- چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟
- چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟
- چه باورهایی را اگر تغییر میدادید، باعث میشد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟
- همچنین بنویسید وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟
- و در نهایت به چه شکل مسئلهای که سالها آن را تحمل میکردید، حل شد؟
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری میزان تحمل شما چقدر است؟454MB29 دقیقه
- فایل صوتی میزان تحمل شما چقدر است؟28MB29 دقیقه
سلام استاد جانم
چند روزی بود به براوونی فکر میکردم که کجاس و چقدر دلم واسش تنگ شده بود
خیلی ویدئو قشنگی بود
اونجا دقیقا آرزوی منه و هربار از خونتون فیلم میگیرین از خریداتون و ماشیناتون حیوونای قشنگتون آرامش زندگیتون و …همش خواسته های منه و خوشحالم که دارم آرزوهام میبینم
استاد شما کار مارو خیلی راحت کردی با نشون دادن زندگیتون و زیبایی ها و عشق که درجریان تو زندگیت ما میفهمیم چی میخوایم میفهمیم حقمون که خوشبخت و شاد و ثروتمند باشیم
میفهمیم که قرار نیست وقتی خوشبختیم سنگ از اسمون بباره و بدبختمون کنه
میفهمیم که حتما نباید گنج پیدا کرد تا پولدار بشیم
میفهمیم که ثروت و نعمت وارامش وشادی و زیبایی همیشه در جریانه تو زندگی فقط کافیه بخوایم
استاد من الان میفهمم که انرژی مثبت چقدر خوبه وخدا انرژی مثبت زیاد میکنه بهش فزونی میبخشه
انرژی مثبت همون ثروته عشقه نعمته سلامتیه آرامشه حال خوبه
انرژی مثبت شجاعته
استاد ترس پدر من درآورده بود همش توهم داشتم و فهمیدم شجاعت نعمت خیلی خوبیه
استاد فهمیدم مشکلم چیه و این خودش نعمته
خوب بریم سراغ سوالاتتون
چقدر این سوالا بجا و خوبه
چقدر سوالاتتون بهم مسیر نشون میده و راه میشه واسم
میفهمم چی میخوام
1_من خیلی جاها شرایط نادلخواه پذیرفتم
مادربزرگم همیشه گریه و کفر و دعوا و انرژی منفی داشت بقیه میگفتن تحمل کنین پیرزنه
مثل بچه است باید تحمل کنین تازه حق نداشتیم هیچی بگیم خیلی سخت بود استاد شما6ماه تحمل کردی و ما 30سال ولی من خداراشکر از یه جایی فهمیدم طبیعی نیست و طبق قانون ازون فضا به صورت طبیعی اومدم بیرون ….باور کردم که لایق آرامشم لایق سکوتم لایق اینم که بهم احترام بذارن لایق اینم که قدردان کارایی که میکنم باشن و تمرکزم گذاشتم رو مثبت های مادر بزرگم و نکات مثبتش هی میگفتم
اخلاقش خداراشکر بهتر شده آروم تر شده ولی بازم اذیت میکنه و خداراشکر من الان نیستم که بخوام تحمل کنم
استاد سوالاتتون خیلی خوبه ممنونم دیگه هیچی تحمل نمیکنم چون من نیومد به دنیا که تحمل کنم اومدم لذت ببرم و هر چی که ازش لذت نبردم نباید تحمل کنم بلکه باید برم حلش کنم و بهترش بخوام چون لایق بهترینهام
دوستتون دارم هم شما و هم خانم شایسته رو
درپناه حق
سلام دوست خوبم
اومدم بگم هیچی واسه هیچ کس دیر نیست
هیچ وقت خودت ناراحت نکن الان اونقدر هیجان دارم جوابت بدم که حد نداره دقیقا شرایط شما رو یکی از آشناهای ما داشت اونم 3تا بچه و خودش 46سال و شوهرش 55اینا بودن هنوز خونه نداشتن چقدر سرکوفت و حرفای دیگران تحمل کردن چقدر نذر و نیاز و دعا و….
یه بار چند تا جمله رو کاغذ نوشتم دادم بهش گفتم اینا تکرار کن
درباره خدا بهش گفتم
درباره باور لیاقت
درباره خواستن
اینکه دقیق خونشو تصور کنه
گفتم تو ذهنت راه میری تصور کن داری رو فرشات تو خونه خودت راه میری
گفتم خونتو با تمام جزئیات تصور کن و نگران پولش نباش
بعد طبق قانون واقعا واسش اتفاق افتاد و بهترین خونه ساختن
جوری که همه بهشون حسودی میکردن
پس شما هم امیدداشته باش از همون لحظه ای که شروع میکنی همه چی به بهترین شکل درست میشه…
سلام مریم جان خوشحالم که کامنتم امیدبخش بود
یه مثال دیگه واست بزنم پدر مادر عروس عموم الان حدود 70سالشونه و تا همین امسال خونه نداشتن شرایطی پیش اومد که مجبور شدن حتی مدتی تو چادر زندگی کنن ولی الان یه خونه عالی تو جای خوش آب و هوا دارن
همه چی قابل دست یابیه فقط کافیه بخوایم تضاد ها میان که بفهمیم چی میخوایم
منتظرم به زودی بیای از موفقیتات بگی