چرا بعضی افراد بدشانس هستند؟ - صفحه 34

1284 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهسا گفته:
    مدت عضویت: 1791 روز

    دهمین روز این سفر هم شروع شد و باز هم نکات عالی و کاربردی…چقدر خوبه که ادم فقط متعهد به دیدن و صحبت درباره زیباییها باشه و چقدر این قوانین عالین که فقط باید لذت ببری و از خوبیها صحبت کنی تا همه چیز بر وفق مراد تو پیش بره.خدایا هزاران بار شکرت بابت این سفر و اگاهی های جدیدم

    ممنون استاد عزیزم و مریم جان ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    خدیجه شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 1957 روز

    بنام خدای هدایتگر وهاب

    سلام به استاد عزیزم و همسفرهای بی نظیرم

    خدارو شکر می کنم برای این سفر پر برکت و همسفرهایی که هر کدوم گنجینه ای از آگاهی همراهشونه…….

    روز دهم سفرم با نام دلیل بدشانسی آدمها…..

    اتفاقا امروز صبح که میخواستم جریان یه ناخواسته که دیروز برام اتفاق افتاده بود رو طبق معمول برای خواهرم تعریف کنم یه حسی بهم گفت که اینکارو نکن ولی ذهنم گفت حالا اینو که نمیشه براش تعریف نکنی. اینو بگو بعد ببینیم چکار باید بکنیم.(دقیقا جمله استاد که تو فایل چند برابری درآمد میگن در مورد تقلب که حالا ایندفعه رو انجام بده تا ببینیم بعدا چه خاکی تو سرم بریزم😂) و باز هم افتادم تو همون تله همیشگی ذهن.

    یعنی انگاری این فایلها طوری چیده شده که ما هر وقت چیزی رو لازمه بشنویم اون درس تو فایل همون روز سفرنامه گفته میشه. مغزم سوت میکشه از اینهمه هماهنگی. الله اکبر….

    و باز هم سپاس از خانم شایسته مهربونم که دست مهربان خداوند بودن برای هدایت من و بچه های سایت😙😙😙

    ظهر که اومدم فایلو دانلود کردم و دیدم وای این همون چیزیه که باید امروز میفهمیدم تا بدونم دلیل بیشتر عقب موندنها و در جازدنها و بد بیاریها همین با آب و تاب تعریف کردنه. یا به قول استاد اصلا همون لحظه ای که درگیر یه اتفاقی هستم دارم جمله بندی فردامو برای بازگو کردن اون اتفاق برای اطرافیانم تو ذهنم درست می کنم . چه آب و تابی بهش میدم تا مورد ترحم یا مورد توجه قرار بگیرم و چه لذتی میبردم از اینکه خودم رو قربانی جلوه بدم. و حالا میفهمم طبق قانون چه ظلمی به خودم کردم‌ و چجور بیرحمانه خودمو از نعمتهای خداوند محروم کردم…..

    اما دیگه بسه. دیگه هرچی مظلوم نمایی کردم و هر چی خواستم مورد توجه باشم بسه. دیگه نمیخوام مظلوم وقایع زندگیم باشم. میخوام خالق باشم و قدرت خلاقیتم رو بیشتر و بیشتر کنم. میخوام اونقدر خدای درونم قدرت پیدا کنه که هر چی اتفاق خوبه به سمت من بیاد و من راهشو یاد گرفتم.

    من خدیجه امروز همینجا تعهد میدم که دیگه اتفاقات بد زندگیمو برای هیچ احدی حتی خدا هم تعریف نکنم و بجاش تا میتونم از خوشیها و خوبیهای اطرافم و اطرافیانم بگم تا بشم آهنربای همه چیزهای خوب دنیا. و میدونم که باید تو این راه هم تکاملی پیش برم…..

    خدارو شکر که بهترین استاد دنیا و بهترین سایت موفقیتی دنیا روزیم شده و من لیاقت این نعمت رو داشتم که الان اینجام…………

    خدایا عاشقتم💚💚💚💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    Farnazq گفته:
    مدت عضویت: 2889 روز

    استاد عزیز برگ دهم سفرنامه را اینجا می نویسم

    بار اول این فایل را نگاه کردم یا بقول مدرسه دور اول که دیدم فقط گفتم واییی من چقدر در گذشته این عادت را داشتم. الان خداروشکر کمتر شده. حداقل لذت نمی برم ازینجور نمایش ها و بحث ها در جمع دوستان. اما در گذشته از اینکه در جمع دوستانم بگم احساس می کردم وای من چقدر عجیب و خاصم و متفاوتم. چقدر با هیجان و بامزه تعریف می کنم و این تمایل را داشم خداروشکر که خیلی اخلاقم بهتر شده بدون اینکه عمدا روی این موضوع کار کنم و فکر کنم دلیلش قرار گرفتن در مسیر سایت شما بوده باشه. اما بار دوم یا دور دم که گوش دادم تازه در مورد تعهد شنیدم وایی این ایده فوق العاده بی نظیره. اینکه به خودمون و خدای خودمون تعهد بدیم که دیگه راجع به مشکلات حرف نزنیم. حتی می تونیم این میل و انرژی رو جهت بدیم و همونطور که گفتید درمورد زیبایی ها صحبت کنید. واقعا من اگر اون همه هنر رو به جای بامزه و شاخ نشون دادن خودم در بیان اتفاقت عجیب و غزیب ذره ای از انرژی و اعتماد به نفس و شاخی را برای صحبت راجع به زیبایی ها صرف می کردم و البته هنوز هم دیرنشده هیچ وقت دیر نیست و خدارا هزاران مرتبه شکر که در مسیر شنیدن این فایل توحیدی قرار گرفتم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    بارانا گفته:
    مدت عضویت: 1910 روز

    به نام انرژی منبع 💖

    سلام به استاد عزیز و توانمندم و به همه دوستام ❤

    (این فایل برگ دهم از سفر نامه من هستش)

    استاد اول به شما افتخار می کنم که تونستید از اون شرایط سخت به راحتی و ارامش الان برسید و باعث بشید که بچتون انقدر راحت و با ارامش کنارتون بخوابه و خدارو شکر که تو ماشین قشنگ و راحتتون نشستین و تشویق می کنم توانایی تون رو که هم میتونید با تمرکز بالا رانندگی کنید هم لطف کنید و به فکر ما باشید و برای ما فایل ضبط کنید یه دنیا سپاس گزارم ازتون ☺خدای من شکرت و بعدش به خودم افتخار می کنم که شمارو انتخاب کردم و راه شنارو پیش می گیرم ، من داشتم فکر می کردم با خودم گفتم من از وقتی که باشما اشنا شدم دیگه اون مشکلاتی که قبلا برام پیش میومدو الان ندارم فهمیدم که چون قبلا همیشه در مورد هر مسئله سختی که برام پیش میومد صحبت می کردم و این باورو داشتم که هر چی در موردش حرف بزنم اروم تر میشم برای همین همیشه هم اونارو جذب میکردم اتفاق پشت اتفاق دقیقا همونارو به شکلای مختلف جذب میکردم و زندگی یک جهنم واقعی شده بود برام اما الان که سعی می کنم فقط متمرکز بشم روی نکات مثبت زیاد حرفای بقیرو جدی نگیرم دلگیر نشم یه جوری نگاه کنم که برام اسون تر باشه دیگه راجب چیزای منفی حرف نزنم سپاس گزار باشم زیاد بخندم شوخ باشم ورودیای بد به ذهنم ندم دنیام قشنگ تر شده خدارو هزاران بار شکر دلم انگار داره مثل بچه ها میشه از سنم ۱۰ سال شاد ترو جوون ترم هم ظاهر هم باطن انقدر می خندم که بقیه هم با من میخندن و همه بهم میگن تو چرا به همه چی میخندی خدارو شکر انقدر شادم که یه روز رفته بودیم با دوستامون بیرون همه مشغول درست کردن غذا بودن و صحبت ولی من با بچه ها تاب بازی می کردم والیبال، مسابقه میدادم ، فوتبال بازی می کردم ، منچ بازی میکردم و انقدر خوش گذشت جای همتون خالی بود و فهمیدم که چقدر زندگی رو سخت می گرفتم ادم باید شاد باشه باید همیشه از خوبی ها بگه از شادی ها بگه بخنده زیاد زیاد زیاد به نظر من خنده انسان رو رها می کنه به خدا نزدیک می کنه خنده ای که همراه با حس خوب باشه من حتی نمیخوام از گذشتم حرف بزنم و حتی بهش نگاهم نمی کنم و داره کم رنگ میشه و خدارو هم شکر می کنم به خاطر ش چون اگه نبود من این نبودم خدارو شکر هر چی خواستم بهترینشو خدا بهم داده مثل مامانم مثل خواهرم و خییییییییلیی چیزای دیگه که دارم و خدارو شکر به خاطر وجود همه شما ها و استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز که انقدر با عشق برای شادی و سعادت ما تلاش می کنند و خوب زندگی می کنن و تلاش می کنن که دنیا جای بهتری برای زندگی افراد دیگه بشه و انسان های خوبی هستن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    پریسا تقیخانی گفته:
    مدت عضویت: 1933 روز

    به نام ایزد یکتا

    و سلام به استاد عزیزم

    واقعا این فایل انسان و به فکر وا میداره ،من هم قبل از این آشنایی مثل همه مردم به نداشته ها فکر مبکردم و تمرکز و خیلی جالب داشته هامو باید میدونستم که اونا.که باید باشن ولی اینا چرا نیستن ولی انصافن گردن کسی نمینداختم ولی نمیفهمیدم که از کجااب میخوره فقط میگفتم شانسمونه دیگه

    ولی از وقتی یکم تونستم توجه کنم به داشته هام و تمرکزم و روی زیباییها ببرم به آلله قسم تو این چند ماه زندگیم با تمام سال‌های زندگیم فرق کرده تازه من شاگرد زرنگی نیستم وتونستم شاید ۵ درصد از افکارم و کنترل کنم ولی از همه نظر تغییر کردم و بیشترین کاری که کردم فایلها رو روزی ۲ ساعت یا بیشتر گوش دادم که ورودیهای خوب داشته باشم که مطمعنم اگر تمرکزم رو بیشتر کنم جریانی از ثروت و نعمت وارد زندگیم می‌شود

    مهم اینه که قانون رو با تمام وجود درک کردم

    و امید دارم که بتونم خوب عمل کنم و ذهن و دل و یکی کنم

    به امید روزهای قشنگ برای هممون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    آرش امیری گفته:
    مدت عضویت: 2236 روز

    سلام به تک تک اعضای خانواده صمیمی عباسمنش

    من خوشبختانه یک عادت خوبی دارم اینکه مسائلمو به کسی نمیگم و دربارش با کسی صحبت نمیکنم چند وقتی هم هست یک عادت خیلی خوب رو در خودم ایجاد کردم که درمورد اتفاقات خوب و قشنگی ک خودم تجربه کردم با اطرافیانم صحبت میکنم.

    مادرم تقریبا هفته ای یکی دوبار به من زنگ میزنه و متاسفانه بیشتر راجع به مشکلاتی ک داشته و اتفاقات بد و بیماری و … با من صحبت میکرد و حسابی احساسم بد میشد تا جایی ک تصمیم گرفتم یه مدت جوابشو ندم ولی خب مادره دیگه نگران میشه پس این روش خوبی نبود با خودم فکر کردم ک خب چیکار کنم که هم با مامانم صحبت کنم هم احساسم نه تنها بد نشه بلکه بهتر هم بشه و حتی احساس مادرمم خوب بشه تصمیم گرفتم خودم زود به زود ب مادرم زنگ بزنم و قبل زنگ زدن یکی از اتفاقات قشنگی رو که برام افتاده انتخاب کنم و به عنوان تمرکز بر نکات مثبت زندگی خودم براش تعریف کنم و باورتون نمیشه اینکار چقدر عالی جواب داده و حتی احساس مادرمم عالی میشه وقتی باهاش حرف میزنم و خودم مسیر صحبت رو مدیریت میکنم و با چنان اشتیاقی مثلا از اسب سواری ک روز قبل با دوستام و همسرم رفته بودیم سمت شاندیز براش تعریف میکردم که فقط من داشتم صحبت میکردم و مادرم با اشتیاق گوش میداد. تمرکز روی زیبایی ها، زیبایی های زندگیمون رو دوچندان میکنه. این تجربمو دوسداشتم با بقیه به اشتراک بزارم. شاد باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    محمد تقی زاده گفته:
    مدت عضویت: 1890 روز

    سلام و خسته نباشید میگم خدمت استاد و خانم شایسته مهربون

    من امشب یه اتفاق خوب برام افتاد میخوام اونو بگم که چقدر خوشحالم کرد

    راستش از صبح موارد ریز زیادی رو جذب کردم و خیلی به علم و آگاهیم افزوده شد اما دنبال یه نشونه بودم دلم قرص بشه که آیا منکه این همه تلاش برای کنترل ورودی هام میکنم دارم راه رو درست میرم یا نه؟

    تا اینکه این انتظار تموم شد و یکی از دوستام بهم زنگ زد و گفت خواب دیدم تو به موفقیت بزرگی رسیدی و گفتی این نتیجه تلاش هام بوده.خداروصد هزار مرتبه شکر دلم قرص شد

    با شنیدن این خبر

    🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    نوید محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 1996 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام خدمت تک تک دوستای عزیزم استاد گلم و خانم شایسته ی نازنین

    یک آگاهی ناب دیگه از استاد که اجراش تو زندگی مون باعث میشه جلوی خیلی از اتفاقات ناجالبی که رخ میده رو بگیریم من خودم از اون افرادی هستم که در گذشته معتقد بودم بی نهایت بدشانسم ولی بعد از دیدن این فایل باخودم گفتم من خیلی اتفاقات بدی که برام رخ میده رو تعریف کنم یجوری لذت میبرم از این کار اینا تو وجود من بود و هی کارهام سخت تر پیش میرفت هرجا میرفتم بد بیاری میاوردم و بعد هی میومدم و به دوستام تعریف میکردم که آره اینجوری شد اونجوری شد باید از این به بعد متعهد بشم که فقط در مورد چیزای خوب اتفاقات خوبی که برام رخ میده صحبت کنم فقط زیبایی هارو ببینم واز وقتی هم که تصمیم گرفتم در مورد اتفاقات بد صحبت نکنم واقعا اون اتفاقا کمتر شده کارام بهتر پیش میره فهمیدم که شانسو خودمون به وجود میاریم بد شانسی چیه جهان به کانون توجه و فرکانس من پاسخ میده ک به شانسم یعنی هر چقدر بیشتر به نکات مثبت توجه کنم اتفاقات بهتری برام رخ میده قانون اینو میگه ممنونم استادم که بازم با آگاهی های ناب تون مارو سیراب میکنین

    خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    زهره شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 1811 روز

    به نام آفریننده ی خلقت

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان و همه ی دوستان مثبت اندیشم

    استاد واقعا ازتون ممنونم که به من قوانین جهان و آموختین

    از وقتی خدا و قوانینش و شناختم زندگیم سرتاسر آرامش و شادیه و هروز هدف و

    انگیزه م بیشتر میشه

    من چند وقته یه نکته ی منفی و مدام بهش توجه میکنم و واسه همه تعریف میکنم و هروز اون موضوع بد و بدتر میشه و واسه من سخت تر ولی الان با هدایت به این فایل فهمیدم تنها دلیلش اینه که من خودم باعث شدم این مشکل از بین نره و هر روز برام دشوارتر باشه

    از همین امروز متعهد میشم که در موردش هیچ بحثی نکنم و همش از خوبیاش بگم و به نکات مثبتش توجه کنم

    ولی برعکس در مورد اتفاقات خوب زندگیم که حرف میزنم و بهشون توجه میکنم و فکرم درگیرشه هروز از اون جنس اتفاقات خوب برام

    بهتر و دلپذیرتر میفته و میشه یه تجربه ی به یاد ماندنی

    قربون خدا بشم با این دنیای زیبا و پر از نعمت و فراوانی که خلق کرده تا ما بتونیم به راحتی نفس بکشیم و لذت ببریم از دنیای پیرامونمون

    خدایا عاشقتم که همیشه همراهمی و من و هرلحظه هدایت میکنی و به مدار خواسته هام نزدیک تر 😙😙

    واقعا چه کلمه ی زیبایی (هدایت)

    تو این مدت کوتاه که عضو سایت هستم هر ثانیه برام هدایته و خدا داره من و همراهی میکنه که آروم باشم برم تو دلم ترسام

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    مصطفی حسن زاده گفته:
    مدت عضویت: 2113 روز

    به نام خدا

    دهمین روز از سفر پر از خیرو برکت را پشت سر گذاشتم خدایا شکرت بخاطر این آگاهی ها🌷🌷

    چقدر میکایل کوچک بوده و ناز خوابیده😀❤چقدر تی شرتتون زیباست استاد❤❤

    طبق این آگاهی من تعهد میدهم که چهار چوب ذهنم را فقط روی این موارد بزارم ؛؛ ای ذهن تو فقط حق داری در مورد نکات مثبت خودت و دیگران..در مورد زیبایی های اطرافت…در مورد فراونی ها…در مورد اتفاق های خوب و خاطره های خوب صحبت کنی و فکر کنی هر چیزی غیر این چهارچوب بود نباید ادامه بدی نباید توجه کنی و نباید به زبان بیاری …اصلا مهم نیست چقدر حق داری مهم قانون بدون تغییر خداست😗😗❤💛💚

    اگه میخوای مث بقیه نتیجه نگیری باید مث بقیه هم رفتار نکنی توجه نکنی…همه یاد گرفتن در مورد نکات منفی در مورد اتفاق های بدشون صحبت کنن انگار مسابقه گذاشتن که بدبخت ترینشون کیه؟؟ بارها شده همساده هام یا دوستان صحبت میکنن در مورد اتفاق های بدشون من با تعجب نگاه میکنم تو دلم میگم خوب به من چه ؟ چرا اینها را داره به من میگه؟؟ بعدا فهمیدم که منم قبلا اینطوری بودم ..خداراشکر الان یکم بهتر شدم …هدف از زندگی هدف از امروزم از این لحظه ام :: لذت بردن از تمام ثانیه هاست ..هدف، کانون توجه را کنترل کردنه..هدف، بی خیال بودن نکات منفی و نداشته ها و ناخواسته هاست…هدف به رب ایمان داشتن بیشتره….احساس خوب.. .احساس آرامشه …پس با قدرت تمام روی این اهداف هر روز و هر روز کار میکنم ❤❤❤🌷🌷🌷🌷عاشقتونم🌷💛💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: