چرا بعضی افراد بدشانس هستند؟ - صفحه 87
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-18.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-06-24 21:44:182021-11-09 05:11:00چرا بعضی افراد بدشانس هستند؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام مهربان پروردگارِ باسخاوتم که هدایتم کرد به این سایت توحیدی
اصلا نمیتونم تصور کنم که اگر باشما آشنا نشده بودم الان کجا بودم
چجوری داشتم به زندگی گوسفندیم ادامه میدادم ،بدون دانستن قوانین ،،،زندگی چقدر سخت و طاقت فرسا بود
حق دارم که پراز ترمز باشم پراز محدودیت ذهنی چون زندگی بدون درک قوانین پراز چالش و سختیه وقاعدتا زندگی پراز چالش و سختی محدودیت های زیادی داره
خدایاشکرت که هدایتم کردی به شنیدن این آگاهی ها،همین کنترل ذهن و زبان ،همین کار به ظاهر ساده موجب میشه تا من هم کنترل زبانمو یاد بگیرم هم تمرکزمو رو زیبایی ها بزارم
تا درامتدادش زیبایی بیشتری تجربه کنم
خدایا ازت سپاسگزارم ،استاد عباسمنش عزیزم ازت سپاسگزارم ،ماریای عزیزم از توهم سپاسگزارم که داری رو خودت کار میکنی تا بهتر زندگی کنی ،این کارت باعث میشه تا چرخ زندگت روانتر بچرخه و خیرش علاوه بر خودت به اطرافیانتم برسه ، اونام دیگه ازتو حداقل از تو ،فرکانس بد دریافت نمیکنن ،از تو حرفهای نازیبانمیشنون ، درحالی که اون بیرون پراز افراد و وقایع فرکانس پایینه، برعکس تو پرارژی هستی و دیگران هم ازتو انرژی میگیرن چون تو همش توجهت به زیبایی هاست وقتی تو مدت زمان بیشتری دراحساس خوب هستی درصلح با خودت و جهان هَستی، ،هستی ،تو ایمان داری تو ،توحیدی ترهستی و قدرت رو فقط به خداوند و باورهات دادی …
دیگران هم کنارت درامنیت بیشتری هستند دیگرانم از وقت گذروندن باتو لذت میبرن ،واین زنجیره ی آرامش و صلح از طریق تو ادامه دار میشه و تو ناخواسته عشق میپراکنی و آرامش….
سپاسگزارم از شما استاد عباسمنش عزیزم که یادم دادید مراقب کلامم باشم و بخاطر جلب توجه ویا هرچیز دیگری از طریق کلامم ناخواسته هارو جذب نکنم
این لذت آنیِ برای لحظه ای مورد توجه قرار دادن رو به احساس خوب اتفاق خوب نفروشم
سپاس که این آگاهی ها ی ریز و درشت رو دراختیارمون قرارمیدین تاخوب زندگی کنیم و کمک کنیم جهان جای بهتری برای زیستن باشه 🟢
عشق برای شما و همه ی خانواده ی بزرگ و توحیدی عباسمنش 🟢
به نام الله هدایتگر
سلام استادعزیزم
سلام دوستان
این فایل امروزنشانه الله بودبرای من
بزارین یک موضوع درموردخوش شانسی خودم بگم
تقریبا3ماهی بودکه من یک طلبی ازیک نفرداشتم وتقریبارقم بالایی بودوبعدازچندماه تونستم پولموازاین طرف بگیرم به راحتی
حالامن خوش شانسم یابدشانس
اصلاخوش شانسی معنی نداره
همه چی فرکانسه وحال خوب
میدونبدچون من خیالم راحت بودواسترس نداشتم برای دریافت پولم وبهدخداگفتم اگه این پول ماله منه پس به من داده میشه وزیادروی ابن موضوع تمرکزنکرده بودم ولی اگه من ادم قبلی بودم بادعوای شدیدوتهدیدمیرفتم دنبال پولم ولی این دفه باارامش پولموگرفتم
چون تمرکزنکرده بودم روی نبودپولم
این فایل برای من این درس مهم روداشت که فقط درموردخواسته هام تمرکزکنم حرف بزنم فکرکنم بنویسم صحبت کنم گوش کنم وزیبایی هاوموفقیت دیگران راتحسین کنم نه این که حسادت کنم چون حسادت ازباورکمبودواحساس عدم لیاقت میادوعزت نفس پایین ولی بایدروی خودم بیشترکارکنم که بتونم فقط زیبایی هاروببینم وتحسین کنم تامعجزات خداوندروببینم چون خداوندبه ماوعده خوشبختی وثروت ونعمات زیادروداده
خدایاازت میخوام که بتونم فقط روی خواسته هام تمرکزکنم نه روی ناخواسته هاتااتفاقات عالی درزندگی من رخ بده
الهی امین
احمدفردوسی
سلام خدمت تمامی دوستان عزیز
روزدهم:واقعا درست میگید استاد باید مراقب حرف ها و کلاممون باشیم وبدونیم چه چیزی رو میگیم
من هم قبلا هرچیزی رو میگفتم چه خوب چه بد و برام گاهی اتفاقات خوب و گاهی اتفاقات بد میفتاد اما بصورت نا اگاهانه خداروشکر الان خیلی بهترم هرفکری هرچیزی که میبینم و میشنوم سریع به خودم میگم که نکنه داره ورودی بد میده و الان واسم عادت شده که تقریبا هرکاری که میکنم مراقب ورودی هام هستم وخیلی بیشتر از قبل بر ورودی هام تسلط دارم خداروشکر.
سلام استادجانم
اتفاقا دیشب این موضوع رو داشتم به یکی از هم فرکانسی های خودم میگفتم و امروز هم هدایت شدم به این فایل که دوباره برام همین موضوع تکرار بشه و مهر تأییدی باشه به همین روش
اونم اینکه از زمانی که آگاهانه توجهم رو قسمت مثبت زندگی هست و اتفاقات بدی که بیرون میبینم رو دیگه خیلی خیلی آگاهانه تعریف نمیکنم اتفاقی که افتاده اینه که من الان اتفاق بد کمتری رو بیرون میبینم یا اینکه اگر میبینم و رومو برمیگردونم و توجهی بهش نمیکنم دیگه کلا از ذهنمم پاک میشه و اصلا مثل اوایل نیازی نیست خیلی تلاش کنم که نگم و اتفاقا اتفاق خوب بیشتر و بیشتری رو من بیرون میبینم
انگار از زمانی که شما آگاهانه توجهت رو میبری رو زیبایی و قشنگی جهان شمارو هدایت میکنه به جایی که شما قشنگی و حس عالی تری بگیری دقیقاً جهان در زمان درست در مکان درست قرار دادن رو تو زندگیت اجرا میکنه
مولانا در یک بیت از شعرش میگه
این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید ندا ها را صدا
این دقیقاً خود قانون هست که ما به هرچی توجه کنیم و بیشتر راجبش صحبت کنیم از جنس همون بیشتر و بیشتر میاریم در زندگیمون
به نام خالق مهربانم
سلام
خب ماکه قانون رو میدونیم باید باور داشته باشیم همه چیز را باورهای ما میسازه یعنی شانس فقط یک باوره
اگه باور کنبم بد شانسیم خب بد شانسیم
اگر باور کنیم خوش شانسیم خب خوش شانسیم
جهان مارو باورهای ما میسازه کانون توجه ما میسازه افکار ما میسازه …
پس باید یاد بگیریم باورهای مثبت درست کنیم… کلام مثبت رو بر زبان جاری کنیم .. و چشمامون رو به دیدن زیبایی عادت بدیم
من خداوند را باور دارم
خدای من همه جا قبل از من رفته و همه چیزو برام فراهم کرده
بهترینهارو خدای بزرگم سر راهم میزاره
زمین و آسمانها به تسخیر من در اومده
خداوند عاشق منه
خداوند با منه
خداوند کنار منه و هادی و حافظ منه
با این اوصاف جایی برای بد شانسی نمیمونه
خداوند مهربان رو شکر میکنم برای این اگاهی های ناب الهی
سلام بر استاد مهربانم
و مریم بانوی نازنین
روز نهم.ب منطور درک بیشتر قوانین و خالق بودن بیشتر خودم
کنترل ورودی و کانون توجه
انقدر درک کردم این ورودی هارو ک تمام تلاشمو میکنم برا ورودی های مناسب
دراین حد ک مشتریهامم وقتی میان نمیزارم از سختی ها حرف بزنند
از نکات زیبا و جالب زندگیشون باید حرف بزنند
یا اتفاقات زیبا و جدابشون
از رابطه زیبا
خرید ماشین
وهرچیز خوب دیگه
نمیگم 100 درصد اما خیییلی خوب شدم و بهتر کنترل میکنم
چون دیدم چه میکنه این ورودی ها و توجه هاتم تو زندگیم
تمام تمرکزمو میزارم بیرون میرم زیبایی ببینم
ب زبون بیارم
اززیبایی ادمها
خونه های زیبا
فراوانی ثروت
ماشینهای زیبا
خلاصه هرچیز خوب
وباید بیشتررر و بیشترش کنم
وقتی تو جمع حای خلنواده حرف میزنتد اونجا رو ترک میکنم
جالبه ب کسی بر نمیخوره
چون میدونند علاقه ای ب شنیدن این حرفها ندارم
ب کسی هم حتی نزدیکترینها اجازه نمیدم درباره نکات منفی حرف بزنند
چون مثل یک سم مهلک تو عمق جان من نفود میکنه و زندگیمو خراب و سمی
و باید خیییییلی خییییلی بیشتر مواطب باشم و کنترل کنم این ورودی هارو
بینهاااااایت سپاسگدارم استادم هستم ک این نکات مهم رو یاداوری میکنند تا زندگی ماهم مثل زندگی خودشون پراز نعمت و ثروت و خوشبختی و ارامش بشود
به نام خداوند بخشنده و مهربان
یادگار 10
سلام استاد عزیزم و مریم قشنگم
و تبریک به خودم که دارم سفرنامه رو تمرکزی پیش میبرم به لطف الله
دلم میخواد بعضی مواقع اصلا قانون رو درک نکنم وقتی متوجه میشم دقیقا با دستای خودم چه بلایی سر خودم اوردم
اصلا نگفتنی
من خودم شخصا زخم عمیقی در تک تک سلول های بدنم از این داستان هست
و خدایی اصلا نمیدونم چرا این کارو میکردم
که تنها تنها فقط به علت عزت نفس پایین
و اینکه احساس قربانی بودن کنم
چرا اخه؟؟؟؟
اصلا ی سناریویی که خداوکیلی ی کلمه کلمش هم
صحت نداشت
و جالب برای همه هم با آب و تاب تعریف میکردم
که به چند سال هم طول نکشید مو به مو تو زندگیم اجرا شد
و از وقتی تو مسیر قرار گرفتم فهمیدم چه فندکی به زندگیم زدم
خداروشکر با دوره عزت نفس خیلی خودمو درمان کردم
اما بازم همین نقشو دارم اجرا میکنم
ی طلبی از ی شخصی دارم
هر وقت اون واسط میاد حرف ازش میزنه که فلان صحبت کردم و به فلان جا کشیده شده
وسط حرفش میپرم و میگم عامو این پول واریزنمیکنه
شما هم هی الکی میگی این صحبت کردم و اون صحبت کردم
و قشنگ نزدیک چندماهه همین داستان هر روز داره تکرار میشه
که دیشب اومدم نوشتم خدایا من سپردم به خودت و شاید اصلا این پول مال من نیس و باید از بین بره پس همون بهتره که تا الان وصول نشده
بنده خدا استاد تو هر فایلی هزار بار میگن آگاهانه فرکانس فرستادن
که ما انصافا فقط چنان غل و زنجیر کردیم باور هامون که حیفمون میاد ازش دل بکنیم و چقدر هم نوع باورهامونو دوست داریم.
خدایا شکرت که در مسیرم
خدایا شکرت که درمسیر رشدم
خدایا شکرت که درمسیر تکامل هستم
خدایا شکرت که درکی از قانون پیدا کردم
به نام خداوند وهاب
امروزمو بگم که پراز خوش شانسی بود برام
اول از همه که خدارو سپاسگذارم بخاطرشون
امروز این خوش شانسیو داشتم که صبح الل طلوع اللل طلوعااا از خونه زدم بیرون ورفتم سراق انجام کاری که عاشقشم وخورشید خانمو که تازه داشت طلوع میکردو دیدم توی یه ویو بی نظیر وعاالی بااون رنگ بندی فوق العادش که زردو نارنجی طور بود بعد بااون دید بازی که داشتم به طلوعش واون پرنده ها که نمی دونم خدا اینارو هربار از کجا میاره تا این طلوعو دیگه زیباترش بکنناا
بعدشم رسیدم جایی که عاشقشم با یه هوای فوق العاده وبازم خورشید خانم داشت بالاترو بالاتر می اومد وداشت روشن میکرد همه جارو ومنم مشغول شدم به کاری که دوسش دارم وتوی این هوای خنک دم صبح بایه ویو باز از خورشید وپرنده هایی اوناهم زدن بیرون برای رزق امروزشونو از خدا بگیرن
وخلاصه جونم براتون بگه که فکر نکنین این خوش شانسیا همین یه دونه بوده نه تازه غروبشم دیدم اووونم چه غروبی یه غروب قبار گرفته بایه هوای آروم ویه ویو کوه که خورشید داره آروم پشتش غروب میکنه وآسمونو تحت اختیار خودش درآورده با رنگ بازیاش
ومن این شانسو داشتم که امروزم خداوند این فرصتو بهم داد تا یک روز دیگه رو با دیدن این صحنه های فوق العاده وزیبایی که منو هرجا باشم به خودش خیره میکنه رو ببینم وشکرش بکنم وبه خودم ببالم که مخلوق چه پروردگار زیباایم که ته نداره زیباایاش
وآره این بزرگترین شانس زندگیمه که هروز خدا بهم میده و من آسون ازش نمیگذرم وهر ثانیشو میخوام عشق بکنم ولذت ببرم
خدایا شکرت
شانسو ببین امروزو توی این کره خاکی زنده باشی طلوع غروبشم توی یک بک گراند زیبا دیده باشی
بعدش شانس آورده باشی بین این همه آدم تو هدایت شده باشی به این سایت ومسیر بعدشم شانس اینو داشتی که تااینجا روی خودت کار کردی ورسیده روز روز شمار تحول زندگیت اونم روز دهم بعدم از شانست همون روز که تو این همه خوش شانسیو دیدی وزیبایی که واقعا هرکسی شانسشو نداره ببینه بعدم اون فایل راجب خوش شانسیت باشه
که تمرین امروزتم هسه :))
خدایا شکرت
وتازه اون کسیم که این کامنتو هروقتیم که باشه بخونه خیلی خوش شانسه
چون شانس زنده موندن وتجربه این مسیر واین زندگیو داشته که هدایت شده به این سایت ومسیر
دیگه ببین تویی که داری اینو می خونی چقدر خوش شانسی
خدایا هزار مرتبه شکرت
شاید قبلا بااون دیدگاهم میخواستم اینارو حتی به زبونم بیارم چه برسه باورم باشه چه برسه اصلا جزو زندگیم باشه این لذتا.به خودم وحرفام میخندیدم ومیگفتم خلوو چلی چیزی شدم اینا چیه که میگم
ولی به خدا امروز دارم لذتشو میبرم لذت همین چیزایی که خوده زندگین
مگه زندگی چیه مگه جز همین تک تک لحظه هامون که بخاطر یه آینده نیومده داریم این ثانیه هاشو پر پر میکنیم ودر آخرم اونی زندگی کرده که ثانیه به ثانیه زندگیشو زندگی کرده نه اونی که نگران بوده وهمیشه منتظر بعدا بوده برای لذت بردن وخوش حال بود. بعدنی که هیچ وقتم بااون نگاه نمیاد
پس خوش هممون خوش شانسیم خیلیییم خوش شانسیم اینقدر که خودمونم باورمون نشده
ولی باور کنینم که ته خوش شانساایم هر کودممون که توی این مسیرم
درود و سلام خدمت شما دوست خوش شانس آقای کاظمی عزیز
واقعا راست گفتید که کسی این کامنت رو بخونه خیلی خوش شانسع .. چون منم از او خوش شانس ها هستم که هر روز صبح به عشق دیدن خورشید خانم میرم روی بالکن اتاق خوابم و بدون هیچ محدودیتی طلوع خورشید نازنین ام رو میبینم یعنی اینقدر خوش شانسم که خداوند منو به خواسته ام رسوند .. وقتی می خواستم بیام توی این خونه ی جدید همش از خداوند درخواست می کردم و می نوشتم که خدایا خونه ای به من بده که به آسونی و به راحتی بتونم آسمان وسیع تو رو بدون هیچ محدودیتی ببینم و طلوع و غروب خورشید رو راحت ببینم
باورتون میشه که دقیقا همین اتفاق زیبا برام افتاد،؟؟؟!!!
طبقه ی پنجم . اتاق خوابم پنجره ی قدی رو به بالکن بزرگ. بدون هیچ مشرفیتی . کوه ها رو از دور میبینم لحظه ی طلوع خورشید که مثل الماس می درخشه رو میبینم . حتی طلوع مهتاب و ماه رو میبینم .. بخاطر گردش فصل. چرخش طلوع خورشید رو به راحتی میبینم در فصل زمستان دقیقا روبروی تختخوابم لحظه ب طلوع خورشید رو دارم .. واقعا یعنی از این خوش شانس تر هم مگه میشه.. یعنی خداوند آسون کرده آسونی های نعمت هایش رو بر من .. یعنی تکیه بزنی بر بالشت و تختخوابم و لحظه ی طلوع خورشید درخشان رو ببینی؟؟؟؟ مگه میشه ؟؟؟ مگه داریم ؟؟؟؟
وووای. خدایا شکرت . خدایا شکر گذارم شکر گذارم شکر گذارم.. بخاطر این نعمت بینظیر که نصیبم کردی و از خداوند خواستم بازم منو بسمت ویو های زیباتر و قشنگتر و بینظیر تر هدایت کنه که از بالکن بزرگتر و قشنگتر بتونم هم دریا رو و هم سبزه زار و هم کوه. و. هم درختان رو و هم طلوع و غروب خورشید و ماه و ستارگان رو یکجا و نامحدود ببینم و بشنوفم و صدای باد رو لمس کنم و لذت ببرم. آنوقت دیگه خیلی خیلی خوش شانس خواهم بود و راضی خواهم شد..
ممنون و سپاسگذارم که با خواندن کامنت خوش شانسی شما غرق تجسم شدم و احساس خوش شانسی بیشتری رو داشتم
ممنون و سپاسگذارم و براتون بهترینها بهترین خوش شانسی های زیبا و دلبخواه تون رو آرزومندم
موفق و پایدار و خوش شانس باشید و باشیم و باشند…
سلام
روز دهم سفر
من به دلیل اینکه تازه شروع کردم به سفرنامهی زیبا،روزی سه یا چهار فایل میبینم و میخونم
مریم بانو گفت که همین کار به ظاهر ساده ببین چه درهایی رو باز میکنه برای من،چون تمرکز رو بیشتر میبره توی زیبایی ها و گفتگو ها و فایل های سازنده،به همین دلیل خداااااااااااایا،گشایش در کسب و کار،توی همین دو روز دو تا کار گرفتم،
خدای مهربونم،به بزرگیت قسم میدم تو رو کمکم کن مسیر رو مدام ادامه بدم،یادم نره چی شد،یادم نره به چه شکل این نعمت ها داره وارد زندگیم میشه
خدایا هر رور میخوام از این اتفاقات زیبا،
هر روز برام شرایط رو بهتر کن
خدای مهربونم،من از این طرف تمرکزم روی زیبایی ها و توکل به توست،تو هم از اون طرف چپه چپه بده به من،که من لااااااایق بهترین هام،من لیاقت ثروتمند شدن رو دارم
من لیاقت داشتن بالاترین درآمد های مالی رو دارم
من شایسته ثروتمند زندگی کردن هستم
من بی نظیرم
من عاشق خدا هستم
خدایا توکلم رو هر لحظه بیشتر و بیشتر کن
خیلی حالم خوبه
خدایا شکرت
عاشقتونم
به نام رب هدایتگرم.
نشونه امروزم 17 تیر،نعمتی از سوی پروردگارم.
چرا بعضی از افراد بد شانس هستند؟؟
جهان نمیفهمه فرکانسی که تو میفرستی خوبه یا بد،وظیفه ش اینه فرکانساتو به شکل اتفاقات مختلفِ همسنگِ خیلی دقیق به زندگیت وارد کنه.
ما با یک سیستم روبروییم
ما خالق همه اتفاقات خودمون هستیم
چقدر قشنگه که هر جوری خواستی زندگیتو خلق کنی.
در مورد تعریف کردن اتفاقات زندگی برای بقیه به شدت زاویه دید هرکسی نقش مهمی داره.
من افرادی رو دیدم که الان خداروشکر وضع مالی خوبی دارند ولی از شرایط 20سال پیش که شرایط مالی بدی داشتند،داستانهای اشکبار تعریف میکنن میل به قربانی بودن رو خیلی واضح در داستانهاشون متوجه میشم. وضعیت بد مالی خودشون رو از چشم خانواده و پدر بی پولش میبینه، از کارفرمای خسیسش،از مردم بی رحم اطرافش و …..
در هرجمعی که هستند شروع میکنن به تعریف داستان گذشته و از دید خودشون غمناک! و بقیه رو مقصر میدونن
و من به عینه دیدم چه اتفاقای بدی بعدش براشون رخ میده مثلا تو خیابون گوشی ازشون دزدیدن، درگیر بیماری و عمل جراحی میشن، خرابی های مکرر ماشین یا مثلا تو مسافرتها اتفاقات ناجالبی جذب میکنن و……
ولی این افراد هیچوقت به رابطه بین اتفاقات زندگیشون و حرفها و احساسات معمول روزمره فکر نمیکنند ،چون خودشون رو برگی در باد میدونن.
.
مدتی پیش با بچه ای 10 ساله از پدر و مادری که به شدت منفی هستند ،صحبت میکردم .این بچه پاک و مظلوم کاملا شبیه پدر و مادرش شده بود
خیلی خیلی برام عجیب بود بچه ای که باید توی این سن فقط بازی کنه و شاد باشه چطور میتونه اینقدر دیدش منفی و انتقادی باشه
تازه از سفر برگشته بود ازش پرسیدم سفر خوش گذشت؟؟ گفت نه خوب نبود دریا کثیف بود،سوییتی که گرفتیم کهنه بود، هوا بد بود ، با فلانیها بهمون خوش نگذشت و……..
قبلا همین حرفها رو از مادر این بچه شنیده بودم!
گفتم عزیزم مگه بازی نکردی؟ مگه شنا نکردی؟ مگه شن بازی نکردی؟ مگه تو جنگل و کوه پیاده روی نکردی؟مگه میوه جنگلی نخوردی؟
به محض یادآوری من،گفت آره خیلی خوب بود من شناکردم،با خرگوشم بازی کردم تو دریا ماهی گرفتم و……کلی اتفاقات خوب تعریف کرد و شارژ شد.
خیلی خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم اهمیت همنشین خوب برام واضح شد،این بچه مدام با پدر ومادرش بوده و حرفهای اونهارو میشنیده و باور کرده بود سفری که رفتن بد بوده تموم شادیهای سفرو نادیده گرفته بود و از زاویه دید پدر و مادرش به این سفر نگاه میکرد.
چقد نقش خانواده مهمه .
«……………………………………………………………..»
خداروشکر من خودم قبل از آشناییم با استاد نسبت به شهرهای مختلف دید خاصی نداشتم یعنی همه رو با دید مثبت نگاه میکردم و میکنم هیچوقت نگفتم فلان شهری ها بدن یا اینجورن.
پارسال که تهران بودم هرکسی منو میدید دیدگاه خودشو میخاست تحمیل کنه مواظب باش تهرانیها گرگن! مواظب باش سرتو کلاه نذارن!
خیلی تعجب میکنم چطور ممکنه کسی که تا حالا تهران نبوده زندگی نکرده با تهرانیها اینجوری قضاوت میکنه حالا نه تهران ،برای هر شهری.
به هرکی بگم توی تهران جز خوبی و آدم های شرافتمند و باشخصیت چیز دیگه ای ندیدم باور نمیکنن ،متهم به دروغگویی میشم خوب منم اصراری ندارم حتما حرفمو باور کنن
بهرحال من تجربه ی خوبی داشتم تو تهرانو همین مهمه.
شهرای دیگه ای رفتم فقط خوبی دیدم تهرانو مثال زدم چون خیلی دید منفی نسبت بهش زیاد هست.
«…………………………………………………………….»
با وارد شدن به این مسیر الهی فکرم رو روی زیبایی ها گذاشتم اما الان که دقت کردم روی تعهدم خیلی پایبند نبودم مثلا در جمع های دوستانه یا خانوادگی خیلی از داستانهای منفی بقیه رو شنیدم و گوش کردم و گاها اظهار نظر کردم و اینجوری توجیه میکنم که فلانجا رودروایسی داشتم به حرفش گوش کردم،جای دیگه مجبور بودم گوش کنم و…..
همین دیشب مهمون داشتیم کسی که خیلی خودشو تو جزییات زندگی بقیه وارد میکنه متکلم وحده شده بود و از خیانتهای مردا و زنهای متاهل تعریف میکرد
چندباری از جمع مهمونا خارج شدم رفتم تو اتاق ،هربار بعد از نیم ساعت که برمیگشتم ، با تعجب فراوان هنوز بحثش تموم نشده بود و داغتر شده بود
بالاخره طاقت نیاوردم و خاستم حرفاش قطع بشه بهش گفتم زندگی هرکسی یجوریه نباید وارد زندگیشون بشی همه آدما که بد نیستن
ولی اون فرد حرفمو قطع کرد وگفت من دیدم که میگم خیانتهای زیادی توجامعه دیدم!!!!
البته قبلشم بهم گفته بود تو زیادی خوشی!
همون لحظه مچ خودمو گرفتم ،چرا وارد بحثش شدم چرا خواستم نصیحت کنم؟گفتم نجمه کاش حرفی نمیزدی ومثل قبل اعراض میکردی.
به این نتیجه رسیدم که تعهد غیرقابل مذاکره ای با خودم ندارم .
و الان که این فایلو برای بار هفتم و هشتم شاید بیشتر پلی کردم ی صدایی بهم گفت نجمه تو اگر همین اصل رو رعایت کنی اگر فقط به همین تعهدت پایبند باشی ،زندگیت هزار برابر با کیفیتتر میشه.
………………………
اعتراف
استادجان من دوره عزت نفس،قانون آفرینش،شیوه حل مسئله،کتابهای شما،قانون سلامتی رو دارم ولی هرکدوم رو نصفه و نیمه کار کردم
ی باگ بزرگی دارم که مانع کارکردنم میشه با اینکه نتایجی که گرفتم خیلی عالیه ولی ذهنم مدام انکار میکنه و اونهارو عادی نشون میده .
از اول سال نوی 1402 خیلی حالم دگرگونه،در حال فکر کردن به زندگیم و نحوه نگرشم به دنیام اتفاقای این سه ماهو خیلی دقیق بررسی میکنم
وقتی توی رفتارام ریز میشم میبینم خیلی سطحی قانونو قبول کردم و هنوز برای درک قانون مشکل دارم.
دوسه ساله دور خودم چرخیدم و به خودم ظلم کردم
چون خودمو به یکباره با حجم زیادی از اطلاعات درگیر کردم و میخاستم همه رو باهم بفهمم همه رو باهم بکار ببندم چندتا هدف با هم انتخاب میکردم
تکاملو طی نکردم و….
نمیخام خودمو سرزنش کنم چون فایده ای نداره .
ولی این فایل که هدایت امروزم بود تعهدی رو بهم یادآوری کرد که با رعایتش دریچه های نعمت الهی برام بیشتر و بیشتر باز میشه.
خدایا من تسلیمم
تو بهم کمک کن از همین فایل شروع کنم
الهی به امید تو
در پناه الله یکتا باشید