چرا بعضی افراد بدشانس هستند؟ - صفحه 24
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-18.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-06-24 21:44:182021-11-09 05:11:00چرا بعضی افراد بدشانس هستند؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به همگی
بالاخره من اومدم😊چون رمزمو اشتباه وارد کرده بودم نمی تونستم برم قسمت بعدی سفرنامه مو ببینم امّا این وقفه ذره ای من رو از تعهدم دور نکرد و همچنان پررررر انرژی در مسیر برنامه های تعهدم بودم……..خدا رو صد هزار مرتبه شکررررررر
من قبلاً که قانونو نمی دونستم خیلی به غم و اندوه دیگران توجه می کردم و اگه یه نفر برام دردودل می کرد تا مدتها فکرم درگیر بود و باعث می شد خیلی توی روحیه م تاثیر بذاری یعنی در حدی بودم که بیشتر از خود اون شخص ناراحتش می شدم اما حالا خیلی دور شدم از اون شخصیتم و حالا می فهمم که علت اون همه غم و غصه های مکرر چی بوده…..
اما نکته مثبتی که می خوام بگم برای تکلیف این روز سفرنامه م اینه که 5 روز معجزه ای در زندگی من رخ داده…..بعد از دیدن فایل انگیزشی استاد عزیز فرداش رفتم فایل 3 رو هم گوش کردم و خیلی انگیزه مو برای سرعت در حرکت بیشتر کرد و خیلی بهش فکر کردم تا اینکه یهویی یه جمله بهم گفته شد که بنویسم روی کاغذ و همه طرف اتاقم بزنمش تا هر طرف که می شینم ببینمش….قبلش بگم که من خیلی از کارامو عقب مینداختم که به علت نداشتن عزت نفس بود خودمو قبول نداشتم و سریع جا می زدم امّا این جمله استاد که می گفتن بهش فکر کن اگه تصمیم گرفته بودی چه کارایی که تا حالا نکرده بودی و چه پیشرفتهایی که نکرده بودی؟(یه کتاب خوب نوشته بودی یه موسیقی خوب ساخته بودی و …..)مثل یه زنگ توی گوشم صدا کرد دوباره و دوباره فایل رو گوش کردن و …. به خودم گفتم تو خیلی از کاراتو به خاطر عزت نفس پایین و اهمیت به کار دیگران عقب انداختی فکر کن اگه یه پشتکار توپ داشته باشی تا آخره سفرنامه چه اتفاقات فوق العاده ای میفته………..
امّا جمله ای که خدا بهم گفت بنویس و بزن روی دیوار و هر جایی که می تونی توی اتاقت:
من فرد بسیار بسیار توانمند و با اراده ای هستم
به محض اینکه نوشتم و زدم روی دیوار مرتب چشمم که بهش میفتاد انرژی عجیبی در درون من قوت می گرفت خدا رو هزاران بار شکرررررررررررر
و از همون شب انگار به من شربت جلو بردن هر کاری رو که تصمیم می گیرم دادن…………….
هر روز صدای خدا می آید که می گوید:بخوان مرا تا اجابت کنم تو را…….
در پناه خداوند مهربان بهترینها تقدیمتان باد💐💐💐💐💐
روز دهم سفر زیبای من💕
سلام🌷
یکی از عادت های بد گذشته ام این بود ک وقتی با افراد صحبت میکردم حتی اتفاقاتی ک واقعا تو زندگیم خیییلی خوب بود رو براشون یجوری تعریف میکردم ک دلشون نخواد یا مثلا چشمم نزنن یا ی عالمه فکرای نااااادرست دگ… اتفاق های یکم بد رو هم خیلی پیاز داغشو زیاد میکردم ک شاید توجه شون جلب من بشه !!!!😅
ولی از وقتی ک تصمیم گرفتم زندگیم رو تغییر بدم و تمااام قدرتم رو بزارم تا ورودی هام رو کنترل کنم..
از وقتی ک از استاد عزیز شنیدم کلام قدرتمند ترین فرکانس رو ارسال میکنه و همانطور که اولین آیه ای ک ب پیامبر نازل شده اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ.. ، خداوند به پیامبر میفرمایند بخوان ، صحبت کن ، نگفته بنویس یا هدایت کن یا تسلیم کن...
این صحبت ها واقعا منو ب فکر برد و ذهن منو تقریبا قانع کرد ک راه درست اینه
از اون موقع تا الان سعی ام این بوده ک فقط اتفاقات خوووب و دوست داشتنیم رو تعریف کنم..چون وقتی اتفاقای خوووبم رو تعریف میکنم تو ذهن بقیه هم این شکل میگیره ک اگه فاطمه انقدر خوش شانسی میاره و انقدررر اتفاقای خوب براش میوفته پس من هم میتونم.. هرررر روز بهتر میشه و سپاس گذار خداجونم هستم ک مرا یاری میکنه در این راه زیبااا
نتیجه ش این بوده که اکثرررر اتفاقات زندگیم خوووب بوده و باااااید همینجوری ادامه بدممم
ی مثال میخام بزنم از کاری ک همین چندساعت پیش انجام دادم و خودم رو واسه خودم لوس میکنم و تحسینش میکنم😁🥰 ، با خانواده خونه ی پدربزرگم بودیم و میخاسن شروع کنن در مورد بحث های سیاسی و اخبار بد ک اصلا باب میل من نیست صحبت کنن
من یکهو بهشون باااا ذوووق گفتم رااااااستی 😀 ی فیلم ۵.۶ دقیقه ای جدیدا دیدم ک در مورد عظمت جهان هستیِ و خیلیییی خفنه و .. و کلا حواسشون پرت من شد و سریع گوشیم رو ب تلوزیونشون وصل کردم و دیگه خدااااروشکر موضوع بحثشون شد عظمت خلقت پروردگار قدرتمند من❤🥰
در روز دهم تعهدی محکــــم تر به خودم میدهم که فــقــط اتفاقات عاااالیِ زندگیم رو برای بقیه تعریف کنم و فقــــط توجه ام روی نکاتِ مثبــــت زندگیِ زیبام بزارم
سپااااس گذارم از خداااجونم که منو یاری کرد تا اینجای سفر پیش برم
سپاس گذارم از خانم مریم شایسته ی عزیزم
ان شالله ک لحظه ب لحظه ی زندگیِ هممون غرق آرامش الهی و ثروت و سلامتی و خوشبختی باشه ❤
سلام استاد نازنینم و مایکی گل خاله ❤❤عزیزدلم چقد کوچولو بودی! چقدر راحت و آروم خوابیدی! ای جانم!
استاد سپاگزار شما و خدای شما هستم که این نشونه به موقع رو برای من فرستادین! خیلی به موقع بود!
استاد جون من کلا خودم خیلی اهل تعریف کردن نیستم مخصوصا از وقتی تعهد دادم که در فضای ایزوله روی باورهام کار کنم و ورودی های ذهنم رو کنترل کنم تا مدارم بره بالاتر و افراد بهتری وارد زندگیم بشن و این اتفاق داره برام رخ میده خدارو صد هزار مرتبه شکر 😍🥰😘
اما یک هم اتاقی دارم که شبیه آقوی همساده کلا خیلی آدم خوش خنده و خوش زبونیه. همیشه در حال تعریف کردن خاطرات دور و نزدیکشه حتی یه اتفاق ساده رو انقدر جذاب و با آب و تاب و انرژی تعریف میکنه که آدم ناخوداگاه از طرز تعریف کردنش لذت میبره. واقعا این یه هنره یه جور تواناییه که همه ندارن ولی متاسفانه ایشون اکثر موارد در حال تعریف خاطرات عجیب و غریب و بدشانسی هایی هست که برای خودش و خونوادش و نزدیکانش اتفاق افتاده. جالب اینجاست که اتفاقات بد رو خیلی خنده دار تعریف میکنه!😬😂
دیشب هم ایشون منو به صرف چایی دعوت کرد و یکی از اون خاطرات عجیب و غریب رو با آب و تاب خاصی برامون تعریف میکرد و ما رو کلی خندوند. همون لحظه پشیمون شدم از هم صحبتی با ایشون و مطمئن شدم که فعلا باید در همون فضای ایزوله زیبای خودم بمونم و با افرادی که حس میکنم در مدار کنونی من افراد مناسبی نیستن و باورای محدود وارد مغزم میکنن هم صحبت نشم. 🤔
حالا که نشونه امروزم رو دیدم همینجا دوباره تعهد میدم که هرگز در مورد اتفاقات و خاطرات بد صحبت نکنم و اگر حرف قشنگی برای گفتن ندارم سکوت پیشه کنم 😁❤
به نام خداوند بخشنده مهربان
خدارو شکر به دهمین روز این سفر پربرکت هدایت شدم
وقتی این سفر رو همراه با مرور کتاب رویاها شروع کردم ازخدا خواستم خودش نشونه هوایی رو برای اینکه برگ بعدی سفر رو ببینم به من بده و خدارو شکر هرروز نشانه ها و هدایت در زمان مناسب رسید
و اما قدرت کلام دو روز هست که فایل های رایگان هدفگذاری رو دیدم و دارم روی کلام و نقش اون در کنترل ذهن کار میکنم که این فایل هم باز مهر تایید بود تا تعهدی بدم بدون مذاکره و چقدر استاد قشنگ گفتم وقتی تهعد میدی دیگه منتظرش نیستی که اتفاق بدی بیوفته و تو راحبش حرف بزنی این خودش یه مدل تربیت و کنترل ذهن هست
قانون 👈به هرچی توجه کنی ازجنس همان رو به زندگیت دعوت میکنی
تو با کانون توجه ات دنیاتو میسازی
کانون توجه تو با دیده ها شنیده ها و افکارت رقم میخوره
و ازقدرت کلام برای هدایت و کنترل ذهن غافل نباشیم
کلام آنقدر قدرت داره که افکار و تجسم رو با خودش همراه میکنه خوب من وقتی راجب یه تضادی که توی فلان سفر زیبا برای رخ داد حرف زدم و باز تو جمع دیگه ای حرف زدم و آنقدر حرف زدم که خودمو قهرمان جلوه بدم مثلما کاعنات دریافت کرد و ذهن من هم که بر پایه اهرم رنج و لذت طراحی شده و از رنج فرار میکنه و طبق قانون جذب ازجنس همان اتفاقات برام رخ داد و از اون طرف ذهن برای فرار از رنجی که توی اون سفر کشید چنان ترمز های قدرتمندی در خودش ساخت که دوباره اتفاق افتادن اون سفررو محال کنه و من متعجب که چرا قبلا آنقدر راحت میرفتم سفر و حالا چند وقته اصلا جور نمیشه چرا قبلا فلان اتفاق به راحتی برام میافتاد اما الان نه
اما امروز که به نقش کلام در کنترل ذهن آگاه شدم و تاثیر اون در رسیدن به هدف هام سعی میکنم فقط و فقط توجه کنم به روی اتفاقات و زیبایی ها و سعی میکنم راجب اهدافم ازقدرت کلاممم برای کنترل ذهنم استفاده کنم و دارم میبینم که خدای من چه معجزاتی به راحتی داره برام اتفاق میوفته و همه چی آسونتر و خود به خود بدون اینکه من زور بزنم یا نگران باشم رخ میدهد
و حالا من باید تعهد بدم که از کلامم فقط و فقط برای بیان زیبایی ها و جذب خواسته ها استفاده کنم
برای همینه که مریم جان اول این سفر میگه خدا میدونه که انتهای این سفر چه نسخه خدا گونه تر و با ایمان تری از من ساخته میشه چون قدم به قدم دارم باتقوا تر میشم و تقوا همون کنترل ذهنه پس ایمان دارم آخر این سفر به آدم با توانایی بینهایت در کنترل ذهن خواهم بود
خدارو شکر برای یه آگاهی دیگه
مریم جان عاشقتم استاد. جان سپاسگزارم
خدای خوبم سپاسگزارم که منو هدایت کردی به مسیر کسانی که به ایشان نعمت داده ای
عاشقتونم و در پناه الله یکتا شاد و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت
به نام خدا
دهمین روز سفر پربرکت
چه شانس بزرگی را تجربه کردم که گنجی ارزشمند را کشف نموده ام :👇
“… این فایل به شما یاد میدهد که چگونه میتوانی تبدیل به فردی خوششانس شوی،حتی اگر در تمام زندگیات بدشانس بودهای!”
…
*چه گنجی می تواند از این ناب تر باشدکه تو راه گنج ساختن را بیاموزی؟!
*چه شانسی از این بالاتر که تو راه خوش شانس بودن را یاد بگیری؟!
*چه سعادتی بالاتر از اینکه قوانین الهی چقدر ساده اند و همیشه ثابت؟!
خدایا شکرت 🙏
شکر تو را برای قوانین ثابتی که مرا به درک آن هدایت نمودی 🙏
…
” راه پرهیز یا خروج از این دام، متعهد شدن به توجه کردن به خواستهها و زیباییهاست.”
…
همه چیز در راه کشف این گنج از اینجا آغاز می شود که متعهد می شوی، متعهد به عهدی با خود و خدای خود، عهدی دوسویه، دو هم پیمان شگفت انگیز!
تو عهد می بندی که فقط گام در راهی بگذاری که او راهنمای ش بوده
و او عهد می بندم که هرلحظه، همراه تو باشد و قدم به قدم راهنمایت.
تو عهد می بندی که بپذیری قدم به قدم این راه را تسلیم هدایت هایش باشی
و او عهد می بندد که هربار تو را به خودت نزدیک تر کند و نشانه هایی واضح تر را برایت نمایان سازد.
تو عهد می بندی که فقط او را بپرستی و فقط از او یاری بجویی
و او عهد می بندد که هر خواسته ای از جانب تو را اجابت نماید.
تو عهد می بندی که یاد بگیری تا به همه چیز از نگاه او بنگری
و او عهد می بندد که هربار زیبایی های بیشتری به تو بنمایاند.
تو عهد می بندی که کلام ت عطر حضور شگفت انگیز او را داشته باشد
و او عهد می بندد که هربار بیشتر وجودت را با حضور ش معطر نماید…
و چه پیمانی عاشقانه تر از پیمان بین من و خدایم؟!
خدایا شکرت برای هم پیمانی مان 🙏
…
“برای امروز،
آگاهانه کانون توجهات را تحلیل کن و درباره بخشی از آن بنویس و آن را به خاطر بسپار که به تو احساس بهتری بخشید.
این راهکار خوششانس شدن است!”
سپاسگزارم از تو استاد نازنین م،
دست شگفت انگیز خدایم که اینگونه هدایت گرم شدی به مسیر نور و خدا 🌸
و سپاسگزارم از تو عزیزِدل که قانون را هربار برایم ساده تر کردی و مرا شریک آگاهی های نابی نمودی که سبب به اوج رسیدن ت شده 🌸
دوستتان دارم ❤️
…
*امروز تمام روز را غرق در سکوت بودم و اما درونم پر بود از گفتگوی م با خداوند،
با عشق نازنین هستی💙
او که همیشه عاشقم بود اما من برای ش همیشه شریک آوردم و آنچه باید از او می خواستم از دیگران انتظار داشتم…
و باز خودش مرا به راه آورد تا توحیدی شوم،
تا یاد بگیرم وابسته نبودن را،
تا یاد بگیرم عشق ورزیدن حقیقی را،
آزاد،
رها،
بی توقع،
و خالصانه.
ساده ست اما آسان نیست.
ولی شیرین ست.
چرا که وقتی خودت را به دستان پرمهر خدای درونت می سپری همه چیز برایت می شود، حتا بردباری می شود برای پرداخت بهایی که تو را توحیدی تر می کند.
* من از استادم بارها شنیدم که گاهی تنها شدن و فقط با خدا بودن یک ضرورت است و اما ترس هایم خیلی کم به من اجازه ی تجربه ش را می داد و اما بالاخره به نقطه ی عطف رسیدم و از دل یک تضاد راهی برایم نمایان شد که شروع تحولات بزرگی در درون من خواهد بود. ایمان دارم.
خدا را شکر که مرزهای شخصیت م در حال گسترش ند و ظرف وجودم در حال بزرگ تر شدن 🙏
…
*قرآن
این موهبت خدایی که سالها از آن دور بودم وقتی در آموزه های استاد به درک حقیقی آن رسیدم
آگاهانه، برایم لذت بخش و خواستنی شد و این آگاهی از همه چیز مهم تر است امروز برای دومین روز بود که ساعت ها پای مطالعه ش نشستم، خداوند می گفت و من گوش سپرده بودم، با همه ی وجودم، گاهی به فکر فرو رفتم، گاهی اشک ریختم و گاهی با وعده های ش دلم قرص تر شد.
خدا را شکر 🙏
…
*هدایت م به دنیای تازه ای از سرزمین شگفت انگیز سایت :
“کتاب مرجع از الگوهای موفق”، که روش هدایتم هم با جادوی” نشانه ی روزانه” رقم خورد.
من یکی از مقاومت های درونم را با ورود به دنیای این صفحه از سرزمین شگفتی ها کشف کردم، ترمزی که حتا فکرش را هم نمی کردم در درون من باشد چرا که اصلا و اصلا در رفتارم مشهود نیست و آن :👇
حسادت بود، من درک کردم که در زوایای پنهان ذهنم به موفقیت های عزیزانم حسادت می کنم و این درک دریچه ی تازه ای به رویم گشود تا پای طفلکی ام را از روی ترمز ِ(ماشین حرکت به سمت خواسته ها) بردارم تا کمی نفس بکشد…
و خب ریشه ی این حسادت از چه چیز می تواند سرچشمه بگیرد جز “باور کمبود”
“باور عدم لیاقت”
و “باور عدم دسترسی من به منبع حقیقی نعمت ها و ثروت ها”
( چقدر با نوشتن ش سبک شدم، انگار پذیرش ش قدمی بود برای رفع این مانع بزرگ ذهنی)
خدایا شکرت 🙏
شکر که مرا هر لحظه بیشتر به خودم می شناسانی 🙏
و امروز، فقط در فاصله یک روز از رسیدن به این آگاهی چقدر از خواندن موفقیت ها و تجارب عزیزانم به وجد می آمدم،
چقدر تحسین شان می کردم،
چقدر ایمان و باورم قوی تر می شد،
و برای شان حرف ها برای نوشتن داشتم.
خدایا شکرت 🙏
…
* و اما باید در مورد این بخش از این روزهایم هم بنویسم و برای بیان بهتر ش اول ماجرایی را تعریف می کنم تا همیشه یادم بماند:
وقتی ماه ها قبل به دنبال خانه ای بودیم تا بتوانیم در آنجا با آرامش هم زندگی مان را ادامه دهیم و هم معبدی باشد برای بیشتر کار کردن بر روی خود و داشتن محیطی ایزوله برای ساختن و بهبود باورهای مان، و هم با تمام وجود سبک شخصی مان را داشته باشیم،
روزهای زیادی با پای پیاده به هر گوشه و کنار شهر سر زدیم، زمان هایی بسیار امیدوار و سرحال بودیم و زمان هایی خیلی کم ناامید و کلافه. زمان هایی هم از همین فرصت استفاده کردیم تا از تماشای خانه های زیبا و مجلل به وجد بیاییم اما خیلی کم تحسین شان می کردم…
با اینکه گاهی خسته می شدیم اما از خداوند هدایت می طلبیدیم و می خواستیم خودش مسئولیت پیدا کردن خانه را به عهده بگیرد…
روزهای زیادی سپری شد و در این مدت مشاور املاکی در شهر باقی نمانده بود که نرفته باشیم و نود درصدشان هم می گفتند در این وقت سال اصلا به فکر پیدا کردن خانه هم نباشیم چه برسد که شرایط ش مناسب هم باشد.
اما ما به قدرتی ایمان آورده بودیم که در این مسیر هرروز با معجزات ش بیشتر خود را به ما نشان می داد و ما را نزدیک تر به خودش می کرد ولی کاش آنقدر ایمانم قوی می بود که حتا لحظه ای از آن روزها هم حس م را بد نمی کردم، چرا که خداوند کارش را خیلی عالی انجام میدهد، اما خب به آگاهی این لحظه نرسیده بودم…
خلاصه اینکه روزی خیلی هدایتی نرم افزار روی گوشی را باز کردم و مشخصات خانه ای نظرم را جلب کرد و البته کم سابقه هم بود در تمام این روزها به ندرت موردی برای اجاره گذاشته بودند اما در همان لحظه ی اشتراک آن آگاهی من آن را دیده بودم و این اتفاقی نبود، بلافاصله تماس گرفتم و با صاحب خانه قرار گذاشتیم… قرار برای چندبار کنسل شد. ولی روزها بعد بالاخره ما موفق شدیم تا خانه را از نزدیک ببینیم و گرچه ظاهر خانه کمی نیاز به رسیده گی داشت اما شرایط ش مناسب بود و با هم به توافق رسیدیم…
حال قصد من از تعریف کردن این ماجرا فقط اتفاقات مثبت نهفته در داستانم نبود، ما هرچه می گذشت بیشتر به جنبه های مثبتی که این خانه برای شرایط مان داشت پی می بردیم :
*به دلیل نزدیکی ش به محل کار حمیدشاه نازنین، پیاده رفتن و برگشتن نه تنها آزاردهنده نبود بلکه برای ش لذت بخش هم بود و ما را از هزینه ی سرویس معاف کرده بود. درحالی که ما در شرایط آن روزها اصلا به رفت و آمد حمیدشاه فکر هم نکرده بودیم.
*دقیقا در فاصله ی 5دقیقه ای خانه مان باشگاه ی سالها در حال فعالیت بود که در این شهر جزو بهترین هاست و هردونفرمان می توانستیم با خواسته ی دلخواه مان که ورزش کردن بود و برایش برنامه ی ذهنی داشتیم، بدون نگرانی از رفت و آمد بپردازیم.
*اتاق مستقلی که در خانه به شکل ال طراحی شده بود این امکان را فراهم کرد تا مادر بتواند مدت ها درکنار مان زندگی کند.
*کوچه ی خانه به شکلی طراحی شده بود که خیابان اصلی با فاصله از خانه قرار بگیرد و این باعث شود سکوت و آرامش بی نظیری در خانه حکم فرما باشد.
*فضای سبز و دنج محوطه ی جلوی خانه خیلی کم در این شهر نمونه دارد.
*خداوند درهمان زمان اجاره ی خانه شرایطی را فراهم کرد تا بتوانیم کار رنگ و زیباسازی خانه را توسط انسانی شریف که او هم دستی از طرف خودش بود انجام دهیم.
* و ما که هیچ وسیله ای نداشتیم، حتا کف خانه برهنه بود، باز هم خداوند سنگ تمام گذاشت و خانه را برای زندگی مان تجهیز نمود.
و…
می خواهم بگویم وقتی مسؤلیت خواسته ای به خدا محول می شود، او جوانبی را در آن خواسته مدنظر قرار می دهد که در آن لحظه حتا به فکر ما هم خطور نمی کند. و شاید مدتها بعد به آن جنبه پی ببریم.
و حال قصدم از تعریف این ماجرا این بود که بگویم :
من خواسته ام را برای داشتن شریک و همراه و همسفر راه ارزشمند درک و اجرای قانون، به خداوند محول نموده بودم و این خواسته مربوط می شود به آغازین روزهای آشنایی با استاد.
واو باز هم برایم چنان سنگ تمامی گذاشته که هربار جلو تر می روم جنبه ای از زیبایی های این انسان بی نظیر بر من آشکار می شود.
و این روزها پذیرش بی نظیر ش برایم ستودنی بود. پذیرش اینکه نرگس می خواست کمی با خودش تنها باشد و رابطه ی اصلی ش را بسازد:رابطه اش با خداوند؛ تا بتواند برای او هم همسر نازنین و کاملی باشد و عشق و آرامش را بی دریغ، نثار ش کند. و هم خودش شیرینی تحقق بیشتر خواسته های عمر ش را بچشد.
و او بسیار آرام و صبورانه و مستقل پذیرفت و حال من نیز می توانم چون استاد به خود ببالم که چون او” عزیزدلی” دارم که با قلبش دوست م دارد و به من و احساس م بی نهایت احترام می گذارد.
و پذیرفته ست که اصلی ترین رابطه ی ما رابطه با خدای درون مان است.
خدایا شکرت 🙏
خدایا شکرت ک اگر ما خواسته های مان را فقط به تو محول کنیم آن چنان سنگ تمامی برای مان می گذاری که سال ها بعد از تحقق ش هم انگشت به دهان باقی بمانیم که چه شاهکاری رقم زده ای!
…
مریم جان نازنینم ❤️
این روزها برای من پر شده از این خواستنی های کوچک و بزرگ که اگر بخواهم بنویسم شان که می خواهم چه بسیار کلمات نابی را باید کنار هم بچینم و چه صفحاتی را پر کنم تا گوشه ای از شاهکار های الهی را به تصویر بکشم.
خدا را شکر 🙏
…
حسن ختام زیبای این روز هم صدای نم نم باران بود که باز خدا را برایم یادآوری نمود.
خدایا شکرت 🙏
دوستتان دارم ❤️
خداوند عاشق ماست ❤️
سلام نرگس عزیز واقعا کلمه کلمه ات الهی بود من درون متنت انگار مستقیم پاسخ های پروردگارم به مسائل اکنون زندگی ام را دریافتم
مدتی تنها بودن چیزی که از ابتدای ورودم به سایت بهم گوشزد شد و حالا دارد شرایط آن محقق میشود
خانه ای که می خواهم و آن را چه زیبا بیان کردی حتما به خدایم میسپارم بهترین خانه شهر مال من است
خدایا شکرت بخاطر چنین دستان مهربانت که عاشقانه از کلامت مینویسند تا راهنما باشند سپاس
نرگس عزیز موفق و ثابت قدم باشی
سلام آرامش عزیز من 🌼
جالب است بدانی آن شب، من بدون داشتن ایده ای فقط نوشتم و رقم خورد و باز هم شاهکار ربّ م بود تا هربار با مرور ش خودم و باز خودم هدایت شویم.
خدا را شکر 🙏
نازنین م همیشه به خود یادآور شویم که :👇
“خداوند همه چیز می شود همه کس را،
به شرط اعتماد”…
از خلوت و تنهایی گفتی و چه بگویم از عظمت تجربه ش،
جانِ دورمانده از یار را به وصال آغوش محبوب ش رساند و من چه مسرور بودم از این وصال. و این روزها چقدر آرام ترم.
این روزها گفتگوی م با الله دو سویه گشته، من می گویم و او نیز می گوید.
…
و باز این بیت در درونم تکرار شد که :👇
تو پای به راه در نه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید کرد
…
پس قدم بگذار در راهی که صدای درونت تو را به آن فرامی خواند، ایمان داشته باش همه چیز خود به خود رقم می خورد، حتا اگر این تنهایی و خلوت فقط یک روز مطلق باشد؛ بعد از آن، تو در تمام روزت، حتا در پرمشغله ترین لحظه ها هم انگار خلوت درونی ت را پابرجا حفظ می کنی بس که حظ برده ای از تجربه ش.
💙🦋👣
دوستت دارم ❤️
خداوند عاشق توست ❤️
به نام خدای عزیزو رحیم
سلام نرگس عزیز
تو خداییی که برایم مینویی و این روزها به کامنت شما بیشتر هدایت میشوم تا قلبم بیشتر از همیشه آرام بگیرد .
حتی کلام تو یکی عشق و دوستی میدهد بوی خدایم میدهد و من دوستش دارم خیلی دوستش دارم .
واقعا همان حرف شما که وقتی کارهامون رو به خدا میسپاریم او ن به همه جوانب خواسته هامون و نیازهامون دقت داره و این حد از دقت شما رو تحسین میکنم .
آفرین مرحبا 🌸😊💗💗💗💗❤❤🌹
عزیزم از رابطه زیبایت گفتی لذت بردم خدارو صد هزاران مرتبه شکر میکنم که در چنین عشقی هستی عشقی خدایی و غیر مادی در کالبدی مادی .
تحسین تون میکنم عشق روابط زیبا ارامش و ثروت و اتفاقات کوچک و بزرگ زندگیتان خوشحالم که خوشحالید.
در پناه تنها قدرت کیهان
سلامی دوباره به طیبه ی نازنین م 🌼
این روزها چه خرسندم که نامت این همه در مقابل م حک می شود 😊💛
خوشحالم ک مرا هم در حس ناب آرامش ت شریک می کنی.
سپاسگزارم 🌼
…
خدا را شکر که نوشته های من که به قول استاد باید اعتبارشان را تماما به ربّ م بدهم هدایت گر تو و خودم به سمت خدا و خدایی بودن است.
خودم هم از هربار مرور شان به وجد می آیم.
…
دوستت دارم ❤️
خداوند عاشق توست ❤️
سلام نرگس جانم
خیلی لذت بردم
عالی نوشتی گلم
خیلی نیاز داشتم در این لحظه به این فایل و خیلی عالی هدایت شدم
نرگس جان من نمیدونستم ریشه حسادت هست که قبلا وقتی زن و شوهرای موفق داخل اینستا میدیدم که عاشق همن نمیتونم اونجور که بای تحسین کنم
و حتی مریم جان خودم خانم شایسته اولا یجوری بودم نسبت بهش
ولی الان و کم کم خیلی خیلی بهتر رفتار میکنم و حسم بسبت بهشون خیلی خوبه
و بخاطر همین نوشتم تا رد پایی بشه از تغییراتی که داشتم
و جمله زیبات که وقتی خودمون رو میسپاریم به خداوند و اتفاقاتی رقم میخوره که حتی سال ها بعد متحیر میشی که چطوری شد
دقیقا
عزیزدلم لذت بردم
عاشقتم
سلام بر خواهر نازنین عباس منشی ام 🌸
طاهره جان عزیز 🌸
سپاسگزارم برای نوشته ت و ردپایی که اینجا برای خودت و ما به جا گذاشتی. 🌼
خدا رو شکر می کنم که روز به روز به لطف خداوند هدایت میشیم تا موانع ذهنی مون رو رفع کنیم و بیشتر به هماهنگی ذهن و روح برسیم. 🙏
خدا رو شکر 🙏
دوستت دارم ❤️
خداوند عاشق توست ❤️
سلام دوست عزیزم
سپاسگزارم ازتون ک این دیدگاه زیبا رو نوشتین
مخصوصا عاشق این قسمتش شدم و با اجازتون کپیش کردم ❤❤👇👇
همه چیز در راه کشف این گنج از اینجا آغاز می شود که متعهد می شوی، متعهد به عهدی با خود و خدای خود، عهدی دوسویه، دو هم پیمان شگفت انگیز!
تو عهد می بندی که فقط گام در راهی بگذاری که او راهنمای ش بوده
و او عهد می بندم که هرلحظه، همراه تو باشد و قدم به قدم راهنمایت.
تو عهد می بندی که بپذیری قدم به قدم این راه را تسلیم هدایت هایش باشی
و او عهد می بندد که هربار تو را به خودت نزدیک تر کند و نشانه هایی واضح تر را برایت نمایان سازد.
تو عهد می بندی که فقط او را بپرستی و فقط از او یاری بجویی
و او عهد می بندد که هر خواسته ای از جانب تو را اجابت نماید.
تو عهد می بندی که یاد بگیری تا به همه چیز از نگاه او بنگری
و او عهد می بندد که هربار زیبایی های بیشتری به تو بنمایاند.
تو عهد می بندی که کلام ت عطر حضور شگفت انگیز او را داشته باشد
و او عهد می بندد که هربار بیشتر وجودت را با حضور ش معطر نماید…
و چه پیمانی عاشقانه تر از پیمان بین من و خدایم؟!
…❤❤❤
ان شالله ک لحظه ب لحظه ی زندگیتون غرق آرامش الهی و ثروت و سلامتی و خوشبختی باشه💕
سلام خواهر نازنین عباس منشی من 🌸
فاطمه ی عزیزم 🌸🌺
سپاسگزارم از تو که نازنینی و نازنین هم می بینی 🙏🌼
خودم عاشق این قسمت هستم و اجازه هم لازم نیست. این ها همه متعلق به پروردگار ما ست و ما مختاری م هرچه قدر می خواهیم استفاده کنیم و لذت ببریم، بی هیچ محدودیتی 😊
من هم از خدای نازنینم برای خودم و خودت طلب عشق بی نهایت، ثروت بی نهایت و سعادت بی نهایت در دنیا و آخرت رو طلب می کنم 🙏 🎈
دوستت دارم ❤️
خداوند عاشق توست ❤️
سلام دوست عزیزم
امیدوارم حال دلت عالی باشه و شاد و سلامت باشی⚘
امشب همین نیم ساعت پیش من از خدای هدایتگرم هدایت خواستم نجوا سراغم اومده بود بخاطر شرایط الانم اومدم تو این مکتب پراز آرامش و گفتم خدایا هدایتم کن من نجوا دارم باهام حرف بزن به قلبم آرامش بده…زدم رو نشانه و هدایت امروزم دیدم که فایل چرا بعضی از افراد بدشانس هستند؟ برام اومد
گفتم خدا باهام حرف میزنه زدم رو کامنت های لایک شده یکی یکی خوندم خدا با تک تک کلمات باهام حرف میزد ولی نرگس عزیزم نوشته های کامنت تو از قلم خدا بود برای من همه رو کامل تو کامنت تو خدای هدایتگرم بهم گفت…کامل قانون رو گفت،خدایا شکرت من برای خونه داشتم از خدا هدایت میخواستم من برای رابطه ی عاشقانه ای که خداگونه باشه و خدا رو درش تجربه کنم از خدا هدایت میخواستم،برای نجواهام که مادرم پیشمه و از ناخواسته میگه و تضاد من شده از خدا هدایت خواستم،و خدای مهربانم بر قلمت جاری شد و باهام حرف زد و قلبم رو آروم کرد و بهم گفت تو فقط از من بخواه دیگه کاری نداشته باش و باور کن که من برات از جایی که گمان نمیری فراهم میکنم و تو رو به خواسته هات میرسونم…خدایا شکرت،خدای هدایتگرم عاشقانه میپرستمت...
نرگس عزیزم ممنونم که دست خدا شدی و این کامنت پراز آرامش و زیبا رو نوشتی
الهی که همیشه در مدار خدای رحمان و با فضل و کرم باشی🌷🌷
دوستون دارم❤
سلام بر خواهر نازنین عباس منشی ام 🌸
سمیرا امیری عزیزم 🌼
سپاسگزارم برای دیدگاه مهربانانه ت.
باعث شدی تا خودم هم دیدگاه م رو مرور کنم و خیلی از آگاهی های نهفته ش رو به یاد خودم بیارم
.
خدا را شکر می کنم که خداوند اینقدر زیبا بر قلمم جاری شده و مدام خودش رو به یادم میاره.🙏🌼
خوشحالم نازنینم.
تو در حال رشد و طی تکامل خودت هستی و قرار هست اتفاقات خیلی خوبی رو تجربه کنی 😊
تحسین ت می کنم 👏 اینکه در لحظات تضاد و نجواهای ذهنی به هدایت قلبت گوش میدی و به سرزمینی وارد میشی که هر لحظه ش خدا رو به یاد میاره. 👏
تو بی نظیری ❤️
واقعا پیشنهاد می کنم ک کامنتی که در فایل” به رویاهات باور داشته باش”
نوشتم و اون هم به لطف خدا لایک شده بخون 😊 خیلی تو این لحظه ها بهت کمک میکنه.
برات از خداوند صبر زیبا
و
آرامش و هماهنگی درونی رو طلب می کنم 🙏 😊
دوستت دارم ❤️
خداوند عاشق توست ❤️
سلام دوست عزیز وتوحیدیم
کلامتون هدایتی بود ازطرف خداوند مهربانم برای من که بتونم باایمان قدم در مسیری بگذارم که نشدن های بسیاری ازذهن های کوچک زمزمه میشه وقتی عظمت وبزرگی خداوند رو درکلام دوستانی چون شما میابم وقلبم از وسوسه های شیطانی دور میشود خداوند رو شکر گزار هستم که هدایت میکنه بنده هاش رو در مسیر نور درراهی پراز چراغ واین چراغ ها سخنان دوستانی هستند که هدایت شدند
خداروشکر میکنم که عضو خانواده ای هستم از استاد مهربان ودوست داشتنی وتوحیدیم تامریم گلی خوش قلبم وهمه دوستانی که وجودشون برکت ونعمت ورزق است برای من کلامشون آرام بخش قلبها ونوری است در دل تاریکی ها فضای عالی بادوستانم که درخشش انها قلبت رو نوارانی میکنه درراه درستی پاکی صداقت ایمان وتوکل
وبهت یادآوری میکنه که چقدر این همبستگی لذت بخشه ومیتونه حالت رو عالی کنه و برات یک درس باشه درسی که استادش نمونه کامل توحید و یکتا پرستی وشاگردانش منشا موهبتهای الهی هستند باخوندن هر کامنت قلبت به تپش میفته وبیشتر غرق این زیبایی ها میشوی این اولین دیدگاه من است
دراین مکان مقدس وتوحیدی وهرکلمه ای که تایپ میشه از طرف پرودگارم است برای تک تک دوستانم وخوشحالم ازاینکه درکنار شماهستم ویاد میگیرم
نرگس عزیزم بهترین هارو از خداوند برات آرزومندم
شادی مهمونی همیشگی قلب مهربونت باشه
سلام دوست عزیزم از خواندن کامنتت بسیار لذت بردم پر بود از توحید از ایمان و اجابت خواسته هایمان خیلی تحسینت میکنم و بهت تبریک میگم بابت موفقیت هایت در جوانب مختلف احسنت ب شما و همسرتان
خداوند حامی و هادی شما باشد
سلام برادر نازنین عباس منشی ام 🌸
سید محمد لایق عزیزم 🌼
سپاسگزارم برای تحسین صادقانه ت و تبریک قشنگ ت ☺️ 🌺🌷🌸🌻
چقدر خوبه که شما اینقدر با خودتون در صلح هستید 😊
خدا رو شکر 🙏
خودم هم خیلی خوشحالم که قلمم جایگاه حضور خداوند شده.
خدا رو شکر 🙏
از خداوند هدایت در مسیری رو طلب می کنم که هرلحظه ش پر باشه از این جنس موفقیت ها در مقیاس های بزرگ، برای همه مون 🙏
دوستتون دارم ❤️
خداوند عاشق شماست ❤️
دوست عزیزم نرگس نازنین سلام
احسنت بر شما و کامنت های فوق العادت که همیشه حال منو خوب میکنن.اینقدر ناب از آگاهی ها و دریافت هات مینویسی که من لذت میبرم و درس میگیرم. عزیزم برای شما و همسرتون بهترینها رو آرزو دارم
سلام زهرای حسینی عزیزم 🌸
سپاسگزارم که مهربانانه برام نوشتی و خوندن نظرت حس م رو خوب کرد و من رو بیشتر به سمت ردپا گذاشتن در گوشه و کنار این سرزمین شگفتی هدایت کرد .🙏🌸
دوستت دارم❤️
خداوند عاشق توست❤️
سلام نرگس جانم،دوست خدایی من
امشب از خداوند نشانه خواستم و منو به این فایل و کامنتهای شما عزیزان هدایت کرد
چقدر من لذت بردم از خوندن کامنت شما،از ایمانتون و محول کردن به خداوند برای پیدا کردن خونه دنج و عالی
از عهدی که با خدا بستی
از حضور همسر عزیزتون و درک این بزرگمرد از رابطه
تحسینتون میکنم زوج دوست داشتنی
تحسینتون میکنم برای ایمانتون به خداوند و محول کارها به اون
همین یک ساعت پیش بود،داشتم به روز تولدم فکر میکردم،یهو به ذهنم اومد که مرد ایده آلم کنارم باشه،بعد ترسیدم،گفتم نه الان وقتش نیست،میترسم جلوی پیشرفتم در مسیرمو بگیره،با اینکه متوجه این ترمز شدم،اما باز گفتم فعلا نمیخوام رو این ترمز کار کنم،به وقتش
وقتی شما از همسرتون گفتید،با تموم وجودم حس کردم این جواب فکر یک ساعت پیش من بود که خداوند از طریق شما بهم گفت
امیدوارم که در طی تکامل بتونم بر همه ی ترمزهای ذهنم غلبه کنم،تا دنیایی رو برای خودم بسازم که هر لحظه منو به خداوندم نزدیکتر کنه
درسته هیچ انسانی نمیتونه در این دنیا به کمال برسه،اما من میخوام اون حدی که برای انسان راه بازه،بندگیشو کنم.
براتون بهترینها رو آرزومندم مهربونم
دوست دارم💚
سلام مرضیه ی عزیزم 🌸
خدا رو شکر برای هدایت هاش 🙏🌸
خدا رو شکر که اینقدر زیبا و سریع پاسخ می دهد حتا به خواسته های گذرای ما 🙏🌸
خوشحالم عزیزدلم ، هم برای خودم و هم برای تو .
امیدوارم که در طی تکامل بتونم بر همه ی ترمزهای ذهنم غلبه کنم،تا دنیایی رو برای خودم بسازم که هر لحظه منو به خداوندم نزدیکتر کنه.
…
من هم همینرو از خداوند می خوام که هدایتم کنه سرعت رسیدن م به خواسته ها به بالاترین حد خودش برسه و بتونم نهایت لذت رو از تحقق شون ببرم. 🙏🌸
دوستت دارم❤️
خداوند عاشق توست❤️
سلام نرگس جانم💜
با تمام قلبم تحسینت میکنم جانا…
چقد زیبا نوشتی..چقد قشنگ خدارو درک کردی…عاشقتم هر جا که هستی بهترین های عالم برات رقم بخوره طوری که بعد از سال ها همچنان انگشت به دهن بمونی از شاهکاری که خدا برات رقم زده💜💛
سلام ساناز آریازاده ی عزیزم 🌸
خواهر نازنین عباس منشی ام 🌼
سپاسگزارم برای تحسین صادقانه و زیبا ت 🙏🌸
خدا رو شکر می کنم که خداوند این چنین زیبا بر قلم م جاری میشه تا هم ایمان خودم و هم ایمان عزیزانم رو به خودش بیشتر و بیشتر کنه .🙏🌺
سپاسگزارم عزیزم برای دعای زیبا و سرشار از آگاهی ت .🙏🌸
منم از خداوند همین رو می خوام که من رو همیشه مبهوت و متحیر شاهکار های که در زندگی م رقم می زند بکنه .
خدایاجان من شکرت 🙏🌸
دوستت دارم خواهر نازنین من ❤️
خداوند عاشق توست❤️
با سلام
دوست عزیز، کامنت زیبا و پرمحتوای شما را خواندم و به شدت شما را تحسین می کنم اول به خاطر شجاعتتان در بیان اینکه ریشه حسادت را در خودتون پیدا کردید و ریشه یابی کردید و به حول و قوه الهی اونو ریشه کن خواهید کرد. دوم یه جمله طلایی دیدم که هم برای تشکر از شما و هم برای یادآوری به خودم تکرار می کنم : “می خواهم بگویم وقتی مسؤلیت خواسته ای به خدا محول می شود، او جوانبی را در آن خواسته مدنظر قرار می دهد که در آن لحظه حتا به فکر ما هم خطور نمی کند. و شاید مدتها بعد به آن جنبه پی ببریم…”
و توجه زیبای شما به نکات مثبت خانه و در آخر در مورد رابطه با خدای درون که بسیار تحسین برانگیز بود.
از متن فوق العاده شما سپاسگزارم.
سلام نرگس عزیز❤️
اینقد کامنتت زیبا بود ک تصمیم گرفتم ردپای دهمین روز سفرم رو اینجا بزارم
چقدر زیبا نوشتی تک تک کلماتت و جملاتت زیبا و قشنگ بود، خدا رو سپاس که تو به سطحی از درک و آگاهی رسیده ای تا بتونی اینچنین زیبا و با احساس برایمان بنویسی،
کامنتت رو دوبار با دقت خوندم و واقعا از خوندنش لذت بردم ، دقتی که در توجه به نشانه ها و اتفاقات مثبتی ک تو زندگیت میفته داری عالی بود و من ازش درس گرفتم، تعریفی که از عالی بودن رابطه با همسرت داری خیلی خوب بود، امیدوارم هر روز تو همین مسیر بیشتر پیشرفت کنی.
نرگس جان من هم همون مشکلی که تو بهش اشاره کردی رو دارم، همان ترمز ذهنی ک از باور کمبود و عدم لیاقت سرچشمه میگیره، «حسادت»، مدتهاست که این ترمز در ذهن من وجود داره ، گر چه تو رفتارام نشون نمیدم و کسی متوجه همچین چیزی در من نمیشه اما اونقد این حس در درون من زیاده که خودم بارها متوجه ش شدم و از داشتن این حس رنج بردم، اینم میدونم بخاطر عزت نفس پایینمه به خاطر احساس عدم لیاقت و باور به کمبوده، اما نمیدونم باید چکار کنم تا این حس رو در وجودم کمرنگ کنم، میخاستم ببینم آیا تو پیشنهادی نداری که بهم کمک کنه ک بفهمم چجوری این ترمزهای ذهنیمو بردارم؟
به نام خدای رزاق
به نام خدایی که نام و یادش ارامش بخش قلبهامونه
به نام خدایی که قلب ها رو برای هم نرم و گرم میکنه
خدایی که عشقش بی حسابه
خدایی که هر وقت با تمام وجودم خودمون رو بهش بسپاریم برامون کن فیکون میکنه
سلام نرگس عزیزم
سلام به روی ماه و زیبا و همیشه خندان فرشته ی مهربون خدا
عاشقتم نرگس م که اینقدر غرق در عشق خدایی
عاشقتم که اینقدر با عشق با این قلم شیوا و بینظیرت برامون این نوشتی
نوشته ای که برای من پیام ها داشت
نوشته ای از همون اول اشکامو جاری کرد
نوشته ای که تک تک جملاتش برام بوی خدا رو میداد
اخ خدا جون من عاشقتم که اینقدر زیبا داری منو توی اغوش گرم و عاشقانه میکشی و به زیباتریت زمان ها و مکان ها هدایت میکنی
نرگس عزیزم نوشته ی الهی ت منو غرق در عشق بازی با خدا کرد
چی بگم از این اشک هایی که مجال نوشتن رو برام نمیدن
چی بگم از این قلبی که پر از عشق خدا شده
قربونت برم خدا جونم که اینقدر مهربونی
اینقدر وهاب و رزاق و رحمان و رحیمی
من عاشقتم خدا جون
عاشق بنده های ناب و خالصتم که برام بوی خودت رو میدن
نرگس عزیزم دوست دارم فقط شما عزیزم رو تحسین کنم
دوست دارم با تمام وجودم توی اغوشم بکشمت و یه دل سیر صورت ماهت رو ببوسم و به خدا برای افرینش زیبایت” فتبارک الله احسن الخالقین بگم”
قلبم رو پر از نور خدا کردی
با تمام وجودم این وجود الهی و توحیدی ت رو تحسین میکنم
و چقدر زیبا با این نوشته ی الهی ت بهمون گفتی ” مهم ترین اصل و اساس توی زندگی مون باورهای توحیدی مونه”
باورهایی که اگه درست بسازمیش زندگی مون رو متحول میکنه
همین طور که زندگی شما رو به بهشت برین تبدیل کرده
خدایا شکرت
به خدا اینقدر حس و حالم خوبه که انگار توی این دنیا نیستم
دوست داشتم دو تابال خدا بهم میداد و پرواز میکردم و میرفتم توی اسمونش و رهای رها پرواز میکردم
دوست دارم با تمام وجودم فریاد بزنم و بگم خدا جون من عاشقتم
خدا جون من دوست دارم
من دیوونه تم
من شیدای توام
تو هستی که همیشه یار و مونس و همدم مونی
تو هستی که همیشه حامی و پشتیبان مونی
تو هستی که هیچ وقت رهامون نمیکنی
خدا جون دلم به بودنت خوشه
خدایا شکرت؛ نرگس عزیزم به خدا نمیدونم چی برات نوشتم
ولی اینو میدونم که اینقدر غرق در عشق خدا شده بودم که هر انچه به قلبم الهام میشد برای شما عزیزم نوشتم
خدایا شکرت
ادامه میدیم این مسیر الهی رو مصمم تر و قوی تر و با اراده ی پولادین مون همراه با الله یکتا
خدایا تنها و تنها خودت برامون کافی هستی
روزهای خوبی توی راهه نرگس عزیزم
سلام، نرگس دوست داشتنی وزیبا. دوست عزیزم چقدر هدایت شدن به کامنت زیبات حالم رو خوب کرد وچقدر در زمان مناسب این آگاهی ها رو دریافت کردم. راستش از وقتی لایو استاد رو دیدم واستاد راجع به نوشتن هدفهایی که برامون اولویت دارن برای سال جدید گفتند، من مهمترین هدفم رو داشتن رابطه ی عالی وتجربه ی عشق بدون وابستگی وبعدش مهاجرت می دونم. با اینکه دوساله متعهدانه روی باورهام کار می کنم ولی هنوز ترمز بزرگ زندگیم همسرم، تضادهای زیادی تو این زمینه داشتم وخداوند رو شاکرم به خاطر گذشته ای که داشتم چون اون تضادها من رو وارد این مسیر زیبا کرد. این روزها کنترل ذهن در زمینه ی رابطه م با همسرم کمی سخت شده، از یه طرف رابطه ای عاشقانه مثل استادم رو می طلبم واز طرفی ترس ها وتردیدها من رو محاصره کرده، گاهی فقط دوست دارم تنهای تنها باشم وخدا رو بیشتر حس کنم. وقتی کامنت شما رو خوندم متوجه شدم من باید ناخالصی ها وابستگی ها وشرکهای وجودم رو پاک کنم وتازه اول مسیرم، ایمان دارم با ادامه دادن تو این مسیر وداشتن احساس خوب خداوندقدم به قدم راهها رو بهم نشون میده. عاشقانه دوستت دارم و بهترین ها رو براتون آرزو دارم. 😍😍😍😘😘😘😘😘
سلام خانم نرگس عزیز
من عضو جدید این جمع دوست داشتنی هستم
یکماهه که وارد این سایت فوق العاده شدم
دیدگاه زیباتون رو خوندم
چقدرررر عالی گفتین دو هم پیمان شگفت انگیز
من هستم و خدا
رابطه ای دو طرفه و زیبا
پاراگراف اولی که نوشتین بسیار اثر گذار و زیبا بود
چندین بار خوندم
بهترینها رو براتون آرزو میکنم و سپاس گزار مهربان پروردگارم هستم که منو باین جمع فوق العاده هدایت کرد
بنام رب العالمین
به قایت لذت بردم شاید بتونم بگم یکی از زیباترین متن هایی بوده که تا بحال توی سایت خوندم.
بهتون تبریک میگم بابت موفقیت هاتون، تبریک میگم بابت این حس پاک که به من هم منتقل شد، تبریک میگم صبر ایمان نتون به الله
من هم به لطف الله مهربان حسادت رو از زمانی که با استاد اشنا شدم کنار گذاشتم و به جای اون تحسین رو جایگزین کردم و واقعا چه حس زیبایی داره این تحسن.الهی شکرت
با بهترین ها براتون
سلام و عرض ادب خدمت خانم پرورش
چقدر قشنگ و دلنشین پیمان بین خود و خداوند را توصیف کردید من لذت بردم و حیف دونستم تشکر نکنم
توجه به زیباییها تو همین کامنت نازنین شما مشهود است
سپاسگزار خداوندم که منو در مسیر درست و ابلهی قرار داد تا با دوستانت همچون شما و استادی طلای ناب 24 عیار آشنا شدم
و همین خواندن کامنت دوستان یعنی توجه به نکات مثبت زندگی
خیلی خوشحال شدم خانه ای که مد نظرتون بود را پیدا کردید و امید آنرا دارم که الان در بهترین جای شهرتان بهترین خانه را خریده باشید و با لذت و خوشبختی در کنار خانواده تان زندگی خوبی را تجربه کنید
هرجا که هستید در پناه الله یکتا شاد باشید
سلام نرگس جان چقدر از کامنت شما احساس خوبی دریافت کردم
و چقدر شما را تحسین میکنم به خاطر این درکی که دارید و ارتباط زیبایی که با معبود خود اینقدر صمیمانه برقرار میکنید
و این ایمانی که تمام کارهاتون را به خودش محول میکنید و خداوند هم به بهترین شکل براتون پاسخ میده
خیلی احساس خوبی پیدا کردم از کامنت شما
و در واقع اشکم در اومد
و باعث شما خودم هم توی خلوتم با خدا خودم خلوت کنم و خواسته هام را به خودش محول کنم و مطمئنم به بهترین شکل ممکن برای من هم پاسخ میده
بازم ازت سپاسگذارم و تحسینت میکنم
خیلی حال خوبی بهم منتقل کردی با این کامنت الهی و زیبات
موفق باشی عزیزم
سلام خدارو شکر میکنم که من جزو آدمای خوشانسی هستم که با این سایت و شما دوستان موفق در ارتباطم و هم فرکانسیم.
من امروز واقعا روز شگفت انگیزی داشتم کانون توجهم رو ارتباط با خدای خودم بود و لحظات بیشتری نسبت به روزای قبل حسش کردم خیلی جالبه امروز که خوندنی های این فایلو خوندم و گوشش کردم با انسانها درلحظه ایی برخورد کردم که داشتن از اتفاقای عجیب غریبی که براشون اتفاق میوفته و ناخواسته هاشون صحبت میکردن سریع هدفونمو گذاشتم تو گوشم موزیکمو پلی کردم و به خودم گفتم ببین این خودش یه نشونس ها که داره قانونو تایید میکنه که به هرچی توجه کنی همونو جذب میکنی.
خدارو شکر که نشونه هارو متوجه میشم*
هرلحظه دارم قدرت ذهنو بیشتر باور میکنم خدارو شکر میکنم که همچین ذهن قدرت مندی دارم* شب موقع برگشتن به خونه خیلی سریع تاکسی گیرم اومد با راننده تاکسی و مسافرای دیگه یه ارتباط دوستانه برقرار شد که خیلی لذت بردم یه تیکه سنگک خوشمزه دست یکیشون بود تعارف کرد یه تیک من کندم بعد راننده گفت یه تیکه هم بده من خودش یه تیکه هم داد مسافر جلوییه گفت مزه دهنتو عوض کن سنگکه خوشمزس و فلان
من به اونکه نون داد تعارف کردم کرایشو حساب کنم اون تعارفه من کرد راننده میگفت قابل نداره و اینا رسیدم آزادی ??یه تاکسی دیگه سوار شدم اول میخواست بره چندتا خیابون دورتراز مقصد من؛ سوار نشدم یه مسافرم داشت برا اون یکی مقصد یهو دیدم دنده عقب گرفت اومد گفت بشین میریم اول مقصد تو با اون یکی مسافره توافق کرده بودن خلاصه اومدیم.
من هرشب یه چند دقیقه ایی از سرخیابون پیاده روی دارم تا منزل امشب هم سرد بود هم حسشم نداشتم سره خیابونمون اومدم پیاده شم گفت بزار چهارارو ببیچشم بعد پیاده شو گفتم میخوای این خیابونو بری پایین گفت اره گفتم پس منم وسطای همین خیابون پیاده میشم خلاصه منو اورد تا سرکوچمون خیلی حال داد.
خوش شانسی بعدی و بزرگم این بود :
بعداز ظهر مامانم زنگ زد گفت امشب ما میریم شهرستان من حواسم نبود که کیلیدام پیشم نیست رسیدم دره خونه دستم کردم جیبم یادم افتاد کیلدام موندن تو کوله پشتی باشگام توخونه” مادرمم نمیدونست کیلیدامو نبردم.
(خونمون ویلاییه) از بالای در دیدم دره ورودی قفله بخدا یه چیزی بهم میگفت تو امشب پشت در نمیومنی از بالای در حیاط اومدم داخل دیدم به به قفلو در ورودی رو درست نزدن? تکون تکونش دادم باز شد دویدم تو خونه قرانو بقل کردم گفتم خدایا ممنون شکرت بابت اینهمه اتفاقای خوب .
سوار تاکسیه هم که شدم نزدیک مقصدم انگار میدونستم این میره تاسر کوچمون با ذهنم داشتم تلاش میکردم که اتفاقی که میخوام بیوفته
سلام
سلام
سلام
چقدر حالم خوبه چقدر خدا عالیه و منو هر لحظه هدایت میکنه. امشب که مهمونی بودم ی لحظه حواسم رفت به حرف هایی که میزنم و حس خوبی نسبت به حرف هام نداشتم وای که چقدر زود خدا بلافاصله با زبان استاد عباس منش بهم جواب داد. من برای این که مورد توجه باشم و اینکه حرفی برای زدن داشته باشم و نگن که چرا ساکتی یا این که ما رو تحویل نمی گیری و این که من و همسرم رو چشم نزنن و توقعات بی جا نداشته باشن همش میام از دردها و اتفاقات بد زندگی ام برای دیگران می گم اما از امشب تصمیم گرفتم که همیشه و همیشه تحت هر شرایطی فقط از اتفاقات خوب صحبت کنم اگه هم حرفی ندارم دهنمو ببندم.
من تعهد میدم که از این به بعد از اتفاقات خوب و عالی صحبت کنم تا اتفاقات خوب وارد زندگیم بشه. من هرچقدر کانون توجهم رو به اتفاقات خوب متمرکز کنم تو زندگیم اتفاقات خوب ظاهر میشه و برعکس . توجه به اتفاقات بد = اتفاقات بد
پس سعی می کنم که هرچه اتفاقات بد دور و برم می افته را اصلا جایی بازگو نکنم و به آن توجه نکنم و به همه اتفاقات خوب توجه کنم تا وارد زندگی ام شود. واقعا من از این فایل درسی که گرفتم خیلی تاثیر گذار بود و از این لحظه فقط اتفاقات خوب را برای همه تعریف می کنم.
با سلام خدمت استاد عزیزم و دوستانم
دهمین روز سفرنامه ام
متوجه شدم که تو همین مورد منم نشتی فرکانسی دارم و کلا ازش غافل بودم .
واقعا چه کار مزخرفی از اینکه به خاطر خود شیرینی ، حس دلسوزی ، مهربون جلوه دادن بخوای تمام اتفاقات ناجوری که تو کل روز باهاش برخورد میکنی رو تعریف کنی و انتظار سلامتی ، حال خوب و از همه مهمتر پول و ثروت رو داشته باشی.
منم کم از تعریفی که تو بالا ذکر کردم نداشتم .
و فک میکردم که باید تعریف کنی ، باید سر صحبت رو باز کنی .
اینقد که آدم کم حرف و منزوی بودم ، موقع حرف زدن دلم میخواست همه چی بگم ،هر چیز بی ربطی رو دوست داشتم بگم.
کارم شده بود فقط سرزنش کردن و توقعات بیجا از خودم که ته تهش به تنفر از خودم منجر شده بود .
هراسی از گفتن شخصیت قبلیم ندارم ، اوضاعم خیلی ناجور بود که هدایت شدم به اینجا !
تو این مدت که رو خودم کار کردم این موضوع رو هنوز که هنوز جدی نگرفتم ، متوجه شدم که باید براش فیلتر بزارم و افسارش رو دستم بگیرم .
همین جا به خودم تعهد میدم که اتفاقات نادلخواهی که برام می افته رو به هیچ عنوان حتی پیش خودمم تعریف نکنم و به جاش به خواسته هام و زیبایی های اطرافم و داشته هام توجه کنم .
خدا رو بی انتها شکر که به فایلهای سفرنامه هدایت شدم تا باگ های ذهنیم رو بهم نشون بده و مسیر برام واضحتر بشه .
استاد از شما هم سپاس گزارم برای تلنگرهایی که بهم وارد میکنید تا به خودم بیام .
عاشقتونم???
بسم الله الرحمن الرحیم
برگی دیگر از سفرنامه با موضوع افراد بد شانس و توجه ب ناخواسته ها
بنده واضح ترین مثالی ک در این زمینه در زندگی دارم خاله خودم است،این بشر کلا عکس قوانین کیهانی است?(البته ناگفته هم نماند ک افرادی از این قبیل در اطرافم زیاده?)
با کلامش و گفتارش و حرفها و خاطراتی ک بیان میکند زندگی را ب جهنمی واقعی برای خودش تبدیل کرده،حالا ک فکر میکنم این آدم خیلی مشتاق است ک خودش را قربانی معرفی کند و دل همه برایش بسوزد و اینگونه در زندگی بد بیاری پشت بدبیاری برای خودش و پسرانش درست کرده.البته دخترانش خیلی از حرفهایش تاثیر نمیگیرند،خلاصه بنده شخصا اگر قدرت فتوا داشتم هم صحبت شدن با او را حرام اعلام میکردم???
هر چند این فتوا رو برای خودم اجرا میکنم و تا میتونم سعی میکنم تا گوشم رو از ورودی های ناپاک این بزرگوار در امان بدارم چون من شاگرد استاد عباس منش عزیزم هستم.
ب شاگردیت افتخار میکنم استاد و با تمام توانم ردپاهایت را در مسیر قله دنبال میکنم ارادتمندت لیلا
والحمد لله رب العالمین
روز دهم سفرنامه
سلام همراهان عزیزم
چندین روز است حس بسیار بهتری نسب به خود دارم چون از تمام وقایع به نفع خود بهره می برم حتی در سختی ها مواردی که به رشد و تعالی و آگاهیم کمک کرده را می بینم وسپاسگزارم. می بینم که هر روز آگاهتر از روز قبل شده ام و عملکردم بهتر از گذشته است این یعنی اکثر توجه من به خواسته هایم است و مواردی که من را شاد تر و ثروتمندتر و سالم تر میکند به سمت خودم جذب می کنم.
در پناه رب العالمین وهاب مهتدی باشید?