می خواهی جزو کدام گروه باشی؟ - صفحه 62 (به ترتیب امتیاز)

780 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا الف گفته:
    مدت عضویت: 1737 روز

    بنام خدای یکتا

    سلام به همه ی دوستان همرفکانسی

    از استاد سپاسکزارم بابت این فایل

    با شنیدن این اگاهی ها اولش متوجه نشدم با خودم گفتم تغییر

    اما بهتر که گوش دادم یادم اومد که چه راهی پشت سر گذاشتم

    سال 85که دیپلم گرفتم چون تو خونه با برادر بزرگم زیاد بحث میکردم با خودم گفتم باید برم دانشگاه یعنی دنیا بهم فشار اورد امانه خیلی زیاد اما هیچوقت فکر نکردم این یعنی تغییر

    خلاصه دانشگاه رفتم بعد سه ستل که با نمره الف فارغ تحصیل شدم به خودم گفتم باز میخوای بری خونه چکار کنی باز تفاوت بین و دخترپ پسر گوش کنی باز بحث واینکه دستم تو جیب خودم نباشه برا همین گفتم میرم اهواز خونه خواهرم و کار میکنم و همین هم شد بعد از چندسال که به قول استاد همه چیز اوکی بود دنبال تغییر نبودم تا باز دنیا یه کوچولو فشار اورد بااین حرف از طرف دیگران که چ معنی پاره دختر دور از خونه پدرش کار کنه و…

    من برگشتم اما ننشستم تو خونه بفکر رشد بودم و بتونم ارشد بگیرم برای همین برنامه ریزی کردم مغازه زدم هرچند درامد بالایی نداشت هدفم غین بود تو مغازه درس بخونم چون مخالف این بودن که دختر ببشتراز لیسانس بخونه اونم من از معدود کسایی بودم که درس خوندن دختر تو شهر دیگه باب کردم خلاصه من قبول سدم اونم یه شهری که

    13ساعت تو راه بودم اما من تصمیم گرفتم و رفتم حتی اونجا هم ساکن نبودم برای استقلال مالی رفتم سرکار باز دنیا من از اونجا کند و رفتم تو یه شرکت اینجا همه چیز خوب بود حقوق خوب میدادن و کار زیادی نداشت و آخرهفته مبتونستم به درسم برسم تا اینکه اینجا من تصمیم گرفتم تغییر کنم و گفتم دیگه نمیام همه میگفتن دیوونه ای چرا حقوق خوب و…گفتم نه راهم درست و بعد اتفاقهای خوب دیگه ….

    خدایا شکرت که در اون زمان که اگاه نبودم و نمیدونستم نشانه چیه هدایتم کردی

    دوستت دارم خدای مهربوووووون

    موفق و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    فاطمه بهرامیان گفته:
    مدت عضویت: 761 روز

    به نام خدایی که به تنهایی کافیست.

    سلام به استاد عزیز ومریم جان ودوستانم.

    کلید:جسارت در پرداخت بهای هدف.

    فایل:می خواهی جز کدام دسته باشی.

    خدارو شکر برای شنیدن این فایل الهی.

    انسانها چهار دسته هستند:

    1_انقدر تغییر نمی کنند وآنقدر چک ولگد روزگار رو می خورن تا بمیرن ونابود بشن وهرگز به فکر تغییر نمی افتند.

    مثل شخص معتادی که از خونه وخانواده ترد می شه کنار خیایان می خوابه عوض نمی شه تابمیره ونابود بشه.

    2 گروهی که خوب چک ولگد روزگار رو می خورن اما قبل از نابودی تصمیم به تغییر می گیرند.

    مثل معتادی که وقتی ترد شد وکنار خیابان خوابید وهمه چیزش رو از دست داد تصمیم می گیره عوض بشه.

    3 گروهی که با کوچکترین ضربه از روزگار تصمیم می گیرند عوض بشن .

    مثل معتادی که تا یه کم دید وضعیتش بد شده خانواده دیگه رفتار قبل رو ندارند تصمیم به تغییر می گیره.

    4 وبهترین گروه همین گروه هست قبل از اینکه اوضاع بد بشه در همان شرایطی که می بینه اوضاع خوبه ولی ممکن آینده این جور نباشه تغییر می کنه.

    مثل استاد که در شرایط مالی خوب وداشتن درامد وزندگی در قم چون احساس می کنه در آینده شرایطش دگرگون بشه تصمیم می گیره تغییر کنه وبه بندرعباس می ره در شرایط مالی خوب در بندرعباس به تهران واز تهران به آمریکه می ره.

    چقدر خوبه قبل از اینکه چک ولگد روزگار رو بخوریم تصمیم بگیریم عوض بشیم.

    من هم روزی به خاطر افکار وباورهای کمبود وفقرم چک لگد روزگار رو خوردم تمام امولمون رو از دست دادیم اما من تغییر نکردم وبه زندگی سخت سالها ادامه دادیم اما نزدیک یک سال وکمی بیشتر قبل دلم خواست رها کنم این شرایط رو خواستم عوض بشم واز خدا کمک خواستم که ابتدا به اساتید موفقیت در اینستا گراموبعد در نهایت به سایت واستاد هدایت شدم ودر این مدت تغییرات شگرفی توی زندگیم رخ داد که بزرگترینش آرامش بود.

    خدا رو هزاران بار شکر که مرا هدایت کرد وهدایت می کند .

    خدارو شکر برای نعمت وجود استاد ومریم جان وخانواده عباسمنش.

    استاد متشکرم.

    در پناه خدا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    لیلا گفته:
    مدت عضویت: 1096 روز

    به نام خدای مهربان

    روز 112سفرنامه زیبا

    سلام به همگی اولین تضاد من که موجب تغییر شد تضاد در روابط بود وای چه شب های که با گریه می‌خوابیدم چه روزهای سختی که گذروندم چه چیز هایی که تو دلم موند چه وقت های که خجالت می‌کشیدم ولی فقط با تغییر خودم زندگیم بهشت شد ولی تو این موقعیت جز افراد گروه دوم بودم که خیلی چک و لگد خوردم .اصلاتغییر من با تغییر باور هام با توکل و تسلیم بودن در برابر پروردگارم من به جایی رسیدم که چند روز پیش با همسرم صحبت می‌کردیم گفتیم اصلا ما با هم دعوامون نشده یک سال و خورده هست زندگی مون سراسر عشق محبت اعتماد آزادی همیار هم بودن هم راز بودن و همسر هم بودن گذشته از وقتی با سایت آشنا شدم و تغییر کردم چنان بهشتی ساختم برای خودم که اصلا فکر نمیکنم که بهشت دیگری هم وجود داشته باشه

    الهی شکر الهی شکر الهی شکر

    مورد بعدی که می‌خوام مثال بزنم حذف شدم واقعا

    من تو روابط با دوستام خیلی جلب توجه نیاز داشتم خیلی دروغ میگفتم و همین مورد باعث شد من اصلا دوستی نداشته باشم همشون من ترک کردند و به قولی دنیا من حذف کرد از دایره دوستی اونا همشون با هم کافه میرن عروسی میروند خونه هم دیگه قرار میذارن خرید میرن ولی من حتی یک دونه دوست ندارم ولی خیلی تو این یک سال رو خودم کار کردم دیگه جلب توجه ندارم دیگه دروغ نمیگم و نتیجه اش هم دیدم و خودم راحت تر شدم و از خدا خواستم دوستی سر راهم قرار بده که همفرکانس باشیم و به موفقیت یک دیگه کمک کنیم .

    مورد بعدی هم در مورد اوضاع مالی هست که با اینکه یک خونه خیلی خوب دارم تو حسابم شوهرم همیشه پول می‌ریزه ولی دنبال شغل هستم الان که همه چیز خوبه باید تغییر کنم هم در این مورد هم مهاجرت که بسیار بسیار به هردوش فک میکنم و سعی میکنم در فرکانسشون قرار بگیرم خونه های اون شهر نگاه میکنم تصویر سازی میکنم شکر گذاری میکنم از قانون فراوانی کمک میگیرم و من عاشق مهاجرت به اون شهر مورد علاقه ام هستم حتی با گوگل مپ و نشان و این چیزا تمام خیابان هاشو یاد گرفتم .

    در مورد شغلم هم خیلی بهش نزدیک شدم الهی شکر .

    همسرم موافقت کرد همسری که حتی نمیشد جلوش اسم کار کردن آورد الان خیلی مشتاق شده میگه من مثل همیشه پول بهت میدم ولی اگه خودت دوست داری موردی نداره .چقدر این باور ها و تغییر باور ها به من کمک کرده همسرم اصلا یکی دیگه شده الهی شکر الهی شکر

    و این نتیجه تغییر های خودمه من تو روابط با همه نتیجه دیدم سلامتی که اووووووووف اصلا نمی‌دونم دو ساله حتی یه سرماخوردگی ساده هم نگرفتم نه بابا دوسال چیه چهار ساله حتی من کرونا که همه میگفتن خطرناکه نگرفتم با وجودی که همسرم مریض شد و من پرستاری کردم ازش ولی خودم خداشکر طوری نشد .نمی‌دونم چرا بقیه اینقدر مریض میشن خداشکر دنیا پر از سلامتی فراوانی و عشق و ثروته دیگه جای برای بیماری وجود نداره .ولی فقط الان باگ اصلیم همین درآمد هست که درآمدمون خداشکر خیلی عالی تر شده الهی شکر ولی من دنبال تغییر هستم و باید شغل خودم داشته باشم

    الهی شکر

    دوستتون دارم

    برم سراغ کامنت های دوستان

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    حاتم خُرم گفته:
    مدت عضویت: 651 روز

    بنام خدای. وهاب

    من توی مساعل عاطفی ام ب مشکل خوردم و جهان هستی با چک و لگد ب مک فهموند که چطوری زندگی رو باید بخوام و چطور رابهط ای رد باید بخوام . تا ب وضوح کامل بنویسم بعدشم . نوشتم و اتفاق افتاد

    من حال روحیم وابسته ب افدادی بود ک کنارم بودن و در پورد اونها هم ب تضاد بر خوردم و یاد گرفتم ک حال ردحیم خودن درست کنم. هیچکس نمیتونه حال منو خوب کنه بغیر از خوودم و اونجا بود ک شرو ب تغییر کردم و جهان هستی افرادی دیگه رو سر مسیر من گذاشت و هدایت شدم از طریق دستان خداوند بعد یواش یواش با سیر تکاملی رشد کردم و افراد و شرایط و موقعیت های جدید و تجدبه کردم ازمون تجربه های عالی مشت سر گذاتشم . و این شد ک باید تغیر میکردم من الا روز اول عیده و هر وقت بخوام ک کار بکنم حداقل روزی 50ج تا یک تومن بررام عادی شده . ولی میخوام تز این منطقه و شرابط ب ظاهر خوب دربیام و مهاجرت کنم ب ساری . فرح اباد ب نیت پیشرفت .

    چون الان اوضاع خیلی خوبه و میخوام توی اوضاع خوب خارج بشم ب گفته استاد . استاد عزیز دوست دارم . خیلی خداروشکرمیکنم بابت وجودت در زندگی ام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    حسین حسنی گفته:
    مدت عضویت: 881 روز

    سلام خدمت استادعزیزوخواهرگرامی خانم شایسته وسلام خدمت تمام عزیزانی که دوست دارند پیشرفت کننده ازنظر مالی وچه ازنظر معنوی. بایدبگم انسان تانتواندبه لیاقت قلبی خودو رضایت خدابرسدهرگزنه نمیتواندشروع کننده باشدو نه میتواندرشدکندونه به اهداف قلبیه خودبرسد. ومن دعامیکنم به چنین لیاقتی برسم وازدیگرعزیزانی که دراین گروه فعال هستندو حضور دارندالتماس دعادارم. ومن هم برایه تک تک شماعزیزان آرزویه موفقیت وآینده ای درخشان دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    فریبا رنجبر گفته:
    مدت عضویت: 885 روز

    سلام بر خداوندگیم

    که اینقدر زیبا وقتی ازش سوال می‌کنم جوابم رو میدهد

    سپاس از وجود چنین انسانی که الان در مسیر یکتا پرستی قرار گرفته ام کمی درکش میکنم چه پیامی دارد

    این نشانه امروزم بود برای سوالی که داشتم و چقدر واضح جواب گرفتم

    سپاس استاد والا مقام

    وسپاس خداوند والامقامها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    فریبا رنجبر گفته:
    مدت عضویت: 885 روز

    اصلا میدونید چیه ؟

    من انگار میفهمم ولی انگار درک نمیکنم پیامها رو

    یعنی فهمیدم باید عملی انجام بدم ولی نمی‌دونم چه عملی

    انگار هم میفهمم یک چیزای رو ولی باز نمی فهم چه کارهای باید بکنم

    خیلی سوال میکنم از خدای خودم

    میدانم داره روشن بهم جواب میده ولی باز تو ابهام میمونم یعنی انگار احساسم همش یکسان بین خواستن و نخواستن گیر کرده

    خدایا باورهای محدود کننده این خواسته ام رو برایم آشکار کن و کمکم کن تا انها رو تغییر دهم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    مریم الماس گفته:
    مدت عضویت: 555 روز

    بنام خدای آرزوهای من

    سلام و درود

    روزشمار تحول زندگی : تعهد 112

    با دیدن نشانه ها و قبل از اینکه جهان چک و سیلی بهمون بزنه تغییر کنیم و در تله ی شرایط به ظاهر خوب نیوفتیم

    همیشه باید مطالعه کنیم و آپدیت باشیم و ما بدنیا نیومدیم که فقط غذا بخوریم بلکه باید هر روز و هر روز پیشرفت کنیم

    جوری باید زندگی کنیم که موقع مرگمون حسرت نخوریم

    اگه موقعی که همه شرایط خوبه تغییر کنیم بهتراز اینه که در تضادها مجبور باشیم تغییر کنیم

    این تغییر ممکنه در آغاز سخت باشه ولی به نفع ماست و بعدا پراز منفعت و راحتیه

    همیشه از خودمون بپرسیم چطور از این بهتر بشم؟ مثال قورباغه دیرپز رو یادمون نره

    توی اقیانوس شنا کنیم نه در برکه

    خدایاشکرت دوستت داریم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    مریم رشیدی گفته:
    مدت عضویت: 527 روز

    به نام خدای وهاب

    تعهد206

    من خودم باید تصمیم به تغییر بگیرم خودم باید تصمیم قاطع بگیرم که میخوام تغییر کنم و وقتی تصمیم گرفتم باید تعهد داشته باشم به مسیرم و ادامه بدم و عملگرا باشم فقط فایلارو گوش ندم فقط کامنت نذارم مطالبی که گفته میشه رو‌ببینم چطور میتونم تو زندگیم اجراش کنم

    من خودم جزو گروهی هستم که تا مجبور به تغییر نشم تغییر نمیکنم

    ولی الان دارم روی عزت نفسم کار میکنم و حسم بهم میگه کار کردن مداوم روی عزت نفس خیلی نتایج بزرگ به همراه داره و ی جورایی توی قلبم مطمعنم که نتایج فوق العاده به همراه داره

    فقط باید برم توی دل ترساهام و از ترسهای کوچیک شروع کنم کم کم تا برم تو دل ترسای بزرگترم اگه تکاملی پیش برم خیلی فشار روم نمیاد و اذیت نمیشم مثل مثال غورباقه ای که استاد زدن اونقدر اروم و رون تغییر میکنیم که متوجه نمیشیم فقط باید ادامه داد

    خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    ایمان آریان گفته:
    مدت عضویت: 3624 روز

    سلام

    من دختری 28 ساله هستم. و به خاطر عدم تغییر در زندگی خودم خیلی ناراحتم. من دوست دارم که تغییر بکنم. یعنی در واقع هر از گاهی یک تعییراتی می کنم اما کوچک و به قول شما وقتی شرایط خوب بوده. من جرات ریسک کردن ندارم. چرا باید این طوری باشم. خیلی حالم بده و دوست دارم بهتر باشم. یعنی استاد من دوست دارم ولی باور کنید به خاطر شرایطی که پیش میاد فراموش می کنم. ببینید من پیشرفت و تغییر داشتم اما تغییرات کوچک بوده.

    ببینید استاد من دختری هستم با این ذهنیت که چون پول ندارم هیچ کاری نمی تونم انجام بدهم. همین حرفهایی که می فرمایید رو من قبول دارم ولی خیلی زود شرایطی پیش می آید و فراموش می کنم. اخلاقم زود عوض می شود. عصبانی می شوم. من دختری هستم بله تحت تاثیر محیط اطرافم اما باور بفرمایید که دنبال تغییر بودم. حتی بعضی وقتها پیش آمده بود که برای تغییر و کسب اطلاعات به کلاسهای مختلفی رفتم. کارگاه موفقیت و تقویت حافظه و …. تاثیر مثبتی روی زندگیم داشتند اما همین که موفقیت کوچکی به دست می آوردم مثلا موفقیت در کنکور دکتری. بعد از مدت کوتاهی همه چیز دوباره بر می گشت سر خونه اول. یعنی دنبال اهدافم نبودم فراموشم می شود به خاطر شرایط محیط اطرافم و اینکه این ذهنیت را در فکرم دارم که من پول ندارم بنابراین نمی توانم کاری بکنم. استاد من کارهای مختلفی مثلا تدریس خصوصی، کار دانشجویی و کار در سوپرمارکت انجام دادم خوب نبود نه اینکه خوب نبود ولی به خاطر شرایطی که پیش می اومد اتفاقات خیلی کوچک مثلا درس نخواندن دانش آموزم و عدم تلاش و تبعیت از برنامه درسی که بهش می دهم دوباره اعصابم به می ریخت و اون احساس خوب رو ز دست می دادم. هدفم را فراموش می کردم. باور بفرمایید من هم مثل شما از موچکی کار کردم. مادرم جارو درست می کردند با الیاف نخل و می دادند به من و خواهر و برادرم بعضی وقت ها با هم و بعضی وقت جدا از هم می رفتیم می فروختیم الان که فکر می کنم می بینم مادرم چقدر برای ما زحمت کشید یعنی در آن زمان تلاش می کرد که ما بریم کار کنیم و تنبل بار نیایم ولی ای خدا بر عکس شد نشد اون اتفاقی که مادرم به دنبالش بود اتفاق نیفتاد. یادمه دوره دبستان و راهنمایی جارو می فروختم. ولی استاد بعضی وقت ها فکرهای بد می اومد سراغم و از پول ها برمی داشتم خوراکی می خریدم. برای همین خیلی ناراحتم. من مادرم را اذیت کردم. زندگی سختی را از نظر فرهنگی سپری کردم من چقدر از نظر فکری بدبخت بودم. الان هم احساس خوبی ندارم چون تلاشی برای تغییر نمی کنم. همش به دنبال اتفاقات مسخره زندگی بودم که خیلی وقتها اعصابم رو خورد می کرد. یعنی استاد واقعا من انگار دنبال دردسرم ولی ناخواسته. اصلا منظورم این نیست ولی پیش میاد.

    ای خدا من باید چه کار کنم. این قدر از عمرم گذشت اما بدون تغییرات اساسی. بدون هدف.

    فایل هایتان را گوش می دهم اما بی نتیجه. یعنی سرم شلوغه از بس که بی برنامه هستم ولی به ظاهر با برنامه. استاد من ناراحتم. پس کی قرار است من تغییر بکنم. از این زندگی ثابت و پوچ خسته شدم. خدایا من چرا باید زود هدفها را فراموش می کنم.

    ببینید من الان در موقعیت بد خانوادگی یا نحصیلی نیستم. بلکه من در موقعیت بد فکری هستم. من باید تغییر کنم من باید مسیر زندگیم را بسازم. اما از اینکه 28 سال از عمرم رفت خیلی ناراحتم.

    کی پس من موفق می شوم. پس کی من باید از زندگی لذت ببرم. من در آن دنیا چه جوابی برای خدا دارم هنگامی که از من بپرسند که عمرت را در چه راهی گذراندی؟

    خدایا کمکم کن من از این لحظه درست فکر کنم. درست زندگی کنم اگر خوب بودم خوب تر بشوم. خوب بودن خدایا از نظر تو فقط برای من ملاکه. انچه که به من الهام می دهی را من می خواهم معیار زندگیم قرار بدهم. خداوندا تو را به خاطر این همه نعمت سپاس. پدر و مادر فهمیده و تلاشگر. خانواده (برادران و خواهران) مهربان و محترم تو را سپاس. من همیشه پشت کار داشتم. من همیشه تلاش کردم. من همیشه عمل کردم ولی خدایا برای من کم است دوست دارم تحول پیدا کنم تحول عظیم من آمادگی آن را دارم که بتوانم تغییر اساسی بکنم. از نظر رفتاری و فکری. اتفاقات خوب هر چند سخت سر راه من قرار بده. خداوندا به گفته آقای عباسمنش که می گوید هر آنچه را من بخواهم تو برای من می خواهی، من قول می دهم که از این لحظه به بعد با آگاهی زندگی بکنم اما تو هم کمکم کن و به گفته امام سجاد (ع) رب لا تکلنی طرفه عین ابدا. خداوندا لحظه ای مرا به خود وامگذار. خداوندا در حضور همه من از تو سعادت دنیا و آخرت را می خواهم. من دختر بدی نیستم تو خودت خوب می دانی نیات من خوب بوده و انشالله بهتر خواهد بود. حتما من پیشرفت می کنم حتی اگر یک ساعت دیگر بمیرم من از کرده های بد خود پشیمانم و از این لحظه به بعد تمام تلاشم را خواهم کرد که در راه پیشرفت و موفقیت و بهتر کردن وضعیت ملتم و جهانیانم قدم بردارم. خدایا اما خدایا چرا انسانهایی در سر راه من قرار می دهی که جنسشان حسادت و کینه و خودهواهی است. من وجود آن ها را در زندگی خودم نمی پسندم چون اونها باعث شدند که من پسرفت داشته باشم. خداوندا پس کمکم کن در این لحظات من توانایی روبه رو شدن را داشته باشم. و از صمیم قلب خواهان خوب شدن وضعیت جهان، جهانی که تو آفریدی. جهانی که تو گفتی بیهوده خلق نکردی. پس خداوندا من چگونه مطمئن بشوم که تو کمکم خواهی کرد و مرا تنها نخواهی گذاشت. خدایا به تو اطمینان دارم ولی می ترسم. از خودم می ترسم دوباره فراموش کنم عهدهای خودم را. خداوندا کمک کن باشه. تو خالق اصلی، توانای قادر مطلق هستی. دوستت دارم خدا. پیش همه دارم میگم خیلی دوستت دارم و اگر قرار است تا 100 سال دیگر هم زندگی کنم قول می دهم که انسان باشم. تو هم کمکم کن و فکرهای خوب و جالبی به ذهنم بیاور.

    من می توانم چون جزئی از وجود تو هستم ای قادر مطلق.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      محسن علیزاده گفته:
      مدت عضویت: 3733 روز

      دوست عزیز سلام

      من هم شرایط شما رو داشتم و دقیقا درک می کنم اما چند تغییر مهم موجب شد که زندگیم تغییر کنه و با استفاده از راهنمایی های استاد و لطف خدای مهربان روی دیگر زندکی رو ببینم :

      اول اینکه شما باید یک انگیزه را در درون خود پیدا کنید این انگیزه میتونه یک هدف که به اون عشق می ورزید و یا چیزی باشه که به خاطر اون حاضری حرکت کنی و جلو بری برای درک بیشتر این موضوع از ویدیوهای رایگان در مورد هدف استفاده کنید که به شدت تاثیر گزاره .

      قدم دوم اقدامه شما باید حرکت کنید مهمترین نکته اینه که حرکت در ابتدا خیلی خیلی آهسته و کند انجام میشه تا حدی که شما نامید میشین و دقیقا اینجاست که باید با استفاده از جملات تاکیدی و فیلم های انگیزشی (که تو همین سایت هم هست) خوتون رو شارژ کنید .

      جملات تاکیدی به ظاهر تاثیری ندارن اما ناخودآگاه مارو بمباران می کنن . تسلیم نشین و ادامه بدین مثلا وقتی می گین “من آدم خوش شانسی هستم” ذهنتون فاز منفی میده ولی اینقدر در زمانهای مختلف تکرار کنید که اشباع بشین . باور کنید اتفاقات عجیبی میافته . برای من افتاده و هر روز میافته . قطعا برای خیلی از دوستان هم افتاده به همین سادگی فقط باید ایمان داشته باشین و بر ترسهاتون غلبه کنید .

      این تجربه شخصی منه بعد از یه مدت که برای من حدود چند ماه طول کشید شرایط بهتر میشه و روی خوش زندگی رو می بینید و انگیزتون بیشتر میشه و انوقت دیگه می افتین رو دور خوش شانسی و موفقیت و کامیابی .

      امیدوارم موفق و سلامت باشید

      نوری در دل و چراغی از هدایت الهی فراروی خو بسازید و یقین داشته باشید که موفق خواهید شد .

      آنتونی رابینز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: