چرا بعضی افراد بدشانس هستند؟ - صفحه 31

1284 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدیه وهبی گفته:
    مدت عضویت: 1802 روز

    دهمین برگ سفرنامه ام

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و دوستان خوب هم فرکانسی ام

    بازم یه موضوع جالب ” چرا بعضی افراد بدشانس هستند؟”

    دقیقا همین نیم ساعت پیش قبل از گوش کردن به این فایل استاد، یه تماس تلفنی داشتم !

    و چون توی این چند روز اخیر، هم در دوره ۱۲ قدم و هم توی فایل های روزشمار و هم توی نشونه های روزانه ام مرتب از زبان استاد مُوَکداً در مورد تمرکز بر نکات مثبت شنیدم ، تمرین ِ فقط و فقط تمرکز بر نکات مثبت را برای خودم تکرار میکردم و مرتب هر روز در مورد نکات مثبت روزانه ام در بخش خاطرات روزانه ام مینوشتم

    ولی تا دو سه روز پیش بازم توی صحبت با افراد مختلف نکات منفی و گلایه و شکایت میشنیدم و ناخودآگاه گاهی منم شریک میشدم و یا ناخواسته توجه منم روی ناخواسته هایی که مطرح میشد میرفت!

    ولی از دو سه روز پیش متعهدانه، تمرین ِ توجه و تمرکز بر نکات مثبت را دارم انجام میدم و با خودم عهد کردم که اگر جایی رفتم و یا تماس تلفنی داشتم و بازم مثل قبل و مثل همیشه تمرکز بر روی نکات منفی و ناخواسته ها رفت ، بتونم آگاهانه و سریع، تمرکزم را ببرم روی نکات مثبت و حرف و موضوع را بتونم عوض کنم و از خداوند هم یاری خواستم در این راه و مسیر درست.

    برای همین ، نیم ساعت پیش که تلفن داشتم، خیلی راحت و آگاهانه تونستم تمرکزی که داشت میرفت روی نکات منفی و ناخواسته ها مثل گرانی، بیماری و ده ها موضوع ِ همیشگی و منفی و نامناسب، اونو ببرم به سمت خواسته ها و نکات مثبت که حتی طرفم در این تماس، این تغییرات منو واضح احساس کرد و تماس هم خیلی کوتاه شد و فقط بر خوبی ها و نکات مثبت بود.

    خدا را شاکرم بابت وجود استاد نازنینم که اینقدر خوب و عالی ، قوانین جهان هستی را درک کردن و خدا را شاکرم که ایشان را در مسیر ِ هدایت من قرار داد که روز به روز و لحظه به لحظه دارم تغییراتم را از مسیر نامناسب به سمت و سوی مسیر مناسب و درست میبینم و حس میکنم

    خدایا شکرت خدایا صدهزار مرتبه شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2607 روز

    سلام

    💥 دهمین روز تحول زندگی من

    ✔راجب خواسته هات حرف بزن

    ✔راجب اتفاقات قشنگ زندگیت حرف بزن

    ✔راجب نعمت هات حرف بزن

    ✔راجب نکات مثبت خودت حرف بزن

    ✔از خودت تعریف کن

    ✔ راجب اتفاقاتی که دوست داری تجربه کنی و سفرهایی که بری و اتفاقات هیجان انگیزی که دوست داری برات اتفاق بیوفته حرف بزن

    ⛔ غر زدن ممنوع

    ⛔ناسپاسی ممنوع

    ⛔شکوه و گلایه ممنوع

    ⛔حرف زدن راجب به اتفاقات بد و ناخواسته ها ممنوع

    ⛔تقلا زدن و جلب توجه و عجله ممنوع

    ⛔معاشرت با منفی ها ممنوع

    اقداماتی که انجام بدهم چیه؟

    ✔یه دفترچه یادداشت با خودم داشته باشم یا تو نت موبایلم که اتفاقات قشنگ و الهامات رو سریع یادداشت کنم.

    ✔تمرین دسته چک رو که انجام میدم از تو اینترنت یا حضوری بعدش بیام راجبش اون خریدم با خودم حرف بزنم.

    ✔ خودم رو متعهد کنم هر روز با خودم و خدای خودم حتی اگر کسیم ندارم که باهاش حرف بزنم با خدای خودم راجب خواسته هام حرف بزنم و توی چک لیست موبایلم تیکشو بزنم.

    ✔هر روز جلو ایینه از خودم تعریف کنم و تیکشو بزنم.

    ✔هر روز یه قسمت از سفر به دور امریکا رو ببینم و هر روز یه قسمت از کلیپ بیلیونرها از یوتیوب رو ببینم و تیکشو بزنم.

    ✔هر روز بارها و بارها با کلامم به خودم بگم که من لایق بهترین هام، من فوق العادم، من بهترینم، من خلاقم و تیکشو بزنم.

    ✔ هر روز حتما ورزش کنم و تیکشو بزنم.

    ✔هر روز صبح و هر روز شب حتما تمرین تجسم و تمرین مراقبه با ارامش در پرتو الهی و تمرین سپاسگزاری رو انجام بدم و تیکشو بزنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مهدی قلیچی گفته:
    مدت عضویت: 2140 روز

    باسلام

    بسیار ممنونم وسپاسگزارم که خداوند به من فرصتی داده تا منم نظرمو بگم چرا که این ما هستیم با کلمات قدرت می دیم به ناخواسته ها پس بد شانسی وجود نداره باید از اول صبح یه تعهد نامه تنظیم کنیم تا هر لحظه مواظب کلاممون باشیم ومواظب شنیدن هامون باشیم .تا بتونیم لذت وخوشی وآرامش مطلق را به وجودمون وبه زندگیمون دعوت کنیم بسیار سپاسگزارم که بازم بیشتر قوانین را دارم اجرا می کنم ولذتشو می برم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    خسروشاهی گفته:
    مدت عضویت: 1926 روز

    چیزی که متوجه شدم این بود که در مورد اتفاقات بد زندگیمون صحبت نکنیم وآن رو برای دیگران بازگو نکنیم به جای این کار اتفاقات خوب رو به بقیه بگیم و در واقع تمرکزمون روی نکات مثبت زندگیمون باشه ممنون استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    عاطفه نوری گفته:
    مدت عضویت: 1956 روز

    به نام خداوند هدایتگرم

    سلام به استاد عزیزم خانوم شایسته ی عزیزم،

    و دوستان عزیزم،

    دهمین روز سفرنامه، الهی به امید تو…

    چرا بعضی از افراد بد شانس هستند؟!!!!

    در واقع بعضی از افراد یعنی میشه گفت اکثریت، وقتی که راجب زشتی ها و ناراحتی ها و اتفاقات بد صحبت میکنند لذت میبرند وقتی از مشکلات و سختی زندگیشون صحبت میکنن درد دل میکنند لذت میبرند انگار ذهنشون اِرضا میشه و به آرامش میرسند

    در صورتی که این فریب و تله ی ذهن هستش که به این آرامش می رسند و دوباره درگیر مشکلات میشوند و باز هم همون روند رو ادامه میدهند و بعد هم از بدشناسی بدبختی و سختی زندگی نام میبرند،

    وقتی ما از مشکلات و شرایط نامناسب صحبت میکنیم در مداری قرار میگیریم که اون اتفاقات رو جذب میکنیم،

    نباید موارد نامناسب رو تعریف کنیم به هیچ عنوان باید این عادت رو در خودمون به وجود بیاریم و ذهنمون رو تربیت کنیم به خوب دیدن خوب صحبت کردن خوب شنیدن… باید متعهدانه انجام دهیم،

    وقتی که ما راجب اتفاقات بد صحبت میکنیم در واقع تمرکز میکنیم ما به جهان درخواست همین نوع اتفاقات رو میدهیم….

    تمرکز کنیم زیبایی ها رو ببینیم زیبایی هایی که خداوند مهربان برای ما خلق کرده

    راجب زیبایی های خودمان اطرافیان و جهان صحبت کنیم راجب نعمتها داشته خبرهای خوب

    با اطرافیان زیبا برخورد کنیم و راجب زیبایی هاشون صحبت کنیم اینکه چقدر نکات مثبت دارن اینکه چقدر توانمند هستند و چقدر زیبا هستند،

    این توانایی و قدرت رو در وجودمون فعال کنیم و ذهنمون رو تربیت کنیم فقط و فقط برای زیبایی های این جهان زیبا….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    معصومه عبیری گفته:
    مدت عضویت: 2249 روز

    با سلام خدمت همه عزیزانم…✋💞💞

    روز دهم سفرنامه..

    خوب که فکر میکنم متوجه میشم منم تا حدودی اینجوری هستم که دلم میخواد مورد توجه بقیه باشم و بقیه برام دلسوزی کنن. البته قبلا خیلی بیشتر بود ولی الان چون آگاه ترم کمتره خداروشکر.

    مثلا اگه یه مشکل مالی یه ضرری یا خرابی وسایل و ماشین و اینا پیش بیاد دوس دارم به بقیه بگم تا احساس دلسوزی اونا رو جلب کنم.

    درسته این فایل 6دقیقه بیشتر نیس و واقعا یه آگاهیهای نابی رو بهم داد که با عمق وجودم احساسش کردم و نکته برداری کردم همش رو.

    استاد میگه تعهد بدید به خودتون که در هر شرایطی با هر اتفاقی در منزل ،محیط کار و با فرزند و همسرتون و غیره به هیج عنوان موارد منفی رو ذکر نکنید. چون قطعا موارد منفی وجود داره ولی ما باید آگاهانه توجه نکنیم و در موردش فکر نکنیم و جایی تعریف نکنیم

    و برعکس اتفاقات خوب که احساس ما رو خوب میکنن ببینیم.

    من امروز تصمیم گرفتم متعهدانه تر و آگاهانه تر از قبل به چیزایی که احساسم خوب میکنه توجه کنم و در موردش صحبت کنم

    مثلا اینکه چقد عالیه که مامانم یه پرستار خوب داره که ساعتایی از شبانه روز پیشش هست و اگه نبود ما چقد سختمون بود و بهمون فشار میومد واقعا خدا رو هزاراااان بار شکر

    چقد عالیه که پسرای سالم و خوشکل و باهوشی دارم این عاالیه

    و بابت ماشین و خونه زیبایی که داریم و میز آشپزخونه که تازگی خریدیم و من چقد لذت میبرم وقتی پشت میز نشستم و کارام انجام میدم و در کنارش وویس گوش میدم و یادداشت میکنم. خداروشکر

    و اینکه دوس دارم تصور کنم که حساب بانکیم پر از پوله و درآمد خیلی خوبی دارم و یه کار خیلی فوق العاده

    خییلی دوس دارم به سفر برم خیییلی دوس دارم. من عاشق سفرم ولی خیلی سفرای زیادی نرفتم

    وقتی فکر میکنم که به جاهای مختلف رفتم و دارم لذت میبرم و بینهایت پول دارم برای خرج کردن و خوش گذروندن پر از احساس خوب میشم

    واقعا وقتی میشه با این تصورات حال خودمون رو عالی کنیم و بابت داشته ها سپاسگذار باشیم چرا باید برعکس عمل کنیم

    فقط کافیه کمی بیشتر از دیروز سپاسگذار باشیم و کمتر از دیروز به ناخواسته ها و موارد منفی توجه کنیم. کمی کمتر.. چون واقعا نمیشه به طور صد درصد تمرکزمون رو از منفی به مثبت بیاریم ولی هر روز میشه بهتر از دیروز بود

    من دیگه نمیخوام مورد توجه باشم نمیخوام قربانی باشم. هیچ نیازی ندارم که بقیه برای من دلسوزی کنن

    من فقط از اتفاقات مثبت زندگیم میگم فقط و فقط

    و قطعا و قطعا نتیجش هم دریافت میکنم . اولین نتیجه اش حس و حال خوبیه که پیدا میکنم. خدا رو هزار مرتبه شکر

    من خوش شانس ترین انسان روی زمینم😍چون تمام توجهم به اتفاقات مثبته چون قانون اینو میگه

    خیلی دوستون دارم در پناه خدای مهربون باشید 💜💜💜

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    علیرضا گفته:
    مدت عضویت: 1879 روز

    به نام خداوند هدایتگر

    روز دهم سفرنامه

    کانون توجه من بیشتر اوقات روی چیز هایی است که دارم و اغلب در حال شکرگزاری بابتشون هستم

    البته که وقتی به گذشته نگاه میکنم میبینم یک تغییر 180 درجه ای داشتم و از این بابت سپاسگزارم

    همین عامل،که فقط سعی میکنم درمورد چیزای مثبت و چیزهایی که به من کمک میکنه صحبت کنم،چیزهایی رو بشنوم که ببه من کمک میکنه،شادم میکنه و فرکانس مناسبی از طریق اون ارسال میکنم و رو به زندگیم بپذیرم،باعث شده تو زندگیم شاهد چیزهایی باشم که بقیه حتی نمیتونن تصورش کنن یا میپرسن مگه میشه؟

    تجربه ی همین امروزم رو میخوام بنویسم که البته این رو برای بار چندمه دارم تجربه میکنم:

    من امروز برای روکش کردن دندانم رفته بودم دندانپزشکی که یه جای بزرگیه و کلی دکتر و .. هست،من قبلا خیلی عزت نفسم پایین بود و همین عامل باعث میشد اگه یه چیزی رو که به من میگن و من متوجه نمیشم رو دیگه پیگیری نکنم و نپرسم و از وقتی فهمیدم این پاشنه اشیل من هستش اومدم و بعنوان تمرین گفتم باید همیشه حتی اگه یه چیزی رو متوجه شدم برم و باز بپرسم

    تو دندانپزشکی بعد از اینکه یه مرحله ای کار دندونم انجام شد،دکترم گفت باید برب و نوبت بگیری و یه سری کار های دیگه بکنی،اما چون نمیدونستم رفتم و به منشی که بود گفتم منو راهنمایی کنه.یکبار خود اون خانم تماس گرفت با پزشک و ازشون اطلاعات گرفت و بعد همکارشون خیلی با عشق پاشد و برای من رفت تا اتاق پزشک و کلی اطلاعات گرفت و اومد اونا رو به من انتقال و همه ی کار های من رو راه انداخت در صورتی که همین آدم داشت با من اینطوری رفتار میکرد و با یکی دیگه خیلی خشک!

    موقعی که داشتم برمیگشتم همش داشتم به خودم میگفتم ببین این حاصل همون کانون توجه توئه،وقتی فرکانس درستی ارسال کنی،وقتی دیده هاتو کنترل کنی،شنیده هاتو کنترل کنی و … همچین نتایجی هم برات پیش میاد که افراد کار خودشون و کار بقیه رو ول میکنن تا به کار تو برسن

    بقول مولانا:(پیشنهاد میکنم حتما این شعر رو بصورت کامل بخونید )

    من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو،پیش من جز سخی شمع و شکر هیچ مگو

    سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو،ور از این بی‌خبری رنج مبر هیچ مگو

    از استاد عباسمنش عزیزم بابت یاداوری این قانون مهم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    محمد جهانی گفته:
    مدت عضویت: 2170 روز

    به نام خدای هدایتگر و وهاب

    سلام دوستان در دهمین روز سفر پربرکت خدمت شما عرض کنم ک من قبلا فایلایی با این موضوع از استاد گوش داده بودم و درکش کرده بودم که یه نمونه اش چرا بعضی ها خوش شانس ترند بود فک کنم اسمش …. به هر حال امروز من دو جا حواسم بود ک نق نزنم و ناله نکنم در واقع دو جا نزدیک بود ک اینکارو کنم ک ناخود آگاهم جلوشو گرفت مثلا یه جا با یکی از دوستام چت میکردیم ک میخواست از بالا رفتن قیمت ماشینا بهم بگه و ضرر این حرفا که جلوشو گرفتم ونذاشتم حرفشو ادامه بده و یه جا دیگ به یکی از دوستام زنگ زدم ک بریم بیرون ولی گوشیشو جواب نداد بعد با خودم گفتم من برا عشقو حال کردن ک بند و اویزون بقیه نیستم اصن تنهایی میرم داشتم برا خودم قدم میزدم ک داشت با یکی دیگ دور میزدو سلام ریز کرد بهم اولش میخواستم نق بزنم که چرا جواب منو ندادو رفته با یکی دیگ دور میزنه ولی بعدش با خودم گفتم اصن دوس داشته انشالله بهشون خوش بگذره بهشون درود فرستادمو کلی ارزوی خوب کردم براشون و جالبیش اینه ک من هر فایلیو ک تا الان گوش دادم خودم قبلا به طور نا خود اگاه بهش عمل میکردم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    سامیه گفته:
    مدت عضویت: 2267 روز

    سلام به استاد عزیز و همه دوستان هم فرکانسی

    💫این فایل کوتاه بسیار ارزشمند بود و فقط همین یه جمله که نباید در مورد موارد ناخوشایند صحبت کرد کلی میشه ازش مطلب و درس بیرون کشید

    ما روایت داریم کسی که بدنش درد میکنه تا سه روز به کسی نگه سکوت کنه، تو خودش شروع کنه به شکر کردن، در مورد مریضیش با کسی صحبت نکنه، ما دوباره روایت داریم از پیامبر(ص) که مشکلاتتون رو کتمان کنید تا روزیتون زیاد بشه، بخاطر اینکه وقتی من هی درمورد مشکلم صحبت میکنم هی درباره مریضیم صحبت میکنم تو عالم هستی از اون بیشتر دارم درخواست میدم

    مثلا یه سردرد کوچولو شروع شده دائم تکرار کرده: سرم درد میکنه! من که سرم درد میکنه! عه پامم دردگرفت! عههه زانو درد هم! کمر درد!🥺 شروع کرده تکرار تکرار تکرارهای ذهنی یا با ذهنش یا با کلامش انقدر گفته گفته که به قول یکسری ها شده کلکسیون بیماری! 😉از هر مدلی بخوای بگردی توش هست، به جای اینکه به قول پیامبرمون شروع کنه به اینکه کتمان کنه درباره اینکه درباره خودش صحبت نکنه، پیش هرکی نشسته شروع کرده درباره مریضی حرف زدن، تنها تو خونه نشسته چرا پام درد میکنه؟ چرا سرم درد میکنه؟ چرا من مریض میشم؟ خب از رزق سلامتی من داره کم میشه

    خب! به قول استاد به جای اون بشینم رو خوبی هاش زوم کنم🙂🤍🤍

    و اینو استاد چه خوب گفت که اگه واقعا من سمیه ان شاءالله عمل کنم چه محصولی به من میده همین یه عمل

    ان شاءالله همه جز کسایی باشیم که عمل مون بیشتر باشه🙏🌷

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: