نکته مهم:
آگاهی های این فایل، در ادامه ی فایل چرا با وجود تلاش فراوان، به خواستههایم نرسیده ام؟ | قسمت 1 است. برای درک و استفاده از آگاهی های این فایل، لازم است که قسمت 1 را دیده باشید.
از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.
منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
همانطور که می دانید، دوره کشف قوانین زندگی به صورت کامل بروزرسانی شده است. یک شیوه اساسی برای افزایش مهارت در شناسایی و حذف ترمزهای مخفی در برابر خواسته ها، دوره کشف قوانین زندگی است.
در بروزرسانی جدید، تمریناتی تخصصی به دوره اضافه شده است. این تمرینات در یک فرایند تکاملی، به دانشجو یاد می دهد تا درباره هر خواسته ای که با وجود تلاش به آن نرسیده است:
- اولاً: ترمزهای مخفی یا باورهای برعلیه آن خواسته را در ذهن خود بشناسد؛
- ثانیاً: با ابزار منطق،آن ترمزهای ذهنی را از ریشه حذف کند و به این شکل، طبق قانون، خواسته اش را دریافت کند؛
نتیجه عمل به آگاهی ها و انجام تمرینات این دوره، این است که:
فرد از همان نقطه اول، در مسیر هم جهت با خواسته اش قرار می گیرد و با ایده ها، راهکارها و فرصت هایی برخورد می کند که با آن خواسته هم فرکانس است و اجرای آنها نتیجه بخش است.
در نتیجه آن خواسته به صورت طبیعی وارد زندگی اش می شود. ضمن اینکه از مسیر خلق خواسته، لذت می برد.
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در این بروزرسانی و نحوه خرید دوره را از اینجا مطالعه کنید
چرا با وجود تلاش فراوان، به خواستههایم نرسیده ام؟ | قسمت 1
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری چرا با وجود تلاش فراوان، به خواستههایم نرسیده ام؟ | قسمت 2510MB68 دقیقه
- فایل صوتی چرا با وجود تلاش فراوان، به خواستههایم نرسیده ام؟ | قسمت 230MB68 دقیقه
سلام به استاد عباس منش عزیز و مریم خانوم نازنین
دوستان یه لحظه قلبم بهم گفت اتفاقاتی که تو این 3 روز برام افتاده رو باهاتون به اشتراک بزارم
من حدود 6 ماهه که خیلی دارم فایل های دانلودی سایت رو میبینم و فکر کنم حدود 90٪ به بالا اون هارو گوش کردم ولی جالب اینه که الان فهمیدم فقط شنونده بودم و اصلا نتونستم اون اموزه هارو تو زندگیم اجرا کنم و شاید هم هنور موقع من نرسیده بود
داستان من از جایی شروع میشه که تقریبا یک ساله بخاطر کاری که شروع کردم خواب و خوراک ازم گرفته شده بود و همش از لحاظ فیزیکی و بخصوص ذهنی درگیر این کار شده بودم با کلی فشار و استرس که روم بود و فقط میخواستم این کار به نتیجه برسه و فکر میکردم که اگه این کار به نتیجه برسه تموم مشکلاتم حل میشه
در طول مصیر از خیلی افراد خواستم که به من کمک کنن و جایگاه اونارو شاید بالاتر از خدا دونستم گفتم حتما اینا به من کمک میکنن بزار به این بگم به اون بگم ولی بخاطر شرکی که داشتم تموم کارها به صورت عجیب از میپاشید و من دوباره اون کار اشتباه رو تکرار میکردم و دوباره تموم تلاش هام متلاشی میشد و به سر خط میرفتم و همش هم بحث و مشکل بود که فقط سرمایه ام نابود میشد
اخرین بارش هم یه فردی بود که بهش برای گرفتن قطعات صنعتی کارخونش چندین بار گفتم و اون فقط بهم میگفت باشه ادرس و افرادی که باهاشون کار میکنی رو برام بفرست تا من کارشناس هام رو. برای برسی بفرستم و منه بی خبر خیلی خوشحال همه ادرس و شماره هارو میفرستادم غافل از اینکه اون کاره ای نیست فقط قادر مطلق خداست و بعد که اون فرد رو میدیدم و بهش مبگفتم چی شد میگفت کار که اینجوری فایده نداره باید اونارو بیاری دفتر من و همینطور این چرخه باطل ادامه داشت
تا دقیقا سه روز پیش که با تمام فشار هایی که روم بود و دیگه بریده بودم گفتم خدایا دیگه بسه یک ساله از زندگیم هیچی نفهمیدم خودت کمکم کن و دستم رو بگیر
شاید باورتون نشه ولی همون شب که اومدم خونه و اتفاقی سایت رو باز کردم با این فایل رو به رو شدم و من تازه انگار فهمیدم این همه فایل که گوش دادم اصلا هیچ کدومش رو متوجه نشدم و اصلا اصل داستان همین باورها و تغیر اوناست و ای داد بی داد تموم این باور هایی که استاد مثال زدن رو من تو همش مشکل دارم و اصلا برا همینهه من تو رابطه هم خیلی مشکل دارم
برای همین فک کنم صبح روز بعدش شاید ده. بار همین فایل شماره 1 و 2 رو گوش کردم که تا بعد از ظهر من تکون نخوردم و همینطور که استاد گفتن این باور هارو درباره ثروت هم میتونین بکار ببرین و من شروع کردم به نوشتن تموم باور هایی که تو این فایل متوجه شدم چه درباره رابطه چه درباره ثروت
و بصورت خیلی معجزه وار از صبح فرداش نتیجه های من شروع شد فقط با نوشتن همین باور ها بدون اینکه حتی روشون بخوام کار کنم تموم کار ها انگار روغن کاری شده بود من فقط تو خونه نشسته بودم و هی همه زنگ میزدن میگفتن این کارو برات انجام دادیم فلان کار داره اوکی میشه فلان مسئله رو استارتش زدیم و اینجا بود که فهمیدم چقدر باور های خراب و درب داغون داریم که نمیزاره تکون بخوریم
ولی جالب ترین. قسمت ماجرا هنوز مونده اونم میدونین چیه؟
اینکه اون فرد همین امشب تو باشگاه بدون اینکه من چیزی بگم و اصلا حرفی بزنم یه دفعه خودش گفت پس تو معلوم هست چرا نمیای مگه نگفتم پاشو بیا با اون افرادی که معرفی کردی من که اصلا خشکم زده بود بعد چند ثانیه گفتم اخه مهندس سرشون شلوغه اونا نمیان یه دفعه خودش گفت خو باشه اونا نیان خودت پاشو بیا دفتر من تا من معرفیت کنم و بگم کارهای صنعتی مون رو فقط به تو بدن دیگه از این به بعد و من هفته به هفته تموم حساب هارو تسویه میکنم با همه و مشکل مالی هم نداریم(این در صورتیه که من خیلی بودجه ندارم برای پروژه های سنگین و اگه حسابم رو پرداخت نکنن کامل بی پول میشم) من که اصلا شوکه شده بودم گفتم باشه میام میبینمتون خودم در صورتی که من نه تجربه ای دارم نه کسی رو که معرفی کنه و فقط و فقط فقط فقط معجزه خداوند بود با همین دو روز تغیر تو باور هام اونم تازه بدون زحمت خاصی
و اونجا بود که یاد حرف استاد افتادم که میگن قاااااااانون داره کااااااار میکنه و ما فقط باید رو خودمون و باور هامون کار کنیم و بیرون از ما هیچ خبری نبست در صورتی که من فقط تلاش میکردم بیرون رو تغیر بدم تازه از حس و حال خوبم هم که نگم براتون از اینکه دارم هی خودم رو شخم میزنم و میگم یا خدااا این باور های مسخره دیگه کجا بوده
عاشقتم استاد عزیزم که داری کمکمون میکنی خودمون رو بشناسیم
و خدارو صد هزار مرتبه شکر که داره راه رو نشونمون میده
عاشق همتونم