می خواهی جزو کدام گروه باشی؟ - صفحه 52

780 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آوا رضايي گفته:
    مدت عضویت: 1550 روز

    سلام استاد عزیزم

    اول از همه میخوام بگم یه چیزی توی این فایل کاملا نشون میده که شما به اون چیزی که میگین عمل میکنید و اونم اینه که توی خیابون شلوغ ایستادین و جلوی دوربین صحبت میکنید بدون اینکه ذره ای حواستون پرت بشه بدون اینکه ببینید که بقیه نگاتون میکنن چون حتی منی که داشتم این ویدیو رو میدیدم بارها حواسم پرت شد به ادمایی که رد میشدن و من تحسینتون کردم واقعا واسه این اعتماد به نفس و این تمرکز بالاتون توی کار…

    اگه بخوام به سوالتون جواب بدم چیزی که یادم میاد این بود که یه روز از یه رابطه عالی اومدم بیرون توی شرایط عالی جدا شدم چون یه حسی بهم میگفت اگه تردید داری باید همین الان کاتش کنی و من کردم و سخت بود اولش ولی درست همون روزا نقطه عطفی شد واسم که کارمو شروع کنم بدون اینکه تمرکزم جای دیگه باشه و متوجه شدم برای اینکه به موفقیت برسم باید اون ارتباط و که حواس و تمرکزمو ازم میگرفت برای مدتی یا شادم همیشه قطع کنم …

    و اما من یبار دیگه گففتم داستان کارمو که چهارسال پیش توی شرایط عالی شروع کردم اما چون شرایطم اونقد سخت نبود که مجبور به کار کردن باشم جدیش نگرفتم و کلا کنار گذاشته شد همه اهدافم…

    تاجایی که یه تایمی شرایط خونوادگیمون خیلی سخت شد که مجبور شدم همونقد سخت کارمو شروع کنم دوباره …

    البته توی این مسیر خیلی اتفاقات بدی واسم افتاد که از همون تضادها انگیزه گرفتم برای شروع دوبارهوو

    و امیدوارم به زودی بیام و از نتایج فوق العادم توی کارم بنویسم و از معجزاتی که قراره وارد زندگیم بشه…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    فاطیما و مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1017 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان و همه دوستان هم فرکانسی خوبم

    راجع به تمرین این فایل میخوام یه داستانی تعریف کنم . البته من دوبار تو موارد خیلی حساس زندگیم اینکارو انجام دادم . یکی استعفا از کارم که دقیقا موقعی بود که وضعیت عالی بود و حقوق خوب و کار به ظاهر باکلاس ولی خب من زودتر از اینک جهان بخواد موقعیت رو برام سخت کنه خودم استعفا دادم . البته هنوز یک ماه نگذشته از استعفام، و هنوز نتایج خیلی بزرگ رو ندیدم ولی الان آرامشم خیلیییی بیشتر شده و واقعا بابت این مورد شکرگزار خدا هستم.

    داستانی که میخوام بگم مربوط به رابطه ی زندگیمه . من اردیبهشت 1400 با همسرم آشنا شدم ولی اوایل اصلا رابطمون جدی نبود و فقط برای خوش گذرونی و حال خوب بود . از اونجایی که ما به شدت هم فاز بودیم و توی خیلی از مسائل هم نظر بودیم خیلی رابطه ی خوبی داشتیم و واقعا یادم نمیاد که اصلا ما اون تایم بحث جدی کرده باشیم و همه چیر خیلی خوب بود. فقط همسرم اون تایم به شدت مخالف ازدواج بود تا حدی که خیلی واضح ب من اینو میگفت که من اصلا ازدواجو نمیخوام و رابطه ما در همین حد میمونه . خب من اون زمان مشکلی نداشتم یعنی حتی خودمم ازدواج رو نمیخواستم و فقط دلم میخواست یه رابطه ای باشه که آرامش داشته باشیم . حدود یک سال به همین منوال گذشت ولییی دقیقا فروردین – اردیبهشت 1401 بود که ما کم کم مشکلاتمون داشت شروع میشد. و دیگه خیلی اهسته احساس خوب داشت از بین میرفت و من واقعا یک زندگی هدفمند رو میخواستم ولی اون تایم همسرم بیشتر دنبال خوشگذرونی های گذرا بود و خب از اونجایی که من واقعا برای خودم توی رابطه ارزش قائلم اصلا نذاشتم رابطه به حد خیلی داغونی برسه واسه همین با یکی دو هفته فکر کردن و تمرکز گذاشتم روش به این نتیجه رسیدم که باید این رابطه رو تموم کنم با اینکه اوضاع واقعا اونقدرا هم بد نبود و اگر میخواستی مقایسه کنی هنوز با همه ی مشکلای کوچیکی که داشتیم هنوز از خیلی از روابط عالی تر بودیم.

    خب من دقیقا 2 روز قبل از سالگردمون رابطه رو تموم کردم و واقعا اوایلش برام سخت بود چون بالاخره با قوانین اشنا نبودم و وابستگی اذیتم کرد ولی خیلی سریع کنار اومدم و باورتون نمیشه بعد از یک ماه همسرم برگشت و کلا یه ادم دیگه ای شده بود و مطمئنم این به خاطر اینکه من تغییر کردم و جهان اینجوری جواب تغییراتمو داد.

    الان زندگی هدفمندمونو شروع کردیم . با همدیگه دوره عزت نفس رو کار کردیم و کلی نتیجه فوق العاده گرفتیم . الانم حدود یک هفتس قدم اول دوره 12 قدم رو شروع کردیم و اینقدررر حالمون خوبه اینقدر پیشرفت کردیم که گفتنش ساعت ها طول میکشه

    استاد عزیزم من واااقعا ازتون ممنونم که این اموزش های عالی رو به ما میدین و شکرگزار خداوندم که شما رو سر راه ما قرار داد .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    گلاره گفته:
    مدت عضویت: 1010 روز

    سلام

    روز 112

    خدایا این چهار دسته رو درسته

    استاد گفتی از خودم بگم

    من تا یه جایی حالیم نبود ینی دیگه انقد لگد خورده بودم که پایمال شدن بوده ولی دیگه خسته شدم و دلم واقعا زندگی میخواست.

    و توکل و توحقد زندگیم همونجا گل کرد

    همونجا خدا بسیار عالی هدایتم کرد به زندگی کردن

    خدایا شکرت الان یادش افتادم واقعا چشمام خیس اشک شکرش از خداست.

    الانا قدرشو میدونم و البته استاد از زمان آشناییم باهاتون این خوشحالی و خوشبختیم هم بیشتر شده هم قدرشماسشم هم واقعا همین که میگید تو حالت خوبم باید به بهتر شدن و رشد تغییر بدیم خودمونو ، به این سمت دارم میام، مسیرش خودش برام حس خوب و لذت بخشی داره و البته حس نجات واقعا که واقعا ازتون ممنونم.

    خیلی متفاوت شدم خیلی

    خیلی ممنونم خیلی

    خدایا شکرت

    استاد شکرت

    خودم شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    راحیل زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1564 روز

    سلام به استاد عزیزم خانم شایسته عزیز و این خانواده ی پر عشق و انرژی بزرگ ..

    درست به موقع هدایت شدم به این فایل درست توی موقعی که جهان با یه سری تضاد های خیلی ریز بهم فهموند که پاشو که تغیر کن واسه رشد خودت هر کاری که میتونی بکن وگرنه بدتر از این میشه..

    خدارو شکر میکنم که خیلی جاها جز دسته ی چهارمی بودم که تو بهترین شرایط آگاهانه تغیر هایی کردم که از نظر بقیه دیوانگی محض بوده..

    دقیقا اوایل مسیرم تو بهترین شرایط با دوستای چندین سالم قطع ارتباط کردم تمام آدم های گذشتمو تو زمانی که بهترین روابط رو داشتم باهاشون حذف کردم به خاطر اینکه جهان بهم نشونه هایی از آیندم نشون میداد و نتیجه ی این تغیرات هم دیدم که چقد آدم های بهتر پیشرفت های کاری و جلو رفتن برای من بود..

    و اما هیچ وقت به اون حد نرسیدم که جهان مجبور به تغیرم بکنه فقط در حد گوشمالی های خیلی ریزی بوده اما فهمیدم که این ها همه هشداره برای تغیر کردنم توی این چند ماه نشونه هایی میدیدم که باید تغیر میکردم اما باز هم تردید داشتم و ادامه میدادم و اوضاع داشت بدتر و بدتر میشد اما خداوند هدایتم کرد که بزرگترین بت ذهنم بزرگترین شرکم رو از زندگیم حذف کنم پدرم و خانوادش که به ظاهر خیلی عالی بودیم باهم اما فهمیدم جلوی ورود ثروت جلوی کار کردنم و حرکت کردنم رو گرفته بودن و دچار تضاد هایی شدم که فهمیدم راحیل باااااید تغیر کنی وگرنه له میشی هر روز اوضاعت بدتر میشه و به لطف فایل هایی که هدایتم میکرد خداوند و نیاز روحم برای انگیزه و جسارت بود تمام اون افراد رو حذف کرد جهان به راحتی و الان در این لحظه انرژی و اراده ای در من هست که میدونم با کمک خدا به زودی به تمامی هدفام و خاسته هام میرسم و برای پیشرفت خودم قدم های بزرگی برمیدارم..

    و از شما استاد عزیز که بزرگترین درست خدا توی زندگی من بودید تا خودم رو پیدا کنم تا از اون دختر 16 ساله ی افسرده گوشه اتاق به این راحیلی تبدیل بشم که هر روز صبح با کلی انرژی بیدار میشه و برای هدفاش تلاش میکنه و ننشست تا پدر و خانواده و فامیل دوست براش تلاشی بکنن یا بخان حالش رو خوب کنن بسیار سپاسگزارم..

    شما بزرگترین کمک رو بهم کردید و من سپاسگزار وجودتون و خداوندم و الان از درون آرامش دارم چون باور دارم ایمان دارم دونه دونه تیک خاسته هامو میزنم..

    دوستون دارم 🫀

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1851 روز

    به نام مهربان پروردگارِ باسخاوتم که جهان هستی رو پراز فراوانی آفرید

    سلام به استاد عزیزم و شما دوستان عزیز در این سایت توحیدی….

    استادعزیزم تاقبل از آشنایی باشما و آگاهی های شما،فکر میکردم تحمل کردن شرایطِ نادلخواه و سخت جز امتیازات حساب میشه و یک رفتار مثبته،چون مادران و گذشتگان ما برای این نوع تحمل بسیار تشویق میشدن…

    ویا فکر میکردم وقتی شرایط خوبه ناشکریه که بخوام شرایط رو تغییر بدم و یااینکه بهتره قانع باشم و به دنبال بهتر و بهتر شدن نباشم ،فکر میکردم بهبود دائم تله ی نفسمه و چون سیرمونی نداره دائم منو به سمت تقویت خودش میکشونه ،من نباید بفکر تقویت نفسم باشم چون کاری،شیطانی محسوب میشه….

    الان میفهمم همه ی اینا باورهای مخربی بود که بخاطر ورودی های نامناسبم ،تو ذهنم داشتم و مانع پیشرفتم شده بودن

    الان میفهمم که چققققدر مهمه که من ورودی های مناسب به خودم بدم ،آگاهی های این سایت رو هرروز مداوم وبه طور مستمر گوش کنم ،درک کنم ،تو زندگیم پیادش کنم و رابطه ی نتایجمو با ،باورهای مخرب قبلی و باورهای سازنده ی جدید، پیدا کنم

    واینجوری متعهدانه پیش برم تا بهتر زندگی کنم و کاری کنم جهان جای بهتری برای زیستن باشه ….

    استاد عزیزم من تاقبل از آشنایی با شما اصلا نمیدونستم که میشه تو شرایط خوب هم به دنبال بهتر شدن بود و باآگاهی های شما ،متوجه این موضوع شدم و حالا دارم تو زندگیم دنبالش میگردم که کجاها میتونم شرایط رو بهتر کنم اما تو تله ی ،خوب بودن شرایط گیر افتادم و برای بهبودش تلاشی نکردم

    سپاسگزارم از شما استاد عباسمنش عزیزم که دراین مسیر همواره با تمام عشقتون کنارمایید

    سپاس بابت بودنِ ارزشمندتون

    دوستتون دارم وعششششششق برای همه ی بچه‌های سایت توحیدی عباسمنش 🟢🟢🟢🟢🟢

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1179 روز

    با سلام

    ممنونم از استاد بخاطر تهیه این فایل زیبا

    تقسیم بندی افراد و نوع نگرش و افکار آنها و برخورد جهان با آنها واقعا زیبا بود و حقیقت محض است

    تا حال اینگونه نشنیده بودم و این گونه به این موضوع نگاه نکرده بودم

    امیدوارم که بتوانم جز دسته افراد چهارم باشم و همیشه بتوانم روی خودم کار کنم و در بهترین شرایط و بهترین موقعیت ها روند پیشرفت خودم را بصورت صعودی طی کنم و هر روز رو به جلو حرکت کنم

    نکته ی که در صحبت های استاد بود این بود که گفتند احساس می کردم که روند کار در بندر عباس خوب نیست و سریع مسیر خودش را تغییر داد و به تهران آمدند

    این بدان معنی است که هرگز نباید بنشینم و دیگر به خودم نگویم که تلاش و حرکت دیگر بس است چون به موفقیت و موقعیت های خوبی رسیده ام

    باید در هر حال در حال حرکت و پویا باشم

    زندگی کنم و فعال باشم

    زمانیکه که زندگی فشار به من نیاورده است من باید شر.ع به تغییر کنم و خودم را در حال بهبود دایم قرار بدهم

    نکته

    تا مجبور نشده ام بخواهم تغییر کنم تغییرکنم و رو به جلو حرکت کنم

    همیشه این را به خودم بگویم

    چطور از این بهتر ؟؟؟

    چکار کنم از این بهتر بشوم؟؟؟

    چکار کنم تا براحتی و سادگی برایم بهتر بشود؟؟؟

    چطور برای من براحتی و سادگی اتفاق بیفتد؟؟؟

    این مهمترین درسی بود که امروز من یاد گرفتم

    خدا را شکر که اینگونه با این قوانین و این صحبت ها آشنا شدم

    همیشه دنبال بهتر شدن باشم در همه زمینه ها و در همه مراحل زندگی خودم

    خدا را شکر که من توانستم این تغییرات را انجام بدهم و از کار کارگری بیرون بیام و اکنون خودم برای خودم یک کارفرما هستم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    الیاس و فاطمه سادات گفته:
    مدت عضویت: 1377 روز

    با سلام واحترام.

    عید نوروز 1402 برهمه دوستان مبارک بخصوص استاد گل وخانم شایسته عزیز

    باخودم میگفتم اول سالی خدایا یه پیام بده بهم

    که هدایت شدم به این فایل وخیلی هم عالی ازبین اونهمه فایل این فایل عالی برام بیاد

    خدا بهم گفت که بزرگترین کار تغییر هست

    بهم نگفت بزرگترین کار اینکه بشین دعا کن نیایش کن بهم گفت تغییر به به

    جانم قربونش برم خوب گفت منم یه دفتر جدید دارم بالای هر برگش در هر روز مینویسم تغییر واینکه هر روز به سایت سر بزنم این دوتا تعهد بود که بخودم دادم

    چقدر حالم خوبه. در طول زندگی اینقدر از این تنبلی ضربه خوردم که یا حساب دیگه بسه

    من خیلی کارهای خوبی رو انجام دادم وخیلی کارهای بدی رو ترک کردم ونتیجه هم داده

    همه ملت دنبال این هستند که یه ماشین ویه خونه قسطی داشته باشند

    ودیگه میگن خدابده سلامتی ماروکه بسه میخوایم چیکار غافل ازاینکه هرچقدر پول داشته باشی وخونه وماشین اینها هر کدومشون یه روح ملکوت دارن وهمه چیز در این دنیا ازلحاظ ماده وفیزیک میمونه والباقی همه باهم میرن ودرهمه جایی عالمهای دیگه بدرد میخورن این یه باور بود که من بخودم میگم از پول ساختن

    باخودم میگم وقتی خدا اون لشکر از روحهای مختلف وببینه با تو هستند وهمه رو از راه درست ساختی لذت میبره ودوباره به فرشته ها میگه

    سجده کنید واینبار شیطان هم سجده خواهد کرد به ایمان وتوکل همچنین کسانی

    شاد وپیروز وثروتمند باشیم خدایارو نگهدارتون

    سال عالی وپراز تغییر داشته باشیم به لطف الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    زینب ندرلو گفته:
    مدت عضویت: 1008 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام بر استاد عزیزم و خانم شایسته ی عزیز و دوستان گلم

    روز 112

    میخوای جز کدام گروه باشی ؟

    تو فایل دیروز سفرنامه تازه درک کردم استاد وقتی از تعهد حرف میزنن منظورشون چیه چه جنسی از تعهد رو میگن

    وقتی اول فایل میگن گفتم تو هر شرایطی هستم باید فایل امروز رو ضبط کنم و توی خیابون و بین جمعیت این کار رو کردند نشون از این تعهد میده که استاد به کارشون دارن و نشون از مهم بودن این موضوع البته که همه‌ی موضوعات این سایت مهم

    آدم ها 4 دسته

    دسته اول هیچ وقت تغییر نمیکنن

    دسته دوم باید خیلی فشار باشه تا تغییر کنن

    دسته سوم با اولین نشون ها تغییر میکنن

    دسته ی چهارم هم کسایی که قبل از نشونه ها وقتی شرایط خوبه تغییر میکنن

    وقتی استاد سوال رو پرسیدن و گفتن از خودتون مثال بزنید چند ساعتی ذهنم رو درگیر کرد که من جز کدوم دسته ام

    وقتی تو این سایت هستم خدا رو شکر جز دسته اول نیستم و هنوزم موفق نشدم جز دسته چهارم باشم ولی خیلی مثال برای دسته دوم و سوم دارم

    من مادرم چاق هست و با توجه به ورودی هایس که گرفته بودم و باورایی که ساخته شده بود فک میکردم دیگه ژن ما چاقه و من سنم که بالا بره بدون استثنا چاق خواهم شد کمی اضافه وزن داشتم ولی هی داشت بیشتر میشد ولی همین نشونه ها بهم فهموند اگه با همین روند پیش برم در آینده بیماری ها ی زیادی منتظرمه قبل اینکه به اون مرحله برسم به فکر حل این مسأله افتادم و خدا رو شکر هدایت شدم به این مسیر

    یه مثال دیگه ام در مورد روابطم بود خیلی نشونه میومد همش جنگ و دعوا. و ناراحتی ولی من به تنها چیزی که فکر نمیکردم تغییر خودم بود آخر سر وقتی کار داشت به جدایی میکشید دقه ی نود تصمیم گرفتم خودم تغییر کنم و شرایط جوری تغییر کردم که من حتی فکرشم نمی‌کردم آنقدر راحت بشه همه چیز رو تغییر داد

    توی زمینه ی کسب و کار وقتی استاد میگید گول شرایط به ظاهر خوب رو نخورید اینا تله است برای موفقیت من اونموقع هیچ درکی از این قوانین نداشتم همسرم کار خوبی داشت و شرایط خوب و به ظاهر معقولی داشتیم ولی یواش یواش شرایط سخت شد این نشونه ها اومد ولی من بخاطر باور های محدود کننده ام اقدامی نمی‌کردم تا اینکه شرایط مالی برامون هی سخت تر شد به حدی که الان برای خرید خیلی از چیزایی که دلمون میخواد باید صرف نظر کنیم اونجا بود که تصمیم گرفتم شرایط رو تغییر بدم این اون زندگی که من میخاستم نیس ما نیومدیم اینجا زجر بکشیم اومدیم لذت ببریم و پیشرفت کنیم

    استاد وقتی مثال از تغییر شرایطتون زدین فقط تحسین کردم و گفتم اگر یه نفر تونسته این کارا رو کنه پس منم باید بتونم منم باید هر روز شرایط رو بهتر کنم اما تو تله ی تنبلی افتادم گول شرایط خوب رو خوردم ولی اشکال ندارن از هر جایی اگر با تعهد شروع کنم هر چیزی امکان داره

    باید هر روز از خودمون بپرسیم چطور از این ساده تر ،زیباتر و پولساز تر

    هر روز باید به فکر پیشرفت باشیم

    وقتی وارد کاری که مورد علاقم‌بود شدم فکر میکردم که من میرم این کار رو شروع میکنم و باورامو می‌سازم و نمیخاد کار خاصی کنم مشتری که میاد طرفم ولی وقتی وارد کار شدم دیدم خبری نیس اول که اونجوری که باید رو باورام کار نکردم چون وقتی رو باورات کار می‌کنی ایده های هم مدار خودت بهت گفته میشه بعدم من باید به فکر بیشتر شدن مهارتم هم باشم هر روز به خودم بگم چطور میتونم بهتر باشم ؟

    باید زمین بازی خودمون رو بزرگ کنیم

    این به نظرم از اون جمله هایس که باید ساعت ها در موردش فکر کنم

    این دنیا یه بازی هر کدوم ما یه نقشی داریم و یه زمینی ولی فرصت اینکه زمین بازی رو گسترش بدیم به همون داده شده ما باید زمین بازی رو بزرگ کنیم چه جوری میشه این کار رو کرد ؟باید رو‌باورامون کار کنیم باید شکر گزاری تر باشیم باید هر روز بهتر از دیروزمون باشیم باید تو رشته مورد علاقمون مهارت کسب کنیم و باید وقتی شرایط خوبه تغییر کنیم خودمون رو به چالش بکشیم استاد وقتی مثال خودشون رو میزدن گفتن عوض کردن سایت براشون چقدر سخت بود و دردسر داشت ولی میدونستن براشون منفعت داره و خدا رو‌شکر که این کارو کردید تا ما این فضا ی عالی رو داشته باشیم ،خدا روشکرررکه من. هدایت شدم به این مسیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    صفورا کوشککی گفته:
    مدت عضویت: 1185 روز

    بنام یکتای هستی بخش

    روز 112 سفرنامه

    میخواهی جزء کدوم گروه باشی

    سلام استاد جانم و دوستان عزیزم

    من سالها پیش زمانی که از قانون اطلاع نداشتم دوبار به شکل فجیع تو روابط عاطفیم شکست خوردم.قبلش کلی نشونه اومد که باید تغییر کنم کلی چک و لقد جهان بهم زد که بهم بفهمونه و نفهمیدم و همچنان ادامه دادم.اینقدر ادامه دادم تا جهان با پتک اومد سراغم. همه چیمو از دست دادم به بدترین حالت روحی یعنی افسردگی رسیدم اعتبارم رو پیش خونواده و اطرافیانم از دست دادم.مرگ هزاران بار برام بهتر از وضعیتی بود که داشتم چند سال به همین منوال گذشت تا با قانون آشنا شدم و شروع کردم به تغییر به پیدا کردن دوباره ی ارزشهای از دست رفته ام.

    و خدا میدونه که چقدرررر من تغییر کردم.

    و مورد دیگه در مورد کارم و شراکتم بود که تقریبا با اولین نشونه ها سریع خودمو جمع و جور کردم و اولین کاری که کردم این بود به کل توقعم رو از شریکام آوردم پایین و در بهترین زمان اقدام کردم برای تموم کردن شراکتم.از اون روز کلی اتفاقات خوب برام افتاده و خدا میدونه چقدررر اتفاقات خوب دیگه ای در انتظارمه.چون وارد محیط و کاری شدم که تخصممه و عاشقشم.

    در پناه الله یکتا

    لایق بهترینهاید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      محدثه گفته:
      مدت عضویت: 979 روز

      سلام صفورا جان. پیام زیباتون رو خوندم.

      از پایان دادن شرکاتتون گفتید. حقیقتا من هم الان در وضعیتی هستم که یک حسی مدام و بارها بهم میگه که تمومش کنم اما نجوای شیطانی هم بهم میگه همینی که داری رو از دست میدی.

      اما من انجامش میدم و تمومش میکنم حتی اگر ندونم بعدش قراره چی بشه. چون باور دارم خدا کمکم میکنه.

      راهش پیدا میشه .

      ممنون از پیام زیبات

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        صفورا کوشککی گفته:
        مدت عضویت: 1185 روز

        سلام محدثه جانم…

        قطعا خداوند با شجاعانه…

        اون طرف ترسها خواسته هامون منتظرمونن.

        منکه وقتی اقدام کردم با وجود تمام ترسهایی که داشتم نتایجی گرفتم که تو این چندسال نگرفته بودم…

        امیدوارم که بهترینها برات رقم بخوره…

        چون لایق بهترینهایی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    محسن فصاحت گفته:
    مدت عضویت: 864 روز

    سلام سلام سلام

    سپاس سپاس سپاس

    خداوندی که قدرتش فوق تصور ماوراست

    سلام به استاد درجه یک تغییر

    همسر متفاوط و خانواده بی نظیر و نیست در جهان سایت استاد عباسمنش عزیز

    همه چیز تغییر می کند به جز خود تغییر

    سوالات اساسی:

    چطور از این ساده تر؟

    چطور بهتر؟

    چطور در فضای مناسب تر؟

    چطور اوضاع در تمام ابعاد بهتر؟

    چطور قوانین نظام هستی را بهتر درک کنیم؟

    چطور ایمان باور و عمل و رفتارمان را با یک اقدام کوچک هر لحظه بهتر کنیم؟

    همیشه اصول موفقیت ثابت است

    هیچ تغییری در سنت خداوند نیست

    و این درک ما نسبت به قوانین و باورها و کانون توجه و تمرکز ماست که تغییر می کند .

    منطقی کردن آنها با ذهن و دیدن و شنیدن و لمس کردن الهامها و پیام‌ها و نشانه ها آدمها …ست

    و قانع نبودن

    در وضع موجود

    و در تله تکرار و روزمرگی نیافتادن

    و جرات برای مهاجرت و تجربه های جدید به دست آوردن.

    زندگی یک رویا نیست بلکه حقیقتی است که از یک رویا ساخته شده رویای من چیست ؟

    رسالت من کدام است؟

    تغییر مستمر من با تغییر باورهایم و کانون توجه و تمرکزم بر روی زیباییها آغاز می شود.

    همیشه احساس خوب داشتن

    نگرش و دیدگاه زیبا داشتن

    تنها کسی که از من ستاره می سازد خود من هستم.

    بهترین دوست خودت باش

    خودت را دوست داشته باش

    ورودیهای ذهنت را کنترل کن تا ذهن ثروتمندی داشته باشی و زندگی را در همه جوانب تغییر دهی

    من درخت نیستم من قورباغه در حال گرم شدن نیستم

    من دوست دارم در اقیانوس آبی شنا کنم و از اقیانوس قرمز خودم را جدا کنم.

    من کارمند بودم اینقدر تغییر نکردم تا اخراج شدم

    در هر صورت بعد از آن اخراج بود که متوجه یکسری باورهای غلط شدم و آرام آرام روی خودم کار کردم و جهان درهایی از اتفاقات خوب و احساس خوب و باز احساس خوبتر و اتفاقات بهتر را در سر راه من قرار داد

    اکنون آگاهانه دائم روی خودم کار می کنم و نتایج هربار بهتر و بزرگتر می شود.

    با گوشت و پوست و استخوانم دریافتم

    من خالق زندگی خویشتنم

    با چی

    با ارسال فرکانسها و طرز فکر کردن و نگرش به چیزهای اطرافم و باورها و کانون توجه و ورودیهای ذهنم

    اکنون فقط روی خودم کار می کنم و با توجه به اهرم رنج و لذت عادت‌های جدیدی را می سازم.

    شما عادتهایتان را می سازید

    عادت‌های شما ،شما را می سازند

    من فهمیدم که هر انسانی به دنیا می آید با یک دیتا بیس پاک و صاف دنیا می آید و کم کم ورودی‌ها از طریق محیط دوستان پدر مادر فرهنگ کشور و شهر …

    و باعث می شود باورها شکل بگیرند

    حالا آگاهانه روی باورها و کانون توجه ام که مانند ذره بین عمل می کند و افرادی که با آنها در ارتباطم دقت دارم و انتخاب می کنم بهترینها را چون من لایق بهترینها هستم.

    هر چیز و هر شخص که در ارتباط با شماست انتخاب شماست.

    برای همگی دوستان خصوصا استاد عزیز و خانواده ایشان کمال عزت و سربلندی و سلامتی و ثروت و بالندگی و رشد را آرزومندم.

    درخت تو گر بار دانش بگیرد

    به زیر آوری چرخ نیلوفری را

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: