چه کسی مالک توست؟! - صفحه 28 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/01/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-11 14:12:232024-06-08 21:00:13چه کسی مالک توست؟!شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بسم الله الرّحمن الرّحیم
سلام استاد..من تقریبا تمام فیلهاتونو گوش کردم.هر فایلی که گوش میکردم تنم رو میلرزوند بابت عدم معرفت و شناختم نسبت به خدا…اما این فایل دلم رو لرزوند…و اون اخرش که چندبار تکرار کردید:من دلم میخواد این حرفا رو بگم… دلم میخواد بگم…….دیگه یقین پیدا کردم معلم خوبی برای خود انتخاب کردم
آقای عباسمنش…من سه ماهه که با قانون کیهانی اشناشدم و کمتر از یک ماه با شما.توی این یک ماه هرانچه گفتید گوش کردم اما یه وقتایی دچار شک شدم…با خودم گفتم نکنه عباسمنش مث بقیه ی معلم ها یا استاد ها هرازگاهی به اشتباه(سهوا) بکنه و من نفهمم و پی نبرم و از اون اشتباه هم تقلید کنم و کمی از مسیر اصلیم منحرف شم؟یه وقتایی واقعا این حس رو داشتم!!! واسه همین همیشه از جمله ای که میگفتید’ حرف من رو مثل وحی منزل بپذیرید فقط 6 ماه’ فاکتور میگرفتم .با خودم میگفتم :عباس منش قبولت دارم ولی نه در اون حد….
ولی امشب با شنیدن تکرار این جمله از شما کاملا حستون رو فهمیدم….من میدونم منظور شما چیه…فهمیدم جز خدا و توحید هیچ کس و هیچ چیزی رو نمیشناسید…صداقتتون به جانم نشست عجیب وقتی که در این فایل گفتید و گفتید و گفتید تا رسیدید به حرف دلتون:من دلم میخواد اینارو بگم…دلم میخواد….
خدا این دل رو حفظ کنه…خدانگهدار.مهسا ?
دوستان خوبم سلام
خدا رو شکر می کنم که توی این سن و توی این قسمت از زندگی ام تونستم با بحث توحید عملی آشنا بشم. خیلی حس خوبی هست که خودمون خالق زندگی خودمون هستیم. خدا می دونه از وقتی دارم سعی می کنم این موضوع رو باور کنم زندگی ام متحول شده. شور و اشتیاق شدیدی دارم برای رسیدن به هدفم. این شوق رو خیلی دوست دارم. خدایا شکرت
به نام خدای مهربانم وسلام خدمت شما استاد عزیزم یعنی عاشقتم و سلامی گرم خدمت شما خانم شایسته عزیز که شایسته ی بهترینهایی
اره واقعا قدرت حق و والا خداوند متعاله یادم میاد حدود چند سال قبل باورهای خوبی در مورد خدا داشتم چقد رشد کرده بودم و الان حدود دو سه سالی هست که غافل شدم چه ضربه هایی خوردم و الان که دارم این پیام رو مینویسم براتون همزمان فایل رو هم میبینم خود خدا میدونه چقد زندگیم تغییر کرده و چقد جالبه چند روزی بود حالم خوب نبود با خودم میگفتم من کجای کارم مشکل داره متوجه شدم توحیدم کم شده و شرک رو پذیرفتم و میخواستم که خود خدا کمکم کنه که چه فایلهایی رو ببینم به نشونه های مختلف بهم گفت توحیدی باش و باورتون نمیشه چقد توی این یکی دوروز تغییرات خوبی توی زندگیم داشتم و یکی از نشونه هاشم همین چند روزی هست که خانم شایسته عزیز داره این فایل ها رو انتخاب میکنه و من میبینم بازبیشتر پی میبرم و مطمعن تر میشم خدا خودش داره یه جور دیگه منو میبینه
اره دوستان واقعا برای من ثابت شده که قدرت واحد فقط از ان خداست فقط به اون توکل کنید با تمام وجود اگه باید برای این کار وقت بذارید لطفا بذارید و خوب خدای خودتون رو بشناسید این قدر الان سپاسگزارم که توی این مسیر هستم با شما
فایل هم تمام شد
ممنون از شما خانواده عزیزم و خدای مهربانم که چحوری هوای منو داره یعنی بد جور دارم عاشق میشم .
شاد و ثروتمند و سعادتمند باشید
سلام به همه همسفرهای عزیزم
سلام ب استاد گلم
سلام ب خانم شایست بزرگوار ک شایسته فراوانیهاست
خدا رو شکر میکنم بخاطر هدایتم ب این سایت و این سفر بینظیر
فقط هدایت الله بوده وبس
وقتی ب عقب نگاه میکنم و میبینم ک چه باورهای اشتباهی رو سالیان سال مثل وزنه حمل میکردم والان ب لطف خدا هر چی فایلها رو بیشتر گوش میکنم احساس سبکی وقدرت بیشتری میکنم چون یخ اون باور های محدود کننده واشتباه قطره قطره در حال اب شدنه و هر روز خودم رو که میبینم دارم امید وارتر وپر انرژی تر میشم چون این باور داره روز بروز در من قویتر میشه ک تو خالق زندگیت هستی وبس وهیچکس مسیول زندگی تو نیست.
این یک خبر عالیه این یک هدیه است این یه نامه ازادیه
وقتی احساس الانم رو با چند سال پیش مقایسه میکنم میبینم زمین تا اسمون عوض شده واین فقط لطف پروردگار
استاد عزیزم ازت یه دنیا ممنونم به خاطر این اگاهی ناب
شاد وپیروز و ثروتمند باشید
سلام به همه عزیزان
اینایی که میگم باورهای اینجانب می باشد
دنیایی که ما زندگی میکنیم به بهترین شکل ممکن خلق شده و با یکسری قوانین که 98 درصد مردم از آن خبر ندارند و این قوانین الهی را قبول نمیکنند
قانون میگه تو اون چیزی رو که بخوای میتونی بدست بیاری حتی اگه شرایط زندگی خیلی سخته باشد.
هوندا، موتور هندا رو موقعی اختراع کرد که کشورش در جنگ بود و امریکایی ها داشتن رو سرشون بمب میریختن.
برای رسیدن به تمام ارزوها و ثروت های فراوان باید اول ذهنت تغییر کنه
به قول دکتر آزمندیان: هیچ اتفاقی در زندگی شما نمی افتد مگر یک اتفاق زیبایی در شخصیت شما بیفتد
برای موفق شدن اول باید خودت رو دوست داشته باشی و دیگران را ببخشی
اون شرایطی که الان درگیرش هستی رو بپذیری و شکر کنی
و ذهنت رو از نفرت ها و کینه ها و حسرت ها پاک کنی.
زلال مثه آب، آبی که تمام صخره ها رو میتراشه و راه خودشو میدا میکنه.
برای موفقیت باید احساس خوب داشته باشی و برای این که احساس خوب داشته باشی باید کنترل کنی ورودی های ذهنت را ( بمباران ذهن با افکار مثبت)
باید تمرکز کنی به خواسته ها نه ناخواسته ها
باید بروی تا بشوی….
دوستدار شما رسول
سلام به استاد و مربی عزیز و بینظیرم و خانم شایسته پر تلاش و دوس داشتنی
امشب که مطالب روز ۲۶ سفرنامه رو میخوندم یاد خاطره ای افتادم که چند ماه پیش برام پیش اومد
من مهندس ناظر عمران هستم و معمولا اینجوریه که پروژه ها از طریق دفاتر فنی به ما معرفی میشه
من نقشه های اجرایی پروژه ای رو که برای اولین بار از طریق یکی از دفاتر نا آشنا به من داده بودند رو امضا کردم
(اون منطقه ای که من فعالیت دارم فقط پنج دفتر داره)
و اون مسئول دفتر فنی حق نظارتی رو که از مالک پروژه گرفته بود تمام کمال به من پرداخت نکرد و تحت عناوین مختلف منو دور زد. در صورتی که به مالک گفته بود که پول منو کامل داده و وقتی من متوجه موضوع شدم تماس گرفتم و توضیح خواستم
در جواب شروع کرد به تهدید کردن که آقای مهندس حواست باشه این من هستم که به تو کار معرفی میکنم
و من چون مدتها فایل استاد عزیزم رو گوش داده بودم در دلم گفتم خدایا تو مالک منی و همه چیز من دست خودم و فرکانس های خودم است. و با آرامش تماسم رو تموم کردم و خداحافظی کردم.
در صورتی که اگر این اتفاق سالهای قبل برای من پیش می اومد به شدت نگران میشدم و حتی اعتراض هم نمیکردم.
و من الان از صمیم قلبم خدای بزرگم رو شاکرم
که این قدرت رو به من داد و منو بی نیاز ساخت
استاد عباسمنش عزیزم به وجودتون میبالم و خدای بزرگ رو برا وجودتون هزاران بار شاکرم
سلام
درود بر شما
باور و عملکردتون عالی و آموزنده انجام شد.
تبریک میگم.
سلام پوریا جان
بسیار سپاسگزارم از محبتت.
بهترین ها رو برات آرزومندم
سلام استاد عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی
امروز گزارش 6 ماهه دوم رساله ام را ارایه دادم. در موقعیت های مشابه من چنان دچار اضطراب میشدم و چنان استرس داشتم که کلی باید برای ارام شدنم تقلا میکردم از دمنوش تا کلرو دیازپوکساید. یادم می اید شب امتحان جامع چنان اضطرابی داشتم که تا صبح ازمون شفاهی 4 عدد کلرودیازپوکساید خوردم و باز آرام و قرار نداشتم و نتیجه چه شد توانایی هایم در موقع ازمون شفاهی به نصف رسید جواب ساده ترین سوالها را نمیتوانستم بدهم. حالا همان رویا تنها با تکیه به همین اصل و ایمان به یگانه هستی با ارامشی که برای خودم هم تعجب اور بود به راحتی امروز سمینارش را ارایه داد. داوری که حاضر بود البته ایرادهایی گرفت و البته استاد راهنمایم اما برخلاف گذشته که همیشه زومم روی نیمه خالی بود با خوشحالی از اینکه یک مرحله دیگر راپشت سر گذاشتم به شکلی مثبت به این جلسه نگاه کردم.
استاد و خانم شایسته عزیز و دوستان شاید اینها برای شمل عادی و پیش پا افتاده باشند اما برای من یک قدم بززگ رو به جلوست اینکه در هر وضعیت جسمی و شرایط بیرونی ان اصل را به خاطر بیاوری و حال دل و روحت خوب باشد برای من یه قدم بزرگ رو به جلوست منی که دایم نوسان داشتم و چند روزحالم خوب بود چند روز بد این ثبات حال خوب یک قدم رو به جلوست.
احساس میکنم ایمانم به خداوندگارم چند صد برابر شده و این ارامش از همانجا می اید.
استاد عزیز و خانم شایسته فوق العاده با همه وجود قدردان شما دستهای طلایی الله یکتایم هستم. ????
خداوند به اندازه باور هر کسی هست
منو به یاد اصل بر انگیختگی در روابط می ندازه
باور داشته باشی خدا کوه رو برات جابجا میکنه برات جابجا میکنه . مثل ابراهیم که از خدا خواست که بهش نشون بده چگونه زنده شدن مردگان رو بهش نشون بده .و خدا بهش نشون داد .
یکی از دوستای عزیزم در مورد یکی از نزدیکانش که آمپول به موقع بهش نرسید و به رحمت خدا رفت گفت : اینکه دیگه به خدا ربط نداره بی مسئولیتی بندگانشه
اول تعجب کردم مگر چیزی هست که از حوزه قدرت خداوند خارج باشد .
ولی یادم اومد که من هم در گذشته این مدلی فکر می کردم .
و شیطان چه ضریفانه وارد میشود .میگه خدا که خدای خوبیه .پس اون بدی به خدا ربط نداره .
و ما به راحتی این قسمت رو از حوزه قدرت خداوند خارج میکنیم و به چیز دیگه ای نسبت می دیم نیروی شر .
واین جاست که به نیروی شر قدرت می دهیم
و حواسمون نیست که دیگه اینجا از حوزه یکتا پرستی خارج می شویم .
اون فرد اگر قرار بود که زنده باشه اگر هنوز رسالتی بر گردن داشت و هنوز دلش می خواست که در این دنیا زندگی کند .اون آمپول به دستش میرسید .
اون مطمئنا رسالت زندگی خودش رو انجام داده بوده و از کجا معلوم راضی به رفتن به اون دنیا و وصل شدن به اصل خودش و انرژی بی نهایتش که خداوند باشه نبود
ولی چون انسانهای اطرافش وابستگی شدیدی بهش داشتند نمی تونند این رفتن رو تاب بیارند .
یادمون رفته که اون شخصی که رفته تجلی خداوند در زنِدگی ما بود و ما به جای اینکه به اون خدایی که به شکل این شخص وارد زندگی شون وابسته بشیم .
به هدیه ای می چسبن که خدا داده و بعد گرفته .
کی اون هدیه رو داده تا مدتی باهاش حال دلت خوب باشه .
و بعد دوباره به اصل خودت (خداوند)وابسته باشی .
و منبع همه عشق ها محبت ها ثروت …..رو همه چیز رو اون بدونی و آروم باشی که همیشه هست و خداوند هیچ وقت نمیمیره . و وقتی آماده شدی و روی خودت کار کردی فردی هماهنگ با خودت رو وارد زنگیت می کنه .
خداوند همه چیز می شود همه کس را به شرط اعتماد .
به نام خالق زیبایی
سلام استاد جان سلام به همه دوستای خوبم
چه کسی مالک توست ؟
خدای من چه جوری منو امروز هدایت کردی به این فایل
بیدار شدم و طبق معمول تلویزیون روشن کردم و فایل هارو آوردم یه حسی بم گفت همین اولین فایل رو پلی کن و چه کسی مالک توست
خدای من تنم یخ کرد همون اولین حرف استادتمام وجودمو لرزوند
درحال حاضر دوهفته مونده به سال ۹۹و به خاطر شرایط جدیدیه جورایی یک هفته است که با شرایط کار من مناسب نیست اما من غافلم غافل
داشتم فکر میکردم چی شد که یکی دوهفته عالی بود و تا خبر این اتفاق پیچید مردم خونه نشین شدن و کار من اینجوری شد دنبال راه حل بودم
تا استاد این مثال رو زدیاد دیده ها و شنیده ها و حرفای خودم تو این یک هفته افتادم که خدای من. هرکس هرچی گفت شنیدم و البته خودم هم گفتم که آره یه سیاستی پشت این جریان هست و اونا میخان یه چیزی رو کنترل کنن خدای من
این شرکه
من قدرت رو به دست غیر الله دادم
من عوامل بیرونی رو موثر دونستم
من قدرت رو خارج از خودم دیدم
خدای من
یه جایی استاد گفتن تو شرایط خاص ازباورهات واکنش نشون میدی و من فکر میکردم باورهای خوبی ساختم اما امروز فهمیدم که هنوز چقدر باورهای ایراد داری دارم
این شرکه
این کفره
من به جای کارکردن بیشتر روی باور هام به جای کنترل به شدت وردی خان تو این یک هفته چه ناخواسته هاییرو به زندگیم دعوت کردم
من قدرت خودم و خالق خودم رو فراموش کردم
خداوند مالک همه چیز است
و او قدرت رابه من داده
زمین و آسمان را مسخر من کرده
پس من کجای کارم
مالک من باور های منه که داره زندگیمو جهت میده چقدر راحت برای خدا شریک قاعلل شدم و چقدر راحت دست خودمو بستم
خدایا منو ببخش
خدایا شکرت که یه ترمز دیگه رو شناختم خدایا شکرت که این فایل رو داشتم و تلنگری شد برام خدایا شکرت که جواب دادی خدایا شکرت که نشونم دادی ایمانمو تقویت کنم و بقیه چیزا حله خدایا شکرت که آگاهم کردی خدایا شکرت همین الان نوشتم خدایا امروزآگاهی و عملکرد میخام و سریع پاسخ دادی خدایا شکرت که وعده تو حقه که همیشه میخای من خوشبخت باشم و سریع آگاهم میکنی که بنده من حواست باشه بیراه نری خدایا شکرت که تنها قدرت هستی تو هستی و قدرت خودتو به من دادی خدایا شکرت شکرت شکرت
به نام خدایی که رب العالینه. خدایی که تنها فرمانروای جهان هستیِ و هیچ قدرتی بالاتر از اون نیست.
سلام استاد عزیزم با کدامین کلمات شکر این نعمت( رسیدن به آگاهی های ناب و داشتن استادی صادق و یکرنگ و پر از علم و آگاهی) رو بجا بیارم. خدایا بی نهایت ممنونم . خدایا شکرت.
دوستان برای من خیلی خیلی مهمه که استادم صادقانه و با قلبش حرف بزنه و یکرنگ باشه.
و همونطور که تو خیلی از زمینه های زندگیم الان دارم رویام رو زندگی می کنم به این رویام هم رسیدم که بودن در محضر چنین استادی هستش. خدایا شکرت
چقدر امروز این فایل با من حرف داشت کلی نکته ها یاد گرفتم و حتما حتما با کمک خدا اجراش می کنم.
نکته ها
1- وقتی به جنبه های عزت نفس آسیب دیده ام نگاه می کنم می بینم که یکی از نشانه های کمبود عزت نفس در من نگران نظر دیگران بودن هستش و همیشه کاری رو انجام میدم که دیگران خوششون بیاد. مثلا اگه دوست نداشته باشم هم اگه مهمونی برم کلی کمک می کنم که بگن وای چه خانمیِ یا اینکه توی جمع از چیزهایی حرف میزنم ( غیبت می کنم و یا اینکه از نکات منفی زندگیم )که بگن چقدر مهربانه و گرم و صمیمیِ. از وارد شدن به جمعی خجالت می کشم چون می ترسم کاری بکنم که آبروریزی بشه. از حرف زدن توی جمع می ترسم چون می ترسم که مورد تایید قرار نگیرم. و… اینا همش به این خاطره که من به دیگران قدرت داده ام و فکر می کنم که دیگران می تونن تاثیری توی زندگی من بذارن. دیگران من رو با دیدگاه های خودشون میسنجن و شاید این دیدگاه ها غلط باشه پس نگران نظر دیگران نباشم.
از نه گفتن به دیگران عذاب وجدان میگیرم چون میخوام که همه رو راضی نگه دارم چون فکر می کنم که دیگران توی زندگی من تاثیر دارن. یا اینکه ی وقت فکر نکنن که من آدم بدی شدم.
2- دوستان من از مهمون سرزده اصلا خوشم نمیاد و توی خونه ام نظم بسیارخاصی وجود داره. نه تنها خونه ام خیلی منظمه تمام برنامه هام هم دوست دارم طبق نظم خاصی پیش بره و اگه کسی بخواد این نظم رو بهم بزنه ناراحت می شم. خانواده خودم و شوهرم این اخلاق رو دارن که سرزده برن خونه کسی و اینجوری فکر می کنن که این نشانه صمیمیته ولی من این فکر رو ندارم اما هیچ وقت نمی تونستم بهشون بگم نه چون می ترسیدم از دستم ناراحت بشن و عواقبی داشته باشه اما امروز فهمیدم که ناراحتی دیگران هیچ تاثیری توی زندگی من نمیذاره اما ناراحت شدن خودم باعث بروز مسائل زیادی میشه.
3- استاد تو فایل چگونه درآمدخود را سه برابر کنید گفتن باید از دیگران دوری کنید و ی مدت تنها باشید من هم خیلی دوست داشتم که تنهایی رو تجربه کنم و تخصصی روی خودم کار کنم ولی چون همسرم عاشق رفت و آمد هستش تقریبا ما هر شب مهمونی بودیم و یا مهمون میامد خونمون و این موضوع منو خیلی ناراحت و عصبی میکرد خودتون که میدونید توی این مهمونی ها باورهای مخرب زیادی وجود داره. من چون به این موضوع تمرکز کرده بودم باعث شده بود که مهمونی ها خیلی بیشتر بشه ولی به لطف خدا این کرونا باعث شد که حدود دوماهی است که مهمونی هامون تقریبا به صفر برسه و من عاشق این سبک زندگیم. و توی این شرایطی که پیش آمد همسرم هم تغییر کرده و خودش هم می خواد که برای تغییرش از آدم های منفی دوری کنه و مهمونی نره. اما من از حرف های استاد یاد گرفتم که اگه من هدفی داشته باشم و بخوام به هدفم برسم هیچ کس نمی تونه منو از هدفم دور کنه.
3- شرایط اقتصادی کشور هیچ تاثیری در شرایط اقتصادی زندگی من نداره. میزان درآمد همسرم بستگی به باورهای من و اون داره نه هیچ چیز دیگه. توی همین شرایطی که همه میگن خیلی خرابه. خیلی ها هستن که دارن میلیاردی پول میسازن.
یادمه وقتی که دلار گرون میشد و شیب صعودی خیلی زیادی داشت همه میگفتن وای فلان وسیله قبل عید انقد بود الان سه برابر شده وای دیگه نمیشه جاهاز خرید وای دیگه جوون ها نمی تونن عروسی کنن و …. و من هم این حرفها رو باور کردم. اما الان که فکر میکنم می بینم که توی همین چند سال که به حرف مردم اوضاع اقتصادی خرابه و تحریمه و دلار گرون شده هر روز ماشین های مدل بالا توی شهرم بیشتر میشه در صورتی که تا یکی دو سال پیش اصلا اینجوری نبود.
4- استاد گفتی ترس نشانه بی ایمانیِ، نشانه ی شرکِ. استاد من که دیروز و همیشه وقتی درآمد همسرم که مسافر کشی می کنه رو میشمارم و می ترسم که با این اوضاع درآمدی چطوری بتونم اجاره خونه و قسط و رفع نیازهام رو بدم می ترسم پس شرک دارم پس بی ایمانم
این که همیشه حساب کتاب می کنم تا ببینم چطوری میشه از پس خرج و مخارج خونه براومد بی ایمانم.
من به خدایی که رب العالمینه و قدرت جهان هستی ایمان دارم که من می تونم زندگیم رو خلق کنم می تونم هم خودم و هم همسرم درآمد های چند صد میلیونی در ماه داشته باشیم هیچ کس و هیچ شرایطی نمی تونه زندگی منو تحت تاثیر قرار بده . من با تغییر باورهام اونجوری که دوست دارم زندگی می کنم. این جهان، جهان فراوانیه و بی نهایت فرصت برای ساختن پول هست و خدا این فرصت ها رو به من و همسرم نشون میده من ایمان دارم. من باید فقط خواسته هام رو به خدا بگم و از برآورده شدن آرزوهام از الان خوشحال باشم خدا خودش از هزار طریق که به ذهن منطقی من نمیرسه منو به خواسته ام میرسونه.
5- از این که بخوام نظرم رو بیان کنم خیلی وقت ها می ترسم. چون می ترسم که ی وقت دولت و اطلاعات نیان منو بگیرن و بلایی سرم بیارن که این یعنی شرک.
6- همیشه طوری با یک رئیس و یا منشی و یا کسی که مقام داره صحبت می کنم که انگار اون قدرتی داره و این یعنی شرک.
چقدر این نوشتن بهم کمک کرد که کمی سبک تر بشم.
استاد ممنونم برای فضایی که ایجاد کردید.
خدانگهدار