چرا بعضی افراد بدشانس هستند؟ - صفحه 50
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-18.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-06-24 21:44:182021-11-09 05:11:00چرا بعضی افراد بدشانس هستند؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام بر همه دوستانم بر استاد عزیزم و بر بانوی مهربان شایسته
تمرکز روی نکات مثبت از همان جنس نکات بیشتر و بیشتر به زندگی دعوت میکند.
من خودم از وقتی تصمیم گرفتم که راجع اتفاقات بد و ناخواسته هام صحبت نکنم دو تا اتفاق باورنکردنی برای من افتاد
1-از جنس اتفاقات بد و ناخواسته من خدا شاهده تا الان به قدری کم شده که اصلا خودم باورم نمیشد . من به شخصه انسانی بودم چون در محیط مدرسه دعوا و پرخاش بسیار بود تمایلم به این سمت بود و قبل از اشنایی با قانون در خیابون در موقع رانندگی در فامیل دعوا و جدال و بحث خیلی میدیدم و تجربه میکردم ولی از وقتی تصمیم گرفتم که راجع به این اتفاقات با کسی صحبت نکنم و حضور فیزیکی در چنین محیط هایی رو قطع کنم و توجهم به سمت چیز دیگه ای بدهم این اتفاقات به حدی کم شدند و به حدی برای من کم رنگ شدند که انگار اصلا برایم وجود ندارند و تا به حال با چنین احوالی برخورد نداشته ام.وقتی تصمیمم جدی بود این اتفاقات افتاد وقتی دیدم که حضور و تجربه این پرخاش و اتفاقات و بازگو کردنش برای دیگران به جز ترس و استرس و حال بد نتیجه ای ندارد این تصمیم تاثیر گزار رو گرفتم و خدا شاهده مثل بمب برای من اثر کرد و منی که کلا در جستجوی ارامش بیشتر و بیشتر هستم تمرکز به روی نکات مثبت و برداشتن توجه از اتفاقات بد و ناخواسته به من کمک خیلی زیادی کرد.
2-مورد بعدی این بود که وقتی تمرکزم رو از ناخواسته ها برمیدارم بنابر قانون باید تمرکزم روی چیز دیگه ای برود من سعی کردم نکاتی که بیشتر میتونم بهشون توجه کنم و در من حس سپاسگزاری رو برانگیخته میکند فوکوس کنم و کلا ذهن رو بردم به سمت داشته هام و توانایی هام.من خودم خیلی خوشحال میشم وقتی یک موفقیتی رو کسب میکنم.وقتی موفقیت هامو مرور میکنم و براشون از خدای خودم سپاس گزاری میکنم و به قول استاد اعتبارشو میدم به خدا ، خداوند مسیرهایی رو برایم باز میکنه که بتونم در این مسیر ها قدم بردارم و موفقیت کسب کنم و خوشحال شوم و به طبع تمرکزم از ناخواسته هام برداشته میشه و به سمت خواسته هام میره و با بازگو کردن توانایی هام برای کسانی که هم مسیر و هم دار من هستند انرژی بیشتری میگیرم و اتفاقات مثبت و عالی بیشتری رو تجربه میکنم چون احساس خوبی کسب میکنم بعد از بازگو کردن موفقیت و یاد اوری و اعتماد به نفسی که از دستاوردام کسب کردم.
واقعا از استاد عزیزم سپاس گزارم که با قوانین و اگاهی هایی که به ما داده این توانایی ما که میتونیم خودمون برای خودمون احساس خوب خلق کنیم فقط و فقط با قدرت گرفتن از داشته هامون و دستاورد هامون و برداشتن تمرکز از ناخواسته ها.
خدای مهربانم ازت سپاس گزارم که منو به مسیر اصل هدایت کرد و حقیقت درون رو توسط استاد عزیزم بر من اشکار کردی و منو لایق این داشته ها و نعمت ها دونستی.
خدایا شکرت
به نام خدای مهربان
برگ دهم از سفرنامه
سلام به استاد جانم مریم بانو مهربانم و تمام بچه های خانواده بزرگ عباسمنش
تجربه شخصی من از آگاهی این فایل را با هم مرور کنیم.من همیشه در محیط کار برای اینکه پاداش و ترفیع بگیرم، همیشه می گفتم که من خیلی کار می کنم و بینهایت زحمت می کشم.مثلاً اگر بانک می رفتم،کاری که برای بقیه ۱ ساعت زمان می برد برای من ۳ ساعت زمان می برد.همیشه بدترین همکارها و تنبل ترین همکار ها به من میرسید.و من علاوه بر کار خودم باید کار آنها را هم انجام می دادم.در صورتی که خیلی افراد از من کمتر کار می کردند و بینهایت بیشتر پاداش می گرفتند و از کارشان هم لذت می بردند.من به چشم خودم دیدم رئیس من که من میگفتم آدم خوبی نیست و از من قدر دانی نمی کند اما از بقیه همکاران من بسیار بیشتر قدردانی می کرد و رفتار بهتری داشت.در واقع من چون با خودم در صلح نبودم آن آدم هم با من در صلح نبود.این موضوع نشان می دهد همیشه رفتار یک فرد با ما بستگی به فرکانس های ما دارد.ممکن است آن رئیس همیشه اصلا بدرفتاری کند .اما اگر من با خودم در صلح بودم آن رئیس هم با من رفتار بهتری می کرد.یا در محیط های دوستانه همیشه از سختی روزگار می گفتم و طبیعتاً من دوستانی را جذب می کردم که مثل خودم مشکلات داشتند.الان که بر روی خودم کار کردم آن افراد خود به خود بدون اینکه من کاری کنم از زندگی من خارج شدند.بدون اینکه من تلاشی کنم آن افراد را از زندگی خود بیرون کنم.
ممنون از همگی.علی
سلام امروز روز دهم سفرنامه هست و من خودمو متعهد میکنم که فقط درباره اتفاقات خوب صحبت کنم و تمام تلاشم رو می کنم م فقط درباره مسائلی صحبت میکنم که خوب باشه و عالی باشه
زهره جان صحبت درباره موضوعات ناراحت کننده خودت ،،پسرا و همسرت ،خانواده کلا ممنوع در عوض میتونی درباره اتفاقات خوب که هر کجا میری و میبینی صحبت کنی اتفاقی هم نبود که کلا سکوت آگاهانه
سلام خدمت دوستان هم فرکانسی ام .
برگ 10 سفرنامه : تمرکز روی نکات مثبت ، یکی از بهترین راه های سپاسگزاری از خداوند هست . با این روش ، فرکانس ما همواره روی اتفاقات خوب و مثبت تنظیم میشه و خوش شانسی میشه رفیق صمیمیمون . چقدر خوبه که ما با تمرکز روی نکات مثبت و سپاسگزاری بابت اونها ، همواره حسمون رو خوب نگه داریم و زندگی کردن واقعی رو تجربه کنیم .
من به شخصه تعهد میدم که فقط درباره ی اتفاقات خوب زندگیم صحبت کنم . و به منظور شروع و اجرای این تعهد در عمل ، میخوام لحظه ای از سفر دیروزم به ارتفاعات ماسال رو براتون تعریف کنم . ارتفاعات ماسال خیلی زیبایی داره ، از درخت هایی که روی کوه ها رشد کردن و سرشون رو بالا گرفتند ، از سرسبزی تمام نقاط و پویایی محیط ، از هوای خنک و دلپذیرش و … حتما پیشنهاد میکنم یکبار برید و از زیباییش لذت ببرید .
زیبا ترین واقعه ای که تو سفر برام رخ داد ، مه داخل هوا بود . فکر کنید ابر ها هم سطح شما اومدن پایین و دارن خنکتون میکنن . به نظرتون چه حسی داره ؟؟ خیلی حس خوبیه وقتی شبنم روی برگ ها رو ، روی صورت خودت حس میکنی . یک خنکی عجیب مثبت ، یک حس فوق العاده خوب … واقعا زیباست . مه ای که روی صورتم نشست واقعا من رو تحت تاثیر خودش قرار داد و من خیلی لذت بردم .
امیدوارم شما هم این حس زیبا رو تجربه کنید .
عاشق باشین 💖 ( که عاشقی دنیایی دارد ! )
سلام روزشمار دهم هست و من خیلی خوشحالم که خودم را متعهد کردم و تا امروز جلو اومدم. جالبه بدونید که من با اینکه به این آگاهی رسیدم که از ناخواسته هام دیگه حرف نزنم و اون چیزی ک واقعا هر روز داره اذیتم میکنه را دیگه حرفی نزنم ولی باز تسلیم وسوسه های شیطون شدم و باز از همون ناخواسته ای که نمیخوام حرف زدم و بعدش دیدم باز از همون ناخواسته را دیدم. گفتم فهیم ببین خودت خواستی و خودت دعوتش کردی و الان در واقعیت ببینش و تحویلش بگیر. من در ۲۶ تیرماه ۱۴۰۰ خودم متعهد میکنم که دیگه به هیچ عنوان از ناخواسته هام حرف نزنم. چون به این باور رسیدم که من یک موجود ارتعاشی هستم و به این باور رسیدم که به هر آنچه که میخوام یا نمیخوام اگربه هر طریقی توجه کنم چه با دیدن باشه؛ شنیدن باشه؛ غیبت کردن باشه؛ دیدن فیلم باشه یا هر توجه دیگه ای؛ همون ناخواسته یا از اون جنس را کائنات و جهان برای من حاضر و آماده میکنه چون اون فرق بین خواسته و ناخواسته را نمیفهمه و قانون فقط جنس ارتعاشی ک میفرستی را درک میکنه و از همون جنس برات میفرسته چون فکر میکنه من از این نوع ناخواسته بیشتر خوشم میاد چون کائنات هر چی را بهش بدی بهت برمیگردونه من همش میگم کائنات مثل چرخ گوشت هست اگر پیاز بریزی آب پیاز تحویل میگیری؛ اگر سیب زمینی بریزی سیب زمینی چرخ شده و اگر گوشت بریزی گوشت چرخ شده تحویل میگیری. اگر استخون هم بریزی که مثل ناخواسته های ما هست چرخ گوشت استخون خورد شده تحویل ما میده چون اون قدرت درک و فهم و شعور نداره ک استخوان را چرخ نکنه. بنظرم قانون خیلی ساده هست. مهم عمل کردن و پایبند بودن به اون هست که آقا یا خانم محترم تنها وظیفه تو اینه ک فرکانس چیزی را که میخوای بفرست تا همون یا مثل اون وارد زندگی ت بشه. اگر ثروت میخوای اگر آرامش میخوای اگر عشق و رابطه خوب میخوای فرکانسش را به هر طریقی ک میتونی بفرست با احساس خوب تا دریافتش کنی.
خدایا بی نهایت ازت ممنونم که این همه آگاهی های عالی را در اختیار من قرار دادی. خدایا ممنون و مچکرم ازت.
به نام الله یکتا
برگ دهم سفرنامه
بعضی آدم ها عادت دارند مشکلاتی که براشون پیش می آید را برای دیگران بازگو بکنند و تعداد کمی هستند که مسائل خوب را میگویند وقتی شما اتفاقات بد را بازگو میکنید و علاقه دارید انها را به دیگران بگید در مداری قرار میگیرید که بیشتر با آن اتفاقات برخورد میکنید وقتی این قضیه تکرار بشه یعنی به جهان میگید اتفاقاتی بیشتر از این جنس را میخواهم در واقع جذبش میکنید.
اما اگر تمرکز کنید روی تعریف کردن اتفاقات خوب و در مورد اتفاقات بد صحبت نکنید در این صورت اتقاقات خوب بیشتر براتون پیش میاد.خودتان را متعهد کنید که به هیچ عنوان در مورد اتفاقات بد با کسی صحبت نکنید.
خودم امروز تلاش کردم ساختمان های مجلل همسایه و ماشین های لوکس را ببینم و صاحبشون را تحسین کنم و خداوند را برای این همه فراوانی و ثروت شکر کنم.
سلام به بچههای این خانواده ی صمیمی استاد،عزیزم منم امروز که روز دهم هست یه تجربه ی خوبی رو کسب کردم، یه سال پیش بود که یه وام 30نا40 میلیونی گرفتیم با همسرم،اما بی درد هیچ کاری نخورد و من نتونستم ازش درآمد بگیرم وحتی قسط های زیادی هم ازش عقب موند،تا اینکه جند روز آغاز طرف بانک برامون اخطاریه اومد،امروز با همسرم رفتیم بانک ، وقتی با رییس صحبت کردیم خیلی باهاشون راه اومدن و خدا کمکم کرد و بهم الهام شد که باید تصمیم بگیری این وام رو تسویه کنی ، منم این پیشنهاد رو به رییس دادم و خیلی حس عالی داشتم،خدا می گفت تا و تصمیم بگیر که به فکر تسویهحساب باشی چکار داری خدا از کجا میده،خدایا صد هزار مرتبه شکرت که امروزم تا این ساعت کنارم هستی و الهامات تو رونی گیرم
به نام هدایتگر بی همتا سلام
تحلیل افکار ذهن : دوروز جمله او از من است او از خداست را باخود تکرار میکنم دوروز هر اتفاقی می افته هر کی رو میبینم قبل از هر قضاوت و پیش داوری این جمله رو تکرار میکنم حتی وقتی پرنده ای یا درختی میبینم ورد زبانم این جمله به همراه تصور این که من نورم او نور و به طرف سرچشمه نور در حرکتیم نوری بی انتها حس عالی بهم میده وجودم غرق ارامش میکنه امروز تصمیم گرفتم اگر قرار باشه تنها و تنها به یک فرمان خدا و این جهان عمل کنم عشق باشه عشق به خود به عنوان یک موجود فرکانسی عشق به اطرافیانم به پدر و مادرم نه برای کارهایی که انجام دادند بلکه به عنوان نور ، پاره ای از من پاره ای از خدا عشقی که حدو مرز نمیشناسه سبک و سنگین نمیکنه این کار کرد یا این حرف زد دوستش دارم یا بالعکس ندارم نه منظورم عشق به خاطر وجودشون به خاطر این که اونا من هستند اونا پاره ای از خدا هستند بله درسته این تغییر که میخواهم تو زندگیم بدم این خودش برام بزرگترین و بهترین تغییر که دریچه تغییرات بیشتر دریچه ظرفی با گنجایش بیشتر و بیشتر شروع تازه برای دریافت نعمت و ثروت و سلامتی و عشق بیشتر از سوی رب جلیل از سوی او که وهاب که عظیم غفور او که خود رعد و برق خود نور و صدا خدا جونم عاشقتم و تنها تورا میپرستم تویی که هستی تویی که عاشقانه دوستم داری و هر انچه از زیبا یی در زندگیم قرار میدهی میپرستمت با تمام وجود چرا که تنها تو لایق پرستیدنی بارالها برای تک تک این جملات این حرف ها که بر قلمم جاری میکنی سپاس گزارم عاشقتم رفیق بی نظیر من😘😘😘😘😘💖💖💖💖💖💖💖
سعادتمند ثروتمند باشید همه شما در دنیا و اخرت
دست حق نگه دارتان باد .
سلام به همه پرانرژی ها
این اولین کامنت من درسایت هست امیدوارم اینکارو همیشه انجام بدم چون بینهایت انرژِی بخشه اینکار
اینقدر این مفاهیم ساده هستند که ما چوب سادگیشو میخوریم و اصلا فکرشو نمیکنیم همین یک مورد از صحبت های استاد رو انجام بدیم دنیایی از اتفاق های خوب برامون رخ میده
جالب بود من فکر میکردم کنترل ورودی ها یعنی فقط اخبار ندیدن و گوش ندادن ولی الان فهمیدم با دیگران از اتفاق های بد صحبت کردن و حتی باخومونم از اتفاق های بد صحبت کنیم نوعی از ورودی های بد حساب میشه _ما حق نداریم نه دردودل بقیه رو گوش کنیم و نه خودمون برای کسی دردودل کنیم
خدایا ممنونم ازت این آگاهی های ناب رو بهم امروز هدیه دادی
🍄دهمین برگ از سفرنامه من
سلام به تمامی همسفران عزیز و متعهدی که درحال طی کردن این چالش زیبا و هیجانانگیز هستند. ردپای دیگری در راستای آگاهی های دهمین روز از روزشمار تحول زندگیام… 👣
از اصلی ترین و مهم ترین نکاتی که استاد همواره در تلاش هستند که به ما یادآوری و خاطر نشان کنند، این است ((مسئول تک تک اتفاقاتی که در زندگی ما برای ما میافتد فقط و فقط خودمان هستیم)) فقط ما هستیم که با ورودی های ذهنمان – بوسیله هرآنچه که به آن توجه میکنیم، درباره آن صحبت میکنیم، فکر میکنیم، و با تمرکز به هرآنچه که برای ما اتفاق افتاده و… – فرکانسی از همان جنس به جهان هستی ارسال کرده که نتیجه آن قرار گرفتن در مداری از همان جنس است که از قبل فرکانسش توسط ما فرستاده شده.
هر موضوعی هرچقدر هم نادلخواه یا نا زیبا، ارزش بحث کردن یا حتی دوباره فکر کردن را نداشته و ندارد. هرچه بود گذشت و تمام آنچه که در این لحظه وجود دارد، فرکانس این لحظه ما بوده… پس چقدر عالی میشود اگر آگاهانه و متعهدانه از این قبیل موضوعاتی که احساس بدی را به ما میدهند اعراض کرده و از زیبایی هایی که تجربه کردیم صحبت کنیم تا نتیجه آن، قرار گرفتن و نزدیک شدن در مدار زیبایی های بیشتر، خواسته ها و سپاسگزاری بیشتر باشد.
سپاسگزاری و احساس خوب برای کوچکترین چیزهای زیبایی که هر روز در زندگیمان رخ میدهند، بولد کردن و توجه کردن به نکات مثبت و آگاهانه تحسین کردن هرچیزی…
حال که در این سفر قرار گرفته، این فایل را بهانهای برای تعهد دادن در قبال کنترل ورودی های ذهن و هرروز متمرکز کردن آن به سمت زیبایی های بیشتر با صحبت کردن، فکر کردن، گوش سپردن، فکر کردن و توجه کردن به نکات مثبت و تحسین برانگیز بیشتر کرده و آگاهانه خود را آمادهی قرار گرفتن در مدار خواستهها و تجربه اتفاقات زیبای بیشتری کرده تا فقط و فقط در مورد آن موضوعات با دیگران صحبت کرده و احساس خود و اطرافیانم را بهتر کنم.
_با عشق، زینب:)💕🦋✨