چرا فکر می کنیم مرغ همسایه غازه؟ - صفحه 15

594 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    منیر گفته:
    مدت عضویت: 1667 روز

    به نام خدا

    خدایا اعتبار تمام کامنت هام به خودت برمیگرده

    عرض سلام دارم خدمت استاد عباسمنش و دوستانی که کامنت رو میخونند

    سالها قبل نمیدونستم داستان چیه نمیدونستم قوانین جهان یعنی چی و وقتی که مرغ همسایه رو غاز میدونستم شرایط خودم از اونیکه بود بدتر میشد چون ناخودآگاه وقتی انسان توجهش رو میزاره رو مسائل دیگران از مسیر راست خارج میشه چرا خارج میشه چون این توجه باعث حسادت میشه این توجه باعث مقایسه میشه این توجه باعث میشه وارد مدار دیگران بشیم این توجه باعث میشه انرژی مفیدی که باید خرج تمرکز روی اهدافمون بشه رو واسه مسائل دیگران هدر بدیم این توجه باعث میشه باورهای مخرب در درونمون بوجود بیاد این توجه باعث میشه اتفاقات ناخواسته واسمون پیش بیاد و تمام حس های بد موقعی به ما هجوم میارن که بخوایم مرغ همسایه رو غاز کنیم یعنی چی ؟ یعنی اون توانایی های خودمون رو نبینیم به جاش فکر کنیم بقیه از ما بهتر عمل میکنن یعنی نعمت هایی که در زندگی خدا بهمون داده رو نادیده بگیریم و توجهمون به داشته های دیگران باشه به عنوان مثال تو کسب و کار خودمون اون درآمد رو کم ببینیم و مدام کنجکاو این بشیم فلان شغل کمتر کار میکنن ولی چند برابر درآمد دارن و اگه تو رابطه هستیم قدر همدیگه رو ندونیم و مدام به روابط دیگه توجه کنیم و از رابطه خودمون ناراضی باشیم و فکر کنیم دیگران در روابط از ما بهترن توجه دو نوع هست یکی توجه خوب روی خوبی ها و زیبایی ها که باعث رشدمون میشه و ما رو وارد مدار نعمت ها و ثروت ها و روابط عالی میکنه و زمینه ساز باورهای قدرتمند کنندس و خداوند در این مورد ما رو هدایت میکنه به مسیر درست و یکیم توجه مخرب هستش جنس این نوع توجه ها از نوع حسادت و مقایسه و ناشکری هستش راهنمای این نوع توجه ها در درون انسان شیطان هست که با پیروی از شیطان انسان از راه راست دور میشه و وارد مسیر گمراهی میشه خود من از وقتی که روی خودم و توانایی هام تمرکز کردم و خودمو مقایسه نکردم با دیگران از همه نظر تغییر کردم و اگه گاهی به تضاد برمیخورم میام مشکل رو در درون خودم پیدا میکنم و اونو حل میکنم به قول مولانا

    بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست

    در خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی

    خدایا مارو به راهی هدایت کن که فقط روی زیبایی ها توجه کنیم و از جنس همون ها وارد زندگیمون بشه الهی آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 50 رای:
    • -
      رهاخانم گفته:
      مدت عضویت: 2167 روز

      به نام خدا

      سلام دوست عزیزم

      نمی دونی چه تحولی در من ایجاد کردی چون همیشه هر کاری می کردم

      ته ذهنم درآمد دیگران را می دیدم

      خصوصا اونهایی که بیشتر باهاشون هستم و باهاشون زندگی می کنم

      مثل استاد عباس منش عزیز

      خیلی دوست شون دارم براشون احترام قائلم ولی من همیشه میوه‌ها را می بینم ریشه ها را نمی بینم .

      خدا را شکر برای وجودت.

      من متعهد می شوم حتی پول کمی هم که دارم براش شکرکزاری کنم از ته دل و واقعی چون درست و واقعی مهمه البته شکرکزاری پیوسته رو من دارم ولی باز هم درآمدها و پول های بالاتر رو که میبینم مقدار پول و لوازم

      و وسایل و درآمد خودم را نمی بینم

      خدایا خودت من را از سر شیطان دور کن

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        منیر گفته:
        مدت عضویت: 1667 روز

        سلام عرض میکنم خدمت دوست عزیزم رها خانم ازتون تشکر میکنم که وقت گذاشتین و کامنت من رو خوندین و خوشحالم که تونستم تاثیرگذار باشم که بازم اینو میگم که اعتبار تموم کامنت هام به خدا برمیگرده دوست عزیز همه ما در یه برهه ای از زندگی که قانون رو درک نکرده بودیم بارها چشممون رو ، روی نعمت های زندگی خودمون برداشتیم و به نعمت های زندگی دیگران چشم دوختیم و این نعمت ها شامل روابط عالی ، ثروت ها و … و کمتر پیش میومد که این توجه باعث بشه که دیگران رو تحسین کنیم چون باور کمبود در ذهنمون بود باور نداشتیم که ما هم میتونیم به اون نعمت ها برسیم به شرطی که با دیدن زیبایی های زندگی دیگران اونها رو تحسین کنیم و باور داشته باشیم که ما هم با سپاسگزاری و فرستادن فرکانس های مناسب میتونیم اون نعمت ها رو به زندگی خودمون دعوت کنیم و اغلب اوقات اون توجه های نامناسب بذر حسادت رو در ذهنمون کاشتن و ما رو وارد چرخه اتفاقات ناخواسته کردن و چون در ابتدا نسبت به نعمت های زندگیمون ناشکر بودیم این ناشکری باعث شد که در واقعیت ما رو با اتفاقاتی روبرو کنه که ناشکری بیشتری رو تجربه کنیم و همش این اتفاقات رو به بدشانسی خودمون تعبیر میکردیم و نمیدونستیم قانون زندگی قانون باورها و فرکانس هاست و همین الانم حتی خود استاد عباسمنش با وجود اینکه به تموم خواسته هاشون جامه عمل پوشوندن و نتیجه باورهاشونو به وضوح تو زندگیشون میبینن و در ، درک قوانین استاد شدن بارها تو فایل هاشون میگن که هر روز من هم ذهنم رو کنترل میکنم و رو باورهام کار میکنم و توجهم رو میزارم رو خواسته هام و اگه من هم مراقب افکارم نباشم از مسیر خارج میشم و نتیجه تغییر میکنه و ما هم که شاگرد استاد هستیم باید هر لحظه کانون توجهمون رو آگاهانه به سمت خواسته هامون جهت دهی کنیم و بابت نعمت ها ، ثروت ها ، روابط عالی خداروشکر کنیم و اونارو تحسین کنیم تا از جنس همون زیبایی ها وارد زندگیمون بشه.

        دوست خوبم از خداوند براتون موفقیت های روز افزون رو خواستارم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    باران گفته:
    مدت عضویت: 425 روز

    خیلی وقتها زنها وحتی مردان از زنان مطلقه خیلی میترسن وازانها فراری هستن وحتی از زنان بیوه فراری هستن چون زنها نگرانن مخ شوهرشون توسط زنهای مطلقه چرب زبون وزنهای بیوه زده بشه حق هم دارن وقتی میگن باچشم پاک دراجتماع حضور داشته باشین بدلیل همین موضوع هست که نگیم مرغ همسایه غازه زنان مطلقه خیلی باید مراقب حرفها ورفتارشون باشن

    هرچی بیشترمراقب باشن پارتنر وهمسر پاکتری پیدامیکنن نباید زندگیشونو روی خرابه های زندگی مردم بسازن اون شخصی که ازهمسرش راضی نیست خودش تشخیص میده که سراغ زنی بره یانره لزومی نداره زنان مطلقه دنبال مردان بیوفتن هیچکاری سبکترازاینکارها نیستش هیچ رفتاری منزجرکننده تراز این رفتارنیستش زنان مطلقه توکلشونوقوی کنن نیازی نیست چاپلوسی کنن .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 912 روز

    کسی که باید خودمان را با او مقایسه کنیم

    دیروز خودمان است….

    سلام به استاد گرانقدرم ومریم بانوی عزیزم

    و همه دوستانم در ادامه یک روز زیبای دیگر

    در این مسیر بی نظیر

    خدایاشکرت که جز شکر تو نیست بر زبانم و رمز خوشبختی لحظه های من همین است که سعی می کنم تمام تمرکزم روی خودم و عملکردهایم باشد تا با تو بودن و خود را هرروز با شخصیتی که خواست توست عجین کنم .

    اگر من از خانه ای که اکنون به لطفت در آن زندگی می کنم برای خودم لحظات شادی خلق کنم ،آرامش داشته باشم و با دیدن زیبای های فراوانت که در جای جای آن می بینم لذّت برده ،از گل های زیبایی که در حیاط مرا به وجد می آورد، از رابطه ای که هرروز عالی تر به پیش می رود،از آشپزی کردن ،دیدن طلوع و غروبت و بی نهایت داشته هایی که هرروز در دفتر ستاره قطبی ام می نویسم توانستم با تمام وجودم شکرگزاری کنم و تمام توجه ام به بهبودی خودم باشد فارغ از هرشرایطی که بیرون در حال وقوع است دیگر به خودم اجازه نمی دهم که کسی یا چیزی روی من تاثیر بگذارد مگر خودم‌اجازه دهم و مقایسه کردن توهین به خودم است .

    با آگاهی امروزم خداروبی نهایت شاکروسپاسگزارم که در این شهر زیبابه دنیا آمده ام ،شهری که با دریای بیکرانش و انرژی های خاص خودش و زیبایی های منحصربه‌فردش شوق زندگی را به من بازگرداند و معجزاتی که با هدایت خداوند شروعش از رفتن به کنار دریا و گوش جان سپردن به کلام استادم بود و دیدن فایل ها و تمرکز روی زیبایی ها در هر زمینه ای و آغاز مرحله جدیدی از فرصت آگاهانه زندگی کردن ،رفتارکردن و عمل کردن طبق قوانین زیبای این جهان و تفکرو تامل در فهم و درک آنچه در قرآن خداوند برایمان واضح و شفاف فرموده بود و از طریق استاد بر قلبم جاری شد تا تغییراتی را که باید شروع کنم .

    دیگر از اینکه موهایم داشتند سفید می شدند و آرایش آنچنانی نداشتم ذهنم را درگیر نکردم ،من هدف های والاتری داشتم ،دوست داشتم آرامش داشته باشم ،از زندگیم در مسیر درست لذّت برده و خداپسندانه زندگی کنم .

    من و مصطفی جان سعی کردیم تمام تمرکزمان روی رشدوپیشرفت وجود و زندگیمان معطوف شود، به رونق کسب و کارمان و خلق ارزش هایی که باید ….

    به اصولی زندگی کردن و با ایمان به هدایت های خداوند پایه های زندگیمان را محکم تر کردن ،مقایسه در هیچ زمینه ای نبود مگر با شرایط خودمان به جلو حرکت کردن بدون عجله و از لحظه هایمان نهایت استفاده و لذّت بردن و دیدن زیبایی ها ،درختانی که موقع پیاده روی می بینیم که میوه دارند و چقدر ذوق کرده و شکرگزاری می کنیم ،رمپ پیاده روی عالی احاطه شده با درختان سربه فلک کشیده و زیبا ، گلها و گیاهان خوشگل انگار در خوشبختی محض قدم می زنیم و زندگیمان هر روز لبریز از زیبایی شده در تمام زمینه ها و چقدر احساس خوبیه که فقط روی زندگی خودمان تمرکز آگاهانه داریم.

    همه چیز فوق‌العاده است ،انعکاس ادامه این مسیر با تمام زیبایی هایش چقدر در روند روبه رشدمان مثمرثمر بوده و ایمان دارم نوید روزهای معجزه وارتری را می دهد و من تنها تسلیم خواست و اراده خداوندی هستم که هرروز مرا سوپرایز می کند .

    در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی باشید و بدرخشید، عاشقتونم.

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 52 رای:
    • -
      بهار بختیاری گفته:
      مدت عضویت: 1681 روز

      سلام به مریم توحیدیِ من

      مریم جان حتما کامنتت را چند بار بخون

      پر از رنگ خدا

      احساس لیاقت

      ثروت و صلح درونی است.

      خیلی خوشحالم و خدا را شکر برای خانه ای که دارید.

      برای آرامشی که در خانه تان دارید

      برای کسب و کارتان

      و رابطه ی همسو و هم‌جهت شما و همسرتان

      الهی که خدا ظرف تو را پر کند و لبریز کند از عشق و سلامتی و ثروت و آرامش

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        مریم مهدوی فر گفته:
        مدت عضویت: 912 روز

        سلام به روی ماهت بهار جان

        عزیزجان ممنونم از لطفت

        از جمله دوستانی هستید که کامنت هاتون رو باعشق مطالعه می کنم و کلی ذوق می کنم از رشدوپیشرفت هایتان ،بی نظیرید عزیزم و مثل نام زیبایت فصل بهار ،پربارو پرنتیجه، هزاران آفرین به شما که یکی از دانشجویان فوق‌العاده استاد عزیزمان هستید.

        برایت از صمیم قلب پراز عشقم که جایگاه امن خداوند است و نامش آرامش بخش تاروپود وجودم ،عالی ترین ها رو خواستارم و امیدوارم هرروز بدرخشید و ما هم لذّت ببریم که تا اینجا هم عالی درخشیده اید جاااانم .

        در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی باشید، دوستتون دارم…

        خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

        متشکرم متشکرم متشکرم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    Afsontorbati گفته:
    مدت عضویت: 2138 روز

    به نام خدا

    سلام

    منم هفتاد درصد در خودم این موضوع رو می بینم اینکه چرا خونه ی من مثل اینستاگرام نیست چرا پوستم مثله باتگرا نیست و هزار چرای دیگه خدا میدثنه چقد ناشکری کردم به واسطه ی این موضوع البته از قدیم مادرم همیشه شبیحه این مثال رو میزد این رفته تو ناخودآگاهم ولی خوب تو خیلی چیزها هم خوبم مثلا همیشه میگم کوچیکتر از من ها موهاشون سفید شده ولی من هنوز موهام مشکیه یا چقد هیکلم خوبه چقد استایلم خوب میشه با لباس مجلسی یا رسمی با بیکینی یا همیشه به این واقفم که من تو خیلی از چیزها موفق تر هستم در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    امیرحسین خواجوی گفته:
    مدت عضویت: 1703 روز

    سلام استاد عزیز

    من یه مثال روشن و واضح دارم

    من پارسال همین موقع مغازه پوشاک داشتم تو شرق تهران یکی از شلوغ ترین و پر رفت آمد ترین نقاط ایران برای خرید لباس .

    ما یه فروشنده داشتیم خانم 30 -35 ساله ای بود و یکمی تپلی بود.

    از نظر چهره خوشگل بود و هر مشتری میومد مغازه میگفت چه چشم های خوشگلی داری.

    چشم هاشم آبی بود.

    خلاصه این فروشنده ما دید که یه سری خانم ها میان مغازه با اندام هایی که خیلی جلب توجه میکنه.

    خلاصه فهمیدم که این خانم هم میخواد بدنش رو عمل کنه. عمل لیپو که من برای اولین بار حتی اسمش رو هم از همین خانم شنیدم

    خلاصه هفته ای چندمورد خانم مشتری میومد مغازمون که لیپو کرده بودند و اینم کلی ذوق میکردو از مشتری ها راجع به هزینه و اینکه دکترت کی بوده و آیا راضی بودی می‌پرسید.

    خلاصه خانمی که درآمدش ماهی 10 -12 میلیون بود پول هاشو جمع کرد یکمی هم قرض گرفت و رفت عمل زیبایی کرد.

    مثل اینکه چربی های شکم رو میگیرن و به باسن تزریق میکنن.

    خودش میگفت خیلی درد داشت عملش .

    چقدر مردم برای جلب توجه هزینه می‌کنند و به قول شما همش از شبکه های اجتماعی اینا سرچشمه میگیره.

    یه مورد دیگه من تو کار خودم که پوشاک بود یه خانمی میومد لباس هامونو می‌پوشید و ما میزاشتیم تو سایتمون

    آیت خانم یه دکتر جوان زیبا بود ولی باز انگار نیاز داشت به جلب توجه بیشتر.

    لپش اتفاقا چال داشت ولی رفت لبش رو هم تزریق کرد.

    بهش گفتم تو که لبات خوب بود چرا اینکارو کردی؟

    گفت دوست داشتم یکم بیشتر بشه بزرگتر بشه.

    یا مژه مصنوعی میزاشت و آرایش هم می‌کرد.

    این دو مورد جزو واضح ترین موردهایی بود که تو ذهنم بود.

    خودم به شخصه از دختری خوشم میاد که عزت نفس داشته باشه.

    بیزنس وومن باشه

    و نگاه توحیدی داشته باشه.

    حالا از زیبایی هم مشخصه که بدم نمیاد اتفاقا خیلی هم خوبه ولی دیگه بخوای عمل کنی و اینا نشان دهنده عدم عزت نفس و راحت نبودن با خودت هست.

    موبایلمم داره خاموش میشه

    خیلی فایل تون خوب بود استاد

    سپاس فراوان

    استاد این موضوعی که شما گفتید خود منم ناخودآگاه به خودم میگم

    مثلا

    من کلاس زبان میرم دخترای کلاس زبان ما از نظر من باحال نیستن (درصورتی که خیلی هم باحال و با استعداد هستن) ولی ذهنم میگه نه دخترای کلاس بقلی بهترن.

    اینو گفتم که یه موقع فکر نکنم خودم هیچ مشکلی ندارم.

    چرا دارم باید از همین کلاسی که هستم شروع کنم به تحسین افراد.

    مرسی تشکر فراوان .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 36 رای:
  6. -
    مریم خانوم گفته:
    مدت عضویت: 740 روز

    سلام استادم خوبم

    یه همچین فایلی رو بهش نیاز داشتم گوش بدم

    چون چند روزی هست که دارم راجع به موضوعی خیلی شبیه به این موضوع فکر میکردم و ریشه یابی میکردم و ترمازهامو پیدا میکردم

    خیلی این فایل کمک کرد

    سپاسگزارم ازتون

    خدا رو شاکرم که شما رو وارد زندگیم کرد

    از زمانی که عضو سایت شدم روز و شبم رو با فایلای شما و خودشناسی و خودسازی سپری میکنم

    و خدارو هزار مرتبه شکر که نسب به گذشته حالم و آرامشم خیلی خیلی بهتر شده

    شاید خیلی کم کامنت بذارم اما هر لحظه دارم به آموزش های شما تمرکز میکنم و عمل میکنم

    بهترین استادی هستید که تو عمرم باهاش آشنا شدم

    ممنونم بخاطر وجودتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1154 روز

    سلام و درود فراوان به استاد عزیزم و مریم جان عزیز و تمامی دوستان گلم.

    جا داره که از استاد عزیز بازم به خاطر فایل ارزشمندی که برامون گذاشتن سپاسگزاری و قدردانی کنم واقعاً ممنون .

    هر باری که شما فایل جدیدی در مورد موضوع جدیدی میزارید ذهن ما رو بازتر و درک ما نسبت به موضوعات و مسائل مختلف بهتر و بیشتر می‌کنید.

    چرا فکر می‌کنیم مرغ همسایه غازه ؟!!!

    اول اینکه بگم دقیقاً ما در گذشته چنین باور و نگاهی رو نسبت به دیگران و موقعیت و شرایطشون داشتیم‌.

    اون موقع که چنین افکارو و باوری داشتیم هیچ وقت از خودمون و موقعیت و شرایطمون احساس رضایتی نداشتیم در واقع اولین و مهم‌ترین و بزرگترین آسیبی که این باور میزنه اینه که لذت و شادی رو از ما می‌گیره .

    که البته این موضوع می‌تونه تو زمینه‌های مختلف وجود داشته باشه. از خودم بخوام بگم دقیقاً تو همه ی زمینه‌ها از خودم بگیر تا وجود همسرم ، به خاطر پدر مادرم ، تو زمینه ی سلامتی ، تو زمینه ی روابط ، تو زمینه ی ثروت و هر موقعیت و شرایط دیگه‌ای خیلی وقتا فکر کردم مرغ همسایه غازه.

    احساس نارضایتی که گاهی از عدم آگاهی و به خاطر افکار و باورهای غلطی که به محدودیت‌ها و کمبودها و گاهی به خاطر مقایسه‌های نابجا بود، داشتم .

    تمرکز کردن روی ویژگی‌های منفیم ،ندیدن زیبایی‌ها چ در ظاهر و چ در وجودم و سلب مسئولیتهام همه باعث میشد همیشه فکر کنم دیگران جایگاه و موقعیت و شرایط بهتری از من دارن. کسی که سمت مقایسه میره و همیشه تو حالت غبطه و حسرت به سر می‌بره چنین دیدگاهی داره.

    این دسته افراد که خودمم در گذشته جزعشون بودم بیشتر آدمها رو از روی ظاهرشون قضاوت می‌کنن .

    هم نشون دادن ظاهر خودشون به دیگران براشون مهمه و هم دیدن ظاهر دیگران حالا می‌تونه در مورد اندام و زیبایی‌های شخص مقابل باشه ، می‌تونه در مورد اخلاق و رفتار شخصی خودش باشه، می‌تونه در مورد روابط اشخاص مختلف باشه ، می‌تونه به موقعیت و شرایط مالی اشخاص مرتبط باشه .

    تجربه نشون داده کثر آدمها چون بدنبال تایید و تحسین از سمت دیگران هستن در حفظ ظاهر خودشون تلاش می‌کنن حتی خیلی وقتا نقاب میزنن.

    البته که خودمم در گذشته دارای چنین ویژگی‌هایی بودم اون موقعه‌ها متوجه نبودم که این رفتار من نشون دهنده ی عدم اعتماد به نفس و عزت نفسمه و خودم خیلی راحت با نشون دادن چنین رفتارهایی حس لیاقت رو از خودم می‌گرفتم .همون کاری که الان آگاهانه متوجه میشم دیگران به خاطر کمبودها و محدودیت‌هایی که دارن ، حس به این قشنگی رو از خودشون دور می‌کنن. شاید ظاهرشون نشون بده که اعتماد به نفس و عزت نفس بالایی دارن اما منی که امروز تغییر کردم و آگاهانه نسبت به عملکردهای خودمو و دیگران توجه می‌کنم خیلی خوب متوجه میشم که این افراد از درون هیچ اعتماد به نفس و عزت نفسی ندارن.

    کسی که به هر دلیلی خودشو در معرض نمایش قرار میده یا طوری رفتار می‌کنه که دیده بشه ، کاملاً مشخصه که کمبود داره

    .ماها زور می‌زدیم که خودمونو پیش دیگران خوب نشون بدیم خیلی تلاش می‌کردیم کسی متوجه ی نقاط ضعف ما نشه از اونجایی که هممون بازیگرای خوبی هستیم خیلی خوب فیلم بازی می‌کردیم‌. و به خیال خودمون دیگران ما رو باور می‌کردن. همونطور که خودمون دیگران رو باور می‌کردیم و فریب اخلاق و رفتارهای ظاهری دیگران رو می‌خوردیم.

    از تجربه‌هام بخوام بگم تجربه‌های خیلی زیادی تو این موضوع داشتم .

    خیلی خوب یادم میاد که هر مهمونی که می‌رفتیم حالا اگر با خانم‌ها مشغول حرف زدن و گپ زدن می‌شدیم یه جور ، وقتی که همگی دور هم جم بودیم یه جور دیگه ، رفتارهایی از این و اون میدیدم که میشه غبطه می‌خوردم و خیلی رک به همسرم می‌گفتم از فلانی یاد بگیر ببین چطور با همسرش رفتار می‌کنه!!!

    مثلا یه موضوعی بود اونم بابت به نام زدن خونه یا ملک به نام خانم. این موضوع همیشه اذیتم می‌کرد هر وقت از این و اون می‌شنیدم که همسرشون چیزیو به نام خانمشون زدن به شدت حالم خراب میشد . سر این موضوع بارها و بارها با همسرم جنگ و دعوا داشتم که چرا چیزی رو به نام من نمی‌زنی ؟!! دلم می‌خواست همسرم که خیلی ادعای دوست داشتن منو می‌کنه چیزی به نامم بزنه و من با غرور پیش این و اون بگم که همسرم انقدر منو دوست داره که فلان چیزو به نام من زده! واقعا فکر می‌کردم مردهایی که این کارو انجام میدن خیلی به خانم‌هاشون اهمیت میدن . بعدها متوجه ‌شدم دقیقاً یا خانم افکاری مثل منو داشته به زور از همسرش همچین درخواستی داشته یا اینکه آقا گیر بوده مجبور بوده این کارو انجام بده البته که داشتیم مواردی که طرف با عشق این کارو انجام داده ولی خب من‌ اگر می‌خواستم این اتفاق بیفته فقط از روی مرض بود اینکه می‌خواستم عشق همسرمو به دیگران ثابت کنم.

    ما خانم‌ها برای اینکه به دیگران نشون بدیم که خیلی اوضاع زندگیمون عالیه و خیلی از روابطمون لذت می‌بریم و همسرمون عاشقمونه ، در کل برای اینکه از کسی کم نیاریم تو جم حرفایی می‌زنیم که طرف مقابلمون احساس سرشکستگی ، احساس ضعف و احساس کمبود بکنه . واقعاً چه کاره زشتی انجام می‌دادیم !!!!!!!!

    میگم که خودم یه جاهای از قصد می‌خواستم به دیگران نشون بدم که مرغمون غازه و خیلی جاها خودم مرغ دیگران رو غاز می‌دیدم. فرقی نمی‌کنه هر دو حالت ، نشون دهنده ی عدم اعتماد به نفس و عزت نفس منه .

    وااااای چ کارا که نکردیم .اینجا احساس شرمندگی میکنم .

    چقدر افکار و باورهای غلط بهمون چیره بود . بیخود و بی‌جهت رفتارهای ناجالب دیگران را تقلید می‌کردیم و کلی ناراحتی و پریشان حالی برای خودمون بوجود میووردیم .

    واقعا به چ قیمتی؟ !!!!!

    الان که فکرشو می‌کنم می‌بینم چقدر با این رفتار ناجالب دل خیلیا رو شکوندم و نگاه خیلیا رو نسبت به زندگی و روابطشون خراب کردم .همونطور که خیلیا دل منو شکوندن و خیلی جاها نگاه منو به زندگی تغییر دادن.

    دقیقاً تمرکز کردن روی نقاط منفی خودم و اطرافیانم باعث همچین معضل‌هایی میشه.

    چرا باید به نقاط و ویژگی‌های منفی خودم متمرکز بشم ؟!! که اون ضعفها منو از مسیر دور کنه . طوری که اول از همه حس بد به خودم داشته باشم و تو خلوت خودم احساس نارضایتی کنم .خدا رو شکر که الان یاد گرفتیم فقط ویژگی‌های منفی خودمونو چ ظاهری و چ درونی ببینیمو و بشناسیمش و بعد بپذیریمش و بعد دنبال تغییرش باشیم فقط در همین حد کافیه.

    هیچ لزومی نداره بیش از اندازه به این ویژگی‌ها متمرکز باشیم. فقط کافیه بفهمیمش و باز شکر که ویژگی‌ها و نقاط مثبت ظاهری و درونیمونو می‌بینیم و با تمرکز کردن روی تک تکشون از خداوند سپاسگزاری می‌کنیم و حس خیلی بهتری نسبت به خودمون پیدا می‌کنیم.

    در مورد همسرمون هم همینطور ، در مورد پدر مادر ، در مورد موقعیت و شرایط زندگیمون و در مورد هر چیزی ، خدا رو شکر که یاد گرفتیم ویژگی‌ها و نقاط مثبت مثبتش رو ببینیم. تجربه نشون داده همچین نگاهی بدون تلاش و تقلای ما همه چیزو عالی می‌کنه .

    ما فقط از این طریق تونستیم حس خود ارزشمندی خودمونو بالا ببریم و عزت نفسمون رو پیدا کنیم و در نهایت تو وجود خودمون حس لیاقت رو بالا ببریم . در گذشته از بس که قضاوت دیگران برامون مهم بود همش به فکر ثابت کردن خودمون بودیم . دیگران هم دقیقاً همیشه فکر ثابت کردن خودشون به ما بودن . به همین جهت شاید ظاهری ‌میگفتیمو و می‌خندیدیم اما وقتی از هم جدا می‌شدیم فقط اون افکار و باورهای مزخرف سراغمون میومد . فکر می‌کنم خیلی جاها بدون اینکه خودمون متوجه بشیم به خاطر همین رفتارهای اشتباهمون نسبت به اون اشخاص ، کینه و رنجش به دل می‌گرفتیم.

    وقتی از جایگاه خودمون راضی نباشیم و غبطه و حسرت جایگاه فرد دیگه ای رو بخوریم حتماً نسبت به اون شخص حس خوبی نخواهیم داشت. چون فک می‌کنیم جای ما رو اشغال کرده و اون جایگاه حقش نیست. یا اون زیبایی یا اون همسر و اون ثروت نباید مال اون باشه .

    تنها جایی که هیچ وقت خودمو با کسی مقایسه نکردم و از این بابت از همون بدو تولد فرزندام تا به امروز حس رضایت داشتم وجود فرزندام بوده . هیچ وقت نه به خاطر ظاهرشون و نه به خاطر اخلاق و رفتارشون غبطه ی داشتن فرزند دیگه‌ای رو نخوردم . همیشه از وجود خودشون لذت بردم و با عشق همه کاری براشون کردم .هیچ وقت نگفتم کاش بچه ی منم فلان اخلاقو داشت یا بچه ی منم این شکلی بود . هیچ وقت به خاطر هیچ چیزی بچه‌هامو با کسی مقایسه نکردم. از همون اول از ظاهرشون بگیر تا اخلاق و رفتارهاشون همه چیزشونو پذیرفتم و جالب اینه که همه چیزشونم دوست دارم.

    نمیگم بچه‌هام پرفکتن ، ولی این احساس درونی خودمه .

    خدا رو‌ شکر تو این مورد هیچ وقت هیچ مرغی رو غاز ندیدم و بچه‌های خودمو هرچیو و هرکی که هستن ، غاز می‌بینم.

    در مورد شهرم و جایی که زندگی می‌کنم اگه بخوام بگم با وجود اینکه نمی‌دونم به چ علت ، ولی خیلی جاها خیلی شنیدم که از شهر قم فرارین و جایی که اسم قم میاد در موردش بد میگن

    ولی من همیشه احساس رضایت از شهرم داشتم و شهرمو دوست دارم.

    هیچ وقت فکر نکردم محدودیت‌های شهرم باعث آزار و اذیتم باشه شاید یه جاهایی دلم آزادی بیشتری بخواد اما در حد حسرت نبوده . ولی بابت زیبایی شهرم البته که در گذشته به هیچ وجه هیچ زیبایی ای تو شهرم نمی‌دیدم اما تو این چن سال اخیر که از استاد عزیز یاد گرفتم آگاهانه به زیبایی‌های اطرافم توجه کنم طبیعتاً زیبایی‌های زیادی می‌بینم . شهر منم به نوبه ی خودش خیلی جاهای زیبا و جاهای دیدنی قشنگی داره به لحاظ طبیعت هم میتونی مناظرهای زیبایی ازش کشف کنی.

    با وجود اینکه هیچ وابستگی به این شهر و آدمهاش و حتی خانواده‌ام ندارم اما شهرمو دوست دارم.

    استاد عزیز انقدر چیزای قشنگ قشنگ بهمون یاد دادن که هیچ لزومی نداره به هیچ بهونه‌ای از جایی فراری باشیم بلکه هرجا و تو هر موقعیت و شرایطی که هستیم می‌تونیم بهترین شادی و بهترین لذت‌ها رو ببریم . لزومی نداره آتو از چیزی بگیریم و با تمرکز کردن به نقاط منفی مکانی حس بد از اونجا دریافت کنیم . با وجود اینکه تو شهرم اون آزادی ای که دلم میخواد نیست، بازم شهرمو خیلی دوست دارم.

    جمله ی آخرم اینه که نیازی نیست از سمت خودمون چیزیو به کسی ثابت کنیم که بگیم مرغمون غازه ،اجازه بدیم عملکردها و رفتارهای خوبمون نشون بده که ما خوبیم .

    در مورد دیگران هم بیاییم نگاهمونو تغییر بدیم و از زاویه ی بهتری به کاراشون نگاه کنیم ، به جای مقایسه کردن و قضاوت کردن ، سپاسگزاری کنیم و بگیم خدا رو شکر که دیگران خوشن و سلامت .

    خداروشکر که فراوونی نعمت هستش پس ما هم می‌تونیم داشته باشیم. .خداروشکر که روابط خوبی با همسراشون یا پارتنرهاشون دارن .الهی که همیشه خوبو و خوش باشن و از تمام لحظات زندگیشون لذت ببرن.

    سعی کنیم یاد بگیریم از خوشی و شادی دیگران لذت ببریم تا با این احساس خوب ، خودمونم اتفاقات و روابطهای خوبی رو تجربه کنیم و سلامتی و شادی بیشتری از جهان دریافت کنیم.

    می‌تونیم به عنوان الگو بهشون نگاه کنیم. دنبال انتقاد نباشیم .به اندازه ای که میشه چیزی یاد بگیریم توجه کنیم و اگرم به ما ربطی نداره ، بی توجه ازش بگذریم .منظورم اینه هر چیزی که میبینیم و میشنویم هر قسمتیش که به کارمون میاد استفاده کنیم .

    استاد جونم چطور و با چ زبونی ازتون تشکر کنم. قربون شکل ماهت بشم که همیشه کلام و زبانت پیام آور الهامات خداوندی هستش و باعث از بین بردن ترمزها و مقاومت‌های ذهنمون میشه .

    عاشقتم. دوستت دارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    باران گفته:
    مدت عضویت: 425 روز

    من یک خواهردارم 4سال ازمن کوچیکتره وقتی دامادمون اومدخواستگاریش فقط یک پژو پارس داشت بعداز ده سال زندگی مشترک دامادمون دوتا باغ چندمیلیاردتومانی خرید و دوتا واحد دربالاشهرخرید یک میلیارد طلاخرید یک ماشین صفر جدیدخرید دوتا بچه دارن من هرمرحله زندگی ایناروتحسین میکردم وتشویقشون میکردم که ماشالله بسرعت دارن پیشرفت میکنن ولی خواهرم فکرمیکرد من دارم مقایسه میکنم همیشه میگفت پرنیا تمرکزت به زندگیت باشه زندگی مردم نبین البته بشدت بمن علاقه داره وازروی علاقش میگفت مثل استاد عباسمنش که گاهی ازدوست داشتن ما نگران میشه که داریم میریم درجاده خاکی سریع یک فایل عالی درست میکنه مارومیاره درجاده اسفالت :)

    من ازاون به بعد یک زندگی خوب میبینم تودلم تحسین میکنم مگه مطمین بشم شخص جنبه تشویق وتحسین روداره ونگرانم نمیشه غصه منونمیخوره .

    مشخصه که نمیشه ظاهرزندگی مردم را با باطن زندگی خودمون مقایسه کنیم .

    من تحسین که میکنم سریع خدا همون تحسینهارو واقعیت زندگی خودم میکنه ناگفته نمونه با این همه مشکلات که براتون نوشتم هنوز خوشبختترازخودم کسی روندیدم حتی اگر مولتی میلیادرباشه خوشگلترازخودم کسی روندیدم :)

    با اموزشهای استادهم تمرین میکنم وتاعید شخصیتمم میکوبم ومیسازم ازاول آذر خیلی تغییرکردم ازادمهای درجه یک که وارد زندگیم میشن ومنتظرن در زمان ومکان مناسب بیان وارد زندگیم بشن این تغییرات برام ثابت میشه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  9. -
    شراره شورشي گفته:
    مدت عضویت: 2612 روز

    سلام استاد عباس منش عزیز

    فایلهایی که در این چند روز مریم خانم و شما گذاشتید

    فقط برای حال و احوال این زمان من بود

    این فایل آخر( مرغ همسایه غاز است ) فوق العاده برای شخص من و همکارانم بود

    من شراره سرپرستار بخش اطفالم و این هفته های اخیر خیلی بهمون سخت گذشت و هر روز هم بدتر می‌شد . طوری که با دعوا و بحث دلخوری بین ما و همراهان بیمارانمان گذشت خوب می دانستم کار ما اشکال داره ، از ابتدای سال نو میلادی با فایلهای مهاجرت به مدار بالاتر دوباره شروع کردم و فایل مرغ همسایه غازه جواب تمام سؤال‌ها بود

    تمرکز بر نکات منفی ، نپذیرفتن مسئولیت خودم و مقایسه با دیگران

    این فایل به من یاد آوری کرد که تنبلی کرده ام و باید روی خودم جدی تر کار کنم .

    من از شما استاد گرانقدر بسیار سپاسگزارم همچنین از مریم جان هم خیلی ممنونم که پروژه های گام به گام و مهاجرت به مدار بالاتر را آماده کردن ، چند سال هست که شما را میشناسم و همیشه سپاسگزارم که خداوند مرا به سمت شما هدایت کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  10. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1770 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    إِنَّ أَصْحابَ الْجَنَّهِ الْیَوْمَ فِی شُغُلٍ فاکِهُونَ «55»

    بى شک اهل بهشت در آن روز به خوشى مشغولند.

    هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ فِی ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِکِ مُتَّکِؤُنَ «56»

    آنان و همسرانشان در زیر سایه‌ها بر تخت‌هاى زینتى تکیه مى‌زنند.

    لَهُمْ فِیها فاکِهَهٌ وَ لَهُمْ ما یَدَّعُونَ «57» سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ «58» یس

    در آن جا (هر گونه) میوه براى آنان مهیّا است و هر آن چه بخواهند برایشان موجود است. سلام، سخن پروردگار مهربان به آنان است.

    ————————————————–

    سلام به استاد ارجمند مریم بانوی شایسته و دوستان نازنینم

    خدا رو شکر فرصت شنیدن این فایل ارزشمند رو

    برام فراهم کرد

    استاد عزیزم از شما بسیار سپاسگزارم که محبت میکنید این آگاهیهارو خالصانه و بیدریغ در اختیار ما

    قرار میدین

    من یه بار با تمرکز فایلو گوش کردم و دوباره پلی کردم و شروع به نوشتن تو دفترم کردم، فعلاً به دقیقه بیست و یک رسیدم

    از این بابت خوشحالم که با تأمل تعمق بیشتری دارم به فایلها گوش میدم 

    یکی از مثالهایی که من داشتم این بود که

    خیلی سال پیش چند بار پیش اومده برام که خودمو با خواهرم مقایسه کردم توی بحث رابطه مثلاً خواهرمو دیدم که تو زندگی مشترک با همسرش حرف حرف خواهرم بوده و همسرش ازش حرف شنوی داشته، به اصطلاح رایج مثه موم تو دستش نرمه، و بعد تو دلم میگفتم خوش بحالش من همسرم اینجوری نیست، چون تو زندگی من اوایل حرف حرف  همسرم بود نه من

    ولی انصافاً این حالت شدید نبوده در من،

    اونم فکر می کنم بخاطر این بوده که روحیه گله و شکایت از زندگیم نداشتم یا بهتره بگم خیلی کم داشتم، یه جورایی انگار نعمتهای زندگی خودم رو میدیدم

    خدا رو شکر خیلی وقته همسرم چندین و چند پله بهتر شده قابل مقایسه با اون وقتها نیست

    در مورد کشورمون ایران هم زیاد شنیدم چه از غریبه ها چه از دور و بریها که وقتی صحبت از بعضی مشکلات میشه یا جایی دزدی ای تقلبی بی قانونی ای اتفاق می افته، با ریشخند میگن: خب دیگه اینجا ایران است! مگه خبر نداری؟!

    یعنی انگار تو ایران بیشتر مردما دزد و دغلکار و متقلب هستن

    و بقول استاد اونجا تو خارج آدمای با صداقت و قانونمند هستن

    ولی من نظرم بیشتر اینجوریه که اینجا هم کلی آدم  با صداقت و درستکار هست یکیش خودم، و خیلی افراد دیگه که دیدم یا شنیدم

    بیاری خدا بقیه فایل رو تا آخر می نویسم و کامنت می کنم

    فعلاً دخترام تماس تصویری گرفتن و دارن با پدرشون صحبت می کنن، منم برم جوین شم

    در پناه خدا شاد و سلامت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 46 رای: