چرا با وجود تلاش فراوان، به خواسته‌هایم نرسیده ام؟ | قسمت 2 - صفحه 1

939 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سعیده شهریاری» در این صفحه: 11
  1. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1294 روز

    به نام پروردگار و فرمانروای جهان

    به نام خدایی که من روز از عدم به وجود آورد …

    خدایی که صاحب همه چیز منه…

    صاحب چشم هایی که میبینه…

    صاحب گوش هایی که می‌شنوه …

    صاحب قلبی که بی هیچ مزد و منتی هر دقیقه داره به میلیارد میلیارد سلول …غذا میرسونه…

    صاحب تموم نفس هایی که بدون هیچ زحمتی داره اکسیژن هارو که اونم نعمته خودشه وارد ریه هام میکنه …

    خدایا من چییییی دارم از خووودم؟

    سعیده چییی دارررره از خووودش …..؟

    هیچی….هیچی …

    وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ

    و همانا ما انسان را از گل و لای کهنه متغیر بیافریدیم.

    سعیده … سعیده …وای بر تو اگر یک ثانیه از قدرت پروردگارت غافل بشی…

    یک تیکه گل و لای بودی …

    بهت جسم داد …چشم داد …گوش داد…صورت داد… دست داد …پا داد …

    به چی مغرور شدی پس …؟

    چی داشتی از خودت ….؟

    هیچی نداشتی …همه چی بهت داد …

    به تموم ملائکه ش دستور داد بهت سجده کنند ….

    فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ

    پس چون او را درست و نیکو گردانم و از روح خود در او بدمم، برای او سجده کنان بیفتید.

    دورت بگردم پروردگار …

    منو ببخش …

    ببخش که تا اومدم به این دنیا …یادم رفت از کجا اومدم …یادم رفت صاحبم کیه …

    یادم رفت ارزشم رو… یادم رفت امانتی که بهم دادی رو …

    امانتی که هیییچ کس قبولش نکرد …

    من قبولش کردم و قدرش رو ندونستم

    إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَهَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ ۖ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا

    ما امانت [الهى و بار تکلیف‌] را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، پس، از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناک شدند، و[لى‌] انسان آن را برداشت؛ راستى او ستمگرى نادان بود.

    ستمکار بودم به خودم که فکر میکردم تو منو فراموش کردی

    ستمکار بودم که منم منم میکردم

    ستمکار بودم که پشت کرده بودم بهت

    ستمکار بودم که نماز رو می‌خوندم که تکلیف ازم برداشته باشه

    ستمکار بودم که سجده میرفتم و نمی‌فهمیدم چی دارم میگم

    ستمکار بودم که دستامو سر نماز میاوردم بالا ولی نگاهم به پایین و آدم ها بود …

    نادون بودم خدا …

    تو می‌بخشی منو …می‌دونم …

    خودت دیشب توی قرآن بهم گفتی …

    دیشب که دلم گرفته بود از خودم ….

    دیشب که گفتم خدایا نکنه منو ببخشی …؟

    نکنه ازم نگذری …؟

    نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ

    به بندگانم خبر ده که من آمرزنده و مهربانم

    خدایا … صاحب من …

    من چی دارم بدون عشق شما ؟

    چی دارم از خودم …؟

    خدایا تو اگر دستمو نگیری…اگر هدایتم نکنی … اگر من به پناه ندی من کجا رو دارم برم …؟

    لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَیْهِ

    هیچ پناهگاهی جز خودت ندارم الله …

    دوستت دارم و این عشق رو با بند بند وجودم حسسس میکنم ….

    با تک تک ضربان قلبم …

    با تک تک نفس هام …

    همه چی تویی خدا …

    این سایت شمایی … استاد شمایی …

    بچه های سایت …همه عشق شمان…

    این کلمه ها که نوشته میشه هم از شماست …

    من ضعیف تر از اونیم که بتونم یک جمله ازت بنویسم …شما منت میزاری روی سرم و میگی بنویس سعیده …

    استاد …استاد عباسمنش عزیزم …

    می‌خوام مثل آزاده جان… ی روز که اصلا هم دور نیست

    محکم بغلتون رو بگم عاشقتونم

    عاشق شما که منو رو با خدا آشتی دادی …

    عاشق شما که یادم دادی قرآن خوندنو …

    عاشق شما که توحید رو یادم دادی …

    به قول سید علی خوشدل عزیز …

    که با این تیکه از کامنتش اشکام رو سرازیر کرد ….

    رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیًا یُنَادِی لِلْإِیمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَکَفِّرْ عَنَّا سَیِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ ﴿193﴾

    پروردگارا ما شنیدیم که دعوتگرى به ایمان فرا مى‏ خواند که به پروردگار خود ایمان آورید پس ایمان آوردیم پروردگارا گناهان ما را بیامرز و بدیهاى ما را بزداى و ما را در زمره نیکان بمیران

    دوستون دارم ….

    استاد …خانم شایسته … تموم بچه های سایت که نور خدارو منعکس میکنید …

    دوستون دارم و بزودی در بهترین زمان و مکان میبینمتون

    به دستان قدرتمند الله یکتا میسپارمتون

    قلب فراوانِ فراوان ِ فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 56 رای:
  2. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1294 روز

    به نام خداوند جان و خرد،کزین برتر اندیشه برنگذرد

    خداوند نام و خداوند جای،خداوند روزی ده رهنمای

    سلام به استااااد نااازنینم …سلام به دوستان جان

    استاد معذرت میخوام واسه این شاگرد شلوغ کلاست که همیشه یکم بی ربط به موضوع کلاس حرف میزنه …اما استاد من نمیتونم جلوی جریان هدایت رو بگیرم …اون میگه من مینویسم ..ببخشیدم …

    استاد تا الان زیبایی شما رو با بکگراند های بهشتی تون تحسین میکردم ..امروز دیدم هیچ بکگراندی در کار نیست …نه دریاچه …نه درخت ها …نه پرادایس…نه نورپردازی …ولی تصویر به همون اندازه زیباست ….

    این همه احساس خوب…این همه زیبایی …این همه قشنگی…این همه آرامش چهره ی شما سرمنشاش کجاست استاد …؟

    غیر ازینکه شما مثل یک آینه شفاف نور خداوند رو منعکس میکنی برای ما …؟

    غیر ازین که زیبایی های خداوند در شما تجلی کرده ..؟

    این درک همین چند روز پیشمه …بنظرم هرچقدر انسان ها توحیدی تر میشن،ترکیب صورتشون هم قشنگتر میشه …اصلا انگار اجزای صورتش هدایت میشن برای تجلی قشنگی های خدا …

    استاد اشکال نداره بازم بگم …؟

    بدووون اینکه من تلاشی کنم خداوند وهابم به من رفیق نازنینی عطا کرده …هم فرکانسِ هم فرکانس

    اینجاست که استاد میگه تقلا نکنید برای تغییر آدم های اطرافتون …روی خودتون کار کنید ..جهان بی نهایت انسان های شایسته داره که در کنارهم قرارتون میده …

    بچه ها …از من شاگرد کوچیک استاد به شما نصیحت ..به جای گشتن دنبال آدم درست …روی خودتون کار کنید …دوروبرتون رو خالی کنید …برای جهان جا باز کنید تا انسان های فوق العاده رو براتون بفرسته…اون وقت هر لحظه اززندگی غرق لذتید …

    باور کنید این قانون بدون تغییر خداونده …

    استاد اینارو گفتم تا برسم به اینجا…

    امروزبعد دیدن این فایل به ایشون گفتم ببین چطور استاد درمورد همون چیزی که من بهش فکر میکنم میاد و صحبت میکنه …؟مگه ی بار دوباره بگم اتفاقی بوده….؟بهش فکر میکنم میترسم اصلا :))))))))))

    و واقعا جوابشون قانع کننده بود …در اینکه استاد بی نظیره شکی نیس…ولی این خداوند که داره کارها رو انجام میده …جریان هدایت از خداوند در استاد جاریه …

    و حالا این مائیم که باید دیش دریافتیمون تنظیم باشه تا از هدایت های آنلاین بهرمند بشیم : )

    استااااد زیبای من صدای من رو از گلستان …گرگان میشنوی …

    از وسط زیبایی های شمال …

    دیروز نشانه ی روزانه م سریال سفر به دور آمریکا قسمت 128 بود …همون بازدید از مزرئه فوق العاده

    من که ایمان دارم هر روز جوابی در نشانه ی روزانه م دارم …کلی منتظر موندم ببینم امروز برام خدا چه آگاهی هایی داره …ولی چیز دقیقی دستگیرم نشد …

    تا که امروز بعد چند ماه رفتم باغ پدری …

    باغی که پر از محصوله …یک طرف هندوونه …یک طرف خیار…درخت هلو …سبزیجات …و …

    یهو وسط گشت و گذار و لذت بردنم یاد نشانه ی دیروزم افتادم …گفتم آررره آررره درررسته همینه …این منو یاد همون مزرئه ای میندازه که شما رفته بودید …باز خدا میخواست بهم همزمانی رو نشون بده …

    بهم این درک رو بده …

    هر تصویری که میبینی…به هرچیز توجه میکنی …به زودی بصورت ملموس و واقعی لمسش میکنی سعیده…وعده ی خداوند حقه و چه کسی از خداوند به عهدش وفادارتره؟

    خدایاشکرررت …خدای بینظیر من …عاشقتم ….

    استاد …من به خودم عادت دادم هروقت میخوام بیام و تواین سایت الهی بنویسم …حتما با وضو باشم …حتما از قرآن کمک بخوام …نوشتن توی سایت واقعا برای من صلاته

    و بازهم قرآن برام از نعمت های خدا گفت …از فراوانی …شکرگزاری …و نامحدود بودن …

    قلْ لَوْ کَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِکَلِمَاتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ کَلِمَاتُ رَبِّی وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا

    بگو: اگر دریا براى نوشتن کلمات پروردگار من مرکب شود، دریا به پایان مى‌رسد و کلمات پروردگار من به پایان نمى‌رسد، هر چند دریاى دیگرى به مدد آن بیاوریم

    استاد واقعا برای تشکر کردن از شما هم من کم میارم …این همه آگاهی تو یک فایل رایگان!

    من دوره کشف قوانین رو ندارم …درخواستشو دادم به خدا ..انشالله باهاش هم مدار میشم …

    نشون به نشون هم مدار شدن با قانون سلامتی …اون موقع که یک تومن بود نتونستم بخرمش …روی خودم کار کردم ..باهاش هم مدارشدم خدا 8 میلیون برام جور کرد تا بخرمش …و حالا دارم ازش لذت میبرم …

    الحق و الانصاف که همه چیییز مداره …همه چیز…

    آره استاد جانم …من این دوره رو ندارم …اما با همین دوتا فایل اخیر …کلی ترمز پیدا کردم توی وجودم ….

    بزرگترینش عدم احساس لیاقته… تو تموم زمینه ها …

    میخوام روش تمرکز بزارم …میخوام آگاهانه کارهایی رو انجام بدم که بهم این باور رو بده

    سعییییده عزیییزم …همین که تاج بندگی روی سرته …تو ارزززشمندی …

    تو بنده ی توحیدی خدایی …تو تموم زندگیت داری تلاش میکنی کار درست رو انجام بدی …

    مگر نه اینکه خداوند توی قرآن گفته لقد کرمنا بنی آدم …؟

    خدا خودش بهت کرامت داده …بزرگی داده …ارزشمندی داده …

    انصاف نیست دنبال ارزش خودت جایی غیر از درون خودت بگردی …

    با روح خداوند در وجودت یکی شو …

    و اجازه بده خدا بهت بباره…

    ثروتت بشه …

    عشقت بشه …

    آرامشت بشه …

    بیزنست بشه …

    کما اینکه تا الان بارها و بارها از معجزاتش سوپراااایز شدی : )

    استاد من ازت سپاسگزارم …برای همه چیز و همه چیز …

    این روز ها چشم هامو میبندم تجسم میکنم خودم رو که از دم در پرادایس دارم میدوئم …با چشم های خیس …با ذوووق بی حد و حصر …به سمت شما و خانم شایسته جانم…و محکم بغللتون میکنم …و داد میزنم خدااایااا شکرت …

    من ساااختمش …من بدستش آوردم …من به استاد های زندگیم رسیدم …:)

    و وقتی چشم هامو باز میکنم که میبینم صورتم خییس اشک شوقه … : )

    عاشقتم استاد …

    شاگردت ته کلاس نشسته …ولی شیش دنگ حواسش پیش شماست ..

    با قدرت …مثل تموم پونصد روز قبل …

    خدایا شکرت که یکبار دیگه بهم اجازه دادی بنویسم …بوس به کله ت خدا …

    عااااششششقتتتتممممممممممممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 84 رای:
  3. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1294 روز

    سلام به حمییید حنییییف بی نظظظظیییر

    پسر شما بینظیر و‌فوق العاده ای،باور‌کن

    اینجانب در حالیکه در 24ساعت اخیر کمتر از 3ساعت خوابیدم و‌الان چشم هام برای خواب التماس میکنه …باز هم نتونستم برات ننویسم و تحسینت نکنم …

    من کل عمرم توی راهنمایی و دبیرستان اگر زنگ انشایی بود،همیشه درخواست کل کلاس این بود که من بیام انشامو بخونم،شاید بخاطر تموم کتاب هایی که میخوندم قبلا …ذهنم رو برای نوشتن رها کرده بود …اما اعتراف میکنم اگر هم کلاسی من توی اون سال ها بودی حتما ،من حرفی برای گفتن نداشتم !

    چه جوری انقدر رووون،انقدر خوووب،انقدررر با اگاهی مینویسی حقیقتا …؟ دست مریزاد …

    نقطه ی عطف ماجرا باز همزمانیه، نه در آیه قرآن

    اینبار بخاطر عذرخواهی از استاد بخاطر شاگرد شلوغ کلاس بودن

    الان فهمیدم شما هم مثل من ته کلاس میشینی

    بچه های زرنگی هستیماااا :)))

    اما شالوده ای از شیطنت،عدم‌تمرکز به موضوع درس،صحبت با حیوانات و باغ و بستان همراه ماست

    و البته جنسی از انرژی هدایت … :)

    بیشتر‌که دقت میکنم این تیکه از کلاس،رضوان و محمد فتحی و الهه رشیدی رو هم میبینم به خدا :))))))

    دیوانه شدم رفت :))))

    شایدم از بی خوابیه :)))

    من برم تا استاد منو از کلاس بیرون نکرده

    :))))))

    در پناهههه حققققققق بااااشی پسر فوق العاده

    قلب فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 66 رای:
  4. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1294 روز

    سید علی خوشدل عزیز

    به این روح الهیت آفرین میگم

    به این انرژی که راحت وصل میشه و سخاوتمندانه این همه حس خوب رو پخش می‌کنه …

    خط به خط کامنتت پر از نور خدا بود …

    پر از عشق …پر از آرامش …

    تحسینت میکنم پسر …همیشه فوق العاده ای …این درکت از خداوند …این نتایجی که ساختی …لیاقتشو داری بارها و بارها بیشتر …

    ممنون که برامون الگو میشی باور میشی ،رول مدل میشی

    تا بهش بگیم خدایا …ی همچین چیزی لطفا….

    مرررسی پسر …از ته قلبم ازت سپاسگزارم برای تموم احساس خوبی که برام ایجاد کردی …برای عظمتی که از خداوند برام تجلی کردی …

    برات بهترینِ بهترین هارو میخوام …

    در پناه الله

    روی ماه عادله جان رو از طرف ما ببوس :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 52 رای:
  5. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1294 روز

    سلاااااام به ملکه الهه

    به الهه قشششنگ خودددددم

    مررررسی که مینوووویسی…

    مررررسی که طولااانی مینویسی…

    خط به خط کامنتات که نه …کلمه به کلمه ش…حرف به حرفش برام لذتش بخش الهه …

    تو نمیدونی چه موووجود دوووست داشتنی هستی…

    میدونی من بارها و بارها تجسم کردم اومدم حافظیه و بی خبررر پرییدم بغلت …؟

    اینجاست که شاعر میگه …

    لحظه دیداااار نزدیک است…

    باز من دیوانه ام مسسستم

    باااز میلرزد دلم دسسسستم

    :))))))))))))))))))))))))))))))))))))

    من عاشقتم الهه ….به خدا قسم نمیدونم توی چه فرکانسی هستی …نیاز نیس از همکارات باشم و هر روز ببینمت تا عاشقت باشم …

    از ته قلبم بهتتتت علاااقه دارم نااازنییین

    این محبت ها رو کی ایجاد کرده ….؟از شمال تا جنوب ….؟

    قربون خددااا برم با این عشق و علاقه ای که توی وجوودمون قرار داده …

    عشق توحیدی ….

    دلم روشنه الهه …

    بزودی میبینمت ….

    شمارو …محمدجانو….حمید حنیییف …و تمووووم بچه های توحیدی دلنششییین سایت که به دیدن هرکدومشون فکر میکنم دلللللم قنننج میره

    ازت خواهش میکنم …همیشه بنویس….

    تو مثل یک آینه ی شفاف نور خدا رو بازتاب میکنی …بی اغراق

    دوووست داااارم بی نهایتت

    به امید دیدارت

    در بهترین زماااان و مکااااااان

    عشق و قلب بی نهاااایت من رو از شمال پذیرا باش خواهر قشنگم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
  6. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1294 روز

    سلاااااااام به حمییید حنیییف

    برادر توحیدی عزیییز راه دوووور من

    صبحی که با نقطه ی آبی از شما شروع بشه …حتما روز شگفت انگیزیه …

    پر از خیرو بررکت الله

    مرررسی که برام نوشتی

    و مرررسی که انقدددر خوووبی

    این آیه لقد کرمنا فوق العاده ست …

    پر از احساس ارزشمندیه …

    احساس لیاقت بدون هیچ دلیل بیرونی!

    آقاااا…!

    خودش!خود خدا داره میگه!

    من بهتون ارزشمندی دادم!

    تاج کرامت روی سرتون گذاشتم!

    منم که شمارو روی خشکی و دریا دارم جابه جا میکنم …ماشین و کشتی کیلو چند؟؟؟

    منم …من …پروردگار شما …

    همه ی اینا از منه!

    میرسیم به نقطه ی عطف ماجرا ….

    اونجایی که پای همه ی ما روی ترمز لعنتیه!

    وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ

    بااابااا میگه مااا …سیستم! داره به شما از بهترینا روووزی میده!

    شغل و سمت و اینا کیلووو چند …؟

    روزی دست منه!ثروت و پول و دلار و یورو و ریال و ماشین و خونه و …. همه ی اینا دست منه …منم سییستم طراحی کردم :)

    شما طبق این سیستم پیشششش برو!

    تو هر نقش و شغلی هستی که دوسش داری

    بقیه ش با منه!

    آقاااا داره میگه مسئولیت همه چی با کاروانه …چرا ما باور نمیکنیییییم ؟؟؟؟

    برسسسیم به انتهای آیه …؟

    وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا

    این شبیه تیر آخر توی فیلم هندیا …که طرف بعد هزارتا شلیک …بالاخره ناک اووت میشه!

    آیا سزاوار نیست ما هم بالاخره با این تیکه از آیه تسلیم بشششیم؟

    و آنها را بر بسیاری از مخلوقات خود برتری و فضیلت کامل بخشیدیم.

    پسسسر …این همه مخلوق داره خدا …ازون برگ هایی که یک دونه ش بدون هماهنگی الله روی زمین نمیفته ….ازون حشره ای که اومد روی پای شما …و سخاوتمندانه گذاشتی راهشو بره …از پرنده هایی که توی آسمون پرواز میکنند ….از کهکشان هایی که خیلی هاشو ما بیخبریم واصلا عقلمون قد نمیده ….از فرشته هایی که فقط داره حمد و ثنای پروردگار رو میگن …

    خدا میگه توی انسان …که حالا خیلیم شکرگزار نیستی!خیلی وقتا منو فراموش هم میکنی!حتی نمیتونی عظمت منو درک کنی…اگر 7تا دریا برات مرکب بشن نمیتونی شکر منو بگی…

    تورو !

    تورو من فضیلت و برتری دادم به همه …..

    واقعا حمید ما دیگه چی میخوایم …؟

    دنبال چه بهونه ای هستیم برای اینکه احتمال بدیم به خواسته هامون نرسیم …؟

    این آیه رو باید حک کنم توی مغزم ..برای احساس لیاقتی که هممش دارم گره میزنم به عوامل بیرونی …

    پسررر مرررسی که برام این آیه رو نوشتی …

    ممنونم اززززت

    خیرررو برکت الله برات جاااری باشه …

    میبینم کههه عکس پروفایلتم عوووض کردی :))))

    « فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ » :))))))

    حالا من گفتم آدم های توحیدی …صورت های زیبایی دارند…انی وی شما رو خداوند زیبا خللق کرده :))))))

    و البته که ویژگی توحیدیت …این زیبایی رو صدها برابر نشون میده …

    مررررسی که هستی حمید حنیییف ….

    برای تموم کامنتات …تموم انعکاس زیبایی های خداوند …

    به دستان قدرتمند پروردگارم میسپارمت ….

    به امید دیدار در بهترین زمان و مکان …

    الهی که در پرادایس باااشد :)

    با کلللی از بچه های سایت :)

    به قول استاد…چیزی رو که بتونی تجسمش کنی….میتونی خلللقشششش کنی …

    پسسسسس …

    :))))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  7. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1294 روز

    سلام به برادر عزیزم ..آقای یووسفی

    اول یک خدااقوت به دستان زحمتکش شما …برای خلق سرپناه برای مخلوقات خداوند …

    کاری که میکنی بی نهایت ارزززشمند و معنویه …

    هر ثانیه از زمانی که به کارت مشغوولی رو صلات حساب کن …

    دوما بی نهاااایت سپاسگزارم برای اینکه لطفی که بهم داشتید و اسمم رو توی کامنتتون آوردید ..

    ممنونم که وقت میزارید و کامنتای منو میخونید … بینهایت برام ارزشمنده …بی نهایت …

    این لطف پروردگار منه که این همه انسان فوق العاده رو به عنوان رفیق های توحیدی زندگیم بهم هدیه داده …

    من بعد دوماه اومدم گرگان خونه ی پدری …دیروز عمه ی عزیزم اومده بود دیدنم …گله میکرد که سعیده عووض شدی …کم محبت شدی …

    منو داری …خنده م گرفته بود …

    توی دلم گفتم …عمه جان قربون شکل ماهت …دو دقیقه اگر درمورد ناخواسته هات تونستی صحبت نکنی …منفی حرف نزنی …خودم دور سرت میگردم …

    خبر نداری تموم عشق و محبت من داره توی سایت خرررج میشه …برای بهترین انسان های خدااااا

    آقاجواد ..کامنتت فووق العاده بود …کلی به هرخطش خندیدم ….عالی بود :))))))))))

    منم دلم هد هد خواست …لطفا بهش بگو …بعد اینکه رفت پیش حمیدِ حنیف …یسر به ما فقیر فقرا هم بزنه … سپاااسسسس

    خداروصدهزار مرتبه شکر برای شروع فوق العاده ی امرررووز

    امیدوارم در بهترین زمان و مکان …این نقطه ی آبی به دستتون برررسه

    در پناه یکی یک دونه الله بی نظیررر باشید همیششششه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1294 روز

    سلاااام به برادر عزیییزم،حسین آقا

    عجببب عکس پروفایل باحاااالی:)))) این‌همه انرژی مثبت توی یک دایره کوچیک عکس…؟ دست مریزاد …

    ممنونم ازتون زیادِزیاد

    که لطف کردید برام نوشتید …

    الحق و الانصاف که کلمات انرژی دارند …شما درست فهمیدی داداش…همیشه این لطف رو خدا در حقم نمیکنه…ولی ی وقتایی که منت میزاره سرم میگه برو توی سایت بنویس… از حجم انرژی که وارد دستام میشه برای نوشتن اشکام درمیاد … :)

    اگر اشک ها قابلیت نفوذ در کامنت هارو داشتن،فکر‌میکنم الان همه ی LCD ها سوخته بود:)

    من خیییلی خوشحال و‌خوشبختم که انسان های شایسته ای مثل شمارو توی زندگیم دارم ،سپاسگزارم ازتون بی نهاااایت

    گفتید سعیده ی حنیف :) یاد صاحب این برند افتادم :)))

    این صفت حمیدِحنیف نبود ؟ :)))

    فکر کنم انحصاری خودشه :)

    به‌ خودش از همه بیشتر میاد :)))

    اسم شماهم خیلی قشنگه ها …

    حسین عبادی

    =

    حسین از بندگان من :)

    در پناه پروردگار عالم باشی برادر عزیزم

    براتون خیردنیا و آخرت رو میخوام

    قلب‌ِ فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  9. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1294 روز

    سلام به یاس‌ِ من

    خوبی عزییییزم ؟

    مرررسی که این لطف رو در حقم میکنی و‌برام مینویسی

    نمیدونی با هر نقطه ی آبی چه ذووقی میکنم من

    الهی که اون روز رو ببینیم باهم ،که جمع شدیم دووور استاد و از ذوق و شووقمون امونش نمیدیم برامون حرف بزنه … :))))

    به امید دیدارت در بهترین زمان و مکان دوست عزیز راه دووور من

    قلب فراااوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1294 روز

    آن کس که تو را شناخت جان را چه کند

    فرزند و عیال و خانه مان را چه کند

    دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی

    دیوانه تو هر دو جهان را چه کند…

    سلام به وجیهه بانوی عزیییزم

    مرررررسی و سپاااسگزارتم که با جمله های الهامیت برام نوشتی …

    فوق العاده بود …فوق العاده …

    با هر جمله از کامنتت،مست عشق خدا شدم،نورش قلبم رو،روشن کرد و هوای مهربونیشش رو نفس کشیییدم

    ممنونم ازت عزیییزدلم

    همیشه بنویسس و عشق خدا رو از دستات جاری کن

    برات بهترین‌ِ بهترین هارووو میخوام :)

    قلب فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: