چرا بعضیها خوششانس هستند؟ - صفحه 8
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/12/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-12-31 19:34:522024-07-17 18:36:48چرا بعضیها خوششانس هستند؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد ممنونم از لحظه های عالی ونابی که با ما به اشتراک میگزارید
اما باید بگویم بعد از حدود یکسال آشنایی با این سایت پر محتوا و شما بزرگوار
میخواهم تولد یکسالگی ام را
که تولدی آگاهانه در مسیر تحول و ایجاد شرایط بسیار عالی است را
بعد از اتفاقات و تضادهایی که نقطه ی عطف من برای تغییر وتحولات اساسی بوده
را جشن بگیرم ??
آری بینش من
زندگی را حرکتی در جریانی کاملا جبری و پیش تعیین شده از قبل میدانست
همان شرایط بیرونی که شرایط و زندگی مرا رقم میزد
و من چاره ای جز پذیرش ان نداشتم
و ماحصل این دیدگاه من
زندگی پر از اضطراب و تنشی بود
که در مقابل که خواهان تغییر بوده
اما چاره و نشانه ای در تغییر انهم نیافته بودم ?
و این همان احساس عجز و ناتوانی در پذیرش جریانی بود که من هیچ کاره ام
شرایط رقم خورده و من ناتوان در تغییر
این همان دیدگاه درونی من بود که افرادی خوش شانس و بعضی هم بد شانس به اجبار حرکت در جریان از پیش تعیین شده
نگاه حسرت وار و نگاه به زندگی انسانهایی که همه چیز انگار فراهم شده برای انها
ودر نتیجه انگشت اتهام به سمت افرادو شرایط بیرونی
که دخیل در این تقدیر نا به هنجار من بودند
و همچنان احساس بد واتفاقات بد
اما خدا هدایتگرم شد
چه تحول بزرگی ارام ارام زندگی من را با شناخت این قوانین زیبا دربر گرفت
چقدر خداوند مرا زیبا هدایت نمود با شناخت قوانینی که به راحتی با تغییر خود احساس باورها و کانون تمرکزم همه چیز را دگرگون نمود
من در اولین قدم پذیرفتم خود و شرایط نازیبایم را
واینکه همه چیز از درون من نشات میگیرد قراداد و تعهد نامه ام امضا نمودم
همان قرادادمهمی که همه چیز را زیر رو میکند تعهدنامه ای نه چندان ساده ای راامضا نمودم که تنها خودم و خودم خالق تمامی شرایط نابسامان گذشته ام
چه سخت بود اما زیبا
تعهد نامه ای که میگوید
هیچ عامل بیرونی دخالتی در این شرایط نابسامان تو ندارد .
تعهدنامه ای که هیچ اتفاقی را از روی شانس تلقی نمیکند
و هیچ اتفاقی از پیش رقم نخورده و مرا خالق شرلیط میپندارد
تعهد نامه ای که انگشت اتهام و تقصیرات درهربرهه و شرایط نامناسبی را به سمت خود من نشانه میرود
تعهد نامه ای که میگوید دست بر زانو بگذار و از جا بلند شو و هیچ مپرس
کمر همت ببند و فقط باهدایت الهی و الهامات نه هیچ شخصی و عاملی
همه را هیچ کن و تنها خدا را و خودت را دخیل بدان
قدم ها را با ایمانی برگرفته از قلبت و خدای درونت به آرامی بردار
هر قدم که برداری
او خود بگویدت چون باید کرد!!!!
آری مسیری که بادیدن نشانه ها و الهامات الهی هر لحظه زیباتر میشود
همان زیبایی که اساسش فقط احساس است و باور
ایمانست و الهام
نشانه هااست و تایید انها
و نه هیچ عامل بیرونی دیگر
و من میروم با اموزشهایی که اساسش از وحی منزل فردیست که رسالتش اباد نمودن جهان است
خداروشکر و خداروشکر وخدارا شکر ……
استاد
امیدوارم و حتما یه روزی میام فلوریدا برای زندگی
و همچنین یارها و بارها باهات برنامه چیدن و دیدنت
سال ٢٠٢٠ میبینمت
درود به همگی
به نظر من آدمی هرچه بیشتر تلاش کنه شانس بیشتری هم نصیبش میشه
(فقط من یک نکته رو یادم اومد که اینجا اشاره کنم اینکه چرا استاد فایلی: حرفی: اشاره ای: در مورد کتاب بسیار تاثیر گذار “راه هنرمند” نوشته جولیا کامرون نداشتن؟؟؟!!! چرا آخه)
داره کم کم باورم میشه که هیچ کسی کتاب راه هنرمند نوشته جولیا کامرون رو نخونده
کتاب به این مهمی.
سلام به استاد خوبی ها و دوستان هم فرکانسی عزیز?????
داره دانلود میشه استاد عزیزم هر فایلی که می ذارین الان من کلی واسه شنیدن آگاهی های جدید خوشحالم و کلی هم برای دیدن اون تصاویر خوشگل که برامون می فرستین ذوق میکنم و با دیدنشون از شوق دیدن این مناظر اشک میریزم خدا روشکرررررربه خاطر همه چیز
تشکر استاد خوبم بابت زحماتی که برای تهیه این فایلهای عشق میکشید???
سلام استاد – استاد کفش هات خیلی قشنگه خیلی حال کردم با کفش هات چقدر بامزه بودن عجب ایده باحالی دادن این کارخانه ها خیلی باحال بود
چه تصاویر و جملات زیبایی.ممنونتون هستیم
سلام بر استاد عزیزم
عزیز دل ایشون و میکاییل مهربون
سال نو مبارک
استاد الان ساعت 4:43 دقیقه صبح هست و من با دخترم که الان 36 هفته شه و خداوند اونو در قلب من رشد داده این فایل بسیار زیبا رو تماشا کردیم
جالب اینه دخترمم از شنیدن موزیک های زیبا و شاد کلی به هیجان اومده بود و با حرکت هاش این حس پر از زیبایی و امید رو بهم منتقل میکرد
استاد مدت هاست یه خواب دیده بودم ولی فرصت نمیکردم بنویسم
تو خواب دیدم شما یه جزیره خریدین و اسمشو گذاشتین جزیره عباسمنشی ها
منم خوشحال بودم که چه شود افراد هم مدار دور هم اونجا جمع شوند
اگر چه اون روز دور نیست
استاد همیشه گفتین جسارت نبوغ میاره
من به این حرفتون ایمان اوردم
خوشحالم خانواده مون داره روز به روز اگاه تر میشه و جسورتر
و چه ایده هایی در حال خلق شدنه
دلم به تپش میفته از شدت شوق رسیدن به ارزوهای خودم و این خانواده و رییس این خانواده یعنی شما
استاد ادامه بدین چون ما هم دنباله رو راه شماییم …
استاد خوشحالم وقتی دارم مادر میشم که اگاه تر شدم و هیچ ربطی به گذشتم ندارم
چقدر خوشحال میشم استادم منو با اسم بشناسه
استاد حضورا هم خدمت خواهیم رسید
به امید برگزاری جشن سال نو در جزیره شما با همه بر و بچه های عباسمنشی…
به نام خداوند مهربانم.
سلام استادم.
هنوز موفق نشدم فایل رو دانلود کنم.
ولی گفتم احساسم رو بهت بگم عباس منش عزیز.
اول که عکسی که تو صفحه ی این فایل گذاشتی واقعا بهم احساس قشنگی میده.
همه ی فایلهات همینجوریه.یکی از یکی بهتر.
خدایا شکرت.
استاد نمیدونم از دیروز عصر چه اتفاقی برام افتاده.قلبم از درون سینم میخواد بزنه بیرون.
خیلی زیاد یاد خدا میافتم.خدا رو به شدت تو قلبم احساس میکنم.دیشب بیرون از خونه تو ماشین با صدای بلند گریه میکردم،نمیدونستم چی شده فقط دلم میخواست گریه کنم.از دیشب تا اینکه یاد خدا میافتم دوباره اشکام سرازیر میشه.هیچ کس درکم نمیکنه غیر از شما.به کسی نمیتونم بگم چه حالی دارم.حتی به همسرم.چون میدونم که درک نمیکنه که چی میگم.
تو همین حس و حال بودم که یه دوستی که خیلی رابطه ای باهاش ندارم یه فایل میکس شده از شما برام فرستاد (۲۰ دقیقه ای میشه)
تا حالا نشنیده بودم .فکر کنم از روانشناسی ثروت ۳ باشه.
ولی این رو یه نشونه دیدم که خداوند داره از درون خودم داد میزنه که حسین کجا داری میری.بیا پیش خودم.
چون از وقتی که دوره ی عالی و بدون نقص کشف قوانین زندگی رو شروع کردم تمرکزم از روی کارم برداشته شده و تا حدودی کارم تعطیل شده.چون واقعا کارم سخته و تمام توان و تمرکزم رو میگیره.به همین خاطر با مسائلی مواجه شدم که نجواهای شیطان امانم رو بریده .ولی احساس میکنم صدای خداوندم .الهامات خداوندم قویتره و داره پست میکنه مقام شیطان رو.
استاد نمیدونم چطور از شما تشکر کنم که من رو از غفلت محض نجاتم دادید.
بعضی وقتا با خودم میگم اگر من این خدا رو نمی شناختم تا ابد (فیها خالدون)در جهنم بودم.
استاد من تنها کاری که میتونم انجام بدم برای تشکر از شما اینه که قول بدم موفق بشم .چون این خواسته ی شما و خدای شماست.
نمیدونم چرا تو صفحه این فایل این صحبتها رو نوشتم.ولی دست خودم نبود.
خدا نگهدارتون باشه استاد?
سلام دوست عزیز خدارو هزاران مرتبه شکر که داری خداروبهترو بهتر میشناسی شک نکن که بهترینی
سلام حسین آقا گل. میبینم که خیلی حالت قشنگه خریدارم چند؟ درکت میکنم دوست خوبم منم همینجوری که تو خدارو حس میکنی حسش میکنم. حالت نشون میده که خوب پیشرفتی تو مسیر قانون و بهتر از اینی که هستی هم میشی فقط امیدت به خدا باشه. انشاا… که هر روزت بهتر از دیروزت باشه فردات بهتر از امروزت شاد و پیروز و ثروتمند باشی.
باسلام به همه عزیزان ، خدا را سپاسگزارم که اینجا هستم
من در این فیلم وکسانی که در این روز دور هم جمع شده بودند خدای خویش را احساس کردم . بیخودی نیست که این کشور اینقدر پیشرفته است وپیشرفت میکند
من احساسم این را به من میگویید که کسانیکه شادیهایشان را بادیگران تقسیم میکنند مورد توجه ورحمانیت خداوند هستند وچون خداوند تمام شادی است ؛ کسی وکسانی که شادی تولید میکنند خیلی دوست دارد
آیا از این زیباتر میشود که آفریده های خدای عزیزوبنده هایش را گل باران کنی ؛ فرشته ها خداوند بردستانی که شادی تولید میکنند ویاری میدهند بوسه میزنند . به به چه سمفونی زیبایی . هرکسی خنده برلب ؛ هم نوع خود را با گل وشیرینی غ مبارک بادا میگوید
واقع که من خیلی لذت بردم واز صمیم قلب میخواهم که ماانسانها به جای نفرت وکینه ودشمنی ؛ یک دهکده باشیم ومثل این افراد برای همدیگر شادی وگل هدیه دهیم . آیا روزی میرسد که بشریت دست از حماقت ونادانی بردارد وتمام انسانها را به عنوان ؛ آیه های از خدای عزیز یاد کند .
آیا روزی میرسد که هرانسانی درک کند که هیچ دینی ومکتبی وهیچ آرمانی ؛ بالاتر از انسان بودن نیست به امید آن روز .
خیلی حسش قشنگ بود . مخصوصا شادی بچه ها . واقع که خدا را در میان این جمع دیدم که برای شادی مخلوقش ؛ شیرینی در دستشان می گذاشت . آری خدا پای همین چپرهاست ، پای اون دسته گل بسته بر آن کامیون ؛ درخنده ودست تکان دادن آن دختر زیبا ؛ آهای بنده های خدا ؛ خدا همین جاست . لای ورق به ورقهای آین گلها ؛ میان رقص وسماع آن دختران ؛ میان اون چین وچروک های آن خانم سالخورده ای ؛ که با دستان کم توانش ،به سوی بنده اش ؛ شکلات می انداخت
آری ؛ محبوب من ودلدار من ،وخدای من وشما ؛ همینجاست ؛ در رقص باد برزلف آن دختر زیبا روی است در نفس به نفس آن گروه سماع کننده است ؛ در صدای مادران ؛ وقتی بچه اش را صدا میزند ومیگوید عزیزم ؛
خدادر آن دستانی است که به سوی تو دراز شده است ؛ مبادا دستش را ؛ حتی باخنده ای ؛ رد کنی وحواست باشد که مبادا باعث ناراحتی کسی شوی ، در غیر این صورت تو با آن کس که ناراحتش کرده ای ؛ سروکار نداری ، بلکه حسابت با خدای اون فرد است …….
خدایا نمیدانم این چه سری است هر وقت میخواهم چیزی بنویسم ، جز تو چیزی به ذهنم نمی آید ، وتمام وجودم تو میشوی . پس حالا که خودت نظاره گر من هستی ؛ یاریم ده ، که دستم درروی این کره ی خاکی ، دستان تو باشد . ومرا ؛ این بنده ی مقدست را ، چنان غرق در ثرت کن ؛ که هر کسی بگوید از کجا آورده ای ؛؟ جز ” هذا من فضلی ربی ” چیزی بر زبانم جاری نشود
خدای خوب وقشنگم ؛ من رحیم هم اسم یکی از صفات “خودت ” را چنان یاریم ده که جانشین خوبی در روی این کره خاکی باشم
خدایا ؛ ای محبوب من ؛ چنان تمام وجودم را مثل خودت کن ؛ که وقتی در آن روز موعود ، که دیری نباشد ، در حضور مریم شایسته عزیز ،ودفتر این بنده ی خوبت ؛ سید برار ؛ حاظر شدم ، چنان سخن شادی به زبان آورم ک جمعی را سراپا ، تو کنم واشک ذوق وحضور ملکوتت را ، بر چهره ی مجریان این خانواده وهمه ی اعضای این خانواده ؛ جاری کنم
محبوب من ؛ من مهمان توشده ام ؛ توکه دوست نداری مهمانت را ، از خونه ات بیرون کنی یا بهش بد بگذرد .
خدایا ؛ عاشقت شده ام ؛ این معشوق رایاری بده .
وازت بینهایت سپاسگزااااااااااااااااااااااااااااارم
سلام دوستای خوبم. سلام استاد دوست داشتنی خیلی ممنون که اینقد به ما لطف داری و بفکر مایی و مارو تو شادیات سهیم میکنی کمتر کسی همچین کاریو انجام میده. انشاا… که روز به روز بهترو بهتر بشین تو همه جنبه ها. من به تازه گی هم فرکانستون شدم یا بهتر بگم عضوی از خونوادتون. از اونجایی که من قبل از اینکه با قانون هم آشنا بشم کمال گرا بودم و همیشه بهترین چیزارو میخواستم و سعی میکردم بهترین هارو داشته باشم یه روز که دیگه خیلی از اوضاعم خسته شده بودم و همش به دنبال علتش بودم که چرا اینقد من بد بختم و…. یکی از دستان خداوند اومد و استاد بهم معرفی کرد و یه فایل انگیزشیشو واسم گذاشت و من هم دنبالشو گرفتم و الان هرموقه یاد اون روز میوفتم اون بنده خدارو دعا میکنم که مسیرو بهم نشون داد البته اعتبارشو به ربم دادم چون اون دستی از دستان ربم بود که به یاری من اومد خلاصه میخواستم بگم که بخاطر کمال گراییم از همون اول کار با بهترین استاد هم در زمینیه کاریش و هم در همه جنبه آشنا شدم و سپاس گذار خداونند که یکی از بهترین دستایه خودشو سره راهم گذاشت. از همون اولی که با قانون آشنا شدم از همون روز اول نشونه هایه کوچیک دیدم از درست شدن خود به خودی دزدگیر ماشینم. تغییر رفتار خودم با بغیه و بلعکس. بیشتر شدن در آمدم بدون اینکه فعالیت فیزیکیمو بیشتر کنم. یا از همه اینها مهتر سلامتیم و ارتباط وصف ناشدنیم با خدا بود که اصلا تو مخیلمم نمیگنجید که یه روزی بتونم همیه اینارو یجا باهم داشته باشم. خدا جونم شکرت بابات همیه نعمت هایی که بهم دادی چه اونایی که یادمه و چه اونایی که از یادم رفته و چه اونایی که دارمشون و چه اونایی که از دست دادمشون. چند وقت کم کار شده بودم رو خودم تا اینکه یکی دوروز پیش یه ویروسی اومد تو جونم شبیه به سرما خوردگی ولی یکم شدید تر و خلاصه یه تلنگری زد به من که پسر حواست باشه همیشه واز رو خودت کار کنی فکر نکنی که دیگه خیلی کارت درست شده ها. خوب که به این موضوع دقت کردم دیدم یه چنتا از باورهایه غلتی که نسبت به بیماری داشتم و اصلا به یادشون نیوفتادم اون زیر میرا قایم شده بودن و الان خودشونو رو کردن که یاد اون حرف استاد افتادم که تضاد ها اومدن تا ما بتونیم مشکلاتمونو با اونها حل کنم و منم که تا الان به تضاد خواستی بر نخورده بودم یکم دقیقا تر شد نگاهم به این موضوع آخه من ۴.۵ ماهی بیشتر نیست هم فرکانستون شدم. میخوام بیشتر رو خودم کار کنم بیشتر حالمو خوب کنم میدونی چیه تا بحال اینقد حالم خوب نبوده نمیخوام دیگه این حس حالو از دست بدم میخوام فقط هر روز بهترو بهترش کنم همین نقطه سر خط.
یه چند باری به توصیه هایه استاد گوش نکردم و در مورد قانون با بغیه صحبت کردم و نتیجشم دیدم جز مسخره کردنو بی اهمیتی هیچی نداشت البته اونایی که تو مدار نیستن قاعدتن اینجورین دیگه درک نمیکنن مضوعو و تصمیم گرفتم دیگه حتی یک کلمه هم با کسی صحبت نکنم تا خودشون ازم با درخواست شدید نخوان. میدونی چیه این مسیر خیلی دوست دارم همین در لحظه زندگی کردنو که قبلا اصلا اینجوری نبودم یا ذهن درگیر یه اتفاق ناجور تو گذشته بود و تا میومدم اونو فراموش کنم باز یه اتفاق دیگه میفتاد و دوباره روز از نوع روزیم از نوع یا اینکه نگران آینده بودم که من که الان هیچی ندارم فردا پسرام بزرگ شدن چی دارم که بهشون بدم خرج دانشگاه یا خواسته هایی که دارنو از کجا بیارم چقد نظرشون در موردم بد میشه چقد میرم زیر سوال. ولی الان اینقد دارم رها از گذشته آینده زندگی میکنم که بعضی موقه ها که خودم خودمو زیر نظر میگیرم میبینم که چقد شادم چقد لبخند رو لبامه بعد به خودم میگم مشاا… چقد خوب شدم .شاد کی بودم من. همیه شادیایه قبل از آشنایی با قانون سوتفاهم بوده. قبلا حرفایه تکراری یا جملات یا کارایه تکراری خستم میکرد ولی الان نه لذت میبرم از اینکه بنویسم یا حرف بزنم با خودم یا کاری رو انجام بدم بهتر بگم صبور شدم خیلی فرق کردم نسبت به گذشته. وقتی میبنم که من پتانسیل اینقد تقییر کردنو دارم بیشتر به وجد میام و میگم پس بهتر اینم میتونم بشم. میتونم اون بتی که از خودم درونم درست کرده بودم و اینقد باور قلت بهش چسبودم بودم که زندگیه تو همینه تو بد بختی تو بد شانسی تو همینی که داری هم از سرت زیاده زیاد با بالا بالاها فکر نکن رسیدن بهش کاره تو نیست و… بزنم بشکنم و یه علیرضا جدید بسازم علیرضایی با بهترین خصوصیا و سلامتی و ثروت و معنویت و روابط. خدارو سپاس گذارم بخاطر اینکه بهم فهموند که خالق زندگیم خودم هستم و نه هیچ کسه دیگه ای حتی خودش هم هیچ دخالتی نداره و سیستم رو جور طراحی کرده که با عدلش در هماهنگیه کامل باشه پس من میخوام از این به بعد بهترین هارو برایه خودم خلق کنم چون من لیاقت دریافت همه نعمت هاشو دارم تا چند وقت دیگه میام واستون از نتایج بزرگی که گرفتم مینویسم. و در آخر بگم که همیگتونو عاشقانه دوست دارم و بهترین هارو براتون آرزو میکنم در پناه رب شاد و ثروتمند باشید.