نکته مهم:
آگاهی های این فایل، در ادامه ی فایل چرا با وجود تلاش فراوان، به خواستههایم نرسیده ام؟ | قسمت 1 است. برای درک و استفاده از آگاهی های این فایل، لازم است که قسمت 1 را دیده باشید.
از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.
منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
همانطور که می دانید، دوره کشف قوانین زندگی به صورت کامل بروزرسانی شده است. یک شیوه اساسی برای افزایش مهارت در شناسایی و حذف ترمزهای مخفی در برابر خواسته ها، دوره کشف قوانین زندگی است.
در بروزرسانی جدید، تمریناتی تخصصی به دوره اضافه شده است. این تمرینات در یک فرایند تکاملی، به دانشجو یاد می دهد تا درباره هر خواسته ای که با وجود تلاش به آن نرسیده است:
- اولاً: ترمزهای مخفی یا باورهای برعلیه آن خواسته را در ذهن خود بشناسد؛
- ثانیاً: با ابزار منطق،آن ترمزهای ذهنی را از ریشه حذف کند و به این شکل، طبق قانون، خواسته اش را دریافت کند؛
نتیجه عمل به آگاهی ها و انجام تمرینات این دوره، این است که:
فرد از همان نقطه اول، در مسیر هم جهت با خواسته اش قرار می گیرد و با ایده ها، راهکارها و فرصت هایی برخورد می کند که با آن خواسته هم فرکانس است و اجرای آنها نتیجه بخش است.
در نتیجه آن خواسته به صورت طبیعی وارد زندگی اش می شود. ضمن اینکه از مسیر خلق خواسته، لذت می برد.
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در این بروزرسانی و نحوه خرید دوره را از اینجا مطالعه کنید
چرا با وجود تلاش فراوان، به خواستههایم نرسیده ام؟ | قسمت 1
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری چرا با وجود تلاش فراوان، به خواستههایم نرسیده ام؟ | قسمت 2510MB68 دقیقه
- فایل صوتی چرا با وجود تلاش فراوان، به خواستههایم نرسیده ام؟ | قسمت 230MB68 دقیقه
وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْکَهْفِ یَنْشُرْ لَکُمْ رَبُّکُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَیُهَیِّئْ لَکُمْ مِنْ أَمْرِکُمْ مِرْفَقًا
وقتیکه به خدا پناه میبریم ،خداوند از رحمت خودش برای ما میگستراند و از فرمان ما برایمان آماده میکند .
من میخوام هر ترمزی و که پیدا میکنم بیام و زیر این فایل بنویسم تا هم خودم بهتر درک کنم قوانین و هم با همه بچه های عشقولی این احساس بینظیر باز شدن قلبم مو مشترک بشم .
خدایا بینهایت سپاسگزارتم
ترمزهای روابط عاطفی
1- مرد خوشتیپ و جذاب ،همه زنها دنبالشن و اگه مرد هم خودش نخواد زن ها با عشوه و نقشه از راه به درش میکنن
چون چند تا از پسر عموهای پدرم خیلی خوشتیپ و پولدار بودن و همه شون خانوم باز و اهل مشروب و مواد بودن و مادربزرگم همیشه میگفت چون خوشتیپ و خوش چهره و پولدار هستن زنها ولشون نمیکنن
نتیجه این باور؛ همیشه با آدم های بد قیافه و معمولی و قد کوتاه بودم .
حتی پسرهای خوشتیپی که از فامیل ازم خواستگاری میکردن من میگفتم چون از فامیلِ دوست ندارم من میخوام با غریبه ازدواج کنم .
و کلا مرد جذاب = با مرد بد
2-زن خوب و موفق ، زنی که با سیاست باشه .
چون مادربزرگم زن پسر دایی پدرم رو همیشه مثال میزد و ی جورایی تو فامیل زبانزد بود همیشه با عنوان یک زنِ با سیاست مثال میزد و جالبه که اصلا این خانوم نه سواد داشت نه قیافه داشت نه هیکل اما شوهرش مثل پروانه دورش بود و بسیار ثروتمند بودن و محبوبِ کل فامیل ،همیشه هم خونه شون پر مهمون بود و یه جورایی قطب تعیین تکلیف فامیل ،با اینکه جوان بود و همه این موفقیت ها رو مادربزرگم به سیاست ِ این خانوم ربط میداد
و مامان من که هم با سواد بود و اهل مطالعه ، از خانواده سرشناس ، بسیار زیبا و قد بلند خوش چهره بود اما بسیار ساده و بی سیاست ، و در همه ابعاد زندگیش افتضاح بود از رابطه ، از ثروت و مادربزرگم (مادر پدرم)بهش میگفت ؛
زهره تو چون سیاست نداری ،بلد نیستی حسین و تو دستت مثل موم داشته باشی چون پدرم شرایط مالی خوبی داشت اما مامانم هیچوقت پول نداشت هیچ توقعی هم نداشت (البته الان میفهمم چون مادر آدم مذهبی بود و شیک بودن و لوکس زندگی کردن و درخواست از شوهر براش نشانه دوری از خدا بود )
نتیجه این باور برای من ؛
چون من شخصیت ساده یی دارم و دوست دارم بدون سیاست در لحظه خودم باشم مثل بچه ها ، یعنی اگه الان میخوام بخندم یا ی لباس ساده بپوشم یا با دست غذا بخورم و اینا مخالف باور من بود که زن با سیاست ،زن ِ موفقی ِ ،بنابراین هر وقت که میخواستم با سیاست باشم به شدت مورد عذاب و دوگانگی شخصیتی قرار میگرفتم و احساسم افتضاح بود و زمانیکه هم خودم بودم فکر میکردم آدم احمق و ساده لوحی هستم که لیاقت رابطه ی موفق و نداره
و سیاست و دورویی ، دروغ گفتن و فیلم بازی کردن میدونستم
شما عمق عملکرد باورها را ببینید فقط
3-مردم نمی بینن تو شکمت چیه اما لباس تنت و میبینن .
مادر بزرگم میلیاردها بار این و گفته بود ، اما چون پدرم باور نداشت خداروشکر وضعیتِ خوراکمون خوب بود اما ضربه این باور ، این بود که پدرم بخاطر مردم زندگی میکرد نه خودش
زن پدرم خیلی اذیتش میکرد اما پدرم بخاطر حرف مردم که نگن باز هم طلاق گرفته یا اینکه زن اول بد بود زن دوم چی و پدرم و مقصر بدونن همیشه تحمل کرد
نتیجه برای من ؛
همیشه تو روابط عاطفی ، روابط دوستی ،روابط کاری
یا باج میدادم یا پدر خودم و در میاوردم که مورد تایید بقیه باشم و اسمش هم گذاشته بود مهربونی یا دلسوز بقیه بودن
و چقدر خداوند قشنگ میگه که اونها خودشون به خودشون ظلم میکنن
4- زن خوب ،زنی که موقع نداری و بدبختی کنار شوهرش باشه
نتیجه این باور برای من ؛
من چون باور این و داشتم که خوش روزی و خوش قدم هستم همیشه در شرایطی قرار میگرفتم که پول بود رفاه برای من جور میشد ،اصلا ربطی به شرایط بیرون هم نداشت
اما اما اما چون باور دااشتم زن خوب زنی که موقع سختی کنار مردش ِ ، همیشه آدم هایی و جذب میکردم که پر از مشکل شخصیتی یا پولی بودن و من میخواستم حلال مشکلاتشون باشم چون درونم میخواست با این کار به خوب بودن برسه
و ی موضوع دیگه که داشت ؛
من چون شرایط رفاهی ام جور بود احساس بد بودن میکردم و باعث میشد فکر کنم چون پول هست رفاه هست پس من آدم بد و بی ارزشی هستم چون زمان سختی کنار این آدم نبودم
و الان که پولداره من هستم دارم ازش سواستفاده میکنم واسه همین اگه برام کادو میخرید باید جبران میکردم به هر طریقی که میتونستم و اصلا محبت دیدن و خدمات طرفم و باعث عذاب وجدان میشد که الان فکر میکنه من آدم سواستفاده گری هستم و دقیقا همین اتفاق هم میافتاد با اینکه من تمام تلاشم و میکردم که محبت و جبران کنم در آخر طرف میگفت تو دنبال منافع خودتی و همین باعث ی کدورت بزرگ و شروع بحث که من بخوام ثابت کنم بابا من این مدلی نیستم داری اشتباه میکنی و در نهایت بهم خوردن رابطه
و این فکر بد بودن باعث میشد فکر کنم کافی نیستم
باید ی کاری بکنم ، برای اینکه کافی بشم همش لباس میخریدم باورتون نمیشه گاهی روزی 4 یا 5 بار لباس عوض میکردم چون فکر میکردم خوب نیستم
موهام فرفری و فوق العاده اس اما میرفتم کراتینه میکردم که صاف شه تا بلکه خوب یا کافی بشم
الله اکبر
بخدا اصلا مبهوبتم
چقدر خودشناسی مهمه
خدایا نمیدونم چی بگم خودت از حال و احوالم باخبری
5- زن اگه از مرد سنش بیشتر باشه نشانه خراب بودنِ زنه
زن پدرم هر زنی که از شوهرش کوچیکتر بود میگفت زن خرابیه و با هزارتا نقشه زن یارو شده تا زندگیش و بالا بکشه و من این حرف و هزاران بار شنیدم
نتیجه برای من ؛
به شدت مقاومت داشتم با کسی که از خودم کوچیکتره دوست شم و برای خودم در قالب کلمات روشن فکرانه توجیه میکردم که
پسرا از لحاظ عقلی و منطق از دخترها عقب هستن و مرد اگه کوچکتر باشه آدم و درک نمیکنه و زندگی میشه بچه بازی
تجربه من ؛
بارها پسرهای فوق العاده اما کوچیکتر بهم پیشنهاد دادن اما با جدیت برخورد کردم که شما در حد فهم و شعور من نیستین
تو یکی از کمپ ها پسری بود که هفت سال از من کوچیکتر بود و بسیار خوش چهره و خوش اندام و فوق العاده مودب و توانمند ، مهربان طوری که همه دخترای کمپ عاشقش بودن و بهش میگفتن مرتضی هلو
آقا این پسر عاشق من شد و از طریق اینکه به دخترم گیتار آموزش بده دوست داشت بیشتر با من در ارتباط باشه ، میخواست بره خرید می اومد دم اتاقم میپرسید چیزی لازم نداری و کلی محبت میکرد اما خدا شاهده ذره یی برای من جذابیت نداشت که بخوام بهش توجه کنم و دیگه بنده خدا بعد از فکر کنم 7 الی 8 ماه پیشنهاد داد میشه شماره شما رو داشته باشم بیشتر همدیگرو بشناسیم من بهش گفتم چرا ؟؟؟؟
بعد بهش گفتم شما خیلی از من کوچیکتری و اصلا نمیتونم و جالبه رفتم با ی پسر خیلی معمولی بد اخلاق و غر غرو دوست شدم که شش سال از من بزرگتر بود کل کمپ هنگ کرده بودن که سارا دیوانه اس
اما من دیوانه نبودم باورهام و مداری که توش بودم طبق قانون داشت عمل میکرد
و اتفاقا اون تضاد باعث شد با تمام وجودم از خدا کمک بخوام و بگم خدایا من خسته شدم من نمیدونم
خودت نجاتم بده
من به آنچه از تو برسه فقیرم
خدایا دیگه تسلیمم
این آغاز هدایتم به خودشناسی بود
خدایا بابت تک تک لحظه ها تک تک تجربه هام سپاسگزارتم
استاد قربونت برم که میگی تضادها اومدن تا ما رو بزرگ کنن تا ما رو به خواسته هامون برسونن
خب تا ترمز های بعدی و موفقیت های بعدی و کامنت های بعدی همه تون و به خدای مهربونم میسپرم
عاشقتونممممممم
سلام به روی ماهت استاد جونم عاشقتم
استاد دیروز از صبح در حال شنیدن و نوشتن آگاهی هاو تمرینات دوره کشف قوانین بودم و نمیدونی چی حالِ عجیبی داشتم
بخدای کعبه که دیشب رستگار شدم
طوری قلبم باز شده بود که احساس میکردم این جسمم توانایی این حجم عظیم از انرژی نداره و داد میزدم خدایا ظرفم و بزرگ کن من این جریانِ عظیم و میخوام هر لحظه دریافت کنم
من این حالِ بندگی و اتصال و میخوام
دیشب فهمیدم که مولانا تو چه احوالی اون اشعار و گفته
محمد تو چه حالی قرآن و دریافت کرده
سلیمان چطوری سپاسگزاری میکرده
دیشب وارد ی بُعد دیگه بودم
بُعدی فراتر از جسم
من میخوام این احوال و هر روز داسته باشم
استاد قربونت بشم که هستی
استاد دیشب خدا تو آیه 16 سوره کهف ببین چی بهم گفت ؛
وقتیکه از جامعه جدا میشی و به غار تنهایی خودت و خدا پناه میبری ،
پروردگار تو رحمت خود را بر تو می گستراند ، الله اکبر
و از فرمان تو برات آماده میسازد .
وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْکَهْفِ یَنْشُرْ لَکُمْ رَبُّکُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَیُهَیِّئْ لَکُمْ مِنْ أَمْرِکُمْ مِرْفَقًا
من چون باور کردم که خالقِ 100٪ زندگی خودم هستم و هر روز تکرارش کردم ، خدا هم این آیه را برام مکاشفه کرد خدایا شکرت
تازه دیشب خوابتون و دیدم
اول از همه بغلتون کردم و بوسیدم و زدم زیر گریه گفتم استاد من عاشقتونم
بعد بهتون گفتم فلانی خیلی دوست داره تو دوره شرکت کنه شما گفتی از فلان دوره نتیجه گرفته در مورد مسائل مالی بود ،گفتم نه ، شما گفتی پس فایده ایی نداره
اگه از اون دوره که همه ،بدون استثنا همه نتیجه گرفتن، اون نتونسته !!! اگر 100 تا دوره دیگه هم شرکت کنه فایده نداره
اینقدر خواب واضح و شیرینی بود که انگار واقعی بود ،چقدر از هم صحبتی با شما خوشحال بودم چقدر با مریم جون خندیدم
وای خدای من شکرت
این خواب حکایت همون استخرِ خونه شماست اینجا ثبتش کردم تا بیام و از نزدیک تجربه اش کنم
الهی بینهایت سپاسگزارم
الانم رو ابرها هستم از شادی و شور و نشاط
راستی دیشب که لیست کدنویسی و دیدم از 15 تا 13 تا انجام شده بود و 2 تاش در دستِ اقدامه خداروشکر
یعنی دقیقا من خالقِ 100٪، صفر تا صد زندگیم هستم هر روز
خدایااااااااا عاشقتم
خدایا سپاسگزارم بابت قوانینت
خدایا سپاسگزارتم بابت استاد جونم
خدایا سپاسگزارتم بابت مریم جونم که اینقدر بینظیر هر تمرین و مثال میزنه و توضیح میده و باور سازی میکنه برامون
مریم عزیزم بانوی پارادایس خداوند هر روز بهت توانایی و آگاهی های بیشتری بده قربونت برم
خدایا سپاسگزارتم بابت تک تک بچه های بینظیر سایت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
سلام سلام سلام به روی ماهت استاد جونم
قربونت بشم که اینقدر فرکانسی عمل میکنی ،چقدر من خوشبختم که فرکانس میفرستم و استاد عزیزم دریافت میکنه و نتیجه این فرکانس میشه ی فایل بینظیر
استاد خیلی ذوق زده ام از دیدن این فایل فوق العاده
عاشقتم استاد جونم ،همینکه عکستون و دیدم گفتم این ی فایل خیلی مهمه چون استاد تمام حواس پرتی ها رو حذف کرده تا ببیننده متوجه اصل بشه
استاد بخدا که یدونه یی عاشقتم همین
سلام به روی ماهت مریم جونم قربونت برم که عاشقانه از صبح تا شب متمرکزی روی دوره تا خروجی بینظیر بشه عاشقتم خب مریم جونی
از شوق از خوشحالی گریه ام گرفت
خدایا شکرت خدایا عاشقتم خدایا بخاطر آزادی مالی که دارم سپاسگزارم که به راحتی هرآنچه را که میخوام میتونم بخرم و به محض تموم شدن فایل در عرض چند ثانیه دوره را خریدم و کلی ذوق کردم
چند تا نفس عمیق بکشم تا ی کم هیجاناتم کنترل بشه و بتونم در مورد اصل و موضوع کامنت بنویسم
خدایا سپاسگزارم که هر روز صبح سوپرایزم میکنی و طوری قلبم و باز میکنی که تا شب بمب انرژی ام
الحمد الله
وای این فایل چی بود چه انرژی و فرکانس بالایی داشت برام خدایا شکرت
استاد صادقانه بگم من همه ترمز ها و باورهایی رو که گفتین داشتم و در حال تغییرشون بودم و با این فایل در حین گوش دادن چند تا دیگه هم برام رو شد
ترمزی که در مورد بی نقص بودن رو من فکر میکردم که این باور درسته و من باید به یه آدم پرفکت و فوق العاده تبدیل بشم تا اون آدم بینظیر بیاد تو زندگیم
وای خیلی هیجان دارم خیلی حرف دارم
عجب ترمزی که اصلا فکرشم نمیکردم ترمز باشه
و شیطان کار آدم و زیبا میکنه اینجاست که میگفت تو تا خوب نشی خوب و جذب نمیکنی و اصلا متوجه نبودم که بابا خوب شدن ی مسیر و این نیست که بگم من الان عالی هستم و دیگه تمام
بعد ی ترمز دیگه که چند روز پیش متوجه شدم
خانوم هایی که با ی نفر ازدواج میکنن و کل زندگیشون با یک نفر هستن هیچ تجربه ایی از زندگی ندارن و چقدر بیچاره هستن و اصلا زندگی و تجربه نکردن
چون این باور داشتم همیشه تایم دوستی هام خیلی کوتاه بوده و همیشه میگفتم چرا من زود از آدم ها خسته میشم و زود برام تکراری میشن ؟؟
و اطرافیان هم میگفتن اخی شانس نداری کسی قدرت و نمیدونه
البته از این احساس قربانی بودن و ترحم بقیه خوشم می اومد
من متوجه شدم وقتی تو ی موضوعی خیلی گیر داریم فقط ی ترمز یا باور اشتباه نیست و دقیقا مثل اون درختچه های هرز تو پارادایس میمونه که از هزار جا به هزارتا باور اشتباه دیگه وصل هستن و هرچی خودشناسی ام عمیق تر میشه این اتصالات رو پیدا میکنم
حالا اون روزی و تجسم کن که اینها از بین رفتن و چقدر رابطه عاطفی ام زیباست
مثل پارادایس که با اون همه بهبود چقدر زیبا و باشکوه شده
اولش که شروع کردم برای پیدا کردن ی باور خیلی مینوشتم انرژی میزاشتم اما الان همینجوری میاد بالا انگار افتاده تو سراشیبی و تند تند پیدا میشه
خدای من خیلی خوشحالم ،از روند پیشرفتم خیلی لذت میبرم
ترمز بعدی اینکه درسته میگفتم زیبایی سیرت بهتره اما باورم این بود زیبایی ظاهر خیلی مهمه
و جالبه بخاطر ی باور دیگه همیشه آدم های معمولی شاید هم زشت و جذب میکردم
باور اینکه زن زیبا نصیب مرد زشت میشه
یا مرد زیبا نصیب زن زشت میشه
و همیشه تعجب میکردم چرا با اینکه من قدم بلند و زیبا هستم مردهای قد کوتاه و معمولی و جذب میکنم
تقریبا همه آدم های زندگی ام یا هم قد خودم بودن یا کوتاه تر
ترمز بعدی ،من بد شناسم و آدم های بد و جذبم میشن، طوری این باور در من عمیق شده بود که وقتی ایران بودیم گاهی میرفتیم دور دور با ماشین و دوستم مریم همیشه میگفت سارا آشغال یابش روشنه و هر چی آدم مزخرف و آشغال و مثل آهن ربا جذب میکنه و دقیقا این اتفاقم میافتاد و اینقدر باورش کرده بودم که ی بار ی پسر خیلی جذاب با موقیعیت عالی بهم پیشنهاد دوستی داد باورم نمیشد همش میگفتم این چرا بهم پیشنهاد داده حتما میخواد چند بار سکس کنه بعد بره دنبال کارش یا اینکه حتما ی ماجرایی هست پشت این پیشنهاد بخدا اصلا باورم نمیشد
من خیلی باورهای درب به داغونی در مورد روابط داشتم خیلی زیاد هستن و اما اصلا مهم نیست چون از لحظه یی که مسئولیت 100٪ زندگی مو به عهده گرفتم ، دارم تغییرش میدم
و اون مدلی که دوست دارم خلقش میکنم
راستی بگم تمرین برانگیختگی در روابط رو روی چند نفر اجرا کردم و نتیجه دقیقا همون بود ،خیلی لذت بردم
ترمز بعدی ، بخت دختر شبیه مادرش میشه و جالبه که من از لحاظ ظاهری مخصوصا صورت بینهایت شبیه مادرم هستم و چون مادر زندگی افتضاحی داشت تو بحث روابط منم هر بار که رابطه ام با شکست مواجه میشد به خودم دلداری میدادم که خوب این سرنوشت تو ،اگه مامانت خوشبخت بود تو هم خوشبخت میشنیدی و این باور اینقدر قوی بود که گاهی گریه میکردم و از خدا میخواستم خدایا دخترم زندگی عاطفی اش شبیه من نشه و هر کی بهم میگفت دخترت چقدر شبیه خودته (از لحاظ ظاهری ) من سریع میگفتم نه اتفاقا کپی پدرشه چون شما پدرش و ندیدین فکر میکنین شبیه منِ
این درحالیکه دخترم صورتش کپی منِ
خدای من این باور چه میکنه با آدم
این ترمز رو با شنیدن این فایل پیدا کردم که چقدر عمیقِ در من
ترمز بعدی که قبلا پیداش کردم همون بحث آزادی و دارم روش کار میکنم
ترمز بعدی اینکه من باید مطابق میل طرفم باشم تا زن خوبی باشم و هر بار که شوهرم بهم خیانت میکرد بهش میگفتم تو چی دوست داری تا من همون بشم و دیگه نری سراغ کسی ،و جالبه تمام زنهایی که باهاشون دوست شده بود البته تا اونجایی که من میدونستم همه زنهایی با ظاهر خیلی معمولی و گاها زشت بودن و من همیشه میگفتم کاش با ی زن بهتر از من دوست بشی که دلم نسوزه
اصلا ریشه خیانت شوهرم این بود که من خودم و خیلی بیشتر ازش میدونستم و همیشه میگفتم من خیلی ازش سر هستم اما بخاطر ترس به شدت بهش وابسته بودم
و همیشه فکر میکردم که شوهرم آدم هوس بازیه و اصلا بخاطر این خصوصیتش با من ازدواج کرده چون من 14 سال ازش کوچیکتر بودم و زیبا
ترمز بعدی ،تو باید مثل ی کتاب نخونده باشی تا جذاب باشی اگه طرف مقابلت همه چی و بدونه دیگه براش جذاب نیستی و این باور من و به شدت به سمت دروغگویی برده بود چون نمیخواستم کسی از حقیقت زندگیم باخبر بشه تا جذاب باشم
ترمز بعدی ،رابطه عاطفی مسئولیت من و زیاد میکنه باید همش غذا درست کنم چون مردها به شکم اهمیت میدن
اخه هزار بار شنیده بودم مرد و باید به شکم و زیر شکمش برسی تا اونم به خواسته های تو توجه کنه
و اصلا فکر میکردم برای اینکه درخواستی داشته باشم یا اگه کاری برام میکنه منم باید بجاش سکس داشته باشم و این و وظیفه خودم میدونستم
و فکر میکردم زن هایی که شوهراشون خیلی دوسشون دارن یا براشون احترام قائل هستن زنهایی هستن که آشپزی خوبی دارن و هرشب سکس دارن
و همیشه از این دوتا موضوع ضربه های عاطفی شدیدی خوردم
دوست پسر آخرم به شدت از سبک غذا پختنم ایراد میگرفت و تو سکس هم همینطور و طوری که از همه مردها متنفر شده بودم و به شدت احساس ناکافی بودن داشتم
و چون مامانم تو سن 38 سالگی طلاق گرفت و دیگه نه ازدواج کرد و نه تو رابطه رفت با اینکه زن زیبا و باهوش و مهربونی بود و هر وقت باهاش در مورد رابطه میگفتم میگفت زن های سفید پوست سرد مزاج هستن و منم علاقه ایی که رابطه جنسی ندارم و تنهایی آرامش بیشتری دارم و من از کار خونه و آشپزی بدم میاد و بارها بابام با مامانم سر نامرتبی خونه دعوا کرده بود
و هیچوقت یادم نیست که پدر و مادرم همدیگرو بوسیدن یا اصلا با هم بخوابن
در حالیکه زن پدرم پیش پدرم میخوابید و چند بار که در اتاق خواب باز بود دیدم که لباس تنش نیست موقع خواب
اون موقع بچه بودم و اصلا از سکس چیزی نمیدونستم و زن پدرم بارها تو حرفهاش میگفت اگه زنی براش ماشین میخرن یا طلا برای اینکه تو رابطه جنسی زن واردیه و تنها هنر زن سکسِ و جالبه دختر خودش از همسر اولش که ی سال از من بزرگتر بود از سن پایین با ارتباط جنسی با پسرا به خواسته هاش میرسید
بعد از طلاقم چند تا از دوستان بچه گی مو تصادفا پیدا کردم و همشون به شدت پولدار و مرفه بودن و متوجه میشدم همشون از راه بیزینس سکس به این ثروت ها رسیدن و من میگفتم من که بچه دارم و مادر هستم اگه دنبال اینکارا برم دخترم دچار کارما میشه و بدبخت میشه بازم خداروشکر که این باور نجاتم داد از مسیر گمراهی
و البته که هر مردی بهم سلام میکرد فکر میکردم برای سکس ِ
میگفتم سلام گرگ بی طمع نیست
چقدر با باورهای اشتباه به خودمون ظلم میکنیم
من که جهاد اکبر و راه انداختم تا 100٪ زندگی مو درست کنم اخه خداوند تو سوره بقره آیه 25 میگه وقتی مومنان به بهشت میان میگن اینجا شبیه چیزی که قبلا داشتم و تو همین آیه به زوج های پاک اشاره میکنه
منم میخوام بهشت خودم بسازم چون من مومن هستم
وَبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۖ کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقًا ۙ قَالُوا هَٰذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ ۖ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا ۖ وَلَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَهٌ ۖ وَهُمْ فِیهَا خَالِدُونَ
چه باورهای بینظیری تو قرآن هست
من این کامنت و با صداقت کامل نوشتم و ایمان دارم این کامنت درهایی از خیر و برکت برام باز میکنه الهی بینهایت شکرت
استاد اون لحظه یی که تو فایل گفتین میخواین روی یک موضوع ترمزها رو باز کنید نگاه کردم به آسمون گفتم خدایا شکرت که استاد میخواد ترمزهای روابط و توضیح بده و آسون بشم برای آسونی ها
استاد نمیدونی چقدر احساس سبکی میکنم انگار دارم پرواز میکنم
ی گشایش عظیم تو قلبم افتاده من رستگار شدم
استاد اگه فقط از شما قرآن خوندن و یاد گرفته باشم برای دنیا و آخرتم کافیه
استاد روی ماهت با عشق با احترام میبوسم
خدایا سپاسگزارتم
خدایا عاشقتم
خدایا به خودم افتخار میکنم که تنها بنده تو هستم
این فایل میدونم تا شب بارها و بارها گوش میدم و مینویسم
از تمام بچه های سایت بینهایت سپاسگزارم که دست دلبازانه کامنت مینویسن خدا میدونه که چقدر از کامنت بچه ها چیز یاد میگیرم چه درهایی با خوندن کامنت ها به روم باز میشه
با عشق ازتون سپاسگزارم
خدایا خدایاااااااااا بابت این سایت سپاسگزارم بابت این بهشت سپاسگزارم
قلبم سرشار از عشق و شادیه
این عشق و شادی تقدیم به تک تکتون
بنام خدای مهربونم
سلام به روی ماهت یاسمن جونم
عزیزم خیلی ازت سپاسگزارم که این کامنت بینظیر و نوشتی چقدر عالی به نکته ها و ترمزها اشاره کردی
بینهایت از خوندن کامنتت لذت بردم و نت برداری کردم از کامنت فوق العاده ات
ایمان دارم که به بهترین رابطه هدایت میشی و از شادی و عشق اشکِ شوق میریزی عزیزم
خیلی دوستت دارم منتظر خبر های فوق العاده ات هستم
بنام خداوند مهربونم
سلام به روی ماهت ساناز جونم
سپاسگزارم که این کامنت صادقانه رو نوشتی عزیزم
خیلی لذت بردم از کامنتت
ساناز جان با عشق ازت میخوام که فایل های توحیدی سایت و با دقت و زیاد گوش بدی و هرچی ازشون متوجه شدی بنویس
چون نوشتن خیلی بهت کمک میکنه که بهتر درک کنی اصل و
حتما که خدا خیلی دوستت داره که الان تو این سایت هستی و داری هدایت میشی به سمت خودش
ساناز جونم خدایی که من و تو رو از هیچ از ی قطره آب خلق کرده تو تاریکی رَحِم مادر ،همون خدا اگه بخوابیم از قعر تنهایی ، بی پولی نجاتمون میده
اما کی نجاتمون میده ؟
زمانیکه بهش ایمان داشته باشیم
ایمان دارم که زندگی دلخواهت و به زیباترین و آسان ترین راه میسازی و از شادی اشکِ شوق میریزی قربونت بشم
خیلی دوستت دارم
بنام خدای مهربونم
سلام به روی ماهت زهرا جونم
سپاسگزارم که برام نوشتی و از من راهنمایی خواستی عزیزم
زهرا جان اگه شرایطش و داری حتما دوره کشف قوانین و بخر تازه امروز که من جلسه اول سه بار گوش کردم درک بهتری دارم از اینکه باور ساختن چیه و اصلا اصل و اساس قوانین چطوری داره عمل میکنه .
ترمزها خیلی بعضی هاشون مخفی و عمیق هستن و من حدود دوماه میشه شایدم بیشتر که تمرکزی یعنی شبانه روزی با دوره حل مسایل ،عشق مودت ،با صلح بودن در خود و فایل های سایت دارم روش کار میکنم و تازه فکر میکنم یک هفته شایدم 10 روزه که ترمزها و یکی یکی دارم پیدا میکنم
یعنی میخوام بهت بگم به اندازه یی که برات مهمه زندگی ات تغییر کنه باید وقت بزاری و از خدا کمک بخوای قرآن خیلی بخونی تا باورها بیان بیرون
مثلا برای سکس که فهمیدم پاشنه آشیل منه تو روابط عاطفی تو ستاره قطبی از خدا درخواست کردم هدایتم کنه به راه حل و از صبح تا شب 100 بار پرسیدم نوشتم یعنی ثانیه به ثانیه ذهنم درگیرش بود یهو عصر خدا گفت برو قرآن و باز کن تا بهت بگم وای
قرآن و باز کردم سوره یوسف اومد و اون آیه ایی که یوسف از درخواست زلیخا به خدا پناه میبره
چون خیلی با قرآن ارتباط خوبی پیدا کردم یعنی آیات برام مکاشفه میشه نسبت به سوالم ، صدای خدا رو میشنوم که بهم میگه اینه جوابت
خدا بهم گفتم حتی اگه رفتی تو رابطه تا بهت نگفتم سکس نداشته باشه و هر وقت وسوسه شدی به من پناه ببر خودم حمایتت میکنم
میدونی ی جورایی باید انجام بدی تا هدایت بشی به راه حل
انگار مسیر هدایت هرکسی یونیک مخصوصِ خودشه
خدا راه حلی اگه بده مخصوص تو میده
واسه همینه استاد کلی موضوع و میگه اما راهکار شخصی نمیده
شروع کن با ذهن خالی قرآن بخون حتی اگه متوجه نمیشی بعد آروم آروم معنای قرآن برات واضح میشه
یا مثلا تو ی آیه ی کلمه را نمیفهمی برو معنی کلمه رو پیدا کن تو گوگول
وای امروز برای مقایسه کردن از خدا پرسیدم
چون احساس کردم وقتی کامنت میخونم ناخودآگاه خودم و با بقیه مقایسه میکنم و نمیدونستم چیکار کنم چون حس بدی بهم میداد قطعا یقین داشتم از جانب شیطانِ
از خدا هدایت خواستم و قرآن و باز کردم هدایت شدم به آیه ایی که خدا بهم گفت مسابقه نیست که آروم باش و به من توکل کن
اصلا قرآن خیلی قلبم و آروم میکنه و هر وقت سوالی دارم 100٪ میدونم قرآن و که باز کنم بهم پاسخ سوال و میده و بهم میگه باید چیکار کنم
زهرا جونم ایشالا که خوب توضیح داده باشم که متوجه اصل بشی و بدونی باید چیکار کنی
با قلبت با تک تک سلول هات از خدا بخواه بهت میگه
وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ
خدا خودش گفته از من بخواه تا اجابت کنم
اوایل که با سایت آشنا شده بودم میرفتم تو طبیعت با صدای بلند گریه میکردم و میگفتم خدایا من کسی جز تو ندارم خدایا به عظمت و بزرگیت کمکم کن ، خدایا قلبم و آروم کن، خدایا راه و بهم نشون بده
هر روز میرفتم از صبح تا شب تو سایت داشتم فایل میدیدم
عشق و مودت فکر کنم هر فایلی مخصوصا فایل اولش و 200 بار شاید هم بیشتر گوش دادم
اینقدر نوشتم که تا حالا فکر کنم 3 یا 4 تا خودکار تموم کردم
کار من از دفتر گذشته
ی روزایی اینقدر حالم بد بود اما میرفتم راه میرفتم گریه میکردم آروم میشدم دوباره ادامه میدادم
اما الان خداروهزاران مرتبه شکر ماه ها میشه آرومم ، از درون شادم ، لذت میبرم از شناخت خودم ، ی ایمان عجیبی تو وجودم ریشه کرده
ی حال عجیبی دارم
بخدا که از خدا میخوام و آب و هوا تغییر میکنه
انجام بده تا این حال و تجربه کنی خیلی لذت بخشه قربونت برم
ایمان دارم که از شادی اشک میریزی
دوستت دارم
بنام خدای مهربونم
سلام به روی ماهِ ایمانِ عزیز
سپاسگزارم از کامنتت ، خداروشکر که با بچه های بینظیری آشنا شدم
ایمان جان قطعاً که همینه و ما هر فرکانسی بفرستیم همون و دریافت میکنیم
قشنگی این جهان و زندگی اینکه از هر لحظه یی که بخوای میتونی بازی و تغییر بدی
و با خیال راحت با آرامش با کوله باری از تجربه اون مدلی که دوست داری فیلم جدید زندگیت و بسازی
اتفاقا من بینهایت از تک تک تجربه هام راضی ام و اگه قرار باشه برگردم به قبل و انتخاب کنم قطعا که همون زندگی و دوباره انتخاب میکنم
چون اون زندگی من و به این لحظه با شکوه رسوند
تمام اون تضادها من و بزرگ کرد
من بینهایت زن جسور و توانمندی هستم
و خداروشاکرم که تا فرصت داشتم هدایت شدم به صراط المستقیم
خیلی سپاسگزارم از کامنت پر از آگاهی شما ایمانِ عزیز
سلام سلام روزت بخیر و شادی عزیزم
این همزمانی ها همون قانون ثابت خداوند که داره عمل میکنه
خدایا شکرت
این همزمانی ها نشانه اس که خدا داره بهمون میگه من حمایتت میکنم
این همزمانی میگه وقتی با شوق وقتی با ایمان حرکت میکنیم تمام ذرات جهان در حالِ خلق خواسته ما هستن
خدایا شکرت
خدایا شکرت
یاسمن جونم ببین چه اتفاقات فوق العاده یی برامون داره رقم میخوره در جهان و خداوند این پیام امروز برامون فرستاده
یاسمن جونم من و تو خالق100٪ تمام لحظه های زندگی مون هستیم
ببین آیه 16 سوره کهف چی میگه !!!!
الله اکبر از این هدایت
وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْکَهْفِ یَنْشُرْ لَکُمْ رَبُّکُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَیُهَیِّئْ لَکُمْ مِنْ أَمْرِکُمْ مِرْفَقًا
خدا میگه وقتیکه یکتا پرست میشی یعنی تمام قدرت و به خدا میدی و بقیه جامعه جدا میشی پس به خدا پناه ببر ، به غار درون خودت پناه ببر
بعد ببین چی میگه !!!!
پروردگارت (رَبکُّم ) پروردگار تو ،
رحمت خود را بر تو می گستراند،
و از فرمانِ تو برایت آماده میسازد .
این آیه حجت تموم کرد
برو عشق کن و غرق در لذت و سپاسگزاری باش که خداوند اجابت کرده خواسته ی تو رو
مبارکت باشه عزیز دلم
تبریک بهت میگم زندگی زیبا و رویایی که دوست داشتی رو
روی ماهت و میبوسم بانوی ارزشمند و لایق
سلام به روی ماهِ آقا حمید
اول از همه بابت این کامنت های بینظیری که مینویسید سپاسگزارم
تلفیقی از اشعار و آیات و مسایل علمی
خدایا شکرت بخاطر وجود حمید ِ عزیز
الان اومدم تو سایت کامنت بخونم یهو عکس جدیدتون دیدم
خیلی ذوق کردم یهو قلبم گفت براتون بنویسم و تشکر کنم از اینکه عکس خودتون و گذاشتین
وقتی بچه ها عکس خودشون و میزارن موقع کامنت خوندن من خیلی بیشتر ارتباط برقرار میکنم
در ضمن شما خیلی چشمهای زیبایی دارین و همرنگ لباستونِ
خداوند علاوه بر هوش و قلب مهربون چهره زیبایی هم به شما داده
ایشالا که عشقتون با عزیزدلتون بینظیر باشه
و ثروت هم مثل باران بر زندگیتون بباره و در آزادی مالی و مکانی لعلک ترضی بشید
سلام به حمید رضای عزیز
یعنی میخوام ازتون تشکر ویژه داشته باشم که دست و دلبازانه مینویسین
خیلی لذت میبرم از کامنت های شما و مثال هایی که میزنین
خداوندا به عظمت و بزرگیت توفیق فهم درست قوانین و بهمون بده و حمایتمون کن به قوانین درست عمل کنیم
خدایا به شکوه و جلالت بهمون شکوه و جلال بده
خدایا قطره وجودم و به اقیانوس بیکران وجودت پیوند میزنم و تنها از تو یاری میجویم خدایا خودت کمکون کن تا بهشتمون و خلق کنیم و لذت ببریم
ایشالا که بیای و با شادی و احساس بینظیرت از خلقِ زندگی رویایی ات بنویسی و ایمان میلیون ها نفر برای حرکت کردن و خلق کردن محکم تر کنی