سرمایه اصلی شما چیست؟! - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

سلام به استاد عزیزم

و دوستان عزیزم

خداوندمو سپاسگذارم که بهم فرصت دیگری داد که بتونم این فایل رو ببینم و لذت دو عالم باهاش ببرم و در موردش بنویسم ، واقعا برام لذتبخش کامنت گذاشتن تو این سایت ، خونه و کاشانه ی منه اینجا ، احساس مالکیت دارم به نوعی ، خیلی حس و حال خوبی دارم وقتی در مورد فایلی مینویسم مخصوصا زمان هایی که این قلبم منو میکشونه ، حس و حالش خیلی خالص تر و عااالی تر هست

استاد پیرو مطالب این فایل میخوام بگم که پول سرمایه نیست ، چرا چون ما الان شرکت های بزرگی مثه سامسنوگ ، مثه ال جی و غیره داریم که میان با پولی که دارن پروژه هایی رو شروع میکنند که در نهایت نتیجه ناموفقی داشته ، پس عامل پول نیست چون اگر عامل بود که میخواست تمام سرمایه گذاری سوده و موفق بود که البته میبینم ایده های درست ، ایده هایی که با که با کمترین هزینه ممکن اجرا میشه و نتایج بسیار شگرف و عالی بوجود میاد

یا تو بحث ساخت و ساز طرف فک میکنه چون پول داره میتونه بیاد تو حرفه و صنعت ساخت و ساز شروع کنه که میبینیم بعد از اولین سازه اش کلا از کار ساخت و ساز زده میشه

و در مقابل چقدر الگوهایی داریم که از صفر با هیچ شروع کردن و الان جزو رهبران بزرگ کارشونن ، مثه مرحوم عسگر اولادی ، بیل گیتس ، مارک زاکربرگ ، جف بزوسس ، ایلان ماسکها و … پس پول سرمایه نیست نِمودهای منطقی و عینی واقعی ،که نه توهمه و نه خیال

داشتن حامی هم سرمایه محسوب نمیشود و مثالی که در این باره به ذهنم میاد ، مثال جنگ ایران و عراق هست که رهبری سمت عزاق دست صدام بود و کلی کشورهای قدرتمند جهانم هم حامیش بودن ، و در مقابل یک فردی به اسم خمینی بود که فقط ایمان و توکل و کنترل ذهن داشت و نتیجه چی شد ، پیروزی یک ادم در مقابل کلی کشورهای قدرتمند که حتی سلاح هاشونم از ایران پیشرفته تر و بهتر بود ،

یا در بازارهای کار ، افرادی که میان با حمایت و یا اعتبار پدرشون ،دوستشون یا هر فرد دیگری شروع بکار میکنند و با کوچکترین بالا پایین شدن ، افول و ضرر زیان شدیدی میکنند ، پس نه داشتن حامی و نه داشتن اعتبار سرمایه نیست ، چون در مقابل افرادی هستن که بدون داشتن حامی ، بدون داشتن حتی ننه بابا مثه جیمی فاکس ، مثه استیو جابز ، مثه مرتضی سلطانی بنیانگذار زرماکارون که اون البته پدر نداشته و از هیچ شروع کرده که تو یکی از مصاحبه هاش گفت که یک روز خط تولید کارخانجاتش نخوابیده و تعطیل نبود و رکورد ۹۰ روز خط تولید NONSTOP داشته یعنی ۲۴ ساعته داشته کار میکرده ، پس نه پول سرمایه محسوب میشه ، نه اعتبار ، نه حامی و نه هیچ عامل بیرونی دیگه ای و عامل و سرمایه اصلی که داره نتایج رو بوجود میاره ، عوامل دورنی مثه ایمان ، توکل ، کنترل ذهن ، مهارت و باور هستش

پاسخ سئوال ۱:

سرمایه اصلی من ، قدرت تمرکزم هست

توانایی کنترل ذهنم هست

ایمان و توکلم هست

باورهام هست

مهارت هایی که کسب کردم هست

علم و دانشی که در کارم دارم هست

مشاوره هایی که در حوزه ملک و املاکی که میدم هست ، یعنی مشاوره های من ، یکی از همون نقاط تمایز هست که ۹۹ درصد مشاور املاک ها ندارن ،چون‌مشاورهام منطبق بر قوانین الله هست ، چون خودم عامل هستم به صحبتهایی که میکنم ،چون از قلبم میاد ، چون از خداوندم داره بر قلب و ذهن و کلام من جاری میکنه ،و برای همین هست که مشاورهای کار ساز و مفید و تاثیرگذار و موفقی دارم هست

اون صداقتی که تو کارم دارم هست ، یعنی واقعا واقعا نمیتونم دروغ بگم ، یعنی وقتی یه ملکی نقطه ضعفی داره نمیتونم به مشتریم نگم ، نمیتونم

نمیتونم وقتی یک ملکی ایرادی داره و یا درمورد خرید یا فروش ملکش یا یک معامله ای که میخواد انجام بده و میدونم اشتباهه ، نادرست هست نمیتونم درستش رو نگم

علم و دانش قولنامه نویسی که در کارم دارم هست ، علم دانش تخصصی به همراه درک و فهم

اون صلح طلبی که در شخصیتم هست ، خوش اخلاق بودنم هست ، صلح درونی با خودم هست

اون توانایی حل مسئله ای که در کارم دارم هستش

اون توانایی مذاکره ای که دارم هستش ، توانایی جمع کردن معاملاتی که دارم هست

این که فرد قابل اعتمادی هستم ، این سرمایه من هست ، یعنی استاد جان بنده از همون افرادی هستم که میلیارد میلیارد پول بهم بدی ، بگی اقا این ۵ میلیارد ، این ۱۰ میلیارد این فلان قدر پول برو تو بازار ملک و املاک برام ملک بخر و بفروش باهاش کار کن ، به خداوندی خدا سوگند که ریالی نه کم میشه و نه زیاد و بهترین سرمایه گذاری ها و پر سودترین سود مالی و حتی غیر مالی رو به لطف الله ام انجام میدم ، دارم همچین مثالهایی ها ، حالا پولشو به حساب من نزد ، ولی دو میلیارد پول اورد و به لطف الله ام چندین‌ معامله

شیرین و موفق رو خداومد برامون بوجود اورد که هم برای اون مشتری شیرین رود و هم‌ برای من و یا مشتری دارم استاد همین‌چند روز پیش صحبت میکرد میگفت من بدون مشورت و راهنمایی شما(من) هیچ معامله ای انجام نمیدم ، و از این دست مثالها و مشتری ها زیاااد دارم که یه مبلغ پولی اورده گفته اقا برو بخر یا برو ملکمو بفروش ، اینقدر ملک فروشی انحصاری داشتم که به لطف الله ام فروختم فروش موفقی داشتم یعنی الان هربار داره به تعداد این نوع مشتریام زیاادتر میسه که استاد تمام امور ملکیشون رو انجام میدم ، مشتریان وفا دارم داره زیااد میشه که اینم لطف و رحمت و فضل و عنایت الله هست و بس که هربارم داره بیشتر و بیشتر شامل حالم میشه

، که به یک جوون ۲۶ ساله که کلا سه سال و نیم هست که شروع کرده و باز کلا دو سال و نیم هست که حرفه ای مسیر عشق و علاقش پیگیری کرده و هر روز و هربار داره به اعتبارش تو حوزه کاریش اضافه و اضافه میکنه نه تنها اعتبارش بلکه عزت و احترام و ثروت و موفقیتاش داره زیااااد و زیااااد تر میکنه ، که با افرادی که اصطلاحا سابقه و تجربه چند ده ساله دارن در بعضی موارد برابر که هیچ از اونام قوی تر هست ، هم درامدی و هم حجم و تعداد معاملات ، توانایی مذاکره ، توانایی فروش ، مباحث حقوقی مربوط به کارم و علم قولنامه نویسی نگارش مبایعه نامه .

برای همین هست که نقطه مشترک تمام مشتریانم این هست که میگن بنگاه شما ، با بنگاه دیگه متفاوته از فضاش گرفته تا خودت ، اره چون‌ جنس باورهای من‌ متفاوته

سرمایه من توانایی درک و فهم قوانین الله هست ، چگونه فکر خدا رو بخوانم هست که باهاش هر چیزی رو میتونم خلق کنم

سرمایه من توانایی فروشندگی که دارم هست ، که چه مهارت لذتبخش و عااالی و الهی گونه هست

سرمایه من اون تعهدی که در کارم دارم و مسئولیت پذیری که دارم هست که یکی دیگه از همون نقاط متمایز کننده من با دیگر افراد تو حوضه کاریم هست

گرچه اینا تازه شروع شده ، یعنی مثل یک دانه ای هست که ادم تو دل خاک کاشته و تازه تیج زده بیرون از خاک ، و دارم روی ریشه ها کار میکنم کود و خاک و نور و کلا تغذیه مناسبی بهشون میرسونم که به لطف الله ام درخت پر بار و پر ثمری بوجود بیاد

پاسخ سئوال ۲ :

تمرکز در کارم یکی از با اولویت ترین موضوعات در کارم هست که هر روز و هربار برای قوی تر کردنش دارم برنامه ریزی میکنم ، یعنی حتی کوچکترین مسیله رو هم در کارم در سریعترین حالت ممکن باید حلش کنم و ذهنم کلا خارجش کنم و کلا باید همیشه تمرکز کل وجودم توی کار باشه ، عشق علاقه ی منه ، تفریح منه لذته منه

و کارکردن مداوم بر روی تخصص های اصلی و مورد نیاز کارم ، مثه همون افزایش علم و دانش حقوقی مربوط به کارم ، فروشندگی ، توانایی مذاکره و …

و همچنین کارکردن و ایجاد باورهای قدرتمندتر و بهتر و توحیدی و ثروتساز و ثروتمند کننده در مورد کارم و کلیت زندگیم ، یعنی این سه مورد از اصلی ترین اولویتهای روزانه من هستش

از چالش هایی که برای خودم انتخاب میکنم ، مثلا فروش فلان ملکی که تو ذهنم فروش اون ملک سخت هست ، میرم تو دلش و به لطف الله ام سربلند میام بیرون ، البته اوایل اینجوری نبود ولی هرچی که میرم‌ جلوتر داره به تعداد چالش های موفقیت امیزم اضافه میشه ، یعنی یه ملکهایی رو فروختم که هرکس هرکسی روشون اصلا کار نمیکنه

یعنی یکی از اون ایده های و نگرشی که دارم نسبت به قوی تر کردن خودم و توانمندیهام ایجاد چالش برای خودم هست ، که یک نمونشو که همواره دارم انجام میدم مثال زدم

یا فروش ملک به قیمت بالا ، که خود فروشندگی یک هنر مستقل به خساب میاد که هیچ ، که باز این خوب فروختن به قیمت خوب فروختنم یک هنر هست که اونم برای خودم چالش ایجاد میکنم و نمونه هایی دارم که نسبت به میانگین قیمت منطقه قیمت بالاتری فروختم داشتم ، کلا این مدل چالشها برای خودم اگاهانه انتخاب میکنم که توانمندی هامو تقویت کنم و بیشتر کنم

و همچنین شرکت در دوره های مربوط به کارم که همین الان تو یک دوره تقریبا یکماه شرکت کردم

و همچنین از طریق گفتمانهایی که با همکارانم ایجاد میکنم در مورد مباحث کاریم و پرسو جوها و تحقیق هایی که در مورد مباحث کاریم انجام میدم ، مهارتهای تخصصی کارم رو افزایش و ارتقا بدم ،

که بدین شکل از نظر ذهنی فرکانسی همیشه اماده دریافت هدایتها و کلیدها و نکات و الهامات خداوند در مورد بهبود تخصصهایم هستم

و همچنین افزایش قوه کنجکاویم در کارم ، که خودم به شخصه بیشتر رو این مورد باید کار کنم

و همچنین باورسازی در مورد توانمندی های تخصصیم در کارم که تمام اینا مثه زنجیر بهم وصلن و تمرکز منو در کارم بیشتر و بیشتر و قوی تر میکنند که یکی از نتایجش میشود استقلال مالی ، افزایش درامد ، افزایش قطر و عمق ظرف وجودیم و هزاران هزار نعمت و موهبت دیگر

و همچنین رفتن تو دل ترسهایی که در کارم دارم ، از ترس قضاوت مردم گرفته تا موارد دیگر

و کار کردن روی این موارد ایمان و توکل منو قوی تر مبکنه ،اعتماد بنفس منو عزتنفس من احساس لیاقت منو ، باورهای منو قوی و قوی ار میکنه در سلامتیم ، در روابطم ، رابطه عاطفیم ، سلامتیم ، احساس خوشبختیم ، ارتباطم با خداوند و تمام جوانب زندگیم تاثیرگذار هست ، چون کسب و کار ادم‌ اصل هست و وقتی روش مترکزشوی و توش رشد کنی کلا شخصیتت تغییر میکنه

همین نکته رو خیلی ها خیلی ها متوجه نمیشوند که برای کسب هر موفقیت ،برای تغییر مدارت ، باید شخصیتت عوض بشود ، نمیشود با همون شخصیت قبلی ، خواسته اای جدیدت رو تجربه کنه ، نمیشود چون این قانون هست ، مثالش ، همین بازی های کامپیوتری و موبایل هست که شما مثلا یک بازی مثلا ماشین سواری رو شروع به بازی کردن میکنی ، در همون نقطه ورود سیستم بهت یک ماشین میده که با اون‌ ماشین نهایتا میتونی سه الی چهار تا مرحله رو رد کنی برای مرحله پنجم باید بری یا ماشینت رو عوض کنی و قوی تر انتخاب کنی یا همونو بیای تقویت کنی والا خودتو بکشی نمیتونی مرحله چهارم رو ر کنی و برسی به پنج ، و تو بازی های کارکتری هم همینطوره ، یک کارکتور خام بهت میده که نه اسلحه داره ، نه توانایی خاصی داره و نه هیچی و با پیشرفت در مرحله اون شخصیت هم قوی تر میشه که میتونه مراحل بازی رو رد کنی ، بازی زندگی هم همینه کارکرد سیستم جهان هستیم همینطوره تو هر مرحله اولا باید یکسری مسائل رو حل کنی مسائلی درونی یکسری ضعفهای شخصیتی ، یکسری باگهای باوریت رو حل کنی و شخصیتت یعنی رفتارهات ، عادتها تغییر کنه و بعد خواسته ها اهدافت خودشون به زندگیت میان و وارد تجربه زندگیت میشن ، این کلیتی هست که از قانون درک کردم و ه بار در عملکردن بهش به لطف الله دارم بهتر میشم و در عملکردن به قانون هیچ نهایتی وجود نداره و ادم فقط هر بار بهتر و بهتر میشه

و داشتم میگفتم کهدکارکردن روی توانمندیهایم در کارم کلی تاثیرات مثمر ثمر و مثبتی در دیگر جنبه های زندگیم میزاره

و استاد چقدر حال کردم از اینکه مخاطب رو وادار به فکر کردن میکنین ، کهوالبته اگر مخاطبه فکر کنه ها ، از این مغزش کار بکشه و اکبند نبره زیر خاک ، واقعا اون تیکه اول عاالی بود

و این ایده ای که از مخاطب سئوال میکنین که اقا به این سئوالها پاسخ بده ، چقدر هوشمندانه عااالی هست که از دوره ها شروع شد این مدل جدید که در این فایلم ازش استفاده شد ، اینا برام مصداق رشد و پیشرفت هست ،مصداق بهبود روند کار هست ، بهبود کسب و کار هست ، واقعا این نکته عااالی بود

اتفاقا استاد به لطف الله مهربونم که همواره داره به حساب بانکیم همینطور روند افزایشی داره ، و از وقتی که پول تو حسابم زیاد شده اون سود ماهانه ام داره زیاد میشه که همین ماه اخیر ، گفتم نمیخوام این یک قرون دو هزاری که میخواد به من بده رو نمیخوام ، یعنی این وجودم نمی پذیرفتش که البته کلا دو ماهم بیشتر نیست ها ، ولی متضاد هست با اون اصلی که درک کردم ، و فقط سئوالم این بود که اصلا همچین حسابی هست که سود بهش تعلق نگیره که به سمت پاسخ هدایت شدم و فهمیدم که حساب جاری ، حسابی هست که سود بهش تعلق نمیگره ، که البته تصمیمشو گرفته بودم برای تغییر نوع حسابم ولی باتوجه به این فایل فردا میرم انجامش میدم

و کسی که پولشو میزاره تو بانک که یک قرون دو هزار سود بگیره ، اون عملا داره به بی عرضه بودن خودش نسبت به پولسازی و عدم لیاقت خودش نسبت به ازادی و استقلال مالی رو اذعان میکنه داره فریاد میزنه

و اصلا بحث اون سوده نیست که ، بحث ارزش افرینی ، بحث حل مسائل هست ، بحث اون احساس لذت از انجام کار مورد علاقت هست

و اون نکته ای که خیلی خیلی خیلی برام کاربردی بود و کلید بود ، اینکه برای مهارتهات ، توانمندی هات ارزش قائل بشو و اونا رو مهم بدون و تو ذهنت اونا رو یک ارزش بدون یک ارزش مهم کاربردی ببین ، خیلی این موضوع احساس لیاقت و کلا عزتنفس رو خیلی باید روش کار کنم

جنس این فایل واقعا عااالی بود و خیلی لذت بردم و بسیار تاثیرگذار بود