چرا با وجود تلاش فراوان، به خواسته‌هایم نرسیده ام؟ | قسمت 2 - صفحه 14

939 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    SAEID987645 گفته:
    مدت عضویت: 823 روز

    سلام بر همه دوستان خوب

    سلام بر آقای عباس منش عزیز و همسر گرامی ایشون مریم خانم

    اگر بخوام به دوران بچگی خودم برگردم یه دورانی که خیلی سختی هایی رو کشیدم و چطوری تو اون سختی ها تونستم به اینجا به لطف خدا برسم این بود که خیلی جاها اگر اگر کم گذاشتم زود جبران کردم این جمله ام رو آخر مجددا تفسیر مفصل میکنم

    من بجه ای بودم که خانواده هم از هم جدا شدن پدر و مادرم در سن کم جدا شدن سنی که خیلی اوقات بهش فکر میکنم واقعا مستحق پدری و مادری نبودم

    من زندگیم بالا و پایین داشت از بچگی بهم یاد دادن فقط کار کن از 8 9 سالگی تقریبا کار کردم کارهایی که برای یه بچه زود بود

    ولی این سختی ها برام هم معایب داشت هم مزایا

    من از ترمزهای مهمم این بود چون خانواده ام جدا شدن عزت نفسم پایین آمده بوده با اینه به سن خودم ماشین برند خونه فلان یه برهه حقوق بهمان ولی اونقدر اعتماد به نفسم پایین بود که بچه طلاق هستم در هر خونه ای برم بهم میگن نه چون بچه طلاقی در حالی نکات زیبایی خانوادم ندیدم که اگر جدا شدن ولی هر کدوم پرستیژ شغلی و اجتماعی دارن هر کدوم زندگی خوب خودم شرایط خوب دارم

    باز از اون ترمز جون نمیتونستم برای خودم حلش کنم آمدم ترمز دیگه ای ساختم که زن نگیرم دنبال ازدواج نباشم با اینکه به کلی پیشنهاد بهترین مورد ها ولی همیشه به خودم میگفتم نه اگر بگیرم اینا هم دنبال مال و منال من هستند اینا هم دنبال طلاق… بعد یه روز رفیقم داشت ازم کمک برای ازدواج میکرد من خیلی قشنگ داشتم بهش راهنمایی میکردم به لحظه رفیقم گفت تو که خودت بلدی چرا خودت دنبال ازواج کردن نیستی

    واقعا اونجا باز منو بیدار کرد از اینکه از ترمز هام رو بشم ترمز نسازم

    دیدم خیلی از رفیقام نه از پوشش لباس تا فهم و شعور تا خانواده تا مالی حد کن نیستند ولی اونا عزت نفس دارن اونا حتی اگر موهاشون سفد شده حتی ریخته حتی هر چی خودشون نباختن من فقط دنبال اینم نازیبایی خودمو تو چشم خودم بیارم وقتی هم بیارم دیگران هم قطعا میگن چون تو برا خودت ارزش قائل نیستی ما هم نمیشیم

    دیدم این ترمز من بر میگرده همون سالهایی که من خودمو ول کردم

    یه برهه بهترین لباس

    بهترین سفر گردی داخلی و خارجی

    بهترین حس های خوب داشتم

    باورتون نمیشه یه برهه وقتی آخر هر سال حساب و کتاب داشتم میدیدم کلی خرج و برج داشتم ولی اصل مالمم داره سود میسازه هی میگفتم از کجا از کجا مگه میشه یه آدم عرفانی بهم گفت هی چرتکه ننداز داره اونی که بهت میده میده تو خرج کن تو چکار داری از کجا یه برهه به حرفش گوش دادم ولی بعدش نه و با کله آمدم پایین

    یه برهه بود من بهترین کت و شلوار بهترین عطر بهترین سفر

    بهترین چیزها حتی به کلی آدم کمک میکردم چون خودمو باور داشتم

    چون میگفتم من عین برکتم

    من عین رزقم

    خیلی ها برکت دارن ولی رزق نه

    میلیارد در میارن ولی یه نون نمیتونند بخورن معده ندارن جون ندادن دندون ندارن کسی ندارن با دل خوش کنارشون بخورن

    ولی یه عده اونقدر رزق دارن که رزقه کم کم برکت براشون میشه چون باور دارن به خدا و خودشون نه به بنده خدا نه به خلق خدا

    فهمیدم اشتباه من این بود وقتی چرتکه الهی میفتاد برام جفت شش میامد من دنبال این نبودم فقط لذت ببرم دنبال پرتقال فروشه بودم از کجا میاد

    ترمز های این دو موردم رو حل کردم فهمیدم اعتماد به نفسم بالا ببرم بتونم برا زندگی آینده ام به نکات مثبت خودم فکر کنم اگر به زیبایی های خودم فکر کنم تو مرحله آشنایی با دختری هم دنبال زیبایی های اونم نه دنبال عیب و ایرادهاش

    امروز من تو وزارت دادگستری یه جمله ای بهم یه استادی گفت واقعا حرفش برام طلا بود گفت کسی که تو موضوعی مالی جنسی عاطفی هر چی کمبود داره در حد فقر هر فرصتی برا خودش غنیمت یه طرفه میکنه و قطعا به بقیه آسیب میزنه چون به هر زور و طریقی شده با دندون بهش می‌چسبه و اون برا خودش فقط کنه منفعت و فرصت طلبه راستم میگه برای ما همه اتفاق افتاده این موضوع یا خودمون شدیم یا اطرافیانمون

    ما هیچ وقت نباید روغن و بنزین هر خصایل وجودمون رو به چراغ قرمز شدنه برسونیم که سبب بشه تک رای و خود رای بشیم اونقدر عزت نفسمون پایین بیاریم که سبب بشه دنبال فرصت های تک محوری باشیم هر فرصت به نفع خودمون احاطه کنیم و تصرف بی اجازه و رضایت کنیم

    یکی از ترمزهام من یه برهه فقط جمع میکردم بعد اینکه از بالا افتادم

    فکر میکردم باید فقط جمع کرد باید با جمع کردن رشید باز به اونجا دیدم باز اشتباه میکنم همین چند روز پیش من جا همه دوستان خالی رفته بودم خرید رفتم یه رستوران خوب تو تجریش دیدم یه آقایی از سر واقعا نیاز طلب یه لقمه ازم غذا کرد من براش غذا خریدم باورتون نمیشه همین پولی که دادم خدا بهم یه شه الی چهار روز نرسید دو برابرش برام آمد

    خدا واقعا گاهی به بنده هاش میگه خرج کن استفاده کن تا بدمت همیشه پدر پدرم خدا رحمت کنه میگفت همیشه تو زندگیت وسط باش

    نه جمع کن نفهمی چی شد و متکبر بشی

    نه ولخرج شو که گدایی بیفتی

    میگفت دو نفر از خدا طلب ماهی یه گوسفند رو کردن

    یکی هفته به هفته هی طلب کرد خدا داد تا تو یه ماه چهار تا گرفت یکی هی آمد بخوره گفت هفته بعد هفته بعد تا رسید به جایی همون آخر ماه گوسفندش خورد رفت به خدا گفت چهار تا بده خدا گفت اون چون هر هفته خرج کرد دادم و باید میدادم تو که خرجی نکردی همون یکی کافیه

    یعنی ما خودمون هستیم که کانال منبع الهیمون رو تعیین میکنیم سوراخ اون منبع چی باشه قطره قطره بیاد یا عین سد باشه

    یه روز بلند شدم یه سری لباس هایی که سالها داشتم رد کردم نو خریدم اصلا مهم نبود برام دارم یا نه گفتم وقتی لباسم نو بشه منبع مالی نو هم برام میاد

    ترمز بعدی من تحصیلات بود

    یه برهه فقط میگفتم باید تا دکتری برم

    اگر نرم زندگیم زندگی نیست

    یه برهه میگفتم فقط دانشگاه معتبر

    تهش فهمیدم این باورهای غلط یعنی ترمز یعنی بهانه و تبلیغ به اینکه اگر تا دکتری نرم ارشد نخونم

    اگر دولتی نباشم اونم معتبر پس درس نخونم در حالی رفیق خودم دکترا عمران آزاد هست الان دفتر داره فهمیدم خودم برای خودم صورت مسئله رو اشتباه نوشتم اشتباه خوندم اشتباه دنبال جواب بودم و برای جواب دادنش وقت نذاشتم و تهش هم غلط جواب دادم

    اینکه اگر با دید بهتر با صبر و حوصله میخوندم با منطق جواب میدادم غلط نمی‌دادم که بعد بشم چرا من هر چی تلاش می‌کنم به نتیجه نمیرسم؟؟؟؟؟؟ چون: صورت مسئله زندگی مون رو اشتباه میخونیم عین دانش آموزی که روز امتحان تاریخ حواسش نیست تاریخ داره میشینه یه روز 12 ساعت علوم میخونه سر جلسه میبینه اشتباه کرده با کلی تلاش

    مشکل ما اینه برای زندگیمون هدف هم اگر میزاریم براش اونقدر ترمز می‌سازیم نکات نشدن نمیشه نمیرسم میزاریم بعدم میتازیم بهش با سرعت های شتابزده تهش هم چپ میکنیم

    خیلی از اوقات گاهی ما اصلا هدفمون غلطه گاهی ما اصلا برای اون هدف غلط اشتباهی تلاش می‌کنیم

    گاهی هم نه هدف ما هدف درسته ولی باور نداریم که برای اون هدف ساخته شدیم باور نداریم که برای رسیدن به اون هدف با تلاش میشه بهش برسیم

    مگر بقیه نرسیدن ما چرا نرسیم

    من ترمز های زندگیم که دارم پیدا میکنم همه ما هم ترمز داریم مگه میشه نداشته باشیم

    گاهی بی اختیار می‌سازیم

    ولی باید دید با این ترمز چطوری رفتار کنیم

    گاهی اگر اون ترمز رو خیلی زود پیشگیری کنیم حکایت از کاه کوه ساختن نمیشه حکایت حسرت شدن نمیشه گاهی دلسرد نمیشیم و نا امید بشیم

    من یه راهی برا خودم جدیدا درست کردم یه سری باورهای خیلی بد دارم که متاسفانه نهادینه برام شده دست خودمم نیست شاید خیلی ها این ترمز و ترس ها داشتن من به عنوان یه دوست مشاوره دادم و حل براشون شده ولی خودم نه

    حکایت وکیلی که کلی پرونده طلاق رای گرفته ولی تو پرونده خودش مونده

    یا به قولی دکتری که سرطان خوب میکنه ولی خودش سرطان داره

    وووووو

    الانم همین من این افکار بد برام نهادینه شده و شدن ترمز

    یه کش دور دستم بستم و هرگاه هر کاری میخوام کنم هر فکری کنم که این ترسهام نذارن من به نکات زیبایی اون هدف یا فکرم یا کارم توجه کنم یکم کش میکشم رو دستم بزنه کم کم این افکار منفی ازم بره شاید خیلی ها یه روشم. ایراد بگیرن ولی من یه بار دیگه این برام جواب داده

    ترمز های زندگیمو دارم حل میکنم

    چون گاهی سبب میشه نه تنها منو به قهقرا ببره بلکه سبب بشه بقیه هم به رنج بکشم با افکار منفیم

    با تصمیمات غلطم

    با ترمزهای کلکی و ناگهانی ترمز زدن

    گاهی ترمز های ما حکایت جاده بارونی و زمین روغن ریخته و لیز هست جوری جفت پا تو مسیر موفقیت که داریم تلاش می‌کنیم روی ترمز میریم که قشنگ چپ میشیم

    همه اینا وقتی میگیم نمیشم نمیتونم من برا این کار نیستم وووو شروع همون ترمزها هست

    نمیخوام خیلی سر دوستان رو درد بیارم ولی من تازه فهمیدم وقتی عزت نفس و اعتماد به خودم و باور خودم از بین میره دیگه نمیتونم حس رضایت از خودم کنم دیگه تو آینه خودم برا خودم کوچک میشمارم

    دنبال فقط توجه دیگرانم

    برای دیگران زندگی میکنم

    میشه تهش اینکه بنده بنده ها میشی

    وابسته میشی وابسته به دنیا و متعلقات

    دوستان خودتون باور داشته باشید

    ولو اگر نقصی هم دارید دنیا با نواقص ها به انسان تحویل داده شد تا خودش با تضاد های خودش برای تبدیل بد ها به خوبی ها زشتی ها به زیبایی ها وووووو تلاش کنه

    اینکه هر کی با یه نرسیدن یا یه تلاش نکردن فوری دست از ادامه حیات و تلاش مجدد بکشه یعنی باختن

    یعنی باور نداشتن خودش و اون جدایی که براش کافی هست

    من خودم اینستا… دارم ولی متعادل رفتار میکنم الان مثلا برا خودم برنامه گذاشتم یا روزی 15 دقیقه یا اونم هفته ای 1 ساعت فقط اینستا اونم من خودم انتخاب می‌کنم چی ببینم چی نه

    نه اینکه اون منو به بازی بطالت وقت بنده بگیره

    یا فقط مثلا روزی جدیدا 1 ساعت نهایت 2 ساعت ایتا میام

    کلا ابدا چیزی که ببینم منو معتاد میکنه و ماهیت تکیه گاهی نداره بهش دیگه براش زمان گذاری و محدودیت میذارم

    خیلی جواب داده حتی گاهی یه روز گوشی دست نگیری به خصوص تو مترو…. خیلی ها صبح 6

    یا شب 9

    حت تو مترو هم معتاد گوشی به دست شدن

    من خب به جا اون همون تایم رو برای برنامه ریزی ذهنی فردام که چکار کنم چکار نکنم وقت میذارم

    امیدوارم که حرفام مفید باشه

    وقت همه خوش و خرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
  2. -
    رها گفته:
    مدت عضویت: 925 روز

    بنام خدای هدایتگرم به خواسته هایم بزیبایی و اسانی و عزت

    .

    .

    این فایل یک جلسه کامل اموزشی بود

    عالی و با کیفیت

    بااینکه من درباره مبحث مطرح شده دراین فایل مساله ای ندارم خداروشکر

    اما با جایگزین کردن هرانچه استاد مطرح کردن با کسب و کارم تونستم چندتا از مهمترین ترمزهام رو در رابطه با کسب وکارم پیدا کنم.

    البته در دفعه دوم گوش دادن

    .

    ترمزهای ریز و ناپیدااایی که شاید قبلترهم فهمیده بودمشون اما ی جورایی نمیخواستم بشون توجه کنم و نادیده اشون میگرفتم

    و الان فهمیدم مساله شد دوتا

    یکی ترمز مخفی که بوده

    و دیگری نادیده گرفتنش

    ـــــــ

    شاید خیلی از ماها این رفتار رو داشته باشیم

    که اونقدر به ترمزی که پیدا میکنیم بها ندیم

    بگیم نه بابا

    این اونقدرهاااا هم بزرگ نیست

    مهم نیست

    اما غافلیم از اینکه همین میتونه روندی رو به دلخواه و نادلخواه تغییر بده

    مگر نه استاد با پیدا کردن یکی از ترمزهای مخفیشون تونستن تغییرات بزرگی رو ایجاد کنن

    پس کوچکترین ترمزها هم اگه پیدا میکنیم برای تغییرش گام برداریم

    ـــــــ

    من تو فایل قبل گفتم اگه ترمزی پیدا نشد نگران نشیم و بسپریم به خداوند که خودش برامون نمایش بده یا پاکش کنه.

    و چه زیبااا جوابم رو داد

    خودش به من نشون داد

    من سپرده بودم به خودش

    واو امروز در موضوعی به ظاهر نامرتبط با کسب و کار به من نشون داد که گیر کارم کجاست

    خدایاشکرت

    .

    وقتی میسپریم به خداوند مهربونم

    باید حواسمون جم باشه

    او به هر طریقی پاسخ مارو میده

    من در ابتدا که فایل رو شنیدم

    گفتم کاش استاد درباره کسب و کار حرف میزد

    اما یهو گفتم نه دیگه اینطوری نمیشه

    خداوند اگه امروز این فایل رو نشونت داده قضاوت نکن

    گوش کن

    حتما جواب سوالت اینجاست

    و بسیار عالی جوابم رو داد

    خدایاشکرت

    .

    صبحم با خوندن کامنتهای فوقالعاده بچه هاااشروع شد و هدایت شدم به سوره ال عمران، سوره ای که ندای درونم مدتیه من رو بسوی اون جلب میکنه

    و شروع کردم به خوندنش. چقدر بینظیره این سوره

    چه کلامی

    چه اگاهی نابی

    چه در و جواهری

    خدایاشکرت

    قدردان تو هستم که تمام وقت هدایتم میکنی

    ــــــــ

    و بعد از ظهر فایل رو دوباره گوش کردم اینبار با این دیدگاه که پیامی برای من داره

    و چه زیبا پاسخم رو گرفتم خدایاشکرت

    عاشقتم

    و

    بالاخره اکنون هم هدایت شدم به نوشتن کامنت

    خدایا شکرت

    سپاسگزارم

    عاشقتم

    این همه همزمانی و نشانه و هدایت و ازهمه مهمتر احساس خوب یعنی در مسیر درست هستم

    خدایاشکرت

    .

    قدردانم استاد جانم

    بینظیری

    خداوند حافظ تون باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  3. -
    میلاد شریفی تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 1397 روز

    سلام به سید حسین عباس منش و مریم شایسته ی عزیز، مربیان کلاس A+ جهانی. مربی زندگی بودن یا همون Life Coach ارزشمندترین شغل برای رسوندن خیر و برکت به افراد کل دنیاست البته اونهایی که چشم بینا، گوش شنوا و آغوش باز برای پذیرفتن دارن.

    صادقانه بگم حس نوشتن ندارم. صحبتهای استاد وقتی روی دور میفتن اینقدر دقیق و قدرتمند سدها رو میشکنند که سیل آگاهی راه میوفته. جریان آب انواع و اقسام نعمت ها رو با خودش میاره البته فقط کسی می‌تونه استفاده کنه که در مسیر این جریان باشه و پشت به اون نکرده باشه. دارم از روی دور افتادنی میگم که توی فایلهای بیشتر از 30 یا 40 دقیقه مشهوده. مثل همین فایل. انگار موتور سید گرم میشه و از یه دقایقی به بعد میبینی داره جملاتی رو با ظرائف و بیانی میگه که نیاز به روزها تمرین داره ولی برای ابر مربی زندگی، سید حسین عباسمنش، این امر بداهه رخ میده. اینجاست که من دوس دارم این صدا رو بشنوم. اینجاست که دوس دارم یه فایل سه چهار ساعتی ضبط بشه و سید فقط کلام وحی رو برامون بخونه. کلامی که بعد از گذشت سی چهل دقیقه ملکوتی میشن، دیگه انسانی نیستن، دیگه لغاتشو خود سید انتخاب نمیکنه، از جای دیگه میاد، دیگه دستور زبانشو خود سید نمیچینه از جای دیگه شکل میگیره. استاد عزیز زندگی فقط نیم ساعت اولو نیاز داره فکر کنه که چی بگه، بقیش همش اتوپایلوته. این همون جادوی فایلهای طولانیه. این همون ویژگی ایه که دلها رو تسخیر می‌کنه. این همون کلام آشنای محمد رسول اللهه که دلها رو نرم کرد، که انسانهای آگاهی طلب رو دور او جمع کرد. درود الله به رسولان و هرکس که کلام او را در جهان طنین انداز می‌کنه.

    وای از این همه ترمز فقط برای مسئله ی ساده ای مثل رابطه با جنس مخالف که جزء بدیهی ترین نیازهای زندگی انسانها.

    وای از این همه ترمز

    وای از این همه ترمز

    اعتراف میکنم به غیر از سه چهارتا از ترمزها که خدارو شکر من ندارم بقیه رو دارم. بله باور کردنی نیست برام که اینقدر ورودی های من داغون بوده. ذهنمو از چی داشتم تغذیه میکردم این همه سال؟ از آشغالدونی؟ آیا اگه اینها به جای خوراک فکر تغذیه ی دستگاه گوارشم بودن حاضر بودم بخورمشون؟ منی که اینقدر روی خوراک حساسم. منی که نخوردن غذا رو به خوردن غذای بد ترجیح میدم. این همه آت و آشغال توی ذهنم از کجا اومده؟ یعنی من اینقدر تحت تاثیر رسانه، دوست و خونواده قرار گرفته بودم؟ منی که ادعا میکردم اینقدر از نظر ذهنی قوی ام که هیچکس و هیچ چیز نمیتونه روم اثر بزاره. کی وقت کردم اینقدر ضعیف بشم؟ کی وقت کردم گوهر وجودمو گم کنم؟ کی وقت کردم دستمال سفیدی رو که خدا بهم هدیه کرده بود اینقدر کثیف کنم و به لجن بکشم؟ تا کی قرار بود ادامه بدم؟ باورهای نامناسب تموم شدنی هستن؟ اصن نقطه ی پایان دارن؟ چرا بهشون اصرار میکنم؟ به قول قرآن چرا به گناه اصرار میورزید؟ چرا تغییر ریشه ای و بنیادی اینقدر سخت به نظر میاد؟ آیا دلیلش همین نیست که باور کردم سخته؟ اگه باورم این بود که خیلی راحت با توکل به رب العالمین میشه تغییرای بنیادی توی شخصیت داد آیا کار برام آسونتر نمیشد؟ کی وقت کردم که انسان نباشم؟ کی انتخاب کردم که اشرف مخلوقات نباشم؟ کی تصمیم گرفتم که فرمون کل زندگیم رو خودم در دست بگیرم در صورتی که بهترین راننده و مسیر یاب آسمانها و زمین رو نزدیکتر از رگ گردن داشتم؟ تا کی قراره فقط حرفهای قشنگ زد؟ اعمال قشنگ کی از راه میرسن؟ ایمان و توکل قشنگ کی از راه میرسن؟ اشرف مخلوقات کی از خواب بیدار میشه؟ زبان کی خودشو به ذهن پیوند میزنه؟ ذهن کی خودشو به پای رفتن و دست انجام پیوند میزنه؟ من کی میتونم شکرگزار بشم؟ شکرگزاری عملی با شادی و لبخند از کوچکترین حرکت رو به جلو کی رخ میده؟ اگه هدفم اینه که عرش اعلای ریاضیات برسم، آیا از انجام جمع ساده ی 2+2 خوشحال میشم؟ آیا شکرگزار همین ابتدایی ترین قدم هستم؟ اگه هدفم اینه که به عرش اعلای ورزش فوتبال برسم، همین که بتونم پامو به توپ بزنم و اونو حرکت بدم خوشحالم میکنه؟ آیا شکرگزار همین ابتدایی ترین قدم هستم؟ اگه هدفم اینه که به عرش اعلای نوازندگی برسم آیا درآوردن صدای یک نت ساده ی دو منو خوشحال میکنه؟ آیا شکرگزار همین ابتدایی ترین قدم هستم؟

    کی فرصت کردم این همه ترمز روی چرخ های زندگی نصب کنم؟ یکی، دوتا، ده تا، هزارتا. آیا متوجه نشدم که بیست سال آزگار ماشین زندگیم دقیقا در یک نقطه متوقف شده و حتی یک میلیمتر هم جابجا نشده؟ 15 سال قبلش چطور حرکت میکرد این ماشین؟ خب معلومه چون اون ترمزای لعنتی هنوز نصب نشده بودن. در حال نصب بودن ولی هنوز به مرحله ی بهره برداری نرسیده بودن. این ترمزا از هر کالای made in usa ای هم با کیفیت ترن. راک، سالید. فقط با پتک میشه به جونشون افتاد.

    نمی‌دونم دارم چی میگم. دیوانه شدم. یعنی حس نوشتن نداشتم. ولی نوشتم. چون میخوام بگم خسته نمیشم. تا حالا چندبار به جون این ترمزا افتادم ولی رفع نشدن. البته که من خسته نمیشم. بازم ادامه میدم، با روشهای جدیدتر، با کارایی بیشتر. مگه میشه من جا بزنم؟ همینجا اعلام میکنم میلاد شریفی غیر ممکنه جا بزنه اگه هزار راهو برای انجام یه پروژه بکار بگیره و موفق نشه مطمئن باش میره سراغ هزار و یکمین راه. تا وقتی که زنده هستم و نفس میکشم از پروژه هام دست نمی‌کشم حتی اگه ده هزار بار شکست بخورم.

    برم سراغ چندتا نکته ی طلایی که توی کامنت های فایل قبلی نظرمو جلب کرد و خواستم اینجا در حد خودم توضیح بدم:

    1. دوستی نوشته بودن که من همه ی ورودی هام رو کنترل کردم، تلویزیون نمیبینم، اخبار گوش نمیدم، سراغ شبکه های اجتماعی نمیرم، دوستای نامناسب رو حذف کردم و … ولی نمی‌دونم چرا باورهام عوض نمیشه.

    پاسخ به این دوست اینه که مسلمه فقط کنترل ورودی ها کافی نیست، شما باید راه رو برای ورودی های قدرتمند کننده باز کنی. مثل اینه که تیم فوتبالی هر 11 تا بازیکنان رو بزاره توی دروازه که گل نخوره. بله چنین تیمی گل نمیخوره هیچوقت ولی می‌تونه موفق بشه؟ مسلما خیر. ما توی بحث ورودی ها به غیر از دفاع کردن که همون جلوگیری از ورودی های مخربه نیاز به حمله کردن هم داریم یعنی باید ورودی های مناسب رو به ذهنمون بخورونیم. مثل غذاست. شما غذاهای آت و آشغال نمی‌خوری ولی نمیتونی کلا غذا نخوری بلکه باید غذای مناسب بخوری.

    2. در مورد باور کمبود صحبت کردن دوستان و اینکه باور سختیه برای غلبه کردن.

    پاسخ اینه که بله حق دارید. باور کمبود بسیار عمیقه و تا درون پوست و گوشت و استخونمون نفوذ می‌کنه. گاهی وقتها هم بسیار مخفیه. مثلاً من خودم خیلی رو باور کمبود حساسم و هزار جور ورودی برا خودم ایجاد میکنم که باور فراوانی بسازم ولی چند روز پیش که داشتم بازیهای تیم منچستر سیتی رو می‌دیدم گفتم خب دیگه چقدر برد با تعداد گل بالا، حالا وقتشه ببازن، دیگه چقدر جام، دیگه وقتشه جام نگیرند. این یعنی باور کمبود. اگه یه تیمی 100 تا بازی رو پشت سر هم با نتایج خیره کننده مثل چهار هیچ، پنج هیچ، هفت هیچ ببره و من و امثال من فکر کنیم که دیگه تو بازی صد و یکم وقتشه که نتیجه نگیره این یعنی باور کمبود.

    3. دوستی گفته بود وقتی که خیلی به سایت عباس منش سر میزنه و ظاهراً داره صبح تا شب رو خودش کار میکنه، فایل گوش میده و … نتیجه ی عکس میگیره و بیمار میشه و یه مشکلی سراغش میاد در صورتی که تا قبل از اون زندگی آروم و راحتی داشته.

    پاسخ بسیار سادست. برای بار هزارم میگم سنگ محک اصلی احساس توعه. اصلا مهم نیست به چه دلیل احساست خوبه یا بده. اگه احساست خوب باشه اتفاقات خوب میفته. اگه احساست بد باشه اتفاقات بد میفته. پس باید بشینی و باگ خودتو پیدا کنی. باید ببینی چرا کار کردن روی خودت و سایت عباس منش احساستو بد می‌کنه ممکنه دلیلش موارد زیر باشه:

    – چرا زودتر این آگاهی ها رو نمی‌دونستم که بتونم زودتر نتیجه بگیرم (حسرت میخوری و احساست بد میشه).

    – تنها راه موفقیت ساختن باورهای قدرتمند کنندس که کار بسیار سختیه و من نمیتونم (استرس میگیری و احساست بد میشه).

    – کار کردن روی سایت عباس منش و باورها خیلی وقت گیره و به کارای مهم دیگه نمی‌رسم (احساس کمبود می‌کنی و حست بد میشه).

    – موفقیت های بقیه رو توی سایت می‌خونی و احساس کمبود می‌کنی (احساست بد میشه).

    – موفقیت های بقیه رو توی سایت می‌خونی و حسادت می‌کنی (احساست بد میشه).

    – با فهمیدن برخی قانون ها قصد داری از خونواده و دوستایی که فرکانس منفی دارن اعراض کنی ولی این کارو با خشم انجام میدی (احساست بد میشه).

    – چون فکر می‌کنی راه اصلی موفقیتو پیدا کردی، عجله می‌کنی و اجازه ی تکامل به خودت نمیدی (احساست بد میشه).

    در آخر میخوام از تشبیه کدنویسی توی دوره ی کشف قوانین زندگی بگم. برنامه نویسان می‌دونن هیچ کد بدون باگی توی دنیا وجود نداره. فقط میشه باگهای اصلی رو رفع کرد و نرم افزار رو بهبود داد. در مورد کدهای ذهنتون هم همینطوره. انتظار نداشته باشید از اول بدون باگ باشند پس هرزگاهی اونا رو پایش کنید، باگهای اصلیشو رفع کنید و به نسخه ی بهتری ارتقا بدید.

    همین.

    میبوسمتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 48 رای:
    • -
      ‌‌‌🌸زهرا سلطانی🌸 گفته:
      مدت عضویت: 3038 روز

      اقا میلاد کامنتتون بی نظیر بود

      فوق العاده دقیقا مثل حرفای استاد که از یه تایمی به بعد نشون از اتصال با منبعه و خالص و نابه

      کامنت شماهم پر از حرفای ارزشمند بود جوری که چندبار برگشتم و از اول خوندمش

      و باید بارها و بارها بخونمش

      سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      فرهاد نجاتی گفته:
      مدت عضویت: 1049 روز

      سلام آقا میلاد. خیلی کامنتتون عالی و پر بار بود. واقعا تبریک میگم بابت این همه درک بالاتون از قانون. بسیار ساده و روان توضیح دادین و واقعا بهم افزوده شد.

      فقط امیدوارم که از این همه آگاهی استفاده کرده باشین و همواره استفاده کنین و نتیجه گرفته باشین که اصل بازی هم همین عمل به آگاهی و دانسته هامونه. و در واقع عالم بی عمل نباشیم. ب قول استاد ایمان بدون عمل حرف مفته. ب آرزوی بهترینها برای شما دوست عزیز.

      خدا من را به راه راست هدایت کن. راه کسانی که به آنان نعمت و ثروت عطا کرده ای مثل استاد عباسمنش.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      یاسمن اسدنژاد گفته:
      مدت عضویت: 1891 روز

      سلام به شما میلاد عزیز

      ممنونم از شما به خاطر کامنت ارزشمند و پر از نکاتی که تاحالا بهشون توجه نکرده بودم مخصوصا قسمت آخرش که درمورد سایت گفتین چون دقیقا من هم در یه دوره ای همینطوری بودم و میومدم نتایج دوستانو میخوندم و خودمو مقایسه میکردم و احساسم بد میشد بعد میگفتم که من صبح تا شب توو سایت استادم ولی نتیجه دلخواهمو نمیگیرم

      کامنتتونو سیو میکنم تا این نکات مهم رو برای خودم تکرار کنم

      باز هم بی نهایت از شما سپاسگذارم

      و براتون آرزوی بهترینهارو میکنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      زهره زیدآبادی گفته:
      مدت عضویت: 1384 روز

      سلام آقای شریفی عزیز

      قسم به شب

      قسم به سکوت

      قسم به تعهد

      قسم به حال خوب

      قسم به دوست خوب

      و

      قسم به کامنت خوب

      اگر استاد از دقیقه 30 یا 40 به بعد کلامشون خاص و الهی میشه

      این کامنت شما و این پرسشهای شما از خودتون هم چنین صفت الهی رو داره

      اینقدر پاک و خالصه که من اصلا باور نمیکنم یک نفر اینطوری خودش رو بازجویی کنه ؟ خیلی برام شگفت انگیز بود و تحسینتون کردم

      واقعا تکامل رو در این 4 صفحه کامنت شما در طول 5 ماه میشه فهمید

      چقدر شما خودساخته ای

      آفرین

      چقدر شما دانایید

      آفرین

      چقدر شما آگاه به خود هستید

      آفرین

      چقدر شما متعهدید

      آفرین

      چقدر شما در نوشته هاتون صادقید

      آفرین

      چقدر شما دقیق و نکته سنجید

      آفرین

      چقدر شما مسلط به خود هستید

      آفرین

      چقدر شما در مسیر درستید

      آفرین

      چقدر شما آگاهانه گام برمیدارید

      آفرین

      چقدر شما در جواب دوستان معلمید

      آفرین

      چقدر شما شاگرد اولید

      آفرین

      آفرین

      حتما خداوند به خودش می بالد با آفرینش شما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    سیدعلی موسوی ارشد گفته:
    مدت عضویت: 1552 روز

    بنام الله مهربان

    سلام خدمت استاد عزیز و مریم خانم گل

    به به بازم فایل جدید و آگاهی های ناب و خالص

    امروز از خداوند خواستم خدایتم کنه تا آگاهی های ناب تجربه کنم در مسیر رشد و تعالی و سعادت و خداروشکر در مسیر زیبای بروجرد به همدان رسیدم به این فایل و در شرایطی که از مسافرت لذت میبرم از این آگاهی ها هم لذت بردم واقعا خداروشکر.

    استاد عزیز و گرامی نمیدونم شاید درست نباشه اینو بگم ولی دلم میخواد خیلی سفت و آب دار صورت ماهت رو ببوسم و بگم دمت گرم خیلی گلی خیلی قلب بزرگی داری که با این وضوح و بدون هیچ نگرانی داری یکی از موضوعات مهم و ترمز مهم خیلی از افراد را کاملا رایگان توضیح میدی.

    واقعا عشقی و خوشبحال ما که شما استاد ما هستید.

    استاد عزیز خداروشکر من در این زمینه اصلا مشکلی ندارم و یه عزیزدلی دارم فرشته و اینقد همدیگه را دوست داریم که ده روز پیش به دلیل مسائل کاری مجبور شدم عزیزدلم را بذارم خونه پدریش و برگردم خونه ولی اینقد این ده روز سخت گذشت برامون که الان با اینکه میدونم کمتر از 4ساعت دیگه میرسم پیش عشقم ولی دلم تاپ تاپ میزنه.

    واقعا خداروشکر میکنم بخاطر این رابطه ای که با عشقم دارم و دلیل این رابطه هم برمیگرده به باورهام که خداروشکر در این مورد خوب بود.

    من یادمه در دوران دبیرستان معلم دینی داشتیم که گفتن در حدیثی امام صادق گفتن اگر کسی در رابطه فقط دنبال زیبایی و اندام طرف باشه به هیچ کدوم از اینها نمیرسه ولی اگه کسی به دنبال کسی باشه که باخدا و دل پاک باشه به همه چیز ازجمله زیبایی میرسه(من نمیدونم این حدیث راسته یا نه ولی حس خوبی بهم داد و از همون اول مسیر را برام مشخص کرد که به دنبال یه دختر باخدا و مهربون باشم بقیه چیزها از جمله زیبایی خود به خود حل میشه)

    یه باور دیگه که وحشتناک تاثیر گذاشته بود و همیشه یادم میاد این بود که یکی از معلمان دوران راهنمایی می‌گفت خانم ها به ظاهر مرد زیاد اهمیت نمیدن و همین که مرد اهل زندگی و کار باشه عاشقش میشن و چون منم خیلی کاری بودم از همون دوران راهنمایی مطمئن بودم همسر خیلی خوبی گیرم میاد.

    و خداروشکر الان در رابطه ای هستم با عزیزدلم که همه فک‌ و فامیل که روزی مخالف این رابطه بودن دارن حسرت میخورن.

    اینقد همدیگه رو دوست داریم که هروقت یک روز از هم دور میشیم بشدت دلمون تنگ میشه.

    خدارو صدهزار مرتبه شکر که در این مورد باورهام خوبه و لازم نیست انرژی صرف بهبود باورهام داشته باشم.

    الهی صدهزار مرتبه شکرت بابت تمام اتفاقات زندگیم..

    الهی صدهزار مرتبه شکرت بخاطر وجود استاد نازنین و مریم خانم گل.

    الهی صدهزار مرتبه شکر بخاطر این آگاهی ها.

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
  5. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1762 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام استاد جانم

    سلام مریم جان دوست داشتنی ام

    سلام دوستان هم خانواده عزیزم

    خدا رو شکر می کنم که در مدار شنیدن و دیدن این فایل گرانبها و دریافت آگاهیهاش هستم و از خودش هدایت میخوام که به این آگاهیها عمل کنم و ادامه بدم واستمرار داشته باشم بطوری که جزئی از شخصیت و رفتارم بشه

    تا نتایج از راه برسن و به اندازه ای که ادامه میدم نتایج بزرگ و بزرگتر میشه

    دیروز با دخترام طبق معمول آخر هفته های اونا از طریق اسکایپ تماس تصویری داشتم

    خدا رو شکر می کنم که با این اپلیکیشن بدون نیاز به فیلترشکن میتونم با بچه ها ارتباط داشته باشم

    دیدم اون یکی دخترم از امریکا اومده تورنتو پیش خواهراش و دور هم سر سفره صبحانه هستن

    داشتیم با هم صحبت و خوش و بش می کردیم که یهو چشمم به چهره زیبای استاد روی صفحه تلویزیونشون افتاد که مال همین فایل بود گفتم اِ استاد جونم هم که اینجاست! و چقدر ذوق کردم! بچه ها همزمان با صبحانه خوردن داشتن این فایلو می دیدن

    خیلی خدا رو شکر می کنم که من و دخترام با هم تو این مسیر هستیم تو تماسها نصف صحبتهامون در باره استاد و قوانین و فایلها و کار کردنمون روی فایلها و کامنتای خودمون و دوستان هست مواظب هستیم که حرفای بیهوده و منفی نزنیم

    به بچه ها می گفتم که گاهی وقتا به خودم و شرایطم فکر می کنم می بینم که به نسبت زیادی وضعیتم خوبه در مداری که الان هستم

    بعد میگم نکنه توهم میزنم؟اشتباه می کنم؟

    ولی نه توهمی در کار نیست واقعاً همینطوره دارم نتیجه می گیرم

    اینکه روابطم با همسر و فرزندانم و خواهرا و برادرام وفامیل و دوست و آشنا در حد عالی و خیلی خوب و  خوبه نتیجه کمی نیست

    اینکه در زمینه سلامتی وضعیت خوبی دارم و هیچ قرص و دارویی مصرف نمی کنم نتیجه کمی نیست

    اینکه هیچ بدهی و قرض و قسطی ندارم نتیجه کمی نیست

    اینکه تو خونه ای زندگی می کنم که خودم مالکش هستم و علاوه بر اون آپارتمان دیگه ای دارم که از طریق اجاره اش هر ماه مبلغ خوبی به حسابم واریز میشه نتیجه کمی نیست

    اینکه در زمینه معنویت روز بروز دوستیم با خدا داره بیشتر میشه و دارم باش زندگی می کنم و حضورشو روز بروز بیشتر حس می کنم نتیجه کمی نیست

    از این نتایجی که گفتم فقط خونه رو قبل از آشنایی با استاد و قوانین ثابت جهان داشتم بقیه رو با عمل به آموزشهای استاد عزیزم ساختم خدا رو صد هزار مرتبه شکر

    وقتی که به گذشته ام فکر می کنم می بینم درسته که از قوانین آگاه نبودم اما ناخودآگاه به بعضی از اونا عمل می کردم

    در درجه اول از وقتی که یادم میاد همیشه در زندگی به خدا اعتقاد داشتم و وظیفه خودم می دونستم که بعنوان بنده اش درستکار باشم و تا حد خوبی به اندازه درک و فهمم سعی می کردم همینطور باشم و به این موضوع باور داشتم که(با خدا باش و پادشاهی کن)

    خدا هم بخاطر درستکاریم بمن پاداشهایی رو داده بود و من هم به این موضوع توجه داشتم

    اما ارتباط من با خدا بر اساس اعتقاد  و وظیفه بود نه بر اساس عشق و صمیمیت

    خدا رو هزاران بار شکر می کنم که که منو با استاد آشنا کرد و من طعم شیرین دوستی و صمیمیت با خدا رو روز بروز دارم بیشتر می فهمم و دریافت می کنم

    کم کم دارم معنی دریافت هدایتهای الهی و الهامات و نشونه ها و ایده ها رو می فهمم

    کم کم دارم دریافتشون می کنم و چه طعم شیرین ودلچسبی داره

    هدایتهای الهی که همیشه بوده ولی من نمی گرفتم من درک نمی کردم نمی فهمیدم

    الان دیگه می فهمم که وقتی دیروز داشتم جلسه اول دوره کشف قوانین رو گوش می کردم و استاد راجع به این می گفت که هیچ جبری نیست و هر کس در این دنیا خودش انتخاب می کنه چه مسیری رو بره من یاد این کلام خدا افتادم که(کُلُّ نفسِِ بِما کَسَبَت رَهینه) (هرکس در گرو اعمال خویش است) و تو  نوت گوشیم یادداشتش کردم بعد دقیقاً امروز صبح که بعد از نماز داشتم قرآن می خوندم به همین آیه رسیدم این یه نشونه است و تأیید و تأکید بر اینکه که مسیرم درسته

    یا وقتی که میگم خدایا ناهار چی درست کنم و بلا فاصله همسرم که روی مبل دراز کشیده و خوابش برده یهو از خواب بیدار  میشه و میگه ناهار آبگوشت! این یعنی هدایت خدا

    راجع به ترمزهایی که استاد تو این فایل میگه و اونا رو با زندگی خودم مقایسه می کنم به این نتیجه می رسم که خدارو شکر خیلی از این ترمزها رو تقریباً ندارم یا حد اقل الان اینطور فکر میکنم بطور مثال

    از لحاظ ظاهری خودمو دوست دارم خیلی وقتا که تو آینه نگاه می کنم میگم خدایا شکرت قیافه قشنگ و خوبی دارم با خودم در صلحم خودمو لایق دریافت نعمتهای الهی می دونم و میدونم که ارزشهای درونی خوبی دارم و می تونم اونا رو بهبود بدم

    کار خیلی مهمی که در این زمینه باید انجام بدم اینه که تواناییهامو افزایش بدم مهارت های جدید یاد بگیرم

    روابط خوبی با اطرافیانم دارم خیلی وقتها تو کارهام با آدمای خوب و مناسب برخورد می کنم

    در مورد این ترمز که من خیلی پیرم برای اینکه یک کاری رو شروع کنم، با اینکه دارم روش کار می کنم و حتی چند مورد خودم انجام دادم و نقضش کردم ولی هنوز گوشه ذهنم هست و خیلی بیشتر باید روش کار کنم

    دلم میخواد یه مدت فارغ از هر چیز دیگه فقط بشینم رو فایلها و دوره ها کار کنم و شخصیتمو بهبود بدم  اونوقت نتایج هم خودبخود بدنبالش میاد

    از خدا مدد میخوام که هدایتم کنه از بهترین و آسونترین و لذتبخش ترین راه به این هدفم برسم

    همه خیر و خوبیهای دنیا و آخرت رو از پروردگار جهان براتون خواستارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 45 رای:
  6. -
    جواد صنمی گفته:
    مدت عضویت: 1945 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام استاد عزیزم

    استاد مهربان

    استاد آگاه

    و مریم بانوی دوست داشتنی و عاشق

    سلام دوستان عزیزم

    خدایا شکرت بابت این سایت الهی که همش از لطف خودت هست و بس

    و این سایت همانند قرآنی نیست برای هدایت انسان های که تشنه تغییر هستند

    تشنه یادگیری هستند

    تشنه بهتر شدن و بهتر کردن زندگی خودشون هستند

    خدایا چقدر تو کارت درسته که همیشه پاسخ میدی به خواسته های ما اما من بعضی وقت ها فراموش میکنم و‌ناسپاس میشم

    همین چند روز پیش بود که از خدای بزرگ خواستم که خدای من من نمی‌دونم تو بهم بگو تا ترمز های ذهنیم رو بفهمم چون من نمی‌دونم

    این جمله رو نوشتم و بعد از دوسه روز خدای بزرگ از دهان استاد بامن حرف زد و گفت این هم جواب سوالات تو

    لقمه حاضر آماده رو گذاشت در دهانم و چه چیزی از این بهتر

    که تو فقط بخواه من میگویم چشم

    و چقدر مسیر رشد و پیشرفت برای من هموار تر و راحت تر شد و اگر عمل نکنم به این آگاهی ها به خودم ظلم کردم و برای خودم اینجا رد پا میگذارم تا بعد ها که دیدم خودم رو بسنجم که ببینم کجای کار هستم آیا رشدی بوده یا نه

    اگر بوده که خدارو شکر ولی اگر نبوده

    واااای بر من

    بعضی از این ترمز ها خیلی شدید هست در من ولی بعضی ها خدارو شکر کمتر و بعضی ها هم اصلا نیست اما باید مراقب باشم

    برای خودم توی ذهنم الویت بندی کردم که کدوم ها شدید هستند و درجه دادم ولی در اینجا فقط مینویسم این ترمز ها رو و توضیحی از خودم میدم

    به لطف و یاری خدا و از خدای خودم مدد می‌خوام که کمکم کنه

    به نام خدا

    ترمز های روابط عاطفی:

    1.به لحاظ ظاهری خودم رو دوست ندارم

    این مورد رو قبل از دوره و این سایت خیلی شدید دانم و چقدر خودم رو زشت میدونستم و چقدر از خودم و قیافه ام بدم میومد و همیشه به خودم بد و بیراه میگفتم که قیافه جذابی ندارم و بخاطر همین هست که رابطه های زیادی هم ندارم

    ولی از وقتی که با این سایت و دوره عزت نفس آشنا شدم فهمیدم که باید خودم رو همینجوری که هستم دوست داشته باشم و این قیافه و چهره نقاشی خدا هست و نباید بی احترامی کنم به نعمت خدا و از اونجا به بعد روی خودم کار کردم و خودم رو همینجوری که هستم پذیرفتم البته که بهتر شدم ولی باز هم باید بهتر بشم و هنوز اول کار هستم

    2.من توانایی خاصی ندارم :

    این مورد خدارو شکر در من زیاد قوی نیست اما حس میکنم باز هم آتش زیر خاکستر هست و باید حواسم بهش باشه

    من توانایی های خودم رو می‌دونم و خیلی ها هم بهم گفتن اما چرا دروغ بعضی وقت ها برای خودم این توانایی ها آنچنان مهم هم نیست

    و نکته مهم : اگر من برای خودم ارزش قائل باشم جهان برای من ارزش قائل هست

    3.همه دختر و پسر های خوب ازدواج کردند و این خیلی کم هست

    به لطف خدا این هم زیاد نیست در وجودم چون دارم میبینم دختر ها و پسرهایی که خیلی خوب هستند و روابط خوبی دارند و هنوز هم ازدواج نکردند

    نکته مهم : هر چیزی رو که باور می‌کنی میبینیش و هر چیزی رو که باور می‌کنی تجربش می‌کنی

    4.من لایق یک رابطه عاشقانه نیستم :

    وااای خدای من این پاشنه آشیل من هست

    و چقدر خودم با دست خودم رابطه ام رو خراب کردم خدا منو ببخشه

    توی رابطه ای که بودم همه چیز خوب بود اما یک جاهایی به خودم میگفتم که خدای من چقدر روابطم خوبه چقدر طرف از من سرتره و یکجورایی خودم رو لایق نمی‌دونستم و خودم رو کوچک می‌دیدم و اون طرف رو بزرگ و خوب و چقدر از طرف مقابلم تحقیر و توهین شنیدم که البته خودم باعثش بودم جهان افکار خودم رو بهم نشون داد وگرنه طرف خیلی دختر خوب و مهربان و زیبایی بود

    در مورد مسائل مالی هم این اتفاق برای من افتاد خیلی وقتها مشتری عایی رو خدا برام میفرستاد که پول های خوب و راحت و زیادی میدادند اما من حالم بد میشد که نکنه زیادی ازش گرفتم و این حق الناس هست حتی یک جاهایی مقداری از اون پول رو بر می‌گردوندم و به این طریق نعمت های خداوند رو پس میزدم و خودم رو لایق بدست آوردن پول راحت نمی‌دونستم

    5.همیشه آدم های نا مناسب رو‌جذب میکنم :

    نمی‌دونم این باور رو بگم خوبم یا بد

    چون در ارتباط با افراد غریبه و یا مرد ها و حتی یک جاهایی در مورد خانم ها خیلی خوب عمل کردم و میکنم ولی در مورد خانم ها کمتر چون ترس ارتباط برقرار کردن دارم که بر میگرده به عزت نفس پایینم

    ولی در مورد این موضوع یعنی رابطه عاطفی فقط همین یک مورد بوده که اون هم ایراد از خودم بوده

    6. تمام روابط آخرش به جدایی رنج و قصه تبدیل میشه :

    کمی توی ذهنم این باور داشت جولان میداد و یکجورایی نهال نو‌پا بود ولی داشت به سرعت رشد میکرد که از طریق این فایل به لطف خدا متوجهش شدم و باید از ریشه قطع کنم این باور مخرب رو

    واین افکار بود در ذهنم که اگر دوباره ازدواج کنم و آخر دوباره برسم به جدایی چی ؟

    اگر دوباره برسم غم و قصه چی ؟

    اگر دوباره به این مرحله برسم چی ؟

    و به قول استاد برای اینکه اون اهر بد رو تجربه نکنم این اول خوب رو هم شروع نمیکنم و ترس دارم از شروع یک رابطه

    در این زمینه خدارو شکر الگو هایی رو دارم که یکیش اسناد عزیز هست و دو سه تا از دوستان خوبم که چندین سال هست که رابطه های خیلی خوب ی دارند

    باور مناسب :

    _اگر در مسیر درست و خوب باشم قطعا رابطه تو خوبتر و بهتر میشه

    _ اگر توی مسیر درستی باشی این خوشی ها فقط میتونم بهتر و بهتر بشه

    و این ترس و باور دیگه هم هست که اگر ازدواج کنم و خدا نکرده به جدایی بکشه باید مهریه ی سنگین بدم و خودم رو اذیت کنم و همین ترمز نزاشته که حرکتی کنم

    7.من برای شروع یک رابطه عاشقانه خیلی جوان یا پیر هستم :

    این باور خدارو شکر زیاد نیست در من

    اما در مرد مهاجرت هست که خیلی ها گفتند که سنت زیاد برای مهاجرت و تو اگر الان رفتی دیگه رفتی اما یکی دو سال دیگ نمیتونی بری

    اما من باور نکردم این مورد رو و بارها به خودم میگم استاد هم با سنی بیشتر از من حتی مهاجرت کرده به آمریکا

    ذهنم میگه : خوب استاد پول و سرمایه زیادی داشته

    اما استاد توی یکی از فایل هاش گفت که اون خانم برای مهاجرت ایشون حتی مدارک رو نگاه نکرد و حتی ب ایشون هم گفته که من دوست دارم شما رو بفرستم به آمریکا

    پس سن ملک و املاک و دارایی مهم نیست

    فقط به باورهام بستگی داره

    8.من باید عالی باشم برای شروع یک رابطه خوب و بی نقص باشم

    باور مناسب :

    هیچکس در این جهان بی نقص نبوده و نیست

    در این مورد هم ایراد دارم و همیشه به خودم میگم که باید عالی باشم تا کسی که وارد رابطه با من میشه هم عالیو بی نقص باشه

    همه ما نقص هابی داریم و نباید خودم رو محدود کنم و باید خودم رو با نقص هام دوست داشته باشم و بپذیرم و دوست داشته باشم و سعی کنم بهتر روی خودم کار کنم

    9.افراد همیشه خیانت می‌کنند:

    این مورد خیلی باید کار کنم و پاشته اشیلم هست نمیتونم اینجا چیزی بنویسم ولی در دفترم نوشتم برای خودم فقط خدا کمکم کنه

    10. من پولدار نیستم :

    من توی محله ضعیفی زندگی میکنم و اگر یک دختر زیبا و خوب حتی از محله های بالاشهر اگر باشه با من ازدواج نمیکنه اگر بفهمه من بچه پایین شهرم

    باور خوب : ارزش ما به وجود ما وابسته است ن مدرک نه به محل زندگی نه به خونه ماشین و یا درآمدم و هر روز میتونم پیشرفت کنم و بهتر بشم در هر زمینه ای

    همینطوری که توی رابطه قبلی برام اتفاق افتاد که با دختری ازدواج کردم که از یک محله بالاشهر بود و همیشه دوست داشتم با چنین دختری باشم

    11. من بهتره که تنها باشم

    اوایل این مورد رو داشتم ولی بیشتر دوست داشتم تنها باشم که بیشتر روی خودم کار کنم و بهتر بشم بعد ازدواج کنم چون دوره عزت نفس رو هم گرفته بودم سعی میکردم روی این دوره تمرکز کنم و بهتر بشم اما حالا دوست دارم ازدواج کنم البته که باز هم ترس‌هایی هستند ولی دارم کار میکنم که برم توی دل این ترس ها

    12. سرنوشت من نوشته شده (عشق به من نمیاد)

    خداروشکر هم این ترمز در من نیست ولی باز هم باید حواسم بهش باشه

    باور مناسب :

    هیج چیزی از قبل برای من نوشته نشده

    ما انسان‌هایی هستیم که با افکار و باورهامون داریم شرایط خودمون رو خلق میکنیم

    خواسته خداوند این هست که ما به خواسته هامون برسیم

    من خالق زندگی خودم هستم و هر آنچه که خواسته باشم میتونم خلقش کنم و تجربش کنم

    13. من بلد نیستم که ارتباط برقرار کنم و با یک دختر حرف بزنم :

    من میتونم این تمرین رو انجام بدم و هر روز سعی کنم که بهتر بشم در ارتباط برقرار کردن

    من نوشتن خواندن و کار کردن و پول ساختن رو هم بلد نبودم ولی کم کم توی مسیر قرار گرفتم و کار کردم و تمرین کردم بهتر شدم

    پس در این زمینه هم من میتونم فقط باید تمرین کنم و زود ما امید نشم و ادامه بدم و بذارم تکاملم طی بشه

    چون هر چیزی قابل یادگیری هست

    الگوی عالی در این زمینه : استاااااااااد عزیزم

    14. اگر من وارد رابطه بشم آزادیم رو از دست میدم

    خدااااای من این هم پاشنه آشیل من هست

    چقدر. توی این مدت خودم رو محروم کردم از ایجاد یک رابطه خوب چون همیشه بهانم این بود که چون می‌خوام مهاجرت کنم پس نباید سرب به پاک ببندم البته در ناخودآگاه من بود ن در زبانم

    باور خوب:

    اتفاقا اگر ازدواج کنم راحتتر میتونم مهاجرت کنم به آمریکا

    الگو: استاد و مریم بانو

    دوستم و همسرش که همیشه برای هم احترام دارند و آزادی بهم میدند و به ارزش های همدیگه احترام می‌گذارند

    15. اگر خودم رو باز کنم و وجودم رو در رابطه بذارم حتما صدمه میبینم

    16. برای ایجاد یک رابطه خوب باید کلی زحمت بکشم :

    این مورد رو هم تا حدودی دارم

    اما باور خوب

    رابطه خوب خیلی ساده راحت و آسان بدست میاد و من براحتی به چنین رابطه ای میرسم

    17. اگر وارد رابطه بشم وابسته میشم :

    این هم ترسی هست که جلو ی من رو گرفته چون به نفر قبلی وابسته بودم

    البته که درسش رو هم گرفتم و الان به لطف خدا یاد گرفتم که به هیچ چیز و هیچکس وابسته نشم و نباشم البته تا الان که موفق بودم به لطف خدا ازین به بعد هم بتونم روی خودم کار کنم

    استادم ازت بسیار ممنونم که این آگاهی ها رو بهمون یاد دادی چقدر مسیرم کوتاهتر راحتتر ساده تر و لذت بخش تر شده الان فقط باید این ترمز ها رو به خودم یکسره بگم و باورهای خوبی رو ایجاد کنم .حتی باور ساختن رو هم سپردم به خدای بزرگ و خودش همه کارها رو انجام میده

    البته که من هم باید حرکت کنم و ادامه بدم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
  7. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1690 روز

    بنام فرمانروای کُل

    سلام به استاد خوبم و همه خانواده عباس منشی

    میخوام یه اتفاق جالب راجب به قانون و ارتباط اون با روابط براتون تعریف کنم که معلوم میکنه چقددددر قوانین دقیق عمل میکنن.

    داستان از اینجا شروع میشه که:

    من یمدت پیش به یه دختر خانم با شخصیت و زیبا علاقه مند شدم، ب قول خودمون روش کراش داشتم

    ولی خودم رو لایق اون نمیدونستم، به قدری توی ذهنم بزرگش کرده بودم که حتی وقتی بهش فکر میکردم ضربان قلبم بالا میرفت.

    البته ناگفته نماند، باور کمبود هم داشتم، میگفتم فقط این دختر باید باشه، بجز این دیگ دختر خوب گیرم نمیاد و…

    خلاصه گذشت تا من یروز به هر طریقی که شده رفتم و باهاش صحبت کردم، بهش پیشنهاد دادم، و شمارم رو بهشون دادم. با اعتماد بنفس بسیار پایین.

    نتیجش همینطور ک میدونید نتیجه خوبی نبود، اون شماره من رو گرفت ولی بهم پیام نداد تااا دیگ بیخیالش شدم.

    بعد از اون رفتم با یه خانم‌ دیگ تو رابطه که متاسفانه یه رابطه کاملا سمی بود، هروز دعوا، هروز بحث های عجیب غریب، بجای اینکه به هم‌ ارامش بدیم شده بودیم باعث بانی تخریب آرامش هم‌دیگه، خلاصه نگم براتون ک از هر زاویه ای نگاه کنی بد بود رابطه ما…

    من بخاطر باور به کمبود، بخاطر باور به عدم لیاقت خودم، بخاطر کمبود اعتماد بنفس، بخاطر اینکه همش فکر میکردم باید یکی باشه که حالم خوب باشه، و با تنهایی خودم کنار نمیومدم، همش این شرایط رو تحمل میکردم…

    خب من داشتم توی دوره عزت نفس روی خودم کار میکردم، خیلی از جاها اعتماد بنفسم و لیاقت واقعی خودم رو پیدا کرده بودم و…

    تاااا همین چند روز پیش که بازم بین من و اون خانم بحثی ایجاد شد، به خودم گفتم علی جان تو لیاقتت خیلی بیشتر از ایناس، چقدر باید زجر بکشی، عصبی شی، ناراحت شی تا بفهمی این رابطه مال تو نیست، اگه داری روی عزت نفست کار میکنی، اگه حرفای استاد رو باور کردی که در هرچیزی فراوانی هست، اگه فکر میکنی لیاقت تو رابطه های خیلی زیباتره پس چرا جدا نمیشی؟؟ پس فقط حرفی؟ فقط لبو دهنی؟ پس چرا عمل نمیکنی؟؟؟

    همونجا بود که تصمیم گرفتم برای همیشه جدا بشم و عملیش کردم، و بابت جدا شدنمم خیلی خوشحال شدم و سپاس گذار خداوند بودم ک کمکم کرد تصمیم رو عملی کنم و خودم رو پیدا کنم…

    این اتفاق شبی افتاد که صبحش من پا شدم دیدم استاد این فایل رو گذاشته و من زود رفتم بازش کردم دیدم راجب به روابطه، بعد از گوش دادن مورد هایی ک توی این فایل گفته شد، چقدد از انجام عمل خودم راضی تر شدم، چقدر خوشحال تر شدم، چقدددر روی اعتماد بنفسم اضافه شد، چقددر احساس لیاقت کردم، چقدررر احساس کردم بزرگ شدم و…. ایا این چیزی غیر از هدایته خداونده؟

    معجزه اینجا اتفاق افتاد…

    بعد از اینکه خودم رو باور کردم، لیاقت خودم رو پیدا کردم، عزت نفسم رو ساختم، فراوانی رو باور کردم و… که نتیجش شد حال خوب و جدا شدن از زندان باورهای پوسیده…

    حتا فکرش رو هم نمیکنید..

    امروز اون خانومی که بهش علاقه داشتم و مدت ها پیش بهش شمارم رو داده بودم بهم پیام داد و…سوپپپپرااااایزززز…

    آیا این چیزی غیر از هدایته خداونده؟

    آیا اگ روی خودم و باور هام کار نمیکردم، عمل نمیکردم این اتفاق میوفتاد؟ هرگز

    خدای من چقدررر این قوانین دقیق هستن، چقدددر این قوانین دقیق و خوبن…

    به قول الله کاربلد که توی قرآن فرمورد: خداوند دل هارو برای تو نرم میکند…..

    واقعا همینطوره، تو فقط عزت نفس داشته باش، تو فقط به فراوانی باور داشته باش، تو فقط باور کن که لیاقت داری، تو باور کن خداوند و قوانینش رو و عمل کن عمل کن عمل کن…

    بعد نتایج دلخواه از جایی و از راهی که فکرش رو هم نمیکنی برات اتفاق میوفتن…

    انشالله که باورهاتون، سوپرایزتون کنن…

    در پناه فرمانروای جهانیان…

    خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 41 رای:
    • -
      الهام رمضانی گفته:
      مدت عضویت: 1461 روز

      واااای علی عزیزم بهت تبریک میگم

      به به چه نتیجه واقعا زیبایی

      چقدر قانون عالی جواب میده چقدر عالی تونستی به قانون عمل کنی

      واقعا تحسینت میکنم

      خیلی قشنگ بود چون منم از یه اقایی خیلی خوشم امد ولی به دلیل همین کمبود و عدم لیاقت اصلا منم که بهش و به رابطه عاطفی با اون فرد فکر میکنم تپش قلب میگیرم

      خیلی کامنتت روی من تاثیر گذاشت عالی بود

      متوجه شدم که من مهمم من باید خودمو تغییر بدم که اگه توی مدار اون شخص قرار بگیرم اگر هم قرار نگرفتم مهم نیست چون من هر جا که هستم بینهایت ادم های فوق العاده وجود دارن که من میتونم باهاشون لذت ببرم

      به قول سهرا سپهری

      هر کجا باشم هر کجا هستم

      زمین هوا و عشق مال من است

      باز هم تحسینت میکنم و بهت تبریک میگم

      انشالله که تجربه هایی عالی رابطه ای پر از لذت و ثروتو فراونی و شادی را تجربه کنی

      تو لایق بهترین ها هستی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      Amin Iloon گفته:
      مدت عضویت: 896 روز

      افربن علی جان بهت تبریک میگم

      چقدر عالی که این مسیر رو ادامه دادی و چقدر با کمک این آگاهی ها خوب تونستی از پس خودت بر بیای

      چقدر خوب که تونستی به یکی و دو نفر درخواست بدی

      چقدر این دیدگاه و طرز نوشتنت برام کمک کننده بود

      بله برای داشتن ی رابطه عالی باید بلند شد و به چند نفر درخواست داد…

      نه اینکه من همینجا میشینم که ببینم چی بشه…

      خدا را شکر که از این آگاهی ها خوب استفاده کردی و نتیجه داره برات اتفاق میفته

      واقعا که لذت بخش هست این هدایت….

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    نازنین خشنود گفته:
    مدت عضویت: 1421 روز

    سلام استاد عزیزدلم سلام مریم جانم

    استاد راستش چند ساعت پیش ی ایده ب ذهنم اومد ک بیام از نتیجه ی درقالب رابطه ی عاطفی قشنگم بگم براتون ک هم تمرین تمرکز بر نکات مثبتی برای خودم بشه و هم اینکه دیروز ی فایل ازتون شنیدم ک گفتین هرجا استاد عباسمنش رو دیدین فقط از نتیجه بگین

    نتیجه هاتون رو برام تعریف کنین نمیدونم چرا اما ی حسی بهم میگه اینجا بنویسم

    استاد تا شهریور ماه 1400 من دختری بودم ک اصلا ترس داشتم ک حتی بخوام بایک پسر چشم تو چشم شم یا حرف بزنم یاحتی روم نمیشد برم تو یک کافه همراه دوستام و ی نوشیدنی سفارش بدم در اون حد اعتماد ب نفس پایینی داشتم و همیشه میگفتم من تنهایی رو انتخاب کردم چون وقت ندارم ب رابطه عاطفی برسم و فقط میخوام درس بخونم اما در واقعیت ته دلم میدونستم ک چون فکر میکنم انسان دوست داشتنی ای نیستم چون فکر میکنم کسی منو واقعی از ته دل نمیتونه دوست داشته باشه یا مثلا مطمئن بودم از یه جایی ب بعد رابطه های من به 3ماه نمیرسیدن و کات میشدن استاد من هممممه ی این باور هارو داشتمو شروع کردم بااولین دوره ک هنوز هم دارم روش کار میکنم ،تمرین کردن عزت نفس و ی رابطه ی خوب سهمم شد با ی ادمی ک مهربون بودیم کلی باهم لذت میبردیم و منم دیگه دوره عزت نفسو گذاشتم کنار گفتم خب دیگه نتیجه داد و تموم

    امتحانای مدرسمو شرکت نمیکردم از خودم میگذشتم ک وقتمو بااون فرد بگذرونم توی گوشیش همیشه یجورایی ته دلم میخواستم یچیزی ببینم و خودم حق ب جانب بشم و اون ازم عذرخواهی کنه و شرمنده ی من باشه چون کمبود داشتم و اتفاقا هم یسری چیزا میدیدم توی گوشیش و همون اتفاق میفتاد تااینک کم کم اون فرد از من جدا شد و من رو رها کرد و رفت کلی خواهش و التماس اما برنگشت

    الان خوشحالم ک اون اتفاقات افتاد چون من تکاملمو طی کردم اما خب دارم بطور کلی سیر تحول و تغییرمو مینویسم

    من شروع کردم بازهم عزت نفسمو تقویت کردم بازهم احساس خوب ب خودم دادم و این بار متعهد ترشدم و اون ادمو بیخیال شده بودم رهاش کردم و باخودم گفتم من فعلا باید رو عزت نفسم کار کنم بطرززززز معجزه اسایی یکسال بعدهمون ادم برگشت الان توی زندگیمه باورررررتون نمیشه استاد چقدررررر ب ما داره خوش میگذره چقد. حالمون خوبه و بخاطر شغلش اون ی شهر دیگه ب فاصله 200کیلومتر از من زندگی‌میکنه اما هرهفته اخر هفته میاد پیش من تایمای استراحتشو با من میگذرونه عاشقققق منه

    کارایی میکنه ک من توی رویاهام ارزو داشتم یکی اون کارارو بکنه واسم

    و این فرد بدون اینک بهش بگم انجام میده

    مثل شما ک میگفتید خانوم شایسته ویژگی هایی داره ک دقیقاااا منم همونارو میخواستم بدون اینک بهش بگم خودش این شکلی هس و احتیاجی نیس من اون رو تغییر بدم درواقع میخوام بگم اصلاااا احتیاجی نیست ما تلاش کنیم ک یکیو وارد زندگیمون کنیم یا یک فردیو عاشق خودمون بکنیم یا تغییرش بدیم این کار جهانه

    جهان لااااااجرم این کارو انجام میده

    کی فکرشو میکرد کسی ک یکسال پیش بی هیچ دلیل خاصی منو رهاکرد و هییییییییچ خبری ازش نبود حالا خودش با پای خودش برگشته

    عاشقانع منو دوس داره

    و منو ازاد گذاشته ک با دوستام خوش باشم

    راحتیمو ازم نمیگیره گوشیمو چک نمیکنع و الان 4ماهه ک بازم باهمیم

    بحثای کوچیک داریم اما اجازه نمیدیم هیچکدوممون تو حال بدی باشع

    از خطاهای هم میگذریم و استادددد این ادم بطرز شگگگگگفت انگیزی مثبت اندیشع

    خداااای کنترل ذهنه

    همیشه با ذوق حرف میزنه همیشه میخنده حالش خوبه وبا رفتاراش. به منم داره یاد میده ک چطوری با چیزای کوچیک ذوق کنم

    حتی اگر ما از هم جدا هم بشیم کلی چیزای خوب یاد گرفتم باهاش بزرگ شدم و الحمدلله بابت این عشق خداروشکر بابت نعمتی بنام سید حسین عباسمنش و مریم گل شایسته ی خوبی ها و نعمت ها

    شماییی ک یادم دادید چطوری بسازم هرچی ک میخوام

    دوستتون دارم خدا به شما نعمت و سلامتی بی نهایت بده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
  9. -
    ایسن خرمالی گفته:
    مدت عضویت: 880 روز

    به نام خداوند یکتا

    خدایی که همیشه عاشقم هست و منو همیشه به آغوش گرفته.

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان

    دستان شما پیام رسان خدا را می‌بوسم.

    سلام دارم خدمت تک تک دوستان توحیدی .

    استاد جان، من همیشه خجالتی بودم و یکم از این رفتارم همچنان هست ،از پیام فرستادن خجالت میکشم.

    همیشه دوست داشتم مثل آقای خوشدل ،آقای امیری ،فرزانه خانوم زیبااا بنویسم و جوری بنویسم که حرفام از اعماق دلم باشه و مخاطب و دوستای عزیزم لذت ببرن از کامنتم.

    الان با دیدن این صحبتهای شما استاد بینظیرم ،تصمیم گرفتم ،راحت و بدون نگرانی کامنت بفرستم ،میخوام بگم که استاد ، صحبتهایتان را باید طلا گرفت،من چند ساله کلی وقت گذاشتم و کلی هزینه کردم برای رشد خودم برای رسیدن به حال خوب ،برای رسیدن به خواسته هام ،هیچکدام از دوره هایی که تهیه کردم هیچکدام درمورد قوانین ابدی خداوند متعال صحبت نمیکرد،برعکس منو درگیر حاشیه هاکرده بودند.

    خداوند متعال را سپاسگزارم که به سمت استاد گرانقدرم هدایت شدم .استادجان ،نمیدونید چقدر با ذوق چقدر مشتاقانه صحبتهای دلنشین شما رو گوش میدم و تک تک کلمه ها و گفته های شما را مینویسم.

    شما چقدر زیبا ،چقدر ساده بیان کردید و گفتید ترمزهامون را بشناسیم .هرشخصی ترمزهای مربوط به خودش را داره و باید بشینه و ترمزهاشو شناسایی کنه و باورهای مربوط به اونو درخودش ایجاد کنه.

    استاد واقعا ممنونم بابت این همه اطلاعات ناب که رایگان در اختیار ما میگذارید، شما فرشته اید.

    دوستتان دارم

    در پناه حق تعالی شاد،سلامت،سعادتمندو ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1271 روز

      «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلً»ا

      ما فرزندان آدم را کرامت بخشیدیم و بر دریا و خشکى سوار کردیم و از چیزهاى خوش و پاکیزه روزى دادیم و بر بسیارى از مخلوقات خویش برتریشان نهادیم. (سوره اسراء آیه 70)

      سلام و درود مجدد به شما انسان ارزشمند و توحیدی. بسیار بسیار تحسین تون میکنم که اینقدر عالی و متعهدانه دارید توی سایت فعالیت میکنید و روی خودتون کار میکنید. چرا باید از پیام دادن خجالت بکشیم درحالیکه خداوند ما رو بینظیر خلق کرده ، شما کل 8میلیارد انسان روی این سیاره رو بگردی تنها نسخه موجود هستین. شما تنها مخلوق خداوند هستین که میتونید «من» صداش کنید‌. و بقیه همه دیگرانند. همه ما به یک اندازه به خداوند دسترسی داریم. این آیه رو توی پاسخی که برای خانم سعیده شهریاری نوشته بودم براشون نوشتم. و الان برای پاسخی که میخواستم برای شما بنویسم به دلم افتاد برای شما هم بفرستم و امیدوارم که احساس خوب و مثبتی رو در قلب شما تداعی کنه.

      پیشنهاد میکنم کتابهای الکترونیکی که روی سایت هست رو تهیه کنید و بخونید و دوره عزت نفس رو هم حتماً تهیه کنید. خود استاد خیلی تاکید روی دوره عزت نفس میکنه، پیشنهاد میکنم فایلهای آگاهی دوره عزت نفس رو ببینید. عزت نفس پاشنه آشیل اکثرمون هست. من خودم توی عزت نفس جا داره تمرکز جدی بذارم. اینو به این خاطر نوشتم که توی کامنتتون نوشته بودین خجالتی بودین. جامعه این خجالتی بودن رو امتیاز می‌دونه و تحسینش می‌کنه ، و باعث میشه ما بیشتر و بیشتر به این ویژگی اهمیت بدیم. من از بچگی وقتی میرفتم جایی بهم میگفتن فلانی خجالیته، معنیش رو نمی‌فهمیدم، ولی این مفهوم توی ذهنم میموند. جامعه با کلماتی مثل محجوب، باوقار ، با حیا، سر به زیر و … به این خجالتی بودن ما دامن میزنند و تاییدش میکنن و ذهن ما هم میگه چقدر خوبه، من تونستیم توی یه زمینه ای تایید بشیم، و ذهن ما رو می‌بره توی این فضای خجالتی بودن، آخرش هم کار به جایی میرسه که بخاطر خجالتی بودن ما نتونیم درخواست کنیم ، نتونیم کامنت بنویسیم، نتونیم نظر و عقیده مون رو ابراز کنیم، و جایی که حقی شامل مون میشه از حقمون دفاع کنیم. ذهن برای اینکه راحتترین کار رو انجام بده همیشه تلاش می‌کنه ما رو گول بزنه و توی تله بندازه. ذهن کارش حفظ بقا و حفظ انرژیه، و شیطان میاد سراغ ذهن برای نجوا، ولی هدایت الهی به قلب انسانه، قلب جایگاه خداست، شیطان نمیتونه وارد قلب بشه، قلب کارش حرکت کردنه، منظورم صرفاً اون عضلات پمپاژ خون نیست، منظورم اون جایگاه روح خداست که خداوند فرموده روح خودم رو در انسان قرار دادم. اون انرژی، اون روح، اون قلب کارش حرکت کردنه، کارش پویا بودنه، کارش خلق کردنه، همه آدمهای موفق میگن ما توی قلبمون یه حسی رو احساس می‌کردیم که من رو به طرف فلان موضوع میکشید. و رفتم انجام دادم و الان موفق شدم.

      همه انسانها این هدایت الهی رو در قلبشون دارن به شرط آرامش ذهن. وقتی نجوای ذهن ساکت شد صدای قلب شنیده میشه و نشانه هدایت الهی به قلب انسان اینه که بعد از دریافت احساس آرامش می‌کنی.

      برخلاف نجوای ذهن که باعث استرس و اضطراب و عجله میشه. در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید و با احساس خوب و آرامش دریافت کننده الهامات الهی باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
      • -
        ایسن خرمالی گفته:
        مدت عضویت: 880 روز

        به نام خداوند یکتا

        سلام جناب آقای امیری ،عرض ادب و احترام دارم خدمتتان

        خیلی خیلی ممنونم از کامنت بسیار زیبایتان،که وقت گذاشتید و کلی راهنمایی‌های ارزشمند برام ارسال کردید.

        همیشه هدایت خدا شامل حالمون هست به شرطی که آرام باشیم و درلحظه حضور داشته باشیم.

        یه حسی بهم گفت،بیا مجدد چک کن کامنت هارو، هدایت شدم به پاسخ بسیار قشنگ و پرمحتوای شما انسان بزرگ و عزیز.

        دقیقا موافق صحبتهای شما دوست عزیز هستم،من در جامعه و خانواده ای بزرگ شدم که خجالتی بودن جزو نکات ارزشمند و خوب اون جامعه بود، و البته بگم که درحال حاضر خیلی خیلی بهتر شدم و رفتارم را توانستم تغییر بدم ولی گاهی اندک این حس میاد سراغم و به قول شما دوست عزیز و ارجمندم،مانع میشه تا بتونم حرفم را بزنم و یا از حقم دفاع کنم .

        آقای امیری ،پیام پرمحتوای شمارا دردفتری که مخصوص استادعباسمنش عزیزم هست، به عنوان یک راهنمای ارزشمند برای زندگیم ثبت کردم و به زودی دوره عزت نفس استاد عزیزمان را تهیه میکنم و یقین دارم موفق خواهم شد.

        چقدر خدا زیبا هدایت می‌کنه بنده هاشو، من دیروز کامنت شما را درمورد فایل استاد چند مرتبه خواندم و حتی وارد پروفایلتان شدم چون اونقدر زیبا نوشته بودید و اطلاعات بسیار خوبی از قوانین الهی داشتید که منو خودبخود برد توی تمام پیامهایی که شما دراین سایت ارسال کردید، من محو خواندن پاسخهای شما شدم و گفتم آفرین ،آفرین .

        خصوصا پاسخ عقل کل شما درموردترسها و باورهای ریشه ای من از ثروتمند شدن،که منم تصمیم گرفتم همین راهنمایی شما را انجام بدم.

        جناب آقای امیری،اینکه شما به این زیبایی و پرمحتوا دارید کمک میکنید به دوستان سایت و به اشتراک می‌گذارید تمام دانش و آموخته های نابتان را ، بسیار تحسین برانگیز هست ،ازخداوند متعال بهترینها را برای شما دوست توحیدی ومهربانم آرزومندم .

        از خداوند متعال بینهایت سپاسگزارم که منو هدایت کرد به این سایت زیبای توحیدی ،به استاد عباسمنش دوستداشتنی و مریم جان زیباا و مهربان ،به دوستان بسیار خوب و متعهد به آموزه های استاد ارجمندم.

        دوست عزیز ،همیشه شاد ،سلامت،سعادتمند و ثروتمند باشد.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        زهرا وثوقی گفته:
        مدت عضویت: 1240 روز

        به نام خداوندی که من را انسان آفرید

        سلام آقا حمید گل

        امیدوارم که حالتون عالیییییییییییییییییی باشه

        چقدر خوب درمورد عزت نفس و خجالتی بودن نوشتین

        من هم خیلی توی این مورد اشکال داشتم خیلی بهتر شدم و بازهم جای کار داره

        ازتون سپاسگزارم

        عاشقتونمممممممممممممممم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          حمید امیری Maverick گفته:
          مدت عضویت: 1271 روز

          سلام و درود به شما زهرا خانم بزرگوار.

          سپاسگزارم بابت کامنت ارزشمندتون. و همینطور سپاسگزارم بخاطر لطف و محبت تون.

          من مدتها بود که میدونستم عزت نفس پاشنه آشیلم هست و توش مسئله دارم. و دیروز بالاخره بعد از مدتها دوره عزت نفس رو تهیه کردم.

          و تصورم این بود که بریم بترکونیم و عزت نفس رو ببریم روی تاپ امتیاز … باورتون میشه از دیروز بالای پنج بار جلسه اولش رو گوش دادم اینقدر فرکانس آگاهی استاد عباس منش بالاست که نمیتونم بفهمم استاد از کدوم سیاره اومده و چی‌ داره میگه. خانم شایسته یه سری سوالات می‌پرسه ، انگار یه زبون دیگه دارن حرف میزنن. اینقدر توی این موضوع من باید تلاش کنم و تمرکز بذارم و این دو انسان توحیدی چقدر مدارشون بالاست. من فایلهای دانلودی میبینم فکر میکنم دیگه همه چیو فهمیدم میرم توی آموزش دوره ها میبینم چقدر مدارم پایینه.

          واقعاً عزت نفس یکی از اساسی ترین موضوعاته که باید روش کار کنیم.

          از شما ممنون و سپاسگزارم بخاطر کامنت ارزشمند تون. از درگاه رب العالمین شادکامی و موفقیت و ثروت براتون درخواست میکنم.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    میثم رخشان گفته:
    مدت عضویت: 1909 روز

    به نام الله هدایتگر

    سلام دوستان عزیزم

    سلام استاد

    اول از هر چیزی سپاسگذار خداوندم که میتونم در بهترین زمان ممکن این‌گنجینه رو دریافت کنم

    چقدر این صحبت ها ناب و شنیدنی هست

    از صبح که اومدم دارم گوش میدم و هر بار برام تازگی داره

    خوب مثال هاتون مثل همیشه عالی هست

    این که حرف از تغییر میزنید و مثال بندر عباس رو میزنید فکر کنم نیازی به بندرعباس نباشه شما مثال پرادایس رو بزن

    شما مثال دوره قانون سلامتی رو بزن

    شما مثال کیفیت فایلها رو بزن که هربار بالاتر میره

    و من و مثالی بزنم از آرامش الآنم

    از رابطه فوق‌العاده زیبایی که با همسرم و فرزندانم دارم و هربار این رابطه داره بهتر میشه

    از تمرکز و شکر گذاری به خاطر داشتن ی رابطه فوق‌العاده که با الگوهایی که شما گفتین خیییلییی جا داره بهتر بشه

    خیلی جا داره من قویتر بشم

    خیلی جاداره روی خودم کار کنم و هربار این رابطه فوق‌العاده رو زیباتر کنم

    از بیزینسی که دارم با کمترین هزینه بیشترین بازدهی رو داره

    با کمترین سرمایه بیشترین سود رو داره

    چرا که من لایقم

    من لایق عشق و محبت و ثروت خیلی زیاد هستم

    خداوند مقدر کرده برای من ثروت و سلامتی و آرامش رو

    چقدر من میتونم فکر کنم و عمل کنم که روابط عالی در عین حال وابستگی صفر باشه

    خیلی زود کول میخوریم ما استاد هم توی بیزینس هم توی روابط

    روابط به بیزینس هم ربط داره چون به هر حال ما مجبوریم بیزینسمون رو با آدم های نازنین پیش ببریم

    من تجربه ای که دارم ی فرشته الهی که وارد کسب و کارم شد و کلی خوب کارها رو انجام میداد به محض اینکه گفتم برو بابا فکر کردی کی هستی خدابزرکه همه چیز تغییر کرد

    از ی بابت نگاهم خوب بود توحیدی بود اما تموم کردن اون رابطه اصلا کار درستی نبود ولی خدایا شکر

    کلی احساس توانایی احساس تونستن در من به وجود اومد

    خیلی بزرگتر شدم خیلی توانایی هام بیشتر شد

    خیلی چیزها یاد گرفتم

    و خیلی جا داره متکی به خودم و هدایت خداوند باشم نه ذهنم

    خیلی جا داره فقط از خدا کمک بگیرم در هر شرایطی و روی ورودی هام کار کنم

    واقعا به ی نقطه ای میرسیم که فکر میکنیم پرفکت ترین نقطه همینجاست

    و تغییرات از همونجا شروع میشه

    فکر میکنیم دیگه بهترین آدم دنیا توی بیزینس ما هست کنار ما هست و آغاز تغییرات همینجاست که نه دیگه روی خدا و هدایت و نه روی توانمندی خودمون حساب میکنیم

    در هر صورت استاد واقعا سپاسگذارم بابت این آگاهی

    برای دوستان عزیزم آرزوی سلامتی سعادت ثروت و خوشبختی رو دارم

    عاشقانه دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: