حاضری برای هدفت چه چیزی قربانی کنی؟ - صفحه 34

621 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    لیلا داودپور گفته:
    مدت عضویت: 1822 روز

    سلام و درود برشما استاد عزیز

    واقعاً احساس می کنم اینقدر این صحبت های شما ارزشمند و گرانقدر بود و انگار دلیل تمام سرگردانی ها و عدم موفقیت هایم را جلوی روی من گذاشتید تمام عجله هایم و منتظر نتایج معجزه آسا نشستن و هرگز اتفاق نیافتادن ها و همیشه عجله داشتم و با هیجان شروع به کاری کردم و انتظار نتایج بسیار زود بازده و راحت بودم.

    ولی واقعاً الان با دیدن این فایل متوجه شدم که چقدر انگیزه ، شجاعت و اراده باید پشت یک هدف باشه تا آدم به نتیجه برسه و من چقدر خام و ساده بین بودم.

    متاسفم برای زمان هایی که از دست دادم و امیدوار برای کارهایی که می توانم انجام بدهم و اهدافی که می تونه من رو پله پله و مطابق قانون تکامل بالا ببره.

    واقعاً احساس می کنم چقدر تنبل بودم و چقدر انرژی جاهای بی خودی گذاشتم برای افراد و موقعیت هایی که همه پوچ بوده. و سست بودم برای تصمیم گیری هایم.

    دوست دارم راهنمایی ام کنید که با تهیه کدام محصول می توانم اراده ام رو قوی کنم و با چه محصولی می توانم متوجه بشوم که واقعاً از بین تمام علایقی که دارم کدام مناسب من هستش و رسالت من هستش؟ چون خیلی خودم رو گیج می کنم و نمی تونم روی یک انتخاب یک کار بمونم و وقتی شروع می کنم دائماً ذهنم انگیزه کشی می کنه و متزلزل می شوم.

    واقعاً سپاسگزارم خداوند هستم که در دوران حیاتم در دنیا شما رو برای آگاهی دادن سر راهم قرار داده و دائماً فایل هاتون رو گوش می کنم چند سال هست که اینکار رو می کنم. هنوز قسمت نشده محصولی تهیه کنم اما امیدوارم بزودی به سطحی از آگاهی برسم که فایل مناسب حالم رو بتونم تهیه کنم.

    دوست اتون دارم استاد جان و مریم عزیز رو همینطور که زحمت می کشند و در این مسیر شما رو یاری می کنند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  2. -
    حسین و عباس گفته:
    مدت عضویت: 1389 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام خدمت دوستان و استاد عباسمنش گرامی

    امروزجمعه 9.4.1402

    دارم اعلام میکنم که هدف من برای یکسال آینده قبولی در رشته برق یا کامپیوتر دانشگاه شریف یا امیر کبیر یا دانشگاه تهران یا صنعتی اصفهان یا دانشگاه اصفهان هست.

    بها‌هایی که باید برای این هدفم‌بپردازم:

    0.به خداوند اعتماد کنم و باور هایم را تقویت کنم که اون تمام‌کار ها را انجام میده و نباید به دیگران‌وابسته بشوم

    1.تلویزیون و اخبار را کلا قطع کنم

    2.فایل های استاد را باید با تمرکز بیشتر و استمرار بیشتر گوش بدم و به اونها عمل کنم

    3.یک سری افراد و دوستان و افرادی که بودن با آنها برایم سودی نداردرا باید ارتباطم را باهاشون قطع کنم

    4.کار با موبایل را باید کمتر کنم و اینستاگرام و فضاهایی که وقتم را میگیرند را پاک کنم

    5.تمرکم را روی هدفم بگذارم و نشتی های انرژی را برطرف کنم

    6.سرکلاس باید دقیق به درس ها گوش بدم و توی خونه درس های همون روز را انجام بدم و بخونم و به بعد موکول نکنم و نزارم برای شب امتحان و تست زیاد بزنم

    7.خود……را باید قطع کنم چون انرژی بسیار زیادی را از من میگرد

    8.تا زمانی که به هدفم نرسیدم نباید دست از تلاش کردن بردارم و از نتایج کوچک امید بگیرم برای ادامه دادن ولی مغرور نشم

    9.خودم را نباید با دیگران مقایسه بکنم و سعی کنم از دیروز خودم بهتر باشم

    10.وقت خودم را قدر بدونم و اون را هدر ندهم

    11.برخی شب ها ممکنه بخاطر هدفم کمتر بخوابم یا بیشتر باید درس بخونم باید این کار را انجام بدم و بهاش را بپردازم

    12.به حرف دیگران اصلا توجهی نکنم و کاری هم به اینکه همکلاسی هام میکن ما فلان قدر خوندیم و …نداشته باشم و کارم را به درستی انجام بدم

    13.استمرار توی مطالعه را حفظ کنم اینطور نباشه که یه رو10ساعت درس بخونم یه روز اصلا نخونم حد متوسط را باید برم جلو

    14.از برخی تفریحاتی که وقت هدر دادن هستند جلوگیری کنم

    15.روی باورهایم همیشه کار کنم و ورودی های مناسب به ذهنم بدهم

    16.خواب ظهرم را کمتر بکنم و از تایم های پرتم به بهترین نحو استفاده کنم

    17.باشگاه رفتن را باید قطع کنم‌ تا تمرکزم روی یک هدفم باشد و نخواهم انرژی ام‌را صرف دوتا هدف بکنم

    18.کلاس زبانم را هرطور که شده ادامه بدم چون خیلی خیلی توی موفقیتم تاثیر داره

    19.برنامه ریزی داشته باشم و سعی کنم کارهام را از روی حساب و کتاب انجام بدم

    انشاالله یکسال دیگه میام و از چگونگی رسیدن به هدفم و کارهایی که برای آن انجام داده ام برای دوستان میگویم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  3. -
    Rojina گفته:
    مدت عضویت: 1799 روز

    سلام به همگی

    روز هفدهم تعهد

    امروز یکسال از روزی که شما این فایل رو روی سایت گذاشتین میگذره و عید قربانه

    و من چقدر با شیب ملایم، ولی تغییر کردم از پارسال تا الان

    الان افتخار این رو دارم که بگم اولین بهای رسیدن به هدفم رو امروز در روز عید قربان پرداخت کردم.

    هدف من قبولی در رشته معماری در دانشگاه رنک یک ایتالیاست

    کمتر از یک ماه تا ازمون زمان دارم و احتمالا قربانی هایی سر راهم دارم که باید برای رسیدن به هدفم بپردازم.

    بهام هم این بود که دعوت دوست صمیمیم رو برای رفتن بیرون رد کردم، با اینکه خیلی دوست داشتم ببینمش و خیلی وقتم هست که ندیدمش و اون هم خیلی دوست داشت که با هم بریم و به طرز عجیبی اصرار میکرد که تا حالا نکرده بود، اما من قاطعانه نپذیرفتم و اولین بها رو دادم.

    یه دلیل دیگه اش هم این بود که خداوند خیلی راه ها رو برام هموار کرده بود این هفته، چند تا جلسه رو کنسل کرد و وقتم رو آزاد کرد حتی همین امروز رو. یجورایی گفتم خدا راه رو برای من باز کرده الان نوبت خودمه که قدم بردارم.

    و خداروشکر برداشتم

    خیلی راضی ام و خوشحالم

    چون با همین تصمیم به ظاهر ساده کلی از جهان پاداش گرفتم، درونا رشد کردم و انگار رفتم مرحله بعدی…

    پاداشام چی بود؟

    یه فایلی که پر از سوال با راه حل تشریحی بود و خودم قبلا توی کانال تلگرامم فرستاده بودم اما یه بارم ندیده بودمش رو اتفاقی دانلود کردم و دیدم خدای من!!!!! این چه گنجیه برای هدف من!!!! خدایا شکرت

    دو تا کتاب که مباحث مرتبط داره توی ازمونم و خدا میدونه که چند ساله توی خونه داریم رو وقتی اتفاقی (هدایتی) با مامانم صحبت میکردم که این صحبت هم نتیجه تغییر من و کنترل ذهنم بود، رفت سراغش و گفت اینا چیزای خوبی داره و من گفتم خدایا شکرت… دقیقا چیزایی بود که خیلی خیلی بهم کمک میکنه

    به غیر از اینکه امروز اولین روزی بود که 100 درصد به برنامه ام عمل کردم و نسبت به روزهای گذشته ام پیشرفت خیلیییی خوب و چشمگیری داشتم، درک بهتری هم داشتم خدارو شکر

    استاد

    ازتون ممنونم که راه درست همه چیز رو به ساده ترین شیوه بیان میکنید و به رایگان در اختیارمون قرار میدین تا یاد بگیریم لذت ببریم و عمل کنیم

    راستی چون خیلی صحبت از گاز و ترمز کردید توی این برهه ی آپدیت کشف قوانین، من دیشب اومدم 16 مورد از ترمز های هدفم رو نوشتم. فقط نوشتم و انگار ذهنم خالی شد و با خودم رو به رو شدم. و امروز فقط این همه معجزه دیدم ازش

    بعلاوه یه تغییر دیگه هم توی دسترسی کتابهام ایجاد کردم و اونایی که نیاز نداشتم رو برداشتم و قفسه ی پر دسترسم رو خالی کردم و کلی فضا آزاد شد، و دقیقا همین امروز کتابای جدید اومد که جریانشون رو گفتم…

    یاد حرف آقای عطارروشن افتادم که از شما نقل قول کرده بودن شما قفسه ها رو خالی کنین، خدا اونا رو برای شما پر میکنه.

    و کرد…

    از این داستان اخر یه درس دیگه هم گرفتم. به قول یکی از بچه ها:

    وقتی فضا پر از چیزای زائده، چیزای خوب نمی‌تونن وارد بشن…

    به بیانی دیگه چیزای خوب وقتی وارد ذهن، زندگی و باورهای من می‌شن که از چیزای منفی و زائد پاک کرده باشمشون.

    که دقیقا این اتفاقیه که برای من داره میفته…

    خدایا شکرت

    خدا میدونه که چقدر پاکسازی در راه دارم و چقدر چیزای خوب قراره بیاد و توی زندگی و باورهام جایگزین بشه

    خدایا شکرت که این مسیر اینقدر شیرین و لذت بخشه…

    خدایا شکرت برای امروز…

    شاد و سلامت و پرنشاط باشین؛)))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  4. -
    ندا گلی گفته:
    مدت عضویت: 1824 روز

    سلام بر همه عزیزان

    استاد جون خوشتیپ خودم چه هوایی به به چه ویویی چه فایلی استاد تو پرانتز بگم بهترین روزهای عمرمو دارم تجربه میکنم نمیدونین چقدر حالم اوضاع زندگیم جسمی و روحیم سالم و شادابه و همش و از اموخته های شما دارم بهترین ️

    شما داشتین صحبت میکردین و من داشتم برای اینکه هدف اصلی م و انتخاب کنم و به پرداخت بهاش فکر میکردم بعد متوجه شدم من دو سه سال پیش هدف اصلی مو انتخاب کردم که الان راجع بهش توضیح میدم البته که هدف هایی هم انتخاب کردم و بهش رسیدم هدف سالانه هدف های ماهانه کوچیک و بزرگ و حتی هدف و برنامه ریزی هفتگی و روزانه و کلی احساسم بابت اینکه بهشون رسیدم یا براشون تلاش کردم خوب شد

    گفتین اون زمان ک میخواستم ذهنمو کنترل کنم اولین قدم حذف تی وی بود استاد وقتی بهش فکر میکنم انگار سالیانه سال گذشته از اون فرد قبلی ازون ندای قدیمی اصلا یکی دیگه شدم به کل یاد خودم افتادم وقتی هدف اصلیم و انتخاب کردم که شاد زندگی کردن تحت هر شرایطی بود بهاش و دادم نشتی های انرژی و برطرف کردم یادمه اول خواهرم اینستاگرامش و پاک کرد چون فعالیتش از من کمتر بود من دو تا پیج داشتم یکی پیج خانواده و فامیل یکی دوستانم تو هردوشم فعال بودم و کلی پست و استوری میزاشتم سال 98 اواخر سال 98 بود که اوضاع کشور خیلی خوب نیود و چنتا حادثه بزرگ اتفاق افتاد هروقت میرفتم اینستاگرام همه یا بهم میپریدن یا دعوا بود یا پست های غمناک طی یه اقدام غیورانه تصمیم گرفتم فضای مجازی رو بریزم دور واقعا برای منی که سرگرمی و اعتیادم شده بود کار سختی بود اما انجامش دادم بعد کم کم فایل های شما هم گوش دادم ک تشویق کردین دلگرمیم بیشتر شد شاید اولش سخت بود چون یه عادت رفتاری یه شیوه زندگی کردن شده بود برام اما کم کم نه تنها از سرم پرید بلکه زندگیمم صد درجه بهتر شد الان از 99 هم حساب کنیم من چهارساله که به هیچ عنوان وارد فضای اینستاگرام نشدم حتی از طریق پیج کاری دوجا بعد اون کار کردم ازم خواستن پیج و دست بگیرم خیلی راحت مخالفت کردم حتی این اواخر مدیرمم گفت گفتم من خودم پیج ندارم اصلا نمیخوام اپلیکیشنشم تو کوشیم باشه

    راجع به تی وی هم همین روند و در پیش گرفتیم البته مادرم خیلی تی وی میبینه اما من و خواهرم میایم تو اتاق فایل گوش میدیم که هرکس شیوه و رفتار خودش و داشته باشه مواقعی که صدای تی وی زیاده و سریال ها هم ک همه اندوه صداش میاد تذکر میدیم و بقول استاد بالاخره یه وقتایی چشت میفته یا صدایی ازش میاد اما سریع محل را ترک نموده و ب کار دیگری مشغول میشوم

    دقیقاا سبک و شیوه شما رو در پیش گرفتم الگوی بسیااار مناسب من بعدش انتخاب افراد بود که یسری هاشون اگاهانه و یسری ها خود به خود با تغییر فرکانس حالا یا من یا اونا بوجود اومد که اصلا نمیدونیم چیشد که اونجوری شد بدون دعوا یا درگیری و یا حتی گله و اجبار کاملا طبیعی

    حتی در باره کنفرانس هم من یه مثال دارم البته زمان دانشجوییم نه با شما اشنا بودم نه با مباحث موفقیت اطلاعات خیلی کمی درباره روانشناسی داشتم اونم فقط درس های دانشگاهیمون اما یادمه همه همکلاسی هام خصوصا خانمها ( چون جمعیت اقایون تو رشته درسی من بیشتر بود) اعتماد به نفس کنفرانس دادن نداشتن و همیشه فرار میکردن ازش به استاد میگفتن کار عملی بهشون بگه اما من میخواستم قورباغمو قورت بدم وقتی بهم میگفتن کنفرانس میدی یجیزی در درونم اذیت میشد اگه میگفتم نه پرو پرو حتی با اینکه اجباری هم نبود میگفتم بله که میتونم چرا نتونم یادمه یکی از استادام حرصش گرفت و یه مبحث سخت گفت برم راجع بهش اطلاعات جمع کنم بیام کنفرانس بدم منم برای اینکه کم نیارم با اینکه کلن بچه درسخونی نبودم تمرکزی میشستم تو خونه اینقدر تمرین کردم که سوتی ندم و حتی رفته بودم سرچ کردم بهترین کنفرانس گزارها یا شیوه صحیح کنفرانس دادن و بین کنفرانسم از دانشجوها سوال میپرسیدم حتی با اینکه خیلی تو اون موضوع سر رشته نداشتم و با خودم میگفتم اگه سوالی بپرسن ک نتونم جواب بدم چی بعد گفتم نه میزنم تو شوخی خنده جمع و جورش میکنم و هیچ وقت بچه ها سوال نداشتن چون دوس داشتن زودتر تایم کلاس تموم شه برن و یا سوالاشون سخت و پیگیرانه نبود با اون حال بازم سختیای خودش و داشت و موقع کنفرانس دادن با اینکه بچه ها رو میشناختم و اطلاعات کافی راجع مبحث مورد نظر داشتم اما پاهام صدام میلرزید اما نفس عمیق میکشیدم که کنترلش کنم ولی تمام دخترای کلاسمون کلی تشویقم میکردن چون خودشون اصلا کنفرانس نمیدادن خیلی خیلی کم پیش میومد استاد و پسرای کلاسم تشویق میکردن اما چون اون زمان شخصیت من یکم جنگجوی مغرور بود خیلی ازم تعریف نمیکردن که مثلا رو ندن به اصلاح

    و با کار کردن روی قدم اول هدف سالانمو انتخاب کردم و براش اهداف و بها یا کارهایی ک باید انجام بدم و مینوشتم حتی بهام زمان بود یه دوره ای کلاس موفقیت میرفتم و شیطان میومد میگفت وقتت و الکی داری تلف میکنی اما اون سکوی پرتاب من به جلو بود

    مسخ مابقی صحبتای شما شدم و وقتی فایل تموم شد ادامه دادم کامنت و عجب صحبتهایی عجب تذکر بجایی چه قدرتی تو صداتون بود ادم ناخواسته قدرت میگیره

    واقعا باید بارها بارها گوش بدمش همین یه فایل چند بار گوش بدی قدرتی درونت پیدا میشه که به کل فایل ها میارزه بینظیری مردد

    اینقدر که صحبتهاتون تو گوشمه اصلا میخوام هک شه روی تک تک سلول هام

    ممنونم از شما دو تا بینظیر دوس داشتنی ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  5. -
    مریم حسینی مطلق گفته:
    مدت عضویت: 998 روز

    سلام استاد عزیزم

    دست بی نظیر خداوند برای رسیدن من به همه خواسته هام

    استاد وقتی گفتی که بنویسید تو کامنت و من هرروز میخونم کامنتارو و گفتی حتماااا میخونم

    یهو به دلم الهام شد مریم بنویس ی کامنت بالاخره

    چون من خیلی کم مینویسم استاد

    ی ذره تو اینکار نسبت به بقیه بچه ها تنبلم

    استااااد استاااد

    این فایل نشانه امروز من بود و چقد به موقع

    استاد هر چی میگفتیو انگار من دارم انجام میدم خود به خود هاااا،خود به خود به خدا

    از عید یعنی از 1/1 شغلی که حتی میتونم بگم دوستش داشتم کلاااا گذاشتم کنار بااینکه کارفرما اصرار که بمون و حقوق زیاد میکنم و اینا

    ولی ی چیزی تو درونم میگفت نه مریم،تو اگه هدفت رسیدن به خواسته ات هست بااااید تمرکز کنی،دوشیفت میری سرکار،ی مشت چرت و پرت میشنوی از بقیه،افکار منفی و اینا

    اینجوری نمیشه مریم

    خلاصه زدم بیرون

    و بگم هیچ پس انداز خاصی هم نداشتم چون پولامو خرج کرده بودم و این تصمیم یهوویی اومد به دلم

    خلاصه اطرافیان میگفتن که نه نرو از سرکار،پول میخای از کجا بیاری،الان بری خونه مامانت گیر میده،خودت خسته میشی از تو خونه نشستن و هزاااار تا ازین چیزا که واقعا برای کسی که 6 سال تقریبا سرکار ثابت بودم ترس اور بود ولی گفتم نههه من مریمم

    گفتم شیطان برو گمشو،من نمیترسم،من به خدا توکل کردم و از تنهایی و تنها موندن و موفق نشدن نمیترسم،چون من به دستگیره محکمی چنگ زدم و خدا ناامیدم نمیکنه

    خلاصه استاد دوره عزت نفستونو خریدم

    خوشششحال

    تقریبا اوایل برج 2

    و هنوز دارم کار میکنم

    و البته اینم بگم به لطف خدا،میتوووونم بگم معجزه،من اصن قرارداد کاری نداشتم تو این 6سال یهووو نمیدونم قرارداد از کجا اومد و حالا اینم بگم چون من خودم از کار استعفا دادم بیمه حاضر نمیشه حقوق بیکاری بده ولی خب خدا به دل کارفرما انداخت و ی سری کارها صورت گرفت و بیمه بیکاری بهم تعلق گرفت و جالب اینجاست ک حقوقه از حقوقی که کارفرما بهم میداد بیشتره و هم اینکه من تو خونه ام دارم رو خودم کار میکنم،استراحت میکنم،پول اسنپ ماهی 1و نیم نمیدم و …

    و خداروشکر میکنم که تازه تو همین چنروز ریختن دوتا حقوق رو یکجا برام

    و منی که بیشتراز نصف دوره های عزت نفسو عمیقا دارم کار میکنم

    رو تبلیغ اگهی هستم

    از خدا میخام منو به جایی هدایت کنه که من خودمو تبلیغ کنم

    و بعد الان کم کم دارم وسایلی ک برای شروع کارم لازم هست رو فراهم میکنم به لطف الله

    توکل کردم به خداوند

    استاد من بهاشو داشتم و دارم میپردازم

    وقتی از سرکاری زدم بیرون ک اگر چندماه دیگه میمونم عوض 6ماه حقوق بیکاری یکسال میگرفتم ،من با علم این بازم گفتم نه،مریم هدفت مهمتره

    استاد من از فیلم و تلویزیون زدم بیرون،مگر برنامه،فیلم نه هااا،مثلا ی شو خنده دار باشه بشینم نگاه کنم

    استاد شاید بگم بالای 5ساعت در روز فقط هندزفری تو گوشمه و فایل مینویسم و نت برداری میکنم

    اصلااا استاد گوشی من ایفونه،فیلترشکن نزززدمممم روش که نه اینستا بخوام برم،نه واتس اپ،نه تلگ

    فقط سایت شما و چنتا سایت که مثلا ترانه ای مطلبی چیزی که به رشدم کمک کنه رو ببینم

    استاد خداشاهده اصلا نه به کارفرما نه همکار سابقم ن زنگ میزنم ن پیام میدم و اینمممم بگم نه دلم تنگ شده،وابسته نیستمممم ،قبلا خیلی وابسته بودم،حتی فکر بیکار شدن گریه ام مینداخت،حالا ببین

    همکارم زنگ زده چنروز پیش ک مریم چرا اصلاااا نیستی،من سرکارم تو ی پیامم نباید بدی

    تو ذهنم گفتم من هدفم مهمتره،من نباید هواسم پرت بشه،من نباید بزارم ادمهایی ک افکارمنفی دارن باز بیان سمتم

    استاد خیلی بهتراز قبلم شدم در کنترل افکار منفی شیطان گونه،ترسام کم شدن،احساس خوبم خییییلی بیشتره در طول روز به لطف الله،ارامشم،ارتباطاتم با خانواده،اصلا نشستم تو خونه میبینم چقدررر خانواده ام دوستم دارن و من نمیدونستم

    اینم بگم مامان و بابا اصرار ک ی کلاسی برو سرگرم شی،خب من گفتم شاید یک خیریتی توشه ک هی اصرار میکنن ولی قلبا نمیخاستم فعلااا تا متمرکز بشم،مفاهیمو ناخوداگاه بفهمم و دوره شمارو به اتمام برسونم خلاصه چون توی نقاشی استعداد دارم رفتم کلاس بنویسم که باورتون میشه 3بار رفتم برای کلاس و هرسه بار ی مشکلی پیش اومد گفتم نععع،مریم این ی نشونه اس تو باید رو کار خودت متمرکز بشی،تو باید رو خودت فقط کار کنی،نزار چیزی حواستو پرت کنه

    البته بگم خیلی خالص نیست افکارم چون خواهر و برادرم ک ازدواج کردن میان و حالا بیشتر خواهرم حواسمو پرت میکنه و بچه شو میاره و اینا

    ولی بازم دارم هی به خودم میگم مریم تو هدفت مهمتره،تو بااااید به بهتررررین جایگاه برسی ،تو هم باید بهترین همسر دنیارو داشته باشی،توهم باید بهترین کشور زندگی منی،بهترین تفریح ها و مسافرت هارو داشته باشی،زندگی رویاایی داشته باشی،باید شغلی برای خودت داشته باشی،باید خودت رییس خودت باشی،باید زندگیی بسازی که تو خواب خیلیاااا هم نمیگنجه،باید تمام تلاشتو بکنی تا ثروتمند بشی،که لذت ببری از زندگی و و و

    استاد حس کردم من خودبه خود قبل از این فایل داشتم بهاشو میپرداختم

    امیدوارم خداوند همچنان منو هدایت کنه به راه درست و همچنان محکمتر حامیه من باشه

    الهی امین

    استاد ممنونم ازت که جسارت به خرج دادی و به این مسیر اومدی تا ما هم بتونیم خدارو بشناسیم،از خدا نترسیم،عاشق خدا بشیم،خدا عاشقمون بشه،بهشتو تجربه کنیم هم این دنیا هم اون دنیا،حس خوب داشتن رو بفهمم،احساس اگاهی،احساس قدرت،احساس لذت،احساس ارامش قلبی رو بفهمم که بهتررررین حس دنیاست

    الهی شکرت هزاران بار

    فعلا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  6. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1156 روز

    حاضری برای هدفت چه چیزی قربانی کنی؟

    سلام به استادعزیزونازنینم .به مریم عزیزودوست داشتنی.

    وتمامی دوستان گلم.

    عجب فایل قشنگی .عجب موضوع توپی.

    قربون بها،هایی که پرداختی برم من استادجان.

    البته که بهای زیادی پرداخت کردیدکه جایگاه به این خوبی دارید.

    البته که چون لایق بودید،همه چی روبدست اووردید.

    هرکسی باتوجه به عملکردهای درسش ،شایستگی خودشو نشون میده.

    ما که هزاربارتحسینتون کردیم بازم تحسینتون میکنیم .وخیلی خوشحال هستیم که استادی مثل شما داریم.دیدن همین قربانی کردنهاوبهاپرداخت کردن های شمابوده که ماروسمت شماجذب کرده.

    وماروامیدوارکرده به اینکه داریم در مسیری درست حرکت میکنیم.

    استادقشنگم ،منم بهای زیادی پرداخت کردم.

    درسته هنوز اول راه هستم ،اما برای رسیدن به همین جایگاه هم خیلی بهادادم ومیدونم باید،خیلی چیزا رو قربانی کنم .

    قبول دارم که هنوزشهامت قربانی کردن خیلی چیزاروندارم .

    یابهتره بگم نداشتم که به آرامش رسیدن وخوشبختیم انقدر زمان برده و انقدطول کشیده .

    میدونید به علت نداشتن آگاهی های لازم ،نمیدونستم پرداخت چ بهایی درست یاغلطه.

    ممکنه خیلی جاها باخت داده باشم امانه به دلیل پیشرفتم بلکه به علت نداشتن آگاهی.به علت جهالت ونادانیم.

    میدونیدبهتره من بگم چوب خیلی ازندونستنهامو خوردم.به خاطرخیلی ازافکاروباورهای غلط تاوانهای زیادی دادم.به قول خودمون خیلی جاها ضررکردیم.

    که خب اینجا،جاش نیست بگم.

    چون قرارازانجام کارایی بگیم که عملکردهای خوب داشته ونتایج خوبی ازش دریافت کردیم.

    بنابراین ازوقتی که بااستادآشناشدم ،متوجه شدم بهای درست پرداخت کردن ،چیاهستن که بشه نتیجه های درستی گرفت.

    استادجونم،منم خیلی کتاب خوندم .خیلی سال.

    واقعن وقت میزاشتم وحتی تک تکشون رومینوشتم.

    قبل ازآشنایی باشما،ازخیلی سال پیش ،خیلی وقت گذاشتم برای رفتن به کلاسهای مختلف .برای آموزشهای انگیزشی.

    تایم کلاسهام سرظهربودتواوج گرما وزمانی که اکثرن خواب بودن،بود.

    یاتوفصل سرما.خوب یادمه هروقت میخاستم برم سرکلاس یه نجوایی توذهنم میومدکه بی خیال بابا،حالاواجب که نیست این هفته نرو یا امروز نرو.

    باوجوداینکه میدونستم تواون تایم همه دارن استراحت میکنن وروتختهاشون ولوهستن ولی مقاومت میکردم ومیرفتم .

    وبعدش خودموتحسین میکردم میگفتم دمت گرم که تنبلی نکردی!

    هیچ وقت هیچ بهونه وتوجیهی را برای نرفتن ،قبول نمی‌کردم.

    نمی‌دونم چ چیزی باعث میشدانقدانگیزم بالاباشه.

    دوست ورفیقی هم نداشتم که بگم پایه دارم .

    همیشه همه ی راههاروتنهارفتم .

    ازاولشم خودمو،جداومثتثنی ازدیگران میدونستم.

    البته نه به عنوان برتر بودن .

    کارام اینجورنشون میداد.نمیدونم روچ حسابی بااطرافیانم ازاولشم فرق داشتم ومتفاوت فکرمیکردم .

    حتی باخواهرام بامادرم وتمام دوستام ودیگران.

    تااینکه ازاستادخیلی درسها یادگرفتم .

    ومنم شروع کردم به انجام تک تک راه و روش استاد.

    منم دورتلویزیون روخط کشیدم .

    دورهر چی خبره توهرجا.حتی تو گوشی هامون توکانالهاوگروهای مختلف.

    ازتمامی ارتباطات دست کشیدم چون ب نظرم ضررش بیشتربودتامنفعتش.

    البته به درد منم نمی‌خورد چون کاری بادنیای فضای مجازی نداشتم.

    منم مثل استادخیلی ازبرنامه هاوروابطم باافرادروتغییردادم .

    دیگه نزدیک بودن فردی برام مهم نبود.مهم این بود که بدونم باچ افرادی رابطه دارم واون افرادچقدرتاثیرگزارهستش توزندگی شخصی من .

    اگه میرفتم خونه ی مادرم وبه هزارویک دلیل حالم بدمیشد.یادگرفتم دیگه مثل سابق نرم .

    حالا ماهی یه بارمیرم.

    حتی هفته ای یه بار زنگ میزنم وصحبت میکنم.چون محیط اونجاو دیدن رفتارهای بیمارگونه ی پدرم اذیتم میکردوناخودآگاه منوبه احساس بدمیبرد.

    حالا که دیربه دیرمیرم چیزی نمی‌بینم که بخادحال منوبدکنه.

    دلیلی نداره چون افرادخانواده ازعزیزان ونزدیکان ماهستن ،بخاهیم اونارو زودبه زودببینیم.

    متأسفانه یه باورغلطی توفرهنگمون داریم که بعدازازدواج ،خونه ی پدرومادرپاتوق بچه هامیشه .دیدم که چقدربزرگترهابه خاطراین موضوع اذیت میشن .

    من اینطورعمل نمیکنم چون دوست ندارم وجودم باعث آزارکسی باشه .درسته پدرومادرهاگله نمیکنن ولی شعورم اجازه نمیده به علت پدرمادربودنشون، ازشون سواستفاده کنم.

    یه وعده من میرم خونشون ،دفه ی بعدهروقت که بشه من اونارودعوت میکنم.

    چون پدرومادرم هستن تاعمردارن بایدتاوان رفتن منوبدن؟!نه من بااین دیدگاه کاملن مخالفم.

    بعدازازدواج ما،به جای رسیدن به آرامش ،چرابایدبازبه دلیل رفتن اومدنهای زیاد ما،بنده خداها،اذیت بشن.

    رفت وآمدمن شدت نداره،دوسم ندارم تحمیلی وبابی انصافی حتی خونه ی پدرومادرم برم.

    سعی میکنم طوری برم وبیام که بهم خوش بگذره بنابراین بارعایت حدومرز رفت وآمدمیکنم.

    من کسی روحذف نکردم .به قول استادوقتی توروی تغییرات خودت کارکنی ودرمسیردرست باشی ،بدون‌مداخله ی توجهان کارخودشوانجام میده وموانعی پیش میاره که تو،نمیتونی بااون فردارتباط زیادی داشته باشی.

    لزومی نداره ،خودت دست وپابزنی.

    بله روابطم بادیگران باعزیزان باخانوادم باهمه وهمه تغییرکردوشکل دیگه ای به خودش گرفت.

    هرجایی که حس کنم هرکس ،واقعن هرکس حتی اگه ازعزیزان نزدیکم باشه ،رفتارناسالمی داشته باشه ازش فاصله میگیرم.خیلی راحت وبدون مهم بودن قضاوت کسی.

    کاری کردم که همه شناخت کافی نسبت به من داشته باشن وواردحریم خصوصی من نشن.همانطورکه خودم به هیچ کس هیچ کاری ندارم.

    وقتی که وارد سایت عباس منش شدم.

    این سایت شدتمام دنیای من.

    چون پربودازآگاهی های ناب وقشنگ .چون تجربش کردم ودیدم چطوردنیای منوداره خوب میسازه.

    درسته از همون اول نتیجه های خاصی ندیده بودم اماخوب می‌فهمیدم که چقدرکمک حالمه وچقدبهم لذت میده وچه جاهایی باعث آرامشمه.

    همین دلیل وبهانه ی خوبی بودبرای ادامه دادن .

    میدونستم کم‌کاریهای خودم باعث هراتفاقیه.

    میدونید،بودن توسایت وخریدمحصولات استاد،تمام‌وقتم رودرطول روزمیگیره.

    البته ازاونجایی که مدیریت خوبی روی برنامه هام دارم واهل برنامه ریزی ومراقبت ازخودم هستم .

    بطورفشرده برنامه میچینم .

    میتونم راحت هرروز و هروقت که دلم خاست ،فایل گوش بدم .درطول روزکلی هم فایل گوش داده باشم.

    وخیلی ریلکس باشم بدون هیچ توجهی به سایت .

    خداروشکرازنعمت فایلها وفیلمهای دانلودی استادهم که بهرمند هستیم.

    اما به جای این طرزفکرواین طورعمل کردن ،تصمیم گرفتم بهای ارزشهایی که ازاستاد بدست اووردم روبانوشتن دیدگاه وکامنت گذاشتن ،بپردازم.

    به خودم گفتم من میتونم .من قدرت وتوانایی وقت گذاشتن وباتمرکزودقت فایل گوش کردن رودارم.

    درسته یه روزایی واقعن وقت ندارم ولی ازاونجایی که خودمومتعهدکردم ،خداکمکم می‌کنه که فایلی گوش بدم یاببینم که بنویسم .

    هم به خاطراستادعزیزم که جبران محبتهاواستفاده ازتجربه هاوآگاهی هاشون ازفایلهای دانلودی باشه.هم به خاطرخودم که باتمرکز،فایلهاروگوش بدم وبانوشتنم از ذهن وفکرم استفاده کنم .

    نوشتن خیلی به خودم کمک می‌کنه .خیلی ذهنم روبازمیکنه.

    به نظرم بزرگم می‌کنه ،رشدم‌میده.

    خیلی باش حال میکنم .

    تازه بعدازنوشتن توسایت ،اگه فایلهای محصولات باشه تمامی صحبتهای استاد، تودفتری نوشته میشه.

    اینم ازاون کاراوبرنامه هایی هستش که خودم باش خیلی حال میکنم درصورتی که می‌دونم به نظر اطرافیانم شایدمسخره بیاد.

    تواطراف خودم و خانواده ی خودم چ خانواده ی همسرم چه تودوستام چه توباشگاه یاهرمحیطی که باش سروکاردارم هنوزحتی یک نفررو ندیدم‌که مثل من انقدبه این موضوع اهمیت وبهابده.

    من عاشق دورهمی هاومهمونی رفتن هستم .

    خودمم به جاوبه وقتش بیشترازهمه حتی ،دعوت میکنم .

    میخام بگم کسی نیستم که قنبرک بزنم توخونه وباهیچکی رفت وآمدنکنم.

    اما همه چیزم بارعایت اصوله .دیمی ویخلی پخلی ،باکسی حتی خواهرم رفت وآمدنمیکنم.

    عاشق همه هم هستم .این حس خوب روازدیگران هم دریافت میکنم.

    ولی هیچ کدوم از ارزشهامو،کنارنمیزارم تابه این خوش هام برسم .

    منم میتونم مثل بقیه هرروزتوفکراین باشم که کجابرم کی بیاد.چکارکنیم وازاین جم شدنهایی که فقط باچرت وپرت گفتن می‌چرخه.

    نه همه ی اینا رودارم درکناربودن درسایتم .

    درکنارباشگاه رفتنم.

    استخررفتنم.

    به همسر‌وخونه وفرزندام‌رسیدنم.

    خداروشکرنظم زندگی خودمودارم .

    ولی دنبال اهداف بزرگی هستم که تووجوداستادمیبینم .پیروقوانین جهان و برنامه های استادپیش میرم تامنم تمام وجودم سرشارازایمان به خدابشه .منم دنبال اون آرامش درونی هستم که استادازش بهرمنده.

    منم دوست دارم باتمام‌وجودبه خدانزدیک باشم.

    در همه لحظه ها نه وقتی که نیاز بش دارم.

    دوست دارم بدون درنظر گرفتن نیازهام ،خداروداشته باشم .مثل لحظه هایی که گاهی شکارش میکنیم.

    بهایی که باید برای بدست اووردن خدا بدم همینه که وقت میزارم وبااستادوهمراه ایشون هستم .

    می‌دونم فایل گوش کردنم ،دیدنم ،نوشتنم ارزشهایی هست که منو به تک تک خواسته هام میرسونه.

    خیلی وقتهاکمبودوقت ،یایه اتفاقی حتی کمبوداستراحت کردنم بهم میگه بی خیال امروز نرو سمت سایت ،ولی دلم نمیاد.

    میدونیدمثل غذایی که هرروز،جسممون تقاضای غذامیکنه ،منم به این سایت همچین حسی دارم .

    انگارنمیشه نمیتونم ،میفهمم خیلی بهش نیازدارم .

    اگه نرم سمتش ،مثل تحمل گرسنگی میشه.روح وروانم نیازبه تغذیه دارن که ازسمت استادبایدبدست بیاد.

    هرروز مشتاقانه وبالذت فایلی روگوش میدم وحتی باذوق می‌نویسم .

    بهای رسیدن به آرامش وخوشبختی ماهم ادامه دادن این مسیره.

    وقت گذاشتن وارزش قائل شدن برای گوش کردن فایلهاونوشتن.

    انقدکه علاقه دارم وخوشحالم که دراین مسیرهستم،بازم اگه نیاز باشه بهاهای دیگه ای بدم ،پرداخت میکنم وازطرفی هرچیزی لازم باشه قربانی میکنم.

    من برای رسیدن به هدف بزرگم هرچی که لازم باشه میدم.

    استادجونم عاشقتم .

    خیلی خوشگل حرف زدی مثل همیشه.

    می‌دونم ومطمئن هستم به اون جاهایی که میخام میرسم.

    چون هیچ‌کس به غیرازخودم نمیدونه ونمیفهمه که چقدروقت گذاشتم وچطورازخیلی چیزا گذشتم .

    بی صبرانه منتظر روزای طلایی روزایی که دیونم بکنه .روزایی که اکثرلحظاتش باسرمستی طی بشه ،هستم .

    الانشم ازاین روزا،زیاددارم .دوست دارم همیشگی باشه .دوست دارم هیچی تکونم نده.

    می‌دونم تضادهمیشه هست .میخام بابودن هرچی تضاد،ولی من بهترین باشم برای عمل کردن.

    می‌دونم این دنیاگذراس.

    می‌دونم تاابداینجانیستیم.

    دوست دارم کسی باشم که هروقت عزراییل اومدسراغم ،دلم نسوزه.

    به قول استاد اگه گفت بریم ،بگم بریم.

    من قانع نیستم وهنوزبه اون احساس رضایتی که دلم میخادنرسیدم.

    دوست دارم خدافرصت زیادی بهم بده منم ازفرصتهام درست استفاده بکنم.

    به امید بودن .

    عباس منشی عاشقتم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    محمد حسین تجلی گفته:
    مدت عضویت: 2238 روز

    به نام خداوند مهربانی ها

    سلام عرض می کنم خدمت استاد عزیزم و بقیه دوستان گرامی در این دانشگاه موفقیت

    اول از همه بگم که نوشتن خود این کامنت برای من یک موفقیت بزرگه

    چون من خیلی کمال گرا هستم

    بارها تصمیم گرفتم فایل های مختلف از محصولات یا دانلودی ها رو می بینم کامنت بگذارم و تمرین اون فایل رو انجام بدهم ولی انجام ندادم!!

    این بار پس از چند بار دیدن اون فایل «هدف گذاری و تأثیر آن در زندگی»

    تصمیم گرفتم بیام بنویسم هدفم چیه تا….

    اولاً رد پا از خودم بگذارم و وقتی به هدفم رسیدم بدونم از کجا به کجا رسیدم

    و بدونم چه عواملی تاثیر داشته در رسیدن به هدفم تا بتوانم دوباره برای اهداف بعدی هم استفاده کنم

    دوماً از اونجایی که شما دوستان و شما استاد بهترین دوست های من هستید

    می خواهم اینجا هدفم رو (هدف اصلیم خرید دوربین عکاسی هستش برای شروع هنر عکاسی) اعلام کنم تا بیشتر متعهد باشم برای رسیدن بهش

    ان شا الله وقتی به هدفم برسم حتماً میام و دوباره زیر همین فایل کامنت می نویسم

    امسال من هدف خودم رو گذاشتم رها بودن و لذت بردن از زندگی و سال مولد ثروت بودن

    خب

    سال قبل من درآمدم تقریباً صفر شده بود!!

    نمی خواهم دلایلش رو بازگو کنم فقط گفتم که بگم از کجا شروع کردم!!

    از اول سال شروع کردم به کار‌کردم روی باورهای مالی

    درآمد ماه فروردینم یک میلیون و پنجاه

    (البته من از قبل از عید جسته گریخته روی باورهایم کار می کردم ، 28 فروردین یه پنج میلیون کاسبی کردم ولی با چه سختی و مشقتی که نگم براتون!!)

    تو فروردین ماه به نظر خودم با سختی کمتری پول در آوردم

    اردیبهشت ماه اما یه کمی کار راحت تر شده بود

    دقت کنید ها ، فقط یه کمی و باز هم یه سری سختی ها من با باورهای خودم برای خودم ایجاد می کردم!!

    در آمد اردیبهشت ماه من شد سه میلیون و پنجاه

    امید به خدا یه سری نوسانات اول خردادماه داشتم سعی کردم خیلی روی ایمانم کار کنم

    خیلی شاید نزدیک به ده بار این چند روزه فایل توضیح الخیر فی ما وقع یکی از جلسات 12 قدم‌ هست رو گوش دادم

    و اون فایل واقعاً جادویی هستش خیلی می توانه آرامش بخش باشه

    به امید خدا هدفم برای این ماه 5 میلیون هستش

    چون من قبلا چند باری همچین درآمدی رو تجربه کردم برایم منطقیه

    این موضوع درآمد و مولد ثروت بودن

    ——————————————

    در مورد آرامش بیشتر داشتن و رها بودن هم یه سری تغییرات محسوس داشتم و خودم واقعاً درک می کنم ، مواردی که مثلاً در گذشته یک اتفاق یکسان منو به هم میریخته و الان دیگه به هم نمیریزه یا اگه هم ناراحت میشم و اعصبانی میشم خیلی سدت ناراحتی و اعصبانیتم کمتره و به همون نسبت هم زودتر می توانم برسم به احساس خنثی و بعد احساس بهتر و بهتر و بهتر

    ——————————————

    خب حالا بگم در مورد ثروت چه کارهایی انجام دادم و همچنان هم دارم انجام میدهم

    1- میرم تو مجتمع تجاری های شیک شهرمون (قم) اون جاهایی که خودم دوست دارم و حس خوبی میگیرم مشاغل یکسان رو نگاه می کنم

    مثلاً میگم ببین محمد تو این مجتمع تجاری این همه لباس فروشی هست ولی این مغازه خیلی سرش شلوغه و بقیه خلوته خلوت

    این نشون میده که باورهایی صاحب کسب و کار داره باعث میشه ثروت وارد حسابش بشه

    تو این مورد نسبتاً خوبم ولی خیلی بیشتر باید این کار ها رو انجام بدهم

    2- آگاهانه تلاش می کنم و تلاش می کنم و تلاش می‌کنم از همکارهای خودم کسایی که بسیار ثروتمند تر از خودم هستند رو تحسین کنم و بگم نوش جونت ، اگه تو توانستی من هم می توانم

    در این مورد تو گفتگو های ذهنی و کلامی خودم با خودم خوب نیستم!! و بیشتر باید روی خودم کار کتم

    ولی خبر خوب اینجاست که من تو جمع های غریبه و آشنا وقتی افراد شروع می کنند به بدگویی و غیبت به هیچ عنوان حرف نمی زنم و تازه تو ذهن خودم میگم نه این اشتباهه شاید من طرفو نشناسم ولی با توجه به قوانین جهان هستی اون فرد حتماً از راه درست به اون دستاورد رسیده و سر جای درستش هست

    حتی اگه نظرم هم بپرسند با قدرت همین حرف ها رو میزنم

    در مکالمه های فرد به فرد با دوستان و آشنایان هم اگه کسی شروع کنه به بدگویی یا صحبت از درهایش یا … هرچیزی که اسمشو میزاریم احساس بد من آگاهانه به صورت جدی تصمیم میگیرم حرفو عوض کنم و حتی ار اون محیط بیام بیرون

    حتی شده وسط راه گاهی وقتا کنترل ذهنم سخت شده

    اگه تو جاده یا بیابون نبودم و تو شهر بودم از اتوبوس یا تاکسی پیاده شدم و بقیه مسیر رو اگه شرایطش بوده وباده رفتم یا با یک ماشین دیگه!!

    البته تعداد این اتفاق خیلی کم بوده یادم نمیاد شاید کمتر از ده بار

    ولی برای من با نهایت احترام به آدم ها ، حس خوب خودم بالاترین اولویت رو داره

    باز هم جهت یادآوری به خودم میگم همیشه عالی عمل نمی کنم ولی انصافاً تلاش خودم رو میکنم

    3- یه پوشه در موبایلم درست کردم به نام «باورهای ثروت ساز»

    فایل های مرتبط به ثروت 12 قدم و فایل های دانلودی مژرتبط به ثروت را اونجا قرار دادم و خیلی گوش میدهم

    ولی خیلی هم دیگه به خودم سخت نمی گیرم

    اگه یه جایی احساس کنم دیگه هیچ چیز از فایل نمی فهمم الان دلم یه محتوای فان و لذت بخش می خواهد به جای رفتن توی یوتیوب و ….

    میرم سراغ فایل های زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا

    بعضی وقت ها از فایل های داخل موبایلم و بعضی وقت ها از فایل های سایت می بینم

    4- دیدگاه های دوستان در زیر همون فایل های ثروت ساز مخصوصا جلسات مرتبط به ثروت 12 قدم مطالعه می کنم و سعی می کنم با دقت مطالعه کنم و پاسخ هم بدهم

    چون هم با پاسخ دادن به خودم کمک میکنم تا بیشتر درک کنم

    و هم به اون دوست عزیزمون انرژی و انگیزه میدهم

    ——————————————

    و اما بگم در مورد آرامش بیشتر داشتن چه کارهایی انجام دادم و دارم همچنان تلاش می کنم تا به طور پیوسته اونقدر انجام بدهم که تبدیل بشوند به عادت و جزئی از شخصیت من

    سپاسگزاری

    1- در برنامه گوگل کیپ نت هر روز یه فایلی برای خودم ایجاد می کنم

    با این عنوان «سپاسگزای شنبه 6 خردادماه 1402»

    و بعد به نام خدا می نویسم و….

    با زبان خودمونی و دلی هرجوری که دوست داشته باشه در مورد تک تک اتفاقات اون روز از خدا تشکر می کنم

    تازگی ها به این نتیجه رسیدم وقتی یه اتفاق خوبی برایم می افته وقت بگذارم همون لحظه سپاسگزاری کنم نه اینکه بگذارم برای آخر شب

    اون لحظه حالم خیلی بهتره و با فرکانس قوی تر سپاسگزاری رو می نویسم و تاثیر گذار تر هستش

    2- وقتی خیلی درگیر یه موضوعی میشم به خودم میگم اگه همین الان حضرت عزرائیل بیاد و بگه محمد بریم :)

    آیا تو می توانی بگی نه نمیام؟

    در یه همچین موقعیتی به نظرت این مسئله چه ارزشی داره وقتی تو داری میری به سرای آخرت؟!

    اوکی

    پس بیا لذت ببریم و بزنیم به رگ بیخیالی و بسپاریمش به خدا

    و

    بعضی وقتا در ادامه‌ی این صحبتم به یاد میارم و میگم یادته می خواستی فلان مسئله تو زندگیت حله بشه و خثلی درگیرش بودی

    دیدی وقتی تمرکز کردی به زیبایی ها و سپاسگزارتر شدی حل شد

    و….

    همش سعی میکنم برای خودم یه سری مثال ها بیارم که به حای تمرکز به مسائل فکرم بره به سمت اینکه من نمی توانم ولی خدا می توانه و من وقتی توکل کنم صد در صد خداوند پاسخ میده

    چون هزاران بار قبلاً پاسخ داده

    ——————————————

    در حال حاضر که دارم این دیدگاه رو می نویسم من له لطف خدا یه سری بدهی هام رو پرداخت کردم

    و

    دوست دارم به مقدار خیلی کم دیگه‌ای هم که مونده پرداخت کنم تا به آرامش برسم

    ان شاالله وقتی رسیدم به نقطه صفر میام دوباره کامنت می نویسم و میگم چه هدایت هایی دریافت کردم

    و چطور و چه اقداماتی دارم انجام میدهم برای راه اندازی کسب و کار شخصی خودم

    یعنی عکاسی

    فعلاً تنها اقدام عملی ای که به ذهنم میرسه اینه که هر روز از نیم ساعت به بالا در مورد عکاسی مطالعه کنم

    در دو تا وب سایت که تخصصی مطالب مرتبط به عکاسی رو در سایت هاشوندمی گذارند

    خوشحالم به خاطر نوشت این دیدگاه احساس می کنم خیلی کار بزرگی انجام دادم و در دل یکی از ترس های بزرگ زندگیم رفتم مخصوصاً که درآمدم هم نوشتم:)

    ایمان دارم به لطف خدا به زودی میام و از اتفاقات قشنگ تری که در زندگیم خلق کردم در زیر همین فایل می نویسم و شما رو از مسیر رشدم با خبر می کنم

    تعهد میدهم که در این مسیر ثابت قدم باشم

    ارادتمند شما

    محمد حسین

    در پناهِ امن خداوند مهربان باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1183 روز

    سلام بر استاد عزیز

    سلام بر دوستان خوب خودم

    نکات عالی در این فایل یاد گرفتم و می توانم از آن درس های عالی برای خودم بگیرم و از آنها در زندگی خودم و کسب و کار خودم استفاده کنم

    پرداخت بها همان نکته ای است که من در این فایل یاد گرفتم و باید برای هر کاری و هر چیزی بهای آنرا پرداخت کنم و هرگز دنبال چیزهای مفت و مجانی نباشم

    کنترل کردن افکار بسیار مهم است و چه جالب استاد گفتند که حاضر بودند برای پرداخت بهای اهداف خودشان هرگز تلوزیون نگاه نکنند

    افراد پیرامون خودشان را سنجیده انتخاب کنند و این انتخاب تا جایی است که حتی اگر تنها هم بمانند باز برای استاد مشکل نباشد

    واقعا عمل کردن به این نکات خیلی سخت است و عمل کردن به آن مسیر موفقیت را جلو می اندازد

    چقدر زیبا است که باید یاد بگیرم وگرنه خود جهان هستی با تضاد ها و اتفاقاتی که در سر راه من قرار می دهد به من یاد می دهد که چگونه از قوانین استفاده کنم

    این فایل را باید بارهای بار گوش بدهم چرا که واقعا نکته هایی در آن دارد که فقط و فقط عمل کردن به یک نکته از آن من را از اینجا به جاهایی خواهد برد که هیچ وقت فکر آنرا هم نمی کردم

    به میزان بهایی که من می پردازم به همان نسبت من به موفقیت ها دست پیدا خواهم کرد

    و من برای اینکه بهتر از قبل خودم بشوم

    باید بهای آموزش دیدن را پرداخت کنم

    باید هر روز صبح قبل از شروع هر کاری ابتدا آموزش های خودم را ببینم

    بجای موزیک های مختلف گوش دادن از فایل های صوتی استاد استفاده کنم تا بتوانم ذهن خودم را آگاهانه جهت بدهم

    ممنونم از استاد مهربان

    سپاس از خدای مهربانی ها

    سپاس از خدای زیبایی ها

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    آرزو جانی زاده گفته:
    مدت عضویت: 945 روز

    سلام استاد عزیزم

    من دقیقا دیشب بود که به این فایل هدایت شده ام واقعا لذت برده ام از این همه زیبایی که در این قاب دیدم من از دیشب ذهنم مشغول شده بود که من حاضرم به خاطر هدفم چه بهایی رو پرداخت کنم و صبح به محض بیدار شدن بازم اومدم سراغ این فایل که همین اول صبح یه تعهد محکم به خودم بدم من هدفم عروسک سازی و رسیدن درآمد از این حرفه است که البته تعیین کرده ام که میخوام برای امسال چقدر باشه استاد به شدت به این کار علاقه دارم و احساس بی نظیری از ساخت عروسک دارم به خاطرش چند ماه پیش شروع کردم به آموزش دیدن خب هزینش رو باید پرداخت میکردم هزینه آموزش و خرید وسایل مورد نیاز به خاطرش در یک جایی مشغول به کار شده ام که در دوهفته فقط دو روزه که من باید سرکار باشم به لطف خداکار بسیار سبک خوبیه و من هزینه آموزش رو داده ام و آموزش دیدم و توی همین چند ماه مشتری های خیلی خوبی داشتم یه روزایی واقعا از صبح تا شب تمرکزی روی عروسکام کار کردم به شدت دوست دارم که توی سه روز بتونم یه عروسک درست کنم خب من خیلی زمان برای ساختنشون میزارم اما یک چیزی که هست اینه که روند درست کردن کند پیش میره من تو یه هفته میتونم درست کنم اونجایی که شما اشاره کردید به اون خانوم گفتید که میتونی تو یه روز یه محتوا تولید کنی واقعا منو به فکر فرو برد من واقعا میخوام که تو سه روز بتونم یه عروسک بسازم اما تو یه روز واقعا بهش فکر کردم که آیا من میتونم بعد گفتم که همه چیز امکان پذیره اگر شما تونستید تو یه روز این کارو کنید چرا من نتونم صد درصد میشه اصلا شکی نیست پس قدم برمیدارم و تمام سعیم رو میکنم که سرعتم رو بالا ببرم و من یک برنامه روزانه دقیقا از 6صبح تا 11شب تنظیم کردم میخوام یک بار دیگه این برنامه رو تغییر بدم و فقط کارهای که خیلی مهمه مثل کار کردن روی باورهام و کار روی هدفم رو در این برنامه انجام بدم و اینکه من خیلی استاد روی تغییر دیگران تمرکز میکنم و چندین بار بود که با دیگران برای تغییر دادنشون بحث میکردم واقعا پاشنه آشیل منه این موضوع که باید خیلی روش کارکنم چند روزی هست که خدا رو شکر رها شده ام و فقط دارم تمرکزم و روی خودم میزارم پس بهای من برای هدفم

    بالا بردن سرعت کارم

    تمرکز و کارکردن فقط روی تغییر خودم

    از خداوند میخوام که در این مسیر منو به مسیر درست هدایت کنه مسیری که پر از لذت باشه

    از شما استاد عزیزم بسیار ممنونم بابت این فایل ارزشمند که در اختیار همه ی ما قرار دادید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1326 روز

    استاد عزیزم سلام و سلام به مریم قشنگم

    استاد قبل از هرچیزی بگم من غش برای اون بگ راند

    وااااااای استاد جان خودت ی بار این فایل ببین و اصلا به تصویر خودت توجه نکن فقط اون بگراند

    خدای من

    اون نم نم بارون که یواشکی رو اب دریاچه با آرامش خاص مینشستن

    اووووه خدای من

    اون تلاتطم ریز دریاچه به خاطر این قطرات ریز

    خداااااایا

    اون سبز یشمی تند درختان و کلبه قهوه ای یواش گم شده تو سبزهااا

    خدایاا به اندازه بزرگیت سپاس گذارم

    استاد علف های پشت پاتو دیدی ؟؟؟

    ی رنج زرد مخلوط با سبز روشن ؟؟؟

    استاد اصلا این ترکیب رنگ ها خیلی خفنه

    وای خدااااایا من هنوز غش

    استاد خیلی پارادایس گنگش بالاست

    باورت میشه وقتی پارادایس میبینم همش میگم خدایا هدفت از خلقت این همه زیبایی چیه؟

    خدایاااااا دورت بگردم مغسی که اینقدر رحمان و رحیمی

    استاد من اینقدر شیدا شدم سر این فضا و این فایل

    که اگه خفه شدم از این همه لذت گناهش با شما

    استاد قشنگم خیلی خیلی ازت ممنونم

    وای استاد اصلا شده دارک فکر کنی چه اندامی ساختی؟؟؟

    استاد واقعا جدی میگماااا

    اصلا این اندام به نوبه خودش نوبره خداوکیلی

    فک کن ی شرکتی بیاد ی تی شرتی به ی سایزی بزنع و اون وقت ی اندامی این تی شرته رو بپوشه که این اندام بدون سر سوزن با سایز تی شرت متفاوت نباشه

    استاد خدایی میدونی چه انقلابی کردی ؟

    اصلا به نظرتون چرا این برندها اینقدر معروفن؟

    درسته که کیفیت بالایی دارن اما به نظر من چون اندام هایی مث اندام شما میان این همه زیبایی به این برندها میدن و این برندها اینقدر رشد میکنن و حرف اول میزنن

    خیلی ها میگن چون این برندها کیفیت بالایی دارن اما اگه ی نفر اندام متمایز این سایزها باشه و بیاد اینارو بپوشه خب چه زیبایی داره ؟به نظر من کلا برند هم میره زیر سوال

    وای خدایا شکرت

    این فایل سراسر نکات قشنگ داره

    خدایا سپاس گزارم از پوما که زیبایی اندام استاد رو به ما نشون میده

    خدایا شکرت

    استاد منم عاشق لباس این سایز و رنگ سفیدم

    ولی خب ما خانما چون برجستگی بدن داریم حداقل تو فرهنگ کشورم یا خانوادم هنوز جا نیفتاده این پوشش

    و از خدا میخوام من در موقعیتی قرار بده که بتونم لباس هایی که دوست دارم بپوشم.

    استاد این پوما هم از این تی شرتا خیلی به من بدهکاره

    بماند سر وقتش مطالبه میکنم.

    استاد ممنونم که اشاره کردی به بها دادن به قربانی کردن

    و منم مدتی ست خدا بخواد تو مسیرمو دارم بهامو پرداخت میکنم که به خواسته هام برسم

    وای استاد چقدر حسودیم شد وقتی گفتی اون خانم مدرس زبان شما دارین مستقیم بهش مشاوره میدین

    خدایی اغراق نباشه من حاضرم جونمو بدم و با شما مستقیما درارتباط باشم که برای ایده هام ازتون مشورت بگیرم و شما بهم راه و روش بگین

    واقعا برای این هدفم حاضرم جونمو بدم

    و متاسفانه تماس گرفتم با سایت گفتن نمیتونم با شما ارتباط مستقیم داشته باشم

    که اینم سر وقتش قول میدم مطالبع کنم

    استاد اون قسمت که گفتین شریک

    وای وای خط قرمزمن شریکه

    اونم تو هر زمینه ای

    واقعا همیشه میگم چرا ادم باید شریک داشته باشه که حتی در باره ی خواسته کوچیکش هم بخواد مشورت کنه و استقلال فکری نداشته باشه

    من اصلا هیچ‌کار شریکی نمیپذیرم

    حتی اگه 100تا مهمون بیاد خونمون اصلا هیچ‌کار اشپزخونه رو کمک نمیگیرم و میگم خودم تنهایی همشو انجام میدم

    استاد برام پیش اومده ی مسیر 7 ساعته رفت و‌برگشت رانندگی کردم و اصلا نپذیرفتم که کسی بخواد کمک کنه گفتم باید خودم انجام بدم تا ذهنم بپذیره

    اصلا واقعا درک نمیکنم کار شریکی معنیش چیه واسه طرفین

    شایدم خوب باشه هااا

    من اصلا نمیدونم و هضم هم نمیکنم اما برای ی ساعت هم برای خودم نمیپذیرم

    استاد واقعا من بهش رسیدم ادم زمانی رشد میکنه که رها کنه هر چیزی رو که خودش خلق نکرده باشه

    و هر چیزی رو خودش خلق کرد واقعا رشد تصاعدی پیدا میکنه

    من فرزند اخر خونه ام اون تو خانواده خیلی پر جمعیت

    با اینکه وکالت انحصار ورثه رو به من دادن و هر سری جلسه میگیرن که چیو به کی بدن من فقط میگم من چون ارتباط اجتماعی بالایی دارم فقط براتون کارای اداری رو انجام میدم و اصلا یک ریالی هم از این انباشته پدری نمیخوام.

    با اینکه همین ارث میتونه زندگی منو زیر رو کنه

    اصلا من ی رسالت دیگه دارم و باید بسازم باید خودم خلق کنم

    باید فردا پس فردا بتونم بچه هامو طوری تربیت کنم که اونا هم برای گسترش جهان مفید باشن

    اصلا دنیای من ی چیز دیگه هستش

    گاها خیلی ها بهم میگن بابا تو ی دختری میخوای چیکار

    چرا همش دنبال ماشین عوض کردنی چرا همش دنبال خونه ای

    گاها خندم میگیره چرا دنیای ما آدما اینقدر متفاوته

    وقتی به قول استاد ثروت و فراوانی جهان هستی مث بارونیه که هر روز میباره خب چه معنی میده من ی ذره برداشت کردم دیگه بیخیال شم؟؟؟

    من کلا عهد کردم هر ثانیه و هر لحظه زیر این بارون باشم ظرفام که پر شد حتی خودمم خیس بشم

    اصلا نمیخوام مقطعی برداشت کنم که .

    خدایا ازت میخوام مارو به راه راست هدایت کنی

    خدایا ازت میخوام بی نهایت ثروت و رزق وروزی به ما عطا کنی

    خدایا ازت میخوام به جایی برسم که استاد منو هم برای شاگرداش مثال بزنه

    استاد قشنگم مریم نازم بی نهایت ازتون سپاس گذارم

    ماچ به کلتون دوسی هاااا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: