سرمایه اصلی شما چیست؟! - صفحه 12 (به ترتیب امتیاز)

735 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    وحید ربانی گفته:
    مدت عضویت: 1476 روز

    سلام استاد عزیز خدا را صد هزار مرتبه شکر که تونستید اینقدر خوش هیکل بشید الله اکبر‌بدون‌هیچ‌پوست اضافی خدایا شکرت که ما خلق میکنیم هرچی را که میخواهیم‌و‌خداوند‌مهربان این قدرت را در اختیار ما قرار داده به شرطی که باورش کنیم

    استاد عزیز از خانم شایسته تشکر میکنم که حرفهای شما را با تلفن ضبط کردن و باعث شدن این فایل تولید بشه

    اگر بگم چقدر این فایل شما به موقع بگوش من رسید کم گفتم من امشب دقیقا در محل کار داشتم به این فکر میکردم که چطور میتونم تغییر جدید ایجاد کنم که فایل شما را دیدم و‌چقدر به من اگاهی رساند خدارا شکر که لحظه به لحظه من را هدایت میکند

    سرمایه اصلی من درستی و صداقت من در زندگیم هست صداقت و‌درستی واقعا یک سرمایه عالی هست

    من هرگز وام بانکی نگرفتم با وجود اینکه خیلی ها گفتن بدون‌وام نمیشه پیشرفت کرد من همواره پیشرفت کردم صد ها ملیون تومان مشتری هایی از هزاران کیلومتر دور تر به حساب من زدن دوماه یا سه ماه جلوتر‌که بهشون محصول تحویل بدهم بارها نجوا اومده که با این پول میشه فلان و بلان کنی ولی به لطف خدا صبوری کردم و فقط از سود حاصل تولیدم خرج کردم و سفارشات مشتری ها را تا ریال اخرش تحویل دادم جوری که مشتری ها به زبان میاره ما از کار با تو‌ چقدر خیالمون راحته خدارا صد هزار مرتبه شکر بابت این اعتماد و‌صداقت خودم من خیلی با ارزش هستم که این صداقت را در وجود خودم دارم خدایا صد هزار مرتبه شکر شب عید نیاز به پول داشتم‌واسطه گفت الکی بگو سفارش مشتری حاضره که الباقی پول را بفرسسته برات و الی میره تا بعد از عید و لنگ میشی نجوا اومد بگو‌ حاضره گفتم اگر خدا هست بهش توکل میکنم حقیقت گفتم‌و‌گفتم‌بار‌شما ۲۰ روز دیگه حاضر میشه انشا الله و‌پیش خودم گفتم‌من‌باید صادق باشم خدا بزرگه خدا شاهده عیدی بچه ها و‌حقوق برج ۱۲ را نداشتم بدهم خدا شاهده ۲۸ اسفند که همه بازارها بستس و‌همه فقط دارن حساب میبندن دوتا مشتری خارجی هم‌زمان صد ها ملیون بحساب من‌واریز کردن (خوب این همون اعتماد است دیگه این اعتماد است که باعث میشه پول جلو بدن پس پوله سرمایه نیست صداقت و درستی و امانت داری منه که سرمایه است خدایا شکرت بابت این اگاهی عظیم )برای پیش خرید محصول خدایا شکرت استاد عزیز حقوق و عیدی و همه کارمندام پرداخت کردم مواد اولیه سفارش دادم باورتون میشه کلی بیشتر برام ارسال شد گفتم چرا بیشتر فرستادید ؟من که اینقدر سفارش داده بودم! گفتن اشتباه شده حالا نیازی نیست پولش بدید بزارید بعد عید بدید الله اکبر استاد از شبی که شما این فایل گذاشتید من هر شب اومدم کامنت را کامل کنم ولی هر‌روز برام‌معجزه رخ میده میگم بزار اینم‌بنویسم و‌باز فرداش یک اتفاق جدید استاد عزیزم نمیدونم ازتون چجوری تشکر کنم که این قدر اگاهی به من رساندید و دستی از دستان خدا شدید برای راهنمایی من استاد من همه چیز‌ را تنظیم‌کرده‌بودم‌ولی یک جایی کارم میلنگید مثل دستگاهی که تنظیم هست کار میکنه هر دفعه یک ریپ‌میزنه ۴۰ تا ترمز پیدا کردم همه را اصلاح کردم‌ولی نمیدونستم کجا کارم گیر‌داشت شبی که شما این فایل گذاشتید من کارگاه بودم خدا شاهده اشک ریختم و گفتم خدایا هدایتم‌کن‌ بابا دیگه نمیدونم چکار کنم نمیدونم کجا را باید درست کنم🥺 وقتی سایت شما را باز کردم این فایل گوش کردم 😍استاد انگار شما داشتی با من حرف میزدی استاد من عمری هست امانت دارم صادقم ریال به ریال حساب مردم دقیق میدم ولی بقول شما میگفتم‌خوب‌هستی که هستی !!! استاد شما گفتی اینا هند‌تو‌هنده استاد الانم گریم میگیره استاد با من بودی گفتی بهش ارزش بده استاد عزیز بخدا‌وندی خدا از فردای اون روز سفارش پشت سفارش اتفاق عالی پشت اتفاق عالی در حدی که من وقت نوشتن نمیکردم‌تا امشب گفتم مینویسم هر جوری هست استاد عزیز حرفاتون طلا است گفتی خدا آسون میکنه آسون ها را براشون و سخت میکنه آسون‌ها را براشون کتک خورشون‌را ملس میکنه وای که عین‌این حرف را دیدم‌امروز‌استاد یک‌نفر که بواسطه تغییر فرکانس های من از من دور شده بود تو یک رستوران منا بسیار اتفاقی از دید اون دید که من‌دارم‌لذت میبرم 😂😂😂 استاد من اصلا حواسم‌نبود کجا نشستم حالا نگو‌اونها پشت سر من بودن و به طرق مختلف نشون دادن که ما فهمیدیم تو اینجایی و من که حواسم نبود داشتم میگفتم و‌میخندیدم کسی که‌کنار من بود گفت مثل اینکه این افراد خیلی نگاه میکنند چرا ؟ 😂😂😂البته که برای من‌اهمیتی نداشت و به ایشون گفتم شما خیلی زیبایید که نگاهتون میکنند الله اکبر که این‌هماهنگی چجوری ایجاد شد همزمانی همونی که شما میگی معجزه ها هم زمانی هستن استاد عزیز عشق یک‌جایی کارم‌گیر بود من مدام ازش تعریف میکردم از خودشون از پرسنلشون استاد عزیز به من مبلغی اعلام کردن‌برای پرداخت با خودم گفتم‌خدارا صد هزار مرتبه شکر و باز هم مدام ازشون تعریف کردم پیش خودم‌و‌پیش افرادی که صلاحیت داشتن استاد عزیز باورتون میشه گفتن اشتباه شده برای شما و کلی به من تخفیف دادن خدایا شکرت استاد عزیز احساس میکنم کلید گنج دستمه خدایا بینهایت شکرت خدایا شکرت خدایا بینهایت شکرت

    تو‌خدارا باور کن‌اون‌همه‌چی برات میشه استاد عزیز این جملتون مثل زنگ تو ذهنمه و باهاش عشق میکنم خدایا شکرت استاد من جوان شدم باورتون میشه ؟

    میرم بانک میگه عکس کارت ملی ات فرق داره با خودت میگم چه فرقی داره میگه اون‌پیره 😂😂 میگم خوب جوان شدم ایرادی داره 😂 میخنده میگه نه 😂 استاد چقدر زندگی عالی و‌بینظیره فقط باید راهش پیدا کرد‌و‌به‌نظر من راهش در باور به خدای مهربان هست راهش در ایاک نعبد‌و‌ایاک‌نستعین‌هست

    استادبازم‌ممنونم بابت مطالب عالی شما شب شما بخیر خوش باشید‌و‌عالی و سلامت استاد الان باز این رودخانه را دیدم پشت سرتون‌خدارا صد هزار مرتبه شکر که همیشه پر آبه‌خدا رت شکر بابت این برج های عالی اطراف شما خدارا شکر که اینقدر فیت شدید استاد عزیز مبارکتون باشه سایز ۳۲ شلوار بابا مدل شدید 😅 خدارا شمر که اینقدر جوان شدید و زیبا عالیه هر‌روز جوان‌تر از دیروز خدارا شکر شبتون‌خوش عاشقتونم ♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      علیرضا نقدیان گفته:
      مدت عضویت: 1714 روز

      سلام وحید جان مرسی بابت تجربه ای که گفتی عاشقتم چقدر کامنتت چسبید منم ذهنم راجب وام گرفتن نجوا میکنه و میدونم بازی وام همچین درگیرت میکنه که زندگی رو برات تباه میکنه و شما یه مثال نقض شدی بر این باوری که مگه میشه اصلن بدون وام زندگی کرد ؟ چون اینو خیلی شنیدم عاشقتم رنگ پوستت هم خیلی شفافه حالا من عکس کارت ملی رو ندیدم ولی کلی خندیدم سر این که گفتی اینجوری بهم میگن جوون تر شدی واقعا خیلی پوست خوبی داری بهت تبریک میگم اینهم از خوبی های ثروت هست که باعث میشه زیبا تر بشی ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    حمید محمدزاده گفته:
    مدت عضویت: 1182 روز

    سلام استاد عزیز خوشحالم که شما رو آنقدر سرحال و پرانرژی میبینم من امروز داشتم به همین نکته فکر میکردم که چقدسرمایه واسه کارم نیاز دارم برا کارگاه مبل سازی که واقعا پول ندارم که فعلا انجام بدم ولی چقدر باورهای شما دیدگاه منو عوض کرد من هرچقدر که فکرشو میکنم میبینم واقعا درس کارم سالمم واهل کلک نیستم ولی اینارو تو کار سرمایه نمی‌دیدم ولی بااین حرفهای شما فهمیدم که بزرگترین سرمایه گذاری همین هاست که من اینو اصلا بحساب نمی آوردم و دقیقا همین دیدگاه و داشتم که پولم برام کار کنه که تو بورس همین بلایی که گفتی سرم آمده و همیشه این ارزشه بزرگ و کوچک میشمردم ولی خدا رو شکر که به موقع فهمیدم ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    محمد مردانی گفته:
    مدت عضویت: 3101 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سرمایه های اصلی من صداقت من ،درستکاریه من خوش خلقیه منه من چهار ساله با شما دارم کار میکنم ولی اصلا به این مسئله توجه نکرده بودم تو روانشناسی ثروت گفته بودین برای شروع هر کاری که سرمایه اولیه (پول)نمیخاد ولی من متوجه نشدم که سرمایه اصلی پول نیست سرمایه اصلی صداقت و درستکاریو خوشخلقیه که من سالیان ساله دارمشون و چقدر خوشحالم که تو این چند ساله که دارم روی خودم کار میکنم چندین برابر کردم این سرمایه هارو تنها چیزی که نداشتم این احساس ارزشمندی که اینهارو سرمایه بدونم یعنی هنوزم اینهارو سرمایه نمیدونم

    یعنی من یکی از ثروتمند ترینها بودمو خودم نمیدونستم

    استاد دور و گووووووووهر از دهانت خارج میشه یعنی من فایلاتو که گوش میکنم اصلا همینجوری هنگم بعد به خودم میگم چطور من متوجه این موضوع نبودم

    استاد بعد از این فایل چقدر بیشتر ارزش قائل خواهم بود برای خوش اخلاقیم برای مهربانیم برای صداقت و درستکاریم حتما حتما تو لیست سپاسگزاری روزانم اضافه میکنم این نعماتی که خداوند بهم داده و من اصلا نمیدیدمشون خدایاشکرت بابت این آگاهی های ناب که من در مدار شنیدنشون هستم و انشالا حتما به مدار درک و عمل هم خواهم رسید همین که تو مدار شنیدن هستم یعنی از مقربین هستم یعنی تو مسیر درست هستم و باید همین مسیرو ادامه بدم

    استاد در مورد ایجاد تخصص باید بگم به لطف آموزه های شما و الطاف خداوند دو سه سالی هست تو مسیر مورد علاقم دارم تخصص کسب میکنم و فعالیت میکنم و به درامد رسیدم و خداراشاکرم که هر سال این درامد رو به افزایشه

    استاد تو دوره روانشناسی شما اصلا یه جمله طلایی گفتید که حجت رو بر من تموم کرد شما گفتید هر مسیری که مردم به سمتش حجوم میارن بدونید که اون مسیر مسیرِ اشتباهی است اصلا من اینو برای خودم ملاک قرار دادم سند حرفتون هم از قرآن این بود که ما چندین تا آیه داریم که میگه ولی اکثرشان(منظورش مردمه) نمیفهمند ، اکثرشان تعقل نمیکنن، اکثرشان گمراهت میکنن، اکثرشان سپاسگذار نیستن یا اون آیه که شیطان به خداوند میگه در قیامت اکثرشون رو گمراه میبینی

    یادمه با اینکه خیلی مقاومت داشتم در مورد بورس چون روانشناسی ثروت قدیمی رو گوش داده بودم و در مدار ضرر مالی نبود با این حال یه ذره وسوسه شده بودم که یه سرمایه گذاری کوچیک بکنم تو بورس بسگی همه از بورس میگفتن که یادمه یکی از جلسات آبدیت ثروت ۱ شما اومد روی سایت و من دانلود کردم و اون آگاهی های ناب رو گفتین در مورد بورسو کلا ماهیت این کار و دیگه اصلا تموم شد برای من همونجا در دم اون وسوسه خفه شد و خیلی جالبه که یادمه انگار کمتر از یک ماه طول نکشید که بورس ترکید الله اکبر الله اکبر که خداوند چجوری هدایت میکنه مارو

    خدایاشکرت بابت تمام نعمتهایی که تا الان تو زندگیم بهم دادی

    خدایاشکرت بابت تمام نعمتهایی که یروزی برام آرزو بودن و الان دارمشون

    خدایاصد هزار مرتبه شکرت

    نمیدونم جدیدا که کامنت مینویسم حس میکنم شما نشستی روبه روم و من دارم براتون صحبت میکنم دقیقا همچین حسی دارم

    در پناه الله شاد و ثروتمند باشیم🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    رعنا گفته:
    مدت عضویت: 2890 روز

    سلام بر استاد عزیزم و تمامی عزیزانی که کامنت من رو می‌خونن.

    واقعیتش چیزی که من رو بعد یک سال و اندی کشوند که کامنت بذارم، یه درک عجیب غریبی و یه گشایش بزرگ فکری از این فایل بود.

    چقدر محتوای این فایل نو و تازه و دست اول بود و من تا الان بارها و بارها گوش کردم و با خودم راجع بهش فکر کردم.

    حرفی که میخوام بزنم شاید یکم عجیب بیاد ولی گشایش بزرگی که این فایل برای من داشت راجع به کار و سرمایه و این چیزا نبود. که البته خیلی خیلی فکر کردن به این محتوا می‌تونه من رو با ارزشهای درونی‌ام بیشتر آشنا کنه و اونها رو ارزشمند بدونم ولی…

    ولی میدونین چی خیلی تو این فایل من رو تکون داد؟

    اونجا که شما میگین من بدهکار بودم ولی راه کج نرفتم. من در مخمصه بودم ولی راه راست رو انتخاب کردم و پای ایمانم وایستادم.

    هزار بار شاید این حرف رو زده باشین تو فایلهای دیگه ولی اینجا یه مدل دیگه بود.

    حداقل برای من.

    واقعا درسته. وقتی همه چیز خوبه اگه آدمی باشی که درستی رو انتخاب کرده باشی خب درست رفتار می‌کنی.

    مثلا اگر کارمند باشی و درآمدت کافی باشه برات و آدم درستی هم باشی، راه خطا نمیری.

    یعنی یه شرایط خوب، تو هم خوبی.

    ولی مثلا بدهکاری، کار هم نداری، تلاش هم میکنی به پول نمیرسی، اونجا نری تو راه خلاف و نادرست، اونجا یعنی خوبی.

    یعنی ایمان داشتی و پای ایمانت ایستادی.

    خیلی حرف مهمیه. خیلی.

    آدم تا تو شرایطش قرار نگیره، نمیتونه بگه چقدر اونجا ایمانت و درستی‌ات و ارزشی که برای خودت قائلی مهمه که پاش بایستی.

    وگرنه کنار گود نشستن و اینکه آره من خوبم که خب کاری نداره!

    من خدا رو صد هزار مرتبه شکر، انقدر درست تربیت شدم و تا حالا هم در شرایطی قرار نگرفتم که از نظر مالی خدا بخواد ایمان من رو آزمایش کنه. یا اگر بوده انقدر برای من راه‌ های نادرست دور بوده که من لحظه‌ای هم بهش فکر نکردم.

    در زمان کودکی خب در شرایط مالی سختی به سر می‌بردیم ولی خدا رو شکر، پدر مادری دارم که همیشه اون حلال بودن پول و درستکاری براشون خیلی مهم بود و تو سختترین و بدترین شرایط هیچوقت هیچکدومشون، نخواستن از راه نادرست ذره‌ای پول یا مالی وارد زندگیمون بشه.

    من اینطوری بزرگ شدم و واقعا هم سعی کردم هر جایی قرار میگیرم، واقعا اون کار درست رو انجام بدم.

    یادمه اولین سالی که با مدرک لیسانسم رفتم سرکار، اون زمان، ۳۶۰ یاهو بود و موبایلهای معمولی، شاید باورش براتون سخت باشه ولی من حتی زمان کار، با اینکه کارم با اینترنت بود و همیشه پای کامپیوتر متصل به نت بودم، صفحه‌ی ۳۶۰ ام رو باز نمیکردم. یا مسیج نمیدادم به دوستام.

    ذره‌ای زمانی هم از کارم نمیزدم.

    یا بعدا که تو حرفه‌ی آرایشی پرسنل یه سالن شده بودم، با تمام وجودم تلاش میکردم که مشتری‌ها راضی باشن. هم بخاطر خودم و هم بخاطر مدیریت سالن که یه وقت مشتری بخاطر من ناراضی نشه و کلا برای کارای آرایشی دیگه‌اش هم نیاد.

    یا یادمه مدیریت سالن همیشه تاکید میکرد اجازه ندارین به مشتریها شماره تلفن بدید. قصدش این بود که یه وقت ما که پرسنلش بودم اگه از سالنش رفتیم، مشتریها رو با خودمون نبریم.

    هیچوقت اینکارو نکردم. هیچوقت. حتی زمانی که تصمیم گرفتم از اونا سالن بیام بیرون و بعضی از مشتریها فقط و فقط بخاطر من مییومدن سالن و بعد از من هم نرفتن.

    اینو از کجا فهمیدم؟ چون به لطف خدا، با اینکه من شماره نداده بودم، اون پیج کاری اینستای من رو پیدا کرده بودن و اومده بودن.

    من بدون مشتری از اون سالن اومدم بیرون چون ایمان داشتم که خداوند مشتریها رو برام میاره. از طریق پیج که خیلی دیر مشتریها اومدن ولی از طریقهای مختلف که آدم فکرش رو هم نمیکنه برام مشتریها رو اورد.

    واقعا خوب بودن خوبه و به قول شما خواب راحت و وجدان راحت برای آدم میاره.

    حتی الانم که مستقل شدم، هر سوالی مشتریم بکنه که شاید واقعیت رو گفتن خیلی براش خوشایند نباشه، من واقعیت رو میگم، فوقش میگم میخواد چنین فکری بکنه یا چنان کار رو بکنه. برای من درستی‌ام مهمه.

    اینا رو شعار نمیدم. اینا رو دارم زندگی میکنم وگرنه چه فرقی به حال شما میکنه که من خوب باشم یا بد.

    ولی بذارید حرف اصلیم و گشایشم رو بگم.

    بله من تو کارم آدم خوبی بودم ولی تو رابطه، (اونم رابطه‌ی کاملا محدود) من وقتی اوضاع نابه سامان بود نمی‌تونستم خوب فکر کنم. نمی‌تونستم به خوبی‌های طرف مقابل فکر کنم یا حتی اعراض کنم. همیشه به خدا میگفتم خدایا میدونم اگر دارم ضربه می‌خورم حتما دارم شرک می‌ورزم.

    چجوری نمیدونم.

    همش میگفتم خودت کمکم کن.

    حرف شما یه چراغ بزرگ تو ذهن من روشن کرد.

    اگه تو ایمان داری، اگه آدم خوبی هستی، اگه ادعا میکنی که برای همه خوبی میخوای، الان که اوضاع اونی نیست که تو میخوای خوب باش. الان راه کج نرو. الان غصه نخور. الان کارهای بی‌ارزش نکن که به هیچ هم نمی‌ارزه.

    وگرنه که اگه وضعیت گل و بلبل باشه و آدمها همو دوست داشته باشن که همه خوبن!

    (بر فرض اینکه مثلا تو آدم خوبی هستی و خب در شرایط خوب، خوبی)

    در شرایط نابه سامانه که باید خوب باشی تا پای ایمانت، پای خوب بودنت، پای امید داشتنت بایستی.

    اینم مثل بدهکاری. اینم مثل شرایط نامساعد اقتصادی.

    به خودم گفتم، گفتم اگه شرایط مالی‌ات بد بود، میرفتی راه خلاف؟ پول غیرحلال وارد زندگی‌ات میکردی؟

    نمیدونم، ولی تا حالاش که هر شرایطی بوده، حتی سالها قبل که نه خدا رو اینطوری میشناختم نه همچین ایمانی داشتم، هیچوقت نخواستم ذره‌ای از راه نادرست پولی بیاد تو زندگیم. از خدا می‌خوام ایمانم رو انقدر قوی کنه و بعد از این بهتر از قبلم هم باشم در هر شرایطی.

    ولی باید اعتراف کنم در زمان فقر احساسی من اونی که باید نبودم.

    من مهربونیم رو نمیتونستم بدون شرط بذارم وسط.

    من خوب بودنم منوط بود به خوب بودن شرایط احساسیم.

    من اونی که میخواستم نبودم و این فایل خیلی در من تحول ایجاد کرد.

    فقط پول نیست، فقر در خیلی چیزا میتونه باشه و آدم باید نگاه کنه که آیا در شرایط بد در اون زمینه آیا می‌تونه مثل یک آدم با ایمان رفتار کنه یا نه.

    استاد شما یه حرفی رو همیشه میزنین، که شما خالق یک ثانیه بعدتونین.

    آقا این حرف، این حرف چنان تحولی در من ایجاد کرد.‌ (میشنیدما ولی تحول ایجاد نمیکرد)

    میخوام بگم، این دو تا موضوع، یعنی خوب شدن من و خلق ثانیه بعد زندگیم باعث شد یهو ورق برگرده.

    باورتون میشه؟

    به همین سادگی.

    واقعا به همین سادگی.

    نمیخوام بگم رو ابرا دارم زندگی میکنم ولی میخوام بگم از وقتی یه نگاه و یه دریچه جدید در زندگی من باز شد با این حرفها یه حس جدید رو هم دارم تجربه می‌کنم.

    استاد این فایل خیلی حرف داره. تا اون جمله‌ی آخرش که چند بار هم تاکید میکنید. من بارها و بارها باز هم بهش گوش میکنم و میخوام بگم هر بار میگم دمت گرم، دمت گرم که انقدر خوبی که این چیزا رو میگی.

    حالا که تا اینجا نوشتم میخوام جواب سوالاتتون رو هم بدم.

    سرمایه‌ی من:

    پشتکارم. واقعا من هر کاری رو شروع میکنم انقدر ادامه‌اش میدم تا بشم ماهر.

    از بچگی این در من بوده.

    صداقتم. حتی واقعا جاهایی به ضررم بوده حرف درست رو گفتن یا کار درست رو انجام دادن ولی انجامش دادم یا حرف درست رو گفتم.

    سعی میکنم تمرکزم روی خودم باشه و سرم تو کار خودم باشه. کاری به کار بقیه ندارم و بی حاشیه زندگی می کنم.

    مودب و محترمانه رفتار میکنم و احترام آدمهایی که باهاشون برخورد میکنم رو به اندازه‌ای که بلدم نگه میدارم.

    منظمم و سعی می‌کنم کارهام رو با نظم پیش ببرم ولی نه وسواس گونه.

    حرفها و رفتارهای کمی هست که ناراحتم می‌کنه و آدمها پیش من خیلی راحتن و نیاز به فیلم بازی کردن ندارن.

    مهربونم. دوست دارم همه تو شرایط خوب باشن و برای کسی بد نمیخوام و ذاتم خوبه.(حداقل سعی کردم خوب باشه نمیدونم چقدر موفق بودم)

    اگر احساس کنم انرژی کسی رو دوست ندارم تا زمانی که پیشم باشه باهاش خوبم و سعی میکنم نکات مثبتش رو ببینم ولی بعدا دیگه نمی‌پذیرمش و برای خودم و وقتم (و برای وقت و خود اون آدم هم) ارزش قائلم. چون اگر کسی رو دوست نداشته باشم نمیتونم راحت ۱۰۰ وجودم رو براش بذارم.اون آدم هم بهتر بره پیش کسی که بتونه با دل خوش براش ۱۰۰ وجودش رو بذاره. اینطوری برای اون آدم هم ارزش قائلم.

    مهارتهای ریز و درشت مربوط به کارم رو یاد میگیرم و مستمر ادامه‌اش میدم.

    آدمی نیستم که ادعای الکی بکنم. اگر بلد باشم یعنی ماهرم اگر بلد نباشم میگم انجامش نمیدم.

    برای وقت خودم و آدمهایی که باهاشون سرو کار دارم ارزش قائلم.

    زمان کار، تمرکز و دقت و انرژی کاملم رو میذارم و از حاشیه و موبایل و این جور چیزا دوری می‌کنم.

    با آدمهایی که میان پیش من برای اینکه براشون کار انجام بدم، سعی میکنم صحبت کنم ولی به اندازه و حد نگه دار.

    کلا تو هیچ قسمت زندگیم نخواستم سر از کار مردم دربیارم یا به اصطلاح فضولی کنم یا حرفهای بی ارزش بزنم.

    اگر کسی حرفی به من بزنه، پیش من میمونه و راز نگه دارم.

    به سلامتی و تناسب اندامم توجه میکنم و همین باعث شده، خیلی از افراد که با من در ارتباطن به این موضوع اهمیت بدن.

    برای کار جدید که راه اندازی وبسایت و دوره‌های آنلاین آموزشی در حرفه‌ی آرایشی بود، تمامی کارهای فیلمبرداری و صداگذاری و تدوین و نوشتن متن و آپلود فایلها و… رو خودم یاد گرفتم و انجام دادم.

    در زمان‌ ضبط آموزشم، سعی کردم تمامی نکات آموزشی رو، بدون کم و کاست، با بهترین مثالها آموزش بدم و هیچی ازش کم نذارم. فکر کردم دارم به یه فردی مثل خودم که برای یادگیری این حرفه مهاجرت کردم به تهران و سالها به طور مستمر هزینه کردم تا این موضوعات رو درست یاد بگیرم، یاد میدم. بدون هیچگونه کم گذاشتنی. تجربیاتم رو گفتم.

    مثل خود شما که قوانین رو یاد گرفتین و سالها عمل کردین و نتیجه اش رو گرفتن و بعد به ما آموزش دادین منم سعی کردم هر آنچه که در حرفه‌ی خودم یاد گرفتم و تجربه کردم رو بگم و فقط یه دوره‌ی آموزشی تزریقی نباشه! یه دوره‌ی جامع باشه.

    این به نظرم خیلی ارزشمنده و واقعا خودم فیلم هام رو میبینم ازشون لذت میبرم و مسخ شنیدن حرفهای خودم میشم.

    سعی میکنم در زندگیم آدم آرومی باشم تا الهامات رو بشنونم. حالا این به کجای کار من کمک میکنه؟

    شاید باورتون نشه ولی حتی یه سری تکنیک جدید من تو کارم انجام میدم که الهامیه یا زمان ترکیب رنگها واقعا بهم گفته میشه. یا همین اجرایی کردن دوره آموزشی آنلاین رنگ و لایت و راه اندازی سایت هم الهامی بوده.

    و خیلی چیزهای دیگه.

    من به لطف آموزشهای شما، واقعا چند ساله دارم روی خودم سرمایه گذاری می‌کنم.

    هنوز خیلی کار دارم، خیلی. مخصوصا تو قسمت عزت نفس ولی همین فایل و عزم کردن جزمم دوباره،‌ تو همین چند روز برای من نتیجه بخش بوده و میخوام که بیشتر در مسیر راستی و درستی قدم بردارم و بمونم به کمک الله. و مطمئنم نتایج به اندازه‌ی تلاشم میاد و میام میگم.

    شک ندارم که تمرکز روی خود، از هر چیزی مهمتره.

    وقت تلف نکردن و جلوی نشتی انرژی رو گرفتن و تمرکز کردن بی برو برگشت نتیجه داره.

    به امید و یاری خدا، کارم خوب پیش میره و بزرگ شدن نتایجم رو بهتون میگم.

    بازم ممنونم. خیلی ممنونم. هر چقدر بگم کمه ولی بدونین که کمک خیلی بزرگی به من کردین.

    هم تو کارم هم تو زندگیم و هم احساسم نسبت که زندگی.

    خدا برای همه ما حفظتون کنه و درهای نعمت الهی به روتون بیشتر از قبل باز بشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    نسترن فضیلت گفته:
    مدت عضویت: 2365 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان.

    سلام به همه ی شما عزیزان.

    سلام استاد جانم

    سلام مریم جانم.

    چقدر این فایل، اگاهی دهنده و مکملی برای جلسه تکمیلی 11 دوره ی احساس لیاقت هست.

    چقدررررر این جلسه پر از اگاهیه.

    من از جمله ی آخر می نویسم.

    اینکه اگر روی سرمایه های اصلی خودتون تمرکز کنید، سرمایه های مالی شما افزایش پیدا می کنه و ممکنه کسی متوجه این حرفم نشه اصلا و یه عده بعدها متوجه بشن.

    مهمترین موضوعی که توی این سایت، از بیش و از پایه باید اول درکش کنیم، و بعد عمل کنیم اول شناخت اصل از فرع هست که من به شخصه خیلی وقتا فراموشش می کنم.

    اصل فرکانسه.

    اصل فرکانسه.

    اصل اینه من با باورها و فرکانس هام، زندگی خودم رو در تمام جنبه ها خلق می کنم و هیچ عامل بیرونی کوچکترین تأثیری بر زندگی من نداره. هیچ عامل بیرونی خارج از فرکانس های من وجود نداره. از جسمم گرفته تا محیط زندگیم، تا شغلم و گذشته م، تا هر عاملی واقعا هر عاملی خارج از فرکانس های من و این یعنی توحید. این یعنی درک عمیق و اصلی توحید. این یعنی درک اصل. که هیچ عاملی خارج از باورها و فرکانس های من عامل نیست.

    وقتی درباره ی سرمایه اصلی صحبت می کردین، راستش یه جاهایی احساس بد پیدا کردم ولی به خودم گفتم بارها این فایلو گوش بده و فکر کن.

    و فکر کردم.

    چرا احساس بد. چون یه جاهایی اونقدر سختگیرانه با خودم رفتار کردم که فکر می کردم اینا عامل نیست.

    مثل همون وجدانی که دارم.

    مثل همون تلاش سخت برای اینکه محصولی رو بدم به مشتری که خیلی خوب باشه.

    الآن می فهمم که من نه تنها باید اینارو می پذیرفتم بلکه بولدش می کردم.

    نه اینکه بگم من خوب نمی دونستماااا. نه. فقط طوری شده بود که اذیتم می کرد که چرا من اینطوری ام که باعث شده اینقدر کمال گرا بشم. اینقدر به خودم سخت بگیرم و اگر یه جایی احساس می کردم اون کیفیت خیلی خیلی خیلی خفن رو نداره پس هیچی.

    یعنی به قولی من از اون ور بوم افتاده بودم و نه تنها این ویژگی های خوب درونم رو نمی دیدم بلکه یه چوب گرفته بودم دستم و با اون چوب به خودم می زدم.

    ولی با گوش دادن این فایل و انشاالله با بارها گوش دادنش خدا می دونه چه درهایی از آگاهی به روم باز بشه.

    مثلا شما از تخصص حرف می زنین و من می گم وایییی دیدی من تخصص فلان حوزه توی کسب و کارم رو نرفتم آموزش ببینم و این درحالیه که حتی نیازم نیست. فقط باید نیروی کار خوب پیدا کنم چون من تخصص لازم رو دارم، اما نیروی کار خوب برای من، مثل مدیر فنی برای سایت شما می مونه.

    یعنی تا این حد گیر داده بود که چرا یه سایت حتی، من بلد نیستم. چرا مثلا مهارت فروش و حسابداری رو نتونستم تخصصی جلو ببرم. چرا من نمی تونم خودم دوخت کنم و و و. درحالی که دوخت تخصص خودش، وسایل خودش و علاقه رو می خواد که من به شخصه ندارم امااا همون خیاطی که این همه دوره رفته و واسه من کار می کنه، و بخشی از محصولات من رو دوخت می کنه، واسه گیر کارش ازم سوال می پرسه و من خیلی عالی راهنماییش می کنم. می گم چجوری بدوز. کجارو دوخت بزن. کجارو نزن. چطوری کار کن که کار زیبا، شیک، تمیز اما راحت انجام بشه. سرعت بره بالا و دررعین حال مناسبتر و تمیزتر باشه دوخت.

    من اینارو بلدم و حتی می تونم توی همین حوزه هی بهتر بشم بدون اینکه بخوام برم از صفر چند سال بذارم که دوختم خوب بشه.

    من می تونم همین مهارت رو بهتر کنم.

    می تونم تخصصم که توی هنر روی پارچه خاص هست و همینو هم خیلی خیلی مهارت توش کسب کردم و توی کل ایران فقط خودم دارم کار می کنم و اصلا نمی دونم کسی بلده یا نه، باز بهترش کنم

    اماااااا اما مهمتر از همه، همینو ببینم.

    استاد جان من همینو هم نمی دیدم.

    این سرمایه اصلی منه.

    اینکه به خودم بگم این یه مهارته.

    این یه تواناییه.

    این یه هنره.

    این یه استعداد پرورش یافته س.

    من از روز اول هیچی بلد نبودم. فقط یه علاقه منو کشوند به این سمت و با کار کردن روی باورها و درک هدایت به راهکارها و ایده ها هدایت شدممم.

    ایده هایی که هرگز کسی بهش نرسیده بود.

    ایده های ساده، عالی، زیبا، محکم که به جرأت می گم همه ی همکارام مبهوت بودن از این شکل کار کردنم. و هر بار راحت تر، سریعتر، با کیفیت تر، زیباتر. شکیل تر….

    بله. اصل رو که درک کنیم می فهمیم سرمایه گذاری اصلی رو کجا باید انجام بدیم.

    من این اصل رو برای زیبایی و عزت نفس تونستم درک کنم و تا حدود خوبی نتیجه گرفتم.

    مثلا بجای ارایش و یا لباس های خفن، به خودم می گم نسترن اصل فرکانسه.

    به لباس و آرایش نیست. اصل فرکانسه. و وقتی این رو با خودم تکرار می کنم و با خیال راحت لباس می پوشم، آرایش نمی کنم، واقعا خیلی ها جذب تیپ و استایل و شخصیت من می شن بدون اینکه کار خاصی انجام بدم چون با تمام قلبم باور دارم که اصل فرکانسه. خداوند گفته که تو بیا سمت من، من قلب هارو برات نرم می کنم. اونقدر اینو تکرار کردم، اونقدر برام باور پذیره که با هر بار یادآوریش فرکانس های خیلی خوبی از من به جهان فرستاده می شه و جهان بازخوردهای سریع و عالی به من برمی گردونه.

    چقدر جالبه. چقدرررر قشنگه قانون. چقدر با درک اصل آسونه زندگی.

    کافیه من بشینم روی ارزشمندی هنرم، مهارتم در این هنر، مهارتم حتی در درک قوانین که خیلی بهش علاقه دارم و شبانه روز مطالعه می کنم و کار می کنم رو برای خودم یادآوری کنم

    شما یه حرفی زدین که چون ما این هنر رو داریم، چون تمرین خاصی شاید نکردیم، و گاها چون مدرک خاصی درباره ش نداریم، اونو هیچ می دونیم. و فکر می کنیم خب این که چیزی نیست.

    این که کار خاصی نیست.

    ولی هست واقعا. خیلی ها همین مهارت رو ندارن و خیلی ها عاشق اون محصولی هستن که من درست می کنم. یا من عاشق محصول خاصی هستم که بقیه درست می کنن حالا نسبت به علایقم.

    چقدر مهمه که توجه، و تمرکز بره روی اصل. حتی اینطور مواقع، گیر نمی دی به قیمت محصولت که اگه قیمت محصولم رو یکم بالا ببرم دیگه کسی نمی خره.

    تمام تمرکزت رو می ذاری روی اصل.

    و وقتی روی اصل باشی، روی باورها باشی، روی بهتر کردن خودت و مهارت هات باشی، روی توحید و تکامل باشی، نه طمع داری، نه حرص می زنی، نه می خوای عجله کنی. نه از قیمتی که می ذاری نگرانی، نه توی سر محصولت می زنی، نه خودتو پایین میاری. همه چی برعکس می شه چون توجهت و تمرکزت روی اصله.

    روی اینکه من توی کارم بهترینم. فارغ از اینکه بقیه چیکار می کنن، من نسبت به خودم، می دونم بهترینم و دارم بهتر می شم.

    محصول من محصول فوق العاده ایه.

    من انسان درستکاری هستم و جنس خوب و با کیفیت و عالی به دست مردم می دم.

    خداوند راههارو برام باز می کنه. من روی اون حساب باز می کنم.

    مردم از خداشونم باشه که از من خرید کنن چون می دونن که انرژی عشق من عجین شده با محصولم. با هنرم. از خداشونه چون خوش اخلاق و مهربونم و اون ها دوست دارن با یه فروشنده ی مهربون برخورد کنن.

    از خداشونه چون چند برابر پولی که پرداخت می کنن، کیفیت دریافت می کنن و از این جهت خیالشون راحته.

    از خداشونه چون محصول من بهشون احساس خوب می ده. کارشونو راه میندازه. یه سری خاطرات خوب براشون ایجاد می شه. حس خوب می گیرن وقتی دارن از اون محصول خاص استفاده یا حتی بهش نگاه می کنن.

    من انسان درستکار و پاکی هستم.

    من انسان خوش رفتاری هستم با مشتری ها خوب رفتار می کنم. نفع اونها برام مهمه و براش ارزش قائلم و برای همین محصول با کیفیت ارائه دادم چون لایق کیفیت هستن.

    و من لایق دریافت هزینه عالی برای کاری که ارائه می دم. من لیاقتشو دارم.

    من انسان ارزشمندی هستم چون دارم هر بار خودم رو بهبود می دم و ویژگی های خوب و مثبت در خودم ایجاد می کنم، من لایق روابط درست و عالی با انسان های عالی و درست و سطح بالا هستم و و و و و.

    سپاسگزارمممم از همه ی شما عزیزان

    بابت این سایت و این کامنت ها و آگاهی های پر برکت.

    در پناه رب العالمین باشید. یا رب.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    مدینه گفته:
    مدت عضویت: 2305 روز

    سلام استاد زیبا

    خیلییی خوشحالم که این صحبت هارو شنیدم عمیقا احساس میکنم که پنجره جدیدی درونم من باز شد منی که همواره دریافت ثروت و پول از مسیر هایی می دیدم که بهش اشاره میکردین . و این پاشنه اشیل منه من هیچ وقت تلاش نکردم روی خودم کار کنم که پول در بیارم همواره منتظر این بودم که کسی دست منو بگیره با وجود اینکه ادم توانمد در حوضه هایی بودم صداقت و درستکاری برام خیلی مهمه ولی به دلیل کم بود عزت نفسم و در کنارش راحت طلبی ام و اینکه دوست داشتم مطالب و مساعل رو سطحی یاد بگیرم و همیشه ازش خروجی زیاد توقع داشته باشم رو با این دیدگاه بودم فکر میکردم این یه جور زرنگیه و نشان دهنده اینه که من ادم زرنگی ام همیشه منو متاسفانه عقب نگه می داشت این باور منو عقب نگه میداره که من با تلاش کمتر بتونم خروجی بیشتری داشته باشم . برعکس الان یاد گرفتم که اگر بتونم چیزی رو عمقی یاد بگیرم و اهسته و پیوسته مسیر رو طی کنم بهم کمک میکنه که اعتماد به نفس بیشتری هم در انجام اون کار داشته باشم چون خیالم ازخودم راحته و هم بهم کمک میکنه که ادم صیور تری باشم و زندگی رو زیاد سخت نگیرم و ارامش داشته باشم . زندگی رو برای خودم مسابقه ندونم خودم رو بادیگران مقایسه نکنم که بگم وای من از فلانی عقبم که باز باعث بشه که برم سراغ یاد گیری سطحی و دوباره این چرخه معیوب تکرار بشه. هر کس مسیر و زندگی خودش رو داره زندگی مسابقه نیست و خوشبخت کسی هست که در مسیر علایق خودش در حرکته رضایت داره در زندگیش و در ادامه ی این ها ارامش پول و خوشبختی میاد . خوشحالم که اینارو نوشتم و تونستم یه گوشه کوچیک از نقص افکار خودمو پیدا کنم . انشالله همیشه سربلند و در ارامش باشید استاد عزیز.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  7. -
    سید محمدامین حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2760 روز

    به نام الله یکتا

    سلام

    چه روزی قشنگتر از روزی که با فایل شما شروع بشه

    اونم چه موضوعی

    سرمایه اصلی انسان

    استاد جان عزیزم، اول چقدر لوکیشن زیبایی پشت سرتونه، چقدر این لوکیشن با وجود شما زیباتر شده. آسمون تا آخر فایل صد بار عوض شد هر دفعه هم برای خودش بهشت بود. اصا بوم نقاشی بود. الله اکبر. چقدر آخه زیباست. بعد تازه عکسشم میفتاد توی رودخونه واااای. مردم

    دقیقا دیروز داشتیم از دانشگاه برمیگشتیم، یه رفیقام گفت حاضری تابستونیه یه کاری راه بندازی؟ گفتم اره. گفت ایده ات چیه😂 پیشنهادی نداشت😂 ولی به این نقطه اشاره کرد که فکر میکرد چون سرمایه ای نداره نمیتونه کاری رو شروع کنه، بهش گفتم چرا که نه . میشه. منتهی نه میشد و نه میخواستم که باهاش در این مورد صحبت کنم. چون نمیتونست درک کنه.

    امروز خداوند زود بیدارم کرد، بهم گفت برو سایتو چک کن، دیدم واااااااااای😋 فایل جدید داریم.

    موضوعش چیه

    الله اکبر

    اون اول فایل که گفتید استپ کنید، استپ کردم، فکر کردم، خیلی نکات مثبتی اومد تو ذهنم که اخیرا روشون کار کردم و دارم کار میکنم، مثل اینکه به سلامتیم بیشتر اهمیت میدم، هم از لحاظ درونی هم ظاهری، سعی میکنم زیبا بپوشم، زیبا حرف بزنم، ارتباطم با جنس موافق یا مخالف خیلی خیلی بهتر شده، جوری که همه رفیقام در موردش میگن و شوخی میکنن😂 چون سعی دارم عزت نفسمو بهتر کنم، اعتماد بنفسمو بهتر کنم، با کسایی ارتباط بگیرم که برا بقیه عجیبه، حتی فکر میکنن نشدنیه، حتی مسخرش میکنن، حسادت میکنن. ولی به لطف الله اولین باری که استاد در مورد روابطشون توی دانشگاه گفتن که همه عاشقشون بودن، همونجا گفتم منم میخوام اینو تجربه کنم، نمیگم مثل استاد کاملا اونطوری نکات مثبت استادا رو به بقیه میگم و در موردشون حرف میزنما😂 ولی سعی میکن حداقل در موردشون بد نگم. انسانها رو تحسین کنم. حتی مثلا یه لباس قشنگی که پوشیدن. سعی میکنم با همه مهربون باشم، با همه خوش برخورد باشم، سعی میکنم تعادل برقرار کنم، سعی میکنم کمک کنم تا جایی که بهم احساس خوبی میده، به هرکی که میخواد باشه، بدون چشم داشت، بدون انتظار جبران. واقعا نمیدونم به چند نفر تا حالا اینطوری کمک کردم اصا یادم رفته. یکی میگه فلان موقع کمکم کردی میگم کی کجا!

    و لطف الله بوده، اولا هدایتم به این خانواده صمیمی، دوم آموزشهای شما استاد عزیزم که باعث شده ما بخواهیم وجودمونو پاک کنیم، خصلت های خوب رو در خودمون بیشتر کنیم و پرورش بدیم، و هنوز اول اول اول خطیم.

    حالا برگردم بالا، اینا یادم اومد، ولی اون درست کاری و مورد اعتماد بودن تو ذهنم نیومد، یا اینکه زیاد فکر نکردم و فایلو ادامه دادم. به هر حال، دیدم اره، چرا اینا رو نمیبینیم، چرا اینکه من مورد اعتمادم، اصا اسمم محمد امینه رو نمیبینم، اینکه امانت دارم، خوش قولم، خوش اخلاقم، خوش برخوردم، درست کارم، اطرافیانم اینو حتی به زبان میارن، چرا اینو نمیبینم

    چرا اینا رو برای خودم ارزش نمیدونم

    از اون طرف مهارت های تخصصیمم بگم، اینکه خب من تو خط ورزشم الان، رشتم ورزشه، ورزشم بدنسازیه، دارم کتابای مربوطو میخونم براش، سرچ میکنم، تو یوتیوب فیلم میبینم، از مربیم سوال میکنم اینا به کنار

    اون سرمایه های اصلی، اون اعتماد بنفس، اون عزت نفس، اونه که ما توش میلنگیم، اونه که به قول شما نمیبینیم این ارزش وجودیمونو که تو دنیایی که به قول بقیه نمیشه به کسی اعتماد کرد، من اون آدمیم که میشه بهش اعتماد کرد.

    من اونم.

    یه امتحان زبانی بود واسه یکی داشتم کمکش میکردم، یه بحثی آورده بود به اسم سوپر نتورکینگ، میگفت آدم عادی حدود ۲۵۰ تا آدم میشناسه، در حالی که آدمی که سومر نتورکینگ میکنه، یعنی سعی میکنه آدم های بیشتری رو بشناسه، با افراد مختلفی آشنا بشه، دوستای بیشتری پیدا کنه، حدود ۳۵۰۰ آدمو میشناسه و این کمکش میکنه که خیلی راحت تر چیزایی که میخوادو پیدا کنه، مثال همون آقای فتاحی که گفت قیافه و اسمم که باشه تو ۶ ماه میرسم به این جا. اون اعتبار اون آشناییت، اون اعتمادی که آدم میسازه، اون از هر پولی با ارزش تره

    از هر سرمایه ای گرون تره

    به قول شما استاد جون یه جا باید بگیم آقا بسه

    هر خطایی که کردم

    هر اشتباهی

    هر انحرافی که بوده

    میخوام از امروز آدم درستکاری باشم

    میخوام مورد اعتماد باشم

    میخوام راستگو باشم

    میخوام محمد امین باشم

    امانتدار باشم

    و به قول خداوند ثروت به غیرالحساب به ما میرسه

    اونطوری که شما رو راضی کرده ما رو هم راضی میکنه

    و این نکته ریز پا ورقی رو اگر یادآوری نکنیم به خودمون یادمون میره که از یه جایی به بعد میرسیم به تصاعد، دیگه توانی رشد میکنیم،

    هان این نکته هم خیلی نشست تو دلم

    که این پول نیست که برای ما پول میاره، نه این اشتباهو خیلی ها میکنن

    اون چیزی که برای ما پول میاره، باورهاییه که در مورد ثروت داریم، اعتماد بنفسمونه، عزت نفسمونه، ما مولدیم، ما خالق ثروتیم، ما باید خلق کنیم هر آنچه رو که میخواهیم، به قول شما هیچ چیزی رو برای خرید چیز دیگه نفروشیم، اونو خلقش کنیم

    سعی کنیم امروز با یه نفر بهتر از دیروز صحبت کنیم، یه ذره صبورتر باشیم

    یه کوچولو خوش اخلاق تر باشیم

    تکرار و تکرار کارهای کوچیک، ما رو به اونجایی میرسونه که میشیم اون کوهی که محکم سرجاش ایستاده، با هر بادی از جاش تکان نمیخوره و همون کسیه که افراد میتونن بهش اعتماد کنن

    از اون مهمتر آرامش داره

    میدونه که کار درستو انجام میده و خیالش راحته

    عاشقتونم استاد عزیزم

    با آسمون ست کردین

    دو تا تون خوشگلین😘😊

    خانم شایسته دوست داشتنی ما. ندیدیمتون ولی از اون اسمون هم شما خوشگلترین😚😊

    عاشقتونم

    دستتون در دست الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    اسماعیل خسروی گفته:
    مدت عضویت: 2453 روز

    سلام استاد عزیزم

    پس از شرایطی که برام رخ داد مجبور بودم و شرایطی فراهم شد که به کشور ترکیه سفر کنم

    و بصورت معجزه آسا به سمت افرادی هدایت شدم که همون شغلی رو که در ایران داشتم به من نیاز داشتن

    و اطلاعاتی و دانشی که داشتم منو پذیرفتن

    و خودم بودم و یک کوله پشتی

    و بخاطر اخلاق و پشتکار و یک مقدار بیشتر از کارهایی ته بهم گفتل شده بودن انجام میدادم

    به شدت از من حمایت میکردن

    و کارم طراحی و اجراز دکوراسیون داخلی بود

    و یک روز مدیر دفتر گفت بیا کارت دارم

    و رفتم یک نفر اومد و لپ تاپ رو باز کرد

    نرم افزارها تری دی مکس رو باز کرد و کیف کردم

    نشستم کار کردم

    و تونستم توی اون کشور نه زبان و نه پول داشتم

    به راحتی من رو قبول کردن و در بهترین شرایط ممکن و رفاه به من میدون دادن تا اون مدت با آرامش سپری کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  9. -
    سمیه اسفندیاری گفته:
    مدت عضویت: 1882 روز

    سلام،خداروشکر هزاران بار شکر وسپاس

    سپاس که هر روز آگاهی هایی رو دریافت میکنم که باید دریافت کنم دقیقا یک روز قبل از آپلود این فایل با خودم میگفتم من باید روی خودم سرمایه گذاری کنم و توانای هام رو بالا ببرم و و شنیدن این درسها راه رو برام روشن کرد و اینکه تکرار کردنش در روزهای آینده چقدر من رو بزرگ و رشد میده

    جواب سوال استاد عزیزم

    فکر کردم دیدم شروع کسب و کارم با همین فنداسیون صداقت و اعتماد شکل گرفت،دوستم به صداقت و درستکاری من اعتماد کرد و کارت بانکی کارگاه رو به نام من زد و همه امور مالی به من واگذار کرد با اینکه میتونست دست خودش هم باشه ولی اعتماد کرد و به نام‌من زد و الان حسابها به نام منه

    تایم کاریم دست خودمه ولی تعهد دادم به خودم و خدا باید سر وقت برم و بیام و متعهد باشم،درسته کار دست منه ولی باید انسانیت و اصول درست رعایت بشه،کار متعلق به منه با اینکه با دوستم همکار هستیم و ایشون بیشتر اسپانسر هستن ولی من خودم رو متعهد کردم در حفاظت و نگهداری این اعتمادی که به من دارن و با شنیدن این فایل دیدم باید هر روز روی جنبه های و جودیم کار کنم چون واقعا فراره

    وقتی فکر کردم دیدم فقط اعتماد کرد و من با این آگاهی که جایی نشنیدم باید هر روز این رو تکرار کنم و بگم تا مو لای درز صداقت و اعتمادم نره اول پیش خدا بعد خودم و بعدش این فرکانس قلب هارو نرم میکنه و آدمها رو به سمتم میاره

    این باورهای ارزشمند و اصل: خود باوری اعتماد به نفس و توحید چقدر جای کار داره و در همه جنبه های زندگی پایه و اساسه.

    و شروع کسب و کارم دیدم بدون سرمایه مالی شروع کردم ولی بازم تکیه بر مهارتم بوده و باور توحیدی و اعتماد به نفس بوده و رفتم تو دل ترسهام و این مسیری هست که هر روز باید رشد کنم

    دیدن فایلهای کاریم و پکیجی که تهیه کردم رو هر روز ببینم و تمرین کنم و تکرار این سرمایه اصلی که من صادقانه اصلن فکر نمیکردم صداقت و پاک دستی سرمایه اصلی باشه واقعا خیلی تکان دهنده بود برام این اصله اصله ایمان و صداقت اصله و بعد دیدم من چقدر دارمش و قدرش رو نمیدونستم و همش میگم پول پول زیاد اون بیاد

    استاد روشنم کردی واقعا چه سرمایه های ارزشمندی در وجودم بوده و من غافل و این خودش میشه در صلح بودن با خودت دوست داشتن خودت میشه توحید میشه اعتماد به نفس باور این ارزشها در خودم چقدر من رو رشد میده و چقدر با ارزشمندیم ارزش خلق میکنم

    چقدر نیاز داشتم این فایل رو

    امروز این فایل روی تکرار بود و استاد باور کنید بعد از چهار بار شنیدن چیزهایی میشنیدم که میگفتم این کجای فایل بود چرا اینقدر جدیده تازه داشتم میشنیدمش.

    کلمات تاکیدی روزانه من (من ارزشمندم)با این فایل برام باز شد بابا چقدر ارزشمندم واقعا و به خودم افتخار کردم که صداقت و پاکی رو دارم و چقدر باید این اصل رو بها بدم ارج بنهم و قدر بدانم خدایا شکرت

    استاد واقعا هر روز که میگذره بیشتر شما رو تحسین میکنم و بهتون تبریک میگم و میگم استاد همون جاییه که باید باشه،استاد چه کردی واقعا چه جهاد اکبری

    استاد شما لعلکم ترضی شدید و خداوند شمارو راضی کرده با این همه پول و فراوانی بازم فقط به وجود و توانایی خودتون تکیه میکنید و روی پول و دارایی هاتون حساب نمیکنید این هاست که شما رو متفاوت کرده و کار هر کسی نیست واقعا،بهتون با صداقت تبریک میگم و شما تحسین تحسین برانگیز هستید ❤👌🏻

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  10. -
    سمیه کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 1544 روز

    سلام استاد عزیزم

    من اولین ساعتی ک فایل رو گذاشتین دانلود کردم ک ببینم ولی درگیر روز مرگی شدم

    یا اینکه (دنبال حاشیه بودم ک ندیدم)

    شب ک نشسه بودم ب خودم گفتم اگ الان پول بیشتری داشتم میتونسم تو کارم موفق تر باشم

    اینگار تک تک حرفای شما برای من بود

    اینگار جوابی بود ک دنبالش بودم اره من تو این سه ماهی ک وقت گذاشتم برای کارم اونجور ک انتظارش رو داشتم نتیجه نگرفتم چون(خودم رو ب اندازه کافی لایق نمیدونسم، فکر میکردم کسایی ک فروش آنلاین دارن بهتر منن با اینک خودم میدونستم اینقددد ادم منظم و دقیق و حساسی هستم ک اگ کسی کاری رو بهم بسپاره همون موقه انجامش بدم)

    هیچ کدوم اینارو ندیدم و فک میکردم مغازه داشتن و پول زیاد،فالور زیاد،فروش زیاد میشه اعتماد کارم

    در صورتی ک اولین ثبت سفارش ک گرفتم هیچ ارسالی نداشتم

    سرمایه اصلی من خوش قولی ،راستگویی ک بعد از پرسیدن ویژگی محصولاتم دارم و همیشه اغراق نکردم و راستش رو گفتم

    سرمایه اصلی من خودمم ک امروز تو همین شرایط برای خودم کار شروع کردم

    سرمایه اصلی من شمایین ک هربار مثل ی دوست خوب تک تک حرفارو میزنین ک بهمون بفهمونین ک کجای کاریم

    چقد برای خودمون و تواناییمون ارزش قائلیم چقدر ب خودمون اعتماد داریم

    چقدر میتونیم خودمون رو بشناسیم و برای شناخت خودمون وقت بذاریم

    اینک من کیم ؟دوست دارم چیکار کنم؟چقد برای باورام زمان میذارم؟ایا این باورایی ک ساختم رو بهتر و بهتر میکنم

    باید صدها بار شاید هزاران بار تک تک صحبتاتون گوش بدم ،ک خودم رو بشناسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای: