از کجا شروع کنم؟ - صفحه 42 (به ترتیب امتیاز)

سلام به استاد عباس منش من ۵۶سالم ازطریق یکی ازدوستان درپارک ملت مشهد درسال ۱۴۰۰اشناشدم ودر تلگرام صحبتهای شماراگوش کردم ودرفایل عزت نفس گوش کردم شماگفتین اگردرسریک دوراهی هستین ازنظر عاطفی شروع کنید من هم ۳سالی بود که در یک دوراهی قرارگرفته بودم چون من همسرم که بسیارعالی ودرجه یک بود ونزدیک به ۳۰سال باهش زندگی خیلی عالی داشتم ونتیجه زندگیم دوفرزند پسرودوختر است که خدارا صدهزارمرتبه شکر فرزندان خیلی عالی وسالم وتندرستی دارم قسمتم شد همسرم براثر مریضی سرطان بعداز ۵سال درگیری درگذشت ومن بعدازدوسال تصمیم گرفتم بادخترعموی خودم ازدواج کنم که همسرش فوت کرده بود ودوفرزند کوچک داشت ولی خانواده نگذاشتن بخصوص پسرم مبنی براینکه این خانم بدرد زندگی بامن نمیخوره تاسال گذشته که من تصمیم گرفتم بادخترعموم ازدواج کنم و محکم باخانواده صحبت کردم وبامادرم قبول کردن ولی پسرم موافق نبود ولی من بالجبازی تمام رفتم وباهش ازدواج کردم ولی متاسفانه یک ماه نشد که زندگیم خراب شد و مدت ۶ماه که من باایشون درگیری دادگاه دارم حسابی برای من دردسر شد وبااینکه مهریه ایشون که ۵عدد سکه بهارازادی بود پرداختم ول کن نیست همش برای من ازطرف دادگاه به طریق مختلف ابلاغیه میاد مزاحم شدم من راهنمایی کنید تا این موضوع وضعیت ازادبشم وخیلی دوست دارم به سمت ثروت مالی زیادبرم لطفا راهنمایی بفرمایید سپاسگزارم ودرضمن گفته باشم دخترعموم بسیار دوستش داشتم ومن چون دیدم ایشون واقعا ازهمه نطرتنهاشده چون همسر وپدرومادرودوبرادرش فوت کردن واجاره نشین بود وبه سختی زندگیش می‌چرخاند دلسوزی کردم چون من دیدم خداراشکر یک خانه دارم ماشین دارم یک درآمدی دارم چرااتنها زندگی کنم باایشون صحبت کردم موافقت کردن وازدواج کردیم ولی متاسفانه فقط یک ماه زندگی کردیم ببخشید وقت شماراهم گرفتم