چرا بعضیها خوششانس هستند؟ - صفحه 23
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/12/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-12-31 19:34:522024-07-17 18:36:48چرا بعضیها خوششانس هستند؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و همه دوستان خوب و خوش فرکانسم
اول از همه خیلی خیلی تشکر میکنم از دوست خوب و پرانرژی تون که وقت گذاشتن و از این کارناوال فیلم گرفتن واقعا لذت بخش بود دیدن این موج عشق و انرژی و محبت و احساس خوبی که در مردم جاری بود و تماشا کردنش باعث شد این موج زیبا در وجود ما هم جریان پیدا کنه. ایشالا که تو کشور ما هم بجای مانور دادن روی روزهای شهادت و عزاداری و گریه و زاری الکی روی جشن ها و مراسم های شاد بیشتر تمرکز کنند که حال عموم مردم بهتر بشه و مردم شادتری داشته باشیم.
شنیدن این مقاله علمی هم خیلیییییی جالب بود کلی ذوق و هیجان داشتم از شنیدنش و همش خداروشکر میکردم که علم هم داره به این مطلب میرسه که همه چیز فقط و فقط از متافیزیک و دنیای غیر مادی و فرکانس وارد دنیای مادی و زندگی تک تک ما میشه و هیچ چیز جز فرکانس ها نقشی در خلق اتفاقات زندگی ما نداره. ایشالا که هر روز جمعیت مردم اگاه در جهان بیشتر بشه و همگی بتونیم با قدرت کنترل زندگیمون رو در دست بگیریم.
برای همه شما عزیزان ارزوی قلبی لبریز از ایمان و عشق و ارامش دارم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت استاد عزیزم و تمام هم فرکانسیهای گلم
باز هم شکرگذار خداوندم بخاطر وجودتون که این همه با عشق وقت گذاشته و فایل های مهم و ارزشمند رو برامون به اشتراک میزارید و کریسمس رو به شما و همه انسان ها تبریک میگم
گفتید از نتایج بگیم خوب یه نتایجی رو من تا حالا نگفتم ولی الان میخوام بگم
سلامتی:من از وقتی با شما آشنا شدم حتی یه قرص هم نخوردم با اینکه قبل از اون ….
خلاصه میگم چون میخوام تمرکزم روی مثبت باشه
و روابطم بینظیر شده و با همه کس سازگارم وخیلی لذت میبرم
ثروت :هم اولاش نتیجه معکوس داد چون باورام نادرست بودن و خوشحالم که بعضی چیزا رو از دست دادم چون همش به نفعم تموم شد هر چند که به ظاهر میومد که خراب شده ولی چون من به حرف های شما که از عمق وجودتون میومد باور داشتم میدونستم که درست میشه و الان شکر خدا رو دور افتاده
معنویت اگه بخوام بگم که باید یه کتاب بنویسم اینجا براتون ولی خلاصه میگم من قبلنا با اینکه همیشه خدا خدا میکردم اما …
الان قابل مقایسه نیستم با گذشته حتی گاهی اوقات اطرافیان میخوان بگن که چه کار کردی اینو ا ز چشماشون میفهمم اما فرکانسشون یا…..
بهشون اجازه نمیده
آشنایی من با استاد با یه دعوا شروع شد
بینهایت سپاسگزار خداوندم به خاطر آشنایی من با شما
بینهایت سپاسگزار خداوندم به خاطر نیروهای خیر و برکتم
میبینم که پسرتون تو فیلم برداری حرفه ای شده و تبریک میگم
?سجده میبرم به ذات پاک الله?
خدا حافظ
سلام بر استاد عزیزم
سلام بر خانواده خوبم
استاد تشکر از شما و عزیز دلتون که این تصاویر رو برایمان آماده کردند
کل فایل رو یه بار نگاه کردم و لی شخصا چون به طبیعت علاقمند هستم اون فایلی که تو رودخونه تا سد آماده کردین رو خیلی نگاه میکنم و اصلا از دیدنش سیر نمیشم.
من هم کاملامعتقدم وقتی به خودت برچسب خوش شانس بودن یا بد شانس بودن رو بزنی خیلی تو اتفاقات دوروو ت موثر است
از این به بعد سعی کیکنم هر روز صبح که بیدار میشم تو اینه یه سلامی به خوش شانس داخل اینه بندازم
توی کتاب اسکاورشین هم نوشته بود :هر روز صبح که بیدار شدین با خودتون بگین من شاهزاده هستم همه آماده خدمت به من هستند خوش شانسی ها به سمت من گسیل هستند و من آماده دریافت غافلگیریر های جدید هستم .
استاد امتحانات کارشناسی ارشد شروع شده ولی من به جای خوندن درس هام همش دارم نظرات دوستان دوره هایی که فعلا تهیه نکردم رو میخونم ومخصوصا نتایجی که دوستان گرفتن و کی ذوق میکنم انگار اونا برای من یا یکی از اعضای خانواد من رخ داده (البته که واقعا همه یه خانواده هستیم )بعد امتحاناتم مفصل نتایجم رو براتون مینویسم .در پناه خداوند با خانواده گرامی سلامت و ثروتمند باشید.
سلام به سید حسین عباس منش
اول از آهنگ بگم که فوووق العاده بود و اون نگاهتون تو دوربین وقتی کفشاتون پوشیدین
و اونجایی که شروع به حرف زدن کردین
واقعا حس خاصی بود و خیلی عالی بود
استاد من امروز اومدم تا نتایجم بگم
من حدود 10ساله چشمام ضعیف 4سال اولش اصلا نمیذاشتن دکتر برم میگفتن دروغ میگی بعدم که رفتم چشمام خیلی ضعیف شده بود ولی چند روز پیش پدر مادرم با اصرار و خواهش بهم گفتن باید ببریمت چشم پزشک حالا از من انکار که نمیام ازونا اصرار که بیا?????
بعدم رفتیم دکتر پدرم گفت میخوام بیارمش لیزیک کنه
قیافه من?البته این با شاخ تصورش کنید ?
خب این نتیجه است دیگه
من شغلی ندارم استاد ولی هرچی پول میخوام فراهمه واسم حتی بسته میخوام بگیرم پولش بدون اینکه من بگم جوره واسم
من کسی هستم که نصف نیمه دارم رو خودم کار میکنما ولی تصمیم جدی دارم دیگه باید تغییر کنم و به آرزوهام برسم دیگه چون میدونم شروع که کنم به سرعت قانون جواب میده
راستی یه صفحه تو عقل کل دارم که الگوی روابط عاشقانه و ازدواج و ….
استاد و دوستان خوبم حتمن بیاید
abasmanesh.com
سلام دوستان امروز یه متن قشنگ درباره خداوند دیدم گفتم بفرستم برا شما و استاد گرانقدرمون…
گفتم خدایا دلم گرفته؛ گفت از من؟
گفتم خدایا از همه دلگیرم؛ گفت حتی من؟
گفتم خدایا چقدر دوری؛ گفت تو یا من؟
گفتم خدایا دلم را ربودند؛ گفت پیش از من؟
گفتم نگران روزیم؛ گفت آن با من.
گفتم خیلی تنهایم؛ گفت تنهاتر از من؟
گفتم درون قلبم خالیست؛ گفت پرش کن از عشق من.
گفتم دست نیاز دارم؛ گفت بگیر دست من.
گفتم از تو خیلی دورم؛ گفت من از تو نه.
گفتم آخر چگونه آرام گیرم؟ گفت با یاد من.
گفتم خدایا کمک خواستم؛ گفت غیر از من؟
گفتم خدایا دوستت دارم؛ گفت بیشتر از من؟
گفتم با این همه مشکل چه کنم؟ گفت توکل به من.
گفتم هیچ کسی کنارم نمانده؛ گفت بجز من.
گفتم خدایا چرا اینقدر میگویی من؟ گفت چون من از تو هستم و تو از من.
استاد عزیزم مدتیه در سایت شما عضو شدم و آروم آروم مدارهام داره عوض میشه.دارم حس میکنم خدای درونمو.خدایی که انگار همه کارهاشو ول کرده و چسبیده به من…
مشکلات زندگیم دارن یواش یواش حل میشن و کسایی که مشکل ساز بودن ،دیگه نیستن!!
استاد آخرین نشونه ای که دیدم و تا چند روز تحسینش کردم این بود:
زمانی که دانشجو بودم یه آهنگ خیلی قشنگ رو یکی از دوستام برام گذاشت (خارجیه)ولی نه اسمشو میدونستم چیه نه هیچ وقت تونستم پیداش کنم.
چن روز پیش دوباره یادش افتادم وخدایا باورم نمیشد چیزی که هفت سال نتونستم پیداش کنم کاملا اتفاقی توی سرچ اینستا گرام دیدم!! هرچند این موضوع خیلی کوچیکه ولی باورتون نمیشد ،مو به تنم سیخ شد و گفتم قانون جواب میده ،قانون جواب میده…. .خیلی آقایی بخدا.کاش بتونم یه روز این محبتها و آگاهی هایی که به ما دادی رو جبران کنم.
سلام خدمت استاد عزیز و خواهرها و برادرهای عزیزم، من یک چیزی فهمیدم از اوایل فایل استاد که توجه من را جلب کرد و مربوط میشه به توانایی حل مسئله مان،حالا ببینید قضیه چیه ،خیــــــــــــــلی باحاله من خودم خیلی حال کردم،داستان از دقیقه2:33 شروع میشه وقتی که دختر کوچولوی سیاهپوستی که لباس سبز رنگ تنش کرده داره از توی فواره های آب رد میشه، مثل اینکه فشار آب چشمهایش رو اذیتش میکنه و از هر ردیفی که رد میشه می ایستد و چشمهایش را میمالد،بعد که تمام ردیفها رو رفت برای برگشت راه حل های دیگری رو امتحان میکنه تا چشمهایش اذیت نشوند،بعد که اون چند تا راه حلی که به ذهنش اومد رو امتحان کرد، دید که جواب نگرفت و باز مثل دور اول رفت و باز فشار آب چشمانش را اذیت میکرد،اما برای بار سوم راه حل را پیدا میکنه و بدون اینکه چشمانش اذیت شود از داخل فواره ها رد میشود. اتفاقاً عزیز دل هممون هم روی این کودک اکوری زوم کرده اند و از اون فیلم میگیرند، خیلی باحاله، خیلی باحاله. حتماً حتماً همین الان اگه امکان داره براتون برید نگاه کنید، خیلی جالب و زیباست.
با سلام به دوستان محترم در گروه لطفا قوانین إرسال دیدکاه را برایم توضیح دهید که چگونه است ممنون نمیدونم
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان هم فرکانسی ام…..
خدارو شکر میکنم بابت همه نعمت های فراوانش
احساس خوبی دازم هر روز بهتر از دیروز
ممنونم استاد عزیزم واقعا شما دستانی از خداوند هستین برای ما ،از وقتی با شما اشنا شدم حالم خوبه احساس ارامش دارم
خدایا سپاسگزارم
?????????
با سلام خدمت استاد عزیز و همه اعضای این خانواده صمیمی و دوست داشتنی من دانیال هستم و به تازگی وارد 26 سالگی شدم ، تقریبا مرداد ماه سال 96 بود که مادرم سایت رو به من معرفی کرد و اومدم برای مادرم تو سایت ثبت نام کردم و گفت میخواد دوره روانشناسی ثروت 1 رو خریداری کنه اون موقع من چیزی از سایت و استاد عباس منش نمیدونستم یکمی ام برام عجیب بود که یه هزینه ای رو بدیم بابت یه سری حرف هایی که درمورد مثبت نگری به جهان و اتفاقات اونه و دید من از دوره های استاد درهمین حد بود اما در کل مقاومتی نسبت به این مسئله نشون نمیدادم چون قبل از اونم کتاب ها یا مقاله ها یا فیلم هایی در مورد مثبت نگری و خوش بین بودن دیده بودم و همیشه میگفتم همه چیز رو مثبت دیدن چیز خوبیه فقط در حد یه حرف ونمیدوستم اصلا استاد در مورد چه مسائلی صحبت میکنه و از قانون جهان هستی و رمز و رازهاش اطلاعی نداشتم البته هنوز هم باید خیلی چیز هارو یاد بگیرم . تا اینکه دوره روانشناسی ثروت 1 رو خریدم نه برای خودم چون میگفتم من که وقت اینجور کارهارو ندارم اون موقع ها باشگاه رفتن و ساختن هیکل وشاید مطرح کردن خودم تمام زندگیم شده بود یعنی فقط میرفتم دانشگاه بعد از اونم باشگاه البته یه سری کارهایی ام برای کسب درآمد انجام میدادم اما کلا باشگاه برام الویت اول شده بود و زندگیمو طبق اون تنظیم میکردم ، خلاصه دوره روانشناسی ثروت1 رو خریدم و مادرم شروع کرد به گوش دادن و تمرین های دوره رو انجام دادن، کارهای دانلود ام خودم انجام میدادم و حاضر و آماده در اختیار مادرم میزاشتم مادرم به کامپیوتر خیلی وارد نیست و از اون روز بود که صدای استاد عباس منش هر روز تو خونه ما بود بقیه اعضای خونه اوایل خیلی واکنشی نسبت به حرف های استاد نداشتن از جمله من حتی در مواردی پدرم احساس نگرانی میکرد که نکنه این صحبت هایی که دائما از صبح تا شب تو خونه پخش میشد تاثیر منفی روی ذهن و کار ما داشته باشه مادرم هر موضوع جدیدی رو با ذوق وشوق برامون تعریف میکرد ما ام فقط میشنیدیم و میگذشتیم تا جایی که کم کم این اتفاق خیلی زود رخ داد که احساس میکردم داره از صحبت های استاد خوشم میاد یه احساس خوبی ازش میگیرم و حتی گاهی اوقات دوست داشتم صدای تلویزیون و چیز های دیگه نیاد و فقط صدای استاد رو بشنوم اما فقط باز هم در حد همین بود که هراز گاهی باشه و تمرکز جدی روش نداشتم این اتفاق کم کم به پدرم هم سرایت کرد نه به اندازه من ولی طوری شده بود که واقعا حرف های استاد رو قبول داشت همون کسی که قبل از این ها بعضی وقت ها زیادی گوش دادن به این صحبت هارو خیلی ام خوب نمیدونست و هنوز یه سری باور های گذشته بود که نمیذاشت حقایق رو درک کنیم. همین طور احساس میکردم میل به باورها و سخنان استاد داره تو خانواده ما بیشتر میشه البته ما قبل از اون هم که دروه روانشناسی ثروت رو برای مادرم بگیریم نسبت به گذشته اتفاقات خیلی عالی توی زندگیمون افتاده بود و کمی طرز فکرمون نسبت به مسایل عوض شده بود و انگار آرام آرام داشتیم وارد مدار میشدیم تا اینکه با استاد آشنا شده و از طرز تفکرشون خیلی استفاده کردیم این اتفاقات مربوط به همین چندین ماه اخیر شاید چهار پنج ماه گذشته باشه من خودم اول اریبهشت 97 سرباز شدم و الان تقریبا هشت ماهه که از سربازیم میگذره و وارد ماه نهم خدمت ام شدم وقتی آموزشی تموم شد کم کم تصمیم گرفتم بیام و با قوانینی که استاد برامون باز کردن پیش برم مثل مادرم،ومن هم کم کم با یه سری فایل های رایگان و ترک های صوتی استاد که مادرم برام میفرستاد شروع کردم،من از دو تا دوره ی استاد یعنی روانشناسی ثروت 1 و قانون آفرینش هم می تونستم استفاده کنم صبح ها تو راه پادگان دوره قانون آفرینش رو تو ماشین گوش می دادم و سعی میکردم تمرین هاشو انجام بدم و می خواستم هر روز خودم رو متعهد تر کنم اما منی که هنوز خیلی هم آنچنان که باید دوره ها و تمرین های آن ها رو کاملا انجام نداده بودم و فقط با صحبت های مادرم و تاثیرگذاریش و انجام یه سری کار های اولیه مثل تغییر باور هایم نسبت به خداوند، توجه در کلام ،حذف ویا کم کردن معاشرت با افرادی که هم فرکانس من نبودند وهمچنین تغییر باورهایم نسبت به ثروت و انسان های اطرافم ودرک فراوانی های جهان و کلا ساختن باور های خوب اینقدر هدایت خداوند رو تو زندگیمون در این مدت دیدم که حد نداره آخه من یکسال دیگه از سربازیم مونده و پدرم هم یکساله دیگه باز نشسته میشه یه جورایی با هم دیگه به یه آزادی زمانی میرسیم .یکی دوساله که به مسئله استقلال مالی و کسب درآمد خوب خیلی فکر میکردم یه سری کارهارو ام انجام میدادم مثلا ما خونمونو فروختیم و حومه تهران یه زمین خریدیم و منی که هیچ تجربه ای از ساخت وساز نداشتم تونستم یه ساختمان سه طبقه رو بسازم از صفر تا صد البته اون موقع هنوز با استاد عباسمنش آشنا نشده بودم و شاید چون هنوز باورهام قوی نشده بود یا اصلا نمیدونستم باور چیه این کار رو ادامه ندادم چون فکر میکردم تو اون دوره سود آنچنانی نداره اما الان شرایط برام خیلی فرق کرده روی خودم کار می کنم اتفاق جالبی که افتاد این بود که پدرم همیشه میگفت دوست داره اگه بازنشسته بشه یه مرغداری داشته باشیم حالا یه سال دیگه تا بازنشستگیش مونده منم خدمتم همون موقع تموم میشه توی چند ماهی که با استاد عباسمنش کار میکردم به موضوع مرغداری ام فکر میکردم و میگفتم اگه سربازیم تموم بشه و پدرم ام بازنشسته بشه میریم تو کار مرغداری اما خب ماکه تجربه ای نداشتیم فقط برحسب علاقه میخواستیم وارد کار بشیم مدتی بود در مورد این کار مطلب میخوندم و سعی میکردم اطلاعاتی جمع آوری کنم و همچنان با سخنان استاد عباسمنش روی خواسته ها تمرکز کرده و از خدا هدایت میخواستم تا اینکه طولی نکشید از طریق یکی از دوستان پدرم به داماد خانواده ایشون که به تازگی وارد کار مرغداری شده بود ودر استان کردستان و شهر مرزی مریوان سکونت داشتند معرفی شدیم از پادگان مرخصی گرفته و به مریوان رفتیم کار رو از نزدیک دیدیم و پذیرایی گرمی از ما کردند چند روز بعد که به تهران آمده بودیم ایشون به ما زنگ زد و گفت یکی از مرغداری های اونجا میخواد سه دانگ مرغداریشو بفروشه و صاحب مرغداری انسانی به قول خودش درجه یک هست هدایت خدا اینطوری وارد زندگیمون شد ما دوباره به کردستان رفتیم و ملک رو دیدیم تو ذهنم این بود که ما تهرانیم ,من سربازم, پدرم هنوز بازنشسته نشده آخه کی اینجارو اداره کنه اصلا تهران کجا مریوان کجا اما یه حسی میگفت ما باید وارد کار بشیم صاحب اونجا از با تجربه های شهر خودشون تو کار مرغداریه و خودش گفت میمونه و مرغداری رو اداره میکنه و خودش سر کار هست خلاصه حتی یکسال هم طول نکشید و الان تقریبا اواسط اولین دوره جوجه ریزی هستیم و مرغداری ما داره کار میکنه ،همه چیز داره به طرز شگفت آوری عالی پیش میره خدایا آخه این آدما چجوری اومدن و همه کارهامونو خودشون انجام دادن واقعا کسی که الان داریم باهاش کار میکنیم به قول استاد عباسمنش سوزنی بود در انبار کاه بعد از سربازی من و کار پدرم ما به مریوان میریم شهر مرزی کشورعراق منی که از اول تو تهران به دنیا اومده بودم اصلا فکر نمیکردم یه روز بخوام برم یه شهر مرزی خیلی از آشنا ها این کار رو اصلا هیچ جوره قبول ندارن اما کم کم یاد گرفتم با باور های خوب پیش برم باورهامون زندگیمونو میسازه وقتی میرم کردستان اینقدر خوب از ما پذیرایی میکنن که … نمیدونم چی بگم واقعا خداروشکر میخوام دوره روانشناسی ثروت 1 رو شروع کنم , هر شب یعنی بیشتر شب ها فایل های رایگان استاد رو اچ دی دانلود میکنم تو فلش میریزم و کل خانواده تو تلویزیون میبینم و اصلا حال و هوام تغییر میکنه امید وارم یه روزی استاد عزیزمو تو فلوریدای آمریکا ببینم بتونم همین صنعت طیور رو تو آمریکا ادامه بدم نمیدونم فقط میدونم خدا خودش هدایت میکنه واقعا از جاهایی که بعضی وقت ها خیلی عجیب به نظر میرسه. من فقط رو خواسته هام تمرکز میکنم بعدشم تسلیم خدا میشم خودش میدونه آره خودش میدونه خودش هدایت میکنه همه کاراتو ردیف میکنه و بهت میگه چیکار کنی و اونوقته که هرچی بگه همونه انجامش بده هدایت خداوند واقعا چیز واضحیه اگه آدم ازش خواسته باشه به راحتی متوجه اش میشه فقط کافی یکم رو خودت کار کنی بخدا هر لحظه خداوند با ما صحبت میکنه فقط باید گوشامونو باز کنیم، بشنویم ای خدا شکرت که با استاد عباسمنش آشنا شدیم و یه سری چیز هارو یادمون اورد و دستی از دستان خداوند شد برای ما، استاد سعی من اینکه تو همه زمینه ها رو خودم کار کنم خودمو دوست داشته باشم به خدا اینقدر رفتار همه با هام خوب شده اصلا یه موقیعت هایی برام داره پیش میاد واقعا ممنونم از خداوند سربازی راحت ،احساس خوب بعضی وقت ها از اینکه رفتم سربازی تو خودم یه ناراحتی رو حس میکردم اخه از دوستان من خیلیا با دلایل مختلف معاف شدن یا شرایط طوری براشون پیش رفت که سربازی نرفتن اما حالا دیگه می دونم که انگار من باید سرباز میشدم تا با دیدن تضاد ها تو زندگیم چیزی رو که میخوام رو بشناسم ،بشناسم عاشق آزادی زمانی هستم بشناسم با افکارم میتونم خدا رو تو زندگیم جاری کنم ،بشناسم خدا که بیاد تو زندگیت خودتو به آزادی مالی ام می رسونی اره انگار باید سرباز میشدم که بهم تلنگر بخوره که بفهمم چه میخوام . این اولین باریه که تو سایت کامنت میزارم البته نصف این کامنت رو هفته پیش تایپ کرده بودم و اون موقع داشتم میرفتم مریوان دنبال کار های سند برای مرغداری و وقتی برگشتم رفتم کلاس گواهینامه برای موتور سواری ثبت نام کردم چون یه مدت بود میخواستم برم و با دیدن موتورهای استاد عباسمنش دیگه تصمیمم جدی تر شد و چون سرباز هم هستم ادامه کامنت رو امروز تایپ کردم . با تشکر از استاد عباسمنش عزیز و تمامی اعضای این خانواده دوست داشتنی سپاس گذارخداوند هستم و از مادرم هم ممنونم که راه آشنایی با این خانواده صمیمی رو برامون باز کرد . با تشکر خدا نگهدار 13/10/97
سلام دوست عزیزم
ممنونم که تجربیات گرانبهاتون رو با ما به اشتراک گذاشتین
انشاءالله با این روحیه عالی به همه آرزوهای قشنگتون میرسید
سلام میکنم خدمت استادعزیزم میکایل و عزیزدل …
من چن ماهه باهاتون آشنا شدم دو سه سال پیش شوهرم فایلهاتون گوش میکرد ومن عصبی میشدم و تو کامپیوترش حذفشان میکردم من صدای شمارا نشنیده بودم چون اون با هندزفری گوش میداد خیلی گوش میداد وزیاد به زندگیمون توجه نمیکرد شغلم نداشت مهندس کامپیوتر بود ولی میگفت کار نیست خلاصه کلا پشت کامپیوتر بود منم دلیل شو اون فایلها ی شما میدونستم حذفشون میکردم واونم عصبی میشد تا میگفتم یه شغلی پیدا کن میگفت خدا میرسونه من بهترینارو برات فراهم میکنم برات طلاا میخرم خونه ماشین بهترین سرویس آشپزخانه منم میگفتم با کدوم کار تا یه روز برای شرکتهایی که مهمندس کامپیوتر میخواستن رزومه نوشت و خداروشکر تند تند بهش زنگ زدن و شکر خدا تو یکی از شرکت های که خودش انتخاب کرد استخدام شدیه سال اونجا بود ولی بهش پول نمیدادن سختش بودجاخوابم نداشت تو دفتر شرکت میخوابید خیلی هم اضافه کاری میکرد ولی بهش نمیدادن تا تصمیم گرفت بره یه شرکت دیگه اوضاعمون زیاد خوب نبود یه بچه هم داشتیم تا شکر خدا یه شرکت دیگه استخدام شد شکر خدا حقوقشم سرماه میدادن خوشحال بودیم تا یه سال اونجا بود وخداروشکر وضعیتمان عالییی شد الان اومدیم تهران با دوتا بچه چن ماه پیش شوهرم بهم گفت میخوای نگاهت رو به جهان تغیییر بدی و اومدنت رو به تهران بهانه کن برای یه زندگی جدید با افکار جدید منم موافقت کردم یعنی شوهرم سه سال با شما و فایلهاتون آشنا بود ومن رو با اون افکار منفی و شرک آلود و عصبی ذهن فقیرانه م و اعتماد بنفس پایییییین و ناسپاسی و … منو تحمل کرده بود الان دلیل سکوت کردنش رو میفهمم و در جواب رفتارم میگفت ان شالله که خداوند هدایتت کنه خلاصه قبول کردم تغیییرکنم تمام آهنگهای گوشیمو حذف کرد و معجزه ی سپاسگزاری ۲۸روز رو برام فرستاد تا یک ماه روزی یک ۱فایلشو گوش میکردم و درطول روزم انجام میدادم شبا مینوشتم صبح زود بیدار میشدم و هر روز دخترمو میبردم مدرسه پسرمم تو کالسکه در دستم با هر قدمم و نفسی که میکشیدم سپاسگزاری میکردم
هروز بابت اعضای بدنم بابت همسرم بچه های سالمم بابت وسایل آشپزخانه م بابت مبایلم اینترنت شغل همسرم اتوبوس مترو آسانسور کالسکه فرش وتمام چیزهایی که داشتم و قبلنا نمیدیدم الان میدیدم بابت نعمت فراوان خریدهای عاللییییم هر بار خرید میکردم پشت برگه ها مینویسم خدایا شکرت پروردگارا سپاس بابت خریدهای عالیی و بینظیرم بعد برگه هارو دور میرختم و هر بارخریدهام بیشتر و بیشترمیشد و جالبتر از اون اینه که تا میرفتم میوه بخرم تا میرفتم تو مغازه میوهای تازه و رسیده میرختن تو سبد و من برمیداستم و توی دلم هزاران بار سپاسگزاری میکردم حتی بابت خریدها مردم هم سپاسگزاری میکردم چون جهان به من نشان میداد که نعمت و فراوانی هست خداروشکر احساسم اینقد عالییی بود که کلا هر جا میرفتم برام کمک میکردن آدما بدونه اینکه من بخوام کلا لبخند میزدن و هر چی میخواستم بخرم اون روز از یه طریقی یه مغازهی بهم معرفی میشد که قیمتهاش اندازه پول من بود خدایا شکرت استاد اولش ذهنم این قانون رو قبول نمیکرد اذیت میشدم سرم تا یه هفته درد میکرد اصلا قبلنا ذهنم فعال نبود تا به کار انداختم روغن نریخته بودم زنگ زده بود ولی خداروشکر الان هرثانیه زندگیییم خوشبختیه بعد از فایل سپاسگزاری شوهرم بهم راز قدرت و آرامش رو داد اونم تاثیر گذاشت خیییلی و بعداز اون فایل انگیزشی داد با صدای شما که بی نظییییر بود وقتی اولین با ر شنیدم فورا گفتم واقعا ما فقط می کوشیدیم که زنده بمانیم غافل از اینکه مرده بودیم و بدونه اینکه لذت ببریم بدونه هدف بودیم روزی ۲۰بار گوش میکردم بعداز اون فایل کم کم شمارو شناختم وهرهفته شوهرم به ترتیب سه تا فایل در هفته بهم میداد منم میزاشتم گوشیم تا شب تکرار میکرد و در حین گوش دادنم به خونه و آشپزی و بچه هام میرسیدم دخترممم شما رو میشناسه با اینکه پنج سالشه الان دیگه جا افتادم و با شوهرم فایلهای جدید میزاریم فلش تو تلویزیون و وقتی نگاه میکنیم بچه هامون آروم میشن اتفاقا این فایل رو نگاه کردیم عالیییی بود چه شهر رنگارنگی ازتون ممنونم که از منظره های بسیار زیبا فیلم میگیرین وارسال میکنین برامون استاد عزیز شما فوق العاده این و خدارو صدهزارمرتبه شکر میکنم که با شما آشناشدم وخودمو پیدا کردم و خداوند رو شناختم الان دیگه برای خودم ارزش قائلم و خودمو خیلی زیبا و پرارزش هنرمند میبینم و چون تمرکزم روی این قانون جهان است خداروشکراز وقتی که قانون رو شناختم مرتب ایده میاد تو ذهنم و منم فوری اجرا میکنم خدایا شکرت که خلاقیت های فراوان دارم ومیتونم ازشون استفاده کنم استادبزرگوار خداروشکر که به ندای درونتون گوش کردین و مارو آگاه کردین که هر اتفاقی که برامون بیفته نتیجه ی فرکانس هایی است که به جهان هستی میدیم این رمز زندگی بوده که شما پیداش کردین خداروشکر سلام منم به عزیزدلتونم برسونین خییلی دوستش دارم من هنوز فایلهای رایگان رو کامل گوش ندادم دارم آروم آروم جلو میرم و دارم مرتب ایده هامو پیاده میکنم تا یه درآمدی دراین شرایطی که دارم پیدا کنم و کم کم بیشترو بیشترش کنم تا بقیه ی فایلهاتونو بخرم وگوش کنم به تمریناتتون و هروقت آماده شدم اونارو میتونم بخرم خدایا شکرت پروردگارا سپاس
کریمسستونم مبارک خوشحالم که براتون دیدگاهمو نوشتم ان شالله تو فایلهای بعدی هم براتون از موفقیت هام میگم
استاد سید حسین عباسمنش ان شالله در پناه الله سرحال سربلند شاد وسعادتمند در دنیاو آخرت پیروز باشی
فعلا خداحافظ