چه موضوعی را باور کرده ای؟ - صفحه 22
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/06/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-06-10 07:50:062024-06-10 07:54:09چه موضوعی را باور کرده ای؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد
اول این فایلو که داشتم گوش میکردم من هم باوری که سیاه پوستان قوی تر هستن رو پذیرفتم
چونکه گفتم خب اره بر طبق قانون اصل بقای اصلح طی چندین نسل برده داری برده های ضعیف زیر شکنجه مردن و فقط قوی ترین ها موندن و از قوی ترین ها باز قوی ترین ها و ….
و گفتم اره راست میگه
سیاه پوستای مهاجر از نسل بردگان توی بدن و عضله بهتر از سفید پوستا هستن و اینو قانون اصل بقای اصلح استاد هم تایید میکنه
و انتظار داشتم که اخرش به همین باور ختم بشه مثلا بگید اون چیزی که بقیه میگن بد و ستم بوده به نفع سیاه پوستا الان تموم شده و الان برترشون کرده
ولی بعد با ادامه ی فایل به برعکس اون چیزی که انتظار داشتم برخوردم
شما طرفدار اون دانشمند المانی بودید که میگفت سیاه پوستا هیچ برتری به سفید پوستا ندارن و فقط یک باوره
این خیلی منو به فکر فرو برد
عه پس چی شد
من برداشتم متفاوت شد از حرفای خود استاد
بعد که فکر کردم گفتم خب چرا
چطور اصل بقای اصلح برا حیوونا کار میکنه برا انسان نمیکنه ؟
این تناقض باعث شد به شدت بیشتری به قدرت باور ایمان بیارم
اخیرا هم کامنتی نوشتم که توی اون این حرفها بهم الهام شد که خروس ها به خاطر جسارت بیشتر از ابوموسی نمردن ، جسارت بیشتر اونهارو نکشت ،چون ذهنم داشت میگفت عه من زندگی طولانی تر میخوام چرا ابوموسی که کمتر جسارت داشت عمر طولانی تری داشت ؟ بعد این جواب اومد که اون خروس ها به خاطر جسارت بیشتر نمردم بلکه اونها بهشون قدرت باورسازی که به ما انسانها داده شده به اونها داده نشده ،
پس اینجور نیست که اگه توهم جسارت بیشتری داشته باشی در خطر و مرگ بیوفتی ، نه تو انسانی و دستگاه فرکانسی داری که اون وقایع و نتایج رو مشخص میکنه و اونه که ازت بع اندازه و نسبت به باورای قدرتمند کننده ای که میسازی محافظت میکنه ،
خروس ها به دلیل جسارت بیشتر از ابوموسی نمردن … درواقع چونکه اونا نمیتونستن که باور بسازن برای خودشون مردن
و بیشتر و بیشتر متوجه این شدم چرا خداوند میگه انسان اشرف مخلوقاته
چرا خداوند مارو در قران اینقدر برتری داده
دلیلش قدرت باور در انسان هست
قدرت باور آنقدر زیاده که میتونه از فیزیک و ژنتیک گذر کنه و اونو در خودش حل کنه
میدونید چیه
فکر میکنم اگه یه ادم 120 کیلو با یه ادم 40 کیلو با هم کشتی بگیرن و اونی که وزنش کمتره و لاغر مردنیه ببازه
دلیلش این نیست که چون وزنش کمتر و عضله کمتری داره
دلیلش اینه که طی تمام شنیده دیده ها و علم و ….طی میلیون ها سال به این باور رسیده که نمیتونه در مقابل کسی که عضله و وزن بیشتری داره ببره …
و باور هم میدونید که ساختنش کار یکی دو روز نیست مثلا دو روز بگه من میبرم بعد بره ببره
که کلا نحوه ساختن باور بحثش مفصل جداست نمسخوام اینجا بازش کنم
ولی میخوام بگم تمام انچیزی که تجربه میکنیم حاصل باورمونه
این حرف منو قران میتونه تایید کنه
توی قران گفته شده یک مومن با ایمان زورش به اندازه ی دویست نفر کافر هست
ایا این غیر از اینه که قران داره خیلی مستقیم میگه
عضله ی زیاد وزن زیاد تعداد زیاد مهارت زیاد وسیله جنگی زیاد تاثیر نمیذاره باوره توعه که توی برد تاثیر میذاره ….؟؟
یعنی یه جورایی خدا گفته اون ادمی که 40 کیلوعه میتونه در برابر اونی که 120 کیلوعه برنده بشه توی کشتی گرفتن به شرط ایمان
ایمان چیه
باور
و چه قدر جالب من چند روز پیش هدایت شدم به این آگاهی ها در مورد ابوموسی و خروس ها و …. و مربوط به فایل امروز بود ریشه اش
این الهام و هدایتم چند روز پیشم باعث شد کمی به درکم از این فایل امروز کمک کنه و جواب رو پیدا کنم
استاد میدونی احساس میکنم این باورا از همون اول اول پیدایش انسان به خاطر نگاه و چشم منطقیمون به وجود اومده و حتی جهان اطرافمونو شکل داده و ریشه کرده در عمق وجودمون
مثلا انسانها از همون اول چشم منطقیشون میدید یه بدن بزرگتره پس نتیجه میگرفتن بدن بزرگتر (ذهن منطقی) برنده میشه توی جنگ چون نمیتونستن با اون چشم منطقی غیب هارو پشت پرده ها رو ببینن که این باور شکل بگیره که اون ایمانی که قوی تره پیروزه
چون بدن بزرگتر قابل مشاهده و لمس و اندازه گیری هست
اما ایمان قابل مشاهده لمس یا اندازه گیری نیست
و به ناچار انسانها از همون اول همه چیز رو با ذهن منطقیشون معیار گرفتن و باعث شده جهان ما با این باورا شکل بگیره
باورایی که از ذهن منطقی ، اون چیزی که قابل دیدن و لمس و اندازه گیری هست میاد
نه فرکانس و ایمان چون اینا اصلا قابل دیدن نبوده
هنوزشم همین الانم بیشتره ادمای دنیا مثل انسانهای یه میلیون ساله پیش که همه چیو اون چیزی میدیدن که با چشم و ذهن منطقی میدیدن میبینن الانم همینجورن و نمیتونن باور کنن که عامل تعیین کننده دیگه ای در درون ما ذهن ما قلب ما شهود ما الهام ما هست …
اگه قراره ما انسانها همون چیزی باشیم که میبینیم
پس چه فرقی داریم با حیوون ها واقعا ؟؟؟؟؟
اگر قراره تنها اون چیزی برامون باور و واقعیت باشه که با چشم فیزیکی و ذهن منطقی میبینیم و میتونیم لمسش کنیم و اندازه گیری کنیم و … پس چه فرقی داریم با حیوون ها ؟؟؟
چطور اشرف مخلوقات شدیم ؟؟؟
چه فرقی بین ما و حیوون ها هست که مارو اشرف مخلوقات کرده ؟؟؟
خب حیوون ها اون چیزی رو باور میکنن که میتونن ببینن
اونا اون چیزی رو انجام میدن که غریزه شونه و براش برنامه ریزی شدن یعنی واکنش نشون دادن به وقایع فیزیکی قابل مشاهده
مثلا یه اهو شیر بهش حمله میکنه نمیتونه بایسته باید از ذهن غریزه ایش استفاده کنه و به اونچه که میبینه داره رخ میده واکنش نشون بده
اون نمیتونه مثل ما انسانها بایسته و باور کنه خدا با منه و ایمانشو نشون بده
چون اصن دستگاه فرکانسی نداره
پس اگه من هم مثل اون اهو اون چیزی که میبینم رو باور کنم و طبق اونچه که میبینم واکنش نشون بدم چه فرقی دارم با اون حیوون ؟؟؟
اگه منم باور کنم مثلا یه وزن 120 کیلو زورش از منه 40 کیلویی بیشتره و ناچار به شکستم( به خاطر این دلیل علمی فیزیکی قابل مشاهده )چه فرقی دارم با اون اهو ؟؟؟
اگر فکر کنم چون سفید پوستم ضعیف تر از یک سیاه پوستم پس مثل اون آهو به چیزی که قابل مشاهده اس فقط واکنشی بر پایه ذهن منطقی (چشم فیزیکی انسان) و یا همون غریزه نشون دادم
پس چه فرقی دارم با اون حیوون ؟؟؟
چرا من اشرف مخلوقات شدم اون نشده ؟؟؟؟
فهمیدم استاد
فرق من در اینه که خداوند به من قدرتی ماورای فیزیک منطق و اونچه که قابل مشاهده و لمس هست داده
ایمان و باور من فراتر از طبیعت و یا ژن منه
ژن من هم جزوی از طبیعته چون قابل مشاهده و اندازه گیری هست
اما اون چه که قابل مشاهده نیست ، تعیین کننده سرنوشت انسان هست
غیب (باور/فرکانس)
و این هست فرق انسان با بقیه موجودات
سلام نگار عزیز
اونچه که ادم ها رو از هم متمایز میکنه نحوه نگرش اونهاست توانایی کنترل ذهنشون
نه رنگ پوستشون نه مذهب و قبیله شون
دیگه خداوند حق مطلب رو ادا کرده توی قران درمورد این موضوع
که گرامی ترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شماست
اونی که میتونه یک کارایی رو که میکنه رو نکنه توی همین ایه و قبلش کسایی رو میگه که تو کار مردم تجسس میکنن و غیبت میکنن و میگه که اگه برگردید و این کارارو نکنید خداوند تواب و بخشندس
یعنی تو توانایی این رو داری که با ذهنت نگرشت رو افکارت رو بینشت رو در باره هر چیزی تغییر بدی و وارد مدار بهتر بشی
همچی به ما بستگی داره
من چند بار به مادرم گفتم مادر عزیزم غیب دیگران رو نکن حرف دیگران رو پیش من نزن مگر اینکه از خوبیاشون بخای بگی و جواب ایشون اینه که نمیتونم عادت کردم و بی انصافی که نگم که خوبیای دیگران رو نکات مثبتشون رو هم میگه و همین مادر عزیزم نعمتیه که خداوند به ما میده الهی شکر
منم دیگه طبق قانون رها کردم که بخام تغییرش بدم چون خودمم از مسیر دور میشم و توجهم میره روی ناخاسته ولی نه بکلی باز یادممیره خخ
مطالب خوبی رو نوشته بودین مثال زیبایی زده بودین از قران یاد حرفای یکبنده خدایی افتادمکه میگفت به ریش نیست که به ریشه اس
گوشت کیلویی جیگر سیخی
استاد هم خوب میگن که خداوند به شجاعان پاداش میده نه به ترسو ها که هر چیزی رو عامل بدبختیاشون میدونن و حرکتی نمیکنن
سپاس آجی خوشگل مون در پناه نور اسمانها و زمینباشی و بدرخشی
سلام به نگار عزیزم
لذت بردم از این درک شما !
اینه قدرت تفکر…..
آفرین دختر قدرتمند و شجاع
انقد کامنتت رو دوست دارم گفتم کاش همه دوستان کامنتت رو بخونن!
پس چه فرقی دارم با اون حیوون ؟؟؟
چرا من اشرف مخلوقات شدم اون نشده ؟؟؟؟
واقعن درسته اگه قرار باشه منم بدون استفاده از قدرت تفکر و اختیار مثل حیوانات واکنش نشون بدم به وقایع، چه اشرف مخلوقاتی هستم؟!!!!
اکثریت جامعه فقط واکنش نشون میدن به وقایع و اتفاقات زندگیشون! اونا نمیدونن که قدرت خلق صد در صد زندگیشونو دارن به قول استاد حتی اگر بدونن هم شاید باور نکنن!!! … من کاری به بقیه ندارم،، امروز خداوند منو آگاه کرد آیا من اونقدر سپاسگزار هستم که از این آگاهی ها در عمل استفاده کنم؟؟؟
خدایا ما را به راه راست، راه کسانی که زندگیشونو غرق نعمت کردی هدایت کن
الهی آمین
خدایا شکرت
نگار جان انشاءالله روز به روز پیشرفت و موفقیتت رو بیشتر ببینم عزیز دلم
در پناه خدای مهربان پیروز و سعادتمند باشی در دنیا و آخرت
سلام نگار عزیز، من دیروز یه خواسته ای از خدا داشتم که برای برآورده کردنش خدا خیلی باحال منو هدایت کرد به پروفایل شما.
قضیه از این قراره که من رفتم به یه مهمونی که توش خانما کلی رقصیدن و از من هم زیاد درخواست کردن که برقصم اما من بلد نبودم، حقیقتش من دوران بچگیم چون برادرم مذهبی بود اصلا اجازه گوش دادن به آهنگ هم به ما نمیداد چه برسه که توی خونه برقصیم، اینه که بزرگ شدم و دیدم بلد نیستم اصلا برقصم. حالا توی اون مهمونی همه تعجب میکردن که یعنی چی که بلد نیستی…. باور نمیکردن و یجورایی هم انگار مسخره ام کردن…. حالا دیروز این خواسته در من شکل گرفت که من رقصیدن رو یاد بگیرم و خیلی جالب به پروفایل شما که مربی رقص هستی هدایت شدم… ممنون میشم برام توضیح بدی که بهترین آموزش رقص چطوریه؟ و آیا توی خونه هم میتونم یاد بگیرم؟ یا حتما باید کلاس برم؟ البته من یه بچه کوچیک دارم نمیتونم کلاس برم. اگه ممکنه آموزشی رو پیشنهاد بده که توی خونه باشه بتونم یاد بگیرم. در حدی که بتونم فقط خوب برقصم، قصدم این نیست که مربی بشم.پیشاپیش ممنونم ازت. امیدوارم همیشه بدرخشی عزیزم…
سلام عزیزم .
عزیزم رقص از نیازهای اساسی زندگیه ماست و تغذیه ای ضروری برای روح و جسم مون هست …
برای همه ی انسانها همینطوره هیچ انسانی نیست که به نوعی از رقصیدن نیاز نداشته باشه چون واقعا تغذیه ی ماست مثل اکسیژن مثل غذا مثل فایلای استاد برای ارامش ذهن و باعث میشه فرد با درون خودش با خدا ارتباط نزدیک تری بگیره و در مدار صلح با خودش قرار بگیره … کسایی که از رقص دورن دقت بکنی ادمایی لن که با خودشون در صلح نیستن …
پیشنهادم برای شما اینه که از یوتیوب کمک بگیرید و پیجای اینستا زیاد هستن که اموزش رقص میذارن …جای بهتر همون یوتیوب هست
اونجا سرچ کنید ویدیو ها میان براتون همه سبکی هم هست از ایرانی و عربی تا غربی و …
اول توی اتاق خودتون تنهایی برقصید
بعد جلوی یک دو نفر افراد نزدیک که میدونید بازخورد بدی ندارن
بعد آروم اروم وارد جمع های نزدیک تر صمیمی تر بشید و خودتونو عشق به خودتونو عزت نفستونو به چالش بکشید بیشتر و بیشتر
انشالله که موفق باشید
سلام خدمت استاد عزیزو گرانقدرم و دوستای هم فرکانسی عزیزم
من درمورد باور سلامتی خیلی روی خودم کار کردم
دوسال پیش به مدت یکسال من هر روز بیماری های جدیدی میگرفتم یا همش سرما میخوردم هر روز مریض بودم و ازین روند خسته شده بودم
نمیتونستم روی ذهنم تمرکز کنم روی کارم تمرکز کنم روی زندگیم تمرکز کنم
پس به خودم گفتم اگه ذهن و فرکانس برای شرایط مالی جواب میده پس باید برای سلامتی هم جواب بده باید بتونم با تغییر باورهام و تمرکز روی بدن سالم حالمو برای همیشه خوب کنم
یه دفتر مخصوص سلامتی خریدم و تمام باورهایی ک درمورد سلامتی بود رو نوشتم و درکنارش فایل های استاد عباسمنش درمورد سلامتی رو دانلود کردم و شروع کردم تمرکز لیزری روی کار کردن باورهام گذاشتم
هرچقدر بیشتر روی باورهام کار میکردم بیشتر نتیجه میگرفتم
و مهم ترین باوری که ساختم اینا بودن
من به این دنیا اومدم که شادی و سلامتی رو تجربه کنم
من باید همیشه تا آخر عمرم سالم و سلامت باشم
چون خدا برای من سلامتی ابدی میخواد ثروت ابدی میخواد شادی ابدی میخواد
خدا منو به این دنیا نیاورده ک زجرم بده بیمارم کنه
این منم که با ذهنم خودمو بیمار کردم
حق من بعنوان اشرف مخلوقاتش هست ک هرلحظه سلامتی رو تجربه کنم
چیزی به اسم شر در این دنیا وجود نداره هرچیزی که هست سراسر خیر هست
حدود سه تا شیش ماه روی این باورهام کار کردم از همون سه چهار روز اول نتایج رو دیدم ولی چون لذت میبردم ادامه دادم
و نتیجش شد اینکه از پارسال تاحالا من هیچ بیماری تجربه نکردم هر روز سالمو شادم الهی شکرت
تمام بیماری ها به طرز شگفت انگیزی از زندگیم بیرون رفتن
سلام به الهه عزیزم، ممنون میشم بیشتر توضیح بدی که برای بدست آوردن سلامتیت چه تمریناتی انجام دادی؟
من هم حدوده ده ساله یه بیماری دارم که درمان نشده… من سینوزیت دارم و متاسفانه حس بویایی و چشاییم رو بیشتره وقتا از دست میدم… بینی ام پولیپ داشت که سه سال پیش جراحی کردم، سینوسهام هم دچاره عفونت میشن و متاسفانه اکثره وقتها بینی ام اذیت میشه. حقیقتش دیگه خسته شدم، مزه و بوی هیچ چیزی رو حس نمیکنم، اشتهام کم شده… دلم میخواد سلامت باشم، جراحی هم که کردم یه سالی خوب بودم اما دوباره بیماریم برگشت. ممنون میشم راهنماییم کنی عزیزم. امیدوارم همیشه سلامت و ثروتمند باشی.
سلام عزیزم بابت تاخیر در پاسخگویی به سوالتون معذرت میخوام من پیام شمارو تازه دیدم
من اولین کاری که کردم یه دفتر 60 برگ خریدم و شروع کردم داخل سایت عباسمنش و بقیه سایت ها دنبال عبارت تاکیدی مثبت برای سلامتی گشتم و همرو داخل اون دفتر نوشتم
و مرحله بعد رفتم درمورد قدرت بدن انسان تو یوتوب و گوگل سرچ کردم و درک کردم بدن ما انسانها چقدر قوی و قدرتمند هست و بدن ما هرثانیه و هر روز درحال تولید سلولهای جدید هست اگه سلول جدید بیمار تولید میشه فقط و فقط بخاطر افکار و باورهای اشتباه شما هست
فایل ارامش در پرتوی اگاهی قسمت 5 استاد رو حتما روزی هزاربار گوش بدید
و با شناخت قدرت بینهایت بدن انسان درک قدرت خدا و درک اینکه ما پاره ای از خدا هستیم روح خدا(خود خدا) در وجود ما هست و این خدا هرگز بیمار نمیشه هرگز کمبود رو تجربه نمیکنه اگه ما داریم اینارو تجربه میکنیم چون باورمون خداگونه نیست!
من مدام سلامتی رو تجسم میکردم
مدیتیشن هایی برای سلامتی رو گوش میدادم و ارامش میگرفتم
تجسم میکردم نورهای سفید قدرتمند از اسمان ک خدا هستن دارن با ارامش وارد بدنم میشن و تمااااام سلولهای بدنم رو پاکسازی میکنن
هر روز و هرلحظه سالم ترو سالم تر میشم
و تمام تمرکزم رو گذاشتم روی سلامتی و بعد ازینکه به لطف خدا سالم و سرحال شدم رفتم سراغ باورهای ثروت چون وقتی سالم و سلامت باشی میتونی تمرکز بذاری رو درامد و لذتهای بیشتر زندگی
فایلهای استاد تو گوگل درمورد سلامتی سرچ کن و گوش بده بهشون هر روز هرلحظه
و داخل بخش عقل کل بشین کامنتهای بچه هارو درمورد باورهای سلامتی بخون با خوندن کامنتها کلی حس خوب بدست میاری و این احساس خوب باعث سلامتیت میشه
از خدا برات ارامش و سلامتی بینهایت میخوام
درضمن مهم نیست چ نوع بیماری دارین مهم اینه به راحتی یاقدرت ذهنت میتونی درمانش کنی نیاز به هیچ قرصو دارویی نیست
راستی من هرچی قرص داخل اتاقمو خونمون داشتم انداختم بیرون گفتم نیاز بع هیچ مواد شیمایی ندارم من کاملا طبیعی و خود به خود به لطف خدا درمان میشم اینکارو با ایمان و باور قلبی انجام دادم نه ترس که نکنه بندازم دور باز بیمار بشم نکنه قرصمو ول کنم باز بدتر بشم
و ممنون میشم چند مدت دیگه از حال خوبت بهم بگی و با کلی شورو هیجان درمورد اینکه سالمو سلامت شدی واسم کامنت بذاری و من لذت ببرم و ایمانم قویتر بشه
راستیییی از امروز با خودت عهد ببند به هیییییییچ وجه درمورد بیماریت به هیچ ادمی توضیح ندی
دنبال جلب توجه نباش
دنبال اینکه بقیه برات دلسوزی کنن نباش
اینا ناخوداگاه رخ میده بخاطر باورهای کمبود اعتماد بنفس و عزت نفسمون
موفق باشی عزیزم خدانگهدار
سلام الهه عزیزم، ممنون از توضیحاتی که دادی، متاسفانه من مدت زیادی تمرکزم روی بیماریم بود تا سلامتیم، انگار پذیرفته بودم که دیگه خوب نمیشم و میدونم که اشتباه فکر کردم. حتما راهکارهایی که گفتی انجام میدم و نتیجه رو هم برات کامنت میکنم. خیلی سپاسکذارم از وقتی که گذاشتی، امیدوارم همیشه سلامت و پر از حسهای خوب باشی.
ب نام خدای مهربان وهدایتگرم ! سلام ب روی ماه استاد خوشتیپم ومریم دوس داشتنی ام وسلام ب دوستای گلم دراین سایت بی نظیر! استاد اولا چقدر خوشحال شدم روی ماهتونو دوباره دیدم و دوباره بافایل جدید اومدید مارو خوشحال کردید بی نهایت ازتون سپاسگزارم! واما باورهای محدود کننده من زیاده سعی میکنم چندتایی بنویسم تا هم خودم آگاهتر شم همه بقیه استفاده کنن استاجاانم باور اول درمورد چشم زخم ک مهمونی میرفتم یا کسی تعریف میکرد ازمن سریع میومدم خونه اسفند دودمیکردم ک کسی منو چشم نزنه اگ اسفند دود نمیکردم سردرد میگرفتم این ی باور غلطی بود از قدیم بوده و اطرافیان هنوز این باور غلط دارن وخدارو شکر این باور غلط سالهاس گداشتم کنار! باور غلط بعدی ، دعا کردن بود هرمشکلی پیش میومد سریع میرفتم سراغ دعا نویس مثلا دعای رزق روزی دعا برای چشم زخم دعا برای مهرمحبت وووبااینکه میدونستم دعا کاری نمیکنه باز میرفتم سمتش و چقدر من هزینه کردم این دعا جواب نداد وچقدر خودموگول زدم خداروشکر این باور غلط هم گداشتم کنار، باورغلط بعدی درمورد گروه خونی از ی بنده خدایی ک تحصیل کرده هم هست واز خویشاوندان نزدیکم هست شنیدم ک میگفت گروه خونی A همیشه مستعد بیماری وکسایی ک این گروه خونی دارن بیشتر ازبقیه گروه خونی ها درمرض بیماری قرار دارن زودتر بیمار میشوند همین فردی ک ابن حرف ب من میزد خودش دائم ب خاطر همین باور غلط همیشه مریض بود این حرف تا مدتها تو ذهنم بود ومن ی مدت کوتاه این حرف توذهنم قبول کردم ومدتها پی درپی بیمار میشدم تااینکه این باورهم ب لطف الله شکستم ، باور غلط بعدی درمورد گواهینامه بود اینکه یکی از چشام ضعف بینایی داره و همیشه توباورام بود ک من نمیتونم با این چشم ضعیف گواهینامه بگیرم وخلاصه یسری فکرای محدود کننده توذهنم بود سالها اقدام نکردم درسن 38 سالگی تونستم ب این باور غلط غلبه کنم و برای بار اول امتحان قبول شدم گواهینامه رو براحتی گرفتم منیکه سالها برای خودم هیولا ساخته بودم تونستم این کار رو هم ب راحتی انجام بدم … باورهای قدرتمندکننده .! مسئله ادامه تحصیل و دانشگاه رفتن من بود باوجود مخالفت اطرافیان واینکه سنت بالاس نمیتونی بشین خونه بچه داری کن فلان بهمان من مصممتر میشدم والگوهایی دیدم ک در سن 50 وحتی 60 سالگی دارن ادامه تحصیل میدن و از دوم دبیرستان شروع کردم دانشگاه رفتم وتاکارشناسی پیش رفتم خداروشکر تونستم باوجود همه سختیا این مرحله روهم پشت سر بزارم ازاونجایی ک رشته ام تربیت بدنی بود ومن 34 سال داشتم بعضی از ورزشها مثل ژیمناستیک میگفتن نمیتونی سخته حرکات انجام بدی ولی ذهنم میگفت بدن من میتونه یکم باخودم صحبت میکردم یعنی همه چیو مسپردم دس خدا حرکات ژیمناستیک عالی بدون کم کاستی انجام مدادم هم دانشگاهیام باوجود سن کم نمیتونستن بعضی حرکات بزنن من براشون الگو شده بودم میگفتن خانوم شریفی وقتی تونسته ماهم میتونیم این مسئله باعث شد اعتمادب نفسم چقدربالا بره چقدر موفق تربشم ، باور قدرتمند کننده بعدی گرفتن گواهینامه با ی بار امتحان دادن همه میگفتن محال با ی بار امتحان دادن قبول شی مخصوصا مربی بهم میگفت توک استرس داری صددرصد چندبار میفتی من ازچندنفر ک برای باراول قبول شده بودم سوال کردم حرف مشترک اونا این بود ک باید تمرین کنی واسترس نداشته باشی من ی هفته تمرین کردم وسعی کردم ریلکس باشم روز امتحان وقتی نوبتم شد گفتم خدا خودمو سپردم ب تو رفتم پشت فرمان چنان آرامشی داشتم و چنان ریلکس رانندگی کردم ک خودمم باورم نمیشد فقط صدای سرهنگ میشنیدم ک میگفت برو تواین کوچه دوبل بگیر درضمن همه میگفتن سرهنگ خیلی سخت گیره همه رو میندازه ولی من وقتی پشت فرمون بودم آرام بودم بااطمینان کامل بدون اینکه حس کنم کسی پیشمه و دستور میده میروندم وخداروشکر با باراول قبول شدم ، این گرفتن گواهینامه هم باور محدودکننده برام داشت هم قدرتمند کننده ک براتون عرض کردم ب همین چندمورد بسنده میکنم امیدوارم تاثیر گدار بوده باشه استاد جااانم بی نهایت ازتون ممنونم بابت این آگاهیهایی ک بهمون میدید دوستتون دارم ..
سلام و درود فراوان خدمت شما استاد گرانقدر و عالی و همه دوستان
موضوع فایل چه چیز را باور کرده ای؟
اولا که استاد عزیزم واقعا ازتون تشکر میکنم بابت این فایل عالی و پرمحتوا دوما اینکه بازم تشکر میکنم بابت داشتن الگویی مثل شما که هروقت کم میارم و ذهنم نجوا میکنه بهش میگم اگه استاد عباسمنش از اون جایگاه تونسته تو هم میتونی عزیزم پس نگران نباش و تکامل ت را طی کن و تسلیم خداوند شو
خدایا من تسلیمتم خودت همه مونو هدایت کن
استاد باور خوبی که من همیشه توی ذهنم دارم اینکه من ژنتیک خیلی خوبی توی ورزش بدنسازی دارم و واقعا هم همینطور و عاشق این ورزش هستم جوری که میتونم ساعت ها ورزش کنم وهیچی نمیفهمم از گرسنگی و تشنگی فقط وقتی که ورزشم تموم میشه از میزان خستگیم میتونم درک کنم که چقدر تمرین سنگینی داشتم،
همیشه هم خانواده و دوستان بهم گفتن که تو استعداد عالی داری توی این ورزش یه وقتایی که از این ورزش دور شدم وبدنم افت کرده و دوباره تمریناتم رو شروع کردم زود همه میفهمن بهم میگن که ورزش رو معلومه شروع کردی چون زود بدنم رو فرم میاد، خلاصه از بچگی همه بهم میگفتن و این باور در من خیلی قوی که استعداد ذاتی خوبی توی این ورزش دارم و به خاطر این علاقه ام اقدام برای گرفتن مربیگری درجه 3 بدنسازی هم کرده ام که یک ایده الهامی بود و منتظرم که کلاسها شروع بشه البته سالهای قبل هم این اقدام رو کردم که وسطاش به دلایل مختلفی ولش کردم و به خاطر رد شدن توی دوره تئوری بیخیالش شدم ولی میخوام که دوباره شروع کنم و تعهد دادم به خودم،
من حتی توی تمرین آگهی بازرگانی که انجام میدم اولین ویژگی مثبت خودم رو استعداد در ورزش بدنسازی معرفی میکنم و استعداد در حرکت بارفیکس و اسکوات،
باور مخربی که خیلی وقته دارم باهاش دست و پنجه نرم میکنم و البته الان خیلی بهتر از قبل هستش
اینه که اگه تخصص خاصی در زمینه ای نداری پس درامد خیلی خوبی هم نمیتونی داشته باشی ،این باور زمانی در من شکل گرفت که خیلی از ورودی های ذهنم از بچگی توسط خانواده و دوستان این بود که اگه درس نخونی هیچی نمیشی و آدم موفقی نمیشی در صورتی که خیلی ها هستن که سواد خاصی ندارن و خیلی ثروتمند و موفق هستند که نمونه ش رو میشه استاد عباسمنش معرفی کرد یا بنگاه های املاک که خیلی کار راحتی دارن و سواد خاصی نمیخواد با جوش دادن معامله و خرید فروش در آمد بالایی دارند اینم بگم که با کمرنگ شدن این باور در ذهن من شرایط مالی من کلی تغییر کرده ولی هنوز جای کار داره،
یا اینکه قبلا این باور رو داشتم که اگه درامد بالایی نداشته باشی نمیتونی پس انداز کنی و هزینه ها بالاست و به خاطر این باور همیشه وسط ماه نشده پول من تمام میشد و هزیه های غیر مترقبه هم که نگم براتون از کجاها میومد
با تغییر این باور من تونستم کلی پس انداز داشته باشم و دیگه پولام تموم نمیشد و اینو هم مدیون دوره دوازده قدم استاد هستم که مدیریت پول و دوست شدن با پول رو به من یاد داد البته این آگاهی قبل از دوره انگار توسط خود خدا به من داده شده بود و داشتم ناخودآگاه این کارهارو انجام میدادم و حرف های استاد مهرتایید بود به درست بودنش و ایمان منو بیشتر کرد،
استاد عزیز من لایکتون رو میخوام بابت این کامنت
دوستان عزیزم دوستتون دارم در پناه خدا باشید
به نام رب العالمین
سلام و ارادت خدمت شما استاد بزرگوارم،مریم بانوی گل و همینطور همه عزیزانم در سایت.
ماشاالله به اندام زیبای استادم، فتبارک الله احسن الخالقین برای این بهشت چشم نواز که هر روز انگار زیباتر میشه و الهی شکر برای مهمون شدن در این بزم 46 دقیقه ای.
که البته چون چندین بار این فایل رو گوش دادم 46 دقیقه ضرب در عدد دیگه ای شد و مهمونی خیلی برام پربارتر شد.
تک به تک جملات و مفاهیم ارزشمند این فایل به عمق جانم نشست و خیلی قوانینی که انگار فراموشم شده دوباره جون گرفت و اومد در صدر اولویت های زندگیم.
اصلا دلیل بعضی مسائل برام واضح شد و یه قطار لامپ تو ذهنم مثل دومینو روشن شدن.
الان تو ذهنم با شفافیت پدیدار شده که چرا دچار بی هدفی میشم. چرا نمی دونم چی می خوام.
چون در اکثر موارد باورهای درستی ندارم. چون اصلا کنکاش نکردم که باورهای فعلی خودم رو بشناسم. به همین خاطر موانع ذهنیم رو تشخیص نمیدم که بخوام رفعشون بکنم.
مثل فرد نابینایی که اصلا نمیدونه نابیناست. یادش رفته وقتی نوزاد یا کودک نوپایی بوده بینا بوده. به مرور انقدر آروم آروم بینایی و بصیرتش رو از دست داده که متوجه این تغییر نشده. پس اصلا فرق بین بینایی و نابینایی رو نمی دونه.
پس چطور میتونه پا بگذاره تو دنیای بینندگان؟ در صورتیکه اصلا نمیدونه همچین آپشنی هم وجود داره؟
من یادم رفته خلاقیت داشتن خاصیت ذاتی یک انسانه و منم از بچگی تا حتی بزرگسالیم خیلی جاها خلاقیت به خرج دادم. پس چرا باورم شده آدم خلاقی نیستم و به روتین بودن عادت کردم؟
وقتی دلیل رو جویا شدم که از خودم پرسیدم:
1-من چه جور زندگی رو می پسندم؟
2-من چه جور شغلی رو می پسندم؟
3- من چه میزان درآمدی رو از دنیا طلب می کنم؟
4-برای این درآمد که دلم میخواد افزاینده هم باشه نیاز به چه افکار و باورهایی دارم؟
دقیقا به اینجای این زنجیره سوالات که رسیدم این فایل استاد مثل یک مائده آسمانی از راه ریید و بهم گفت سعیده خانم برای اون سبک زندگی و کار و درآمدی که مد نظر داری نیاز به خلاقیت داری؟ در کنار تعهد و استعدادی که خودت میدونی داری باید بتونی نگاه خلاقانه داشته باشی تا متفاوت و جذاب عمل کنی.
بعد انگار که با صورت بخورم تو دیوار ذهنم هی با صدای بلند تکرار می کرد تو خلاق نیستی، تو آدم روتین پسندی هستی، مغز تو با مغز فلانی فرق داره، تو اینجوری خلق شدی و از همینی که هستی یه چیزی دربیار
اما هی بیشتر و بیشتر که فایلهای مختلف استاد و از جمله همین فایل رو گوش دادم دیدم نقطه تاریک ذهنم اینجاست که ما می تونیم باورسازی کنیم و من چرا اصلا این نکته رو فراموش کرده بودم؟
نکته فوق العاده حیاتی که باید بشینم عین جریمه مدرسه روزی 100 بار از روش بنویسم اینه که: اگر خواسته ای دارم ولی باور هم جهت با اون خواسته رو ندارم، مهم نیست چقدر براش اشتیاق دارم، من محکومم به اینکه بهش نرسم
اصلا شرط رسیدن به هر خواسته ای، که قبلا بهش می گفتیم آرزو، اما حالا یاد گرفتیم که بگیم خواسته یا هدف، اینه که:
1-ذهنمون رو باورشکافی کنیم تا بفهمیم توش چه خبره
2- بشینیم فکر کنیم و بسنجیم که کدوماش قدرتمند کننده و کدوماش تضعیف کننده است؟
3-مغز که لیوان نیست که کجش کنم باورهای بدش بریزه بیرون، باید آروم آروم انقدر آب تمیز توش بریزم تا افکار و آبهای گل آلود خودش جایی برای موندن و فرصتی برای ابراز نداشته باشن و لاجرم آب پاک توی ظرف ذهنم باقی بمونه، پس هر روز و هر ساعت و در هر رخداد ذهنی باورهای صحیح رو تکرار کنم.
4-به نظر من از همه مهمتر، بر طبق اون باورهای صحیح عمل کنم. نه فقط تو ذهنم به عنوان یه فانتزی آکبند نگهش دارم.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
مثلا همین الان من تو مطب یه دکتر زنان جدید که اولین باره اومدم پیشش منتظر نشستم تا نوبتم شه. دکتر قبلیم خیلی سعی می کرد به من استرس بده و منو بترسونه که اتفاقی برام نیفته. می گفت اصلا سرکار نرو، رانندگی نکن، فعالیت نکن. فقط بخور و بخواب تا زایمان کنی.
منم دیدم حالم خوبه و توان جسمیم با نشستن مطلق توی خونه کم و کمتر میشه، بنابراین تصمیم گرفتم از خونه تا مطب رو رانندگی کنم بجای اینکه اسنپ بگیرم.
همسرم گفت چرا؟ گفتم چون نمی تونم با ترس زندگی کنم. از هرچی بترسی حتما به سرت میاد.
یادم میاد تو سریال سفر به دور امریکا خانمهای بارداری رو دیدم که ایستاده روی قایق با تعادل و آرامش کامل داشتن تفریح می کردن. مگه اونا بچه شون واسشون مهم نبود؟ مگه اونها سلامتی خودشون واسشون مهم نبود؟
پس دست به عمل زدم و هم یک سفر دو روزه شمال رفتم با خانواده ام. هم گهگاهی رانندگی می کنم. هم با دخترم بازی های فیزیکی و ورزش می کنم تو خونه.
چون معتقدم خدایی که از اول بدن سالمی به من داده این توانایی رو در من قرار داده که دوران بارداری بی خطر و کاملا نرمالی هم داشته باشم که توش نه تنها آسیبی نمی بینم بلکه در هاله ای از حفاظت خاص خدا هستم، نه تنها در بارداری بلکه تا آخر عمر
این باور قدرتمند کننده در دوران بارداری اولم خیلی بهم کمک کرد ولی سر این دومی تضعیف شده بود، که با این تلنگر از طرف استاد حقگوی قشنگم تقویتش کردم.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
یه مثال دیگه در مورد باورسازی در جهت قدرتمندتر شدن همون خلاقیته که داشتم بالاتر در موردش می گفتم.
من با شنیدن این فایل سعی کردم به خاطر بیارم که کجاها خلاقیت به خرج دادم که باعث رشدم و متفاوت شدنم شده. البته دیدن ترانه 5 ساله عزیزم و خلاقیت هاش خیلی داره بهم کمک میکنه طوری که گهگاهی شاخ درمیارم که ای بچه جون تو چطور تونستی این مدلی نقاشی بکشی، یا این مسئله رو از این زاویه ببینی که من نتونستم ببینم، یا مثلا با فلان وسیله بازی بسازی برای خودت که به ذهن من نرسید.
خوب دیدن این بچه به من یادآوری کرد منم یه زمانی مثل دختر خودم ذهن آزاد و بی قیدی داشتم که به اندازه یک عمر مجال داشت خلاقیتش رشد کنه، اما محیط و به خصوص سیستم آموزشی خلاقیت رو در ماها روز به روز کمرنگتر کرد.
من همون آدم زمان تولدم هستم و مغزم همون مغز کاملا خلاق و سالم زمان تشکیلش هست، پس من می تونم برگردم به همون حالت قبل و دوباره آتیش خلاقیت رو روشن کنم. باید فقط باور کنم که میشه برگشت. میشه چون خیلیها انجامش دادن و من از هیچکس ضعیفتر نیستم. میشه چون همه بچه ها اینطوری به دنیا میان، از جمله نمونه جلوی چشمم : ترانه گلم
این باور رو دارم هر روز با خودم تکرار می کنم و مطمئنم جوابهای بسیاری به سوالاتم داده میشه. بر اساس موقعیت و امکاناتم در هر لحظه.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
باور قدرتمند کننده ای که همیشه بهم کمک کرده اینه که من فرد بسیار دقیق و ریزبین و باهوشی هستم. هیچ شکی ندارم که جزییات رو به دقت رعایت می کنم و این باعث شده در اکثر مواقع در کارهام کم خطا عمل کنم. کارهایی که نیاز به رعایت اصول مشخص و دقیق داره. کارهایی که نیاز به حوصله فراوان و وقت گذاشتن طولانی داره.
نمونه خیلی ساده و کوچیکش باز کردن گره های کور. من استاد باز کردم هر گرهی هستم که کسی نمیتونه بازشون کنه.
من استاد پیدا کردن خطای یک سیستم هستم چون می تونم بشینم ساعتها همه موارد چک کنم تا خطاش رو پیدا کنم.
من استاد ظریفکاری هستم و اصلا نه تنها حوصله ام سر نمیره بلکه برام ورزش مغزی هم محسوب میشه.
من خیلی دقت می کنم که صحیح تایپ کنم. چون برام مهمه غلط املایی نداشته باشم.
من استاد تشخیص لهجه های مختلف افرادی هستم که سعی می کنن فارسی صحبت کنن ولی خیلی خفیف لهجه دارن.
پس من در هر کار یا فعالیت شغلی یا اجتماعی که وارد بشم میتونم بسیار کم خطا عمل کنم و این خیلی جاها ویژگی مناسبی هست
این باور صحیح میتونه جایگزین اون باور غلطی بشه که ته ذهنم داره ترس ایجاد میکنه که اگه به یک کشور دیگه مهاجرت کردی مهارت خاصی نداری که باهاش پول بسازی، می خوای بری بگی یه ارشد فیزیک دارم و چندسال تدریس کردم اونا هم میگن سنت زیاد شده کار گیرت نمیاد. میخوای بری چکار کنی اونجا؟
حالا جوابم به ذهنم اینه: من الان نمی دونم از چه راهی، ولی وقتی رفتم چون مطمئنم دقت و یادگیری سریع من به درد خیلی کارها میخوره، حتما جاهای بسیار عالی یا ایده های خیلی ارزشمندی برای کار کردن هست که بتونم باهاش درآمد و رشد داشته باشم. چون من از اعماق وجودم اعتقاد دارم که من همه چیز رو خیلی زود یاد می گیرم. چون من خیلی باهوشم.*
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
دلم نمیاد نوشتنم رو تموم کنم چون ذهنم در یک جریان شارش افکار قدرتمندکننده قرار گرفته و حیفه که قطع بشه. ممنونم که همچنان دارید کامنت طولانی منو می خونید.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
یکی دیگه از باورهای قدرتمندکننده ای که جدیدا در خودم تشخیص دادم اینه که من ترسی از مریضی و پیری ندارم. همیشه تصورم از کهنسالی خودم اینه که اصلا سن و سالم در چهره و اندامم مشخص نیست و بدن خیلی قوی و سالمی خواهم داشت همونطور که الان بهم نمیاد 40 ساله باشم.
و این باور قوی بهم کمک کرده که هیچگونه بیماری و ضعف خاصی نداشته باشم.الهی شکر.
هرچند مطمئنم اگر دوره قانون سلامتی استاد رو تهیه و طبق اون عمل کنم خیلی خیلی بهتر از این هم میشم.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
امروز که دوباره فایل رو گوش دادم ناخودآگاه این هینت رو گرفتم که چطوره که زندگی زناشویی من اینقدر آروم و عالیه؟ چی تو فکر من می گذشته و الانم جریان داره که من در کنار همسر و فرزندم اینقدر راحتم. رابطه مون خیلی محترمانه است، با هم در خیلی خیلی از موارد هماهنگیم؟
اما مثلا خواهرم خیلی سختیها در زندگیش تجربه کرده و همچنان در تقلاست که موارد زیادی رو درست کنه
هنوز نتیجه قطعی و جواب واضحی پیدا نکردم ولی فعلا اینو می دونم که من ترسهایی رو که از بچگی خواهرم به عنوان فرزند اول داشته، هیچوقت نداشتم. من از اول استرسی نبودم ولی اون بود. من اتفاقات بد آینده رو پیش بینی نمی کردم ولی اون همیشه ذهنش درگیر بود که اگر فلان شد چکار کنم، اگر بهمان شد چی بگم؟
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
دیگه نوبتم شد باید برم پیش دکتر.
ممنونم استاد که با این فایل ارزشمند و کامل اینهمه گره از ذهن من باز کردید.
مهرآفرین پاک را یاد باد
سلام به استاد نازنینم به استاد عباسمنش و همچنین سلام به نازنین استادم،استاد شایسته،
و سلام به شما دوست عزیزی که به مهر این کامنت را میخوانید.
چه موضوعی را باور کردهایی؟؟
ابتدا همچون برخی ستارههای درخشان کهکشان عباسمنش.کام از کلام الله مجید،نشانهایی خواستم که این آیه آمد:
سوره مائده،آیه108
ذلک ادنی ان یاتوابالشهاده علی وجهها او یخافوا ان ترد ایمان بعد ایمانهم واتقوالله واسمعوا و الله لایهدی القوم الفاسفین
اینگونه که بیان شد نزدیکتر به آن است که شهادت را بر وجه خود ادا کنند یا از اینکه باز قسم را اوصیاء بر ورثه رد کنند،بیمناک باشند، واز خدا بترسید و سخن حق را بشنوید و مردم بدکار را هدایت نخواهد کرد.
——————————————————————
ابتدا لازم است که تحسینگر زیباییهای پارادایس باشم. و تشکر صمیمانهام را از دو استاد عزیزم بابت تهیه و به اشتراک گذاری این فایل عالی بنمایم سپس به نکات بسیار مهم و ارزنده به زعم خودم اشاره نمایم:
1_ آن چیزی که پذیرفتی،برایت اتفاق میافتد
2_وقتی شروع میکنی به تغییر باورها یواش یواش خدا، کیهان و جهان اتفاقات و ایدههایی را پیش رویت میگذارد که تایید کند باورهایت را!!!
3_ باور قدرتمند کننده بساز!!!
4_با توجه به قدرت باور باید بنشینیم و ببینیم چه باورهای محدود کنندهای داریم که باید آنها را به باور قدرتمند کننده تبدیل نماییم!!!
5_به ورودیهای مغزت نگاه بکن،اگر باوری قدرتمند کننده باشند هرچند نادرست ؛ ولی قبولش کن،و اگر باوری محدود کننده است هر چند درست ؛ آن را نپذیر!!!
——————————————————————
الف) چه باور قدرتمند کنندهایی داری؟
همانطوری که میدانید بنده دبیر بازنشستهام که علاوه بر ایجاد سایت آموزش ریاضیات به صورت حضوری نیز مشغول به تدریس میباشم!!
خرداد ماه امسال (1403) بنا شد سه درس از امتحانات نهایی نهم به صورت کشوری برگزار گردد.
دانش آموزان بنده که همگی در مدارس غیر دولتی و دولتی ساوه درس میخواندند و در کلاسهای خصوصی بنده نیز آموزش میبینند به اتفاق گفتند که دبیرانشان فرمودهاند که چون امسال قراره امتحان به صورت کشوری برگزار شود پس سطح سوالات آسانتر خواهد بود؛زیرا ما در سرتاسر ایران دانش آموزان زیادی داریم که در مناطق محروم و کمتر توسعه یافته درس میخوانند پس باید سطح سوالات مطابق شرایط آنها آسانتر باشد.
چون از چندین مدرسه دانش آموزان مختلف عین این مطلب را فرمایش کردند، بنده متوجه شدم که این باور غلط به صورت همه گیر در سطح مدارس شهرستان توسط همکارانم منتشر گردیده و من با دلیل و برهان به تک تک شاگردانم قبولاندم که این باور نه تنها درست نیست بلکه 100٪ غلط بوده و گول این باور را نخورند.!!!
چرا که اگر این باور نادرست را بپذیرند به الطبع از تلاش و کوشش لازم دست کشیده و با غرور
«بلدم بلدم» در سر جلسه امتحان دچار چالش و زحمت زیاد شده و چه بسا قبول نشوند!!!!
در تایید سخنانم اینگونه به آنها گفتم که:
اگر شما تصمیم گیرنده و طراح سوال بودید با توجه به اینکه برای رشتههای حیاتی همچون پزشکی ،مهندسی ،حقوق و….. ما به دانش آموزانی قوی نیاز داریم آیامیآمدید با طرح سوالات راحت شاگردان قوی و زرنگ را فدای دانش آموزان ضعیف کنید؟؟؟
آیا شما نمیخواستید با برگزاری امتحانی سخت کسانی که قوی و زرنگ هستند را به سمت رشتههای پزشکی و مهندسی و حقوق و غیره هدایت کنید؟؟؟
پس گول این حرف و سخنان را نخورید و همچنان با انگیزه ، تلاش و کوشش نمایید همه روزه تمارینی را که مقرر کردهام انجام دهید تا آمادگی به دست آمدهتان حفظ شود چرا که اگر مغرور شوید و بگویید ما همه را بلدیم،امتحان هم که قراره کشوری بیاید پس آسان خواهد بود در نتیجه ما دیگر نیازی نداریم که هر روز بنشینیم و سوالات مختلف حل کنیم ما خود به خود با نمره خیلی خوب قبول خواهیم شد!!!
سخت از این ناحیه ضرر کرده و ضربه خواهید خورد!!!
چقدر عالی که من این گونه آنها را مجاب کردم تا همه روزه یک ساعت ریاضیات کار کنند نتیجهاش این شد که تمام شاگردانم قبول شوند و حتی یک نفر تجدید نداشته باشم!!!
در حالی که در سالهای قبل 100٪قبولی نداشتم و گاهی یک یا دو نفر از کل شاگردانم نمره قبولی کسب نکرده بودند!!!
آمار قبولی امسال من بینظیر بود یعنی 100٪ قبولی!!!
تازه این اتفاق میمون و مبارک در حالی رخ داد که در درس علوم آمار نارضایتی و شکایت بسیار بسیار بالا بود و در درس ریاضی هم که قرار بود
یک نمره بافتدار بیاید ، 5 نمره بافتدار داده بودند!!!!
و سطح سوالات همانطوری که به شاگردانم عرض کرده بودم آسان نبود!!!
لازم است همین جا این توضیح را بدهم که در سخنانی که به دانش آموزانم عرض کردم این جمله را نیز در پایان میگفتم که:
بچهها؛هر کس که خوب درس بخواند هر سوالی را به آسانی جواب میدهد، این بسته به تلاش شما دارد که امتحان برایتان سخت باشد یا آسان!!!
در این خاطره بنده سعی کردم با باورسازی درست شاگردانم را به سمت و سوی پیروزی و موفقیت و سربلندی هدایت نمایم . به لطف الله عالی شد و نتیجه درخور و خیره کنندهاش هم عاید گردید.
ب) چه باور محدود کنندهای را پذیرفتهای که علیه شما کار میکند؟
در اینجا خوب است این گونه بگویم که هر باور محدود کنندهای که پیدا میکنم را سعی میکنم با باوری قدرتمند کننده اصلاح و جایگزین نمایم
مثلاً: حدود چند ماهی هست که فرزند دومم بهم گفت: بابا چرا از سوپر شیر کیسهای میخری؟
چرا شیر داخل بطری نمیخری؟من شیر داخل بطری را دوست دارم!!!
آن موقع پاسخ دادم که، بابا ، شیر کیسهای با شیر داخل بطری یکسان است. منتها به دلیل بستهبندیاش شیر کیسهای حدود 10 هزار تومان ارزانتر است!!!
و من هم شیر کیسهایی را چون ارزانتر است میخرم!!! دخترم گفت مگر ما فقیریم؟؟؟
من که کمی جا خوردم سعی کردم باورهایم را شخم بزنم و پذیرفتم که من باور دارم که فقیرم!!!!
و این اشتباه است!!! و از خداوند کمک خواستم تا کمکم کند که همیشه شیر درون بطری بخرم و هیچ وقت هم کم نیاورم!!!
جالب است که عرض کنم الان چند ماهی هست که من هر دو سه روز دو یا سه بطری شیر خریدهام و هیچ موقع هم کم؛ نیاوردهام!!!
مرتبه اول که خریدم، همسرم پرسید: پس چرا شیر گران خریدی؟؟؟گفتم از خدا خواستم که کمکم کند تا به خاطر فرزندم که اینها را دوست دارد همیشه از این مدل شیر خریداری کنم و الحمدالله که الان ماهها از آن جریان میگذرد من هفتهای حدود 5_6 بطری شیر خرید کردهام و هیچ وقت هم کم نیاوردم!!!
یا مثال دیگری از باور محدود کننده که به باور قدرتمند کننده تبدیلش کردهام.!!!
من با اینکه اتومبیل کولردار دارم ا این وجود سعی میکردم کمتر از کولر استفاده کرده و بیشتر پنجره را پایین بیاورم تا اینکه همین چند روز پیش به خودم گفتم این باور محدود کننده است و من باید همیشه با کولر روشن رانندگی کنم و حتماً در هزینه سوخت کم نخواهم آورد و جالب است که اعتراف کنم از آن موقع به بعد همیشه در همه وقت لذت کولر را چشیدهام و در هزینه سوخت هم کم نیاوردهام!!!
پس در پایان دوباره این جمله کلیدی استاد را آورده تا زینت بخش پایانی این نوشتار گردد:
به ورودیهای مغزت نگاه بکن؛اگر باوری قدرتمند کننده باشد هر چند نادرست ولی قبولش کن و اگر باوری محدود کننده است هرچند درست آن را نپذیر!!!.
برایتان از خداوند مهربان شادی، سلامتی ،خوشبختی، ثروت و سعادت در دنیا و آخرت خواستارم و به دستان مهربانش میسپارمتان خدانگهدار.
به نام خدا
سلام آقا معلم عزیز
تشکر میکنم از شما گل کلام استاد رو درآوردی
به ورودی های مغزت نگاه کن اگر باوری قدرتمند کننده باشد هرچند نادرست قبولش کن و اگر باوری محدود کننده است هر چند درست آن را نپذیر
یه سوال برام پیش اومد فرزند کلاس نهمی ندارم،سوال بافت دار چیه
پیشاپیش از پاسخگویی شما سپاسگزارم
سلام به شما ژیلا خانم موسوی،
خواهر عزیز و ارزشمندم،وقت شما بخیر،خواهش میکنم و ممنونم از ابراز لطف و محبت تان.در مورد سوالات بافتدار که اخیرا مطرح شده،عرض کنم که به منظور نشان دادن اهمیت ریاضی در زندگی سوالاتی طرح میگردد که همراه با داستان بوده و یک گره یا نکتهی ظریفی در دل خود پنهان دارد.چون این نوع سوالات جدید طرح شده غالبا سخت فهمیده شده و لاجرم پاسخ آن نیز راحت بدست نمیآید.
در پایان برایتان از خداوند مهربان شادی،سلامتی،خوشبختی،ثروت و سعادت در دنیا و آخرت خواستارم و به خدای مهربان میسپارمتان.خدانگهدار.
سلام به استاد عزیز و قشنگ خودم
سلام به خانم شایسته عزیزم
ماشااله به این همه زیبایی این همه ارامش سرسبزی و خیلی خیلی نعمتهایی که میبینم از ته دل ذوق میکنم
استاد مهربون و دلسوزم اول بگم خیلی خیلی دوستتون دارم و اینکه ابتدا از باوری بگم که خوبه
خانواده پدری من چهره شون نسبت به سنشون خیلی جوونتره مادرم و خاله ام هم همینطور و اینکه شکر خدا عمر طولانی دارند مثلا خاله من 80 سالشه و هنوز کار کشاورزی میکنه
منم اینهارو باور کردم و الان 43 سالم هست و دخترم 18 سالشه
هیچکس چه اطرافیان و چه غریبه ها باورشون نمیشه و میگن بیشتر از 34 نمیخوره باشی و وقتی با دخترم بیرونم مثلا مغازه و صدام میکنه مامان اونا تعجب میکنن و میگن مگه چندسالته دخترت بزرگه بیشتر فکر میکنن خواهریم
البته این باور تو پیشرفت به من کمکی نمیکنه فقط خواستم از قدرتش بگم و اینکه من همیشه میگم بیشتر از 90 سال عمر میکنم و تا لحظه آخر سالم و سلامت و زیبا خواهم ماند
ولی استاد خوبم امان از باورهای مخرب که مغزمو داغون کرده
در مورد ثروت که قبلا اصلا میترسیدم از خدا بخوام چون میگفتم ثروت بیاد در کنارش سرطان میاد
بعد که متاهل و بچه دار شدم بدتر شد میترسیدم پولدار بشم بلایی سر بچه هام بیاد
الان هم هنوز ته ذهنن خیلی نجواهای شیطانی هست
_پولدار بشم چشم میخورم
_دیگه همه انتظار دارن پول بدم بهشون
اگر وَن کمپر بخرم هر کی بخواد بره مسافرت میاد ون منو بگیره
ماشین مدل بالا بگیرم هر روز یه نفر سوئیچ میخواد
باغ بخرم همه میخوان کلید بگیرن بریزن تو باغ
هر کی بیاد خواستگاری دخترهام بخاطر پولمونه
دامادهای مفت خور نصیبم میشه
دخترهام تن پرور بار میان و پول دراوردن و یاد نمیگیرن
شوهرم ذهن فقیر داره و ثروت تو زندگیم نمیاد
من زحمت بکشم پول دربیارم شوهرم استفاده کنه و قیافه بگیره
و خلاصه استاد باورهایی که ترمز های شدیدی بوجود آورده
من روانشناسی ثروت رو خریدم و امیدوارم بتونم با کمک خداوند و راهنماییهای شما افکارمو درست کنم
در مورد سلامتی افکارم خیلی بهتر شده ولی در مورد روابط و ثروت خیلی ضعیفم
خدارو هزاران بار شاکرم که با شما آشنا شدم
خداوند به شما و مریم خانم مهربان سلامتی طول عمر عزت و سربلندی بیشتروبیشتر عنایت کنه انشااله
با سلام خدمت استاد عزیز و خانوم شایسته مهربان و همه دوستان گرامی.
چه چیزهایی رو پذیرفتی (باور کردی) که داره بهت ضربه میزنه؟
در زمینه مالی من پذیرفته بودم که فقط و فقط از طریق تخصص و مهارتی که دارم میتونم و (باید) پول بسازم و یا خرج زندگیمو در بیارم!
این باوره بشدت محدود کننده و نابود کننده ای بود که چندین ساله بصورت ناخود آگاه من داشتم،ولی به لطف و هدایت خدای مهربانم بعداز حدودا سه تا شیش ماه استفاده از فایل های رایگان استاد عباسمنش عزیز بصورت تکرار وار مخصوصا بخش باورهای توحیدی به لطف خدا من هدایت شدم به کسب درامد از کاری که اصلا به تخصص و مهارت های من ربطی نداشت! بچه ها بخدا فقط روی باور های توحیدی وقت گذاشتم و خداوندم بصورت کاملا هدایتی روزی من رو چندین برار قبل بهم داد از راحترین و اسان ترین شیوه ممکن! من فقط روی باور های توحیدی ام کار کردم…. (وقت گذاشتم)که همین کار کردن روی باور های توحیدی هم بازم بصورت هدایتی بود!
من که قبل از کار کردن روی خودم و باور های توحیدیم در امد ماهیانه ام شاید حدود 3 تا 5 میلیون بود!
تازه با کلی زور زدن و سختی کشیدن. ولی خداشاهده توی این 3 ماه و نیم به لطف خدا من از اسان ترین راه ها هدایت شدم و درامدی بیش از 80 میلیون تومان به لطف الله مهربان به دست آوردم.
دوستان من باور کرده بودم که حتما باید از طریق تخصص و مهارتی که دارم پول بسازم،یعنی در اصل پذیرفته بودم که همینه و هیچ راهی بجز این نیست! ولی وقتی روی باورها کار کردم و دستان خداوند رو باز گذاشتم(تسلییییم شدم) خداوند هدایتم کرد که به آسانی و لذت فراوان درامدی بسازم که چندین برابر درامد یکی دوسال گذشته ام بود.
بنظره من باید وقت بذاریم برای خداوند! روزی چقدر برای خداوند در زندگیت وقت میذاری؟؟؟
اگه داری به سختی کار میکنی و پول به سختی وارد زندگیت میشه مطمعنا وقتی برای خدا در زندگیت اختصاص ندادی….
چون محاله ما برای خدا وقت بذاریم(با شکر گذاری کردن برای داشته ها،با احساس خوب داشتن،با توجه به نعمت های کوچیک و بزرگی که داریم و….) خداوند معجزاتشو در زندگی ما جاری نکنه….
خدایا سپاس گذارم برای این فایل پر از آگاهی
خدایا سپاس گذارم برای این بهشت روی زمین
خدایا سپاس گذارم برای این بنده های صالح و برکت داده شده
خدایا سپاس گذارم که در مدار دیدن و شنیدن این فایل و این همه زیبایی قرار گرفتم
خدایا سپاس گذارم برای این اسمان ابی و ابر های پنبه ای
خدایا سپاس گذارم برای هدایت هات
خدایا سپاس گذارم برای این استاد با تقوا و آگاه
خدایا سپاس گذارم برای حضورم در این سایت الهی
خدایا سپاس گذارم برای اینکه بهم اجازه شکر گذاری دادی
خدایا سپاس گذارم بهم اجازه خواندن قران رو دادی
خدایا سپاس گذارم که بهم فرصت دیدن زیبایی هاتو دادی
خدایا سپاس گذارم بهم زندگی پر برکت و پر رزق و روزی دادی
خدایا سپاس گذارم برای حال خوب و احساس خوبی که دارم
در پناه الله یکتا شاد باشید و سالم و ثروتمند و با عزت و سربلند در همه جا.
دگرگونم کرد احسان عزیز، بنده ی توحیدی
کامنتت دگرگونم کرد
باریکلا
دقیقا این جمله که گفتی :
” باید وقت بذاریم برای خداوند! روزی چقدر برای خداوند در زندگیت وقت میذاری؟؟؟
اگه داری به سختی کار میکنی و پول به سختی وارد زندگیت میشه مطمعنا وقتی برای خدا در زندگیت اختصاص ندادی….
چون محاله ما برای خدا وقت بذاریم(با شکر گذاری کردن برای داشته ها،با احساس خوب داشتن،با توجه به نعمت های کوچیک و بزرگی که داریم و….) خداوند معجزاتشو در زندگی ما جاری نکنه…. ”
قلبم تندتر زد.
دست گذاشتی روی نقطه ی اصلی.
گوشم زنگ خورد
از ته قلب برات روزهای توحیدی تر رو در مدار ثروت و سلامتی و خوشبختی از خداوند خواستارم
سلام برادر توحیدی
چقدر خوشحال شدم از پیشرفتت
از شجاعتت از توحیدی بودنت خدا رو شکر که باور کردم توحید اصل هست باید روی اصل کار کرد باید روی خداوند حساب کرد چقدر لذت بردم باید برای خداوند وقت بگذاریم
با شکر گذاری با دیدن نعمت ها با دیدن زیبایی ها و تحسین زیبایی ها
خداوند هزار برابر به زندگیت برکت بده خدا رو شکر به آسانی به درآمد عالی رسیدی همه ما می توانیم چون همه یک جور به خداوند دسترسی داریم آفرین تحسینت کردم ایمانت قوی شده درآمدت عالی شده امیدوارم شاهد پبشرفتت باشیم وهمیشه بدرخشی
در پناه خداوند باشید
توسط این فایل ارزشمند یکی از بزرگترین باورهای محدودکننده مو پیدا کردم که اصلا ازش خبر نداشتم اتفاقا حتی یک درصد هم فکر نمیکردم که این کد مخرب اون زیر میرا در حال ران شدن باشه.
خدایا صد هزار مرتبه شکرت
به نام خداوندی که مرا شیفته ی خودش کرد چون منی جز او وجود نداره و او، جز من، کسی و چیزی نیست
استاد قشنگم چقدر شما خوشبختی چقدر در درست ترین جای ممکن قرار گرفتی که این همه آگاهی رو بین این همه دل آگاه ترویج میدی
استاد من همیشه به خودم احسنت میگم که به فضل ربم تونستم در مداری قرار بگیرم که با شما آشنا بشم
مریم شایسته ی عزیز قدر دان شما و این درایتی که در نوشتن متن ها و مقالات و آماده سازی فایل ها داری هستم.
نوش جونتون نقطه ای که ایستادید
باور که زیاده مخصوصا از نوع محدود کننده، اما دلم میخواد که خوباشو اول بگم. اون چیزایی که برای من یه اصل شده و رد خور نداره.
این باورو برای خودم یه اصل کردم که هر مویی که از سر من کنده میشه جاش دوتا مو درمیاد. همیشه میدیدم که بقیه رو این قضیه حساسن و تا احساس میکنن یه کم ریزش مو پیدا کردن سریع شروع میکردن به قرص ویتامین خوردن و از این جور چیزا. اما من از همون اول اینو واسه خودم باور کردم. نتیجه ش هم این میشد که هر وقت که ارایشگاه میرفتم و یا به هر دلیلی کسی موهای منو توی دستش میگرفت میگفت ماشالا مو. یعنی نشد کسی موی ما رو دستش بگیره و نسبت به حجم زیادش واکنش نشون نده. بارها شده حتی احساس کردم نسبت به مواقع دیگه موهام بیشتر به برس چسبیده اما سریع میگم که مو باید کنده بشه که جاش موی کلفت و تازه و سرحال دربیاد. (ای کاش این باورو راجع به پول هم داشتم / استیکر گریه و ضجه)
یا من خودمو خداوندگاره سرچ کردن میدونم یعنی نشده که چیزیو بخوام و نتونم از توی نت پیدا کنم. بقیه هم به من ایمان اوردن و اصولا وقتی دنبال چیزی هستن به من میگن و من دست خالی پیششون برنمیگردم.
ما 45 ساله که هر تاسوعا آش رشته نذری داریم و البته بعد همه گیری این موضوع کمرنگ شده و ابعادش از دو تا دیگ بسیار بزرگ تبدیل به یه قابلمه ی بزرگ شد. مامانم همیشه میگفت این آش حافظ سلامتی بچه هاس. و این حداقل برای من توی خانواده مون یه اصل شده بود که چون مامان این نذرو کرده خانواده ی ما درگیر مریضی نمیشه و جالبه که این موضوع برای من کاملا صدق میکنه.
یکی از دوستانم تعریف میکرد میگفت چندین ساله پیش مامانش توی یه جمعی میگه که سپیده (یعنی دوست من) دنبال کار نمیره بلکه این کاره که همیشه دنبالشه. دوستم اینو از اون روز واسه خودش کرد یه باور و واقعا هم الان این پروژه ش تموم نشده دو تا کار دیگه بهش پیشنهاد میشه.
من راجع به خواب این باورو دارم که من در هر شرایطی و هر زمانی و کلا هر موقع اراده کنم میتونم بخوابم حتی ایستاده و دقیقا هم همینطوره. حتی اگه قهوه هم خورده باشم راحت با یه بشکن میخوابم.
من باور دارم که گوشم فیلتر صدا داره. یعنی چی؟ یعنی اینکه به راحتی میتونم صدای محیطی که توش هستمو حذف کنم. حتی کر کننده ترین صداها رو. همکارم همیشه به من میگه تو چه جوری میتونی وقتی پنجره اتاقت بازه تمرکز کنی ما که 10 متر اونورتریم سرسام میگیریم اما تو انگار نه انگار.
من 34 سالمه ولی درونن خودمو 25 ساله میدونم و کاملا باور کردم. هر کی منو میبینه محاله که غیر از چیزی که باور کردمو بهم بگه راجع به سنم.
من باور دارم که بی نهایت خلاقم. بی نهایت یادگیری سریعی دارم. بی نهایت باهوشم. جهان هم همینو مدام بهم نشون میده . من اعتقاد دارم خیلی خوش استایل و خوش سلیقه ام بارها شده تو خیابون و مراکز تجاری بهم گفتن چقد خوش استایلی یا چقد شما خوش تیپی .
من اعتقاد دارم که اگه 4 صبح از خواب بیدار شم و در همون خواب و بیداری سوالی رو از خدا بپرسم و بخوابم. خدا همون روز جواب واضحی بهم میده.
من اعتقاد دارم که اگه کف هر کدوم از دستام بخاره حتما پول وارد زندگیم میشه
من بارها شده جایی رفتم مثل مغازه و رستوران که بعد رفتن من شلوغ شده. یا یه مغازه برگشتم که یه چیزیو تعویض کنم چون خودش گفت اگه سایز نبود بیار . دوباره که برگشتم گفت دستت خیلی خوب بود کلی مشتری واسم اومد.
احتمالا که چیزای دیگه هم هست و باید بیشتر جستجو کنم
اما بریم سراغ باور محدود کننده.
من تو بحث مالی متوجه شدم این باور مسخره رو دارم که تا کار فیزیکی و ملموس انجام ندی کسی بهت پول نمیده یعنی حتما پول باید بابت انجام کاری وارد زندگیم شه
یا متوجه شدم من نسبت به پول بی تفاوتم. این همون باوریه که اصلا ازش خبر نداشتم. من پول آگاه نیستم. شاید توی کلام بگم که پول میخوام. اما در واقعیت انگارپول داشتن بهم سیخ میزنه و انگار که بدون پول راحت ترم. یعنی پول بود و نبودش خیلی انگار مهم نیس . انگار حالا پول هم نبودش نبود. عاشق پول نیستم . بابت همین تفکرات برام این باور که پول راحت به دست نمیاد خیلی ازار دهنده شده.
توی روابط عاطفی اینو واسه خودم اصل کردم که هر کی رفته بهترش اومده. (واقعا هم همینطوره)
من اینو واسه خودم اصل کردم که اتفاقی که بخواد بیفته، میوفته. نگرانی بی فایده س.
سلام مونای مو قشنگ
عزیزم ممنونم که نوشتی
منم دقیقا همین باور محدود کننده رو دارم که بود و نبود پول خیلی برام مهم نیست همیشه با خودم فکر میکنم من چه یک میلیون داشته باشم چه ده میلیون حالا چه فرقی میکنه،واااای که چه باور بدی
خدایا سپاسگزارتم بابت دوستان بسیار بسیار زیاد و آگاهی که دارم
(إذا سألک عبادی عنّی فإنی قریبٌ) : و هنگامى که بندگان من، از تو درباره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم.
و خدایی که اسمان ها و زمین را مسخر ما کرد ، آنچه ما بین ان است را معلق نگه داشت و به ان فرمان حرکت داد. همین برهان کافی است تا بدانیم او آسانمان میکند بر آسانی ها.
کاری برای این خالق قادر غیر ممکن نیست. اگه قراره به انجام شدن چیزی باشد ، آن می شود .
(أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ ) : تنها به آن میگوید: «موجود باش!»، آن نیز بیدرنگ موجود میشود!
و خدایی که دعاى دعاکننده را، به هنگامى که او را مى خواند، بی درنگ پاسخ مى دهد زیرا او از بالاترین نقطه چیزی را میبیند که ما از این پایین قادر به دیدنش نیستیم.
ژیلای عزیز و دوست داشتنی و پرمهرم
علتِ اون نقطه یِ آبیِ قشنگِ بالایِ پروفایلم
جمله ی اولت خنده رو روی لبام اورد و کلی ذوقتوکردم. از تو بی نهایت سپاسگزارم که به یه لایک بسنده نکردی و برام نوشتی و به اشتراک گذاشتی. من امروز متوجه شدم که علت این بی تفاوتیم در بحث مدار مالیم از باور عدم احساس لیاقتم میاد که خیلی ریشه ای بود و منم نسبت بهش ناآگاه. خدارو شکر که امروز چک و لگد خوردم و فهمیدم که اون زیرلایه چیا داره به سر من میاد.
از خدا برات میخوام که این روزا اون باوریو پیدا کنی که تغییر دادنش زندگیتو روی غلطک بندازه و درهای رحمت یکی پس از دیگری به روت باز بشه.
خدایا نعمت سپاسگذاری رو به من و تمام دل آگاهان این سایت عطا فرما.
خدارو شکر بابت استادم، مریم عزیز و این جولانگاه پاکسازی نفس.
سلام مونا جان
خیلی ازت سپاس گذارم که وقت گذاشتی و این باور رو که داشتن و نداشتن پول زیاد برام مهم نیست رو پیدا کردی واقعا حالا که خوب فکر میکنم میبینم این باور مخرب من هم هست که همون جور که گفتی از باور عدم لیاقت میاد
من تازگیا متوجه شدم وقتی تو سایت در مورد احساس خود ارزشمندی کامنت بچه ها رو می خونم جهان اطراف من نیز تغییر میکنه و یه جورایی داره بهم میگه بیشتر نسبت به این ترمزت کار کن
ممنون که برامون نوشتی در پناه الله شاد و سلامت و ثروتمند باشی
بهنام خداوند مهربان
سلام به همه دوستان و استاد عزیزم و خانم شایسته
من هر بار میام کامنت بنویسم دوست دارم تا فردا بیام فقط از استاد تشکر کنم از دوستان عزیز تشکر کنم از این دانشگاه عشق . سپاسگزارم که خدا مرا هدایت کرد به این مسیر
همه محصولات استاد با ارزش هستند تمومشون هیچ فرقی هم نمیکنه همون فایل های بی نظیر دانلودی واقعا عالی و با کیفیت هستند
من خودم دوره بی نظیر روانشناسی ثروت یک استاد رو تهیه کردم و استفاده دارم میکنم از این آگاهی های بی نظیر
یه نکته من بگم تا یادم نرفته بچه ها نگین من فلان دوره رو تهیه کنم دیگه چون دارمش تمومه ها دیگه زندگیم با تهیه کردن این دوره عالی میشه ها نگین نگین به خدا این نیست من خودم افتادم تو این دام و خیلی هم دام بدی هست که اگه نتونی ازش بیای بیرون دیگه شاید تا ابد وارد این مباحث نشی
چون می گی این مسیر هم نشد چیزی توش نبود
بزار براتون واضح بگم
من این دوره بی نظیر رو نداشتم (روانشناسی ثروت 1) اون اوایل بود که وارد سایت شده بودم گفتم من این محصول رو بخرم دیگه همه چیز تموم هست بعد به لطف الله مهربان تهیه کردم و من جلسات رو شروع کردم به گوش دادن و پیش میرفتم دنبال یک جادو بودم توی این محصول هرچقدر پیش میرفتم چیزی از جادو پیدا نمیکردم دوره رو تموم کردم ولی خبری از نتایج نبود
درصورتی که استاد عزیزم دیگه نمیدونم چطوری به چه زبونی باید به من میگفت که آقا تو باید بفهمی باور کنی درک کنی و از همه مهم تر 《عمل》کنی به این آگاهی ها حتی خیلی جالبه توی یکی از جلسات استاد داره میگه تمام این جلسات تمام این باورها و تمرینات با هم جواب میده ها ولی به قول استاد عزیزم من او چیزی رو که دوست داشتم می شنیدم اونجاش که باید باور میکردم《عمل 》میکردم را نمی خواستم بشنوم و دقیقا همون جایی که من دوست نداشتم بشنوم باعث میشد که من هیچ نتیجه ای نگیرم هیچ که میگم هیچ
چون مثلا استاد داره میگه آقا تو برو دنبال علاقه ات همه چیز درست میشه ولی من میگفتم که علاقه که نمیشه پول که پس اینو ولش کن یا می فرمودن که باید از نقطه امن که برا خودت درست کردی بیا بیرون ولی من میگفتم که همه دنبال یه همچین جایی هستند که کار نکنند پولم بیاد ولی چه پولی عدد پایین!!!
اینو میخوام بگم من از وقتی که درست فایل هارو گوش دادم و واقعا 《عمل》 کردم داره نتایج شروع میشه میگم از وقتی که عمل کردم به تمام آگاهی هایی که استاد داره میگه اینو به عنوان وحی بدونید من زندگیم به لطف الله مهربان داره زیباتر و قشنگ تر میشه خدایا شکرت
یه نکته بگم فایل گوش دادن خیلی خوبه عالی هست ولی از همه عالی تر اینه که به اون چیزی که یاد گرفتی عمل کنی و مثل اوایل من نگو خوب اینو ولش کن اونو ولش کن بیام اونی که راحته رو بچسبم نه نکن این روش خوبی نیست خود استاد داره تو همه فایل ها محصولات همه جا اینو میگه آقا ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت هست
حرف زدن خالی به چه دردی میخوره تو بیا ببین تمام آدم هایی که تو این مباحث نیستن رو ببین بهشون یه سر نخ از احساس خوب حال خوب و نتایج خوب بگو بخدا تا فردا در مورد این مباحث حرف میزنند ولی کو نتیجه
قربون تک تک شما عزیزان برم الهی که همیشه تو همه جای مسیر زندگیتون عمل گرا باشید زندگیتون زیبا قشنگ با آرامش آسایش و از همه مهم تر بتونید ذهنتون کنترل کنید
شاد پیروز سر بلند سعادتمند باشید در دنیا و آخرت
یا حق
سلام
دوست عزیز
من بعد از این چندین سال بودن در سایت به این نتیجه رسیدم که دیگه اینجا رسماً سایت خداس
این فایل ها رسماً از جانب خداس
و وقتی من یه حرفو استاد میگه در واقع خدا میگه
و خدا هم کاملا به درون من آگاه که من درک کردم، اما عمل نمیکنم یا سرسری شل انجام میدم من به حدی از این باور رسیدم که وقتی شل بازی درمیارم خدا یه جور گوشمو میگیره و میگه من که میدونم تو فهمیدی تو هم که میدونی پس چرا عمل نمیکنی میگه تو دیگه اون آدم قبلی نیستی که تو در دیوار باشی پس چرا چیزیو که فهمیدی درک کردی عمل نمیکنی.
بعضی عنایت یا موهبت های خدا اینقدر تخصصی ،عظیم و خاص شرایط زندگی خود آدمه که اصلا نمیشه مثالش زد عنوانش کرد من سر یه موضوعی که از غیر ممکن های زندگی ام بود و خدا برام خلقش کرد دیگه بعد از اون این باور برام یه اصل شد که دیگه هیچ چیز غیر ممکنی وجود ندارد یعنی حتی بالاتر از زنده کردن غیر زنده ها
باید با خدا زندگی کردن درک کنیم
سپاس
امیدوارم همیشه یک عملگرای واقعی باشیم
سلام به دوست خوبم اسماعیل، از خوندن این کامنتت واقعا انرژیه فوووووق العاده ای گرفتم، سپاسگذارم. دقیقا من هم با شما موافقم فقط فایل گوش کردنه تنها مارو به نتیجه نمیرسونه، فایل گوش کردنی که با عمل همراه باشه به نتیجه ختم میشه… من هم مدته زیادی هست توی این سایت هستم اما فقط گوش کردم و کامنت خوندم بدون یک ذره عمل کردن…. اما حدوده یک ماهه با تعهده فراوان دارم عمل میکنم به صحبتهای استاد، میخواستم دوره دوازده قدم رو تهیه کنم، اما پشیمون شدم، چون به قول شما دوره داشتن هیچ جادویی نمیکنه برای من. من میخوام اول از فایلهای رایگان نتیجه بگیرم بعد پول دوره دوازده قدم رو خودم بسازم و تهیش کنم…… بنظره من وقتی با تعهده جدی روی خودمون کار میکنیم و فایلهای استاد رو گوش میدیم اولین چیزی که بدست میاریم نزدیکی به خداوند هستش، چون تا به توحید نرسیم نتیجه ای خلق نمیشه. من الان که دارم جدی روی خودم کار میکنم، نتایج کوچولو کوچولو داره میاد،،،، اما من اینبار دیگه قوی شدم و مثله قبل گول نجواهای ذهنم رو نمیخورم که میگفت بابا این مسیر هم نتیجه نمیده و یجورایی منو دلسرد میکرد که تو درست روی خودت کار نمیکنی بیخیال شو…. الان وجوده خدا رو حس میکنم در درونم که بهم میگه تو ادامه بده، تو فقط ادامه بده نتایج میاد… من قبلا مثلا دو روز روی خودم کار میکردم بعد ذهنم میگفت پس کو چرا نتیجه نداد…. در صورتیکه الان دیگه فهمیدم که باید به ثبات فرکانسی برسم و نباید عجله کنم برای گرفتن نتایج بزرگ…. به قول استاد به هر میزان که روی خودمون کار میکنیم نتیجه میگیریم…. فقط باید ادامه داد و فقط از خدا هدایت خواست…. فقط باید همه چیز رو از خودش بخوام و روی هیچ کسی حساب نکنم….
دوست عزیزم براتون بهترینها رو از خدای وهابم آرزومندم و اینو مطمعن باشید که مغازه کبابی که به تازگی راه انداختید درآمدش با بالای 200 میلیون هم میرسه، فقط کافیه باور کنید و روی خدا حساب کنید، نمونه اش مغازه کبابیه شوهره خواهرشوهرم هست که ماهانه 200 میلیون درآمد ازش داره….. سفارش پشت سفارش، سفارشهای500 تایی برا مراسمها، البته اینم بگم به کیفیت غذاش خیلی اهمیت میده و عاشق کارش هست. به امید موفقیت روزافزون