چرا بعضی افراد بدشانس هستند؟ - صفحه 41 (به ترتیب امتیاز)

1284 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمدباقر دهقانی گفته:
    مدت عضویت: 2371 روز

    بنام خدای بخشنده وهاب و هدایتگر

    استاد عباسمنش عزیز دوست محبوب و الهی

    مریم بانوی شایسته و فرهیخته

    اعضای محترم و همراه سایت فرکانسی عباسمنش دات کام .

    سلام و هزاران درود

    برگ سفرنامه روز دهم روز شمار تحول زندگی من.

    چرا بعضی افراد بدشانس هستند

    وقتی این روزا به اتفاقات گذشته فکر میکنم ، وقتی دو بار صحبت های استاد را در این فایل ۶ دقیقه ای گوش دادم و وقتی چند تایی از کامنت بچه ها را خوندم ، پیش خودم گفتم شاید یکی از باگ های مهم و ترمزهای خیلی مهمتر را در روند اتفاقات گذشته پیدا کردم

    نمیدونم یه زمانهایی بود خیلی فعالیتم بالا بود ، ریسک های زیادی میکردم ، شب و روز عاشق کارکردن و سفر کردن بودم ، هر وقت یه موضوعی که مرتبط با نوع فعالیتم بود بهم پیشنهاد میشد یا اتفاقی به گوش میشنیدم بهر صورت کنجکاو بودم بفهمم چیکار میتونم بکنم و تا تهه قضیه در مورد اون موضوع کاری میرفتم

    و بیشتر اوقات موفق میشدم ، برام هزینه کردن ، سفر کردن ، خطر کردن و حرکت کردن شاید آسانترین کار بود در صورتیکه خیلی ها جسارت گوش دادن یا کوچکترین تغییری را نداشتن

    روی همین حساب خیلی سریع موفقیت هام بگوش همه میرسید و بلعکس شکست ها که دیگه نمیخواد بگی ، خلاصه اتفاقات زندگی من و ادمای فضول ، روی هم میشد نقل مجلس نشست های دورهمی دوستانه

    خوب علیرغم اینکه من بویژه در مواقع شکست دوست نداشتم با افراد قبل روبرو بشوم و حتی المقدور سعی میکردم در تنهابی خودم باشم ، یا در این مواقع از محل سکونتم سفر میکردم به شهری دیگه و بشدت پیگیر کارهایی میشدم تا بتونم بروال قبلم برگردم و انصافا هر بار هم بسیار موفقتر از گذشته بر میگشتم و این باز خود بنوعی بیشتر سر زبانها بودم ، چون افت و خیز من بچشم میومد

    گاهی خواسته یا ناخواسته در جایی یا در جلسه ای دوستانی بودند که راجع به اتفاقات گذشته از من میپرسیدن که چطور شد ، چرا فلان شد ، و من هم گاهی بی اختیار مثل اینکه لذت میبردم از جسارت و اتفاقات و حتی شکستی که خوردم و یا کسانی را مقصر و مسبب شکستم بدانم توضیح میدادم و ابتدا لذت میبردم اما در پایان حالم خراب میشد احساس بدی پیدا میکردم مثل اینکه از درون تهی میشدم ،

    بعدها که نسبت به حال درونم آگاه بودم پیش خودم میگفتم آخه ادم حسابی پیش خودت فکر نمبکنی ، این حرفها را میزنی به بقیه و دیگران را مقصر میدونی ، ادما بهت میگن خیلی ساده و احمق بودی که گذاشتی این اتفاق برات بیفته ؟

    این بالاترین درجه آگاهی بود که من نسبت شرح ماوقع پیش خودم در تنهایی داشتم و بهمین خاطر دیگه تصمیم گرفتم که چیزی راجع به اتفاقات زندگیم بگسی نگم

    اما انسان است و نسیان باز یه جایی فراموشی و بیان خاطرات تلخ و شیرین و فرافکنی از مسئولیت پذیری

    واقعا استاد درسته دلیل شکست مکرر ، اتفاقات ناخوب و تسلسل گرفتاریها همین صحبت کردن در مورد اتفاقات ناخوب گذشته است

    باورکنید گاهی من در جلسات بسیار زیادی که موفقیت آنرا قطعی میدیدم و حتی به قرارداد های متعدد ختم شد و امضا شد بهر دلیلی حتی بیان تجربه ، به سمت گذشته شیفت میدادم و متأسفانه در ایران هم همه ادما شاهکار شون تعاریف از تجربیات تلخشون هست مثل اینکه هنرنمایی هست ، مثل اینکه امتیازی بهشون میدن انگار در المپیک شرکت کردن

    خلاصه ناآگاهی چه اتفاقاتی که رقم نمیزند ؟!!

    امروز من از صمیم قلب خوشحال و سپاسگزارم که خداوند بر زبان استاد عباسمنش عزیز جاری شد و در این ۶ دقیقه حرفهایی بهم زد که ایکاش سالیان قبل اینا را میشنیدم

    الان احساس میکنم یکی از مهم ترین ترمزها را پیدا کردم

    من با اینهمه تلاش و راهکار و روابط، پام روی اشتباهی روی ترمز بود ، هر چند مدتهاست که دیگه راجع به این موضوعات حرف نمیزنم و از اساس اهل تعریف و تمجید و قضاوت و بدگویی نیستم اما با صحبت های استاد فهمیدم هر چند کم اما من هم این ترمز را داشتم آگاهانه یا نا آگاهانه، خواسته یا ناخواسته

    خدایا شکرت که هر روز زندگی از نگاه من زیباتر و ارزشمند تر میشود

    خدایا سپاسگزارم که در این سایت ارزشمند با آگاهی های ناب و الهی قرار دارم

    خدایا وجود ارزشمند و الهی عباسمنش عزیز را در پرتو الطاف خودت مصون و عزتمند بدار

    خدایا بهمه دوستانم در این خانواده گرم صمیمی پیشرفت و توسعه درون ، بزرگ شدن ظرف وجود و تحقق آرزوهایشان را عطا فرما

    خدایا مرا تا هستم تحت هدایت و حمایت خودت در راه درست راه کسانی که انها را نعمت عطا کردی ثابت قدم بدار .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    سعیده بابائی گفته:
    مدت عضویت: 1604 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به همگی وقتتون بخیر

    من آگاهانه کانون توجه ام رو ب روی زیبایی باز میکنم

    و با این کار اول حال روحی ام خوب میشه و بعد نتیجه وارد زندگیم میشه

    خدایا شکرت امروزم رو به آرامش و شادی به پایان رسوندی

    خداوندا سپاسگزارم ک منو تو آغوش خودت قرار دادی و با صحبت کردنت باهام قلبم رو باز میکنی و بهم آرامش میدی

    خدایا سپاسگزارم هر روز زیبایی های بیشتر رو میبینم

    خداوندا به زودی تغییراتی تو زندگیمون میدیم

    ک میخوام بهترین ها رو برام رقم بزنی همینطور ک تا الان زدی..

    خداوندا مهاجرت از نقطه امن مون رو بر ما آسان بگردان

    ای قدرت بی انتها من به معجزات عادت دارم

    عاشقتم خدای دوست‌داشتنی و مهربانم..

    دستهای منو از دستانت جدا نکن لحظه ای منو به حال خودم وامگذار ..من بدون تو هیچم ..

    با تو خوشحالترینم مهربانم

    در پناه ایزد منان شاد باشید خوشبخت باشید ثروتمند باشید و سعادت مند در دنیا و آخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    عبدالواحد حسنی گفته:
    مدت عضویت: 2239 روز

    بنام خدا

    سلام استاد عزیز، خانوم شایسته و دوستان ٱگاه و همفریکانس

    رد پای ۱۱

    میخواهم در باره نتایج که گرفتم با استفاده از گفته های استااد و عملی کردن ٱن در زندگی ام بنویسم که وقتی همین حالا این فایل را گوش میدادم به خودم میگفتم رفتار افراد، و شرایط از زمانی که من سعی کردم ٱگاهانه توجه ام را به جنبه های مثبت ٱن چیز بذارم بدون انتظار و توقع چه نتایج رُخ داده دیدم مثلا با فردی که قبلا با هم مشکل داشتیم و روابط ما در حد یک سلام و خداحافظ بود اونم بخاطری که در یک جا کار میکنیم.

    خوب قضیه اینطور شد که چند وقت پیش خواستم که دیگر جنبه های مثبت اون فرد را ببینم و توجه ام را از جنبه منفی اش بردارم و اون انرژی را صرف دیدن جنبه مثبت اون فرد کنم باور تان نمیشه همین دو روز پیش با من در باره روابط شخصی اش قصه میکرد و از من نظر میخواست و منو حالا دوست داره و قبل از اون این اتفاق وقتی افتاد که من با دیدن زیبای هایش و جنبه مثبت اش دوسش داشتم و دیگر چند بار با کار ها و گفته های نا درست اش اعراض کردم و فردای همون روز رفتارش تغییر کرد، و همین طور در باره دوستان، خانواده و… همه چه بهتر شده خدارا هزاران بار شکررر.

    خوشحالم که به مسیر درست هدایت شدم، مسیر که همه افراد را بخش از وجودم بخشی از خداوند دانسته و بهشان عشق میورزم بدون دلیل و توقع.

    در پناه الله یکتا، برای همه روابط عاشقانه، زندگی و شرایط عالی میخواهم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 2125 روز

    سلام خدمت استاد عزیزو مریم جان

    من وقتی زوم میکنم رو کانون توجهم و اونو بیشتر به سمت خواسته هام و زیبایی های میبرم یک حسی مقاومتی تو وجودم شکل میگیره ک دیگه نزاره ازین نقطه ای که هستم بالاتر برم

    با اومدن افکار بی منطق ولی خب وقتی بررسی شون کردم بخاطر باورهای غلطی ک از قبل داشتم این ها بصورت ناخودآگاه میان تو ذهنم برا همین من بیشتر وقتم صرف توجه به الگو و باورهایی هست ک متضاد باورهاییم هس که افکار منفی الانم ازش ریشه میگیره

    من قبلنا از این باورا میترسیدم و فک میکردم نمیشه تغییرش داد

    هنوزم ترس دارم ولی خب خیلی کمترشده

    هرچی بیشتر خودمونو بشناسیم که کی هستیم ترساهم کمتر میشه

    یک باورمنفی ک بارها و بارها شنیدم و واقعااا پاشنه آشیلم هس ینی خیلیی باید روش کار کنم و مربوط ب ثروت هم هس و واقعا مثل یک ترمز سخت جلو راهمو برای ورود ثروت گرفته اینه که نمیشه هم پول داشته باشی هم سالم باشی اینقدر از طرف پدرواقوام این مثال رو برام زدن که ینی هک شده و لازمه بیشتراز هر باوردیگهی روش کار کنم و الگو بیارم که خیلی ثروتمندهستن که سالمن بچه هاشونم سالم و عالی دارن زندگی میکنن

    و دیگه باوردیگ پول بی ارزش و کثیفه اینم روزی نبوده ک با پدرم درمورد پول حرف بزنم و اینو نگه

    درحالیکه پول واقعا با ارزشه و از جنس خداست یک نوع انرژی هست ببین چقدر کار مفید و عالی میشه باهاش انجام داد اصلا برای اینکه خوشبخت زندگی کنی باید پولدارباشی

    ببین چقدر خانم هستن که براحتی دارن پول درمیارن و زیادم درآمد دارن

    ببین میشه هم پولداربود هم سالم هم خدارو داشت هم روابط عالی و عاشقانه

    میشه در همه زمینه ها موفق باشم

    من تمام زندگیم رو با افکار و باورهام خلق میکنم (رو همین یکی ک اصله من هنو ایراد دارم هنو ایمان بالایی ندارم ک من بدون استثنا خالق زندگیمم حتی وقتی اینو میگم ترس میاد سراغم میگم مگه میشه بدون استثنا ذهنم میچسبه به امتحان الهی فک میکنه اگ ب خدا نزدیک بشی شرایط سخت تر میشه)

    اصلا برام حل نمیشه که من کاملا مسلط بر زندگیم هستم منطقی ندارم که من کامل مسلطم میتونم قبول کنم ۸۰درصد ولی اون ۲۰درصده میزنه خراب میکنه و کلا اون حس خوبی که باید داشته باشم رو بهم میزنه

    ازونجا که اطمینان دارم که حس خوب ینی موافق ذات الهیه ما و حس بد مخالفه

    میگم اوکی من خالق کل زندگیم هستم

    ولی باز نجواهای ذهن شروع میشه

    و بعد من باز براش دلیل میارم میگم نگاه کن دلیل این اتفاق خوب این ارتعاش و توجه مثبتت بود و این اتفاق بدهم به خاطر توجه بد خودت بود پس استثنایی نیس تو ماهیت ارتعاشتو جذب میکنی ترس باشه ترس بیشتر ارامش باشه ارامش بیشتر

    دوست عزیزی که این مطلبو خوندی خیلی ممنون میشم دلیل بیشتری بیارین که ما بدون استثنا خالق کل زندگیمون هستیم من با کلمه بدون استشنا مشکل دارم و هنو حل نشده برام دلیلش قضیه امتحان الهی هست که بدست ما ایا اتفاق میفته برای رشد ماهست ایا برای حرکت ما به سمت خواسته هامون هست ینی باز خود امتحان هم بستگی به ما داره

    مثلا حضرت ابراهیم خواسته اصلیش این بود که تسلیم خدا باشه پس امتحان هایی سر راهش قرار گرفت که به سمت خواسته اش نزدیک بشه نه به این معنی که چیزی ازش گرفته بشه

    وقتی به این فکر میکنم که من خالق کل زندگیم هستم از یک طرفم حس از دست دادن در آینده میکنم

    که ریشه اش رو هم فک میکنم باورهای اشتباهم مثل اینکه تو اصلا نمیتونی سرنوشتو تغییر بدی و تو قربانی هستی و نمیشه همه چیزو باهم داشت مخصوصا همین

    کوچک دیدن خدا و اینکه خدارو زورگو میدیدم

    درحالیکه خدا ازادی داده هرکی به هرسمتی دوست داره هدایتش میکنه خدا همونی میخواد که تو دوست داری

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    فاطمه گندمکار گفته:
    مدت عضویت: 1962 روز

    سلام به استاد عزیزم که بی نهایت ازش سپاسگزار هستم و عزیز دلش که این شرایط را برای ما مهیا کردند که روز به روز حالا ما بهتر و بهتر و آگاهی هایی که کسب می‌کنیم بیشتر بشه.

    این فایل منو یاد یکی از دوستام انداخت که همیشه درگیر مشکلاتی بود که خیلی بزرگ بودن و واسه همه اتفاق نمی‌افتاد و این شخص دائما راجع به این موضوعات صحبت می‌کرد و اون موقع من به قوانین آگاه نبودم و نمیدونستم دلیلش چیه چرا این همش اتفاقای بد براش میفته الان میفهمم چون دائما راجبش حرف میزدم و ادعا داشت خودش رو هم قهرمان داستان نشون بده که من باز هم شادم درصورتی که از درون اصلا حالش خوب نبود و کلا میخواست بزرگ نمایی کنه یجورایی..

    داستان قوانین خیلی عجیبه.. وقتایی که یخورده دور میشم از مدار و به خیال خودم من قوانین و میدونم و همه چی اوکسه اما وقتی میام یه فایل جدید راجب توجه به زیبایی ها و اعراض از ناخواسته عا گوش میدم اصلا انگار تو عمرم نمیدونستم که همچین قانونی وجود داره.

    من توی درس خوندنم اگر آزمونی میدم که نتیجه مطلوبی نمیگیرم نباید به اون توجه کنم و روی بگردانم و با توجه به توانایی هام در اون درس و جذابیت اون درس توی آزمون بعدی نتیجه بهتری رو برا خودم رقم بزنم💓💓

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    ســــــمـــــیـــه گفته:
    مدت عضویت: 1562 روز

    به نام الله یکتا

    چند روز پیش یه سفری بودیم و نتونستم سفرنامه رو دنبال کنم و امروز که امدم ،دیدم چه همزمانی و من چقدر اشتباه کردم

    کا راهی سفر شدیم با این که خیلی با همسفرهامون دیدگاه و افکارم فرق داشت و کلی تو این سفر خسته شدم وقتی برگشتم خونه مدام داشتم از نکات منفی این سفر برای دیگران میگفتم . این چند روز انرژی روانیم اونقدر تحلیل رفته بود ،همش خسته بودم و حال و حوصله هیچی نداشتم ،تازه متوجه شدم چه کار کردم با خودم ،

    خدایا هزار بار شکرت که علت حال بدم رو پیدا کردم و چه همزمانی جالبی شد برام گوش دادن به این فایل بسیار ارزشمند .

    امیدوارم بتونم توجه ام رو خیلی بیشتر روی نکات مثبت زندگی بزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1360 روز

    به نام خدای بزرگ💓

    باسلام خدمت دوستان عزیز همچنی آقای عباسمنش و خانم شایسته عزیز🌹

    همیشه همینجور بوده دقیقا الان که خاطرتمو مرور میکنم میبینم همینه همیشه در مورد چیزایی که دوست داشتم و با لذت خاصی در موردش با دیگران صحبت میکردم همون برام اتفاق میفتاد یا تکرار میشد و در مورد یه سری چیزهای منفی که حالا اتفاق افتاده بود یا برای جلب دیگران در موردش حتی خالی میبستیم صحبت میکردم اتفاق میفتاد.

    و از اونموقع که با این سایت آشنا شدم و در هر فایلی یک نکته یاد گرفتم از امروز عم متعهد میشم که فقط در مورد اتفاقات مثبت فکر کنم و درموردش صحبت کنم.

    ان شاءالله که زندگیمون پر از اتفاقات خوب و مثبت باشی🌹🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    زهرا کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 1548 روز

    به نام خداوند مهربانم

    خدارو هزاران بار شکر میکنم بابت این آگاهی طلایی ای که امروز بدست آوردم واقعا این مسئله رو اکثر آدما دارن که دائما از اتفاقات بدشون تعریف میکنن و میگن چرا فقط ما؟!

    و من امروز دلیلشو فهمیدم منم خودم البته سال ها پیش همیشه اتفاقات بد زندگیمو برای دوستم تعریف میکردم و درواقع جذبش میکردم تا ی چیزی برای گفتن داشته باشم و خب قطعا بیشترم میشد اما از وقتی ک تصمیم گرفتم دیگ تعریف نکنم همه چیز تغییر کرد و خوشحالتر بودم و الان دلیلشو فهمیدم!

    از الان تصمیم دارم بیشتر دقت کنم به جملاتی ک ب زبون میارم و تلاش کنم کلا اتفاقاتی که خوشحال نشدم از پیش آمدشون هیچوقت ازشون حرف نزنم تا همیشه بهترین ها برام اتفاق بیوفته!

    خدایا شکرت به خاطر قوانین ثابت جهان هستی و هدایت من به سمت آن ها

    خدایا عاشقانه دوست دارم تو همیشه منو در بهترین شرایط در مناسب ترین مکان قرار میدی

    و ممنون استاد عزیزم بازم مثل همیشه فوق العاده بود…

    در پناه خدای مهربان🤍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 1382 روز

    سلام خدمت استاد و خانم شایسته‌ی عزیز

    برگ دهم از سفرم :

    در زندگیم ادم‌های زیادی بودند که این ویژگی را داشتند همیشه بدشانس بودند ، و کلی اتفاقات بد و ناجور و منحصر به فرد برایشان رخ میداد.

    یادمه یکی از دوستانم این ویژگی را داشت و هروقت اتفاق بدی براش رخ میداد، با حرارت و جزئیات کامل برام تعریف میکرد و نهایت تلاشش را میکرد که بگوید من بدشانسترین ادم دنیا هستم، حالا میفهمم میل او برای تعریف کردن این موضوعات عجیب باعث میشد که از همین دسته اتفاقات را بیشتر به سوی خود جذب کند، انقدر که من حتی پیش خودم اعتراف کرده‌بودم که بیچاره راست میگه، واقعا خیلی بدشانسه اصن انگار دنیا باهاش لجه

    خداروشکر میکنم از اینکه با اینکه ان موقع ها چیزی از قانون نمیدونستم ولی هیچوقت جزو این دسته افراد نبودم و هیچوقت علاقه‌ای نداشتم که موضوعات عجیب و ناخوشایند را برای دیگران تعریف کنم و خود را در نظر انها بدشانس بدبخت جلوه‌ دهم

    از امروز هم با اگاهی از این موضوع ، اگاهان سعیم را میکنم که در این دام نیفتم و همواره به اتفاقات مثبت در هر چیزی توجه کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    سید حمید میرزایی گفته:
    مدت عضویت: 1455 روز

    سلام به استاد عزیز استاد با ایمان که زندگیش شاهد ایمانش به خداست سلام به خانم شایسته عزیز که هم فرکانس با استاد هستند و سلام به دوستان هم فرکانسی خودم

    چغد درس چغدر آگاهی توی این فایل بود و هست که من تازه هنوز درکش نکردم

    چغدر خودم طبق عادت هرجا که میشینم حرف از منفیها و اتفاقات بد میزدم هنوزم بعضی مواقع پیش میاد و میزنم ولی وسط حرفه‌ام یادم میاد که نباید ادامه بدم

    خیلی خیلی خوشحالم که از وقتی دارم تمرین میکنم که به این درس عمل کنم اتفاقات خوبی داره رخ میده

    راهم از یک سری آدمایی که همش از اتفاقات بد صحبت میکردن جدا شد خداروشکر

    البته هنوزم کامل جدا نشده ولی شاید هفته ای یه ساعت ببینمشون و حرف بزنیم خداروشکر که تو این فایل متوجه شدم و لازم هست بازهم گوش بدم

    خداروشکر بابت اینکه تو این مدار هستم که با شما باشم استاد عزیز

    چغدر بعد گوش دادن به حر فایل بیشتر متوجه نتیجه زندگیم تا این لحظه میشم

    استاد ممنونم ازتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: