدتمامیت ام رابرای رسیدن به خواسته هایم به میدان عمل می آورم

    تمام وجودم را

    تمام جوانی ام را

    تمام زندگیم را

    چون میدانم آنچه بعداساخته میشودبسیارارزشمندتر ازتمام چیزهایی است که الان دارم قربانی کنم

    پس به امیدخدااین بارپای این تعهدم می مانم

    من درگذشته بارهاتعهدداده ام ولی پای عهدوپیمان خودنایستاده ام

    امااینباراینجادربین همه دوستان عباسمنشی تعهدم رامینویسم تاباشدکه باجان ودل پای این عهدوپیانم راسخ واستواربمانم

    به یاری خداوبه همت وارده خودم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1324 روز

    بنام خداوند پدید اورنده خوبی ها در جهان….

    خداوندی که قوانینش فقط در خوشبختی ها و احساس خوب هست…

    خداوندی که قوانین حاکم بر جهان، را بر پایه خوشبختی قرار داد.و شیطان را در درگاهش به بیرون راند تا بنده اش با کمال احساس خوب زندگی خود را شروع کند….

    خدایا شکرت بابت این سایت بهشتی که تعدادی که با هدایت خداوند میخان اصل و اساس جهان را درک کنند😄…

    این بهترین خوشبختیه و خداوند در قبال این اشرف مخلوقات بسیار راضی در این دنیا و آخرت هست..(نماد آرامش)

    خدایا هزاران بار شکرت…

    درس این موضوع استاد عزیزم…که با جزبه! این موضوع مهم را در این عید بزرگ بیان میکنن….چقدر خوشبختی ها و همون مدارها..همون تکاملها را میتوان با درک کردن این موضوع برداشت کرد…

    استاد عزیزم درسته چند روزه از اون روز عید میگذره …ولی من با وجودی که سال گذشته تو این نقطعه بهشتی نبودم…

    و خدا رو شاکرم که امسال به نقطعه خوشبختی رسیدم…و الان با قانون تکامل به این نقطعه و درس زندگی رسیدم…

    درس زندگی و خوشبختی در هر لحظه 😍😍

    استاد عزیزم یه روز از عید گذشته بود…صبح همون روز گفتم خدایا دوست دارم اصل اساس قربانی کردن ابراهیم رو بدونم..با وجودی که دقیقا این فایل در یکی از سفرنامه ها دانلود کرده بودم…گوشش میدادم.😊..

    ولی چون در مدارش نبودم متوجه کلام شما نمیشدم..

    این سایت سایتیه که خداوند هدایت میکنه..

    بینظیره..😙😙😙😙😙😙😙😙😙😙

    بعد فردای همون صبح من تو اینستا اول صبح چشمم بهش خورد…

    استاد به محض.ی که…یه چیزی برام سوال میشه..

    شما میاین از طریق پیچ های دیگه همون سوالمو در هر دقیقه در روز برام مطرح میکنی…

    خدا شاهده پیچای اینستا من بجز تدریس درسهام…بیشتر فایل شما هست…

    چه نکته هایی…که زندگی من دچار تحول میشه..

    شما بسیار دوست داشتنی هستین..😢😢😍..

    و من با چند بار گوش دادن این موضوع..😢

    استادم من بهای رسیدن به خواسته ام را همون روز شروع کردم انجام دادم…

    در همون روز شروع کردم😢….

    و من هدایت یافتم!..

    با یاری خدا….بهم گفت تو چند ماه هست آموزش کار جدید میبینی بیا از اول شروع کن اموزشا رو ببین..اونا رو تمرین کن..مدام گوش کن..

    من با دو تا تمرین..یه معجزه بزرگی تو زندگیم برام پیشت اومد😄😄😄

    و اون در قالب استاندارد همون درس که میخاستم بود…

    گفتم خدایا میخام یه آموزش تخصصی تر راجع به اندام شناسی و اندازه گیری برای فرم بدن یاد بگیرم…تو خودت مرا هدایت کن…

    یه ساعت طول نکشید….

    من هدایت شدم..بجای یه اموزش تخصصی تر…دقیقا همون چیزی که مد نظرم بود با همون استادی که با عشق و حوصله اونا رو بهم تدریس میدادن.

    و من به همون هدف اصلی که واقعا دوست داشتم رسیدم…

    و استاد عزیزم..همون روز حقیقتا اون مقداری که باید به ایشون پرداخت میکردم…

    رو نداشتم….بهم گفته بودن سر این برج برات پرداخت میکنیم…

    به یکی از دوستانم نزدیکم گفتم!..

    گفت همین الان شماره کارتتو بفرس..

    ولی یدفعه جرقه ایی تو ذهنم زد…و صحبت شما! برام تکرار شد…

    و از درون خداوند مرا هدایت کرد😢…

    بهم گفت نمیخاد از کسی قرض بگیری..برو به خودش پیام بده..شرایطو بهش بگو…

    من قبلا از آموزش و وسایلای ایشون خرید کرده بودم..و کاملا منو میشناختن…

    و دل ایشون برام نرم شد…براحتی ایشون گفتن خانم علی پور بخاطر این اطمینان از شما هر موقع که دوست دارید واریز کنید..

    و اینکار براحتی!.. و دستان خداوند کمکم کرد تا کارمو تخصصی تر پیش ببرم…

    چون اصول و اساس روند کاریم همین موضوع تشکیل میشه…و من در همون روز به خواستم رسیدم…

    چون گفتم خدا از امروز با این فایل بسیار زیبا استارت کارمو میزنم.و این کار براحتی برام باز شد…

    و این فایل تخصصی هدیه حضرت ابراهیم در بها رسیدن به اهدافم بود..

    و این بها با توکل بخداوند بهم داده شد…

    و من در طی چند سال کار کردن..نمیدونستم بها چیه😢..

    تمام بدبختی های جامعه بشری نپرداختن بها هست…

    این فایل رو بقول استاد باید هزاران بار گوش بدی..و تکرار و تکرار بشه…

    چون اصل رسیدن به تمام خواسته ها بها هست…

    ما بها رو پرداخت نمیکنیم…جامعه ایی که هر لحظه زندگیشون حرف پشت سر همدیگر هست..

    جامعه ایی که بد بیراه هست..

    جامعه ایی که فقط خرد کردن یکدیگره..

    جامعه ایی که فقط منتظر حادثه هستن..

    جامعه ایی که هر دقیقه و هر ساعت به گوش دادن اخبار دنیا میپردازن….

    و منتظرند که فلان کس بیاد زندگیشونو خوشبخت کنه..

    و منتظر افکار شیطانی هستن…

    و فکر میکنن با خوردن این غذای آلوده و با امدن( ینفر) اوج خوشبختی یه مملکته…

    نه اینجور نیست…تا خودت به صلح نرسی…

    و قانون جهانتو نشناسی…

    و بهای رسیدن به خواستتو نپردازی…

    هیچ وقت خداوند دلش به حال تو نمیسوزه😢

    تو باید خودتو با جهان هماهنگ کنی….

    باید قانون…قانون…قانون رو بشناسی…

    و ماها سالها بخاطر بهای نپرداختن خواسته هامون…مثل حیوانی درنده در دل صحرایی بدون آب علف سرگردانیم..

    و فهمیدم همه چیز بها ….بها…..بها….ست

    خدایا شکرت خدایا هزاران بار شکرت…

    خدایا ممنونم بابت تمام خوشبختی هایی که الان دارم این متنو مینویسم…

    خدایا ممنونم بابت این استاد عزیز..که با عشق دارن این مطالب رو برامون به اشتراک میزارن..

    خدایا سپاسگزارتم….

    استاد عزیزم صحبت دوستت که ایشون 20سال تدریس زبان میکردن خیلی روم تاثیر گذار بود…

    استادم نمیدونم از خوشحالی و عمق این نحوه تفکر رو چجور بیان کنم….

    خیلی خوشحالم…خیلی خیلی…

    وقتی از خداوند بخوای! خداوند زود پاسخ سوالتو میده..فقط کافیه حرکت کنی و بهاشو پرداخت کنی..

    استاد عزیزم من با تکامل این صحبت شما را درک میکنم….

    و در سریال زندگی در بهشت موقعه ایی که رو آب خوابیده بودین با اون قایق بادیتونو بخواب رفته بودین…

    و گفتین این ظرف منه😄..و خانم شایسته کل اون دریاچه رو تو دوربین انداختن…گفتم ظرف وجودی اقا هستا😄

    خدایا هزاران بار شکرت…..

    استادم من قبلا بخاطر عصبانی بودن یجای بدنم شروع میکرد بدرد شدید و خیلی آزارم میداد…

    و بعد از اینکه با قانون شما اشنا شدم کلا برطرف شد..

    و اگه هم برام پیش بیاد شروع میکنم شکرگزاری بابت نعمتهایم..و از خداوند طلب مغفرت میکنم…خداوند چنان ارامشی در درونم بپا میندازه….که کلا از بدنم خارج میشه…

    و من در این سایت بهشتی…

    از سلامتی بدنم…از رسیدن به تمام خواستهام..از هر چیزی که هست.

    بهای هر کدوم را به یاری خداوند پرداخت میکنم…

    انشالله خداوند یار و نگهبانمون باشه…

    تا بتونیم آگاهانه رو اافکارمون کار کنیم…

    و من خودم را موظف دونستم..و از خداوند یاری میخواهم هر روزم را با درس گرفتن از این اموزه ها…ظرف وجودیم رو افزایش بده…

    چون اصل خوشبختی و خوب زندگی کردن..

    بسعادت رسوندن این آموزهای این سایت هست…

    و اونکاری فکر میکردن هر چی تلاش زیاد کنم..و تند تند کار کنم.پول بیشتری میتونم میسازم….

    نه!…فهمیدم اون باوره…باور…

    تا باورتو درست نکنی و بهاشو پرداخت نکنی اگه شب روز خودتو خسته کنی ..

    آبم تکون نمیخوره😑😑😑😑..

    باید هماهنگ بشی با قانون جهان…..

    نباید عجله کنی….باید تکانلت طی بشه اونم با احساس خوب و لذت بردن…

    خدایا چنان کن سرانجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار…

    خدایا هزاران بار شکرت ❤❤❤❤.

    بابت فایل ابراهیم موحد و یکتاپرست.

    ابراهیم موحد و بها دادنش را با بریدن سر اسماعیلش…

    خدایا شکرت بابت این عید بزرگ و راستی و درستی…

    خدایا هزاران بار شکرت..بینهایت نداره😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😘😘😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    پری سیفی گفته:
    مدت عضویت: 2540 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان شایسته. سلام به بهترین دوستانم که در این سایت پر از عشق و برکت هستن. استاد عزیزم من هر روز صبح به محض اینکه چشمام رو باز میکنم وارد سایت میشم تا اگر فایل جدیدی رو گذاشتین رو ببینم این فایل بسیار زیبا شاید اولین فایلی هست که همون صبح ندیدم و غروب خواهرم که ایشون هم با اکانت من وارد میشه بهم خبر داد که استاد فایل گذاشته. گفتم فکر نکنم من همیشه صبح چک میکنم … خلاصه خیلی ذوق زده شدم وقتی دیدم این فایل ارزشمند رو بارگذاری کردید. چندین و چند بار گوشش دادم. و هر بار تشنه تر از قبل. و داشتم فکر میکردم که من برای رسیدن به خواسته هام چه قربانی هایی دادم. این رو هم بگم که من هر بار فایل های شما رو گوش میدم چه قدیم و چه جدید خیلی در زندگیم تاثیر گذاره و موجب گرفتن تصمیماتی میشه که اغلب رفتاری و شخصیتی هستن. اما یک چنین فایل هایی که نیاز به یک جهاد اکبر داره همون لحظه هیجان زده میشم و تصمیم میگیرم که انجامش بدم اما باز دچار روزمرگی میشم و … البته فراموشش نمیکنم اما … چون موقع انجام کارهای روزانه هی یه چیزی در درونم بهم هشدار میده که پری چی شد میخواستی بیشتر روی خودت کار کنی. پری اگه همینجوری پیش بری شرایطت بهتر که نمیشه هیچ بدتر هم میشه. بخاطر همین روزمرگی هست که تا الان موفق نشدم این دیدگاه رو تایپ کنم. خلاصه با اینکه سعی میکنم عذاب وجدان نگیرم ولی در همون حین که نشستم بیهوده، باز به خودم تشر میزنم. بهرحال گفتم همین الان بیا نظرت رو بذار اینجا… من برای رسیدن به خواسته هام گاهی قربانی هایی دادم. مثلا برای اینکه در آزمون دکترا یا آزمون استخدامی قبول بشم نیاز به تمرکز داشتم برای همین از کارم استعفا دادم و البته دستان خدا (خواهرم) در کنارم بودن که با خیال راحت با تمرکز مطالعه کنم. حالا اهداف زیادی دارم بخاطر تضادهایی که بهشون برخوردم. تضاد مالی(چون حقوق معلمی جوابگوی نیازهای من نیست)، تضاد در زمینه روابط، تضاد در زمینه اعتماد به نفس، مهارت شغلی و … با توجه به اینکه ریشه همه موفقیت ها عزت نفس هست هدف امسال من کار کردن روی عزت نفسم هست با دوره خیلی عالی عزت نفس. اما متاسفانه منسجم و پشت سر هم تمرینات رو انجام نمیدم. بعضی روزها خیلی عالی کار میکنم(و انصافا وقتی کار میکنم همون لحظه اتفاقات و شرایط خوبی تجربه میکنم یا وقتی چند تا عبارت تاکیدی میگم نشانه هایی میبینم که حاصل کار کردن روی خودم هست) اما اغلب به بهانه مسائل روزمره زمان کافی صرف نمیکنم. اما واقعیت این است که یک راه بیشتر ندارم. باید کار کنم و قربانی که من باید و میخواهم داشته باشم برای رسیدن به عزت نفس و تغییر بنیادی خودم، این هست که زمان بیشتری برای یادگیری آموزه های دوره صرف کنم، نجواهای ذهنم را آگاهانه جهت دهم و در جهت ساختن باورهای قدرتمندکننده سوق دهم و در نتیجه کنترل ذهن کنم(و اینکار اصلا راحت نیست) و …

    دوستت دارم استاد عزیزم 😍

    دوستت دارم مریم جان شایسته😍

    دوستتان دارم دوستان عزیزم در این سایت😍😍😍

    خدارا هزاران بار شکرگذارم و افتخار میکنم که با شما هستم. 😘😘😘😘😘😘😘

    شاد و پر انرژی باشید ❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    ali گفته:
    مدت عضویت: 1115 روز

    به نام نامی یگانه پروردگارجهان هستی

    استادعزیزم سلام

    خانم شایسته ودوستان هم فرکانسی ام درود وخداقوت

    موضوع صحبت استاددراین فایل دقیقامنطبق باموضوعی بودکه من حدودسه ماهه که دارم روش کارمیکنم طوریکه گویی استاداین فایل روبرای من وبرای حال وروزاین روزهای زندگی من آماده کرده بود

    سالهابدنبال تغییربودم

    بارهاتلاش های مختلفی برای ترک عادت هاورفتارهای غلط خودم انجام میدادم،برای اینکه ازخودم انسان متفاوتی بسازم ولی هرباردست از پادرازترشکست میخوردم وهیچ نتیجه ای نمیگرفتم

    تااینکه ازسه ماه پیش خداوندبه قلبم الهام کرد که بایدمهم ترین عادت ورفتارغلطی که دارم راقربانی کنم

    این عادت اینقدردرمن وشایددربیشترانسان هابلد وریشه داراست که گویی تمام زندگی ماراتحت تاثیرخودش قرارداده است

    من سالهابرای ترک ویاتغییراین عادت تلاش کرده بودم ولی هیچگاه نتوانسته بودم موفق شوم وخودم راازقلمروی شوم ونکبت باراین عادت بیرون بیاورم

    ولی این باریک ندایی ازدرونم منوتشویق میکردکه برای رسیدن به خواسته هام بایداین عادت روکناربزارم

    قربانی کردن این عادت اینقدرمهم بودکه گویی قراربود تمام موفقیت هادرزندگی من ازجایی شروع شودکه من بتوانم این عادت راترک وازصندوقچه ذهنم بیرون برانم

    جالبه خداوندبه جای هراقدام دیگری ازجمله کارکردن روی باورها وکنترل ورودی هاوهراقدام دیگری که درراستای عمل کردن به قوانین انجام میدهیم،داشت مراتشویق به ترک این عادت غلط میکرد

    این ندااینقدردروجودمن پررنگ بودکه تصمیم گرفتم مقاومت هاراکنارگذاشته وگوش به صدای قلبم بسپارم

    خب من یقینا عادت هاورفتارهای غلط زیادی داشتم که تابحال مراازموفقیت دورکرده بوداما نمی دونستم که چراخداونداینقدرباتاکیدمیگفت که من بایدروی این عادت ورفتارغلط خط بطلان بکشم

    این سوال دائم درذهنم بودتاجایی که به دلم افتاد که تمام عادت هاورفتارهای اشتباه من ازاین عادت غلط نشات میگیرندوومن تازمانیکه این نقطه ظعف یابه قول استادپاشنه آشیل ام روبرطرف نکنم هرگزنخواهم توانست عادت های غلط دیگرم راکناربگذارم

    واگرمن بتونم مهم ترین عادت اشتباه ام یامهم ترین نقطه ظعف ام رااصلاح کنم به قول استاد که درپنجمین فایل معرفی دوره قانون سلامتی بهش اشاره کردند،اعتمادبه نفسی درمن شکل میگیره که براحتی میتونم تمام عادت های غلط دیگرم روهم کناربگذارم

    وبه لطف خداالان بیش ازسه ماهه که اون اعتیادوحشت آور روکنارگذاشته واین هیولای درونم راقربانی کرده ام وخدامیدونه که دراین سه ماه چه معجزه هایی روتجربه کرده ام

    موقعیت شغلی فوق العاده،سلامتی فوق العاده ای که دارم تجربه میکنم،رسیدن به یک خواسته ای که برای من وهمسرم باورپذیرنبودآن هم به راحتترین شکل ممکن ودرسریع ترین زمان ممکن وازهمه مهم تر حس اعتمادبه نفس وخوددوستی که درمن شکل گرفته

    امروزکه این صحبت های استادروشنیدم به خودم افتخارکردم که ازسه ماه پیش به ندای قلبم گوش جان سپردم وتصمیم گرفتم مهمترین نقطه ضعف ام که تمام زندگیم روتحت تاثیرخودش قراربودرا قربانی کنم والان بعدازگذشت تنهاسه ماه شاهد معجزه های بسیاری درزندگیم باشم

    احساس میکنم این بار برای رسیدن به خواسته هایم بهای بسیاربزرگی پرداخت کرده ام

    منی که روزی آرزوداشتم خودم رو از شر اون عادت غلط رهاکنم الان بیش ازسه ماهه که اون عادت غلط روباقدرت کنارگذاشته ام ودرنتیجه این کار،کلی اتفاقات خوب رادرزندگی‌ ام تجربه کرده ام

    این هارونوشتم تاردپایی ازخودم به جابزارم تاسالهابعدکه درنتیجه این اقدام درست به موفقیت های بزرگتری دست پیداکردم،به این کامنت برگردم وایمانم روتقویت کنم وباایمان بیشتری ادامه بدهم

    به شخصه برای من مهم ترین بهایی که درجهت رسیدن به خواسته هایم میتوانستم پرداخت کنم این بودکه خودم رابکوبم وازنو ازخودم انسان جدیدی بسازم

    من برای رسیدن به خواسته هایم بایدتمام عادت هاورفتارهای غلطی که دارم راقربانی کنم تایک شخصیت جدیدوپرقدرتی برای خودم ایجادکنم

    من باوردارم که باهمان آدم قبلی بودن تنهاهمان شرایط قبلی روهم تجربه میکنم

    بنابراین اگرمیخواهم تغییری دراوضاع وشرایط زندگیم ایجادشودبایدولاجرم خودم راتغییردهم

    واین خودم متشکل ازعادت هاورفتارهای منه

    یکسری عادت هاورفتارهای غلطی که درگذشته داشتم، منِ الانم رورقم زده ومن برای اینکه یک منِ جدیدی ازخودم بسازم چاره ای ندارم جزاینکه تمام عادت ورفتارهای غلط ام راکنارگذاشته وقربانی کنم والان خوشحالم که باجان ودل دارم این کاررومیکنم

    اعتمادبه نفسی که دراین مدت سه ماهه درمن شکل گرفته واقعاباهیچ اقدام دیگه ای قابل ایجادنبود

    همانطوری که استاددرفایل پنجم معرفی دوره قانون سلامتی بهش اشاره کردندوگفتندتمام موفقیت های بزرگ درزندگی من اززمانی شروع شدکه من تونستم به اون هدفم که کاهش وزن بیست سی کیلیویی بود،برسم

    گویی همه ماانسانهایک هیولایی دردرون مون داریم که داره تمام عادت هاورفتارهای غلط دیگه مون روهدایت ورهبری میکنه وتازمانیکه نتونیم اون هیولاروبکشیم وازپادربیاریم هیچ موفقیتی درزندگی مااتفاق نمی افته

    حالااین هیولامیتونه درزندگی یک شخصی پرخوری ومعضلات چاقی باشه،میتونه درزندگی یک شخصی هوس بازی وشهوت رانی باشه ودرزندگی شخص دیگری اعتیادبه موادمخدر

    به جرات میتونم بگم هرکدوم ازماهااززمانی میتونیم شروع کنیم‌وموفق بشیم که این هیولا رو دردرون خودمون شناسایی کنیم ووازوجودمون پاکش کنیم

    استادمن ازسه ماه پیش بزرگترین قربانی زندگیم رابه قربانگاه برده ام وبهای بسیارسنگینی ازبابت قربانی کردن این هیولای درون پرداخت کرده ام

    اماالان خداوندروازصمیم قلبم شکرمیکنم که من رو هدایت والبته حمایت کردتاازاین قربانگاه سربلندبیرون بیام

    هرچی دارم جلوترمیرم وازاین عادت ویران گر فاصله میگیرم قدرتی رودروجودم احساس میکنم که گویی میتونم به هرخواسته ای دست پیدا کنم

    این مهم ترین قربانیه زندگی منه

    این مهم ترین بهایی است که میتونستم درزندگیم پرداخت کنم

    استادهمینکه من تونستم ازمهم ترین باگ ذهنی ام یابه عبارتی خلاءشخصیتی ام بگذرم پس میتونم درمسیررسیدن به خواسته هام ازخیلی چیزهابگذرم تاخیلی چیزهای باارزش دیگه روبدست بیارم

    ازقدیم هم گفتن دنیا،دنیای دادوستده

    یعنی تاچیزی روندی،چیزجدیدی رودریافت نمی کنی

    ومن خیلی خوشحالم که دارم تمام اون عادت ورفتارهای کهنه وقدیمی که درتمام وجودمن ریشه انداخته بودندرومیدم ودرقبالش فقط خدامیدونه که قراره چه نعمت های باارزشی ازاین جهان دریافت کنم

    استادهمه مادراین سایت داریم روی ذهنیت مون کارمیکنیم ولی این تغییرذهنیت مادامیکه به تغییرشخصیت منجرنشه،هیچ نتیجه خاصی درزندگی مارقم نمیزنه

    وشخصیت چیه؟

    به اعتقادمن شخصیت به مجموعه عادت هاورفتارهای ماگفته میشه

    بنابراین کارکردن روی باورهاتنهازمانی تاثیرگذاره که خودش رودرشخصیت مانشون بده

    خیلی خوشحالم برای تغییرات بزرگی که درشخصیت ام دارم ایجادمیکنم

    خیلی خوشحالم که به خاطررسیدن به خواسته هام دارم ازخیلی چیزهامیگذرم وقیدخیلی ازچیزهایی که لذت کاذب وگذرابرام دارندرومیزنم

    خیلی خوشحالم که دارم مهم ترین نقاط ضعف ام روقربانی میکنم

    خیلی خوشحالم که باتغییرشخصیت ام دارم بهای بزرگی درمسیررسیدن به خواسته هام پرداخت میکنم

    استادممنونم ازبابت این صحبت های ارزشمند

    دوستان عزیزم دوستتون دارم

    خدایاخیلی سپاسگزارم🙏🌷

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    حمیده مقدم گفته:
    مدت عضویت: 3902 روز

    سلام به استاد و دوستان عزیز

    میخوام یک سوال بپرسم ممنون میشم جواب بدین من خانوادمو میخوام قربانی کنم چون حس بد و منفی ازشون میگیرم و میخوام خطامو عوض کنم و حتی خونمو عوض کنم طوریکه ازم خبر نداشته باشن واقعا باهام تضاد دارن من روی خودم کار میکنم و اونا نه

    هر وقت شهرستان خونشون میرم دعوا و تنش ایجاد میشه

    لطفا راهنماییم کنید قربانی کردن اونا و گذشتن از اونا کار درستیه یا نه؟

    چون اونا اهل غیبت و تهمت هستن ناخودآگاه که اونجا میرم بهشون میگم کارتون اشتباهه وقتیکه فهمیدم نباید به اونا بگم هندزفری توی گوشم میزارم و حتی ارتباطمو باهاشون کم کردم و بهتره بگم قطع کردم اخرین بار عیدفطر بود رفتم که توبه کردم برم بجای رفتن پیش اونا گفتم شهرهای دیگه برای گردش برم بهتره احساس تنهاییمو نباید با اونا که افراد سمی هستن پر کنم

    استاد هم گفت تنهایی بهتره تا آدمهای منفی کنارت باشن

    از نظر منکه درسته چون استادم گفت نباید حرف مردم و حتی خانوادت روی قربانی کردن و تصمیمات اثر بزاره و خودت برای خودت مهم باش

    ولی میخوام قلبم از تصمیمم قرص باشه که راه درست رو دارم میرم چون مطمینم کارم درسته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    سامان صالحی گفته:
    مدت عضویت: 2313 روز

    سلام بر استاد بزرگ وخانم شایسته عزیز امید وارم حالتون خوب باشد

    من هدفم موفق شدن در کارم هست که یکی دوماهه دارم تمرکز میکنم دونه دونه ادمها رو از زندگیم حذف کنم و اینم میدونم تکامل میخاد و دارم یواش یواش حذفشون میکنم تا حدودی که دیگه نمیخام فعلا برم خونه ی مادر و روستامون و دارم روی کارم تمرکز میزارم و این بهایی ست که باید بپردازم میدونم سختمه من هر شب با خانومم میرفتیم روستامون چون ده کیلومتر با اقوام و خانواده هامون فاصله داریم و الا ن چند روزه که نرفتیم و این فایل واقعا میتونم بگم برای من بود و هدایت خداوند ممنون استا عزیزو خوش اندامو قوی ام هروقت میبینمت یادمه ابراهیم خداوند میافتم

    الن دیگه با دیدن این فایل فهمیدم جای درستش هستم با قدرت بیشتری این کارو ادامه بدهم

    بهایی که برای رسیدن به هدفم باید بپردازم اینه که :

    ۱.باید قطع کنم رفت و امد با اقوام و دوستانم

    ۲.تمرکز بیشتری بزارم برای یادگیری و کتابهای بیشتری رو بخونم برای کارم

    ۳.از تفریحاتی که با دوستانی که میروم چیزی به من اضاف نمیکنند و حالشون خوب نیست دوری کنم اگر تفریح میخام برم تنهایی برم

    ۴.تمرکز از روی همه حتی همسرم بردارم فقط بزارم روی کارم

    ۵.تا چند ماه دیگه مهاجرت کنم

    ۶.درامدو پولی که از فروش زمین میخاد گیرم بیادو بزارم در راه هدفم که تمرکز هست و مهاجرت و اگر اون پول هم تموم بشه من باید حرکت کنم بهاشو بپردازم

    امیدوارم خداوندکمکم کنه هدایتم کنه منو بزرگتر کنه که بتونم از این موانع و پلهای پشت سرم که دارم خراب میکنم به خوبی عبور بده و مطمعنم خداوند به شجاعانو توکل کنندگان پاسخ میده و من حرکت میکنم وبه امید خداوند مطمعنم دستانش و خودش میایند تا منو به هدفم برسونن

    من حاضرم از خانواده ام بزنم نرم دیدنشون .از حرف مردم بگذرم .از زمینم بگذرم .از حقوقم بگذرم .از سختی هایی که درراه رسیدن به هدفم اگر باشد تحمل کنم .حاضرم تعهد بدم .حاضرم شغل دومم رو ترک کنم یواش یواش .حاضرم از علایقهای دیگه ام بگذرم برای تمرکز بیشتر روی کارم .حاضرم حتی جونمم بدم درراه رسیدن به هدفم .حاضرم اقوامم از دستم ناراحت بشوند ولی من این کارو تمومش کنم .حاضرم باهمشون جنگ کنم قطع رابطه کنم ناراحت بشوند شکایت بکنند ولیی من به هدفم برسم

    من این تعهد رو میدم و امیدوارم خداوند همواره هدایتم کنه

    خدایا شکرت

    سپاسگذارم استاد عزیز و دوستداشتنی بوسسسس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    لیلا جلوداری گفته:
    مدت عضویت: 2595 روز

    باسلام ودرود

    خدارو صدهزارمرتبه شکر که در مسیر صحیح هدایت به سمت نعمتها قرارداریم

    بار اولی که به این فایل گوش دادم احساس کردم که خداروشکر که من هم قربانی کردم وبرای رسیدن به هدفم از خیلی چیزها گذشتم و بخصوص در سال گذشته تونستم بها بدم تا به هدفم برسم ….

    البته بعدش خیلی به این موضوع فکر کردم و کامنت چندتا از دوستانم را هم که خوندم متوجه موضوعی شدم که اون را باشما به اشتراک می گذارم و

    اون موضوع اینه که تو واقعا چه چیزی را قربانی کردی یا می خواهی قربانی کنی ؟ایا نااگاهانه خودت را قربانی می کنی و کلا فلسفه قربانی کردن و ابراهیم چه بود؟

    اره من به خاطر احساس قربانی بودن شدیدی که داشتم شرایطی را در زندگیم خلق کردم ناخوداگاه که این احساسی که بدنم به شدت بهش اعتیاد داشت را بیشتر و بیشتر دریافت کنم و شرایط بسیار ناخواسته ای را برای خودم خلق کردم و به سطح فرکانسی یک قربانی که همه چیزش را تقریبا از دست داد رسیدم و دنیا به شفافیت و بسیار عالی به من درونم را نشون داد و کاملا واضح به من نشان داد که اگر بخواهم همچنان احساس قربانی بودن را داشته باشم و قربانی بمانم چه شرایطی برام پیش میاد و واقعا پناه می برم به خدا

    نخواهیم که قربانی باشیم

    نخواهیم که مظلوم باشیم

    نخواهیم که قربانی شرایط باشیم

    ما خالق زندگی خودمون هستیم و برای خالق بودن و اگاهانه خلق کردن باید خدایی بشیم باید الهی بشیم باید از خودمون و از محیط و از زمان بزرگتر بشیم و در واقع اون عاطفه قربانی بودن و احساس غم و تنها بودن و تنها رها شدن در این دنیا را به قربانگاه ببریم تا خالق قدرتمند و اگاه زندگی خودمون بشیم

    من احساس می کنم ابراهیم واقعا وابستگی خودش را به عزیزترین چیزی که داشت قربانی کرد تا رها بشه و این را در عمل نشون داد که وقتی درک کرده که باید از عشق فرزند و وابستگی و دوست داشتن فرزندش بیشتر از خودش دست بکشه تا نشون بده که ایمان داره به خداوند و واقعا تنها او را می پرسته و احساس قربانی بودنش را قربانی کرد

    چون وابستگی به هر چیز یا هرکسی داشتن یعنی قربانی بودن و طوری که اگر اون چیز یا اون فرد از بین بره شخص ایمانش را از دست میده و فکر می کنه که قربانی شرایط هست مثل خیلی از مردم دنیا

    و ایمان ابراهیم با عملش مشخص شد و دیدگاه توحیدیش که همه چیز خودمون هستیم وچیزی بیرون از خودمون نیست و ما باید عاشق خودمون باشیم و همیشه از بودن در کنار خودمون لذت ببریم جوری که احساس نیاز به هیچ کس و هیچ چیز نداشته باشیم و اون موقع هست که میتونیم همه چیز و همه کس را عاشقانه دوست داشته باشیم چون خودمون را از عشق خودمون پر کرده و غنی از عشق شدیم و از سرشار عشق درونیمون به بقیه هم عشق میدیم بدون هیچ درخواست بازگشتی و بدون هیچ توقعی از طرف کسی

    واین تنها از عهده کسی برمیاد که خودش خودش را از عشق به خودش سیر و لبریز کرده و جایگاه خودش را می دونه و می دونه که کی هست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    مرضیه خرمی گفته:
    مدت عضویت: 2183 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم بسیار شایسته عزیزم

    و سلام به همه عباسمنشی ها

    همون روزی که این فایل و فایل قدیمی تر روی سایت گذاشته شد من هر دو فایل رو دیدم

    و همون لحظه علاوه بر این که ذهنم رفت بر سر اینکه من چه چیزهایی رو قربانی کردم متوجه یه موضوعی شدم

    استاد عباسمنش قدیمی و استاد عباسمنش جدید

    نگاهش و حالت بدنش کاملا متفاوت بود و یه درسی رو اون لحظه به من داد یه دری رو برام باز کرد که از اون روز تا حالا گیجم کرده بود

    و بله چیزی که فهمیدم رفت زد به زیر بنای اصلی وجودم

    و هر چی که گذشت واضح تر فهمیدمش

    من توی چشمای استاد عباسمنش جدید یه قدرتی دیدم که کمتر تا حالا تو چشمای کسی دیده بودم

    اون قدرت با قدرت قبلی استاد خیلی فرق داشت تکامل یافته تر بود

    رفت نفوذ کرد توی وجودم . توی چند روز بهم فهموند گیر کارم چی بوده

    الان دارم اشک میریزم چون همش هدایته نمیدونم چی شد رفتم تو سایت و حتی اینکه دوتا فایلو باهم دیدم

    اونقدری این چند روز درونم زیرو رو شده که قابل باور نیست نیست

    دختر فهمیدی قدرت حقیقی چیه

    فهمیدی قدرتی که هماهنگ با خداوند باشه چه شکلیه

    قدرتی که من توی چشمای استاد دیدم قدرت نشات گرفته از ایمان و تسلیم بود

    منو زیرو رو کرد

    الان چند روزه یه خونه تکونی اساسی توی وجودم راه افتاده

    کلا یه سمت دیگه میرفتم

    آدم های خوب و با خدایی که ذهنیت منو از بچگی شکل داده بودن

    آدم هایی بودن که همیشه ضعیف بودن اما در ظاهر با خدا بودند

    اما ژست اونا ژست آدمی بود که هیچی نداره محکم نبودن تسلیم نبودن موقع ناملایمات به خدا التماس میکردن

    عاشق التماس کردن به خدا بودن و التماس کردن یعنی ایمان نداشتن اگه ایمان داشته باشن اجابت میشه که آروم و تسلیم بودن

    یک ایمان که تکامل پیدا نکرده

    اما شاید اگه ثروتمند میشدن و دارایی هاشون روی زمین بیشتر میشد اون وقت ژستشون فرق میکرد

    و همیشه از قدرت میترسیدم چون بارها دیده بودم قدرت چقدر ناهماهنگی میاره

    در واقع قدرتی که هماهنگ با خدا باشه زیاد ندیده بودم

    یهو به خودم اومدم دیدم من دقیقا این ذهنیتو دارم

    یه حالت بدنی ضعیف که شالوده منو بعنوان ادم خوب و باخدا داره تعریف میکنه

    بله

    به پشت سرم نگاه کردم

    دیدم خدایی نمیبینم که بهش تکیه داده باشم

    چون ادم ضعیف داستانش همینه

    تکیه گاهش محکم نیست که احساس ضعف رخ میده

    چون وجودشو خدا پر نکرده

    انگار همه چیز داره جای اصلی خودشو درونم پیدا میکنه

    الهی شکر

    الهی شکر

    استاد عزیز شما بزرگترین موهبت برای من هستید

    شکر که به سمتتون هدایت شدم

    برای تمام لحظاتی که برای پیدا کردن حقیقت گذاشتید از شما سپاسگزارم

    برای به اشتراک گذاشتن آگاهی هاتون سپاسگزارم

    اوه و شما دوستان بی نظیر

    چقدر زیبایید و چقدر فوق العاده

    الهی شکر که اینجا کنار هم هستیم

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    الهه سلیمانی گفته:
    مدت عضویت: 1708 روز

    سلام به استاد عزیزم

    استاد جانم فایل روز عید قربان رو هر بار گوش میدم یه چیزی رو میفهمم، امروز که داشتم گوش میدادم در یک لحظه یه صدایی درونم شروع کرد به حرف زدن و حتی هندزفریمم یهو قطع شد و اصلا نفهمیدم چی شد و فقط نوشتم این متن پایین رو استاد حسی دارم که اصلا نمیتونم درموردش کلمه ای به زبون بیارم ،استاد جانم نمیدونی چقدر ارزشمندی بیشتری و قدرت بیشتر تجربه کردم بعد از این گفت و گوی زیبا و من این متن برای خودم تو دفترچه یادداشت گوشیم نوشتم و حالا بهم گفت بزارش توسایت ،نمیدونم چطوری نوشتم ولی بی نهایت این متن برام ارزشمنده چون تو حالی بودم که هیچی نفهمیدم چی شد….

    بعد از یک سال گربه رقصون کردنای شیطان ،صبح ظهر شب  سرزنش کردناش ، تخریب کردناش ، بهم میگفت اشتباه کردی و از دری وارد می‌شد که به من بگه تو تکامل طی نکردی و اشتباه کردی از شهر خودت مهاجرت کردی یه شهر دیگه ،تو اونجا خوب خرج میکردی ،خوب لذت میبردی هیچ غمی نداشتی حالا چی نونم نداری بخوری چه برسه لباس مورد علاقه ات و خانواده ات رو هم  نمیبینی….

    ای دل غافل که حواسم نبود هر صدایی که خم به ابروم بیاره اون شیطانه، اون گمراهی اشکار…

    چون صدای خدا در هر شرایط آرومت میکنه ،میگه نترس ،نگران نباش ….

    حالا بعد از گذشت  یک سال که همیشه یه حس بدی ته دلم داشتم احساس پشیمونی  حالا فهمیدم که من هدف تعیین کرده بودم برای خودم ،من نمیخواستم اون غالب زندگی تکراری رو ،اون روزا همش این آیه تو ذهنم بود که مگر زمین من بزرگ نبود که مهاجرت نکردی عذاب آخرت خیلی دردناکتر از عذاب دنیاست ..

    یادم نبود که من هدفم توحید بود…

    یادم نبود که من کاملا وابسته بودم به همه دایره امنم

    یادم نبود که اون روزا همش این جمله تو ذهنم بود که خدا به شجاعان پاسخ میده

    از تو حرکت از خدا برکت

    بعد از یکسال حالا دوزاریم جا افتاد که منم هدف داشتم ،من همینو میخواستم ،من پا تو جای پای  ابراهیم گزاشتم ،پا تو جای پااستادم  یا هر موفق و مومن حقیقی گزاشتم  حالا درسته که خیلی تو در و دیوارم و همش خارج میشم از این مسیر ولی این نکته مهمه یادم رفته بود که من حماقت نکردم ،به قول همه اشتباه نکردم

    مگه رها کردن زن و بچه ابراهیم منطقی و عاقلانه بود

    مگه قربانی کردن پسرش منطقی و عاقلانه بود

    اصلا چه کسی میدونه عاقلانه عمل کردن یعنی چی ،منطقی عمل کردن یعنی چی وقتی که هیچکس هیچی نمیدونه فقط خداش هدایتش میکنه و پاسخ بهش میده

    ،من بها دارم پرداخت میکنم که وابسته نباشم ..

    خدا رو بشناسم …

    خدارو باور کنم تو تاریکی محض….

    صبورتر شم ..‌.

    بزرگتر شم …

    قدرتمندتر شم…

    و اینا همه واحد های پیش لازمه که من باید با جدیت تمامتر از قبل پاس کنم ..

    چقدر تغیر زاویه دیدم  بهم قدرت داد ،عزت نفس داد،یقین داد…

    که اومدم تو میدون و میخوام خودمو ثابت کنم …

    خدایا ازت سپاسگزارم که این حس بی نظیر رو بهم چشوندی ،منو از تاریکی نجات دادی …

    خدایا ای فرمانروا ازت سپاسگزارممم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    سمیه گفته:
    مدت عضویت: 1879 روز

    سلام به استاد ارزشمندم و مریم جان همیشه در صحنه ی نازنین و سپاسگزارم بخاطر تمام زحماتی که شما عزیزان واسه تولید این فایلای پرررررررراز ارزش برای ما می کشین

    و سلام به تک تک دوستان عزیز هم فرکانسی و دوستان صمیمی عباسمنشی مون

    استاد جانم به چه نکات ارزشمندی اشاره کردین و چه نکات ارزشمند و اساسی رو گفتین

    سپاسگزارم ازتون

    وقتی گوش کردم این فایلو که یه چیزی که خیلی زیاد دلم میخواست انجامش بدم رو با الهام خداوند قربانی کردم

    و الحق که من تو زندگیم خیلی زیاد اینکارو کردم ، خیلی قربانی کردم خداروهزاران بار شکر

    تصمیم داشتم و برنامه ریخته بودم آخر همین ماه برم سفر تفلیس و باتومی گرجستان با دوستام ( انصافا خییییلی دلم میخواست این سفرو برم و واسشم کلی برنامه ریخته بودم ) اما یه روز حین پیاده روی های الهام بخش دوره قانون سلامتی که داشتم به دوستم میگفتم خیلی دلم میخواد دوره روانشناسی ثروت رو بگیرم ، خداوند اومد جلوم وایساد و با صدای بلند بهم گفت قربانی کن ، سفر نرو و دوره رو بخر ، یهو برق از چشام زد بیرون گفتم راست میگه راست میگه راست میگه ، چطور به ذهن خودم نرسیده بود آخه ، و من قربانی کردم سفری رو که با اعماق وجودم میخواستمش

    من عشق خوردن قرمه سبزی ، باقلوا ، نون بربری تازه ، ته چین، کیک شکلاتی رو قربانی کردم تو دوره قانون سلامتی

    من خواب صبحمو برای پیاده روی ها و کار کردن رو خودم قربانی کردم

    من ارتباط با حتی تعدادی از اعضای خونوادمو قربانی کردم برای کنترل ورودی هام

    من دیدن فیلم و سریالو تلوزیون و ….. قربانی کردم بخاطر کنترل ورودی هام

    من تفریح و خوش گذرونی با دوستامو قربانی کردم واسه کنترل ورودی هام

    من ارتباط با نزدیک ترین و صمیمی ترین و دوس داشتنی ترین دوستامم قربانی کردم

    و زندگی من توی بیشتر ابعاد زندگیم روغن کاری شده و داره بهم میگه آفرین دختر ، باهمین فرمون برو جلو که مسیرت درسته

    اما اما اما من تو جنبه ی مالی به اونجایی که دلم میخواد هنوز نرسیدم ، البته که خدای من شاهده که چطور عجیب و انگشت به دهان مونده نشستم و دارم نگاه میکنم که از هیچ داره چطور پولا میاد و به راحتی و آسونی و قشنگی و با لذت خرج میکنم و زندگی میکنم و شاکرم لحظه به لحظه از روغن کاری زندگیم تو همه ابعاد

    و اما این قربانی آخرم (سفرم به گرجستان) و خریدن دوره روانشناسی ثروت قراره یه جهش بزرگتری تو جنبه ی مالی زندگی من ایجاد کنه

    خدای قشنگم ازت بخاطر لحظه به لحظه الهاماتم که من دیگه میشناسم صداشو سپااااااااااااااسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

    از خداوند متعال بزرگ برای هممون آرزوی شجاعت و جسارت و ایمان عملی دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: