چه موضوعی را باور کرده ای؟ - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/06/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-06-10 07:50:062024-06-10 07:54:09چه موضوعی را باور کرده ای؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته نازنین و همه دوستان خوبم
یادم نمیاد آخرین کامنتی که نوشتم کی بوده، ولی حس کردم امروز باید بنویسم.
این فایل و این صحبتها برای من یه تلنگر بزرگ بود. خیلی عجیب هدایت شدم بهش. انگار خدا میخواست بهم بفهمونه الکی داری دست و پا میزنیا، از مسیر خارج شدیا زود باش برگرد!
خیلی وقته ننوشتم و حالا میخوام یه کم از مسیرم بگم و بگم چرا صحبتهای استاد توی این فایل برام یه تلنگر بزرگ بود
چهار ماهه مهاجرت کردم و همزمان با اون زندگی مشترکم رو با همسرم شروع کردم. دروغ چرا تا همین دیروز داشتم دست و پا میزدم، انگار یه هالهای اطرافم بود و اصلا نمیفهمیدم داره چه اتفاقی میفته، دیگه هیچ کنترلی روی ذهنم نداشتم، ورودی منفی پشت ورودی منفی! توی تمام این مدت فایلها رو گوش میدادم ولی فقط گوش میدادم! پای عمل که میرسید وا میدادم. به جای اینکه کنترل کنم ذهنم و ورودیهامو، شده بودم یه آدم واکنشگرا، تا تقی به توقی میخورد به طرز عجیبی واکنش نشون میدادم و احساس درموندگی میکردم.
همش به این فکر میکردم که چرا من نمیتونم به حرفای استاد عمل کنم. چرا نمیتونم ذهنمو کنترل کنم، چرا اطرافم پر از ناخواسته اس؟
تا رسیدم به این فایل. و فهمیدم دلیلش فقط یه چیزه! ورودی! من ورودیهای منفی رو نبسته بودم! از همون روز اول مهاجرت همه بهم میگفتن مهاجرت سختهها، زندگی مشترک سختهها، اولش داغی نمیفهمی! و من باورش کردم.
همه بهم میگفتن زبان آلمانی سختهها پدرت درمیاد تا یاد بگیری، اونوقت منی که دو تا زبان رو به راحتی یاد گرفته بودم و مطمئن بودم هوش زبانی خوبی دارم، این حرفا رو باور کردم و زبان آلمانی برام شد یه غول بزرگ!
من به راحتی مهاجرت کردم. زمانی که با تمام وجودم میخواستم مهاجرت میکنم و روی باورهام کار میکردم خدا یه دستی گذاشت تو زندگیم که هنوزم باورم نمیشه. خیلی عجیب با همسرم آشنا شدم که ساکن آلمان بود، تصمیم گرفتیم رابطمون رو ادامه بدیم و بعدم ازدواج کردیم و من بدون هیچ دردسری ویزا گرفتم و اومدم آلمان. اوایل سختم بود، فکر میکردم مثل بقیه برای مهاجرت کردن باید زجر بکشم و کلی پول و مدارک جمع کنم ببرم سفارت و بعدشم تو غربت تنهایی بکشم، ولی به راحتترین شکل ممکن اومدم پیش همسرم و اینجا هم به راحتی کارام انجام میشه چون هنوزم همون دست خدا که همسرمه کنارمه. از بقیه میشنیدم که میگفتن برای اینکه بری آلمان زنش شدی و ازدواج کردی ولی چه میدونستن این مرد دستی بود از دستان خداوند برای من که به راحتی تمام مهاجرت کنم و همزمان با اون عشق و یه رابطه بینظیر رو تجربه کنم. به قول خانم شایسته عزیز همش سوده و سوده و سود️
هر روز صبح که از خواب بیدار میشم خداروهزار بار شکر میکنم بخاطر این مرد و دستی که گذاشت تو زندگیم.
حالا من اومدم جایی که چند قدمی خونهام یه دریاچه بینظیر وسط جنگله، درست مثل پارادایس، روز اولی که دریاچه رو دیدم با خودم گفتم دیدی بهاره، دیدی تحسینهایی که میکردی موقع دیدن سریال زندگی در بهشت جواب داد، دیدی حال خوبت، احساس خوبت جواب داد؟ اصلا دیوانه میشم وقتی بهش فکر میکنم، اینکه جهان چقدر دقیق کار میکنه.
این فایل به من تلنگر زد که بکشم بیرون باورهای محدودکننده امو و به یاد بیارم چه باورهای قدرتمندکنندهای داشتم و دارم که الان توی این بهشت زیبا زندگی میکنم و یه همسر بینظیر دارم. اینکه زبان آلمانی برای من شده یه غول بزرگ بخاطر سختی اون زبان نیست بخاطر باورهای منه، اینکه چرا هر از چند روز با همسرم بحثم میشه بخاطر همسرم یا سختی زندگی مشترک نیست بخاطر اینه که من باور کردم بالاخره توی زندگی بحثم پیش میاد!
اصلا دارم دیوونه میشم، وقتی باورهای محدودکنندهام میاد بیرون دیوانه میشم احساس سبکی میکنم.
نمیدونم چی شد که بعد از مدتها نوشتم و یه ردپای دیگه برای خودم گذاشتم. اینم یه هدایت دیگه!
خدایا شکرت
ممنونم استاد عزیزم، ممنونم خانم شایسته عزیزم️️️
الَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَهً عِنْدَ اللَّهِ ۚ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ
آنان که ایمان آوردند و از وطن هجرت گزیدند و در راه خدا به مال و جانشان جهاد کردند آنها را نزد خدا مقام بلندتری است و آنان بالخصوص رستگاران و سعادتمندان دو عالمند
سلام بهاره جان، امیدوارم حال دلت عالی باشه. خدا رو شکر که همچین خدای مهربون و دوست داشتنیی داریم که وقتی یکم از مسیر دور میشیم با یه فایل یه نشونه یه خواب با هرچیز دیگه دستمون رو می گیره نوازشمون می کنه و برمون می گردونه به مسیر اصلی. خیلی خوشحالم که با این فایل به خیلی اتفاقات اخیرت توجه کردی. هم ازدواجت رو تبریک می گم هم مهاجرتت رو. مهاجرت بخصوص اون اولش برای اکثر آدما سخته، دقیقا به دلیلی که خودت گفتی، چون باور کردن که سخته. من وقتی 9 سال پیش مهاجرت کردم به امریکا هیچی از قانون نمی دونستم و خب با باورهای غلطی که داشتیم خیلی شرایط سختی رو برای خودمون رقم زدیم و همش فکر می کردیم که یکی دیگه مقصره، اون موقع هنوز نمی دونستم که مسوولیت تماااام اتفاقات زندگی من با خودمه، این منم این باورهای منه که اتفاقاتم رو رقم می زنه. خلاصه که خیلی قدرش رو بدون که با آگاهی مهاجرت کردی و به امید خدا همه چی خوب پیش می ره و به خواسته هات یکی پس از دیگری می رسی:)
امیدوارم درپناه خداوند مهربان شاد و سلامت و ثروتمند باشی :)
سلام بهاره جان ، دوست هم فرکانسی ام
امروز صبح که روزم و با خوندن کامنت زیبات شروع کردم و یه جورابی کامنت تو واسم یه نشونه بود و حالم وخوب کرد ، چقدر تحسین ات کردم ، خلق زندگی مشترک و مهاجرت تون و مبارکت باشه . امیدوارم با تقوی (کنترل ذهن ) و شکرگزاری و با تقویت باورهای مثبت و حذف باورهای محدود کننده ات ، الگو قرار دادن همین مسیری که تا اینجا اومدی ، توجه به زیبایی ها و نکات مثبت هم همسرت هم زندگی در آلمان ، بهترین ها رو واسه خودت خلق کنی .
مطمئن ام با الگوقرار دادن خودت و همین مسیری که تا به اینجا با معجزات و دستای خداوند اومدی ، زیباترین ها در انتظار توست .
براتون خوشبختی و سعادتمندی در کنار همسر عزیزتون رو آرزومندم.در پناه خدای مهربان یکتا و دانا و توانا باشید .
به نام خالق هدایتگر
رب من تو صاحب همه چیزی و هرچی دارم از آن توست من هیچی نمیدانم و دانایی تو همه چیز تصرف کرده و منو هدایت میکنی
سلام استاد عزیزم سلام بانوی عزیزم سلام خانواده ی عزیزم
قلبم خیلی باز شده و میگه کامنت بنویس
وقتی شما خانواده ی عزیزم به کامنتی که در این فایل گذاشتم پاسخ دادین و کامنت گذاشتین چقدر اشک ریختم و خدارا شکر کردم که منو هدایت کرد این کامنت بنویسم.
بارها به خودم فشار اورده بودم که حتما بیام و کامنت بنویسم ولی راضی نمیشدم چون احساس میکردم که از درونم نمیاد و یه روزی به خودم گفتم باید آنقدر نتیجم خوب بشه که قلبم بگه کامنت بنویس و اون شبی هم که میخواستم این کامنت بنویسم هدایت خداوند بود و من مشغول دیدن یه فایلی بودم و نکته برداری میکردم که یهو برق ها قطع شد و هدایتی که اومد گفت برو واسه فایل جدید کامنت بنویس و از نتیجه ای که گرفتی به همراه باورهایی که روش کار کردی بنویس .
و باز هم هدایتی دیگر …
یکی از باورهایی که باعث شد مسیر از تهران به کیش پیدا کنم این بود که خداوند از طریق افراد مسیر بهم میگه و اینکه خداوند از طریق افراد باهام صحبت میکنه ،دقایق آخری که میخواستم از مسافرخانه ی شیراز بیام بیرون از پنجره داخل خیابون نگاه میکردم و به خدا گفتم خودت از طریق این آدمها بهم اشاره کن که به کدام سمت برم و بعد از مدت کمی یک آقای به سمت چپ اشاره میکرد و باز گفتم خدا جون لطفا با سه نشانه واسم تایید کن که به کدام سمت برم و شگفت زده شدم چون دو نفر هم زمان به همون سمتی که نفر قبلی اشاره کرده بود اشاره کرد.
وسایلم برداشتم و اومدم پایین و به سمتی که گفته شده بود حرکت کردم (اما تا کجا باید میرفتم ؟؟؟)به یکی از دوستام که شاگرد استاد زنگ زدم و باهاش صحبت میکردم چون سعی میکردم که آگاهانه ذهنمو به سمت بهتری هدایت کنم و مدام از اتفاقات خوب صحبت میکردم که به یک چهار راه رسیدم و پرسیدم مهدی جان به نظرت از کدام سمت برم و مهدی هم گفت برو به سمت چپ ،و باز هم حرکت کردم و به یک امامزاده رسیدم و به قلبم افتاد که مسیر فعلی همونجاست وقتی وارد امامزاده شدم بعد از چند دقیقه اذان شد و منی که نماز خواندنم صحبت با خداوند بود این بار بهم الهام شد که وارد شو و نمازی بخون جدا از صف وایستاده بودم و عقبتر از همه بودم در وسط نماز یه آقایی زد روشونم و گفت بیا داخل صف که بعدش رفتم کنارش نشستم و همونجا به قلبم افتاد که یه اتفاق خیری در راه .
نماز که تموم شد ی شخصی اومد پیشش و گفت آقا مهدی بعد از مدتها خوش اومدی و بعدش همین آقا مهدی منو برد خونه و گفت بعد از مدتها از اینجا رد میشدم و به دلم افتاد بیام اینجا نماز بخونم و دیدم شما ساک همراهتون هست گفتم مهمان من بشین .
یه شب خونه ی عمو مهدی بودم و متوجه شدم ایشون آدم عرفانی هستند که شاگردان مریدان زیادی هم دارن و ازشون چندتا چیز یاد گرفتم و میگفتن هر زمانی که میخوای غذا بخوری به غذات نگاه کن بوش کن و خدا را شکر کن و عجب غذاهایی اونجا خوردم .
فردا که از خانه ی عمو مهدی اومدم بیرون و میخواستم به دنبال نشانه ها برم گفت ساک هاتو همین جا بذار و اگر کارت جور نشد شب بیا شاهچراغ …
( بچهها بی نهایت باور دارم که خدا از طریق افراد باهام صحبت میکنه ) جایی واسه خواب نداشتم و نمیخواستم برگردم خونه ی عمو مهدی هرچند مهمان نواز بود اما من دنبال چیز دیگه ای بودم هرچی میگشتم چیزی پیدا نمیکردم بعدش یاد عمو مهدی افتادم که گفت شب بیا شاهچراغ و فکر میکردم که ایشون هم میاد و زمانی که نتونستم پیداش کنم گفتم خیره و فقط هم شماره ی خونشون داشتم((هرچی که واسم پیش میاد خیر ،این باور یک صلاحی بود که شجاعتم صد برابر میکرد )) داخل حرم شاهچراغ نشسته بودم وبا خدا صحبت میکردم که یه نفر شروع کرد به سرفه کردن و چندین بار این سرفه ادامه داشت و گفتم حتما باید از اینجا بلند بشم و به یه جای دیگه ای برم واین هدایت خداوند چند قدم جلوتر یه آقای داشت کنار زریح از اشعار حافظ میخوند و نظرم جلب کرد که بعدش اومد سمت من و با یه آقایی که بغل دستم بود شروع کرد به صحبت کردن که یه آقای دیگه اومد و ازش پرسید که میشه داخل حرم خوابید و ایشون هم گفتند بله که میشه (داخل شاهچراغ دوتا حرم داره )و آدرس اون یکی حرم داد و من هم به اونجا رفتم وای خدای من گرسنه هم بودم ولی جای خواب الویت اول بود چون بیرون هم هوا سرد بود وقتی به اون یکی حرم رسیدم از یه خادمی پرسیدم کجا میشه خوابید و منو راهنمایی کرد و بعدش بهم گفت بچه کجایی که منم گفتم لر هستم و در گوشم گفت همینجا بشین که امشب شام میدن( خداوند از طریق افراد باهام صحبت میکنه )و این شد که مدت چند هفته را در شاهچراغ خوابیدم و هرگز یک شب بیرون نخوابیدم که اذیت بشم .
هر صبح چند دقیقه قبل از اذان میومدن و همه را بیدار میکردن و خیلی ها ناراحت میشدن و غر میزدن و منم میگفتم خدایا شکرت که خودت واسم برنامه ریزی میکنی و صبح زود بیدارم میکنی و با شوق میرفتم نماز میخوندم و رو اون سه باوری که قبلاً گفتم کار میکردم .
خدایا خودت میدونی که تمام کلماتم راست راست
خدایا خودت میدونی که چقدر در هر لحظه حالم خوب بود و در آغوش تو با صدای قرآن در گوشم میخوابیدم .
با توکل به خودش حرکت کردم و هیچ چیزی نمیتونست جلومو بگیره ،توقف ناپذیر شده بودم و رب من صاحب همه چیزه پس دیگه نگران چی باشم ،خداوند از بی نهایت طریق مسیر بهم نشون میده به خاطر همین در یک شهری که شناختی ازش نداشتم همه چیز آشنا بود و افراد همه دوسم داشتن و همه کار واسم میکردن ((رب من صاحب همه چیز و قلبها را واسم نرم میکنه ))
دو شب اول که در کیش تو ساحل میخوابیدم هر چند ساعت با هوای خنک بیدار میشدم ولی با حال خوب و خوشحال میرفتم یه نقطه ای دیگه را پیدا میکردم و دراز میکشیدم که تنها در ده روز باعث شد به یک خانه ی با تمام امکانات هدایت بشم( دوتا کلید واسه دوتا واحد دستم بود و تماما با امکانات و هرگز احساسم نسبت به موقعی که در ساحل میخوابیدم چندان فرقی نمیکرد و تازه اونجا بود که منظور استاد میفهمیدم که میگفت رسیدن به یک خواسته تفاوت زیادی در احساس خوب شما ایجاد نمیکنه بله استاد با تمام وجودم متوجه شدم )
چند روز قبل از اینکه بخوام به شیراز مهاجرت کنم یه فیلم کوتاه از خودم گرفتم که دو روز و دوشب بود هیچ تغذیه ای نخورده بودم چون حتی پول نان لواش هم نداشتم و اپن فیلم هم هدایتی بود از خداوند برای عکس قبل از عمل و حرکتم در این مسیر و کمتر از دوماه به بالاترین حد یک زندگی رویایی رسیدم که اصلا در رویاهام نمیدیدم ،درواقع بهترین خانه در بهترین منطقه ی کیش که بهش دامون میگن همون موتوری که میخواستم بهم دادن بهم گفتن گواهی نامه بگیر تا ماشین هم بهت بدیم و هر نوع غذایی که دوست دارم آماده کنم و بخورم و قبلا هم گفتم یه کارتی دارم که هرچی خرج میکنم هرگز تموم نمیشه و مجددا شارژ میشه ((هرچی بخوام میخرم ،هرچی خرج میکنم خداوند صد برابرش به زندگیم برمیگردونه ، از جایی که گمان نمیکنم خدا بهم روزی میرساند ،من لایق ثروت و فراوانی هستم ،این چند باور تو کیف پولم نوشتم ))
یه مثال دیگه :تو این شهری که تازه ساکن شدم شناختی ندارم و چند روزی بیشتر اینجا نیستم و کارم طوری شده که مدام در حال مسافرتم ((یکی از خواسته هام قبل از مهاجرت به شیراز ))امروز رفتم به یه پاساژی تا خرید بکنم و بعدش که خواستم برگردم میخواستم یه جاروی رشتی هم بخرم که داخل حیاط جارو کنم و به خدا گفتم خودت هدایتم کن که یه جاروی خوب پیدا کنم وقتی اومدم سوار موتورم بشم دیدم یه ماشین پشت من پارک کرده و داره از یه آقایی سوال میپرسه سوار موتور شدم که برم به قلبم افتاد که دنبال همین ماشین برو و بعدش گفتم بذار امتحان کنم ببینم چی میشه با حالی که من با موتور بودم و میتونستم سریعتر برم اما پشت سر این ماشین رفتم و کنجکاو بودم که ببینم چی میشه تا اینکه نزدیک یک میدانی ماشین آهسته وایستاد و راننده با بغل دستیش به یک گوشه ای اشاره میکرد که چند متر جلوتر یک ابزار فروشی بود که یه دونه جاروی رشتی کهنه در داخل سطل گذاشته بود و مغازش چند پله زیر پاساژ بود یعنی اگر میلیارد ها بار از اونجا رد میشدم هرگز اون مغازه را نمیدیدم رفتم ازش پرسیدم و یه جاروی نو از انبار واسم آورد واقعا خدا در هر لحظه هدایتمون میکنه به شرطی که در هر لحظه ازش بخوایم تا آگاه بشیم و به ذهنمون حالی کنیم که این هدایت خداوند بود و ما فراموش کاریم به خاطر همین مدام باید به یادمون بیاریم تا حالا چندین بار کامنتی که در این فایل نوشتم خوندم و بارها شکر گذاری کردم که هدایتم کرد این کامنت بنویسم و جوابهای شما عزیزان باعث شد که با توکل و شجاعت بیشتری بخوام مسیر ادامه بدم به فایل های استاد گوش کنم و تازه دیروز دوتا دوره هم زمان خریدم .
جالبه که خدا منو به یه کاری هدایت کرده که در هر لحظه باید کنترل ذهن داشته باشم چون مربی یک پسر دوست داشتنی اوتیسم هستم و هرگز نباید در صحبت کردن با ایشون از فعل امر استفاده کرد
و باید تفکر کنم و با آرامش بتونم باهاش گفتگو داشته باشم و همیشه احساسم باهاش خوب باشه اولش فکر میکردم که میتونم تغییرش بدم و کاری کنم که عادی رفتار کنه و بعد از چند نشانه و الهام خدا فهمیدم که من به یکی از پاشنه های آشیلم هدایت شدم چون خیلی میخواستم دیگران تغییر بدم و هرگز تسلطی بر تغییر هیچ کسی ندارم و چون با این فرد تنها هستم هر زمانی که خواستم برای تغییرش کاری بکنم واکنشی که نشون داد نشانه ای از خداوند بود که بهم بفهمونه فقط خودت تغییر بده و اینجا جایی که بابت توکل و شجاعتت بهت جایزه دادم و هر رفتاری که میبینی اگر به اون رفتار حساس هستی پس درون خودت بنگر و تغییرش بده اگر اون رفتار تحسین میکنی واسه خودت برش دار و ازش استفاده کن بنابراین رو خودت کار کن و کاری به این بچه هم نداشته باش ،اینجا قرار خیلی رشد بکنی تا به مرحله بعد برسی ،دقیقا یکی از درخواستهای داشتم این بود که خدایا شرایطی واسم فراهم کن که بتونم رو خودم کار کنم و این چنین شرایطی واسم به وجود اومده و چقدر بارها خدارا شکر کردم که این فرشته ی شیرین و بامزه را سر راهم قرار داده ((خدا از طریق این فرشته خیلی درس هارا بهم میده و خیلی دارم رشد میکنم ))
در آینده انشالله از آنچه که دارم میفهمم و نتایج شگفت انگیزی که به دست آوردم مینویسم با هدایت خداوند ((در هر کاری خداوند هدایتم میکند و هرچی واسم پیش میاد خیره و به نفع کنه))
تفاوت بسیاری هست با زمانی که یک آگاهی را بشنوی و یک آگاهی را عمل کنی
تفاوت بسیاری هست با زمانی که قوانین را میشنوی وزمانی که قوانین را عمل میکنی
احساسی که از عمل به یک قانون و آگاهی به وجود میاد قابل مقایسه نیست با احساسی که از شنیدن آن قانون و آگاهی میاد
حالا میفهمم استاد چه احساسی داره وقتی کامنتهای ما را میخونه و تازه در هر کامنت جنس احساسشون بهتر هم میشه چون وقتی از نتیجه ی خوبی که ما گرفتیم صحبت میشه قلبشون خیلی بیشتر باز میشه و خدا میدونه چقدر سر نتایجی که بچه ها گرفتن و میگیرن اشک شوق و سپاس گذاری میریزن و خداهم بهشون الهام میکنه که چه فایلی بذارن .
تا احساس خوبی نداشته باشی الهام خوب سراغت نمیاد
تازه اینا به کنار وقتی از نتایجی که از ایمان و توحید به وجود اومده و کامنت میذاریم این جنس احساس یه حس دیگه داره که انشالله هرکسی در مسیر توحید باشه تجربه میکنه ،به خاطر همین بارها از استاد شنیدیم که میگن تمام کامنت های سایت عباسمنش با عشق میخونم
استاد عزیزم همانطور که به هدایت های ربم ایمان دارم و باور دارم که همیشه و در هر لحظه هدایتی میکنه ایمان و باور دارم که میبینمتون و خیلی دوست دارم در پرادایس عزیزمون قرآن تلاوت بشه و خداوند تلاوت میکنه
خانواده ی عزیزم خیلی عاشقتونم
به نام خدای مهربان
سپاسگذار خداوندم برای قرار گرفتن در مسیر آگاهی و رشد.
دوست عزیز توحیدی مجید جان سلام.
شما رو خیلی خیلی تحسین میکنم برای عمل کردن به آنچه که آموزش دیدید و دریافت کردید.
و چه زیبا خداوند پاداشها رو بهت داده و به وعده خودش عمل کرده.
در مورد قسمت آخره کامنتت در مورد تغییر دیگران و واکنش نشان دادن به مسائل هست بگم که یکی از بزرگترین ضعف هام همین قضیه هست
بنده با اینکه به لطف خدا کسب و کاری دارم که هم مشتری راه میندازم و هم وقت دارم فایل ببینم ، کامنت بخونم و در مسیر قدم بردارم ،
روزانه حدود 5 6 ساعتی داخل سایتم و فکر میکردم که تغییر کردم …
دیشب سره تضادی که چند وقتی هست با همسرم پیدا کردم کنترل ذهن از دستم خارج شد و شروع کردم به پیام دادن و توجه به نکات منفی ایشون و هدایت شدم به مدار پائین و پائین تر
امروز خیلی فکر کردم که من از این پاشنه آشیل خیلی ضربه خوردم و هر موقع تضادی پیش میاد نمیتونم کنترل کنم و کنترل اوضاع از دستم خارج میشه
همینجا در مقابل خدای مهربان اعلام عجز و تسلیم بودن میکنم که اول هدایتم کنه راه حلی برای مسئلم پیدا کنم
و باز از خدا میخوام کمکم کنه که بتونم روی پاشنه های آشیلم بصورت ریشه ای کار کنم و تغییر بصورت بنیادین در رفتار و شخصیتم نهادینه بشه
در پایان از استاد عزیز سپاسگذارم که باعث رشد و گسترش توحید و یکتا پرستی شدند و
همیچن امکانی را فراهم ساختند که بتونیم از تجربیات همدیگر استفاده کنیم و در راه سعادت و خوشبختی و زیبایی و نعمت و ثروت قدم برداریم .
در پناه خدای مهربان باشید.
بنام خداوند یکتا مهربان
سلام به استاد عزیز و یار مهربونش
سلام به همه دوستان عزیز سایت الهی
چند روز پیش که این فایلو دیدم رفتم چند تا باور نوشتم که بیام کامنت بزارم اما نمیدونم چی شد با وقت نکردم یادم رفت بنویسم الان خدا بهم گفت برو تو سایت در حالی که جلسه سوم تکمیلی دوره احساس لیاقت و گوش میدادم اومدم برم کامنت بخونم که یهو گفتم بزار بقیه کامنتهای این فایل جدید و بخونم و برم کامنتشو بنویسم
نمیدونم شاید الان خداوند این همزمانیو بوجود اورد که من کامنت بنویسم
فایل این جلسه استاد در مورد باور صحبت کردند که اگه یه باوری غلطه اما در جهت پیشرفتته سعی نکن تغییرش بدی و ادامه اش بده
مهم نیت توعه که چطور به مسیله نگاه کنی و باود اونو بسازی
استاد خیلی از باورهایی ک به ما گفتن از بچگی خیلیهاشون اشتباهه و به خورد مغز ما دادن و ماهم پذیرفتیم و الان که تو این سایت هستیم و داریم رو خودمون کار میکنیم باید 100 خودمون بزاریم که باورهامونو کم کم تغییر بدیم
چن تا باور مثبت من دارم که ناخوداگاه ساختمش از بچگی و هرکیم میبینه منو اون باور بهم میده
مثلا من چهره بی بی فیسی دارم الان که 42 سالمه
بخدا عین یه دختر 15 سالمه ام از لحاظ چهره و اندام انقد که ظریف و بی بی فیسم و هرکسیم منو میبینه بهم میگه ازاده هی پیر نمیشه و تا میاد جوانتر میشه و عین یه دختر 15 سالسه اس
من خودمم اینو واقعا باور دارم و جالب اینه که من 90 درصد دوستامم از خودم کوچکترن و خواستگارامم همین طوره 80 درصدشون
یه خاطره الان یادم افتاد دوران دبیرستان یه دوست صمیمی داشتم همسایه ام بودیم و یک سال از من کوچکتر بود و ایشون ی دوست داشت ک دوست منم شده بود همیشه به من میگفت تو خیلی خوشگلی و با نمک
بینی باریک صورت ظریف چشم خوشگل دهن کوچک داری(شاید اولین کسی بود اینطور با حزییات از من تعریف میکرد )و من قبلش اصلا باور نداشتم اینطور بودم همیشه میگفتم من لاغرم البته که اینو تغییر دادم و اون باوری ک دوستم به من داد ناخوداگاه من باورش کردم و الان همه بهم میگن خیلی خوش اندامی خوشگل و بانمک و بی بی فیسی و تکرار و ملکه ذهنم شد که واقعا همین طور هستم
ینی میخام بگم واقعا اگه کسی باوری بهت میده ک بهت کمک میکنه سعی کن قبولش کنی مثل همون مثال ک استاد تو این فایل گفت
باور دیگه اینه من ادم بیخیال و شوخ طبعیم و پر از حس مثبت و هرکسی با من باشه حتی باور اول همیشه بهم میگن پر از انرژی و حس مثبتی و از بودن با تو لذت میبربم و شوخ طبع و خوش خنده هستی و همه میگن خیلی بیخیالی از همه لحاظ و اگه دنیارو آب ببره ازاده تکون نمیخوره و بیخیال انگار ن انگار اتفاقی افتاده یتی در این حد
باور دیگه اینه خیلی زود رابطه برقرار میکنم و توانایی بالایی دارم و هرچیزیم سریع یاد میگیرم. و استعداد بالایی دارم در یادگیری چیزی
باور دیگه من همیشه میگم سلامتم و سالم و شاید باور نکنید من از همه اعضای خانواده و فامیل سلامت ترم خدا راشکر و حتی نمیدونم ی سردرد چیه
البته که شاید در حد اینکه یه لحظه ار خواب بپرم سرم در حد یه لحظه درد بگیره ولی سریع خوب میشم بدون قرصی یا فکر کردن بهش
البته که باورهای غلط هم دارم و دارم تغییرشون میدم و هر لحظه خودمو بهبود میدم
اما خداراشکر این باورهای درست زیادی هم دارم که اینجا چند نمونه اشو گفنم
استاد سپاسگزارم که این فایل بی نظیرو رو سایت قرار دادی.اسناد اگ ممکنه فایلهای بیشتری رو سایت بزار دورتون بگردم میدونید چقدر دوستون داریم و وقتی فایل میزارید انگار دنیا رو بهمون میدن
خداراشکر برای این سایت الهی
خداراشکر برای وجود استاد عزیرم و مریم بانوی عزیزو دوستان بی نظیرم
دوستون دارم در پناه الله یکتا باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت اساتید بزرگ و عزیزم عاشقتونمممم
چقدددد خوشحال شدم هنوز این فایل رو ندیدم چون که کلا همش سر کلاس دوره ی روانشناسی ثروت 1 هستم الان هم جلسه ی 13 که دارم بارها گوشش میکنم که استاد راجع به باور فراوانی حرف میزنن و همینطور چقد من عاشقه اون تمیزی بهشت و زیبایی پارادایز و ساعته خوشگل و بینظیر ولاکچری استاد وااای خیلی قشنگه خیلی زیباس خیلی
و همینطور دوره های مقدس قانون آفرینش قسمت نهم و دهم هدایت شدم دارم بارها گوشش میدم میدونین من راستش مسیرم خیلی درسته خیلیییییی البته که به لطفه الله یکتا و بعد دستانش استاد و مریم جون خوشگلم خیلی تو مسیر درستم و با قدرت دارم جلو وپیش میرم (بوی چایی بهاره و دستی لاهیجان الان اول صبح در کنار گلای قرمز و سرخابیه شمعدونی های تراسمون و نور آفتاب قشنگ و زیبا الان همین الان خدایاشکرت)
ولی بعضی اوقات شک میکنم که خوب طبیعتا کار ذهنه بعد میام تو عقله کل یا تو سایت قسمتایی که میشه سوال کرد بعد طبقه معمول بچه ها علی الخصوص دوستای فوق العاده و بینظیرم مهشید و شیرین جون عزیزم و بعد برادر عزیزم سعید صادق زاده و بعد دوست عزیزم سرور یعقوبی عزیزم عالییییییی بهم راهنمایی میکنن و بعد دوباره خیالم راحت میشه و باعث میشه با قدرت بیشتر از قبل برم جلو
ولی خوب کاملا درسته که ی باوری هست که من شک میکنم و رو این ترمز فکر میکنم که چی باعث میشه یه لحظه من شک کنم
کاملا درسته چشم استاد عاشقتونم
خیلی خیلی نشونه ی خوبی بود الان این فایل رو گذاشتین ومن ذوق خیلی دلم تنگ شده بود واستون واسه شما و مریم جون که واقعا عاشقتونم
مشتاقانه منتظر فایلای زندگی در بهشت و فایلای سفر به دور آمریکا نیوسیزن هستم خیلی زیاد خیلی خیلی زیاد
عاشقتونم
این فایل رو ندیدم هنوز طاقت نیوردم گفتم بیام بگم کامنتمو اما میبینم و باز میام کامنت میزارم
با تموم وجودم تحسینتون میکنم همه ی زیبایی هاتونرو و عاشقانه عاشقتونم
فعلا
در پناه الله یکتا باشین
به نام خدا سلام دوست عزیز ارمغان جان واقعا کامنتای خود شما هم خیلی عالی وبرای من تاثیر گذار بوده و من همیشه کامنتای شمارو میخونم و نکته برداری میکنم و دوستان عزیزی که نام بردید هم که در عقل کل خیلی عالی پاسخ میدن ومن خیلی برام راهگشا هستند.
سلام عزیزم
مریم جون
مرسیییی عزیزم
خدارو شکر که براتون مفید و تاثیرگذار بوده من که فقط درس پس میدم خدمت اساتید عزیزم و بزرگوارم خدارو میلیاردها بار شکر برای بودنشون و داشتنشون و خوشحالم که دوستای فوق العاده عالی و بینظیری مثله شماها دارم خداروشکر
بله بچه ها همشون عالی و فوق العاده و تاثیر گذار برای من بودن همیشه و هستن
عاشقتونم
براتون بهترینها رو میخوام و مشتاقم برای خوندنه کامنته زیبا و پرانرژی و نتایجه فوق العاده عالی تون تو تمومه زمینه ها
در پناه الله یکتا باشید
سلام ارمغان جان عزیزم
بووووووووووس به روی ماهت رفیق جان مون
سپاسگزارم از کامنتت
که برام یاداور این شعر شد
وچای دغدغه ی عاشقانه ی خوبی ست
برای باتو نشستن بهانه ی خوبی ست
من خودمو تو اون فضای عطر گلای شمعدونی تجسم کردم
با یه فنجون چای
نه ببخشید با یه لیواااان چای….
نوش جونت این زیبایی های
خونه تون که با چشمای قشنگت
هرروز صبح تماشا میکنی …
ببین اصلا خوش به حال اون
گلهای شمعدونی که باعشق نگاشون میکنی ..
خوب دلبری کردی با کامنتت
واین حس وحال ابتدای کامنتت
دمت گرم رفیق جانمون
زندگیت درخشان
تحسینت میکنم که داری رو دوره ها کارمیکنی واز دوستان عزیزمون در عقل کل که اسمهاشون هم نوشتی و
یاد کردی ، استفاده میکنی .
خداروشکر برای وجود ارزشمندت دراین سایت بهشتی
الهی که همیشه سرشار از نگاه خداوند باشین و زندگی خوشگلتون در بهترین مدارها قراربگیره ان شاالله
سلام بچه ها خوبین
خیلی خوشحالم یه زوجه عاشق و پر ازعشق برام کامنت گذاشت و این نشونه ی منه که تو مدار درستی توروابط هستم بچه ها خدارو میلیاردها بار شکرت برای وجودتون برای بودنتون
و ماها همه باهم هم مدار و هم فرکانس هستیم و جهان داره با دستانش این هماهنگی ها رو انجام میده بدونه هیچ تقلا و دخالته ما بچه ها
عاشقتونم واقعا منم خیلی خوشحالم که دوستای بی نهایت خوبی و پر از عشقی دارم مثله شما و خدا چقد منو دوس داره که شماها رو بهم داده و لحظه به لحظه قدر بودنتون رو میدونم عشقا
عاشقتونم ممنونم بازم برای تمومه انرژیه قشنگتون
و چقد شعر زیبایی برام نوشتین بخدا من اصلا شعر این حرفا بلد نیستم ولی وقتی تو مدار درست قرار بگیری و با خودت و خدا در صلح و هماهنگی باشی این نوشته ها این کامنتا خودش میاد واقعا
خدارو میلیاردها بار شکرت عاشقتونم
بچه ها ایشالله رابطه ی عاشقانتون روز به روز توحیدی تر عاشقانه تر متعهدتر وفادارانه تر و متداوم تر باشه هر لحظه بیشتر و روزای رویایی رو باهم هر لحظه تجربه کنین
براتون یه سفر رویایی استانبول روی کشتی زیر پل بعاز آرزو میکنم پل بعاز پله آرزوهاست
و این سفر عاشقانه و شیرین رو تجربه کنین باهم الهی میلیاردها بار شکر برای وجود رابطه های عاشقانه و رویایی مثله استاد و مریم جون عزیزم که همه چیش قشنگ و در عین حال توحیدی هست
عاشقتونم
آرزوهاتون رو آرزو میکنم
فعلا
در پناه الله یکتا باشین
به نام خداوندی که نسبت به من بخشنده و مهربان است
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و دوستان هم مسیر
اول از همه تحسین میکنم زیبایی های حیرت انگیز پارادایس زیبا رو و همچنین اندام فوقالعاده استاد عزیز رو . ماشالله استاد .احسن . شدین کوهی از عضله . دمتون گرم
و یه تشکر ویژه از دوستان عزیز بابت کامنتهای عالی و پر بارشون . چقدر باورهای عالی و قدرتمند کننده ای رو من از تو کامنتها کشیدم بیرون و نوشتمشون .
جدا از کامنتهای محدود کننده ای ک توضیح دادن ک از داخل همون کامنتهای محدود کننده هم میشه کلی باور خوب در آورد و ترمز ها رو پیدا کرد . اما من بیشتر تمرکز کردم روی باورهای قدرتمند ک ب قول استاد تو هزارتا کتاب موفقیت هم چنین باورهای عالی نمیتونی پیدا کنی
و باز بیشتر از همیشه باور کردم ک صفر تا صد زندگی من بستگی ب باورهام داره بستگی ب این داره ک من چ حرف یا باوری رو قبول کردم و تو ناخودآگاه هم ذخیره سازی کردم .و خودم رو با اون باورها برنامه ریزی کردم . من باید بیام باورها رو شناسای کنم و ببینم ک کدوم باور ب نفع منه کدوم باور ب ضررم. اون های ک ب نفعمه تقویتشون کنم و اونهای ک ب ضررمه تغییر شون بدم و این هم از نتایجم معلوم میشه . و انصافا باورهای خوبم دارن روز ب روز بیشتر میشن و من از این روند خیلی راضی ام و هروز باورهای مثبتم رو میشمارم . مینویسمشون .دوستشون دارم و عاشقشونم و کلی قربون صدقه شون میرم و بهشون میگم ک قراره با هم یه زندگی باشکوه رو برای هم بسازیم. و باورهام با این کار کلی انرژی میگیرن و هرروز قدرتمندتر میشن.
و من هم دارم میبینم ک چرخ دنده های زندگیم روغن کاری شدن و دارن روون تر میشن
دارم میبینم ک خداوند داره کارهای من رو انجام میده. یعنی اون کارهای رو ک بخدا میسپارم نتیجش فوقالعاده بهتره
استاد عزیز هزاران بار شکرگزار خداوندم ک من رو با شما آشنا کرد
خدایا من رو به راه راست هدایت فرما . راه کسانی که به آنان نعمت و ثروت عطا کرده ای.
با آرزوی نعمت . ثروت و سلامتی بیشتر برای همه مون .
در پناه رب العالمین
به نام خدای مهربان و هاایتگرم
سلام به دوست و بردار همفرکانسیم
امروز صبح اومدم تو سایت با خودم گفتم یه کامنتی رو بخونم که سر صبحی یه نشونه ای به من بده
به کامنت شما هدایت شدم
بسیار بسیار زیبا مفید و روان بود
لذت بردم و درس گرفتم مرحبا به شما
آقا فرهاد دوست عزیزم خوشحالم از اینکه کنار دوستان آگاه و توحیدی هستم که میتونن از میان اون همه کامنت دیدشون رو چقدر زیبا تو ضییح بدن که شما اومدین باورهای قدرتمند کننده رو بیرون کشیدبن و یادداشت برداری کردین و برای خودتون کنارگذاشتن و روی باورهای که به نفع شماست اونها رو شناسایی کردین
و به من یاد دادین که از باورهای درست در زندگیم استفاده کنم
ممنون و متشکرم از شما
و اصل خوندن کامنت همینه که با اونها رشد کنیم پیشرفت کنبم نه اینکه صرفا حالمون رو خوب کنیم بلکه در کنار حال خوب خودمون و زندگیمون رو رشد بدبم و تغییر کنیم در همه جنبه های زندگی
متشکرم سپاس فراوان بهتربنها نصیبتون
سلام بر استاد عزیز و خانم شایسته
چقدررر این پردایس زیباست ک دوربین به هرطرفی ک میرود زیبایی هایی فراوان دیده میشود
خداوند را شکر میگویم ک چنین نعمات زیبایی هست و همه میتوانند برسند و تجربه اش کنند
از باورهایی که به خورد ما دادندو ما از روی بچگی آن هارا باور کردیم و در بزرگی تاییدش کردیم
ولی خانواده من خداروشکر یه چندتا باور قدرتمند کننده ای هم به من داده اند که تاثیر خوبی در زندگی ام گذاشته
مثلا پدرم بچه که بودم میگفت ما عمر زیادی میکنیم چون مادر بزرگم 95سال عمر کرد و ژن ما عمر زیادی داره
و موقعی ک میکانیک شدم کم کم این باور را از دورو بری هایم شنیدم و در ذهنم تایید شده است این بود که من هرکاری را یک بار جلوی من انجام دهند من یاد میگیرم و تا همین الان حتی دوره های اموزشی که میرفتم یک بار که انجام میداد استاد من بهتر از آن انجام میدادم و الان ک استادعباسمنش این را گفت به یاد اوردم ک افراد میکانیکی که انجا بودند بعد از چندین بار انجام دادن باز هم نمیتوانستن انجام دهند
و من با یک بار انجام دادن حتی بهتر از آن استاد انجام میدادم
واقعا ذهن انقدر قدرتمند است ک توانایی های جسمی ک فکرشو میکنی نداری را زنده میکند
یا یک سید رفیق داشتم ک چهارشنبه ها دیوانه میشد و بهش کفته بودند که سید ها چهارشنبه ها بهم میریزند و اینا ک باور کرده بود و بدون هیچ مشکلی دیوانه میشد
و رفیق دیگری داشتم ک ان هم سید بود ولی اون باورداشت ک مهربانتر میشوند و چهارشنبه ها بی دلیل مهربون میشد
خلاصه حرف های استاد عباسمنش پشت هم داره در خاطراتم تایید میشود
ربنا مارا هدایت کن تا افکاری قدرتمند کننده برای ثروت و نعمت و سلامتی و پیشرفت در وجودمان هرلحظه بیشتر و بیشتر شود
خیلی ممنونم از استادعباسمنش که هروز اگاهی های جدید را میدهد تا باعث پیشرفت بیشتر در زندگی مان شود
و همچنین ممنون خانم شایسته عزیز
همگی در پناه الله یکتا شاد و پیروز و ثروتمند و سعادتمند در دنیاو اخرت
خدانگهدار
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسگزارم
سلام خدا جونم شکرت
سلام استاد عزیزم و مریم نازنینم
سلام دوستان عزیز دردانه های خداوند
وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُضِلَّ قَوْمًا بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّىٰ یُبَیِّنَ لَهُمْ مَا یَتَّقُونَ ۚ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ
خدا بعد از آنکه قومی را هدایت کرد دیگر گمراه نکند تا بر آنها آنچه باید بپرهیزند( از موجبات ضلالت )معین کند که خدا محققاً به همه چیز داناست.
چه موضوعی را باور کرده اید؟
خدایا شکرت که هر لحظه در حال سور پراید کردن من هستی
انگار دست از همه چی کشیده ای و فقط حواست به من است
خدایا شکرت کرور کرور شکرت
استاد تو مدتی که در دوره بینظیر 12 هستم
چند روزی فقط از خدا میخواستم تو تمرین ستاره قطبی که منو سورپرایزم کنه
و میگفتم ترمزهای. بیشتر و بهتر و آسانتر برام واضح کن من انسانم فراموش کار وناسپاس پس خودت هوامو همه جوره داشته باش
طی این چند روز که فایل جدید روی بنر سایت اومده هنوز در شوک هستم که خداوند. سریع العجابه است و بزودی پاسخم را داد و من دریافت کننده خوبی بودم همون روز صبح که اومدم تو سایت سورپرایز شدم و فقط اشک شوق ریختم و گفتم چند بار گوشش بدم تا کمی درک کنم آنچه که به من گفته میشود از کلام حق
آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند
طبق معمول فایل های و دورههای عالی شما استاد همه از دل بر میآیند و بر دل و جان و گوشت و استخوان مخاطب میشینه این آگاهی های ناب
چون ما قبل از تولد تمام این آگاهی های ناب را میدونستیم و بعد از تولد به فراموشی توسط خانواده جامعه افراد و تمام عوامل بیرونی بفراموشی سپرده شد و و الان بخواست همان تضادها و شرک و بی ایمانی و ترس و نگرانی ها خود من الان اینجا هستم
از هدایت یافتگان الهی هستم
خدایا شکرت هر لحظه سپاسگزارم از لطف و رحمت و مغفرت و آمرزش و رحمان و رحیم بودنت
خدایا شکرت
استاد اول اینو بگم که امروز بمعنای واقعی کلمه زندگی را زندگی کردم
چون من تونستم یک باور قدرتمند را که بارها شنیده بودم و در مدار درک آن نبودم را امروز درک کنم
باور بینظییییر فقط برای امروز زندگی کن
استاد انقلابی امروز در درونم بپا شده که همچون آتشی سوزان بر تمام شرکتهای وجودم رخنه کرد و حس آزادی و آرامش و رهایی را امروز درک کردم
گفتم من که به گذشته بر نمیگردم پس بیخیال
از آینده هم بی خبرم پس بیخیال
یعنی چی ؟؟
یعنی همه چی همین لحظه است شاد باش و بپوش و برقص و زندگی را آسون بگیر
همین بخدا همین
دیدم آرامتر شدم گفتارم با فرزندانم در لحظه تغییر کرد آرامش عجیبی تو کلامم اومد بچه ها سریع فرکانس آرامش منو دریافت کردند و ارتباط بهتری باهم داشتیم
دوستم بهم زنگ زد گفت بریم کفش بخریم
گفتم اما ده میشم بیا بریم رفتیم با خیال راحت برای خودم و دختر کفش خریدیم بدون اینکه نگران حساب بانکی ام باشم بدون اینکه ترسی از پول خرج کردن داشته باشم یک جفت دمپایی صندل برای پسرم گرفتم
کلی با دوستام خندیدیم و شاد بودیم تا اومدم خونه
ناهار خوشمزه مو جدا جونم هواشو داشت و عالی اماده شده بود
همسرم اومد خونه حالش عالی بود کلی خوراکی سالم تخمه و بادام و کشمش و میوه خرید کرده بود کلی باهم خنده و شادی داشتیم
از اونجایی که ته دلم به نور مهاجرت روشن شده با ایمانی قوی با همسرم در میان گذاشتم
گفتم من سمت خودمو با ایمان و توکل انجام میدهم
بقیش باخدا من نمیدونم من تسلیمم خدا خودش نرم کننده دلهاست
هدایت شدم به کامنت های عالی دوستان کلی اشک شوق و ایده و باورهای قدرتمند کننده را تقویت کردم
هدایت شدم به قرآن سوره توبه
الله واکبر
خود خدا هم مستقیم باهام درباره مهاجرت حرف زد
خدایا کریدیت تمام اتفاقات عالی امروزم را دادم بتو من هیچی نیستم همه کاره ام تویی و همه جوره هوامو داری
خدایا شرک های وجودم را بکش
همه چی توحیده توحید و توحید
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها وارد غضب کرده ای و ن گمراهان
استاد من این موضوع را باور کرده ام و این چند روز خیلی مسمم تر شده ام برای مهاجرت و باور دارم که خداوند به شجاعان پاداش بیحساب میدهد از جایی که فکرشو نمیکنی میرسونه با دیدن الگوهای عالی که در همین سایت توحیدی دیدم کلی ایمان و باور و توکلم اعتمادم به تنها فرمانروای کل کیهان بیشتر شده
خود شما استاد گرامی مجید پیر دوستی سعیده عزیز و خیلی دیگه از عزیزان در این مکان معنوی را الگوی مناسب و عالی برای خودم قرار داده ام و هر لحظه ایمانتون رو تحسین میکنم وهر لحظه سپردم بخدا که همه کاره است خودش دلها را برام نرم میکند
باور قدرتمند م اینه که من همواره در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین شرایط قراردارم
بخدا از وقتی این باور را ورد زبانم کرده ام جز این نبوده که ناسپاسم اگه بگم بوده
باور قوی دیگه که دارم باهاش لحظه هامو خدایی میکنم هر اتفاقی بیوفته الخیر و فی ما وقع است بخدا تمام مدت که ورد زبانم شده در هر شرایطی اتفاقات بظاهر بد همه خیر و برکت بوده برام
الله واکبر اسناد چه دستاوردهایی را کسب کرده ام
چقدر الهام جونم نوشتن داره بهم کمک میکنه
استاد وقتی میخوا م شروع کنم به نوشتن اصلا نمیدونم چی بنویسم میسپارم به جان جانانم دیگه خودش همه کاره میشه این باور قلبی من شده قلمم نوشتنم گفته های که از دل بر میآید را خودش داره برام مدیریت میکنه من کی باشم که منم منم کنم یا الله من تسلیمم هیچی نمیدووووونم
استاد باورهای محدود کننده که الا ماشاالله
اینقدر زیاد هستند که بنویسم صدها خط بشود
باور محدود که برام سریع اومد بالا اینکه چون مادرم با خانواده همسر زندگی کرده پس دختر هایش هم باید تا آخر عمر پیش خانواده همسر باشند
باورمحدود اینکه همیشه تو خانواده هامون بوده پول چرک کف دسته از این دربیاید از اون در میره
باور محدود دیگه اینکه گفتند و رفت در ناخودآگاه من پول درآوردن کار سختی است و همیشه هم پدرم خدا بیامرز و برادرانم به سختی کار میکردند و همیشه کفگیر به ته دیگ میخورد همه چی داشتیم ولی پول رو نمیتونستیم حفظ کنیم
باور محدود دیگه باید پارتی داشته باشی که بری سر کار
باور محدود دیگه اعتقاد به چشم زخم و خرافات و مذهب
باور محدود اینکه باید حتما نمازت بوقت باشه روزه سرجاش باشه حتی تو روستامون میگفتن دخترها روزه میگیرن تا شوهر کنند وقتی ازدواج میکنند دیگه از خدا و نماز و روزه دور میشن خخخ
باور محدود دیگه هر چقدر پول از بشی آدم بدی میشی
باور محدود دیگه بچه ها مخصوصا پسرها باید حتما یکیشون بمونه و مواظب پدر و مادرش باشه
باور محدود دیگه زن باید خونه داری کنه و بشینه تو خونه و کار نکنه
باور محدود دیگه عدم احساس لیاقت
باور محدود دیگه هر کاری باید قسطی و چکی باشه
باور محدود دیگه به هر کسی اعتماد کنی مالتو میخوره
و خیلی باور های غلط و محدودی که به خورد ذهن و ناخودآگاه من رفته و شکر خدا با آموزشهای عالی استاد عزیزم و الگوهاب خوبی که تحسین میکنم موفقیت وسربلندی اونها رو دارم هر روز روی خودم و قوی تر کردن ایمان . توکل و اعتمادو باورهایم
بلطف خداوند کار میکنم و هر روز بهتر از روز قبلم هستم
آرامشم بیشتر شده
ایمانم قوی تر شده
توکل و اعتمادم بیشتر شده
قدرت تجسمم بیشتر شده
همزمانی فایل با قدم دوم جلسه دوم
بسیار لذت بخش است
خدایا شکرت که باورهای قدرتمند را برایم واضح تر و آسانتر کرده ای
باور پول بی نهایت وجود دارد و در زندگی ام از خزانه الهی سرازیر شده
خداوند هر لحظه نگاهش به زندگی ام است هر جایی کمبودی باشه خودش از بینهایت راه سرشار از نعمت و رحمت و برکت میکند
انسان های عالی و قابل اعتماد در زندگی ام موج میزند
تمام شرایط و انسانها و موقعیت ها وسیله ای است از طرف خداوند برای رساندن موهبت های الهی به من
من همواره در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین شرایط قراردارم
از هر خیری از خدا بهم برسد من سخت فقیر و نیازمندم
من فقط روی خدا حساب باز کرده ام
معنوی ترین کار پچدنبا ثروتمند شدن است
هر چقدر ثروتمندتر شوی نزد خدا محبوبتری
هر چقدر من بخواسته هام برسم خدا را بخواسته هایش رسانده ام
من انسانی فوقالعاده عالی و دوست داشتنی و تاثیر گذار هستم
من عاشق هنر هستم و کارهایم ارزشمند هستند
خداوند انسانهایی که عاشق هنر هستند و ثروت مند هستند و با عشق خرید میکنند را به من هدایت کرده
نعمت و ثروت و فراوانی بی نهایت است
من انسانی توانمند به هر چیزی که علاقه داشته باشم زمان میگذارم و مهارت کسب میکنم و موفق میشوم
همیشه درهر کاری بزرگترین سرمایه من راستی و درستی و صداقت من اولویت دارد
خدایا شکرت برای این همه باور قدرتمند که باعشق ساخته ام و نوش جانم شده و به تمام وجودم نشسته
من در قلمرو خدا وند هستم و باید تمرکزم را روی بهبود خودم بزارم خدایا شکرت
هر باوری بسازم خداوند مرا هدایت میکنه به سمتش
خدایا شکرت هر آنچه دارم از آن توست
خدایا شکرت که نور آسمانها و زمین هستی
خدایا شکرت که مالک اصلی تویی
ومن وابسته به اصلم هستم
خدایا شکرت برای کنترل ذهنم که خیلی بهتر شده ام نسبت به روز قبلم
خدایا شکرت که تشخیص الهامات را از نجوا بر قلبم واضح تر کردی
قلبم باز تر شده فقط میگم خدایا شکرت
احساس خوب اتفاقات خوب
من لایق دریافت الهامات و نعمتهای الهی هستم
من لایق بندگی کردن هستم
من اشرف مخلوقات جانشین خداوند بر زمین هستم
تمام اتفاقات زندگی ام براساس افکار و فرکانس ها و باورهای من خلق میشوند
خدایا شکرت که سکان زندگی ام را بدستان قدرتمند تو سپرده ام و آرامم
خدایا شکرت که فرمان کشتی ام در دست توست و مرا در ساحل ارامشت لنگر انداختی
من پاره ای از وجود پاک خداوند هستم من لایتناهی هستم
من ارزشمندم فقط به این دلیل که هستم و نفس میکشم
باورهای من اتفاقات زندگی ام را خلق میکند
پس آگاهانه کانون توجهم را بر سپاسگزاری بر اتفاقات خوب بر زیبایی ها بر آنچه که شایسته روح پاکم هست بزارم
ورودی هامو کنترل کنم
با خودم در صلح باشم
اول خودم و بعد دیگران را ارزشمند بدانم
هر کسی هر جوری با هر اعتقاد و عقیده ای که هست بپذیرم
من قدرت تغییر کسی را ندارم
هر کسی در هر جایی هست در جای درستشه
باورهای قوی را در خودم تقویت کنم
حتی اگر کسی و حتی عزیزانم هم یک باور نادرست دارند ولی قبول کرده اند و با آن باور موفق هستند سکوت کنم و نخواهم کسی را باب میل خودم مدیریت کنم
چون هر کسی روح مجزایی است که اومده این جهان مادی رو تجربه کنه مدتی و بازگشت همه بسوی خداست
این باور در من جهادی اکبر براه انداخته
خدایا شکرت
فقط برای امروز خوب زندگی کنم
که هر لحظه بازگشتم بسوی خداست .
جان جانانم سپاسگزارم
استاد عزیزم بازهم برامون خوش بدرخشین
دوستون دارم عاشقانه
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند و خوشبخت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت
الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
سلام دوست من
خدا رو شکر که به کامنت بسیار زیبای شما هدایت شدم،
مخصوصا این قسمت:
باور بینظییییر فقط برای امروز زندگی کن
استاد انقلابی امروز در درونم بپا شده که همچون آتشی سوزان بر تمام شرکتهای وجودم رخنه کرد و حس آزادی و آرامش و رهایی را امروز درک کردم
گفتم من که به گذشته بر نمیگردم پس بیخیال
از آینده هم بی خبرم پس بیخیال
یعنی چی ؟؟
یعنی همه چی همین لحظه است شاد باش و بپوش و برقص و زندگی را آسون بگیر
دوست من، خداوند در قرآن میفرماید لاتخف و لاتحزن
نترس و اندوهگین نباش
(از آینده ای که نیامده نترس و بخاطر گذشته ای که از دست رفته اندوهگین نباش)
در پناه الله یکتا شاد، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
درود بی پایان بر استاد عباسمنش عزیز
درود بی پایان بر بانوی قدرتمند، مریم شایسته عزیز
خیلی خوشحالم که در جمع خانوادهی صمیمی شما هستم و خدا رو بابت این نعمت هزاران هزار بار شکر میکنم.
محبوب تقریبا 3 سال هست که به این خانواده هدایت شد و شد عضو این خانوادهی دوست داشتنی
تا 2 سال فقط فایلهای دانلودی رو گوش میکردم و بعد از آن هدایت شدم به دوره دوازده قدم و در قدم دوم هدایت شدم به دوره کشف قوانین و دوباره به دوره دوازده قدم برگشتم
هم اکنون در حال دریافت آگاهی های قدم سوم از دوره ی بینظیر دوازده قدم هستم
با هدایت خدای بزرگ این فایل پر از آگاهی رو گوش کردم، میخوام بگم که این فایل چنان منو به خودم نشون داد که بدونم کجای کارم
محبوب سرشار از خواسته اما سردرگم، استاد جان با این فایلی که برامون گذاشتید فهمیدم که باور ساختن اصلا یعنی چی، تو چطور باید باور بسازی و چطور باید با ایمان بری جلو
از کامنت های دوستانم متوجه شدم که باورت رو بساز، چشمات رو ببند و بقول استاد روی شانه خدا سوار شو و هیچ مپرس و هیچ مگو فقط حرکت کن که مسیر برات باز میشه
من روی خیلی از جنبه ها کار کردم و تازه اندازه سر سوزنی میتونم بگم که این کار کردنه بوده و هنوز باید خیلی متعهدانه تر و مصمم تر برم جلو، اما در زمینه ی کسب و کار و شغل، باوری که منو حرکت نمیداد ترس هام بود، ترس از اینکه اگر من برم سر کار بچه هام چی؟ اونا چی میشن، کی ازشون مراقبت کنه و هزاران ترس دیگه …
اما چند روزه که این فایل رو گوش دادم آتشی در من بوجود آمده که هر روز شعله ور تر میشه و منو داره حرکت میده، با این باور که خدا هست و تو کافیه گام اولیه رو برداری و بقیه رو خودش فراهم میکنه
میتونم بگم که ترسهام کمرنگ شدن، به آرامشی رسیدم که هر لحظه بیشتر و بیشتر میشه و با احساس خوبی که دارم ایجاد میکنم نتایج ریز ریز دارن میان و من الان 2 روز هست که وارد یک حرفه ای که از بچگی علاقه داشتم شدم و خدا داره شرایط رو برام طوری فراهم میکنه که من کم کم وارد فعالیت بشم بدون ذره ای نگرانی
میخوام متعهدانه تر آموزه هاتون رو فرا بگیرم، خدا رو شکر میکنم ب ای نوشتن این کامنت
این کامنت جزو اولین کامنت های من هست، از امروز با کامنت ها و نتایج بیشتر خواهم آمد و از نتایج خواهم گفت.
خدا رو بی نهایت شکر میکنم بابت هدایتم و آشناییم با بندگان صالحش
استاد عزیزم بی نهایت بابت آموزه هاتون سپاسگزارم و از خانم شایسته عزیز بابت زحماتشون سپاسگزارم
براتون از خدا سلامتی و موفقیت روزافزون رو میخوام
و امید که تمام دوستانم هر روز شاهد نتایج عالی و عالی تر باشند
سلام عزیزم
یک لحظه فکر کردم نویسنده این کامنت من بودم
باورتون میشه رفتم بالا اسمتون را نگاه کردم
مطمئن شم ک خودم این کامنت را ننوشته باشم .
بخاطر اینکه دقیقا حرفهای من را زدین
ک چند روز پیش تو روز شمار گذاشتم .
اما در زمینه ی کسب و کار و شغل، باوری که منو حرکت نمیداد ترس هام بود، ترس از اینکه اگر من برم سر کار بچه هام چی؟ اونا چی میشن، کی ازشون مراقبت کنه و هزاران ترس دیگه …
دقیقا یکی از ترس های من همینه
البته با اینکه بچه های من بزرگن
دختر من 17 سالشه
پسرم 11 سالشه
با این وجود من ترس داشتم و الان خیلی خیلی کمتر شده
و برای خودم الگو پیدا کردم ک میشه و خداوند هست و ازشون مراقبت میکنه .
خیلی خوشحالم که شما تونستید شغل مورد علاقه را استارت بزنید
براتون آرزوی موفقیت دارم
به نام خداوندی که کارش جز هدایت چیزی دیگه نیست
سلام به دو استاد عزیزم و دوستان عزیز
رابطه دوستی صمیمی با خداوند یکیش داشتن درست همین باوره که در این فایل هم گفته میشه که آدم بگه خدا فلان فرد یا فلان نژاد و ملیت رو برتر از من خلق نکرده چونکه اون عدالتش فراتر و دقیق تر از این حرفاست و به همه به یه اندازه لطف و عنایت داره پس من با همچین خدایی همیشه با این نوع دیدگاه دوستی،پدر و مادری،اربابی مهربان و قانونمند همیشه در صلح و رفاقت میکنم پس حالا که با خودمم باید همچین رفاقتی کنم دیگه از اشتباهاتم و شکست هام زیاد دلگیر نمیشم چونکه این منم که اینطور که باید هنوز بعضی از قسمتهای این بازی زندگی رو یادنگرفتم ولی خبر خوب اینجاست که بینهایت راه و هدایت هست تا من بازیکن خوبی بشم در زندگی
وقتی این فایل شروع کردم به گوش دادن همون لحظه گفتم خدای من حرف یکی از گوینده هایی که باعث شد خدای شنوا بشنوه و استاد هدایت کنه به این فایل جواب به منه چونکه این چند روزه اخیر برا یه مساله ای خیلی اوقات فال حافظ میگرفتم واقعا من اصلا دنبال فال و اینجور چیزها نیستم و زیاد اعتقادی هم ندارم اما همیشه موقع نیت کردن میگم خدایا اگر خوب دراومد یعنی اینکه این فال درسته اگر نه که یعنی درست نیست چونکه اینجوری تو ذهنم خودم ساختم فال هم مثل نیروی حاکم برجهان نیروی خیره
و البته خیلی هم دنبال اینجورچیزها نیستم و براممهم نیست و اگر هم یه وقتایی اینکار کنم جدی نمیگیرم ولی خوب هاشو بیشتر جدی میگیرم و میگم این یعنی درسته و اتفاق میفته برام
شغل منم در زمینه رزمی و ورزشه و اینکه استاد مقاله ای از زمینه ورزش و باورهای درست و نادرست میگی دقیقا میفهمم چی میگی چونکه واقعا خودم میلیاردها بار اینو مشاهده کردم و میکنم باورهای محدود کننده وحشتناک که چه عرض کنم بلکه اونور مرز وحشتناک میبینم از خیلی آدمها حتی خیلی ها بقول خودشون تحصیل کرده و اساتید هستند اما باورهای بسیار داغون و محدود کننده دارن بااینکه اصلا علاقه ای به کشتی ندارم اما امیدوارم حسن یزدانی پیروز بشه که باعث شکست این باور ذهنی بشه که آقا این باورهای درب و داغونی امسال اینجور آدمها دارن خیلی اشتباه و تضعیف کننده ست
من از یه بابت از خودم واقعا راضی هستم هرچند خودم خبر دارم یسری باورهای محدود دارم اما چونکه بیس خودمو میشناسم واقعا ازخودم راضی هستم از چه بابت؟ از بابت همینکه باورهای محدود کننده بخصوص در زمینه ورزش اصلا توی کتم نرفته و دیگه هم نمیره که توی تمام دنیا همش میگن فلانی بدلیل افزایش سن یا فلان مصدومیتش دیگه نمیتونه بیشتر ادامه بده این نوع دیدگاه واقعا واصلا تو کت من نمیره و به همین دلیل هرکسی با من بخواد در این موارد حرف بزنه یا بدتر از اون بخواد منو در این مورد متقاعد کنه واقعا مثل تریلی از روش رد میشم و اصلا هیچ رحمی هم نمیکنم بهش و البته اینجور افراد دوربر من پره ولی من همیشه ازشون دوری میکنم حالا فقط درمورد ورزش نیست در مورد ازدواج،کار،سلامتی و…اما اونایی هم که با من ارتباط دارن اینجور حرفارو جلوم نمیزنن چونکه میدونن اگر بگن من بی رحمانه لهشون میکنم چونکه قبلا بارها با نرمی گفتم
پس همیشه واقعا حواسمون باشه که توسط دیگران چه غذایی به خورد ذهنمون میدیم
و حواسمون باشه هر حرفی رو نشنویم من چرا اینو الان میگم نه اینکه فقط بگم چونکه استاد میگه منم بایدتکرار کنم نعع بلکه واقعا این حرف استاد خودم با تمام سلول هام بارها تجربه کردم هم نتیجه گرفتم هم ضربه خوردم و به همین دلیل همیشه سعی میکنم حواسم باشه چه چیزهایی رو دارم میشنوم و میگم
چقدر استاد هم شما هم اون دانشمند خوب رو تحسین میکنم بااینکه میدونید همچین باورهایی مثل اون دونده سیاه پوست که میگه ژن ما برتره میدونید درست نیست اما میگید چونکه به باورهای قدرتمند کننده ذهن کمک میکنه پس چه اشکالی داره که بگیم درسته چونکه داره به پیشرفت مون کمک میکنه و اون دانشمند عزیز چقدر شخصیت و درک و فهم داره که نمیره به اون دونده سیاه پوست بگه باور تو اشتباهه میگه نمیگم چونکه نمیخوام با حرفم بهش احساس ضعف بدم پس بذار به اعتقاد خودش ادامه بده برا بیشتر پیشرفت کردنش
واقعا در همچین صحبتها ودیدگاههایی میشه این نکات رو پیدا کرد که چقدر آدم باید خونسرد ،با درک و فهم،ریلکس،مهربون بزرگ و اندیشمند و با شخصیت باشه حتی بااینکه خودش علم اون موضوع رو داره و میدونه ریشه چیه درست و نادرست از هم تشخیص میده اما بازم نمیاد بلندگو دستش بگیره و بره طرف مقابل متقاعد کنه و بگه تو داری اشتباه میکنی مثل خیلی هامون وقتی یسری آگاهی ها واطلاعات تازه یاد میگیریم سریع میخواهیم بقیه رم بشکل خودمون تغییر بدیم و بگیم حرف من درسته و من میدونم و این اشتباهی ست که تقریبا هممون کم و بیش در زندگیمون درگیرش شدیم
چقدر خوبه که آدم حتی باوجود اینکه میدونه اما همچنان حق انتخاب و آزادی رو به دیگران بده یعنی اول با خودش بعد با دیگران در صلح باشه هرکسی هردیدگاه و اعتقادی داره تا وقتی که نمیاد بهش ضربه بزنه بگه اوکی تو اینجوری فکر میکنی پس ادامه بده چونکه تو اینجور انتخاب کردی وعلاقه داری
اما درنهایت کسی که ریشه ها و اصل از فرع رو میشناسه دیگه همیشه در زندگی خوشبختی واقعی رو تجربه میکنه و از پس هر مشکلی برمیاد و خدای خودشو بهتر میتونه بشناسه عدالت خدارو بهتر میتونه بشناسه که اگر توی کارش بخصوص کارموردعلاقه ش باشه و اگر نتیجه دلخواه رو نتونه بگیره چونکه اصل از فرع و قانونمندی خداوند درک میکنه دیگه نمیگه پس من به این نتیجه رسیدم که من آدم خاص،ژن خاص،نژاد خاص ،ملیت خاص ندارم نمیشه اینو نمیگه بلکه میگه اینا همه فرعیاته من باید بگردم ببینم چه ایرادی در ذهن منه وقتی ایرادهای درونمو پیدا کنم اونوقت حتی از اون کسایی که معروف بظاهر و ازنظر خیلی ها ژن و ملیت برتر هستند من میتونم حتی از اونا هم خیلی بهتر و حرفه ای تر بشم
من یه برهه طولانی از زندگیم فکر میکردم من زشتم،بی ارزشم بدردنخورم،بی ارزه ام ،ناتوانم،ضعیفم،کند ذهنم،و… چرا اینطور فکر میکردم چونکه توسط خانواده و محیط زندگیم اینگونه ذهنمو شکل داده بود اما از یه مرحله به بعد ورق زندگی من تغییر کرد و خوشبختانه من با. وجود اونهمه ناکامی و احساس محدودیت و بد نسبت به خودم یه عالمه موفقیت و تغییرات در زندگی خودم رقم زدم که الان منطق های قوی برا موفقیت و حرکت بیشتر رو دارم چونکه واقعا هم ذهن برا باور قدرتمند وواقعی نیاز به منطق های قوی داره و من هرچقدر که بیشتر میگذره بیشتر منطق برا موفقیت و ارزشمند بودن خودم به جا میذارم نه برا ثابت کردن به دیگران بلکه به خودم که من میتونم و ارزشمندم
خداروشکر امسال رو برا خودم تعیین کردم سال ساخت لیاقت و ارزشمندی و دیگه باید تا آخر سال برنامه اصلیم برا کار کردن رو همین باور باشه
همگیتون خیلی دوست دارم بهترینهارو براتون آرزو میکنم
خداروشکر بابت همه چیز بخصوص گنج های بی انتهای اینجا
خداقوت.
با سلام و احترام خدمت استاد عزیز و دوستان هم فرکانسی
من یک باور محدود کننده دارم ک البته حتما باور های محدود کننده بیشتر دارم که هنوز به صورت کامل شناسایی نکرده ام که برام ضربه میزنن اما در مورد باوری که الان شناسایی کرده ام و واقعا نمی دونم بهم داره ضربه میزنه یا به سود من داره کار میکنه باید زمان بگذره تا بفهمم که به سودم بوده یا به ضررم اما این باور چیست ؟ من باور دارم تا زمانی که من مسکن نداشته باشم نمی تونم ازدواج کنم و کسی با من ازدواج نمیکند . این باور رو از خیلی وقت پیش داشتم تا اینکه زمان ازدواج رسید و چون خونه نداشتم ک هنوزم ندارم تصمیم گرفتم ازدواج کنم چیزی ک به من در یک سال گذشته ثابت شد این بود که این باور بدون هیچ عیبی داره کار میکنه عین یه ساعت یعنی ازدواج در شهر ما اکثرا به صورت سنتی است ک مادر میره میپسنده بعد پسر میره دختر رو ببینه تا به امروز ک یکساله کل خاندان ما به ازدواج من درگیر هستن هنوز نشده کسی بگه پسر بیاد ببیینم هر کی یه بهونه ای اورده و چند تا شون هم شفاف گفتن ک باید خونه داشته باشه
و این باور من جلوی همه ایستاده داره قلدری میکنه اما باز میگم نمی دونم داره به نفعم کار میکنه یا به ضررم شاید مجبورم بکند ک خونه بگیرم و صاحب خانه باشم یا شاید واقعا داره ضربه میزنه
اما منو مصمم کرده که باید درامدم رو بیشتر کنم تا بتونم برای خرید خونه فکر کنم
منو مجبور کرده به بیزینس های متفاوتی فکر کنم
منو مجبور کرده به کارهایی فکر کنم ک درامد بالای دارند
این نه شنیدن ها به جایی رسیده که مجبورم میکنه به رشد
انقد در مورد نداشتن خونه من حرف شنیدم ک هر روز یه سری افراد ک به من این حرف ها رو گفتن یادم میاد و بهم انرژی میدن که باید حرکت کنم
امیدوارم که این باور محدود کننده نباشه برعکس یه باور قدرتمند کننده باشه برای پیشرفت که بعد از چند وقت بیام بنویسم که این باور باعث شده فلان اتفاق ها در زندگیم بیافته
دوست دارم شما عزیزان به این باورم بیشتر نظر بدید تا بخونم و بتونم مسیر رو پیدا کنم
در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند باشید
سلام دقیقا این باور ترمز مخرب شما در ارتباط با ازدواج هست و شما نباید بگید حتما باید خانه داشته باشم تا ازدواج کنم
گاز:هزارن نفر هستن که بدون داشتن هیج امکاناتی بدون داشتن خانه ازدواح کردن و بسیار موفق هستند
صدرصد این باور مخربی که ارزشمندی خودت به خانه نسبت بدهی
اصلا این باور بریز دور.
سلام به شما
شما برای ازدواج خودت شرط گذاشتی مثل دختر خانمی که شرط میزارهدهمسرم چنین باشه و چنان حالا همین دختر اگر عاشق بشه همه این شرط ها رو زیر پا میزاره و با یه آدم آس و پاس ازدواج میکنه و همه متحیر میمونن همه از این نمونه ها دیدن. شما هم هر وقت عاشق خودت شدی میتونی شرط هایی که برای خودت گذاشتی رو تغییر بدی .ممکنه گذاشتن شرط داشتن خانه برای خودتون به دلیل این بوده که بخواهید ارزشمند تر باشید ولی بدونید شما بدون داشتن خانه هم ارزشمند هستید
پس با خودتون فکر کنید و ارزشهای خودتون رو یادداشت کنید و بدونید کافی هست
در ازدواج شخصیت افراد بسیار مهم تر از ثروت هست
مثلا فردی که کاری باشه در طول زمان پول رو میسازه و فردی که بی درد و عار باشه تمام ثروت خودش و خاندانش رو به باد میده پس این که شما شرط داشتن خانه رو به هدف داشتن خانه در خودتون تغییر بدید روحیه کاری شما رو بالا نگه میداره و دیگه مانعی برای ازدواج نیست
در ادامه میخواهم تجربه خودم رو در مورد خرید خانه بگم. برای ما سخت بود چون باورمون این بود اما در همون سختی ما بسیار خوشحال بودیم خیلی خوشحال چون من از اول دوست داشتم با همسرم زندگیم رو بسازم در شرایطی که میتونستم با کسی ازدواج کنم که خانه داشته باشه در بهترین لوکیشن تهران
ما با هیچی خونه خردیم. با پول هدیه های عروسی و پول پیش خونمون عملا دیگه هیچی نداشتیم با 20 تومن خانه 100 تومنی خریدیم که دادیم اجاره چون به پول پیشش نیاز داشتیم و خودمون موندیم بی خونه که ماجراش زیاده و البته لطف خدا مسئله رو حل کرد طولانیش نمیکنم بعد 1سال و نیم تونستیم به خونه خودمون بریم بعد دوباره بعد یکی دو سال خونه رو عوض کردیم و بعد بازم و ..
الان یه خونه کوچک در یک محله خوب دارم که در روزهای تمیز میتونم قله دماوند رو ببینم باورتون میشه ازتهران بشه دماوند رو دید ویو خیلی خوبی داره
کوتاه کنم صحبتم رو خرید اولین خونه شاید کمی سخت باشه (اون با باورهای مردم عادی مثل من )چون یکم اولش پول قلمبه میخواد ولی بعدی ها خیلی راحت اتفاق میفته رو باورتون کار کنید همون اولی هم اسون میشه
امیدوارم ازدواج خوبی داشته باشید و خونه خوشگلی هم بخرید
به نام الله یکتا
من 15 ساله که ازدواج کردم و بچه هم دارم اما هنور خونه ندارم و مستاجرم،یک عالمه لذت بردم از جوانی ام و یک عالمه تجربه دارم از زندگی…
تازه من زمانی که ازدواج کردم 21 سالم بود و دانشجو بودم و خدمت هم نرفته بودم اما با ازدواجم هم کارم جور شد و هم از خدمت معاف شدم و هم زندگی کردم
البته ناگفته نماند دوبار خونه دار شدم و خونه خودم رو ساختم اما بخاطر عجله و حرص زدن و درک نکردن قانون تکامل از دست دادمش،و مهم نیست چون دوباره بدستش میارم…
نترس
این ترس از کمبود و عزت نفسه که فکر میکنی حتما باید خونه داشته باشی تا زن بگیری،باور کن همین الان بهترین خانوادهای ثروتمند هستند که حاضرن دخترشون رو دو دستی با احترام بهت بدن و حتی خودشون بهت خونه هم بدن مثل موسی پیامبر
خودت رو باور کن خدای خودت رو باور کن و بعد ببین چطور درها رو برات باز میکنه مثل یوسف پیامبر
بهت پیشنهاد میکنم قبل از هر اقدامی حتما دوره عزت نفس استاد رو بگیری و کار کنی. و بعد بری دنبال کیس ازدواجت
خدایا شکرت
به نام الله مهربان
سلام به محمدرضای عزیز
دوست خوبم چقدر عالی که نگاهتون اینقدر زیباست و دارید روی خودتون کار میکنین تا درامدتون رو چندبرابر کنین
توی یکی از کلیپ ها استاد گفتن اونقدر روی عزت نفستون کار کنین و خودتون رو لایق بدونین که برید خواستگاری بهترین دختر شهر
من مطمئن هستم اگر فقط روی خودتون کار کنید و توی خواسته هاتون بنویسیدک دوست دارید همسرتون چه ویژگی هایی دوست دارید داشته باشه همون براتون محقق میشه
به نظرم اگر تا الان وصلتی صورت نگرفته برای اینکه خدا میخواد بهترین رو بهتون بده زمانی که حسابی مدارتون بالا رفته و با ی خانم هم مدار خودتون ازدواج کنین .
خونه هم که خدا صاحبه همه خونه هاست ازش بخواهید بهترینش رو بهتون میده
در پناه الله باشید
به نام الله یکتا قدرتمند
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان
خیلی انرژی میگیرم از پیام هاتون و تشکر میکنم ک راهنماییم میکنید
واقعا دیدگاهم داره کم کم عوض میشه و من جهاد اکبر به راه انداختم و دوره عزت نفس رو از دیروز شروع کردم و از این دوره دارم راهنمایی میگیرم
بچه ها خدا شاهده با هر بار جواب منفی گرفتن اولین چیزی ک به ذهنم میرسد اینه که خدا بهترینشو برام کنار گذاشته اولش یکم ناراحت میشم اما میگم حتما خدا حواسش هست و باید کار رو به اون بسپارم و همیشه گفتم خدایا این یک ماموریت از طرف من به تو هست و وظیفه من اعتماد به تو هست پس باید اروم باشم و فقط رو خودم کار کنم
الان دارم رو اعتماد به نفسم کار میکنم و تازه میفهمم خدایا شکرت ک تا الان وارد رابطه نشده ام میفهمم ک خیلی باید رو خودم کار کنم
من تقریبا از دو سال پیش فهمیدم ک عزت نفس پایینی دارم چون یک جلسه ای داشتیم با یه نفر ثروتمند در بالا شهر تهران حالا من یه پسر شهرستانی رفته بودم یه جای لول بالا
وقتی از جلسه برگشتم فهمیدم حس و حالم خیلی خرابه و داغونم اونجا بود ک فهمیدم به اون اندازه ک باید نتونستم خودم رو بروز بدم فهمیدم عزت نفس به شدت پایینی دارم همیشه دنبال این بودم ک چجوری بتونم عزت نفسم رو زیاد کنم و تو سایت استاد هم میدیدم ک دوره عزت نفس هست اما نمی خواستم بها بدم و یاد بگیرم اما وقتی کار به جایی رسید ک دیگ مجبور شدم ک رو خودم کار کنم بچه ها تو جواب به نظرم فرمودن که این دوره رو تهیه کنم بدون تعلل رفتم این دوره رو خریدم و به شدت از جلسه اول دارم استفاده و لذت میبرم هنوز نرفتم سراغ جلسات بعدی
خواستم از شما دوستان مهربانم تشکر کنم و بگم دم همتون گرم ک زمان گذاتشید و بها دادید و راهنماییم کردید ان شالله با خبر های خوب برگردیم
در نهایت از خدای خودم تشکر میکنم و از استاد عزیز و مریم جان عزیز نهایت تشکر رو دارم
در پناه الله یکتا موفق و ثروتمند و شاد و خوشحال باشید در کنار عزیزانتون
سلام دوستان
من با تغییر دیدگاهم همانطور ک قبلا عرض کردم تونستم با بهترین خانواده شهرمون ازدواج کنم طوری ک خیلی ها تعجب میکردن ک چجوری وصلت شما اتفاق افتاد و تقریبا 5 ماهه ک دادم از رابطه ام لذت میبرم امیدوارم ک همه شما هم به اهدافتان برسید و لذت ببرید هر چیزی واقعا تو ذهن آدم هست ک منجر به محدودیت میشه همین الان با اینکه این همه نتیجه دیدم بازم نمی تونم ذهنم رو کنترل کنم و نشخوار فکری دارم من تصمیم گرفته بودم درآمدم رو بیشتر کنم اما هنوز نتونستم تغییری در اون ایجاد کنم با اینکه خیلی تلاش کردم دیگ کار به جایی رسید زده شدم از بیزینسی ک فعالیت میکنم هر از گاهی انگیزه پیدا میکنم ادامه بدم اما باز خیلی زود اون انرژی خالی میشه به هر چی فکر میکنم چه کاری رو انجام بدم به چیزی جز همین بیزینس به فکر ام نمیاد اما هر چی دارم رو این کار فعالیت انجام میدم نتیجه ای حاصل نمیشه ممنون میشم در مورد تجربیات خود بگید تا استفاده کنیم
در پناه الله یکتا