چرا با وجود تلاش فراوان، به خواسته‌هایم نرسیده ام؟ | قسمت 1 - صفحه 44

1158 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سید وحید حجازی گفته:
    مدت عضویت: 1546 روز

    سلام

    صبح همه عزیزان به خیر شادی

    خداقوت به استاد عزیز و همسر محترمشون

    چه قدر این فایل جذاب و عالی تاثیر گذار بود

    تو روزی که همش هی در گیر ذهنی بودم که چرا نمیشه و چرا هی فایده نداره اومدم به سایت هدایتی و این فایل و دیدم و کیف کردم ان شا الله بتونم درست قدم بردارم که اصلاحش کنم و درست شه روالم به امید خدا

    جواب سوال ها:

    سوال اول:

    هدفی که با تلاش زیاد نتیجه دلخواه نداده؟

    بحث مالی و ثروتی که پی اش بودم

    از سال 99 به شدت دارم کار میکنم روی خودم و پی تغییرات هستم برای رشد کسب و کارم و مالی و ازادی هام به شدت کار کردم شکر خدا خوب شده همه چیز ولی اون مالی که پی اش هستم نشده و کماکان توکلم به خداست که میشه و رخ میده

    سوال دوم:

    افرادی که با فعالیت کمتر نتیجه بهتر گرفته اند؟

    در زمینه فعالیت خودم دندانپزشکی که بله الان من روزانه حدود 8 ساعت لانگ کار میکنم و نشده اونجور که میخوام.

    ولی دوستانی دارم در امین شهر قم روزی 3 تا 4 ساعت مطب هستند و با شکوفایی فراوان

    یک مورد دیگه که خیلی جالب بود شنیدم تو همین قم یک عطاری هست جوان و من خودم تعجب کردم شنیدم که گفته بود دخل معمولی روزانه ام عادیش روز ی 50 میلیون هست.

    و یک لباس فروشی به نام زنگارکی هست در قم که استاد میشناسن تو محله پایین هم هست که ماهی بالای یک میلیارد تومن درامد دارن و فقط میشه گفت شکر خدای من از این نشونه های مثبت ان شا الله ما هم موفق شیم.

    ثبت میکنم تا اون روزهای شکوفایی بخونم لدت ببرم

    سوال سوم:

    باورهای غلط بنده:

    خیلی تلاش کردم خیلی خواستم از خدا در این 3 سال کمک کنه نشانه هدایت بفرسته خیلی جاها هم کمکم کرده ولی هنوز دریچه های سدم بسته است و این چشمه جاری نمیشه

    اساسی ترین باور نابود کننده بنده کمبود و تمام شدن پوله و توجه به پول که هی دور میشه از ادم و اخر ماه باز هیچ روز از نو روزی از نو

    و این باور نتیجه ای که بار اوورده در این شرایط پس اندازی نمیزاره برای ادم فعالیت های اساسی انجام نمیشه و هی دور دورتر میشه

    به امید خدای خوبی ها که این روند درست شه

    ان شا الله

    28 خرداد ماه سال 1402 قم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    دنیا گفته:
    مدت عضویت: 1607 روز

    به نام خدای مهربون

    سلام به استاد قلب ها

    سلام به دوستای عزیزم

    امیدوارم حال دل همه عالی باشه و در مسیر آگاهی و موفقیت هر روز بیشتر رشد بکنیم

    استاد ازتون بی نهایت ممنونم برای این فایل ارزشمند

    این فایل چقد ادمو به خودشناسی وادار میکنه

    من چه جاهایی اصلا نفهمیدم چرا این رفتار رو داشتم و با فکر کردن به توضیحات شما در این فایل دارم میفهمم که همشون ترمزهای ذهنم بوده که باعث این رفتارهام شده

    استاد من همیشه همه چیز رو به سختی بدست آوردم یعنی همیشه که میگم منظورم چیزهایی که خیلی برام مهم بوده همیشه سخت بدستم رسیده و برعکس از چیزهایی که دل کندم و بهشون نچسبیدم و اهمیت زیادی به انجام شدنش ندادم خیلی زود و راحت بدست آوردم

    استاد من سالهاست دوست دارم ثروتمند بشم و اان حدود دوساله با شما آشنا شدم و اولین دوره ای که گرفتم روانشناسی ثروت 1 و 2 بود و یکم نتیجه گرفتم ولی هنوز به نتایج بزرگ نرسیدم با وجود اینکه با تموم وجود دلم می‌خواد کسب و کار خودم رو داشته باشم و براش تلاش هم کردم

    و حالا ترمز های ذهن من برای این هدفم:

    اینکه من زن هستم و نمیتونم پولدار بشم

    من معلمم و با شغل معلمی نمیشه ثروتمند شد

    من تخصص بالایی ندارم

    من باید خیلی زجر بکشم تا پولدار بشم

    من وابسته به شوهرمم هستم و با خودم میگم اون پولدار بشه منم تامینم دیگه چرا زیاد زحمت بکشم

    من با این تورم نمیتونم بدون سرمایه کسب و کارم رو راه بندازم

    من بی تجربه ام

    من ارتباطات کمی دارم

    مشتری برای کار من کمه

    یا مثلا برای اینکه دوستای خوب و آدم حسابی داشته باشم من خیلی تلاش میکنم ولی همیشه تنهام و خیلی دلم می‌خواد با آدم هایی معاشرت کنم که حالم در کنارشون خوب باشه و انرژی خوبی داشته باشن و ازشون کلی تجربه های خوب پیدا کنم و انگیزه بگیرم

    دوست دارم اخر هفته ها کنارشون خوش باشم و آرامش بگیرم از حضورشون ولی متاسفانه هیج دوست صمیمی ندارم و این منو اذیت میکنه

    به خاطر اینکه ترمز های من اینکه که دوست خوب کمه

    باید خیلی براش هزینه کنی

    باید رفتارت جلو ی دوستات یه جور دیگه باشه

    مواظب باشی هر حرفی رو نزنی و …

    استاد من اصلا نمیدونم چه طوری مقاومت ذهنم رو برای این ترمز ها کم کنم یا باورهای درست رو جایگزینشون کنم

    خواهش میکنم توضیح بدید چه طوری میشه وقتی میدونی ترمز و باور منفی که داری چیه اونو تغییر بدی

    دوستون دارم جان جانان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    احمد با تقوا گفته:
    مدت عضویت: 1081 روز

    با سلام و درود فراوان خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان، و همچنین خدمت تمام اعضای این خانواده صمیمی ‌،

    در پاسخ به سوال 1 :

    چه خواسته یا هدفی داشتی که با وجود تلاش فراوان بهش نرسیدی؟

    جواب 1:

    هدف من در مورد بیزنسی بوده و هست که حدود 3 سال هست که شروع کردم و مشغول به کار شدم و البته که باید بگم تازه حالا فهمیدم که به این کار علاقه دارم (معاملات ماشین) چندین بار به موفقیت های چشمگیر و خوب رسیدم اما باز متوقف شدم و در جا زدم

    و همچنین هدف دومم :

    پس انداز کردن پول نقد حتی بمقدار کم، در این مورد هم متآسفانه دقیقا مثل بیزنسم چندین بار موفق به پس انداز های خوب شدم اما باز به صفر و حتی زیر صفر میرسم،

    و هدف سومم :

    در مورد روابط عاطفی خوب و پایدار با همسرم هست که متاسفانه در این مورد هم هر چند وقت یه بار سر چیزهای پوچ و الکی بهم میریزه

    البته در این مورد از موارد پس اندازی و بیزنسم خیلی موفق تر و بهتر هستم،

    سوال 2:

    چه افرادی رو میشناسی که با وجود تلاش کمتر و به سادگی به همان خواسته ها رسیدن؟

    جواب 2:

    در مورد بیزنسم هدف 1:

    خیلی از همکارانم رو میبینم که هر روز براحتی دم نمایشگاه ها نشستن و به شوخی و خنده وتفریح سرگرم هستند و اصلا نه روی خودشون کار میکنن و نه اصلا کاری به قوانین دارن، و براحتی هم از این راه پول میسازن، و همچنین همیشه مبلغ پسندازی خودشون رو هم دارن اما من با وجود اینکه از تمام سایتهای فروش خودرو استفاده می کنم‌ اما خیلی از اونها کندتر پیش میرم و به اون نتیجه مطلوب بطور پایدار نرسیدم

    در مورد هدف 2 :

    که پس انداز پول نقد هست در این مورد هم چند بار موجودی نقدیم رو (البته خیلی کم بوده) اما تا مدتها خوب حفظ کردم اما باز یک مسئله بوجود اومده که مجبور شدم ازشون استفاده کنم و وقتی هم که ازشون استفاده می کنم تا مدتها نمیتونم جایگزینش کنم و حتی خیلی وقتا برای مخارج جاریم هم مشکل دارم، ولی خیلی ها رو که درآمدشون هم از من خیلی کمتره رو میبینم در عین حال که هیچ وقت برای خرجی روزانه مشکل ندارن اونقدر پس انداز دارن که بمن هم کمک میکنن (البته کمک گرفتن فقط از خانواده ام بود) مثل همسرم، مادرم و حتی دخترانم،

    در صورتی که همکارانم حتی اگر معامله ای نکنن اصلا به مشکل مالی بر نمیخورن!!

    و هدف 3 :

    روابطم با همسرم از تقریباً تمام کسانی که میشناسم بهتره، یعنی عالییه، ولی من میخوام همون یه کوچولو تضاد رو هم نداشته باشم، چون همون بظاهر کوچولویه اونقدر شدت پیدا میکرده که به مرز جدایی می‌رسیده، و هر بار هم شاید در سال یک بار پیش بیاد ولی من در این مورد از همه کسانی که میشناسم انصافا سرترم، البته ایشون همسر دومم هستند، همسر اولم برحمت خدا رفتن

    سوال 3 و آخری که استاد گفته بودن : چه باورهای محدود کننده یا ترمزهای مخفی را می‌توانید در ذهن خود شناسایی کنید که فکر می کنید باعث شده که با وجود این همه تلاش، باز هم به آن خواسته ها نرسید؟!

    جواب 3:

    در مورد بیزنسم فکر می کنم اول از همه دیدم نسبت به تمام همکارانم در نمایشگاه ها اینه که همشون با کمال بی‌رحمی در حق مردم ظلم میکنن و کاملا مال مردم رو مفت می‌خرن و کاملا گرون میفروشن، و به این خاطر که نمیخوام منم اینطوری باشم همیشه به فکر خودم سعی می کنم چه در خرید و چه در فروش کاملا ملاحظه کار باشم و حتی خیلی وقتا از ترس اینکه مردم روی منهم مثل بقیه نمایشگاه دار ها حساب نکنن، وقتی افراد علت فروش ماشین رو ازم میپرسن نمیگم که من معامله گر هستم، و متاسفانه دلایل مالی یا تغییر شغل رو عنوان میکنم،

    هدف دومم :

    در مورد پس انداز، همیشه با خودم این فکر رو دارم که، خوب حالا که پول پس انداز دارم و الان هم نیاز دارم استفاده می کنم بعد جایگزین میکنم و اینکه بلاخره هدفم از پس انداز پول اینکه موقع نیاز کارم راه بیفته، و فکر می کنم که با وجود همین باورها هست که به هدفم نمیرسم و هر چند یکبار این کدهای مخرب کار خودشون رو می کنن و منو از هدفهام دور میکنن،

    و در مورد هدف سومم که روابط عاطفی با همسرم هست :

    در این مورد همیشه وقتی به یک مسئله هرچند کوچک بر میخورم، به این فکر می کنم که شاید من فرد ایده آل همسرم نیستم که ازاین طریق بهانه جویی میکنه، و اتفاقاً این سری آخری هم دقیقا وقتی مسئله بین من و همسرم حاد شده بود این فایل استاد نازنینم رو دیدم و چقدر دقیق استاد به همین ضعف و کد مخرب من اشاره کردن،!!!

    استاد من وقتی این فایل رو دیدم و توضیحات شما رو در مورد روابط شنیدم ، اصلا دیوانه شدم، گفتم خدایا چطور اینقدر دقیق استاد از مسائل شخصی ما که حتی خودمون هم بهش پی نبردیم، خبر دارن و آگاه هستن، بخدا این فایلهای شما حتی با دلار هم نمیشه مقایسه کرد چه برسه به اینکه شما با عشق و کاملا رایگان در اختیار ما قرار میدید،

    در نهایت از خداوند برای شما استاد عزیز و مریم خانم بهترین ها رو آرزو میکنم و امیدوارم روزی بتونم از نزدیک شما رو در آغوش بگیرم، خداوند یار و نگهدارتان باد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    فاطمه شاکری گفته:
    مدت عضویت: 1924 روز

    سلام استاد عزیزم سوالی که پرسیدید دقیقا قبل اینکه این فایل بپرسید من از خودم پرسیده بودم

    وهمش سوال ذهنم بود حالا اصولی تر از خودم بپرسم

    سوال 1: چه خواسته یا هدفی داشتی یا داری و با اینکه تمام تلاش های ممکن را انجام داده ای اما هنوز به آن نرسیده ای؟

    من خواسته ای که همیشه داشتم دارم اینه از درامد بالایی داشته باشم و به رفاه برسم ماشین بخرم برا خودم سفره های خارجی برم در امد من مثل یو یو یه روز یه ماه انقدر خوبه ماه بعد جوری میشه اجاره مغازه رو هم به زور در میارم و این موضوع همیشه اذیتم میکنه من همیشه همه چیو رعایت کردم سعی کردم صبح زود برم محل کارم برخوردم با مشتری خوب باشه حس سپاسگزاری داشته باشم تمام سعیم اینه توجه نکنم به چیزهایی که نمیخوام همشم میگم کجا باورم ایراد داره که من اینطوری پام رو ترمزه حتی دفتر سپاسگزاری روزانه دارم میرم ماه های قبلمو نوشته هامو میخونم که چه حس حالی داشتم که درامدم خوب بوده سعی میکنم حالم خوب باشه به ذهنم سند نشون میدم این خواسته رو داشتم به راحتی بهش رسیدم چطور میگی الان نمیشه من دیگه واقعا مخم نمیکشه پام رو چیه اینطوری میشه

    سوال 2: چه افرادی را می شناسی که با وجود تلاش های کمتر، به سادگی به همان خواسته رسیده اند یا با وجود تلاش های مشابه با شما، خواسته ی آنها محقق شده است؟

    من دارم میبینم من همکارهام جنس میارن مثل اب خوردن میفروشن یکی که اصلا انقدر خوب جنس میفروشه جنس مغازه رو صفر میکنه یعنی هیچ چیزی نمیمونه بخواد بگه خوب من نرم خرید برا من همش سواله با وجود اینکه همش ادم منفی بافیه گلایه داره از همه چی چمیدونم بازار خرابه اینا جنس میاره مثل بنز میفروشه همه خرجهاشم داره حتی پولیم که باهاش میره خرید نزوله چیزی که خط قرمز منه

    سوال 3: چه باورهای محدود کننده ای (ترمزهای مخفی) را می توانی در ذهن خود شناسایی کنی که فکر می کنی باعث شده که با وجود این همه تلاش، باز هم به آن خواسته ها نرسی؟

    من احساس میکنم باور کمبود عدم لیاقت دارم شرایطم اینطوره یا باور ندارم برا منم می تونه اتفاق بیافته این موضوع حل کنم تخت گاز میرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    هدی قائمی گفته:
    مدت عضویت: 890 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد جان و مریم جان

    سلام به دوستانم که هر دیدگاه شون برای من هدایتی محسوب می شه

    الان که فکر میکنم میبینم ترمز های من در مورد ثروت ترس هست . ترس از دست دادن حالا این ترس ریشه های مختلفی داره مثلا ترس از دست دادن دخترام یا اگه من نباشم اونا چیکار کنند و اینو بارها به خودم یاد آوری کردم که خدا هست مهربونتر از هرچیزی و تنها با یاد خودش آروم می‌گرفتم ولی این افکار دوباره و دوباره به ذهن من میان و ترس از نداشتن یعنی درحال زندگی نمیکنم در گذشته و آینده سیر میکنم . که من اگر نتونم همچین مبلغی رو تهیه کنم مثال میزنم برای مدرسه بچه ها یا مثال عروسی که در پیش هست و از این قبیل فکر ها زیاد دارم و اینم بگم استاد که این افکار موقتی هستند زود به خودم میام ولی تکرار میشن تو ذهنم هربار و فایل های توحیدی رایگان رو گوش دادم و اینکه به خودم میام که این افکار رو دور کنم از همون فایل های توحیدی هست و من قدم اول رو خریداری کردم و موقع های که ترس رو دور میکنم خیلی نتایج عالی میگیرم و نتایجم موقتی هستند بخاطر ترسی که در وجودم هست و انشاالله بتونم به زودی این ترس رو برای همیشه کنار بزارم و با سربلندی برای شما استاد عزیزم و مریم جان و تمامی دوستانم از نتایج بینظیری که در راه رسیدن هستم براتون بگم برای همگی آرزوی موفقیت دارم در پناه الله باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    محمد حسین دهقان منشادی گفته:
    مدت عضویت: 2243 روز

    به نام خداوند یکتا

    سلام میکنم به استادعباسمنش عزیز،خانم شایسته مهربان و دوست داشتنی ،ودوستان عزیزم در سایت الهی وبینظیر عباسمنش دات کام

    1_بنده حدود 18 سال است که سرپرست کارگاه ساختمانی هستم و حرفه و تخصصم ساخت آپارتمانهای مسکونی تا 6 طبقه هست

    در این چند سالی که با قانون آشنا شدم یکی از اهداف بسیار مهم وحایز اهمیت من ( استقلال کاری واستقلال مالی) است که متاسفانه هنوز به آن دست نیافته ام زیرا از بدو ورودم به این شغل ، شخص دیگری که به زعم من سرمایه دار و در زمینه مدیریت و ساخت ساختمان قدرتمند است ، ساختمانی را قرارداد میبندد ومن به عنوان پیمانکار دوم ، موضوع آن قرارداد را اجرا نموده وپروژه را میسازم و درصدی معقول وعرف بازار این حرفه از او دریافت میکنم و در تمام طول اجرای ساختمان خریدهای کلان مصالح ودستمزدها وکلیه امور مالی به عهده شریک کاری ام هست ومن به غیر از تنخواه پولی در حسابم ندارم و طبیعتااختیاری هم در خریدهای کلان و پرداختهای بزرگ ندارم و به همین دلیل در اجرا و هندل کردن کار و نحوه وزمان پیشبرد پروژه به مشکل بر میخورم و مدت انجام هر پروژه زیاد میشود که برای من بسیار ناخوشایند وفرسایشی است

    ««‹«»»»»»»

    واما به دلیل طولانی شدن زمان اجرای پروژه درآمد حاصل از کارم فقط مخارج جاری زندگیم را پوشش میدهد وهیچ مبلغی برای پس انداز،سرمایه گذاری،وموارد دیگربرایم باقی نمی ماند. بنابراین همیشه در حالت خوف و رجا به سر میبرم که اگر شریک کاری ام کاری را قرارداد نبندد یا تمایل نداشته باشد کار جدیدی بگیرد یا به هردلیل از این پس نخواهد قراردادی را با کسی امضا کند با توجه به اینکه من درصدی کار میکنم و تخصصم فقط در همین رشته است و کار دیگری بلد نیستم مخارجم را چگونه تامین کنم و این مسئله سالهاست که روح و روانم را آزار میدهد.

    در این سالهایی که به لطف وخواست الله مهربان توسط یکی از دوستان بزرگوارم با استاد آشنا وبه این سایت پر برکت هدایت شدم هدفهایی را تعیین نمودم که با کمک گرفتن از آگاهیهای فایل های دانلودی و همچنین برخی ازمحصولات به تعدادی از آنها که انصافا کم هم نبوده دست یافته ام

    اما با توجه به اینکه متعهدانه به قانون عمل کردم، فایل گوش دادم، فایل دیدم، شب تا صبح مطالعه کردم،نکته برداری وتمرین کردم ،تلاش نمودم تا باورهای مخرب وترمزهای ذهنم را پیدا کرده وبرای آنها راه حلی بیابم،کنترل ذهن کردم، بایدها ونبایدهای بسیاری را رعایت کردم،از غیبت و سخنان بیهوده و آدمهای سمی پرهیز نمودم ،تا حدی که در توانم بود آگاهانه زندگی کردم وبه قول استاد شب و روزم را به هم دوختم ،، هدف اصلی یعنی استقلال کاری و استقلال مالی ام محقق نمیشود

    2_ واما در اطراف من دوستان وآشنایانی هستندکه قانون و برنامه وسایت را نمیشناسند هیچ آگاهی در مورد قانون جذب وقوانین بدون تغییر خداوند ندارند،کوچکترین تحقیقی نمیکنند مطالعه اصلا ندارند اما از نظرمالی 10 برابر من سرمایه دارند واز دید ناظر بیرونی زندگی خوب وقابل قبولی دارند که با دیدن آنها همیشه این سوال در ذهنم میچرخد،،،،،،

    تو (حسین) که با این قانون آشناهستی چرا یک دهم ثروت آنها را نداری پس تفاوت تو با آنها چیست ؟

    3_ناگفته نماند که باورهای غلط وترمزهای زیادی هم داشته ام که چندمورد از آنها را ذکر میکنم

    ++عدم اعتماد به نفس

    —عدم اعتقاد به باور فراوانی

    ++باور خودکم بینی

    — ترس از مستقل کار کردن

    ++ترس از اینکه در خرید مصالح وخریدهای بزرگ نمیتوانم به تنهایی وارد معامله شوم

    —باور اینکه فقط سرمایه دارها میتوانند کار ساخت وساز انجام دهند و……

    ++باور اینکه تو اگر نفر دوم باشی از نظر مالی دغدغه کمتری داری و در ادامه زندگی آرامتری را میگذرانی و………..

    در آخر از استاد توحیدی ام و خانم شایسته عزیز که به حق بندگان شایسته خدا هستند تشکر وقدردانی میکنم و همچنین از دوستان هم فرکانسی ام تقاضا دارم من را در شناسایی هر چه بیشتر باورها مخرب وترمزهای ذهنی ام کمک ویاری نمایند.

    همیشه شاد و پر انرژی باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    حسین شاه بیکی گفته:
    مدت عضویت: 2387 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و دوستان هم فرکانسم.من حدود 6 سال پیش باشما اشنا شدم.قبل از این من خیلی چیزها رو امتحان کردم تا پولدار بشم.مثل تلاش صبح تا شب .نماز خواندن .ولی جواب نمیداد تا اینکه با دوره های شما اشنا شدم.ویکی از بزرگترین پاشنه های اشیل من این بود که اگر ثروتمند شویم از خدا دور میشیم ویک پاشنه اشیل دیگه باور کمبود بود .که با کارکردن روی این باورها درهایی از ثروت ونعمت برویم باز شد.هرچند به بعضی از خواسته هایی که در دفترم نوشته ام نرسیده ام.ولی مطمعنم که با این قوانین به تمام خواسته هایم خواهم رسید.چون تکامل را باید طی کنم.فقط یک خواهش از شما دارم اگر براتون ممکنه در مورد فراوانی فایل تهیه کنید ممنون.میشم.هرچند در دوره روانشناسی ثروت یک صحبت کردید.ولی این باور فکرمیکنم پاشنه اشیل خیلیا باشه…بینهایت سپاسگزارم از شما استاد عزیززززززززززززززز.انشالله بزودی شما را در فلوریدا ملاقات کنم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  8. -
    آرش لشنی گفته:
    مدت عضویت: 1492 روز

    با بررسی اهداف هود به این نتیجه رسیدم

    1. اکثر اهدافم را پیگیری نکرده ام و اصلا تلاشی در خور برای آنها نداشته ام در حد خیلی کم و نا مستمر به آنها پرداخته ام

    2. آنهایی را هم که سخت پیگیر بوده ام مانند زبان انگلیسی باور های ترمز گونه داشته ام

    راستی کسی می داند معیار و اندازه ی تلاش برای هدف چیست؟ یعنی چه موقع می توانیم بگوییم تلاشمان برای هدفی مناسب و به اندازه بوده؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      سید علی حسینی گفته:
      مدت عضویت: 1250 روز

      با سلام

      دوست عزیز به میزانی که ادم تو مسیر هدف باشه و حست خوب باشه و درک کنی که روز به روز داری تکاملت و طی میکنی ینی تلاش برای رسیدن به هدف؛

      من از تجربه خودم میگم:

      من دوست داشتم مغازه لوازم یدکی بزنم ولی هیچ تجربه ای نداشتم؛

      گام اول این بود که برم شاگردی خب این ینی وارد شدن به مسیر.

      حس خوب داشتن ینی اینکه من با شوق و ذوق میرفت مغازه و تمام سختی ها رو به جون می خریدم و به هدفم فکر می کردم.تا اینکه یک قفسه از مغاره رو واسه خودم جنس اوردم و این نشانه بود که من دارم تکامل خودم و طی میکنم و با جنس کم تجربه فروشندگی و شروع کردم.کم کم جنس های بیشتری اوردم.بعدش یک انبار 30 متری اجاره کردم و الان یک انبار 100 متری اجاره کردم و مستقل برای خودم کار میکنم.

      توی این 4 سال قشنگ میفهمیدم که دارم توی مسیر مستقل شدن حرکت می کنم. و حسم از این که دارم به با گام های کوچک به هدفم میرسم خوب بود.

      امیدوارم مفید واستون واقع شده باشه.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مهدی کاتبی گفته:
      مدت عضویت: 1247 روز

      سلام آرش جان

      در رابطه با سوالت که معیار اندازه گیری تلاش چیست؟ به تجربه خودم باید بگم هر وقت آرامش خیال داشتم که امروز همین قدم حتی کوچک برای من کافی بود و احساس کمالگرایی و احساس گناه که چرا تمام خودت رو نذاشتی و تقلا نکردی نداشتم، بعد مدتی به راحتی نتیجه ی اون اعمالم رو فهمیدم، میخوام بگم معیار اندازه گیری کافی بودنه تلاش خستگی شدید موقع خواب نیست یا اینکه با خودت بگی امروز دیگه پوست خودمو کندم پس حتما مفید بودم، معیارش یه فرکانسه که به تکامل دقت داره به رشد روزی یک قدم دقت داره و آرامش رو تزریق میکنه به وجودت، من تا این لحظه که برای شما مینویسم اینجوری درک کردم کافی بودنه تلاشم رو و خداروشکر مثال هایی از نتیجه هم دارم که بعضی نتایج مالیم به راحتی و با بشکن رقم خورده چون پشتش فرکانس درست بوده

      امیدوارم در همه زمینه ها موفق و سربلند باشید آرش جان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      امیرحسین سالارزاده گفته:
      مدت عضویت: 1750 روز

      به نام خدای خالق من وتمام جهانیان خدایی که همیشه نزدیکه وعاشقانه دوست داره که به من وبه همه ی بنده هاش کمک کنه وقدرت خلقی که خودش داره رو به من هم داده

      سلام خدمت دوست عزیزم اقای لشنی

      مهم ترین فاکتور برای رسیدن به هرهدفی داشتن شور واشتیاق فراوان وداشتن باورهای مناسب وهم جهت بااون هدف یاخواسته استاد درقدم 1جلسه 6 توضیح کاملی ازرسیدن به اهداف دادن .برای رسیدن به هرهدفی دردرجه اول باید قوانین بدون تغییر خداوندرو درک کنید وبعد باورهای درستی درمورد اون هدف توی ذهنتون ایجاد کنید ودرقدم بعدی الگوهایی روپیداکنید که به صورت طبیعی همون هدفی که شما میخوایید برسید رو سالهاس که تجربه کردن وگذشتن ازش .

      ماباید سعی کنیم دردرجه اول به خودشناسی برسیم وبتونیم اولویت های زندگیمون رو درست انتخاب کنیم وهدف هایی که برمیدارم براساس اولویت درست باشه وهدفی باشه که بشود باامکانات فعلی انجامش داد وسعی کنیم هرروز براش 3تاکارمهم وتاثیر گذارانجام بدیم دراین صورت هرهدفی رسیدن بهش امکان پذیر میشود .

      یه مثال میزنم = درمورد مسائل مالی همه ی ما به تضادهایی برخوردیم وخواسته هایی داریم که دوست داریم تجربه شون کنیم .اگربخواییم درزمینه مالی افزایش درامدرو تجربه کنیم اول ازهمه باید باباوردرست وارد هربیزنسی بشیم که بهترین محصولات ثروت 1-2-3هستن

      بعدش میانگین درامدیک ساله رو 3برابر کنیم اگرهم بیشتر شد بهتر واینو درنظر داشته باشیم درمسیر رسیدن به اهداف نباید بی خیال لذت بردن بشیم وتلاش وتقلای زیادی به خرج بدیم بهترین روش رسیدن به اهداف گاهی اوقات بی خیال شدن ولذت بردنه ازچیزایی که دوسش داریم

      ویادمون باشه ساعت کاری یافعالیت روزانه هیچ ربطی به درآمد نداره چون بی نهایت افراد والگو هستن که باساعات کاری خیلی کم مبالغ بالایی میسازن

      .دوست عزیزم سعی کنید فقط یه هدف بااولویت بالاداشته باشید وتازمانی که نتیجه های بزرگی ازش نگرفتید سراغ هدف دیگه ای نرید

      درپناه خدای عاشق باشید

      خوشحال میشم اگرکامنت رو مطالعه کردید ایده ای داشتید بنویسید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    حسام فرهادی گفته:
    مدت عضویت: 2896 روز

    درود بر همه عزیزانم

    خذایا شکرت بابت این سوال ارزشمند که در ذهن همه بود اما به این وضوح در درون خود شخص مطرح نمیشد، تا دنبال پاسخش باشد

    بینهایت سپاسگزارم از استاد عزیزم

    1_چه هدفهایی انتخاب کردی که کلی براش تلاش کردی اما به نتیجه دلخواه نرسیدی؟

    _من مدت خیلی زیادی دنبال این قضیه بودم که وزنم اضافه بشه و به 80 کیلو برسم نشد که نشد، چند بار دکتر تغذیه رفتم جواب نداد، باشگاههای بدنسازی مختلف در زمانهای مختلف در سنین مختلف، گفتن بعد ازدواج وزنت میره بالا نشد، گفتن فلان غذاها را بخور در فلان مدت نشد

    2_ایا افراد را می‌شناسی که در کوتاهترین زمان به این خواسته رسیدن؟

    _افراد بسیار بسیار زیادی را می‌شناسم که در کوتاهترین زمان نسبت به من به این خواسته رسیدن

    3_چه باورهای محدود کننده ای در ذهن شما وجود داشته که باعث می‌شد نتونی به خواسته دلخواه برسی؟

    _من هیچ باور محدود کننده ای نداشتم، بجز اینکه در برهه ای به خواستم شاید چسبیده باشم

    هدف دوم

    1_چه هدف هایی را انتخاب کردین که با این که کلی براش تلاش کردین اما به نتیجه دلخواه رسیدین؟

    _من از بیش از بیست ساله که به شدت دوس داشتم از لحاظ مالی شرایطم عالی بشه، جوری که حدودا سال هشتاد بود صد هزار تومان پول داشتم فکر کردم اگه بدمشون سودی به شخصی که می‌شناختم آن شخص ماهی چهار هزار تومان به من سود بده تا چند وقت دوبرابر میشن…… که بعد که قرار شد سود بده سود که نداد هیچ خود اصل پول را هم با هزار سختی گرفتم بعد متوجه شدم این کار از بیخ مشکل داره، اینو گفتم که بگم از کی و تا چه حد دنبالش بودم، خلاصه من چندین شغل عوض کردم به چندین استان مهاجرت شغلی داشتم موفق نشدم، و آخرین شغلم از اصفهان رفتم قشم مغازه پوشاک زدم به مدت سه سال که خونه و زندگیم را هم برده بودم آنجا باز موفق نشدم، هم زمان که قصد داشتم ماهای آخر که مغازم را جمع کنم با سایت استاد آشنا شدم، و اولین فایلی که از استاد گوش دادم گفتم وای دیگه خودشه من اینجا به همه چی میرسم، من تک تک فایهای هدیه استاد را چندین بار گوش میدادم و انگار داره کل زندگی منو توضیح میده،و اشتباهاتی که میکردم تو زندگیم را میگه گفتم خدایا این از کجا میدونه، این دیگه فقط و فقط آمده منو خوشبخت کنه، استاد میگفت تا تمرینی نباشه تغییری صورت نمیگیره، من تمرین این بود که جلو ورودیهامو بگیرم، احساسمو خوب نگه دارم آرامش داشته باشم، هر فایل را چندین و چند بار گوش میکردم،شبها قبل از خواب و بعد از بیدار شدن فایلهایی که با صدای خودم ضبط میکردم را گوش میدادم یه مدت طولانی،سپاسگزاری بسیار بسیاری زیادی صبح و شب میکردم، اما شراط مالیم خوب نشد…

    2_ایا افرادی را میشناسین که با تلاش کمتر و زمان کمتر به نتایج بزرگتر از شما رسیدن؟

    _افراد بسیار زیادی را می‌شناسم که با زمان کمتر با تلاش کمتر به نتایج عالی رسیدن، و اصلا از مطالب و قوانین که استاد میگن چه مالی یا غیر مالی مسخرت میکنن افکارشون چیز دیگست

    3_چه باورهای محدود کننده ای در ذهن شما وجود داره که نتونی آنجور که میخوای جواب بگیری؟

    _باور محدود کننده من اینه که همه چی کمه

    _تورم زیاد شده مثلا حقوق‌ها زیاد نشدن آنجور که باید بشن اجناس و کالا صد برابر شدن قدرت خرید کم شده

    _بخوای حقوقی کار نکنی باید پول داشته باشی اولش خرج کنی تا بعد برداشت کنی،

    _دولت مخالف اینه که جنس خارجی وارد بشه،پس گمرک خیلی سخت میگیره مشتری هم نمیاد

    _هر کاری باید از اولش خاکشو بخوری نمیتونی چند ساله به آن سود دلخواه برسی

    _همه که نمیتونن پیمانکار بشن فقط پیمانکار ها تو شغل من به ثروت فراوان میرسن

    _حتما یه آدم بزرگی باید معرفی کنه تا بهت کار پیمانی بدن

    ….

    با تشکر از استاد عزیزم با طرح این سوال فوق العاده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  10. -
    آیهان زمانی گفته:
    مدت عضویت: 2153 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و دوستان عزیز

    نمی دونم چرا این قدر اندام استاد برام جالب و باور نکردنی هستش (بیش از 6 سال هستش که با استاد آشنا شده ام)،

    استاد شما خیلی موارد رو‌ به صورت عملی اثبات کردین، که یکیشون همین اندام خوبی که ساختین، در واقع اتمام حجت کردین.

    منم چن وقتی هستش که متعهد شدم اضافی وزنم رو‌ کاهش بدم و یه اندامی که لایق خودم هستش رو بسازم‌ که انشاالله فیلم موفقیت هایم‌را ارسال می‌کنم.

    تا زمانی که در درون خودمان احساس لیاقت نکنیم و ظرفمون رو بزرگ نکنیم، نمی‌تونیم چیزهای بزرگ رو تجربه کنیم این است قانون جهان

    به امید دیدار مجدد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای: