دوره "هم‌جهت با جریان خداوند"، چه مسئله‌ای را حل می‌کند؟

نکته مهم: این فایل یک مقاله است که فقط به صورت نوشتاری است


آگاهی‌های دوره “هم‌جهت با جریان خداوند” چه مسئله‌ای را در طی فرایند اجرای آگاهی‌ها و تمرینات جلسات این دوره حل می‌کنند؟

برای پاسخ به این سؤال، به گونه‌ای که برای دانشجویان استاد عباس منش ملموس‌تر باشد، یکی از ساده‌ترین راه‌ها بیان شباهت های دوره “هم‌جهت با جریان خداوند” و دوره “قانون سلامتی” است. شباهت بین هسته‌ی عملکردی این دو دوره، به‌خوبی نشان می‌دهد که دوره “هم‌جهت با جریان خداوند”، به چه شکل یکی از بنیادی‌ترین مسائل زندگی انسان را از ریشه حل می‌کند.

همان‌طور که می‌دانید، استاد عباس منش در یک سال و نیم اخیر، متمرکز بر تحقیق و پژوهش پیرامون این موضوع بوده‌اند. در این مدت، ایشان هیچ دوره‌ی آموزشی‌ای تولید نکرده‌اند، درحالی‌که طبق دانش، تجربه و مهارت اجرایی‌ای که دارند، قادرند هر هفته یک دوره‌ی جدید ارائه دهند. اما تمام تمرکز ایشان بر یافتن راهکاری اساسی برای حل ریشه‌ای مسئله‌ای بود که باعث شده بسیاری از خواسته‌های ما نصف و نیمه رها شوند و به ثمر نرسند.

اطلاعاتی که تاکنون درباره‌ی محتوای آموزشی دوره «هم جهت با جریان خداوند» ارائه شده—خواه در صفحه‌ی توضیحات دوره، خواه در فایل‌های صوتی و تصویری—واقعاً قادر نیست عمق ارزشی را نشان دهد که این دوره  در زندگی دانشجویان خود ایجاد می کند.


مسئله‌ای که دوره “هم‌جهت با جریان خداوند” بر حل آن متمرکز شده است

دانشجویان استاد عباس منش، به خاطر استفاده از آموزه‌های ایشان، کاملاً به این درک رسیده‌اند که خالق زندگی خود هستند و آنچه اتفاقات زندگی آن‌ها را رقم می‌زند، افکار و فرکانس‌های خودشان است. اما مسئله‌ی اصلی بسیاری از افراد این است که نمی‌دانند برای خلق یک خواسته (از 0 تا 100) دقیقاً چه الگویی را پیش بگیرند که:

🔹 “فرکانس خواسته” را بشناسند و آن را به یک مسیر فکری پایدار و باثبات تبدیل کنند.
🔹 این روند فکری و فرکانسی، تا جایی تقویت و ادامه پیدا کند که مساوی با فرکانس خواسته شود تا طبق قانون، آن خواسته در تجربه‌ی زندگی‌شان ظاهر گردد.

به عبارت ساده‌تر، مسئله‌ی اصلی این است که افراد ارسال فرکانس خواسته را آغاز می‌کنند، ادامه می‌دهند و به مرحله‌ای می‌رسانند که:
✔ نشانه‌های آن خواسته ظاهر می‌شود.
✔ ایده‌های جدیدی درباره‌ی امکان‌پذیر بودن آن خواسته به ذهنشان می‌رسد.
✔ افراد مرتبط با راهکارهای تحقق خواسته‌شان وارد زندگی‌شان می‌شوند.
✔ پیشنهادهای خوبی در آن مسیر دریافت می‌کنند.
✔ نشانه‌های تحقق خواسته، روزبه‌روز پررنگ‌تر می‌شود.

حتی بعضی از افراد، این فرکانس را به مرحله‌ای می‌رسانند که، به قول استاد عباس منش، “بوی آن خواسته را احساس می‌کنند.” اما ناگهان از یک جایی به بعد، متوجه می‌شوند که همه‌چیز در حال تغییر است:

✖ نشانه‌ها کم‌رنگ می‌شوند.
✖ پیشنهادهایی که دریافت کرده بودند، لغو می‌شود.
✖ قراردادهایی که تا مرحله‌ی امضا پیش رفته بود، نهایی نمی‌شود.
✖ اشتیاقشان مدام در حال فروکش کردن است.
✖ ایمانی که به امکان‌پذیر بودن آن خواسته داشتند، در حال ضعیف‌تر شدن است.
✖ جدیت آن‌ها برای پیگیری ایده‌ها و اجرای آن‌ها، کم‌رنگ‌تر شده است.

این الگوی تکرارشونده، بارها و بارها برای افراد زیادی اتفاق افتاده است، اما نمی‌دانند چرا؟!
نمی دانند نقطه خارج شدن آنها به آرامی از این مسیر چه نقطه ای بوده؟!

زیرا وقتی الگوی تحقق یک خواسته را به‌طور آگاهانه ندانیم، تنها زمانی متوجه خروج از مسیر می‌شویم که این نشانه‌ها ظاهر شوند. از آنجا که همیشه یک فاصله‌ی فرکانسی بین توجه ما و ظاهر شدن آن جنس از توجه در قالب تجربه‌ی زندگی وجود دارد، اگر از عملکرد دقیق فرکانس آگاه نباشیم، خیلی دیر متوجه خروج از مسیر می‌شویم.

به همین دلیل الگوی تکراری خیلی از افراد این است که مثل بازی مار و پله، کلی پیشرفت می کنند و به یکباره متوجه می شوند که مار آنها را خورده و دوباره حتی به مرحله ای پایین تر از مرحله قبلی برگردانده است. در نتیجه باید دوباره از صفر و یا حتی زیر صفر مسیر را شروع کنند.

چرا این اتفاق رخ می دهد؟

برای توضیح این الگوی تکرار شونده ناخوشایند، بیایید به مسئله‌ی “حذف چربی‌های اضافه‌ی بدن” برگردیم. چالشی که سال‌ها تمام افراد جهان درگیر آن بوده‌اند، اما دوره “قانون سلامتی” آن را مثل آب خوردن حل کرده است.

همان‌طور که دانشجویان دوره “قانون سلامتی”، تا قبل از اجرای اصول این دوره، به دلیل درک نکردن عملکرد سیستم بدن، دچار چالش‌های تکراری در کاهش وزن و برگشتن به وزن قبلی یا حتی بالاتر می‌شدند، در فرایند خلق خواسته‌ها نیز، افراد زیادی عملکرد فرکانس خواسته و نحوه‌ی تثبیت آن را درک نکرده‌اند. به همین دلیل:

✔ مسیر خواسته‌های آن‌ها نیمه‌کاره رها می‌شود.
✔ برخی در همان قدم‌های اول متوقف می‌شوند.
✔ برخی در اواسط مسیر متوقف می‌شوند.
✔ و برخی حتی در یک‌قدمی موفقیت!

بهتر است موضوع را با مثالی از دوره قانون سلامتی، واضح تر کنیم.


ارتباط این موضوع با دوره “قانون سلامتی”

تا قبل از دوره قانون سلامتی، افراد تصور می‌کردند که می توانند با ورزش‌های سنگین و رژیم‌های سخت، مشکل حذف چربی های اضافه را حل کنند. اما نتیجه چیزی جز تلاش های بی ثمر نبود. یعنی افراد فکر می‌کردند با یک دوره ورزش شدید یا رژیم سخت، مشکل چربی‌های اضافه آنها برای همیشه حل می‌شود. اما آنچه در واقعیت رخ می داد این بود که:

🔸 وزنشان کاهش پیدا می‌کرد، اما چون ورزش شدید و رژیم غذایی سخت، اصولاً غیر قابل ادادمه دادن است، آنها دوباره به وزن قبلی (و حتی بیشتر) برمی‌گشتند.

🔸 از آنجا که آنها حل مسئله چربی های اضافه را از ریشه شروع نکرده بودند و سراغ یک راهکار موقتی مثل رژیم و ورزش سخت رفته اند، بدن آنها در این پروسه محرومیت غذایی، وارد حالت قحطی و کمبود شده بود. در نتیجه پس از اتمام رژیم، ولع شدیدی برای خوردن غذاهای نامناسب پیدا می‌کردند به همین دلیل به وزن قبلی یا حتی بیشتر بر می گشتند.

🔸برخی حتی به خاطر فشار شدید ورزشی، آسیب‌های غیرقابل‌جبرانی به مفاصل و استخوان‌های خود می‌زدند.

دقیقاً همین اتفاق، در پروسه‌ی خلق خواسته‌ها نیز برای افراد رخ می‌دهد و بسیاری از افراد همین مسیر را طی می‌کنند. یعنی:

🔹 افراد به محض رسیدن به وضوح درباره خواسته خود، با انگیزه بالا، کار کردن روی خودشان شروع می‌کنند.

🔹 سعی دارند ذهنشان را کنترل کنند و فقط متمرکز بر خواسته باشند.

🔹 برای خودشان برنامه می چینند و هدف گذاری می کنند.

🔹 به شدت کنترل ذهن می کند و خود را در یک محیط ایزوله نگه می دارد

🔹 مدتی همه چیز خوب پیش می‌رود و نشانه‌ها ظاهر می‌شود.

🔹 پیشنهادها و فرصت‌ها به سمتشان می‌آید و هر بار نشانه ها قوی تر می شود

تا اینجای کار همه چیز خوب پیش می رود و آن‌ها فرکانس خواسته را ارسال می‌کنند و به تناسب آن، سر و کله نتایج در سطح ظاهر شدن نشانه ها، ایده ها و حتی پیشنهادات عالی و … پیدا می شود.

✖ اما چون الگوی “تبدیل این فرکانس به واقعیت زندگی” را به‌طور شفاف نمی‌شناسند، نمی‌دانند چگونه این فرکانس را به یک روند پایدار تبدیل کنند که مدام خود را تقویت کند تا جاییکه از حالت فرکانسی به حالت فیزیکی تغییر شکل دهد. به همین دلیل این روند در جایی از مسیر متوقف می‌شود و خواسته‌های آن‌ها، نیمه‌کاره رها می‌شود.
همان‌طور که در الگوی کاهش وزن، افراد ورزش و رژیم سخت را رها می‌کردند، در اینجا نیز ادامه‌ دادن در این مسیر فرکانسی را رها می کنند. بعد از مدتی، نشانه‌ها محو می‌شوند و مسیرشان ناتمام باقی می‌ماند.


نقش آموزه‌های استاد عباس منش در دوره “هم‌جهت با جریان خداوند” برای حل این مشکل چیست؟

همانطور که در دوره قانون سلامتی، راهکار حذف چربی های اضافه گرسنگی کشیدن و سخت ورزش کردن نیست، آگاهی ها و تمرینات دوره هم جهت با جریان خداوند نیز، ارسال فرکانس خواسته و تقویت آن را با تبدیل کردن به یک عادت فکری، اتوماتیک وار انجام می دهد. یعنی اهرمی از رنج و لذت در ذهن دانشجو درست می کند تا ذهن دانشجو با او در این پروسه همکاری کند و به قولی ذهن و قلب در یک جبهه قرار بگیرند و فرکانس خواسته به‌طور مستمر تقویت می‌شود.

شباهت این روند با دوره قانون سلامتی را اینطور می شود توضیح داد که:

در دوره “قانون سلامتی”، استاد عباس منش به‌جای پیشنهاد تکنیک‌های مختلف ورزشی، دمنوش‌های عجیب‌وغریب، رژیم‌های پیچیده یا کالری‌شماری:

✔ عملکرد سیستم بدن را بر اساس دو هورمون انسولین و گلوکاگون، به ساده‌ترین شکل ممکن توضیح داده‌اند، به‌گونه‌ای که حتی یک کودک ۱۰ ساله نیز قادر به درک اهمیت آن است.
✔ عملکرد سیستم بدن را از بُعد ژنتیک و ساختار سلولی، با مثال‌هایی از سیستم بدن غارنشینان، چنان ساده توضیح داده‌اند که درک آن برای همه آسان است.
✔ منطق هایی که به دانشجو درباره عملکرد سیستم بدن می دهند، یک اهرم رنج و لذت هماهنگ با سیستم بدن ایجاد می کند که برای دانشجو زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی نه تنهامحرومیت از غذاهای خوشمزه به حساب نمی آید بلکه ذهن دانشجوی دوره قانون سلامتی، غذاهای خوشمزه و بدمزه را از اول تعریف می کند.
✔ دانشجویان بدون اجبار به ورزش‌های سخت یا محرومیت غذایی، به‌طور خودکار غذاهای سازگار با بدن خود را انتخاب می‌کنند و از آن‌ها لذت می‌برند. در نتیجه، بدن خودبه‌خود وظیفه‌ی حفظ سلامتی و تناسب اندام را انجام می‌دهد.

به همین دلیل دانشجویانی که دوره “قانون سلامتی” را گذرانده‌اند، حتی آنها که در ادامه راه مدتی لغزش داشته اند، پس از بازگشت به رژیم غذایی ناسالم، متوجه می‌شوند که دیگر از غذاهای ناسالم، حتی آن‌هایی که قبلاً خوشمزه به نظر می‌رسیدند، هیچ لذتی نمی‌برند.

نتیجه این رویکرد که استاد عباس منش آن را از یک علم پیچیده ژنتیکی و بیوشیمی به “ساده‌ترین سبک زندگی” تبدیل کرده این است که:

✔ رسیدن به تناسب‌اندام، به یک مسیر هموار و لذت‌بخش تبدیل شده است.

✔ حذف چربی‌های اضافه، دیگر نه‌تنها شاخ غول شکستن نیست بلکه کاری ساده است.

✔ درمان دیابت نوع ۲، که علم پزشکی آن را غیرقابل درمان می‌دانست، حتی ساده‌تر از درمان سرماخوردگی شد.

چرا؟

چون الگوی رسیدن به سلامتی و تناسب‌اندام، به‌صورت اصولی از صفر تا 100، توسط استاد عباس منش تشریح شده است، به‌گونه‌ای که دانشجو ساختار کامل درباره نقطه شروع، مسیری که باید قدم‌به‌قدم طی شود، و قرار دادن خود در نقطه نتایج پایدار را به‌خوبی می‌داند. درست مثل یک کتابچه راهنمای گام‌به‌گام.

به همین دلیل، وقتی به این فکر می‌کنند که چطور قبلاً فکر می‌کردند می‌شود با یک نوع دمنوش خاص، یا حرکت ورزشی خاص، یا کالری‌شماری و … مشکل حذف چربی‌های اضافه را حل کرد، از این ساده‌لوحی به خنده می‌افتند. به این می‌گویند: آرامش در پرتو آگاهی…


همین الگو، در دوره “هم‌جهت با جریان خداوند” نیز پیاده شده است

در دوره هم‌جهت با جریان خداوند، استاد عباس منش “عملکرد فرکانس خواسته و پایدار ساختن آن” را به ساده‌ترین و کاربردی‌ترین شکل ممکن آموزش داده‌اند.

ایشان به عنوان استادی که قدرت فوق‌العاده‌ای در تشخیص اصل از فرع دارند، یک راهکار اساسی اما ساده در اجرا برای حل چالش اساسی دانشجویان در به ثمر رساندن خواسته هایشان ارائه داده اند که “دوره هم جهت با جریان خداوند” نام دارد.

برای حل ریشه ای این چالش، ایشان دقیقاً مثل قانون سلامتی، به ریشه‌ی مسئله برگشته‌اند و حل آن را از این نقطه شروع کرده اند که :

✅ چگونه و با چه تمریناتی، دانشجو را در ارسال و تقویت فرکانس خواسته توانمند کنیم تا این روند، به بخشی از شخصیت او تبدیل شود؟
✅ چه آگاهی‌ها و تمریناتی کمک می‌کنند که این فرکانس، پایدار بماند و همواره تقویت شود؟
✅ چگونه این روند را به یک الگوی دقیق و قابل تکرار برای هر خواسته‌ای تبدیل کنیم؟

از آنجا که ایشان تخصص فوق‌العاده‌ای در ساده‌سازی مسائل پیچیده و تبدیل آن به یک شیوه ساده زندگی دارند، اولین قدم را از اصلی به نام “مومنتوم” شروع کردند و  در ادامه به مفهوم “سپاسگزاری” می رسد. شاید شما درباره مفهوم مومنتوم شنیده باشید اما تفاوت اساسی دوره هم جهت با جریان خداوند این است که:

🔹 همان‌طور که در “قانون سلامتی”، حتی یک کودک ۱۰ ساله می‌تواند یاد بگیرد که چگونه سبک زندگی خود را با ژنتیک و هورمون‌های بدن هماهنگ کند،
🔹 در این دوره نیز، دانشجو به‌وضوح می‌داند که چگونه “مومنتوم مثبت” درباره‌ی خواسته‌ی خود را در سریع‌ترین زمان ممکن، از مسیر کمترین مقاومت‌های ذهنی آغاز کند و به خودکار ترین شیوه ممکن ادامه دهد و تقویت کند که خواسته خود به خود وارد زندگی اش شود. 

این همان مفهوم “نشستن روی شانه‌های خداوند” و سپردن “چگونگی‌ها” به اوست.

در این دوره، استاد عباس منش:

✔ مفهوم “مومنتوم” را به یک ابزار ساده، کاربردی و لذت‌بخش برای کنترل ذهن و هدایت کانون توجه تبدیل کرده‌اند.
✔ “تکنیک Time Out” را معرفی کرده‌اند که به‌سادگی، مومنتوم منفی را حتی در قوی‌ترین حالت، متوقف می‌کند.

🔹 یعنی برخلاف گذشته که دانشجو به دلیل توجه به ناخواسته‌ها، احساس بدی پیدا می‌کرد و بدتر از آن، از این می ترسید که: چون هنوز نتوانسته احساسش را خوب کند پس اتفاقات بدتر را به زندگی اش جذب کند، اکنون با استفاده از “تکنیک Time Out”، نه‌تنها وارد این دام ذهنی نمی‌شود، بلکه خروج از این چرخه را به یک بازی سرگرم‌کننده تبدیل کرده است. در نتیجه موضوع کنترل ذهن برای دانشجو از شاخ غول شکستن تبدیل به یک بازی سرگرم کننده شده است.

✔ استاد عباس منش، با توضیح مفهوم مومنتوم از طریق آیات قرآن، منطق‌های قوی به ذهن دانشجو ارائه کرده‌اند، به‌گونه‌ای که:
✔ ذهن دانشجو، “حفظ مومنتوم مثبت” را برابر با یک لذت بزرگ و “اجازه‌ دادن به شکل‌گیری مومنتوم منفی” را برابر با یک رنج بزرگ می‌داند و طبق این اهرم، ذهن تمایل دارد که از رنج فرار کند و به سمت لذت حرکت  کند.

 ✔ استاد عباس منش با آگاهی های این دوره- درست مثل قانون سلامتی- یک اهرم رنج و لذت قوی برای حفظ مومنتوم مثبت (نشستن روی شانه های خداوند) در اختیار دانشجویان قرار داده است. آگاهی ها و تمرینات این دوره اهرم رنج و لذتی در ذهن دانشجو ایجاد می کند که دانشجویان را به‌طور خودکار و مستمر در مسیر فرکانس خواسته نگه می‌دارد.


نتیجه‌ی زندگی به شیوه دوره هم جهت با جریان خداوند

✔ کنترل ذهن و ماندن در فرکانس خواسته، به فرآیندی آسان تبدیل شده است.
✔ دانشجویان از همان جلسات اول، نتایج ملموسی در زندگی‌شان مشاهده کرده‌اند که صدها نفر از آن‌ها، تجربه‌ی خود را به اشتراک گذاشته‌اند.
✔ به‌جای یک مسیر نصفه‌ونیمه، دانشجویان خواسته‌هایشان را تا تحقق کامل، ادامه می‌دهند.

این دقیقاً مشابه حل مسئله دیابت نوع ۲ و بسیاری از مسائل سلامت جسمانی در دوره قانون سلامتی است، موضوعاتی که علم پزشکی آنها را غیرقابل درمان می‌دانست. اما استاد عباس منش توانست با فهم صحیح از عملکرد بدن و انتقال این فهم در قالب یک الگوی ساده و قابل اجرا با نام «دوره قانون سلامتی»، آن را مثل آب خوردن حل کند.

حالا در دوره هم‌جهت با جریان خداوند، ایشان بزرگ‌ترین چالش در خلق خواسته ها یعنی “به ثمر رساندن خواسته‌های نیمه‌تمام، آنهم از هموارترین مسیر ممکن” را حل می کند.

همان‌طور که در قانون سلامتی، رسیدن به تناسب‌اندام به ساده‌ترین کار ممکن تبدیل شده است. اینجا هم، ماندن در فرکانس خواسته، تقویت آن تا ظاهر شدن خواسته و به ثمر رسیدن مسیر، نه تنها ممکن بلکه آسان شده است.


مطالعه اطلاعات کامل درباره دوره «هم جهت با جریان خداوند» و نحوه خرید این دوره 

91 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 903 روز

    به نام خداوند مهربان و بزرگ و عزیزم که از وقتی قدرتشو درک کردم و شناختمش بهترینها نصیبم داره میشه و هنوز خوبیها و ثروتها و فراوانیها تو راهه چون لایقش شدم الهی شکرت سپاسگزارتم

    سلام به استاد عزیزم و سلام مریم عزیزم

    این دوره بی نظیر نه تنها مشکلات رو حل میکنه بلکه زیرو رو میکنه آدم رو و وقتی ما زیرو رو بشیم میتونیم زندگیمون رو زیرو رو کنیم

    و هر دفعه کامنتها رو میخونیم درکمون بالا تر میره

    از شناخت قدرت خداوند بزرگ

    اگر بتونیم در ابن مسیر باشیم و بمونیم زندگیه بهشت می‌سازیم برای خودمون

    خدایا شکرت سپاسگزارتم

    استاد سپاسگزارتم ای بنده محبوب خدا

    منکه با استفاده از خوندن فقط خوندن کامنتهای دوستانم بهترین نتایج رو گرفتم و میگیرم

    اگه ادامه بدم

    و مطمئنم ادامه میدم چون خیلی نتابجه خوبی در پیش دارم الهی شکرت سپاسگزارتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 903 روز

    به نام خدای بزرگ و توانایم خدای بی نهایت عشق و دوست داشتن

    خدایا من هر چه دارم همه از آن توست من در برابر قدرت و عظمتت تسلیمم

    سلام به استاد عزیزم و مریم جانم

    استاد عزیزم واقعا طعم زندگی خوب آرامش و خوشبختی و نعمت و ثروت و فراوانی

    از همه چیز رو در زندگی دارم میفهمم و میچشم از زمانی که با دوره دارم میرم جلو فقط با خوندن کامنتهای عزیزانم خیلی تغییرات صورت گرفته

    خیلی خوشحالم که مفهوم‌ کلی این دوره رو فهمیدم و دارم عملی میکنم

    موندن در احساسه خوب و ادامه دادن مومنتوم مثبت تا رسیدن به خواسته عالیه عالی

    فقط باید بیشتر تلاش کنم از اینکه هستم بهتر بشم

    در این مسیر صبور باشیم عجله نکنیم و

    و لذت ببریم

    چقدر لذت بخشه

    اگر هم بعضی اوقات از مسیر درست خارج میشم بگم طبیعیه و میتونم خودمو سریع با شکرگزاری بیارم تو مسیر به جای اینکه خودمو سرزنش کنم

    این بهترین راهه

    استاد ممنونتم سپاسگزارتم

    در پناه خداوند مهربان باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    محسن توحیدی گفته:
    مدت عضویت: 410 روز

    مدار خداوندِ مهربونِ مهربون :

    ——————————————————

    ای خدای نزدیک‌تر از رگ گردن،

    ای شنونده‌ی نجواهای خاموش،

    ای که هر لحظه دعوتت را بی‌واسطه اجابت می‌کنی،

    دلم آمده تا به سوی تو پر بکشد…

    با دستی خالی و قلبی امیدوار،

    با نگاهی خیس و دلی روشن به امید تو.

    ای خالقِ بی‌شریک،

    ای که در هیچ حادثه‌ای بی‌حضور تو چیزی رخ نمی‌دهد،

    تو را می‌پرستم، تو را می‌جویم،

    در هر نیاز، در هر خوشی و در هر سختی.

    ای تنها معبود دل،

    گام‌هایم را بر زمین امیدت می‌گذارم.

    دلم را از بند تکیه بر غیر رها کن،

    تا جز بر آستان رحمت تو،

    هیچ امیدی نبندم، هیچ خواهشی نکنم.

    ای که گفته‌ای: “بخوانید مرا تا اجابت کنم”،

    اکنون مرا بخوان به سوی خودت؛

    که من سرگشته‌ی کوچه‌های دنیا نیستم،

    بلکه عاشق کوچه‌های آسمان توام.

    پروردگارا،

    چنان کن که در هر شکر، تنها تو را ببینم،

    و در هر نعمت، تنها تو را بستایم.

    مگذار دلِ کوچکم، نعمت را به دست‌ها نسبت دهد؛

    که بخشنده‌ی حقیقی، همیشه تویی.

    ای صاحب هر خیر،

    ای که با هر تپشِ دل، نامت را زمزمه می‌کنم،

    مرا در مدار محبت خود بگردان،

    تا همیشه در نور حضورت بچرخم.

    پروردگارا،

    نیت‌هایم را خالص کن؛

    دل و جانم را پاک کن از هر وابستگی،

    تا دعایم همان باشد که تو می‌پسندی،

    و تپش‌های قلبم آهنگ رضای تو را بسراید.

    ای که راه‌های خروج را از ناامیدی می‌گشایی،

    ای که روزی را از جایی می‌رسانی که گمان نمی‌رود،

    ای که دست‌های افتاده را بلند می‌کنی،

    مرا در مدار عنایتت ثابت بدار.

    ای خدای همیشه آمرزنده،

    تو گفتی هیچ قومی را تغییر نمی‌دهی،

    تا خود، خواهان تغییر نباشند…

    اکنون من خواسته‌ام،

    دلم را به تو سپرده‌ام،

    گام به گام به سوی تو می‌آیم،

    مرا دریاب.

    ای روشنی شب‌های تار،

    ای امید لحظه‌های بی‌پناهی،

    مگذار لحظه‌ای بی تو بمانم؛

    حتی اگر خطا کردم،

    باز دستم را بگیر،

    باز صدایم کن،

    باز به آغوش بی‌انتهایت بازگردان.

    خدایا…

    امروز، همین‌جا،

    می‌خواهم دوباره متولد شوم؛

    در مدار تو، در نور تو، در عشق تو.

    قبولم کن…

    که جز تو خدایی نیست و جز در آغوش تو،

    هیچ پناهی نیست.

    آمین یا رب العالمین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    حسینی ترین نرگس دنیا گفته:
    مدت عضویت: 2408 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    چقدر زیبا نوشتید خانم شایسته عزیز.

    چه خوب که موضوع کلی و چشم‌انداز این دوره رو فهمیدم و مطمئنم که با رعایت کردن آگاهی‌هاش به نتایج فوق‌العاده‌ای خواهم رسید.

    از خداوند می‌خوام در مناسب‌ترین زمان، یعنی درست زمانی که از نظر ذهنی و روانی و فرکانسی آمادگی دریافت این آگاهی‌ها رو داشتم من رو به مسیر این دوره زیبا هدایت کنه.

    خداروشکر که برای این چالش هم راه‌حل قطعی وجود داره.

    ممنون از شما و استاد قشنگ، که خیالمون رو از این بابت هم راحت کردید.

    در پناه الله باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    محمدمهدی گفته:
    مدت عضویت: 1733 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به استاد عزیزم و دوستان

    حقیقتا چیزی که در طی کار کردن روی خودم هر روز بیشتر درک میکنم قانون تکامله …

    قانون تکامل میگه ما نمیتونیم یک شبه به خواسته مون برسیم ، این آگاهی ها قرص نیستند که بندازی بالا ، فرکانس ها و باورهات تغییر کنه و نتایج زندگیت بنیادین تغییر کنه …

    قانون تکامل و فرکانس میگه ازونجایی که ازونجایی که ما اصولا بصورت کلی در مورد روابط و اعتمادبنفس و سلامتی ترمز خاصی نداریم ، وقتی روی خودمون کار میکنیم خیلی خوب و زود اما نه یک شبه ، نه یک ساله ، به خواسته های روابط و عزت نفس و سلامتی میرسیم اما در مورد پول و ثروت چون باورهای محدودکننده زیادی طی نسل های نسل داریم ، یک ماهه ، یک ساله ، ثروتمند نخواهیم شد و البته این زمانِ رسیدن به خواسته های مالی برای هر فرد متفاوته و بستگی به پیش زمینه ذهنیش و اینکه توی چه خانواده ای فقیر یا ثروتمند بزرگ شده ربط داره ..

    درک کردم که هر چقدر صبورتر باشیم و بتونیم در مسیر تغییر باورها از زندگی لذت بیشتری ببریم با هر شرایطی که داریم ، خواسته های ما راحت تر و سریع تر و از راههای بهتر وارد زندگیمون میشن ..

    درک کردم که هرچقدر گریه و التماس کنی یا نیازمند به خواسته ات باشی ، برای خداوند اهمیتی نداره ، خداوند عواطف انسانی نداره که دلش بسوزه و تو رو بخاطر شرایط خاصت به خواسته ات برسونه ..

    حتما باید فرکانس ها و باورهای همجهت با خواسته هات رو ارسال کنی و به ثبات فرکانسی جدید برسی تا تمرکزت از روی ناخواسته ها برداشته بشه و روی خواسته هات گذاشته بشه و بعد رخ دادن خواسته ات برات خیلی منطقی بشه و با رخ دادن خواسته ات توی زندگیت ، به اندازه فراهم شدن غذای مورد علاقه ات خوشحال بشی

    اون وقته که به خواسته ات میرسی …

    درک کردم که زندگی یک مسیره نه مقصد ، پس هرچقدر به خواسته هام برسم ، بازم خیلی خبر خاصی نیست و دوباره جریان زندگی مثل قبل هست فقط نعمتهای بیشتری داریم و باز هم باید روی خودمون کار کنیم تا احساس خوشبختی دائمی رو داشته باشیم …

    درک کردم که ذهن نجواگر اوایل کار و حتی اواسط کار مقاومت میکنه و کار کردن روی باورهای قدرتمندکننده و ثروت آفرین و توحیدی یک اراده پولادین و اینکه روی قلبمون و نشانه های خدا حساب کنیم رو نیاز داره نه اینکه روی عقلمون و منطقمون حساب کنیم …

    درک کردم که اگه میخوام زندگیم در تمام جهات بهور و بهتر بشه و همیشه همجهت با خداوند باشم باید فارغ از نتایج ملموس هر روز روی تمام جنبه های زندگیم کار کنم و از خداوند هدایت بخوام که چه فایلی و چه باوری رو هر روز کار کنم بپرسم و اجازه بدم خداوند هدایتم کنه نه اینکه تک بُعدی فقط روی ثروت کار کنم ..

    چون خواسته من احساس خوشبختی و نتایج عالی در تمام جنبه های روابط و سلامتی و عزت نفس و ثروت و معنویت و توحیده ..

    درک کردم که باید همیشه روی باور فراوانی کار کنم تا همیشه زندگیم غنی تر و پربار تر و پر نعمت تر و ثروتمند تر بشه و به مولد ثروت تا ابد تبدیل بشم …

    درک کردم که تنها چیزی که نجواهای شیطان رو له و نابود میکنه و منو تبدیل میکنه به یک گلوله آتشین بزرگ که فقط با سرعت به سمت هدفش حرکت میکنه و هر بهانه و مخالفی رو که در مسیر رسیدن به هدفش هست نابود میکنه و با قدرت به جلو حرکت میکنه ، کار کردن روی عزت نفسه ..

    درک کردم که اگر میخوام با خداوند و جهان هستیش همیشه هم مسیر باشم ، باید همیشه هدفی انتخاب کنم و با شور و شوق و اشتیاق سوزان و باورهای مناسب دنبال هدفم حرکت کنم و صبح به عشق حرکت در مسیر هدفم از خواب بیدار بشم فارغ ازینکه به چقدر ثروت و موفقیت رسیده باشم ..

    برای تجربه همیشگی خوشبختی باید همیشه هدف داشته باشم ..

    درک کردم که اگه میخوام همیشه همجهت با خداوند باشم باید به قوانین جهان هستیش احترام بذارم و بهشون هر روز بهتر از دیروز عمل کنم و این یک روند تکاملیه و ویژگی جهان مادی اینه که هر کسی تا زمانی که در دنیای مادی هست باید مسئله حل کنه و اگر متوقف بشه سقوط میکنه ، پس هوشمندانه ترین کار اینه که برم توی مسیر عشق و علاقه و رسالت الهیم فعالیت کنم تا با شور و شوق بصورت خودجوش مسئله حل کنم و قوی تر و بزرگتر و ثروتمند تر و خوشبخت تر و به خدا نزدیکتر بشم ..

    من بلطف خداوند همجهت با خداوند زندگی میکنم و ان شاء الله خداوند کمکم کنه تا ابد همجهت با خداوند باشم در تمام جنبه های زندگی …

    درک کردم که همیشه میتونم در هر موردی هر چند کوچک سوال بپرسم و خداوند بهم جواب میده و چیزی که باعث میشه جوابهای خداوند رو واضح تر بفهمم و بهشون عمل کنم کار کردن همیشگی روی عزت نفسم هست …

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  6. -
    جمال خسروی گفته:
    مدت عضویت: 1268 روز

    سلام به استاد عباسمنش عزیز وهمراه وهم زندگی با وفا بانو شایسته ارجمند .

    عرض ادب واحترام به‌تک تک دوستان هم فرکانس

    زندگی بسیار زیباست

    سپاسگذارم که هستم وتجربه این زندگی رو دارم

    صبح از نبود نون تازه درون سبد نون کمی کلافه شدم

    این یعنی ممنتوم منفی داره چرخش دور میگیره خوب با من بود میگرفتم میخوابیدم اما ندای درون فقط گفت این به این سادگی ول کن نیست پس بلند شو ناونوای الان خلوته وهمون کار وانجام دادم …..‌.‌

    ساد وکمی تند نوشتم

    همه چیز در من است

    تمام دنیا درون من است

    ذهن من مدام در حال ممنتوم منفی ساختنه

    کارمن تلاش واگاهانه مثبت اندیشیدن است

    کار راحتی نیست

    هرکس نمیتونه

    اما در این سایت بین شما دوستان ارزشمند می‌شود ارام وارام قدم برداشت

    ونجواهای سرگردان همیشه در محل حاظر رو آرام ساختن .البته ممکن نیست چون نجوا کارش همینه پس آرام نمیشه. من باید برخلاف عمل کنم

    سپاسگذارم که اندیشه هایم در مدار زیبای وگسترش زیبا بودن است زیبا بودن به معنای شناخت خود .زیبا بودن یعنی در خدمت خود بودن

    من در خدمت خودم باشم درک میکنم جهانم را

    درک کنم جهانم را دید ونظر مثبتی خواهم داشت.

    واگه نظر مثبت داشته باشم ایران زیبایمان اینگونه مظلوم نخواهد بود .

    خیلی مهم آنرا برا خودم مدام گوش زد میکنم که با شعور باشم

    شعور یعنی حق تور پایمال نکردن

    شعور داشته باشم یعنی بنویسم زیبا حس خوب رو درون جملاتم جا بگذارم‌

    شعور داشته باشم

    یعنی اگه احساسم نفرت داره ننویسم به‌همین سادگی

    دروغ وچاخان ننویسم

    حالم خوبه عالیه. …

    حالم بده خوب بده سعی‌کنم آرام تغیرش بدم بسمت زیبا بودن شعورمند بودن

    من هرگز یاد نگرفتم ود‌ر کل دوران زندگیم از هیچ معلم وبزرگی یاد نگرفتم که برام درس زیبا بودن شعورمند بودن رو ترجمه کنند ویادم دهند که زندگی خیلی زیباست اگه تو صف نونوایی هستم ویکی به هر دلیلی شعور نداره وعجله میکنه واحساس خوب منو متزلزل میکنه و نوبت مرا نادیده میگیره من بزرگ باشم وشعور مند باشم واین چرخه بی پایان نفهم بودن رو با فهمیدن عوض وتغییر دهم که این کار بسیار سخت است اما شدنیه …

    سپاسگذارم که هستم

    سپاسگذارم بابت این همه زیبا8

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    فاطمه پورهدایتی گفته:
    مدت عضویت: 1487 روز

    به نام خدای مهربان

    استاد سلام

    خانم شایسته عزیز سلام.

    من چندین سال ست که عضو سایت م اما به اون خواسته هایی که می خواستم نرسیده بودم.

    خیلی برای خودم سوال بود چرا تغییر نمی کنم

    من که حواسم به احساس م هست

    من که دارم در طی روز حواسم به زیبایی ، نکات مثبت ، و خواسته هام ، توجه می کنم پس چرا تغییرات خیلی پر رنگ نیست.

    گاهی خوب پیش می رفت،

    گاهی به نزدیکی خواسته چنان پیش می رفت، اما در بین راه با سر به زمین می خوردم،

    تا امید، خسته می‌شدم که خدای من کجای کارم مشکل داره؟

    آیا مشکل از باورها ست؟

    آیا من موضوع اصلی و اشتباه گرفتم ؟

    آیا از اون ور بوم افتادم؟

    پس داستان چیست ؟

    روزها ، ماهها دنبال جواب بودم اما همچنان ادامه می دادم، مسیر برام خیلی لذت بخش بود، حالم و خیلی خوب می کرد، آرامش خوبی داشتم ، زندگیم با همه خیلی تفاوت داشت،

    تا اینکه خداوند جواب داد.

    من هدایت شدم به دوره هم جهت با جریان خداوند.

    در واقع من با تلاش ذهنی ، و احساس ناتوانی در برابر خداوند ، و اینکه من نه آگاهی دارم ، نه توانایی…

    وقتی دوره و خرید کردم و مومنتوم و داستان های زندگی م و مرور کردم دیدم خدای من این فقط برای منه.

    خداوند پاسخ داد.

    قسم می‌خورم فقط چند روز بیشتر نشد که نتایج شروع شد و به لطف خدا همچنان مثل یه گلوله ی برفی هر روز داره بزرگ تر و هی بزرگتر میشه.

    از روابط م بگم که بعد از بیست سال زندگی امروز دوباره متولد شدم انگار این روزها ست که دارم زندگی کردن و می فهمم ، عشق و می فهمم ، آرامش و می فهمم ، معنی لبخند زدن، معنی مودبانه صحبت کردن ، معنی خوب نگاه کردن به قد و بالای بچه هام و می فهمم.

    من از روزی که وارد دوره شدم از نظر مالی نمی دونم از کجا فقط واریزی ها و پیام های واریزی و می بینم.

    از روزی وارد دوره شدم جریانی از نعمت ها، ثروت ها همین جوری خود به خود داره میاد ، باعث تعجب اطرافیان م هست ، اما من داستان و دارم درک می کنم.

    من خوب می فهمم که اتفاقات که وارد زندگی من میشه ، از کجا دارند آب می خورند.

    از سلامتی بگم

    از مالی بگم

    از روابط با همسرم بگم که بعد از سالهای دور و دراز امروز بیدار شدم،

    خدای من به کدامین نعمت‌ها یت سپاس بگویم.

    اینجا ست که میگم خدایا متشکرم

    این دوره فقط برای من.

    این دوره مثل داستان هوش مصنوعی عمل می کنه که چقققققدر راحت کارها داره انجام میشه.

    من اصلاً کاری نمی کنم.

    من فقط می خوام

    من فقط شادی می کنم

    من فقط قلبم و باز میزارم.

    من فقط دارم زندگی طبیعی خودمو می کنم.

    بقیه ش خداوند ه

    بقیه ش جهان هستی ست.

    خدایا شکرت

    استاد عزیزم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 57 رای:
  8. -
    زینب مرادی گفته:
    مدت عضویت: 991 روز

    به نام تنها کسی که همه جوره درکنارم هست به نام خداوند بزرگ ومهربان

    سلام استاد عزیزم وخانوم شایسته بزرگوار

    وهمه ی دوستانم

    خداروشکر که بازهم میتوانم بنویسم

    استاد جانم من دوره ی جدید شمارو نخریدم ولی میخوام براتون بنویسم

    چون احساس میکنم به خدای خودم بدهکارم

    چون الان تمام وجودم دوسداره راجبه تنها رب جهان بنویسه دلم میخواد بنویسم تا دلم آروم بگیره

    امشب ازخدا خواستم یه خواسته ی روبرام اجابت کنه وخیلی راحت اجابت شد

    ولی چراذهنم بازم دلش میخواد بامبول

    در بیاره که این شانسی بوده وتو قبلا هم دراین شرایطی که بودی اتفاقات نادلخواه برات افتاده

    خب آره ذهن من ولی من اون موقع به خاطر باورهای اشتباه خودم اون اتفاقات راجذب میکردم

    ولی الان من کلی چیز یاد گرفتم

    الان میدونم خودم خالق زندگیم هستم واگر به خداوند تکیه کنم وتوکل کنم وهمه چیز روبه اون بسپرم همه ی اتفاقات روبه زیبایی وآسانی برای من رقم میزنه

    مگه نکرده مگه تاحالا کمکم نکرده

    مگه وقتی نه ماه توشکم مادرم بودم هوامو نداشت که همه چی برام مهیا باشه مگه وقتی به دنیااومدم یادم نداد چطور شیر بخورم چطور حرف بزنم چطور راه برم چطور بشینم مگه همیشه مواظبم نبود که اتفاق بدی برام نیفته

    مگه ازجایی که هیچی نبودم منو به اینجا نرسوند

    مگه وقتی تو اون زندگی باهمسرم گیر کرده بودم وفقط میخواستم ازاون زندگی خلاص شم کمکم نکرد که به راحتی ازاون زندگی بیام بیرون درحالی که من باورش نداشتم

    خدای من قدرت تویی هرآنچه دارم از توست تو بزر

    بزگترینی تو قدرتمندی تو بهترینها روبرام میخوای

    دوست دارم رب من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
  9. -
    آرزو کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 502 روز

    به نام خداوندی که رفیق جونجونیمه

    به نام خداوندی که نور آسمانها و زمین

    به نام خداوندی که قدرت مطلقه

    به نام خداوندی که فریادرس خواهندگان فریادرسه

    به نام خداوندی که سریع الرضاست

    به نام خداوندی که به سرعت از بنده ات خشنود می شود

    به نام خدایی که فقط دلم میخواد ازش بنویسم

    خدایا من عاشقتم ازت میخوام بیشتر از این عاشقترم کنی نسبت به خودت …

    ●●●

    عرض ادب و احترام و ارادت ویژه دارم خدمت استادان عزیزم،مدیر فنی کار بلد سایت ،خانم فرهادی نازنین و تک به تک دوستان توحیدی و ارزشمندم خودم در سایت عباسمنش دات کام

    دعا میکنم آرامش مهمون همیشگی قلب مهربونتون باشه به لطف خدا

    ●●●

    استاد اگه به منطقم بود همش میگه دختررررر پاشو فردا عیده کارات نیمه تمومه ،کار خیاطی داری فلانه و بهمان ،اما باورتون قلبم اینجا حکم نوشتن به من داد و دستور این بود از نتایجت از قانون سلامتی همین جا بنویس ….

    من هنوز دوره قانون سلامتی رو تهیه نکردم ولی استاد نمیدونم کسی مثل من بوده یا نه !!!

    طبق هدایت خداوند و با استفاده فایلهای رایگان شما در مورد دوره ارزشمند قانون سلامتی و کامنتهای بی نظیر دوستانم من به نتایجم خیره کننده ای رسیدم هر چند واقعا سپردم به خداوند که هر در زمان و مکان مناسب من رو مثل ملکه ها وارد دوره قانون سلامتی بکنه ….

    یه نکته خیلی ظریف رو در این مدت یاد گرفتم که اگر من نتونم ذهنمو کنترل کنم نمیتونم سلامتی خودم رو به سوی بهبود کنترل کنم یعنی شکی ندارم

    قبل از شروع زندگی به سبک قانون سلامتی همون روز اول هم تو کامنتم اشاره کرد اوضاع سلامتیم وحشتناک بود و من عین پیرزنها نمیتونستم راه برم ،نفسم بند میومد ،اصلا شده بودم یه آدم تنبل فقط بخور بخواب یعنی یه حس بدرد نخور بودن نسبت به خودم داشتم، وقتی میخواستم بلند شم از جام باید از یه چیزی کمک میگرفتم …صورتم همیشه جوش میزد ،کمر درد امانمو می‌برید،واااای هر روز سردرد داشتم بدون هیچ علت خاصی ،یه حس خفگی میخواد سنگین بود داشتم ،فکرم همش پی خوردن بود،صبحها تا 10 میخوابیدم ظهرها ناهار نخورده میخوابیدم تا 4.5_5 اصلا دیگه به جایی رسیده بودم که خودم حالم از خودم بهم میخورد

    و کلی مشکلات دیگه وزنم هم 93 بود.

    شروع من از 18 دی 03 بوده و حالا درست بعد از 71 روز من کلی از اون مشکلاتم رفع شده به لطف خدا کمردرد رو فقط یه بار اونم به خاطر یه پیاده روی سنگین یهویی ایجاد شده،منی که نیم ساعت پشت سرهم نمیتونستم کارهامو انجام بدم و زود خسته میشدم و انرژی نداشتم الان بمب انرژیم به خدا و خدای طوری قدم برمیدارم که خودم لذت میبرم میگم آفرین نوش جونت این سلامتی .

    روزانه به راحتی منی که 5 دیقه نمیتونستم راه برم 2 ساعت پیاده‌روی میکنم .

    من اصلا نمیتونستم از ته قلبم بخندم اما الان از قهقهه های ته دل خودم خودم حظ میکنم .

    صورتم خیلی صاف و شفاف شده نسبت به قبل و خب واقعا جوش‌های صورتم هم کم شده شکر خدا

    سایزم خیلی خوب کم شده و من از سایز 4 ایکس لارج رسیدم به 2 ایکس لارج و این برام واقعا لذت بخش بود

    وزنم از 93 رسیده به 73 کیلو یعنی 20 کیلو کاهش وزن اونم به راحتی من سختی نکشیدم.

    کیفیت خوابم خیلی عالی شده ،صبحها به راحتی و با انرژی بیدار میشم

    بعد ازظهر ها اگه بخوابم هم خیلی کم و با کیفیته.

    و انگار واقعا با بدنم خیلی رفیق شدم و در این مدت من یه دونه قرص سرماخوردگی یا … نخوردم .

    و خداوند شاهده از همون روزی که زندگی به سبک قانون‌ سلامتی رو شروع یه برکتی وارد زندگیم شده که نگو یعنی عالیه عالی و کلی اتفاق خوب در سلامتیم .

    حالا با این اوصاف همش میگم خدایا من اگه دوره رو داشته باشم قراره چه انرژی لی آزاد بشه و من میشه یه دنیایی از حال خوب و انرژی مثبت و …

    فقط بآااااید همونطور که روی خورد و خوراکم خیلی کنترل دارم و فست خوب میگیرم باید روی ذهنمم کنترل داشته باشم باید برا اونم فست بگیرم(اینو رفیقم خودش گفت خدای خوبم)

    خدایا من چشمام فقط به سمت توعه خودت کمک حال هممون باش

    ایاک نعبد و ایاک نستعین اهدناالصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم والضالین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
    • -
      مهدیه عابدی گفته:
      مدت عضویت: 1618 روز

      سلام آرزوی عزیزم امیدوارم حالت عالیه عالی باشه. کامنت زیبات رو خوندم و خیلی لذت بردم.خدارو شکر به خاطر این همه نتایج خوبی که گرفتی. من هم دوست دارم این دوره عالی رو تهیه کنم خدا رو شکر من اندام مناسبی دارم و راضی هستم از خودم اما دوست دارم باز هم پر انرژی تر و با نشاط تر باشم. من دوره های دیگر استاد رو تهیه کردم اما دوست دارم این دوره عالی رو هم تهیه کنم فعلا هنوز نتونستم مطمئنم در زمان مناسبش این اتفاق میفته چون شما هم در کامنتتون نوشتید هنوز دوره رو تهیه نکردید اما اینقدر با نشاط تر و با انرژیتر شدید میخواستم من رو هم راهنمایی کنید چه کارهایی انجام دادید که انرژی تون اینقدر بالاتر رفته… به امید موفقیت های بیشتر.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    روف رضایی گفته:
    مدت عضویت: 916 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و استاد شایسته مهربان

    سلام خدمت دوستان عزیزم در این مسیر پر از خیر و برکت

    خلی خوشحالم و خداوند را سپاسگذارم که در این جمع خوب و لذت بخش قرار دارم

    واقعا که این دوره هم جهت با جریان خداوند دوره فوق العاده عالی و تاثیرگذار است

    چقدر همه چیز ساده و زیبا بیان می شود

    هر چقدر بیشتر خودمان را در این دوره غرق سازیم به همان اندازه نتایج را بدست می آوریم

    جالب است که بااین دوره معجزاتی زیادی دارد در زندگی مان اتفاق می افتند

    وقتی می آیم کامنت های دوستانم را مطالعه می کنم بیشتر برایم باور پذیرتر می شود

    بیشتر ایمان پیدا می کنم که با جدیت بیشتر این مسیر زیبا را ادامه بدهم

    من وقتی بحث مومنتوم مثبت و منفی را در این دوره زیبا آموختم و درک کردم

    حالا خلی بهتر شدم که دیگه روی مومنتوم منفی تمرکز نکنم

    بلکه بیشتر روی مومنتوم مثبت متمرکز باشم و بدون شک که جوابش خلی سریع رقم می خورد

    حالا خلی خوب دارم آگاهانه به موضوعاتی زندگی ام نگاه می کنم و آگاهانه سعی دارم که جلوی مومنتوم منفی را بیگرم

    و در این دوره بسیار زیبا چقدر تمرین های ساده اما بسیار کار بردی بیان شده که هر کدام شان تاثیر گذاری فوق‌العاده عالی را در زندگی مان دارد

    من از اینکه توانستم از شروع این دوره قشنگ با استاد و دوستانم یکجا شروع کنیم خلی خوشحالم

    چون این اولین دوره ای است که من دارم همزمان با استاد عزیزم ادامه می دهم

    استاد عزیزم از شما بسیار ممنون و سپاسگزارم

    خدایا تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جویم

    خدایا صد هزار بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای: