- چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟
- چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟
- چه باورهایی را اگر تغییر میدادید، باعث میشد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟
- همچنین بنویسید وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟
- و در نهایت به چه شکل مسئلهای که سالها آن را تحمل میکردید، حل شد؟
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری میزان تحمل شما چقدر است؟454MB29 دقیقه
- فایل صوتی میزان تحمل شما چقدر است؟28MB29 دقیقه
سلام مجدد به استاد چند جمله ای جا افتاده بود توی نوشته هام
و اون هم اینکه پزشک اولی که بردم بهم گفت این مشکل طبیعیه ،ژنتیکی هست و باید تا هفت سالگی صبر کنید خوب میشه اولش پذیرفتم ولی این تو ذهنم میگذشت اصلا اومدیم و پزشک اشتباه کرده بود و تو هفت سالگی خوب نشد اون موقع کی جوابگو هست؟
و بهتر که گوش ندادم به حرفش چون کاردرمانش گفت اگه تو هفت سالگی میاوردیش روند بهبودش خیلی کند میشد اگه الان با دوسال عضله هاش سفت بشه اون موقع باید پنج سال وقت میزاشتی تازه این نتیجه رو هم نمیگرفتی
در کل تجربه ثابت کرده تا وقتی یه شرایط رو بپذیریم هدایت نمیشیم ولی اگه بیایم و قبول نکنیم اون شرایط رو خدا راهها رو برامون باز میکنه و دستان خدا از راه میرسند
سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیزم و خام شایسه پرتلاش ودوستان گرامی
من سمیه علی نژاد خواهر سمیرا هستم
دختر من سال 95 به دنیا اومد بعد از یک سال که به راه افتاد متوجه شدیم زانوهاش ضربدری هست پیش یک پزشک معروف توی تهران بردیم بعد از دو ماه دیدیم راه رفتن براش سخته پاهاش به هم برخورد میکنه و باعث افتادنش میشه و من دیدم این همه بچه توی پارک راه میره ولی بیشترشون نمیافتند زمین اما دختر من هر 5 قدم یک قدم میافته زمین اونجا بود که دنبال یه راه حل گشتم و دوباره پیش یک پزشک دیگه بردیم اون پزشک براش بریس ساخت و کفی طبی و کفش طبی اماده کرد من سال 98 99 و 1400 این درمان رو انجام دادم یعنی روزی 3 ساعت کفش طبی توی خونه میپوشید
از اونجایی که من داشتم روی دوره 12 قدم کار میکردم و فایلهای استاد رو گوش میدادم یه صحبتی از استاد توی گوشم بود چطور از این راحتتر به قدری این کلام توی گوشم زنگ میزد با خودم تکرار میکردم اگه یه کاری داره سخت پیش میره یه جای کار ایراد داره حتماً یه راه راحتتری هم هست و بعد از چند ماه یعنی اردیبهشت 1401 من هدایت شدم به یک راه راحتتر من با راهنمایی دوستم به مرکز کاردرمانی رفتم کار درمانگر عزیز بعد از معاینه گفتند دختر شما و همه بچههایی که مشکل زانو ضربدری پا پرانتزی دارند اگه مشکل از استخوان نباشه که برای دختر من نبود مشکل از نرمی و ضعف عضلههای پا هست و من شروع کردم به تمرینهای کاردرمانی هم در مرکز و هم در منزل و الان هم دارم ادامه میدم و خدا را شکر دخترم وضعیتش عالی شده همچنان از خودم میپرسم خدایا اگه راه راحتتری وجود داره من رو هدایت کن
دومین مورد اینکه خودم سال گذشته به یک مسئلهای برخوردم از نظر جسمانی و خیلی من رو به هم ریخت و من باز هم دوره 12 قدم رو از نو شروع کرده بودم و دوباره همین جملات که چطورنپذیرم این شرایط رو و این آزمایشها رو بعد از چند ماه کار کردن روی خودم من هدایت شدم به یک مسیری که هم مسئله من رو حل کرد و هم برام یک بیزینس عالی ایجاد شد خدا را شکر میکنم که اون مسئله برام پیش اومد که وارد این بیزینس بشم چون یکی از خواستههام داشتن شغلی بود که درآمد ثابتی نداشته باشه و بیشتر ویژگی های که برای شغل میخاستم رو داره
نمیدونم چطور ازتون تشکر کنم
صحبتهاتون رو توی هیچ کتابی نمیشه پیدا کرد معروفترین اساتید دنیا هم به این نتایجی که شما رسیدید نرسیدند
ممنون از استاد عزیز و خانم شایسته عزیز که این فایلهای ارزشمند رو آماده میکنند اگه بخوایم روشون قیمت بزاریم میلیونها تومان ارزش داره ولی شما رایگان در اختیار ما قرار میدید