چرا با وجود تلاش فراوان، به خواسته‌هایم نرسیده ام؟ | قسمت 2 - صفحه 1

939 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فاطمه سليمى» در این صفحه: 11
  1. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1761 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیز و مریم جان و همه دوستان نازنینم

    روز و روزگارتون بخیر

    از صمیم قلبم خدا رو شکر می کنم که تو این سایت و این فضای روحانی با دوستان عزیزم همراه هستم و از کامنتهای ارزشمندشون بهره میبرم

    دیروز یه روز فوق العاده ای رو گذروندم که پر از درس بود برام

    صبح زود با یه مورد ناخواسته روبرو شدم که نیاز به کنترل ذهن داشت

    موضوع این بود که حدود ساعت 5 صبح در اثر یه کم سر و صدا از خواب بیدار شدم و متوجه شدم همسرم رفته بالا و مشغول جارو کردن و کندن گچهای اضافی خشک شده روی دیوار و زمین اتاقه که روز قبلش  یه قسمتی از دیوار گچکاری شده بود، و این در حالی بود که تازه یکساعت بود من خوابیده بودم، شب تا نزدیکای ساعت سه توی سایت مشغول خوندن کامنتها بودم و یکی دو تا کامنت هم خودم نوشتم بعدشم که اذان و نماز و…

    اولش اهمیت ندادم ولی بعد دیدم خوابم نمیبره تو ذهنم اومد که بابا آخه الان که وقت این کارا نیست البته سر و صدا زیاد نبود ولی چون صبح زود بود و همه جا ساکت بود مشخص میشد بعد هی من میخواستم ذهنمو کنترل کنم هی ذهنم نمیزاشت می گفت چرا همسرم توجه نداره که من خوابیدم چرا رعایت نمی کنه من می گفتم نه بابا اتفاقاً همیشه رعایت  می کنه در حدی که وقتی میخواد شیر آب رو باز کنه یه ابری اسفنجی زیرش میزاره که صدا نده الانم فکر می کنه طبقه بالاست صدا پایین نمیره، یه کم دیگه گذشت باز ذهنم گفت برو بش بگو این چه کاریه چرا نمیزاری من بخوابم؟و اگر من قبلی بودم حتماً همین کارو می کردم ولی من جدیدم گفتم اشکالی نداره خدا رو شکر که همسرم هست و تو زندگی کنارمه اگه نباشه که حسرت همین سر و صدا هاشم می خورم بعد دیدم بازم ذهنم راحتم نمیزاره بالش و پتو رو برداشتم رفتم طبقه پایین فکر کردم از فاصله دو طبقه صدا نمیاد یکی دو دقیقه اونجا خوابیدم دیدم فایده نداره همچنان سر و صدا رو می شنوم تازه جای خودم هم نیست راحت نیستم  بهتره برگردم بالا حد اقل سر جای خودم بخوابم برگشتم بالا و همون وقت همسرم رو دیدم که داره وارد اتاق میشه با لبخند سلام کردم و صبح بخیر گفتم تعجب کرد و پرسید چرا بیداری و از پایین داری میای بالا؟گفتم برای اینکه سر و صدا رو نشنوم رفتم پایین ولی اونجا هم صدا میامد بخاطر همین برگشتم، گفت اِ مگه صدا میامد؟ من هم با خنده بشوخی گفتم استغفر الله! و معلوم شد که اصلاً فکر نمی کرده سر و صدا پایین شنیده بشه

    مدتها بود اینطور جدی احساس نیاز به کنترل ذهن رو تجربه نکرده بودم که حدود نیم ساعت ذهنمو درگیر کرده باشه تقریباً همه چی خوب پیش میره و اگر هم ناخواسته ای پیش بیاد سریع کنترلش می کنم و در حد یکی دو دقیقه از ذهنم بیرونش می کنم

    خدا رو شکر که این مورد رو بخوبی تونستم کنترل کنم و نتایجش رو چند ساعت بعد دیدم از نشونه ها و هدایتها و همزمانیها

    نشانه امروز من قسمت 112 سریال زندگی در بهشت بود و استاد همون اوایل فایل راجع به برخورد با ناخواسته و کنترل ذهن صحبت کردهمون که یه حیوون یا حیوونایی تمام بوقلمون ها رو بجز دوتاشون خورده بودن و استاد می گفت در برخورد با این ناخواسته که درد هم داشت براشون ذهنشونو کنترل کردن و تمرکزشونو گذاشتن روی اون دوتا بوقلمون که مونده بودن و اتفاقاً از بقیه هم سالمتر بودن

    بعد توی قرآن به آیه 15 و 16 سوره فرقان رسیدم که بعد از بیان وضعیت کسانی که قیامت رو انکار می کنن و در آتش جهنم گرفتار میشن در آیات قبل،اینطور میگه

    قُل اَذالِکَ خَیرُُ اَم جَنَّهُ الخُلدِ الَّتی وُعِدَ المُتَّقون کانَت لَهُم جَزآءً وَ مَصیرا

    بگو آیا آن(آتش جهنم)بهتر است یا بهشت جاویدی که به خود مراقبان وعده داده شده؟ که پاداش و عاقبت خوشی برای آنان است

    لَهُم فیها ما یَشآءونَ خالِدینَ کان عَلی رَبِّکَ وَعداً مَسئولا

    در آنجا هر چه بخواهند برای آنان فراهم است و در آن جاودانه اند، وعده ای است بر (عهده) پروردگارت، (وعده ای) درخواست شده (و مورد انتظار متقین از خداوند)

    متقین همون خود مراقبان هستند که ذهن و افکارشون رو کنترل می کنن، ومن خیلی خوب ذهنم رو کنترل کرده بودم رفتارم رو کنترل کرده بودم

    و خدای محبوب من چقدر زیبا پاداش این کار رو بیادم آورد و بمن اطمینان داد بهشت جاوید در انتظارمه

    یه مورد جالب دیگه که اتفاق افتاد این بود که صبح توی دفترم نوشته بودم (میخوام پیاده روی امروز رو همراه با یه حس لطیف بیشتر انجام بدم) وبعد که برای پیاده روی رفتم توی حیاط حواسم جمع بود و یاد این خواسته بودم، خب مثل هر روز از دیدن گلهای فراوون و رنگارنگ و زیبای باغچه و بوی عطرشون و آسمون آبی و کوههای اطراف و طبیعت زیبا و صدای آواز پرنده ها لذت بردم و بارها خدا رو شکر کردم ولی تفاوتی با روزای دیگه نداشت بعد هندزفری رو تو گوشم گذاشتم و شروع کردم به گوش کردن یکی از فایلها و پیاده روی رو ادامه دادم بعد از نیمساعت گرمم شد و رفتم داخل پارکینگ که سایه باشه، همینطور فایل گوش می دادم و پیاده روی می کردم که یه حسی بهم گفت دوباره برم توی حیاط منم برگشتم توی حیاط و باز مشغول پیاده روی و گوش دادن به فایل شدم که یهو متوجه یه صدایی شدم،هندزفری رو از گوشم در آوردم  فهمیدم صدای باده که لابلای شاخ و برگهای درختای باغچه می پیچه و برگای درختها هم با یه آهنگ قشنگی به رقص در اومدن منظره بسیار زیبایی بود هم صدای باد و هم صدای حرکت و رقص برگها خیلی ملایم و لطیف بود فوری یاد درخواست توی دفترم افتادم انقدر هیجان زده شدم که نگو یکسره خدا رو شکر می کردم که خواسته مو برآورده کرد

    چه آگاهیهایی دریافت کردم خدایا شکرت

    اول متوجه هدایت خدا برای شنیدن صدای باد لابلای درختا و دیدن این منظره زیبا شدم گفتم خدایا شکرت قانون چقدر دقیق و درست کار می کنه: درخواست می کنم و اتفاق می افته

    تا اومدم تو گوشیم یادداشت کنم یه آگاهی دیگه اومد که اومدن از پارکینگ به حیاط هم هدایتی بود! وای خدای من چه احساس خوبی! و همینطور که داشتم از خدا تشکر می کردم باز یه آگاهی دیگه اومد که امروز من این جمله تأکیدی رو برای خودم انتخاب کردم و تو دفترم نوشتم:(هدایتهای الهی امروز از هر طریقی بسمت من روانه میشه) و در ضمن پیاده روی هم چند بار این جمله رو تکرار کردم، بخاطر همین هم دارم هدایتها رو دریافت می کنم

    خدا رو شکر می کنم که دارم تکاملمو طی می کنم و مرحله به مرحله و هر بار یه کمی بهتر دارم معنی هدایت رو درک می کنم و دریافت می کنم

    خدا رو شکر که هدایتم کرد تجربه خودم رو اینجا به اشتراک بزارم که درسها برام مرور بشه و رد پایی از خودم بزارم

    از تک تک دوستان عزیز و نازنینم برای کامنتای بی نظیر و آگاهی دهنده شون ممنون و سپاسگزارم

    در پناه خدای مهربان شاد و سلامت و موفق باشید و دلهاتون پر از عشق و نور الهی باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 83 رای:
  2. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1761 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام استاد جانم

    سلام مریم جان دوست داشتنی ام

    سلام دوستان هم خانواده عزیزم

    خدا رو شکر می کنم که در مدار شنیدن و دیدن این فایل گرانبها و دریافت آگاهیهاش هستم و از خودش هدایت میخوام که به این آگاهیها عمل کنم و ادامه بدم واستمرار داشته باشم بطوری که جزئی از شخصیت و رفتارم بشه

    تا نتایج از راه برسن و به اندازه ای که ادامه میدم نتایج بزرگ و بزرگتر میشه

    دیروز با دخترام طبق معمول آخر هفته های اونا از طریق اسکایپ تماس تصویری داشتم

    خدا رو شکر می کنم که با این اپلیکیشن بدون نیاز به فیلترشکن میتونم با بچه ها ارتباط داشته باشم

    دیدم اون یکی دخترم از امریکا اومده تورنتو پیش خواهراش و دور هم سر سفره صبحانه هستن

    داشتیم با هم صحبت و خوش و بش می کردیم که یهو چشمم به چهره زیبای استاد روی صفحه تلویزیونشون افتاد که مال همین فایل بود گفتم اِ استاد جونم هم که اینجاست! و چقدر ذوق کردم! بچه ها همزمان با صبحانه خوردن داشتن این فایلو می دیدن

    خیلی خدا رو شکر می کنم که من و دخترام با هم تو این مسیر هستیم تو تماسها نصف صحبتهامون در باره استاد و قوانین و فایلها و کار کردنمون روی فایلها و کامنتای خودمون و دوستان هست مواظب هستیم که حرفای بیهوده و منفی نزنیم

    به بچه ها می گفتم که گاهی وقتا به خودم و شرایطم فکر می کنم می بینم که به نسبت زیادی وضعیتم خوبه در مداری که الان هستم

    بعد میگم نکنه توهم میزنم؟اشتباه می کنم؟

    ولی نه توهمی در کار نیست واقعاً همینطوره دارم نتیجه می گیرم

    اینکه روابطم با همسر و فرزندانم و خواهرا و برادرام وفامیل و دوست و آشنا در حد عالی و خیلی خوب و  خوبه نتیجه کمی نیست

    اینکه در زمینه سلامتی وضعیت خوبی دارم و هیچ قرص و دارویی مصرف نمی کنم نتیجه کمی نیست

    اینکه هیچ بدهی و قرض و قسطی ندارم نتیجه کمی نیست

    اینکه تو خونه ای زندگی می کنم که خودم مالکش هستم و علاوه بر اون آپارتمان دیگه ای دارم که از طریق اجاره اش هر ماه مبلغ خوبی به حسابم واریز میشه نتیجه کمی نیست

    اینکه در زمینه معنویت روز بروز دوستیم با خدا داره بیشتر میشه و دارم باش زندگی می کنم و حضورشو روز بروز بیشتر حس می کنم نتیجه کمی نیست

    از این نتایجی که گفتم فقط خونه رو قبل از آشنایی با استاد و قوانین ثابت جهان داشتم بقیه رو با عمل به آموزشهای استاد عزیزم ساختم خدا رو صد هزار مرتبه شکر

    وقتی که به گذشته ام فکر می کنم می بینم درسته که از قوانین آگاه نبودم اما ناخودآگاه به بعضی از اونا عمل می کردم

    در درجه اول از وقتی که یادم میاد همیشه در زندگی به خدا اعتقاد داشتم و وظیفه خودم می دونستم که بعنوان بنده اش درستکار باشم و تا حد خوبی به اندازه درک و فهمم سعی می کردم همینطور باشم و به این موضوع باور داشتم که(با خدا باش و پادشاهی کن)

    خدا هم بخاطر درستکاریم بمن پاداشهایی رو داده بود و من هم به این موضوع توجه داشتم

    اما ارتباط من با خدا بر اساس اعتقاد  و وظیفه بود نه بر اساس عشق و صمیمیت

    خدا رو هزاران بار شکر می کنم که که منو با استاد آشنا کرد و من طعم شیرین دوستی و صمیمیت با خدا رو روز بروز دارم بیشتر می فهمم و دریافت می کنم

    کم کم دارم معنی دریافت هدایتهای الهی و الهامات و نشونه ها و ایده ها رو می فهمم

    کم کم دارم دریافتشون می کنم و چه طعم شیرین ودلچسبی داره

    هدایتهای الهی که همیشه بوده ولی من نمی گرفتم من درک نمی کردم نمی فهمیدم

    الان دیگه می فهمم که وقتی دیروز داشتم جلسه اول دوره کشف قوانین رو گوش می کردم و استاد راجع به این می گفت که هیچ جبری نیست و هر کس در این دنیا خودش انتخاب می کنه چه مسیری رو بره من یاد این کلام خدا افتادم که(کُلُّ نفسِِ بِما کَسَبَت رَهینه) (هرکس در گرو اعمال خویش است) و تو  نوت گوشیم یادداشتش کردم بعد دقیقاً امروز صبح که بعد از نماز داشتم قرآن می خوندم به همین آیه رسیدم این یه نشونه است و تأیید و تأکید بر اینکه که مسیرم درسته

    یا وقتی که میگم خدایا ناهار چی درست کنم و بلا فاصله همسرم که روی مبل دراز کشیده و خوابش برده یهو از خواب بیدار  میشه و میگه ناهار آبگوشت! این یعنی هدایت خدا

    راجع به ترمزهایی که استاد تو این فایل میگه و اونا رو با زندگی خودم مقایسه می کنم به این نتیجه می رسم که خدارو شکر خیلی از این ترمزها رو تقریباً ندارم یا حد اقل الان اینطور فکر میکنم بطور مثال

    از لحاظ ظاهری خودمو دوست دارم خیلی وقتا که تو آینه نگاه می کنم میگم خدایا شکرت قیافه قشنگ و خوبی دارم با خودم در صلحم خودمو لایق دریافت نعمتهای الهی می دونم و میدونم که ارزشهای درونی خوبی دارم و می تونم اونا رو بهبود بدم

    کار خیلی مهمی که در این زمینه باید انجام بدم اینه که تواناییهامو افزایش بدم مهارت های جدید یاد بگیرم

    روابط خوبی با اطرافیانم دارم خیلی وقتها تو کارهام با آدمای خوب و مناسب برخورد می کنم

    در مورد این ترمز که من خیلی پیرم برای اینکه یک کاری رو شروع کنم، با اینکه دارم روش کار می کنم و حتی چند مورد خودم انجام دادم و نقضش کردم ولی هنوز گوشه ذهنم هست و خیلی بیشتر باید روش کار کنم

    دلم میخواد یه مدت فارغ از هر چیز دیگه فقط بشینم رو فایلها و دوره ها کار کنم و شخصیتمو بهبود بدم  اونوقت نتایج هم خودبخود بدنبالش میاد

    از خدا مدد میخوام که هدایتم کنه از بهترین و آسونترین و لذتبخش ترین راه به این هدفم برسم

    همه خیر و خوبیهای دنیا و آخرت رو از پروردگار جهان براتون خواستارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 45 رای:
  3. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1761 روز

    سلام سید علی خوشدل عزیز

    مرد مؤمن و موحد و اهل عمل

    دانشجوی ممتاز و الگوی دانشگاه توحیدی عباسمنش

    تحسینت می کنم برای کامنتهای پر ارزش و با کیفیتی که می نویسی و دل هزاران نفر رو پر از شوق و انگیزه می کنی

    که مسیرمونو با عشق و تعهد بالا ادامه بدیم

    خیلی لذت بردم از خوندن کامنت زیبا و آگاهی دهنده و پر از معنویتت و این آیه های زیبای سوره آل عمران که چه مفاهیم ارزشمندی داره

    خدا رو شکر که من هم بعد از آشنایی با استاد خیلی عمیق تر از قبل و همراه با تفکر آیه های قرآن رو می خونم

    تفکر در آفرینش آسمانها و زمین(و کلاً در همه مخلوقات خدا) خیلی به ما آگاهی میده و باعث میشه در برابر عظمت پروردگارمون احساس خشوع و تسلیم بکنیم

    من هم بعد از دیدن سریال زندگی در بهشت هروقت آیه های با مضمون(جنات تجری من تحتها الانهار ) می بینم بلا فاصله تصویر پارادایس و استاد در نظرم مجسم میشه که با ایمان و باورهاش این بهشت دنیایی رو برای خودش ساخته

    باز هم تحسینت می کنم که با ایمان و تعهد نتایج ارزشمندی در زندگی بدست آوردی هم مادی هم معنوی

    سید عزیز اسم و فامیلت خیلی زیباست و حتی قبل از خوندن کامنتت حس خوب و انرژی مثبت رو به من انتقال میده

    سید

    (انتساب به برگزیده ترین انسانها)

    علی

    عالی ترین نمونه ایمان و توحید

    خوشدل

    احساسِ خوشِ قلبی

    ممنونم ازت سید جان

    شاد و سالم و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1761 روز

    سلام به سعیده عزیزم

    شاگرد سرزنده و پرتلاش این کلاس توحیدی

    چقدر ساده و قشنگ می نویسی تحسینت می کنم و ازت سپاسگزارم کلامت از دل برمیاد و لاجرم بر دل میشینه

    راست میگی سعیده جان انسانها هر چقدر توحیدی تر میشن باطنشون پر از زیبایی و نور الهی میشه و این زیبایی و نور درونی در چهره شون هم متجلی میشه

    هر تصویری که می بینی…به هر چیز توجه می کنی…بزودی بصورت ملموس و واقعی لمسش می کنی…وعده خداوند حقه و چه کسی از خداوند به عهدش وفادار تره

    من هم این موضوع رو بار ها تجربه کردم و هر بار ایمان و یقینم بیشتر شد که قوانین خداوند درست و دقیق عمل می کنه

    با تمام وجود تحسینت می کنم که از قرآن کمک می گیری برای نوشتن توی سایت و خدا هم بزیبایی هدایتت میکنه

    خیلی مهم و ارزشمنده که در زندگیمون تلاش کنیم کار درست رو انجام بدیم چیزی که من هم همیشه بدنبالش هستم خدا هم وقتی تلاش ما رو می بینه حتماً هدایتمون می کنه

    چقدر زیبا تجسم ملاقات با استاد رو توصیف کردی فکر کنم این خواسته مشترک همه ما هست

    خیلی لذت بردم و استفاده کردم از کامنت زیبا و دلنشینت باز هم ازت تشکر می کنم عزیزم الهی که زندگیت سرشار از موفقیت و حال خوش و خیر برکت باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1761 روز

    الهه جان سلام

    اینقدر از این دوتا کامنتت که در پاسخ سعیده جان و آقا حمید نوشتی لذت بردم و حس و حال عالی ازش گرفتم که دلم خواست برات بنویسم و ازت تشکر و قدردانی کنم

    چقدر حال و هوای کامنتات پر از شور و نشاط و عشق به خدا و بنده های خدا هست چقدر زیبا احساستو از قلبت روی نوشته هات جاری می کنی(مثل همین دوستانی که براشون پاسخ گذاشتی و خیلی از دوستای دیگه) خدا رو شکر بر وجود همه شما دوستان توحیدی ام

    خدا رو شکر که حال دلت عالیه

    الهی شکر که وجودت پر از نور الهیه

    ماجرای شعر شهریار درباره حضرت علی رو قبلاً شنیده بودم ولی باز هم اینجا از خوندنش حال عجیبی پیدا کردم و مو بر اندامم راست شد

    وقتی که دلت مالامال از توحید باشه و اخلاص در عمل داشته باشی و شعرت از روی معرفت و آگاهی به جایگاه والای امیر المؤمنین باشه(ز علی شناختم من به خدا قسم خدا را) اونوقت خدا هم به این زیبایی پاداشتو میده و امیر المؤمنین کار تو رو تأیید میکنه و تحسین می کنه

    ازت ممنونم عزیزم که کامنتات آگاهی و حال خوب به ما هدیه میده

    در پناه خدای مهربان روز بروز توحیدی تر عاشقتر شادتر موفقتر و سعادتمند در هر دو جهان باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  6. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1761 روز

    سلام مهدیه عزیزم

    خیلی ممنونم که به کامنتم پاسخ دادی و حال خوب بمن هدیه کردی

    خدا رو شکر که کامنتم مفید واقع شد و احساس خوبی بشما داد

    زندگی هر کدوم از ما پر از نکات مثبته که اگر آگاهانه این زیباییها رو هر چقدر هم که در نظرمون کوچیک و بی اهمیت باشه ببینیم و بخاطرش سپاسگزار خداوند باشیم لا جرم هدایت میشیم به دیدن زیباییهای بیشتر…

    و بقول استاد کل داستان همینه

    از خدا میخوام که همگی در این مسیر زیبا ثابت قدم باشیم و پیشرفت کنیم و به مدارهای بالاتر بریم

    در پناه خدا دلت پر از آرامش باشه و به همه خواسته هات برسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1761 روز

    رضوان جان سلام

    ازت ممنونم که این کامنت زیبا رو نوشتی

    خدا رو شکر که اینقدر خوب رو خودت کار می کنی و خدا هم به این زیبایی شما رو به جواب سؤالت هدایت کرد

    جالبه که من هم قبلاً کامنتای سید علی خوشدل توجهمو جلب نمی کرد و خیلی وقتا حتی بهش برخورد هم نمی کردم

    بقول حمید آقای عزیز این قانون مدارها عجیب قانونیه الله اکبر

    ازت سپاسگزارم که تجربه های خوبتو با ما به اشتراک گذاشتی

    از خدا میخوام که در این مسیر زیبا روز بروز شادتر و موفقتر باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1761 روز

    سلام بر سید حبیب گرامی

    برادر عزیزم خوشحالم و سپاسگزار خداوند هستم که کامنتم برای شما تأثیر مثبت بجا گذاشته و ازش استفاده کردی و بسیار از شما ممنون و سپاسگزارم که وقت گذاشتی و به کامنتم پاسخ دادی که خودش یه کامنت کامل و پر ارزش بود واقعاً از مطالبی که بیان کردی استفاده کردم و لذت بردم

    ممنونم که حال خوب بمن هدیه دادی خدا کنه که رفتار و کردارم درخور نام فاطمه باشه

    خدا رو شکر که شما و همسرتون رو خودتون کار می کنید و نتیجه می گیرید

    در پناه خدا موفق و سعادتمند در هر دو جهان باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1761 روز

    سلام به برادر عزیزم آقا مصطفی

    خدا رو شکر که کامنتم اثر خوبی بر شما داشت و مفید بود

    و از شما هم خیلی ممنونم که پاسخ زیبایی برام نوشتی و مطالب مهمی رو یادآور شدی، از کنترل ذهن و هدایت الهی و رعایت قانون تکامل…

    از کامنتت استفاده کردم و لذت بردم

    در پناه خدا زندگیت پر از موفقیت و زیبایی باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1761 روز

    مونای عزیزم سلام

    خیلی ازت سپاسگزارم که کامنتمو خوندی و پاسخ دادی

    می دونی مونا جان از وقتی که دوره شیوه حل مسائل بروز رسانی شد و شما تو قسمت (نتایج برخی از دانشجویان دوره شیوه حل مسائل) اون کامنتو گذاشتی اسمت برام مترادف شده با حل مسئله

    مونا=حل مسئله

    ممنونم از چیزای خوبی که درباره من نوشتی و همینطور خوشحال شدم از اینکه تجربه مشابه خودت رو برام گفتی که به این خوبی ذهنتو کنترل کردی

    دنیای ما چقدر زیباتر میشه اگه هرکدوم از ما در برخورد با دیگری بخصوص توی زندگی مشترک یه کم ذهنمون رو کنترل کنیم

    سلامتی و موفقیت و سعادتمندی در هر دو جهان رو برای خودت و همسرت از خدای مهربان خواستارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: