چرا بعضی افراد بدشانس هستند؟ - صفحه 69

1284 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سمیرا سعیدی گفته:
    مدت عضویت: 1683 روز

    سلام روز دهم

    چقدر به جا بود این فایل دقیقاً همین موضوع برای من پیش اومده سه ساله که ما حتی تا شمال هم نتونستیم بریم هر دفعه که جا رزرو کردیم به دلایلی کنسل شد( که فهمیدم نباید در موردشون حرف بزنم) 😁 واااای خیلی خوب بود الان میفهمم دلیلشو من واقعاً دقت نکرده بودم که چرا این موضوع آنقدر تکرار شد برای ما خدایا شکرت استاد ممنونم ازتون چقدر لذت بخش بود این آگاهی آخه چرا شما کلاً انقدر به موقع هستین وجودتون شگفتی آفرینه خیلی هیجان زده ام که دلیل بعضی اتفاق های زندگیمو آنقدر واضح فهمیدم و حتماً ازین به بعد اجازه نمیدهم که تکرار بشن خدایا سپاسگزارم 🙏😊❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    نجمه سادات جعفری گفته:
    مدت عضویت: 1414 روز

    بنام خداوند بی همتا

    سلام و درود به تمام دوستان و اساتید عزیزو دوستداشتنی .

    روز نهم برگ سفرنامه ی من

    چه نکته ای بود استاد تاحالا اصلا درموردش حتی فکر هم نکرده بودم من حتی به شوخی درمورد مساعل خیلی کوچیک ولی بد توی جمع صحبت میکردم ولی ازشون خوف داشتم که نکنه باز اتفاق بیوفته ولی با این حال اصلااااا از تفکرو صحبتم پرهیز نمیکردم خیلی خیلی خیلییی ممنونم برای این نکته ی بسیار ارزشمند تعهدی پایبند میدم که دیگر نه درمورد این مساعل فکر کنم و نه صحبت کنم بلکه فقد درمورد اتفاقات خوب سخن بگم .

    همگی عاقبت بخیر در دنیا و اخرت شمارو به خدای بزرگ میسپارم⁦❤️⁩🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    کوروش گفته:
    مدت عضویت: 1251 روز

    با درود فراوان خدمت استاد عزیز و همه ی دوستان

    وقتی این قانون رو درک کردم که ما به هر چیزی توجه کنم اون موضوع رو به زندگیمون دعوت می کنیم فارغ از خوب یا بد

    در این فیلم استاد یه نکته طلایی رو اشاره کردند

    وقتی ما متعهد باشیم که هر صحبتی رو گوش نکنیم یا هر حرفی رو روی زبان نیاریم

    در کل روی ورودی حساس باشیم و تنظیم ش کنیم بروی خواسته هامون

    خود به خود اتفاقات و شرایط پیرامون ما در جهت خواسته های ما رقم می خوره

    ذهن ما این مدلیه که یا ما هر ساعت و هر لحظه برنامه داریم که الان این کار رو انجام بدم بعد این کار رو بعد و….

    و اگه ما این مدلی برای هر روزمان برنامه نداشته باشیم ذهن خودش میره دنبال غذاهای اشغال،حالا چرا اشغال چون ماهیت ذهن منفی گراست

    پس اینکه ما روی ورودی حساس باشیم و برای هر لحظه برنامه داشته باشیم که غذایی خوب به ذهنمون بدیم بصورت ناخوداگاه ما در مسیر پیشرفت و تعالی قرار می گیریم

    ولی امان از روزی که همه چی خوبه و ما فکر می کنیم که همه چی خوبه عادیه و رها می کنیم ورودی ها رو

    و چنان ذهن با یه حرکت خیلی کوچیک و ساده می خاد ماتت کنه

    واقعا تعهد به اینکه ورودی ها رو تا اخر عمر کنترل کنیم و دائما برنامه داشته باشیم برای غذای ذهنمون

    خیلی خیلی مهمه

    از خدای بزرگ و مهربان برای استاد و همه شما دوستان طول عمر با عزت و شاد رو می خواهم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    افلاطون نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1280 روز

    سلام عرض میکنم ابتدا خدمت استاد عزیزم وسپس خدمت دوستان بزرگوارم که در این سایت حضور دارن.

    من خدارو بینهایت سپاسگذارم و شاکرم که اتفاقات به ظاهر بدی برام رقم خورد که سبب شد من وارد این سایت بشم و هر روز آگاهی های نابی بهم انتقال داده میشه که جز این سایت منبع دیگه ایی وجود نداره برای دریافت این آگاهی و سپس از استاد بنهایت سپاس گذارم و تشکر میکنم که با بیانی شیوه این آگاهی ها و قوانین رو به من انتقال میده.

    خب بریم راجب آگاهی های این فایل:

    دلیل بدشانسی بعضی افراد

    خیلی موقع ها هست آدم ها میان، مسائل خودشون رو اتفاقات و شرایطی که براشون به وجود میادو برای بقیه تعریف میکنن، بعضی آدم ها عادت دارند مشکلاتی که براشون به وجود میادو برای بقیه تعریف میکنن، البته اغلب آدم ها اینطوری ان و تعداد کمی هم سعی میکنن مسائل خوبو تعریف کنن

    وقتی که ما میخوایم مسائل ناخوشایند، اتفاقات عجیب و غریب که مثلا فلان جا رفتیم، فلان بلا سرمون اومد، دستگیرمون کردن، بهمون تهمت زدن، جیبمونو زدن: یعنی یجورایی دوست داریم این موارد رو برای بقیه تعریف کنیم به همین دلیل تو مداری قرار میگیریم که اون اتفاقات رو جذب میکنیم

    ما دوست داریم یکسری اتفاقات عجیب و غریب و ناخوشایند برامون رقم بخوره که بیایم تعریف کنیم، مثلا تو شهری که همه سالم بودن، متمدن بودن وآدم خوبی بودن، ما گیر آدم دربو داغونو ناتو افتادیم که این بلا سرمون آورد، فلان منطقه لب دریا که همش هوا خوبه؛ اون روزی که ما رفتیم اصلا یک طوفانو، بادو بارونو تگرگی میزد و داستان هایی پیش اومد که ما نتونستیم از اون منطقه لذت ببریم، وقتی برناممون اینه که در مورد مشکلاتی که برامون به وجود میاد، اگه همش راجب این مسائل حرف بزنیم، یجورایی داریم به جهان درخواست میدیم که از این اتفاقات برامون به وجود بیاد و اتفاقات عجیبو غریبی ام به وجود میاد.

    اما اگر تمرکز کنیم بر روی اتفاقات خوب و خودمون بگیم من خودمو متعهد میکنم تو زندگیم فقط اتفاقات خوبی که برام میوفته رو به بقیه بگم، راجب اتفاقات بد صحبت نکنم، وقتی به خودمون تعهد میدیم که نمیخوایم در مورد اتفاقات بد صحبت کنیم، چون نمیخوایم صحبت کنیم، انتظارشم نداریم که اتفاق بد رخ بده که بخوام راجبش حرف بزنم .

    وقتی آدم بخواد در مورد موضوعی صحبت کنه، دوس داره راجبش حرف بزنه: یجورایی داره جذبش میگنه که اون اتفاقات رقم بخوره تا در موردش صحبت کنه.

    وقتی ما در مورد مشکلاتمون چه در خانواده، چه در مورد بچمون چه در مورد کارمون با بقیه صحبت کنیم یجورایی خوشمون میاد یه حرفی برا گفتن داشته باشیم و اون اتفاقات برامون رخ میده، اما وقتی تمرکز کنیم که هر اتفاقی که فارغ از اینکه چه اتفاقی میتونه، چه تو زندگی، چه توی مسافرت، چه توی محل کارمون یا فرزند و همسرمون، فقط در مورد مسائلی صحبت کنیم که خیلی خوب بوده و خیلی مثبت بوده، اتفاقات خوبی که برامون رخ داده من فقط در مورد اونا صحبت میکنم در مورد اتفاقات منفی صحبت نمیکنم و اگر تمرکزم روی این موضوع باشه اتفاقی که میوفته اینه که اتفاقات خوبی رام رخ میده.

    یک نکته مشترکی که بین افرادی که بقول خودشون بدشانس هستن وجود داره اینه اونا تا یه جمعی میبینن راجب اتفاقات ناخوشایندی که براشون رقم خورد صحبت میکنن و انقدر بارها و بارها تکرار میکنن یجورایی دوست دارن راجب این موضوعات عجیب و غریب صحبت کنن وقتی ما دوست داشته باشیم راجب این مسائل صحبت کنیم این مسائل رو جذب میکنیم و مشکلات رو برای خودمون به وجود میاریم

    ما باید مراقب باشیم و بیشتر راجب اتفاقات خوب صحبت کنیم و خودمون رو متعهد کنیم به هیچ عنوان راجب مشکلاتی که برامون به وجود میاد در مورد اونا صحبت نکنیم به هیچ عنوان پیش هیچ کس و اگر بتونیم خودمونو متعهد کنیم به این موضوع مطمعنا در شرایطی قرار میگیریم که فقط اتفاقات و شرایط فوق العاده ایی رو تجربه کنیم.

    و بازهم هم از خدای خودم تشکر میکنم هم از استاد عزیزم بخاطر آگاهی این فایل که تو این ۶ دقیقه کلی درس بهم یاد داد که به بهبود روند زندگیم کمک شایانی میکنه و همچنین متشکرم از شما دوستانی که تا انتهای نظرم همراهم بودین، دوستون دارم

    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      زهرا رحمتی گفته:
      مدت عضویت: 704 روز

      سلام به افلاطون عزیزم امیدوارم حالت بهتر از همیشه باشه

      امروز داشتم کامنتهای عزت نفس و میخوندم ولی تمرکزم رو دستاوردای تو بود مسیری که طی کردی یه حسی بهم گفت بیام اولین کامنتهاتو بخونم تا بیشتر تکاملتو درک کنم و الان هدایت شدم رو این کامنتت

      میدونی یکی از سوالهای که ذهنمو درگیر کرده بود همین مسئله ی لذت بردن از لحظه ی حال بود چون تو خیلی تاکیید داری رو این موضوع و میگی که لذت بردن از لحظه ی حال ما رو پرتاب میکنه به سمت خوشبختی استادم تو این مورد خیلی تاکیید دارن و بارها این موضوع رو مطرح کردن ولی خب بعضی تضادها در زندگیم باعث میشه از اون حس لذت بردن در بیام و افسوس نداشتن خواستهام و بخورم بعد این سوال در من نقش بسته بود که خدایا من چ باوری رو در خودم شکل بدم که بیشتر از این لحظه ی حالم لذت ببرم که جوابشو تو این کامنت بینظیرت گرفتم “ما خودمون رو متعهد کنیم فقط راجب اتفاقات مثبت و زیبا حرف بزنیم” بهترین جوابی که میتونست منو قانع کنه همین بود با این ذهنیت و باورکه من خودمو وادار میکنم که هرجوری شده نکات مثبتی رو در هر روز از زندگیم و پیدا کنم و به جستجوی نکات مثبت باشم تا وقتیکه خاستم یکی دوساعتو با خانوادم باشم فقط در این مورد حرف بزنم اینجوری کارم خیلی راحت تر و لذت بخشتره با این باور و ذهنیت که زهرا تو خودتو متعهد کن فقط در مورد نکات مثبت زندگیت حرف بزنی و حرفی غیر از این وجود نداره و اینجوری من میمونم یه نگاه مثبت اندیش خدایاشکرت.افلاطون عزیزم این کامنتت برا دوساله پیشه و من نمیدونم اون روزا دستاوردای مالیت چقدر بوده و نمیدونم مستقل بودی یا نه..بااینحال میبینم اون روزام چقدر خوب اصل قانون و درک کردی و ذهنتو خوب پرورش دادی همون روزام تو ارزش لذت بردن از لحظه ی حال و مطرح کردی که شاید اون روزا خیلی از این دستاوردها رو هم نداشتی بااینحال زندگی رو با تمام وجود زندگی کردی تو شگفت انگیزی..

      میدونی الان بیشتر متوجه این حرفت میشم اینکه همیشه میگی لذت بردن از مسیر و در نظر بگیریم ن مقصد رو…

      چون خودت این حرفتو تجربه کردی و دیدی چ برکتهای زیادی رو وارد زندگیت کرده دوستت دارم و به دستای پرمهرخدا میسپارمت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    دریا گفته:
    مدت عضویت: 1249 روز

    سلام

    روز دهم سفرنامه …

    من امروز و دیروز خیلی مریض بودم و هی داشتم واسه بقیه تعریفش میکردم که چقدر مریضم و فلان قبلا هم اینجور بدم فکر میکردم اینجوری چقد جلب توجه میکنم ولی داشتم وضعیت خودم رو بدتر نیکردم سعی کردم که نگم چقدر مریضم و بجاش بگم حالم خوبه و داره خوبتر میشه اتفاقهایی افتاد که الان تقریبا خوب خوب شدم صدهزار مرتبه شکرت سعی میکنم که دیگه راجب چیزهای منفی حرف نزنم

    خدایا شکرا که بهم یه تن سالم دادی..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    ناعمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1280 روز

    خب سلام ب استاد عزیز و دوستان عزیزم 😊✋

    بریم سراغ نکات

    وقتی میخوای اتفاقات و خاطرات بد رو برای بقیه تعریف کنی، از اون دست اتفاقات رو بیشتر جذب میکنی و باعث میشه بیشتر تجربه شون کنی چون همون موقع ک داری در موردشون حرف میزنی داری درخواستشو میفرستی ک من بیشتر میخوام.

    خوب بیاین از همین امشب قول بدیم ‌ک تعریف کردن خاطرات بد ممنوع 😎👍

    البته همین ک ب خودت تعهد بدی ک نمیخوای در مورد اتفاقات بد صحبت کنی

    چون نمیخوای صحبت کنی خب در انتظار رخ دادن اتفاقات بد هم نیستی

    ک من مطمئنم وقتی مدارمون بره بالا و کم کم راه بیوفتیم،اونقدر غرق اتفاقات خوب میشیم ک همون مسیر دلنشین رو با لذت ادامه میدیم و این رفتارا جزو روتین زندگی مون میشه

    چون خود من ک حدود ۳ ماه هست ک آشنا شدم با سایت،و قبل از دیدن این فایل بود ک ما رفیتم ب یک موزه ای(بعد از ی مسیر طولانی) و ب محض رسیدن ما گفتن دیگه اجازه ورود نداره کسی،و من اصلا احساس و حالم رو بد نکردم اونجا، چون قانون احساس بد اتفاق بد رو میدونستم. الان ک فک میکنم خود ب خود اون اتفاق رو برا کسی تعریف نکردم،و همونجا جلوی موزه من خندیدم ب این اتفاق واقعا در صورتی ک بقیه عصبانی شده بودن،من فقط سعی کردم حواسم رو بزارم روی فراوانی و ثروت اطرافم،ب هوای عالی و آسمون زیبا و مردم عاشق و شاد و….

    البته دوستان ک آنچنان تلاش ذهنی خاصی نمیخواد این کار،چون آدم وقتی بیوفته تو مسیر شادتر و آرام تر میشه و ب همه شرایط و اتفاقات میگه الخیر فی ما وقع

    پس ادامه بدیییییییم 😁😎

    برای همه عشق و استمرار توی این مسیر رو خواهانم 🌱🌱

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    ندا عادلی گفته:
    مدت عضویت: 1193 روز

    عرض سلام و ادب خدمت خانواده صمیمی عباسمنش.استاد گرامی بسیار از شما سپاسگذارم که از تمام گفته هایی که جزو روزمره گی ها و سرگرمیهای ما شده به زیبایی صحبت میکنید و گوهر ناب از کلام شما میباره.عادت های زشت ما باید ترک بشن من یک عضو تازه وارد این خانواده با شکوه هستم و متعهد به تغییر خودم در پناه حق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    افسانه فولادفر گفته:
    مدت عضویت: 2312 روز

    چقدر صحبت هاتون استاد قشنگه

    همه آدم ها میتونن خوش شانس ترین باشن اگه فقط احساسشون رو خوب نگه دارن و توجه شون به زیبایی ها باشه

    اگه فقط در مورد اتفاقات خوب صحبت کنن و از اتفاقات نا دلخواه اعراض کنن و پر و بالش ندن با صحبت هاشون

    چقدر خوشحالم که در. مسیر دریافت این آگاهی ها هستم

    من هم میتونم خوش شانس ترین باشم اگه روی خودم کار کنم و احساسم رو خوب نگه دارم

    چقدر خدا عدلش زیاده که زندگیمون رو در اختیار خودمون قرار داده

    خدایا تو بی نظیری 😍 من عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    اکرم هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 1420 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و دوستان خوبم

    من خودمو متعهد میکنم در زندگیم اتفاقات خوبی رو که برام افتاده تعریف کنم و در مورد اتفاقات بد اصلا صحبت نکنم

    از وقتی که ورودی هامو کنترل میکنم واقعا دیگه علاقه ای به شنیدن درد و دل ندارم

    قبلترش هم علاقه خاصی نبود و بهم حس بد

    میداد

    الان اگر کسی درد و دل کنه برام سعی میکنم هر چند ناشیانه ولی یه چیز خوبی از توش پیدا کنم و به خود شخص بگم.

    این میشه در راستای تمرکز بر نکات مثبت

    وضعیت زندگی من اصولا طوری هست که امکان درد و دل رو نداشتم خداروشکر.

    واهلشم نبودم ذاتا خداروشکر

    البته برای خدا گفتم و توی ذهنم هم که نجواها به فراوانی نشخوار کردن

    ایمانم ایراد داشت

    باید درستش کنم

    پیش خدا هم نباید درد دل کرد

    اگه ایمان داریم سمیع و بصیره

    اگه ایمان داریم میبینه

    من فکر میکنم خدای من ادمای قویو دوست داره

    چرا میای جلوش عجز و لابه میکنی

    قوی باش

    کمک بخواه

    عاشق این آیم

    ایاک نعبد و ایاک نستعین

    امروز یک صفحه ازش نوشتم

    البته ذهنم هی پرش میکرد

    ولی همون چندتاشو که با تمرکز نوشتم بهم ارامش داد

    استاد

    من تا اینجای زندگی راه خودمو رفتم

    حالا از راهی که نشونمون میدین میام

    من متعهد میشم که فقط از اتفاقات خوبی که در زندگیم افتاده تعریف کنم و از اتفاقات بد اصلا صحبت نکنم

    این حتما شامل قر زدن هم میشه;)

    خدایا کمک کن تو راهی که خودت واردم کردی ثابت قدم باشم

    اهدافم در ۱۴۰۱

    به لطف خدای مهربونم کسب و کار خودمو راه اندازی کنم

    دوره قانون سلامتی رو از خدا مهربونم عیدی بگیرم

    با توکل به خدای خوبم قران رو عالی حفظ و تثبیت کنم

    خدایا متشکرم

    خدایا متشکرم

    خدایا متشکرم

    در پناه خدا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    شیرین امامی احتشامی گفته:
    مدت عضویت: 2196 روز

    به نام خدایم ، که مهربانترین و قدرتمندترین و بخشنده ترین است………….

    همیشه با خودم میگفتم خدایا چرا بعضی از دوستام یا اطرافیانم اینقدر خوش شانسن ؟ همش میخندن و همشم واسشون بهترینها اتفاقا میافته ؟؟؟؟ نمره های خوب ، دوس پسرای خوب ، سفرهای خوب ، ماشین خوب ، خونه خوب ، ازدواج خوب ، شغل خوب ، جایگاه اجتماعی خوب و…..‌‌….

    چرا همیشه کلی خاطرات خوب و شاد برای گفتن دارن و بعضیا از جمله خوده من همش با اتفاقات بد و ناخوشایند و غم درگیرم ؟؟؟!!!!!! ( هرچند لبم ظاهرا همیشه به خنده باز بود ولی دلم…..‌. )

    همیشه میگفتم خدایا چیه داستان ؟؟ آخه این چه عدالتیه !!!!

    و البته هیچ کتاب و جمله و سخن قصار و استادی نبود که جواب درست و درمونی بهم بده.

    میدیدم کسایی رو که هر روز ثروتمندتر میشن هر چند اهل نماز و مذهبم نبودن و هر دفعه شادابتر و قبراق ترن حتی اگر در فلان سرمایه گذاری نتیجه دلخواهو نگرفتن و هرگز به روی خودشون نمیاوردن و بیشتر از پیروزیهاشون میگفتن تا ناکامی اخیر یا گذشته شون .( اون روزا فکر میکردم دارن روی بدبختیهاشون سرپوش میزارن تا دیگران متوجه نشن و خیلی زود ناخواسته ها جبران میشد براشون 😑😑)

    و ثروتمندای دیگه ایی رو هم میدیدم که اهل دین و مذهبند و میلیونها تومن نذری میدن و کمک میکنن به این و اون . به قول معروف پول پارو میکنن ولی تو اخم و نک و ناله هستن و تو ۲ تا پروژه شون موفق اند و تو ۳ تای دیگه شکست خورده و بیشتر دلیل های جورواجور شکستشون رو میگفتن تا موفقیت هاشونو و به مرور این ناخواسته ها بیشتر میشد و پایینتر میومدن ( با وجود مومن بودن سفت و سخت به دیدگاه عوام ) ؟؟!!!!

    فقیرا و دست تنگام که همیشه خدا ناله و ناله و نااااله ……..

    میگفتم خدایا اگه دین و مذهب و مسجد و….‌ موفقیت میاره پس چرا فلانی و فلانی و…. این شده زندگیش ؟؟!!!!

    نمیدونستم جریان چیه ؟

    موفقیتهای پی در پی

    یا ناخواسته های پی در پی ؟؟؟؟

    اروم آروم کتابهای آنتونی رابینز ، اسکاول شین ، کاترین پاندر ، اکهارات تول ، کتاب و فیلم راز وووووووووو…..‌ سر راهم قرار گرفتن .

    این وسط ی چیزایی دستگیرم میشد ولی باز گم و گور بودم . همش میگفتم با خودم اگه این اینه پس اون چیه ؟ اگه این ، اینو میگه پس اون چی میگه ؟!!!!!🤔🤔🤔

    ذهنم پر از سوال بود. با خودم درگیر بودم جواب سوالهام و نمیدونستم . پازلهام به هم وصل نمیشدن ‌.

    بگیر نگیر داشت . اگر چه موفق نبودم اونروزا ولی به قول استاد یک چیزی تو وجودم میگفت اینه درسته ، (( فیلم راز )) درسته یا فلان کتاب درسته

    ولی منطقم قبولش نمیکرد به خصوص وقتی که نتیجه نمیگرفتم . تا اینکه خدا هدایتم کرد به سمت دستی از دستانش . مردی بزرگ به نام استاد عباسمنش و ذره ذره یاد گرفتم ، فهمیدم و درک کردم قانون بزرگ فرکانس و ارتعاشات کوانتومی جهان رو . فهمیدم من سرتاسر موجودی انرژی دهنده و انرژی گیرنده هستم چه خوب چه ناخوب .

    و جهان آینه ایست بی حد و مرز در برابر منه فرکانسی .

    تازه فهمیدم چه لایه لایه و بی انتهام و چه قدرتمندم چون تنها موجودی که میتونه بیافرینه هر چیزی رو در این جهان منم نه هیییچ مخلوق دیگه ایی . فقط به واسطه قانون تغییر ناپذیر الهی که آنچه با فرکانس و انرژی کلام ، افکار ، دیدن ، شنیدن و حتی یادآوری خاطرات خوب یا ناخوب میتونم خلق کنم چیزی رو که دوست دارم یا دوست ندارم . به هر حال من (( خالق )) هستم .💪💪

    و این داستان هیییچ ربطی به مذهب و دین من نداره .

    و این بزرگترین رازی بود که تو زندگیم فهمیدم و اندیشیدم و تجربه کردم .

    حالا میفهمم چرا بعضیا بد شانسن …‌‌

    چرا بعضیا خوش شانسن …..

    چون اصلا چیزی به نام شانس وجود نداره ، این فرکانسها و ارتعاشات و انرژیهای ما به جهانه که مسبب ساخت و خلق اتفاقات خواسته یا نا خواسته زندگی ما میشود و پذیرش این مسئولیت بزرگ برایم اوایل خیییلی سخت بود ولی خدای هدایتگرم هدایتم کرد و پذیرفتم تا بتوانم خالق باشم نه برگی در باد ……

    نه فردی ضعیف و بیچاره که نمیدونه فرداش ، آینده اش چه میشود؟؟؟!!!!

    استادم دستتو میبوسم و شکرگزار شبانه روز خداوندم هستم برای درک این آگاهی و قدرت عظیم .

    و فریاد میزنم

    انا الحق

    انا الحق

    انا الحق

    شاکرت هستم تمام عمر پروردگار عالمیان 🙏🙏🙏

    بماند به یادگار

    شیرین ♥️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: