حاضری برای هدفت چه چیزی قربانی کنی؟ - صفحه 37

621 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1593 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم

    روزهشتادو سوم، روزشمارتوانایی تشخیص اصل از فرع…

    وقتی حرف از قربانی کردن وپرداخت بهاء میشه، من کسی هستم که می تونم به جرات قسم بخورم، بهایی که پرداختم برای اینی که الان هستم باشم هیچ چیز باارزشی نبوده، اگر بگم پولی ومالی بوده، اگربگم جسمی بوده، اگر بگم روحی بوده، اگر بگم ذهنی بوده، هرچی که بوده…

    من فقط اومدم یکسری چیزهای بیخود رو ،بی ارزش رو ریختم دور، گذشتم ازشون…ازش چشم پوشی کردم ،چیزهایی که نبودنشون بهتر از بودنشون بود…

    مثال میزنم…

    من یه روزی توی اختلافاتی که با همسر پیدا کرده بودم، ذهنیتم این بود که اوکی ایشون وضع مالیش عالیه، مهریه هم حق منه، تا نگیرم جدا نمیشم ازش، حتی اگه کلی اذییت بشم تو رابطه ولی مجبورش میکنم حقمو بده، وایشون چی میگفت و توی ذهنش چی بود؟؟

    خب اذییتش میکنم تا خسته بشه بگه مهرم حلال وجونم آزاد…

    من اون زمان تازه با این مسیر آشنا شده بودم ودرک درستی از قوانین نداشتم ونه شناختی از لطف ومهربانی خداوند ، انقدر ترسهام زیاد بود وانقدر حرف دیگران روم تاثیر داشت که مهریه حقته هرطور شده ازش بگیر…

    خلاصه وقتی این مسیر پرخیر وبرکت رو ادامه دادم هرچی جلوتر اومدم دیدم شما استادقشنگم میگید، ترس روبروی ایمان هست، جنگیدن توی هر چیزی اشتباه هست، پول وثروت انقدر زیاد هست که ازبهترین روش میاد توی زندگیمون خیلی راحت و دلچسب،خب اوایل سخت بود باور این موضوع، ولی گفتم آقا این آدمیکه داره این حرفو میزنه بالای 10 ساله داره همین اصل رو میگه، هیچ تفاوتی توی حرفهایی که تو فایلهای اون سالهاش بوده تا به امروزش نیست، پس این قانون جهان هست وبرای هرکسیکه بهش عمل کنه ، صدق میکنه…

    ومن با تمام وجودم وبا رضایت قلبی رفتم تمام مهریه وحق وحقوقم رو بخشیدم، تا موضوع دادن وگرفتن مهریه برام اصل نباشه، بلکه ببینم آیا این زندگی درست بشو هست یا نه، و جالبه که همسرم خیلی شیک ومجلسی رفت تمام کارهای طلاق رو انجام داد بدون اطلاع من و چندماه بعد داد نامه طلاق اومد در خونه…

    خب من اول به حرفهای شما ایمان اوردم وبعد به لطف خداوند، من چیزی رو قربانی نکردم جز ترس هامو، جز خشم و حس انتقامم رو، جز جنگیدن وجنگ اعصاب رو، وپله های دادگاهی که قرار بود قبلش بالا و پایین بشه، تا مثلا اخرش ماهی فلان قد بیاد توحسابم یا یه پولیکه با حرص ودرد و رنج و جنگ اومده باشه تو زندگیم،اگرچه حقم بوده…

    والبته که خداوند یکسال نشده برام جبران کرد و من جواب اعتمادم رو بهش گرفتم واتفاقا به این مسیر ایمانم بیشتر شد که بدون شک درسترین مسیر هست…

    اگر بخوام در مورد ارتباطاتم با افراد سمی ومنفی بگم، که اون زمان تعدادی از خانوادمم جزء شون بودند، بازم باید بگم که من توی مورد فاصله گرفتن از اون افراد ترسهامو قربانی کردم، ترس ترد شدن وتنها شدن ونادیده گرفته شدن و دوست داشته نشدن رو…

    وبعد اون قربانی هایی که دادم چی نسیبم شد ؟؟

    کلی ذهن وفکر آزادی که تمرکزم رو آورد روی خودم وباعث شد چندین ماه فقط وفقط تمرکزم روی سایت و بهبود شخصیت وزندگیم باشه و البته که الان مدتهاست با دستاوردهایی که نسیبم شده تواین مسیر، ارتباطات سالم و بهتری رو دارم تجربه میکنم حتی با افرادیکه قبلا نمی تونستم اصلا تحملشون کنم ولی چون دید وباورم رو نسبت بهشون تغییر دادم واز قانون برانگیحتی در روابط استفاده کردم شکر خدا روابط سالم وبرپایه صلح وپرمهری رو دارم با دیگران تجربه میکنم واونا که دیگه توفرکانس من نبودند وتغییری درشون ایجاد نشده بود بعد تغییر شخصیت من کلا از زندگیم حذف شدن….

    در مورد کار وبارم اگه بخوام بگم، که باز باید بگم من تنبلی و توقع وانتظارم از دیگران رو، ترسهامو، تردیدهامو، بی انگیزگیهامو وناامیدیهام قربانی کردم وبه جاش، کلی عشق وانگیزه و امید و انرژی بدست آوردم برای اینکه هدفهامو مشخص و دنبالشون کنم واونهمه انرژی که پرت میرفت و هدر میرفت توی دنبال کردن اخبار و زندگی مردم و جامعه و……اومد شد یه انرژی قوی وزیاد و رفت سمت فعالیتهای مفید و برام پول و موقعییت اجتماعی وکلی ارزش و حس خوب مفید بودن به همراه آورد….

    اگر بخوام از هر جنبه ای به زندگیم نگاه کنم توی این دوسال اخیر، می تونم بگم من فقط آشغالهای توی ذهن و وجود وباورم رو ریختم دور، تا جا بازبشه برای تایم هایی که فقط وفقط در مسیر رسیدن به اهدافم پرشده از شور واشتیاق وانگیزه و خلق ارزش و کمک به گسترش جهان…

    شکر خدا کارم سرجاشه، تفریحم سرجاشه، استراحتم سرجاشه….

    آقااااا، یک کلام، من به تمام حرفهای شما رو باور کردم ،بهشون ایمان آوردم تا جایی که سعی داشتم بهشون عمل کردم، گفتم اگه برای سیدحسین عباسمنش ومریم جان و دوستان دیگه شده، برای منم پس میشه و همونم جواب گرفتم…

    منتهی، من به اندازه ایمان وباور خودم که فک میکنم سر سوزن هست نتیجه گرفتم….

    هنوزهم یه باورهای مخربی از گذشته گاهی توی وجودم خودنمایی میکنه…

    مثل حالا پول ومال واموال زیاد میخوام براچی ….

    اینکه حالا دوتا غیبت کوچیک مگه کجا رو میگیره…

    حالا مثلا من باعث گسترش جهان نباشم وزیاد مفید نباشم برای جهان بین این 8 میلیارد مگه به کجای جهان برمیخوره….

    حالا من بشینم یه گوشه نون وماستم رو بخورمو و زیاد نخوام برم دنبال هدفهای بززگتر و قانعتر باشم مگه چی میشه و…..

    از این جورگفتگوهای ذهنی دیگه…

    که سریع میام با تمرکز روی دوره 12 قدم، اون نجواها وصداها رو خاموش میکنم وبه خودم نهیب میزنم که مینااااااا، آی مینااااااا، نکنه باز برگردی به روتین گذشته وباری به هرجهت زندگی کردن و مثل گذشته کاسه ی چه کنم چه کنم بگیری دستت…

    من بی نهایت از برگشتن به منه گذشته ترس دارم، وهمونقدر برای بهتر شدن منه دیروز اشتیاق، واین باعث شده تواین مسیر پرخیرو برکت موندگار باشم به لطف الله مهربان…

    ان شالله که هممون توی این مسیر همیشه ثابت قدم باشیم

    من یه روزی میخواستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  2. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1183 روز

    سلام به استاد عزیز

    سلام به دوستان خودم

    این فایل هم برای من انگیزه بخش بود و هم برای من درس ها و نکته هایی عالی را در خودش برای من داشت

    خداوند را سپاسگذارم که من را به این مسیر عالی و زیبا هدایت کرد

    صحبت های استاد بی شک می تواند چراغ راهی برای من باشد تا من به راحت ترین شکل ممکن بتوانم روی خودم و باورهای خودم کار کنم و یک زندگی عالی و شیرین را برای خودم بسازم

    صحبت امروز استاد پرداخت بها بود

    چقدر جاها بود که می خواستم به راحتی و بدون هیچ دردسری یعنی مفت و مجانی به هدف خودم برسم و حتی حاضر نبودم که برای انجام آن کار بخواهم زندگی بزنم

    اما اکنون به این درک رسیده ام که باید بتوانم روی خودم و باورهای خودم کار کنم

    این کار کردن روی باورها و ساخت باورهای خوب همان پرداخت بهای آن است که من می توانم براحتی و اسانی به خواسته های خودم دست پیدا کنم

    خداوند را ممنونم که من را امروز با این موضوع آشنا کرد

    حتما پرداخت بها نباید کاری مادی باشد

    بلکه می تواند جزیترین کارهای زندگی خودم هم باشد

    مثلا

    دوری کردن از اخبار و وقایع بد و ناگوار

    دوری گزیدن از افرادی که همیشه منفی باف هستند

    گوش دادن به صحبت های استاد خود و عمل کردن به آن گفته ها

    عمل کردن به آن چیزی که آموخته ای

    اینها می تواند همان بهای پرداخت در جهت رسیدن به اهداف خودت باشد

    این نکته را ایمان دارم که وقتی که من حرکت کنم بی شک جهان هستی هم به این حرکت من پاسخ می دهد و به من در این راه کمک خواهد کرد

    خداوند همیشه در کنار من است

    دستهای او همیشه در کنار من است

    دستهای او همیشه برای کمک کردن به من در کار است

    این یکی از بزرگترین نکته هایی است که باید همیشه به آن توجه داشته باشم و روی خودم کار کنم

    در راهی که می خواهم موفق و پیروز بشوم باید بتوانم از تمام توان خودم استفاده کنم و روی خودم تمرکز داشته باشم و بتوانم همیشه در این راه ثابت قدم باشم

    نکته

    وقتی که من برای هدف خودم قدم بر می دارم دیگر حرف و صحبت های دیگران نباید برای من هیچ مهم باشد

    هرگز لزومی ندارد که دل به حرف های دیگران بدهم و منتظر رای و تایید آنها باشم

    خودم و خدای خودم ایمان و اعتمادو توکل به او مهمترین کاری است که باید در این راه برای خودم پرداخت کنم

    ممنونم استاد عزیز بخاطر این همه فایل ارزشمند

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    سمن خانوم گفته:
    مدت عضویت: 559 روز

    استاد عزیز و خانم شایسته گل سلام

    چقدر فایل جالبی بود، تقریبا یکی از بهترین فایلهای سایت بود

    داشتم فکر میکردم من برای رسیدن به اهدافم چیا رو قربانی کردم تا الان

    تونستم دوستان منفی و روابط غلط رو برای همیشه تموم کنم و درد تنهایی رو تحمل کنم

    تونستم اینستاگرامم رو پاک کنم همه کانالهای منفی تلگرام و کلا کشیدم بیرون

    تونستم برای همیشه اخبار و تلویزیونو حذف کنم

    تونستم خودم خودم رو از جمع های منفی و دورهمی های بیخاصیت که هیچی جز سیگارو مشروبو حرف مزخرف توش نبود دور کنم و به جاش پیاده روی کنم کتاب بخونم

    تونستم بادرد تنهایی کنار بیام و البته الان یواش یواش افراد مثبت رو دارم پیدا میکنم، اما دیگه با تنهایی مطلق هم هیچ مشکلی ندارم و حالم خوبه با خودم

    عاشق فیلم و سریال بودم اما وقتی متوجه بار منفیشون شدم کامل کنار گذاشتم

    فست فود، غذاهای ناسالم، آهنگ های غمگین و بیمعنی، اینترنت گردی الکی

    خیلی چیزها رو دور ریختم

    میدونم که هنوز کار دارم، اما قوی ادامه میدم، اونقدر رشد کردم که نگو، خوشحالم و شکرگزار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    محمد دِرخشان گفته:
    مدت عضویت: 1932 روز

    به نام خدا

    سلام بر استاد خوش تیپ و خوش هیکل

    اگه تو هر فایل هزار بار زیبایی این پردایس را ببینم هنوز برام جدید هست و جذاب خصوصا شکل آینه ای اوت که عکس درخت ها و کلبه میفته تو آب

    خدایا هزاران مرتبه شکرت

    آنچه قدر که میتوانی قربانی کنی میتوانی بدست آوری

    پرداخت بها

    من محمد درخشان تا الان که اینجام چه بهایی را پرداخت کردم

    1)قطع کامل ارتباط با دوستان حتی یکی از دوستان فابریکی که از اول ابتدایی با هم بودیم.چقدر زنگ زدن بابا دو روز جوونی عشق و حال کن،دو روز دیگه زن میگیری پا بند میشی،حالا میتونی بخوری و بگردی،ول کن این عباسمنش را با پول امثال تو خونه و ماشین می‌خره تو آمریکا عشق و حال میکنه ،تو هم ما را کُشتی با عباسمنشت،البته که مقصر من بودم چون زیاد در مورد استاد صحبت می‌کردم و میخواستم اونا را بیارم تو این فضا

    2)مسخره شدن توسط خانواده

    تو خانواده ای که من هستم فقط من تو این فضا هستم و بقیه در فرکانس نا امیدی و فقر هستن و همیشه می‌نالند که البته منم قبلا جزء اونا بودم و اونا هم منا مسخره میکردن بابا پس کو پولت اینهمه عکس ماشین و پول زدی پس کی میخوای برسی روز به روز وضع اقتصادیت که بدتر میشه،سر سفره ،تو دورهمی ها و همین باعث شد که دیگه دورهمی ها را نرم

    3)شبکه های اجتماعی

    من زیاد تو شبکه های اجتماعی بودم شاید روزانه 5 الی 6 ساعت

    تو اینستاگرامم هر روز یه پست در مورد قانون جذب میزاشتم بعد اصلا فالوورهام تو این فضا نبودن و مسخره میکردن و وقتم را میگرفتم پس حذفش کردم

    تو واتس آپ هر روز وضعیت میزاشتم در مورد قانون جذب و باز مسخره کردن و دیگه خیلی وقته وضعیت نمیزارم چندین گروه قانون جذبی هم عضو بودم که اونا را هم حذف کردم

    تلگرام را حذف کردم

    چرا چون همشون تمرکز منا می‌گرفت و به جای اینکه من روی خود کار کنم وقت میزاشتم و میخواستم دیگران را تغییر بدم،منی که هنوز خودم تغییر نکرده بودم و نتیجه نگرفته بودم

    3)دیدم باید تمرکز بزارم پس از اول صبح تا آخر شب باید این فایل ها را اینقدر گوش بدم که این باورهای درست جایگزین باورهای اشتباه قبلی و فقیرم بشه

    البته که اوایل جدی نبودم و هر چی جلوتر رفت من جدی تر و متعهد تر شدم

    4)غیبت کردن را تعطیل کردم و گله و شکایت از خدا و زندگی و خانواده،غمگین بودن تعطیل

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1254 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    حضرت ابراهیم اسوه و الگوی قرآن است. مهمترین ویژگی او‌ موحد بودن و مسیر توحیدی او است .

    اگر می خواهیم به اهداف خود دست یابیم باید بهای آن را بپردازیم.

    استاد اهداف خود و بهایی را که برای پرداخت آن در نظر داشتند را نوشته و در گردنبندی در گردن خود قرار دادند. بهایی را که باید پرداخت می کردند جان خود بود.

    به اندازه ای که بها می پردازیم به همان میزان به اهداف خود دست می‌یابیم. کنترل ورودی های مخرب ذهن مانند: همنشینی با افراد منفی که به پیشرفت ما کمک نمی کنند ، تلویزیون، فیلم، سریال ها، اخبار ،رسانه های ارتباط جمعی و…..را که باید حذف کنیم.

    بهایی که استاد در آن زمان پرداختند:

    کنفرانس دادن در سی کلاس در دانشگاه برای

    توانایی صحبت کردن در جمع و مهم نبودن حرف مردم

    ، مطالعه ی پانصد کتاب در حوزه ی مورد علاقه، برای مهارت یافتن در حوزه کاری

    مهاجرت برای غلبه بر ترس هایشان،

    پا فراتر گذاشتن از محدوده ی امن خود،

    فروش زمین خود برای گسترش کسب و کار خود، بدهکاری ایشان، بهایی برای عدم تبلیغات

    رها کردن کارشان، استعفا از شغلی که با داشتن کار کم حقوق زیادی داشت برای تمرکز صد در صد در حوزه مورد علاقیشان

    انرژی و زمان.

    ما نمی توانیم در صورتی که حتی تلاشی هم برای پیشرفت اهدافمان نکرده ایم، انتظار پیشرفت داشته باشیم.

    اگر بخواهیم در کسب و کار خود پیشرفت کنیم باید تنها خودمان برای تحقق آن قدم برداریم و مهارت هایی که بلد نیستیم را فرا بگیریم.

    اگر به دنبال نتایج جدید هستیم باید مسیر خود را تغییر دهیم. ادامه دادن مسیر نادرست همان نتایج قبلی را برای ما خواهد داشت.

    تا چه حد حاضر هستیم برای رسیدن به اهداف خود قربانی کنیم؟

    اگر نمی توانیم عادات و شیوه های قبلی خود را تغییر دهیم فارغ از نظر یا تأیید دیگران باید به مسیر درست عمل کنیم .

    حضرت ابراهیم به این دلیل اسوه ی قرآن بود که برای اهداف خود بها پرداخت کرد.

    به میزانی که بها می پردازیم به همان میزان موفق خواهیم شد.برای هر دستاوردی باید بهای آن را پرداخت کنیم. ارزشمندترین دارایی خود را باید صرف بهای پرداخت اهداف خود کنیم و آن را تا رسیدن به نتیجه ادامه دهیم .در ابتدا ممکن است مسیر به سختی پیش رود اما اگر مسیر درست را ادامه دهیم به تدریج برایمان آسان تر خواهد شد.

    هدف ما هر چقدر بزرگ باشد مهم پرداخت بها است خداوند همواره به ما پاسخ خواهد داد. به میزانی که بهای ما بزرگتر باشد به اهداف بزرگتری دست خواهیم یافت و هیچ گاه نتایج یک شبه رخ نخواهد داد.

    – هدف ما کنترل ذهن و حرفه ای شدن در انجام کار مورد علاقیمان بوده است و بهایی که برای آن پرداخت کردیم حذف افراد منفی، رسانه های اجتماعی مثل اینستاگرام، تلویزیون، سریال، فیلم آهنگ و…، پرداختن به کار مورد علاقه هر روز و سعی در افزایش مهارت و توانمندی های مان ، گوش دادن به فایل های استاد و عمل کردن به آنها انجام تمرینات، صحبت کردن با خودمان، انجام تمرین فانوس دریایی،حلاجی موضوع و پی بردن به چراهایی که داریم بوده است و هر روز با ذوق و انگیزه بسیار به انجام آن می پردازیم. برای ما این بها پرداختن نیست بلکه نفس کشیدن است مانند این که می دانی بعد از خدای مهربان این دو بزرگوار جواب سوالاتت را در فایلها و صحبت هایشان به تو خواهند گفت و راه را برای نفس کشیدنت هموار می کنند.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    فاطمه بهرامیان گفته:
    مدت عضویت: 765 روز

    به نام خدایی که به تنهایی کافیست.

    سلام به عالی ترین استاد دنیا وبه مریم عزیزم.

    کلید:شجاعت در اخذ تصمیمات اساسی.

    فایل:حاضری برای هدفت چه چیزی را قربانی کنی.

    خدای من استاد منظره پشت سرتون چقدر زیبا هست درست مثل کارت پستالها ونقاشی ها خیلی زیبا شده اون‌نم بارون هم داره زیبایی رو بیشتر می کنه خدای من این خود خود بهشته ویه استاد خوش تیپ وخوش هیکل چقدر بدنتون زیبا شده ولباسها تو تنتون چقدر خوب شدند تحسینتون می کنم هم برای این بدن زیبا وهم برای این ثروت وفراوانی برای این بهشت.

    برای رسیدن به هدف باید بهای آن را پرداخت کرد جهان وقانونش به این شکل عمل می کنند نه اینکه شب بخوابی وفردا ببینی معجزه شده بلکه باید بهایش را پرداخته وقربانی کنی.

    ابراهیم که اسوه والگوی همه پیامبران هست وخداوند در قرآن به حضرت محمد می گوید پیرو ابراهیم‌ باش که اوموحد بود برای رسیدن به هدفش حاضر شد فرزندش بزرگترین داراییش را قربانی کند.

    افراد معتاد هم برای ترک‌اعتیاد باید قربانی کنند سه چیز را توپ بازی(مواد) هم بازی(افرادی که با آنان مواد مصرف می کنی)زمین بازی(جایی که مواد می کشیدی) اگر سراغ این سه برود وآنها را قربانی نکند دوباره برمی گردد.

    ماهم برای رسیدن به هدف وکنترل ذهن باید بهایش را بپردازیم همان طور که استاد پرداخت کنار گذاشتن تلوزیون واخبار کنار گذاشتن دوستان وافرادی که با افکار منفی کنترل ذهن را مشکل می کردند و بهای اعتماد به نفس وتوانایی سخنرانی که در 30 کلاس درس دانشگاه ساعاتی را در مورد قانون جذب حرف زدند.

    یا وقتی که فهمیدن برای رسیدن به هدف باید تمرکز صد درصدی روی کار داشت وبرای همین آنچه در بندرعباس به دست آورده بود بخشید ورها کرد تا تمرکز کامل روی هدفش داشته باشد.

    هدفی که داریم باید قربانی متناسب با اوبدهیم چنانچه هابیل بهترین داراییش را برای رسیدن به هدف داد وتوسط پدر پذیرفته شد اما قابیل برای قربانی چیزی در خور نیاورد ورد شد.

    ابراهیم برای اشاعه توحید مقابل نمرود ایستاد وبا توکل به خدا پاسخ داد به نمرود.

    استاد ماهها تحقیق کرد وعمل کرد وجلوی هوسهای خود برای خوردن غذا را گرفت تا توانست به قانون سلامتی پی برده وبدنی سالم برای خود بسازد.

    استاد من در این مدتی که به سایت آمدم چیزی که خیلی خوب از پسش بر آمدم تلوزیون واخبار بود تلوزیون را کامل ترک کردم واینستاگرام را حذف کردم وتنها روی سایت تمرکز کردم وموفقیتهایی هم به دست آوردم.

    اما چیز دیگری که باید قربانی می کردم تمرکز بر نکات مثبت واعراض از حرفها وصحنه های منفی این مورد رو هم خیلی سعی می کنم اما یه نقطه ضعفم خواهرهام هستند نمی تونم کنارشون بزارم وگاهی که با آنها هستم هر چه سعی می کنم باز قاطی حرفهاشون می شم این برام شده یه پاشنه آشیل از خدا می خوام کمکم کنه بتونه کنترل کنم.

    استاد ازتون متشکرم برای رسوندن این آگاهیها .

    در پناه خدا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    میلاد خوشبخت گفته:
    مدت عضویت: 1205 روز

    سلام استادعباس منش ومریم دوست داشتنی

    این فایل نشانه امروزم بود و دقیقا چیزی بود که به آگاهی هاش احتیاج داشتم

    من توی دوره روان شناسی ثروت3 بخوبی داشتم روی باورهام کارمیکردم که هروزهم اوضاع داشت بهتر میشد،مشتری بیشتر،درامدبیشتر،حال بهتر،هدایت بیشتر داشت اتفاق می افتاد که کم کم این روندو گذاشتم کنار چون یکی از عزیزانم هی بهم میگفت تو چرا انقدر خودتو درگیر این مسائل کردی بابا این فراوانیه واقعیت جهانه لازم نیست هرروز کارکنی روی خودت همین که باورش کنی بسه(خب شاید اینو درست میگه باورش کنی حله اما نه یک شبه)خلاصه کم کردم کارکردن روی خودم رو ودوباره برگشتم به قبل حتی بدتراز قبل

    ولی خداروشکر دوباره دوهفته ای میشه که شروع کردم به کارکردن روی باورهام وهرروز دارم نتیجشو میبینم وصد درصد مهمتراز همه اینا احساس ارزشمندی که به لطف خداوند هدایت شدم به دوره ارزشمند احساس لیاقت که بتونم بهتر درک کنم قوانین جهان رو.

    بله استاد من میخام روی باورهام کارکنم چون دیگه واقعا به این باور رسیدم که من دارم خلق میکنم زندگی خودمو به واسطه باورهام

    وبهایی که باید بپردازم حذف آدمهایی که هیچ کمکمی بهم نمیکنن درجهت رشدم.

    حذف برنامه های تلوزیون ویا شبکه های اجتماعی(البته خیلی خیلی کم میرم سراغشون اما حذف کامل نکردم)

    کنترل ورودی های ذهنم که تجربه کردم وقتی به زیبایی توجه کردم دقیقا اتفاقات خوبی برام رقم خورده خدایاشکرت

    باید بیشتر باتنهایی خودم لذت ببرم ودرسکوت باخدای خودم خلوت کنم.

    وکانون توجهم را به شدت قوی تراز همیشه کنترل کنم روی نکات مثبت

    وایمانم را به خدا وقوانین جهان محکمتر کنم

    سپاسگذارم ازتون شاد باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    سپیده منصوری گفته:
    مدت عضویت: 997 روز

    به نام یگانه قدرت جهان هستی

    سلام به استاد عزیزم به مریم جان شایسته

    و به همه دوستان عزیزم در این سایت بهشتی

    خدا رو شکر می‌کنم که به هدایت دارم ایمان میارم و تا حدودی درکش می‌کنم

    دیروز من فایل جدید استاد رو که روی سایت گذاشته بودن با نام چگونه از قدرت گرفتن افکار منفی جلوگیری کنیم؟؟ رو دانلود کردم که به شدت به درد حال و احوال من می‌خورد مرسی استاد که این فایل ارزشمند رو با هدایت الله مهربانم برای من تهیه کردید سپاسگزارم ..

    بعد از گوش دادن به این فایل شروع به خواندن کامنتهای دوستان کردم و یکی از دوستان نوشته بود که این فایل هم باید هزران بار گوش داد مثل فایل حاضری برای هدفت چه چیزی قربانی کنی؟؟ و من اینگونه هدایت شدم به این فایل طلایی،،

    با اینکه این فایل رو قبلا گوش داده بودم ولی چون خدارو شکر تعداد فایلهای هدیه روی سایت به لطف باور استاد عزیزم به فراوانی خیلی فراوان هست،دقیق یادم نبود و ترجیح دادم همون موقع دوباره این فایل رو گوش بدم …

    فایل حاضری برای هدفت چه چیزی رو قربانی کنی ؟ رو پلی کردم و دیروز دوبار گوش دادم..دیدم من یکسری کارها رو انجام دادم به عنوان پرداخت بها برای رسیدن به اهدافم ولی هنوز خیلی راه دارم..چون من هنوز میترسم از حاشیه امنم بیرون بیام..

    من تلویزیون رو کاملا کنار گذاشتم..آهنگ غمگین گوش نمیدم،،با دوستانی که کمکی به رشد من در هیچ زمینه ای نمیکنن کات کردم،،حتی یکسری از برنامه هایی که برای سینما خانگی تولید میشه و میدیدم رو چند ماهی هست کنار گذاشتم،،اما اینستا خیلی کم میرم اما هر روز میرم حالا به بهانه دیدن زیبایبها و … اما از دیروز تصمیم گرفتم اینستا رو کامل کنار بزارم و فقط زمانی واردش بشم که توی پیج کاریم میخوام پست بزارم و دیگه به پیجهای دیگه اصلا سر نزنم..تعهد دادم به خودم و اومدم اینجا هم بنویسم که در حضور استاد عزیزم و دیگر دوستانم هم با خودم عهد ببندم چون میدونم که اینستا واسم نشتی انرژی داره..

    به جاش تصمیم گرفتم هر روز حداقل روزی نیم ساعت( زمان کمی رو گفتم که ذهنم مقاومت نکنه) زمان بزارم و توی سایت کامنت بخونم و حتما و حتما روزی یک کامنت بزارم که الان دارم میزارم خدارو شکررررر….البته امروز تا بیدار شدم یکساعت توی سایت کامنت های بسیار ارزشمند دوستانم رو مطالعه کردم و واقعا برای هدایتم به این سرزمین وحی، خدا را شاکررررم با جان و دل..

    در زمینه کاری ام کتابی که قیمتش بالا بود رو بهاش رو دادم و خریدم البته با خواهر عزیزم( ایشون هم متعهدانه دارن روی خودشون کار میکنن )چون همکار هستیم و روزانه باید مطالعه کنم و به جز بهای مادی از تیمی که باشون کار میکردیم و میترسیدیم جدا بشیم و فکر میکردیم فقط با اونها موفق میشیم کاملا جدا شدیم و پا روی ترسهامون گذاشتیم که البته از نتایج دوره عزت نفس هم هست..و تصمیم گرفتیم که خودمون با هم و جدا از تیم کار کنیم چون باور داریم بهتر نتیجه میگیریم چون خیلی توانمند هستیم توی مهارتمون.. و مقدمات کار رو انجام دادیم و خوب داریم پیش میریم و حتما نتایج درخشانم رو به اشتراک میگذارم

    ی عهد دیگه ای که باید با خودم ببندم اینه که حتما تمرین آگهی تبلیغاتی دوره عزت نفس رو انجام بدم به نحو احسن..من دوره عزت نفس رو تا جلسه 6 انجام دادم و تمرینات 5 جلسه قبل رو انجام دادم ولی روی جلسه 6 به خاطر این تمرین دارم درجا میزنم چون میترسم از برخورد آدمها و نظر مردم حتی نزدیکانم .. و تصمیم گرفتم که من باید پا روی ترسهام بزارم..باید بزرگ بشم چون من میخوام با تغییر خودم به خانواده و دوستانم کمک کنم که میشود تغییر کرد..روزی که این تمرین رو انجام بدم حتما میام و تجربه ام رو به اشتراک میزارم..

    خدارا سپاسگزارم که در این مسیر هستم همراه با استاد عزیزم و دیگر دوستانم..

    در پناه الله یکتا مانا و پایا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      مهشید و شیرین گفته:
      مدت عضویت: 1254 روز

      به نام خداوند مهربان

      سلام خانم منصوری

      چقدر خوب که تصمیم های درست و قاطعی را گرفتید مانند جدا شدن از گروه و باور داشتن به این که خودتان هم می توانید این مسیر را به خوبی طی کنید و یا باور کردید که باید پا روی ترسهایتان بگذارید. واقعا آموزه های استاد عزیزمان غوغایی به پا کرده است و هر یک از ما را متحول و دگرگون ساخته. ما هم هنوز تمرین آگهی بازرگانی را انجام نداده آیم. امیدواریم شما در انجام آن به همان شکلی که دوست دارید موفق شوید. سلامتی، موفقیت و شادی را برایتان آرزو داریم. در پناه او.

      خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    محمد حسین تجلی گفته:
    مدت عضویت: 2239 روز

    به نام خداوند مهربانی ها

    سلام به شما استاد گرانقدر و عزیزم و دیگر دوستانی که این دیدگاه من رو مطالعه‌ می کنند

    استاد من متوجه‌ی دو باور غلط در وجودم شدم و در راستای تغییر این باورها به سمت مثبت…

    می خواهم مسیر حدود دو ماه ای که می خواهم برم رو اینجا مکتوب کنم که اولا به مسیر پایند باشم و هر 4 روز یک بار بیام بنویسم تا کجا پیشرفت کردم و رد پا قرار بدهم برای خودم و دوستانی که این سلسله دیدگاه های من رو دنبال می کنند

    دوماً اینجا به صورت رسمی اعلام کنم تا وسط راه دست و دلم نلرزه و رها نکنم

    وقتی اینجا می نویسم ، به خودم میگم محمد… نباید رها کنی!!! تو در سایت جلوی هزاران نفر و استاد اعلام کردی که هدفم اینه… پس ادامه بده… ادامه بده تا رسیدن به اون نقطه‌ی مد نظر

    خب حالا می خواهم بگم هدفم چی هست و اون دو باور غلط چیه

    اولاً من در دیدگاه نوشتن زیر فایل ها

    همیشه دوست دارم فایل جدید که روی سایت میاد ، دیدگاه بنویسم

    و جز اولین نفرها باشم که می نویسم

    و خیلی دقیق نکات مثبت و زیبایی ها رو بنویسم و خلاصه جلب توجه کنم

    یه سری از دوستان بیان و برایم بنویسن وعووو چقدر تو خفنی

    بارها متوجه این موضوع شدم ها ولی زیرآبی می رفتم و نمی خواستم بپذیرم:) حتی گاهی اوقات وقتی برای یکی از دوستان هم پاسخی می نویسم خودم ته دلم می فهمم که دوست دارم بقیه بیان بخوانند کیف کنند و اگه جواب هم بهم بدهند بیشتر راضی میشم

    نشونه‌ی این عدم عزت نفس خودش رو در چی‌ نشون میده؟؟!!

    در این موضوع که اولاً هزار بار میام چک‌ می کنم ببینم نقطه‌ی آبی دریافت کردم یا نه!!!!

    دوماً میام نگاه می کنم ببینم چه کسانی بهم ستاره دادند و چقدر ستاره دریافت کردم و دیدگاهم‌ از نظر امتیاز دیدگاه چندم هستش؟!

    این پاشنه‌ی آشیلی هست که داره بهم لطمه میزنه

    و اتفاقاً زمان هایی که یه دیدگاه رو نوشتم فقط برای دل خودم و تأیید گرفتن از کسی هم تو ذهنم نبوده، به طور اتفاقی بعداً اومدم دیدم چه جالب چقدر اون دیدگاهِ امتیاز خورده یا دوستان اومدن بهم پاسخ دادن و تشکر کردن

    حتی دقت کردم چند تا از دوستان دیگه مثل خانم سعیده شهریاری ، آقای رضا عطار روشن و آقای سید علی خوشدل که در اکثر موارد دیدگاه هاشون بالاترین امتیاز رو می گیره …

    این ها واقعاً برای دل خودشون می نویسن ، برای پیشرفت شخصی خودشون سرمایه گذاری می کنند، خودشون از این کار لذت می برند و بعد می بینم که اتفاقاً چقدر دیگران هم لذت می برند و تأییدشون می کنند و تشکر می کنند

    پس این شد باور غلط اول

    بسیار برای من مهمه که از نظر دیگران مورد تأیید باشم و همه بگن به به چه پسر خوبیه!

    باور غلط بعدی اینه که…

    من واقعاً تمرکزم همیشه روی زیبایی ها نیست و خیلیییی وقتا ، منظورم دقیقاً خیلیییی وقت هاست ها… که یادم میره قانون اصلی کائنات احساس خوب=اتفاقات خوبِ و ناخودآگاه تمرکزم بر روی نکات نازیبای آدم هاست و بعد کلی هم دارم روی باورهایم کار می کنم و خیلی وقت ها شاکی هم میشم که ای بابا پس چرا زندگیم تغییر نمی کنه… غافل از اینکه مهم نیست با چه استمراری روی باورهای خوب و درست کار می کنم… اگر که قانون اصلی یعنی تمرکز بر زیبایی ها و اعراض از نازیبایی ها رو رعایت نمی کنم!! مثل این می مونه که من بیام در دوره‌ی قانون سلامتی بی نهایت دقیق به دستورات دوره عمل کنم ولی به اندازه‌ی کافی در طول روز آب نخورم!! روزی یه نصفه لیوان یا حتی کمتر آب بخورم!! می‌ توانی تصور کنی چه اتفاقی می افته دیگه؟؟ به جای اینکه من هر روز سلامت تر بشم هر روز از تمام ابعاد ضعیف تر و داغون تر میشم چون فاکتور اصلی که بدنم خیلیییی بهش نیاز داره و اون آب هستش در وجودم کمه!!

    حالا با توجه به این درک، برای تثبیت تمرکز بر زیبایی ها و‌ مخصوصاً… مخصوصاً تمرکز بر نکات مثبت آدم ها تصمیم گرفتم که هر روز در حد توانم حداقل یک قسمت یا بیشتر از سفر به دور امریکا یا تمرکز بر نکات مثبت یا زندگی در بهشت رو ببینم و با ذره ببین تمرکز لیزری بگذارم روی نکات مثبت اون قسمت و مخصوصاً نکات مثبت آدم ها… حرف های قشنگی که میزنند رو بنویسم و تحسین کنم ، رفتارهای قسنگشون و …

    و بعد بیام در راستای لذت بردن خودم و تثبیت کردن شخصیت صدق بالحسنی در وجودم اون موارد رو در کامنت بنویسم و اصلا برایم مهم نباشه که دیگران میان کامنت من رو بخوانند یا نه…

    بهم چقدر ستاره می دهند …

    اصلاً بهم پاسخ می دهند یا نه …

    این به معنای بی احترامی به دوست های عزیزم در سایت نیست

    من واقعاً عاشقشونم

    این به معنای اینه که عاشق خودم هستم ، خودمو دوست دارم بیشتر از هر شخصِ دیگه ای

    هر 4 روز یک بار میام و اینجا می نویسم تغییراتم چی ها بوده و چه اتفاقاتی در راستای این دو هدفم برایم رخ داده و این کار رو تا 80 روز ادامه می دهم

    خدایا کمکم کن در این مسیر ثابت قدم باشم

    الهی به امید تو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    رقیه محمودی گفته:
    مدت عضویت: 632 روز

    سلام به دوستان هم خونه ایی و پرانرژی ام.

    سلام به خونه ی خدا

    حس الانم به این سایت اینه که اینجا خونه ی خداست که سخاوتمندانه و مهربانانه از همه با آگاهی های ناب پذیرایی میشه و همه می تونن وارد این خونه بشن

    هر کس که خواست یه تغییری در خودش ایجاد کنه

    هر کس که خواست جهانی بهتر ، برای خودش و برای بقیه بسازه .

    هر کس که به یه مداری وارد بشه که بخواد دنیاش با دنیای قبلی فرق بکنه، می تونه به راحتی و با یه ثبت نام ساده وارد این خونه بشه.

    برای رفتن به خونه ی خدا توی عربستان هم ، شروطی گذاشتن

    باید پول ساخته باشی

    باید ثروتمند باشی

    باید در مدار خاصی باشی

    تا بتونی بری خونه ی خدا . اونجا ، جای فقرا نیست.

    خدایا سپاسگزارم که تونستم وارد این خونه ی خدا بشم. اینجا هم به صورت کاملا واضح ، تو حضور داری

    و کاملا انرژی خدا رو اینجا حس می کنم.

    این فایل رو گوش کردم و اومدم سوالم رو توی همین خونه از صاحب خونه ، از خدا بپرسم.

    که من باید چه بهایی رو با عشق بپردازم برای رسیدن به اهدافم و خواسته هام.

    اهدافم رو نوشتم و گفتم و خواستم.

    تجربه ایی که من کسب کردم و دوست دارم اینجا به اشتراک بزارم

    اینه که قبل از تصمیم به اقدامات بزرگ توی زندگی ، بهتره که همه ی فایل ها کامل گوش داده بشه ، با جووون دل شنیده بشه .

    تا تصمیم سریع گرفته نشه.

    من قبل از وارد شدن توی این سایت ، با گوش کردن یه فایل توی یوتیوب از یه استاد بزرگوار دیگه که البته اولین فایل نبود ولی زوود بود انگار برای تصمیم گیری.

    چون محل کارم تحقیر شدم ، حاضر نشدم ادامه بدم و تصمیم گرفتم برای حفظ شان انسانی خودم ، بیام بیرون. خرداد ماه

    بعدش ، یکی دو بار تماس گرفتن که برگردم

    ولی چون شرایط مثل قبل بود ، قبول نکردم.

    از خدا خواستم که مسیر شغلی جدید که در شان خلیفه اللهی من باشه منو هدایت کنه.

    البته حدود چند روز پیش ، یه قراره 21 روزه با خداوند گزاشتم که کارم شروع بشه در همون جای قبلی با شرایط بهتر یا در جای جدید و هر آنچه خودش برای من برنامه ریزی کرده.

    من به خدا اعتماد دارم .اون بهترین برنامه ریز زندگی منه .

    گاهی نگرانی میاد سراغم ولی سریع برمی گردم و توی فاز ایمان و اعتماد قرار میدم خودمو

    دارم تمرین می کنم و طبیعی می دونم که گاهی خطا کنم و نجوای ذهنم رو گوش کنم.

    اینو می خواستم بگم که … قبل از قرار خودم با خدای این خونه و ارام شدنم ،

    گاهی احساسم ناجالب میشد که کاش عجله نمی کردم و کلا از کار نمیومدم بیرون.

    بلکه می موندم و فرکانس خودمو درست می کردم.

    همین کاری که الان دارم توی روابطم با همسرم می کنم.

    موندم با صبر و کار کردن روی خودم و تغییر جهادی شخصیت خودم.

    البته اون زمانی که این تصمیم رو برای شغلم گرفته بودم ، حسم به تصمیمم خیلی خوووب بود و خودمو بابت این تصمیم تحسین می کردم .

    قانون خلا رو داشتم رعایت می کردم

    از جایی که دوست نداشتم زدم بیرون تا جای شغل بهتر رو خالی کنم.

    الان حس ناجالبم خیلی کمتر شده

    با قول و قرار هایی که با خدا گذاشتم

    برای رسیدن به موقعیت شغلی بهتر

    و داشتن درآمد بهتر.

    این چند ماه حقوق نداشتم.

    ولی با مبلغی که پول داشتم و بعد از فوت پدرم به حسابم اومد ، بدهی هام رو صاف کردم.

    قسط های بانک رو که برای خرید ماشین واام گرفته بودم تسویه کردم با گوش کردن به تجربه های آقا رضای معروف سایت

    وامی که از محل کارم گرفتم رو به خواست خودم ، تسویه کردم . بخش حقوقی اصراری برای این کار نداشت.

    دسته چک دارم از دو بانک

    هنوز پاره شون نکردم ولی تصمیم گرفتم که اصلا ازشون استفاده نکنم . انگار که ندارم.

    یا برگردونم به بانک. و دیگه دسته چک نگیرم.

    چک رو برای خرید های بزرگ استفاده می کردم وگرنه برای شغلم چک نمی خواستم . کادر درمان هستم.

    زمانی ، اقدام به خرید کنم که پولش رو ساخته باشم.

    با گوش کردن به این فایل ، آروووم تر هم شدم.

    چرا که فکر می کنم منم با بیرون اومدن از محل کارم ، بهای شغل بهتر رو با شرایط بهتر پرداخت کردم.

    با اینکه نگران بودم زمان زیادی بیکار بمونم ، با یه مقدار پس انداز و پولی که به دستم رسید ، بدهی ها و قسط هامو صاف کردم.

    صندوق های خونگی دارم که اسفند تموم میشه

    تصمیم گرفتم دیگه شرکت نکنم.

    اینا رو بهای رسیدن به موقعیت شغلی بهتر می دونم.

    احساسم میگه اشتباه نکردم

    و حال دلم خوبه

    به خدا اعتماد دارم .چرا که بهترین برنامه ریز زندگی منه

    سپاسگزارم از استاد

    سپاسگزارم از خدا که فرصتی داشتم تا به این فایل رو هم گوش کنم

    سپاسگزارم که گوشی مناسب و اینترنت مناسب و گوش سلامت داشتم برای شنیدن این آگاهی های خدایی

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: