چه کسی مالک توست؟! - صفحه 55
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/01/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-11 14:12:232024-06-08 21:00:13چه کسی مالک توست؟!شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بیست و ششمین ردپا :
سلام استاد جونم. منم دوست دارم اینا رو برای شما و همه عزیزانم توی سایت بنویسم.
همزمان که دارم ویس امروز رو گوش میکنم با خودم میگم تو خیال میکنی قدرت عادت های قدیمیت خیلی بیشتر از قدرت خداوند و خواسته های درونی تو برای رشد و پیشرفته.
این شرک و باور کمبود با هم توی ذهنت ازدواج کردن و فرزندشون اون سکون و یاس و کرختی و افسردگی که بهش توی جسم و روح و ذهن تو خونه دادن.
چرا الان اینقدر دنبال این هستی که انرژی تو ببری بالا خوابتو کم کنی. چند ماهه که از وقتی یکم اوضاعت خوب شده توی قلبت دیگه اون قدرت تزلزل ناپذیر رو حس میکنی و حالتم بده. میدونی چرا؟
من الان دقیقا فهمیدم چرا! چون تو بخاطر وجود باور کمبود توی ذهنت فکر میکردی که اگر یکم اوضاع خوب بشه دیگه کافیه دیگه. خیلیای دیگه حتی همین رو هم ندارن و الان به سعادت رسیدی.
اما غافل بودم از اینکه ذهن و روح من خیلی بزرگتر از این اسباب بازی پلاستیکی هاست که دلمو بهش خوش کردم. یه مثال جالبی به ذهنم رسید.
من از بچگی عاشق زیست شناسی بودم و هستم و خواهم بود. مثال عینی اگر بخوام بزنم از شرایط این چند وقتم، اینطوری میتونم بگم که انگار من یه زیست شناس و دانشمند خیلی بزرگ در درونم دارم.
بعد چون خیلی وقت بود که محدود بودم و اصلا هیچ ابزاری نداشتم الان، یه پلیت یا پیپت که وسایل آزمایشگاهی هستن رسیده دستم بعدشم تونستم یه ماکت میروسکوپ بخرم که عملا هیچ کارایی هم نداره.
بعد منی که سواد و علمشو دارم میدونم که با این وسایل نمیتونم هیچ کاری رو پیش ببرم ولی میام بخاطر ذهنیت محدودم میگم ببین خیلی از دانشمندای دیگه حتی همین پلیت و پیپت و ماکت میکروسکوپ رو هم ندارن. تو اگر مرد باشی میتونی با این ماکت پلاستیمکی و دو تا تیکه وسیله مسیر سیگنالینگ سلولی رو مطالعه بکنی و جایزه نوبل بگیری.
در صورتی که این تفکر اصلا درست نیست و این تفکر محدود که حاصل تجربه های گذشتم هست و من به اشتباه فکر میکنم حقیقته، من رو از واقعیت و از قدرت و منبع خودم دور میکنه و باعث میشه توی یه حباب مصنوعی و الکی زندگی کنم و توش امنیت کاذب داشته باشم( این امنیت کاذب بد مزه ترین و مزخرف ترین احساس در دنیاست.) اما روحم که همون دانشمنده است میگه بابا جون تو با اینا یه سلول نمیتونی کشت بدی، کشت چیه اصلا نمیتونی ساختار ساده یه سلول رو بررسی بکنی. چرا چرت و پرت میگی؟ من تا میکروسکوپ کونفوکال دستم نرسه هیچ کاری نمی کنم و اینطوری من بین ذهنیت و دروغ هایی که معیارهای من شده و واقعیت خودم گیر کردم و چون سمت وخود واقعیم نمیرم، چون به حرفاش گوش نمی کنم، در قلبم هم روی خودم بسته شده.
شاید این ناراحتی و آشفتگی بخاطر قهر بودن خود حقیقیمه.
بگذریم. حس میکنم باورهای قبلیم و محدود کننده ام و مخصوصا تفکر کمبود و عجله واسه تموم نشدن( هر چیزی چه در زمینه ماده و چه در زمینه انتزاعی) منو شبیه قابلمه ای که ته گرفته کرده و نمیشه اون غذایی که چسبیده کف قابلمه رو ازش جدا کرد و اون موادی که یه زمانی قرار بوده غذای خوشمزه ای بشن و حالا نه میشه خوردش نه دورانداختش چسبیدن به روحم، ازم آویزون شدن و ناراحتم میکنن.
برای همین واسه اینکه قابلمه ام خوب خیس بخوره و اونا کنده بشن سه تا کار میکنم.
یک.به هر چی که دوست دارم فکر کنم و جلوی ذهنم رو از ترس نرسیدن بهش نگیرم و سعی کنم هرروز خودم رو خیلی خوشحال کنم و زندگیم رو هر جوری که عشق میکنم بسازم و به هیچ محدودیتی فکر نکنم.
دو. اسباب کشی میکنم و میام سایت استاد عباسمنش قشنگ قدرتمند و خانم شایسته باهوش و آروم و بقیه دوستانی که برای این سایت زحمت میکشن. اصلا میام اینجا کنگر میخورم و لنگر میندازم.
سه. هر جا دیدم کسی حرفی میزنه یا اصلا انرژی و فرکانسی میفرسته که حس کنم رسیدن به آرزوهای ذهنم و چیزایی که دوست دارم محاله و اصلا موفقیت در اون حد امکان پذیر نیست و باید یه سری چیزا رو از دست بدی و یا باید ناراحت باشی تا اون موقعیت رو داشته باشی، چشمام رو میبندم. گوش هامو می بیندم. زبونم رو هم می بیندم که کلامی برای صحبت کردن در اون مورد از دهنم خارج نشه. و مثل سلولی که به محیط کشتش سم وارد میکنن از اونجا فورا دور میشم.
استاد قشنگم قلبم باز شد. مرسی. تلخی توی قلبم همراه با اشک هایی که توی چشمم جمع شدن زد بیرون.
ممنونم. ممنونم.هزاران بار از شما ممنونم. هم از شما و هم از خدای عزیزم.
مریم جان شایسته که الحق مثل اسمتون بانوی شایسته ای هستین ازتون خیلی ممنونم که هر بار با ایده های خلاقانه و با هوش بالاتون تغییراتی توی سایت میدین که بیشتر و بیشتر روی خودمون کار کنیم. ازتون به اندازه همه دنیا و جهان و کیهانی که خداوند خلق کرده ممنون و سپاسگزارم و کلی عشق از همین جا نثارتون میکنم.
بنام پروردگار مهربان و قدرتمند و روزی رسانم
سلام و درود خدمت معلم و استاد و راهنمای عزیزم عباسمنش و خانم شایسته و تکتک اعضای خانواده بزرگ عباسمنش.
پروردگار رو شاکرمبرگ ۲۶ از سفرنامه روز شمارتحول زندگی را با موضوع چه کسی مالک توست آغاز میکنم.
بیرون ز تو نیست هر آنچه در عالم هست
در خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی
چقدر احساس خوب و پر از آرامش و قدرت هست وقتی خدا رو قادر و توانا و روزی دهنده و مهربان و… در زندگی ام میبینم .
وقتی قدرت را فقط از آن او درک میکنم.
ممنون و سپاس گذارم که من رو همراهنمایی کرد تا ۲۶ روز سفرنامه رو دنبال کنم و ۷۰ روز هست در سایت عضو شدم و فایل ها رو گوش میکنم و سعی میکنم روز به روز بهتر بشم و همه چی زندگی ام رو خدا گونه بکنم.
حال و احساسم خوبه و امید و انگیزه ام روز به روز بیشتر میشه .
و هر لحظه منتظر اتفاق ها و خبر های خوش هستم.
چقدر احساسم رو ملاک یک زنگدرست در هر لحظه زندگی ام قرار داده ام.
که هرلحظه با توجه به احساسم میفهمم که در مسیر درست و خواست خدا و خدا گونه هستم و یا برعکس.
چقدرمیفهمم که من با درکو شناخت و اجرای قوانین جهان هستی زندگی ام در همه ابعاد بهتر کامل تر و ثروتمند تر و در آرامش میشود.
چقدر به خاطرباور های اشتباه و فقر آفرین نگران شدم.
استرس کشیدم و ترسیدم و حرص خوردم و عجله و تلاش بی خود کردم و زور زدم در زندگی ام و در کل به خودم زجر دادم که مبادا بهم کم برسه.
مباد کسی بهمآسیب بزنه مباد کسی روزی من رو بگیره مباد کسی جای من رو بگیره من رو بدبخت کنه یا به خواسته هام نرسم.
چقدر زور شدن چقدر شرکچقدربرخلاف آب شنا کردن و از دست دادن انرژی و کنترل ذهن
فقط به خاطر باور هایاشتباه و و آگاه نبودن به قوانین جهان هستی و شرک داشتن به معبود خودم.
استاد بی نهایت از شما تشکر میکنم و همچنین از دوست خوبم خلیل که شما رو به من معرفی کرد.
چند ماهی ندونسته از فایل های دوره های پولی استفاده میکردم و می دیدم که هیچ تغییر و درکی نمیکنم ولی الان شاید با خوندن یک کامنت دریچه ای از اگاهی و احساس خوب در من باز میشود.
خدا رو شکر خدا رو شکر
نمیدانم چطوری میخواهد خدا برایم همه خواسته هایم رو درست کنم ولی ایمان دارمکه من اگر درمسیر باشم و به قوانین جهان هستی عمل کنم و ایمان به قدرت خدا داشته باشم و باور هایم رو درست کنم همه چیز و هر آنچه میخواهم همان میشود.
برایم بهترین احساس و آرامش میشود
برایم اعتبار و پیشرفت در کارم میشود
برایم بهترین ازدواج و همسر میشود
برایم بی نهایت ثروت میشود
برایم ایمان میشود
و….
خدا رو شکرمیکنم و از تمام تلاش استاد عزیزمممنونم .
❤❤❤❤❤❤❤❤💐💐💐💐
بنام خدای جان..روز 26سفر..سلام زه استادو مریم عزیزم..سلام به همه دوستان گل..خدایا شکرت که من اینجام وهر روز که وارد سایت میشم اگاهی های ناب بیشتری رو درک میکنم میفهمم ومتعهد میشم تا عمل کنم..استاد چقدر جالب بود این فایل واقعا ما چقدر مشرک بودیم وبعد اسم دینمون اسلام بود جقدر ما تسلیم بودیم که خودمون رو مسلمان نامگذاری کرده بودیم..من خودم رو میگم دوستان من فقط ظاهرا خدا پرست بودم اونم چون آبا واجدادم بودن وهیچ بویی از یکتاپرستی نبرده بودم ولی الان با عشق با تمام وجودم اعلام میکنم من یکتاپرستم چون دارم بیشار وبیشتر مالک واقعی رو میشناسم وحالا دیگه دوس دارم بنده مخلص و تسلیم این خدا باشم ..خدایی که وقتی باهاشم واقعا هیچ نگرانی وغمی ندارم ..استاد قبلا خیلی غصه گذشته رو میخوردم ولی الان اصلا واقعا خدارو شکر میکنم که قوانینش رو شناختم وجاهل نمردم الان هر لحظه تلاشم بر اینکه ذهنم رو کنترل کنم تا مشرک نباشم..تا ظالم به خودم نباشم خدایا تو مالک جان وجهانی ببخش مرا برا روزهایی که تو را ندیدم و روی بنده هایت حساب کردم و ببخش مرا که بد زمین خوردم تو اون روزها میدونم تو عاشق منی هیچ وقت طاقت زمین خوردنم را نداشتی ولی این سنت تو بود وسنت خداوند تغییر نمیکند حتی برای پیامبرش..خدایا اکنون عاشقانه دارم فقط از تو یاری میخوام وهیچ عاملی رو عامل خوشبختی یا بدبختی خودم نمیدونم ایمان دارم که زندگیم در دست خودم وباورهای خودمه ومهمتر اینکه یقین دارم که تو با لاترین انرزی کل تو که سراسر عشق وخیری هر لحظه هدایت وحمایتم میکنی واین چقدر برایم لدت بخش و امنیت بخش است..خدایا سپاسگزارم..استاد بابت شما از خدا خیلی تشکر کردم و خواهم کرد بینهایت ممنون برا این همه اگاهی
سلام به دوستان عزیزم
برگ 26 سفرنامه
.
یه روز پیش داخل اینستاگرام بودم و من خیلی علاقه به موسیقی رپ دارم و اخبارش رو دوست دارم و پیگیری میکنم یکی از خواننده ها دقیقا یه آلبومی جدیدا داده بیرون و داره میفروشه که اسمش نام همین خانواده ای بود که میگفتید و یه پیج داشت توضیح میداد که این اسم از کجا اومده واین خانواده داستانش چیه یهو به خودم گفتم چرا من الان باید تو اکسپلور باشم به خودم قول دادم که اکسپلور رو هیچوقت باز نکنم چند وقت میشه با اینکه یه پیج دارم و علاقه دارم تو اینستاگرام فعالیت کنم فقط پیج هایی رو دنبال میکن که مربوط به حوزه کاری خودم هستم تا اطلاعات جدید تر و بروز تر یاد بگیم
ولی قلبم میگفت این ویدئو رو تا انتها ببین الان به محض اینکه اسمشون رو اوردید چند دقیقه از شدت ذوق مات و مبهوت بودم
خیلی جالبه برام یه اتفاقی هم که میوفته نمیدونم باور میکنید یا نه که ایمان دارم نتیجه کار کردن روی قانون هست من اتفاقات روز های بعد خود رو شب قبلش توی خواب میبینم نه همش رو ولی بعضی صحنه ها رو دقیق میبینم شاید چند صحنه و خیلی برام جالبه اون صحنه هایی که توی خواب دیدم فرداش به صورت هدایتی به اون منطقه یا اون حالت هدایت میشم و خیلی ذوق میکنم
همون موقع واقعا نمی فهمیدم و خیلی جالبه این توهمات ذهنی که مغز آدم ها راجب ثروت داره یعنی تو جو مسموم جامعه دیدم اصلن هر کسی از آدمی که پولداره صحبت میکنه در خوشبینانه ترین حالت که اگر نگن اون آدم دزده و.. میگن خوش شانسه یا ارثی چیزی بهش رسیده و با این اصلن هیچ چیزی از سیاست نمیدونم و آدم سیاسی نیستم اما شنیدم اون داستانی که راجب اون فرد گفتید رو و واقعا درک نمیکردم که افرادی این رو میگن یعنی چی یا راجب همون چند نفری هم که میگفتید یه زمزمه هایی یادمه یه بار یه بنده خدایی میگفت و من واقعا برام خنده دار بود و خوشبختانه هیچ چیزی بهش نگفتم حتی قبل از اینکه با این مباحث آشنا بشم .
یادمه یک جایی گفتید که ما در هر لحظه داریم اتفاقات یک ثانیه بعد خودمون رو ایجاد میکنیم و چقدر خدا قدرت خلق زندگی مارو به خودمون داده و این نکته یادم اومد که خدا توی قرآن گفته از هر لحظه توبه کنید خداوند رو توبه پذیر و مهربان خواهید یافت این همون چیزی هست که شما گفتید که ما در هر لحظه داریم اتفاقت زندگی خودمون رو رقم میزنیم و اگر ما خدایی رو قبول داریم که ما اشرف مخلوقات خدا هستیم پس چرا مثلا اگر رئیس بانک یه نه به ما میگه از زندگی نا امید میشیم پس داریم حرف مفت میزنیم !
خیلی وقتا با خودم حرف میزنم وقتی یه تضادی پیش میاد با شوخی به خودم میگم هاااا چیشد تو که کنترل ذهن بلد بودی میگفتی وقتی شرایط بده باید آدم ذهنش رو کنترل کنه پس عمل کن و انجامش بده اگه مردی و سعی میکنم ذهنم رو بزارم روی یه نقطه خوب خدایا شکرت
به نام تنها فرمانروای هستی
استاد عزیزم چقد به این فایل نیاز داشتم مریم عزیزم چقد عالی این سغرناتمه روتنظیم کردی انگار واقعا دلم یه همچین فایلی رو میخاست که دلم قرص و محکم بشه به ادامه ی مسیر به قوی شدن باوزام برای رسیدن به خواسته هایم وقتی میفعهمی همه چیز در دستان خودت هست نه هیچ ادم قدرتمندی و هیچ کسی این قدرت را ندارد که به تو آ؟سیبی برساند این یعنی توحید واقعی یعنی خدایا فقط خودت مهمی پس .وقتیی با خدا باشیم قدرت در دستان ماست و وقتی ازخدا دور باشیم هر کسی میتونه به ما آسیب بزنه
خدایا کنارم باش همیشه
استاد دورتون بگردم شما دست خدایی برام
|عشق به شما سید عزیزم
بنام الله یکتای بی همتا…
روز ۲۶ سفرم…
استاد اون اقایی که گفتید تحلیل های سیاسی و فرقه ای میکرد رو میشناسم در اون زمانها دانشجوی جو گیری بودم و باشنیدن حرف های اقای رائفی پور بشدت تحت تاثیر قرار میگرفتم از همون زمانا بدنبال حقایق جهان هستی بودم تا اینکه هدایت شدم به اینجا . چقدر اون حرف ها و تحلیل ها مخالف قوانین بود .حالا با تمام وجودم به حقانیت قوانین ایمان دارم . امروز یه موضوعی پیش اومد که باعث شد ایمانم به قوانین بیشتر بشه ، مادرم میون صحبتها گفت فلانی که اینقدر به پدرو مادرش سالهای پیش کمک کرد چرا الان وضعیت مالی خوبی نداره و حتی نمیتونه جهاز برای دخترش تهیه کنه ؟؟! مگه نمیگن به پدرو مادر کمک کنی خدا دستتو میگیره پس کو ؟؟! اونجا بود که یک لبخند پهنی برای خودم زدم و به یاد اوردم که این فرکانس ادما هست که نتایج رو بوجود میاره…وقتی باااور ادم محدود کننده باشه حتی اگه پیامبر هم باشی ثروتمند نخواهی شد چون تعییر و تبدیلی در سنت های الهی نخواهد شد !! تازه تازه نقش باورها رو در دلایل نتایج زندگی رو میفهمم .میفهمم که چه فرکانسی چه نتیجه ای رو بوجود میاره اگه فرکانسی که میفرستی محدود کننده باشه نتیجه چیزی فراتر از اون نیست ..اما اگه در رشته مورد علاقت بها بپردازی و تکامل طی کنی با امید ، اونوقت میبینی که خداوند پاسخ میده و از طریق دستانش تو رو به خواسته ات میرسونه با این باور که این کاری که انجامش میدهم بسیار با ارزش است و باعث ایجاد ارزش در جهان میشه ،این باور ها مارو قدم به قدم به ثروت میرسونه که البته در کنارش قوانین دیگه رو هم باید لحاظ کنیم و همواره حواسمون بهشون باشه مثل احساس خوب = اتفاقات خوب ..وقتی انتگرال میخوایم انجام بدیم باید چهار عمل اصلی رو هم بکار ببریم دیگه …..
خدارو شکر که با جلو رفتن در این مسیر ، قدم ها برام واضحتر میشه و بهتر میتونم از قانون استفاده کنم درست مثل هر کار دیگه ای مثل نقاشی که من انجام میدم اوایل کارم یه مقدار زمان برد تا با اصول پایه اشنا بشم اما بعد به تصاعد رسیدم و حالا تازه کارها میان و ازم راز موفقیت و پیشرفتم و میپرسن و من میگم باید حالتو خوب نگه داری و ادامه بدی با قدرت💪… واقعا خود راه میگه که باید چیکار کنی
خیلی جاها شده که قدرت رو به دست عوامل بیرون از خودم دادم و چقدر خوبه این باور توحیدی که هیچکس هیچ چیز هیچ قدرتی در زندگی من ندارن نه در بالابردنم ، نه در پایین اوردنم .البته همه این حرفا قشنگن مهم اینه که وقتی در موقعیتش قرار میگیریم بتونیم خوب عمل کنیم توحیدی باشیم واحساسمون هم خوب نگه داریم.
ادامه دادن مسیر در خودش جادویی داره ….فقط باید ادامه داد و تسلیم نشد چراکه تسلیم شدن یعنی شیطان رو به دل راه دادن. خسته بشو اما ناامید نشو و ادامه بده و بدون که خدا هواتو داره وبیشتر از تو و بیشتر از هرکس دیگه میخواد که تو موفق و پولدار بشی و بهترین خونه هارو داشته باشی و بهترین ماشینارو سوار بشی و بری دور دور و صفا کنی بهترین روابط و تجربه کنی ، خوشتیپ باشی لباسای خوب به تن کنی کسب و کارت و گسترش بدی که همون عشقته ،و کلی کارای فوق العاده دیگه .
در پناه خودش😉🌹🍃
سلام استاد
سفر روز بیست و ششم
خدای عزیزم مالک همه چیه و این قدرت رو به من داده که زندگیم رو خلق کنم ، خدای عزیزم بهم کمک کن هدایتم کن که بیشتر باورت کنم دستم رو بگیر و منو ببر به سمت زیباییها خدای عزیزم شکر گزارم به خاطر این فایل زیبا که لحظه به لحظه اش به خاطرت میاره که چقدر تو زندگی شرک داشتم ، خدایا منو هدایت کن که توکلم بهت بیشتر بشه که با ایمانتر پیش برم و فقط خودتو تو زندگیم تو وجودم ببینم خدایا هر لحظه به سمت خواسته هام به راحتترین و لذت بخش ترین مسیر هدایتم کن 💖💖💖💖💖
سفرنامه روز بیست و ششم
خدایا چقد نیاز داشتم این حرفهامو بشنوم و از طریق بنده خوبت بهم رسوندی ازت ممنونم خدای مهربونم
این روزها که فاصله افتاده بین شرایطی که داشت واسم خوب میرفت جلو و باز استاپ کردم خودم خوب میدونم که دلیلش چی بود دلیلش شرک بود من روی کسی حساب کردم که تمام برنامه هام بهم ریخت سرخودم و گول میزدم که نه این و خدا فرستاده ،آره خدا میفرسته اما تو چی واقعا روی کی حساب میکنی ،اعتراف میکنم که مغرور شدم و وهم ورم داشت و روی بندش حساب کردم خودم که میدونم چه خبره دیگه تو درونم ….،بازهم ممنونم خدای مهربونم که با امتحانهای کوچیک بهم فهموندم که چقد پام روی پوست موزه و بی ثباتم ،فقط ادعا میکردم فقط و فقط
چند روزبه قول دادم به خودم که حواسم راجمع کنم تا باز خراب کاری نکنم
جالبه که میگم فقط خدا اما فقط میگم
نمیدونم تا کی میخوام همش انگشت اشاره به اطرافیانم باشه و خودم رو بیگناه و معصوم بدونم نمیدونم نمیدونم
الان اگه این شرایط و دارم چون فرکانسی اینه و یکی مثه خودم کنارمه
خدایا ازت کمک میخوام ،من عاشق خانوادم و همسرم هستم ازت میخوام کمکم کنی تا عوض بشم
سلام به خدایی که همیشه همراهمه
سلام به بنده های موحدی که دارید با نگاه زیباتون به این نوشته من توجه میکنید
امروز به لطف خدا بدون وقفه وارد روز بیست و ششم سفرنامه ام شدم
دارم کم کم عضله اراده خودم رو قوی میکنم
امروز شنبه است اول هفته بسیار زیبا و آفتابی
ما چرا به این نتیجه میرسیم که دیگران روی زندگیمون تاثیر دارند؟
چون از بچگی دیدیم یا شنیدیم تو خونه مدرسه تو محل تو تاکسی و ….هرجا میرفتیم و حتی هرجا میریم اگه فلانی رای بیاره برامون بهتره
اگه روحانی با اوباما تلفنی صحبت کنه ارزونی میاد
اگه سپاه دست از ماجرا جویی برداره اینجوری میشه
اگه مدیر مدرسه فامیلم باشه امسال قبول میشم
اگه رییس بانک پارتیم باشه بهم وام کم بهره می ده
اگه شهرداری آشنا داشته باشم عوارض رو برام کن میکنم
اگه تو نیروهای مسلح آشنا داشته باشم سربازیم جای خوب میفته
اگه میخواستیم کاری بکنیم بهمون گفتن تو تنهایی نمیتونی آبرومونو میبری
کم کم به این نتیجه رسیدیم که ما تو زمین هیچکاره ایم
بجای اینکه امثال رفسنجانی رو تحسین کنیم بهش انگ میزدیم(من خودم از اونا بودم که اصلا با اون خدابیامرز حال نمیکردم بخاطر چیزایی که ازش شنیده بودم)
میگفتم چرا کسی که مفسر قرآنه اینجور اشرافی زندگی میکنه؟
اون خدا بیامرزه اشرافی زندگی میکرد یا فقیرانه آخرش به رحمت خدا میرفت ولی او لذت بردن در زندگی رو انتخاب کرد
من چرا با این افکارم که توسط جامعه بهم تزریق شده بود خودم رو از ثروت دور نگه میداشتم
چرا به این فکر نکردم که آقای رفسنجانی برداشتش از قرآن این بود
ایشون که هرچی باشه سوادش و اشرافش از من و امثال من نسبت به قرآن خیلی خیلی بیشتر بود
من هم اونموقع ثروت رو میخواستم (گاز)
هم میگفتم رفسنجانی از کجا آورده(ترمز) به من چه از کجا آورده !
ما راحت انگ میزنیم چرا؟ چون دیدیم نمیتونیم مثل ایشون به ثروت برسیم میگیم یه جوری خرابش کنیم
احمدی نژاد آدم ثروتمندی نبود ولی اومد شد رقیب رفسنجانی و پیروز شد با اینکه کسی نمیشناختش مستقل هم بود کسی حمایتش نکرد(مثل امام خمینی مثل ترامپ) که از خط و نشان های دیگران نترسیدند
اگر کسی در مدار درست باشه و رها باشه به خاسته میرسه فارق از اینکه دیگران خوششون بیاد یا نه
همیشه تو همه جای دنیا یه عده بدبختند و تقصیر رو میندازن گردن دیگران
♦️طرف ۸۰ سالشه میبینی مفلس و فقیر و مستأجره بعد میگه آره این آخوندهای فلان فلان شده مارو بدبخت کردن تو دلم میخندم بهشون که شما که زمان محمد رضا شاه و رضا شاه رو هم تجربه کردید اون موقع چرا هیچ کاری براخودتون نکردید ؟ ما انسانها دوست داریم فرافکنی کنیم
از خدا میخوام که منو ببخشه به خاطر شرکهایی که داشتم و دارم جاهایی که جلوی بنده اش سر خم کردم ترس داشتم که فلانی برام دردسر درست نکنه
الان وقتی تو شرایطش قرار میگیرم تو دلم میگم هیچ قدرتی بالاتر از رب نیست خیلی آروم میشم
📌چقدر وقتی خدا رو مالک میبینم اعتماد بنفسم میره بالا مثل کسی میشم که به یه آدم مشهور و خیلی با نفوذ نسبت خیلی نزدیک دارم
که همه آرزو دارن اون آدم معروف باهاشون عکس بگیره ولی همیشه شونه به شونه من راه میاد
مرسی به خاطر نگاههای زیباتون
سلام
برگ 26 سفرم 1400/10/18
سفرم امروزم عالی بود و خدا رو سپاسگزارم
و باز هم همه چیز دست خودته همه چیز – تو مسیح خودت رو درست کن همه چی درست میشه
ایمان به خدا داشته باش
عمل کن و ایمانت با عمل نشون بده
خدا رو شکرمیکنم که در این مسیر قرار گرفتم که قانونش ثابته و کافیه من روی خودم کار کنم و بس
فقط از خدا میخوام هر لحظه من رو هدایت کنه و ایمان عملی بهش داشته باشم
هیچ حرفی ندارم جز شکر خدای مهربانم
و همینطور تشکر از استاد عزیز و از خانوم شایسته مهربان
ادامه دارد