- چه جاهایی در زندگی خود، شرایط نادلخواه را پذیرفتید و تحمل کردید؟
- چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه را تحمل کنید؟
- چه باورهایی را اگر تغییر میدادید، باعث میشد آن شرایط نادلخواه را نپذیرید و تحمل نکنید؟
- همچنین بنویسید وقتی دیگر آن شرایط نادلخواه را تحمل نکردید و «همین که هست» را نپذیرفتید، به چه راهکارهایی هدایت شدید و چه درهایی برای شما باز شد؟
- و در نهایت به چه شکل مسئلهای که سالها آن را تحمل میکردید، حل شد؟
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در بروزرسانی اخیر این دوره و نحوه خرید را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری میزان تحمل شما چقدر است؟454MB29 دقیقه
- فایل صوتی میزان تحمل شما چقدر است؟28MB29 دقیقه
به نام خدایی که هر چه دارم از اوست
سلام به همگی
استاد اولین باری که من این فایل و گوش دادم یکسال پیش زمانی بود که من عضو سایت نبودم و فقط برای اینکه اون روز بتونم حالم و خوب نگه دارم گوش میکردم
یادمه خیلی تو شرایط بدی بودم
یه رابطه ی خیلی خیلی وحشتناکی با همسرم داشتم
نزدیک به هفت سال بود که من تحمل میکردم بدون هیچ تغییری و اسمش و گذاشته بودم صبر
استاد اون روز به شدت حس بدی داشتم و چند وقت بود که به طلاق فکر میکردم و سر دو راهی وحشتناکی بودم
از یه طرف بچه هام از یه طرف رابطه ی افتضاح من با همسرم و زجری که میکشیدم
اون روز به خدا گفتم خدایا دیگه بسه من از این بلاتکلیفی خسته شدم دیگه نمیتونم
وقتی به این فایل خدا منو هدایت کرد و تا اخر گوش کردم به خودم قول دادم تا زمانی که روی خودم کار نکردم به طلاق فکر نکنم به خودم قول دادم که اول رو خودم حسابی کار میکنم و بعد از اون اگر باز هم همین بود اون وقت به طلاق فکر میکنم
کتاب خوندم فایل گوش دادم شکر گزاری کردم و صبح تا شب به قولم عمل کردم و فقط رو خودم کار کردم
البته یه مدت بعد عضو سایت شدم چون یادمه نمیتونستم کامنت بنویسم و نظر بدم تصمیم گرفتم عضو سایت بشم
باورم نمیشد روز به روز رابطه ی من با همسرم عالی تر شد
همسرم به شدت تغییر کرد با تغییر من
تو یکی از کامنت هام نوشتم که استاد واقعا سپاسگزارم که باعث شدین من بدون اینکه رو خودم کار کنم طلاق نگیرم و چه خوب که رو خودم کار کردم
چه خوب که یاد گرفتم باعث تمام اتفاقات خودم هستم
همیشه با خودم میگم ای کاش زودتر به این نتیجه میرسیدم و زودتر با این سایت اشنا میشدم
قبل این هم سالیان سال با خانواده همسرم و مادر همسرم مشکل داشتم و البته اونم باعثش خودم بودم که اونقدر حس بی ارزشی داشتم که هر سازی میزدن من باهاش میرقصیدم
اون زمان خبری از این اگاهی ها نبود ولی یه روز تصمیم گرفتم دیگه باب میل خودم رفتار کنم چون احساس میکردم بهترین روزهای زندگیم داره از بین میره چون رفتارهایی داشتم که اونا میخواستن نه من
اوایلش براشون سخت بود و ماهها طول کشید تا عادت کنن و بپذیرن ولی خوشبختانه به مرور زمان و اراده ی قوی خودم که کم نیاوردم
باعث شد دیگه اذیتم نکنن و الان بهترین رابطه رو دارم باهاشون خیلی محترمانه و باب میل خودم
استاد فقط از این دو مورد سربلند بیرون اومدم به لطف الله
ولی از بچگی چیزهایی رو تحمل کردم از روی ترس و وابستگی که نمیشه شمردشون
ولی دیگه یاد گرفتم فقط قدرت و بدم به خدا و هیچ وقت تحمل نکنم و همیشه و همیشه تا اخر عمرم رو خودم کار کنم تا همیشه بهترین زندگیو برای خودم خلق کنم
خدایا شکرت
استاد سپاسگزارم که هستین و راه رشد ما رو هموار میکنین
سلام به غزل جان زیبا و عزیز
غزل جانم من بسیار بسیار از خوندن کامنت های شما لذت میبرم و اگر بدونین نوشته هاتون چقدر برام اگاهی و درس داشته و داره.
بسیار سپاسگزارم که برامون از نتایجت از مسیرهایی که طی میکنی مینویسی
با خوندن کامنت امروز شما یاد صحبتی ارزشمند از استاد افتادم که دوست دارم اینجا بنویسم و برای خودم یاداوری خیلی خوبیه:
از استاد عزیزم شنیدم که میگفتن:
موفقیت و اعتماد به نفستون و به نتایج گره نزنید ، اگر موفق نشدی تلاش کردی ، تلاش کردن و ببین نه نتیجه رو ، چون این جوری ادامه میدی ادامه میدی تا
نتیجه هم خودشو نشون میده
خیلی براتون خوشحالم که به ارامش بینظیری رسیدین و براتون بهترین ها رو از خداوند میخوام.