چرا امریکا اینقدر ثروتمند است؟ - صفحه 20 (به ترتیب امتیاز)

سپاسگذارخداوند مهربانم هستم برای وجود استاد عباس منش و خانم شایسته عزیز در زندگیم درود فراوان استاد عزیزم

امروز چهارشنبه اس و همینطور که دوهفته پیش گفتم هر چهار شنبه رو روز شکر گذاری قرار دادم

که در این صفحه خواهم نوشت

راستش دیروز مهمونی دید و بازدید عید خونه عمم دعوت شدیم به همراه برادر و مادرم رفتیم بیشتر عمه ها و عموم و بچه هاشون اونجا بودنو همه یه شب خیلی خوب رو در کنار هم گذروندیم البته ما رفت و امد زیادی نداریم و سالی یکی دو بار خونواده پدریمو میبینم و میخوام استاد به چند نکته برای سپاسگذاری اشاره کنم :

دیروز که با برادرم داشتیم حاظر میشدیم برادرم گفت پریسا به گذشتمون فکر کن ما چقدددر سختی کشیدیم تا به این جایی که الان هستیم رسیدیم

(بگم که در گذشته قبل از جدایی پدر و مادرم ما وضعیت مالی خیلی ضعیف داشتیم یعنی همیشه لباس های کهنه دختر عمو ها و پسر عموهارو میپوشیدیم و همینطور از لحاظ اجتماعی خیلی ضعیف بودیم و همینطور از لحاظ توحیدی و جهانشناسی خیلی ضعیف بودیم یعنی همیشه چشمون به مادر بزرگ و عمه ها و عمو های پولدارمون بود و همیشه از اونها درخواست کمک داشتیم و همیشه اگر کمکی میکردند با خفت و خاری همراه بود کاملا با ارتباط با خداوند و قوانین جهان هستی بیگانه بودیم و فکر میکردیم سرنوشت ما دیگه همینه و قبول کرده بودیم که خداوند برای ما همچنین سرنوشتی رو مقدر کرده و در فامیل هیچ وقت مورد احترام نبودیم و همه بخاطر ترحم بخاطر نوع زندگیمون یه صدقه ای بهمون میدادند )

و من گفتم خیلی خوشحالم بخاطر تمام اون روزهای سخت و اون زندگی سختی که گذروندیم چرا که الان قدر تماام داشته هامو میدونم و برادرمم گفت تو خوشحالی من مغرورم چرا که اون سختی ها باعث قدرت من شدند باعث شدند من از خیییلی چیزهایی که بقیه میترسند هیچ ترسی نداشته باشم و بعد اسنپ گرفتیم و راهی خونه عمه شدیم و هر سه تامون خیلی حالمون خوب بود و خوشحال بودیم چون قبلش بارون زده بود هوا فوووق العاده شده بود و خیابون ها و در و دیوار شهر شسته و تمیز شده بود و کف خیابون ها برق میزد وقتی انعکاس نور ماشین ها به سطح زمین میخورد میدرخشید و ما همینطور به این بارانی که باریدو به شهرمون کلی زیبایی بخشید و از هوای تازه شهر لذت میبردیم و سپاسگداریمون قلبی بود با تمام وجود انگار تک تک سلول های وجودمون داشتند سپاسگذاری میکردند بعد برادرم گفت خدایا سپاسگذارتم برای وجود ثروتمند ها که باعث شدند خونه های زیبا بسازند و شهر رو زیبا کنند تا ما به هر کجا نگاه میکنیم لذت ببریم واقعا جمله زیبا و قابل تحسینی بود چرا که داریم روحیه یه ادم سپاسگذار رو در خودمون پرورش میدیم و همه اینها بخاطرشماست و فایل های رایگانتون که نشون دادن نعمتی مثل سپاسگذاری در زندگی با توجه کردن به داشته ها ی خودمون و همینطور سپاسگذاری از داشته های دیگران هست واقعا از وجود همچنین برادر سپاسگذاری از خداوند سپاسگذارم

نکته بعدی اینکه وقتی ما رسیدیم چقدر همه بهمون احترام میزاشتند چه برخورد های قابل احترامی رو دریافت کردیم همه باهامون ارتباط برقرار میکردند و چقدر ازمون تعریف و تمجید میکردند هر بار نگاه میکردم بهمون لبخند میزدند و کلا ما ادم های متفاوت از قبلمون بودیم که انگار همه احساسش میکردند و تمام این ارزش و احترامی که بهمون میزاشتند بخاطر ارزش و احترامی بود که ما خودمون اول از همه برای خودمون قائل شدیم بخاطر اینکه با کمک شما استاد عزیزم یادگرفتیم قوانین جهان هستی چیه و ارتباط با خداوند رو اموختیم و توحید رو توشه راهمون کردیم و تمام این ارزش و احترام رو خداوند برای ما قائل شده چرا که فقط اون رو میپرستیم و به رب و پروردگار جهانیان بودنش ایمان اوردیم و دیگه دستمون چشمون و درخواستمون به انسان ها نیست به خداونده

سپاسگذار خداوندم و سپاسگذار خودم هستم بخاطر جایگاهی که الان دارم با تمااام وجودم از گذشته تا رسیدن به الان از این مسیری که طی شد تا به اینجا برسم سپاسگذارم.

نکته بعدی برای سپاسگذاری اینکه وقتی داشتم با خونواده ارتباط برقرار میکردم و صحبت میکردیم متوجه چه نکته های طلایی شدم دیدم که وااای من چقدر رو به پیشرفت هستم چرا که سال قبل و سال قبلش و امسال این ادم ها هنوز در همون افکار و عقاید به سر میبرند و فقط از لحاظ ظاهری تعقییر میکنند و میشه گفت از لحاظ ظاهری پیشرفت میکنند اما وقتی باهاشون صحبت میکنی دستاورد خاصی ندارند البته نمیخوام قصاوتشون کنم اونها الان در جایگاهی هستند که باید باشند اما میخوام اینو بگم که من متوجه تعقییرم میشم و به خودم افتخار میکنم بخاطر مسیری که درش هستم واقعا استاد من بسسسسسسیار بسیییار راضی هستم از جایگاهم چون انقدر شناخت قوانین و خداوند و توحیدی بودن به زندگی من ارامش و حس خوب و زندگی زیبا و هدف های بزرگ داشته که با هیچ چیز در این دنیا عوضش نمیکنم واقعا الان متوجه اون احساس خوب و شوق و احساس سپاسگذارانتون میشم که با کلمات هر چقدر بخوای توصیح بدی زبان قاصره و فقط باید تجربش کنی تا بفهمیش

من تمام اینها رو مدیون تضادهایی هستم که تو زندگی بهش برخوردم و سپاسگذار وجود تضاد ها در زندگیم هستم دیشب خیلی درونی ذوق میکردم از درون جیییغ میزدم از خوشحالی وقتی میدیدم که وااای پریسا چقدر تعقیییر کردی دختر تو زندگیت خوشحالم از خودم که به چه مقامی از درون رسیدم که وقتی با خودم فکر میکنم خیلی چیزها دارم برای افتخار کردن به خودم استاد تک تک مطالبی که دارم مینویسم یه شوقی داره به من میده که دلم میخواد از خوشحالی اشک شوق بریزم و تک تک اینها با احساس سپاسگذاری وجودی همراهه دیشب یه شب خیلی شاد رو گذروندیم خدایا شکرت که با ادمهایی دیشب در ارتباط بودم که اصلا دنبال دورهمی که بشینند غیبت کنند حرف های نا امید کننده بزنند احساس بدی به هم بدن از اتفاقات بدی حرف بزنند به دورر از تما حاشیه ها همه به دنبال شادی بیشتر چیکار بکنیم الان شاد باشیم خوش بگذرونیم و تا نصف شب برقصیم از کوچیک و بزرگ کسی نمینشست ما چهار ساعت فقط زدیم رقصیدیم و خندیدیم انگار دیشب یه شبی بود برای سپاسگذاری و فقط و فقط لذت بردن

نکته بعدی که میخوام بگم اینه که ما مدتها بود فرش نداشتیم و خب یه روفرشی تو خونمون پهن کرده بودیم تا بلاخره چند وقت بود دنبال فرش بودیم تا اینکه به طور هدایتی هدایت شدیم بورس موکت و فرش توی شهرمون با همون پولی که داشتیم درسته پول خرید قالی نداشتیم اما با همون مقداری که داشتیم همراه با احساس خوب و سپاسگذاری از فراوانی فرش و موکت ما رفتیم برای خرید استاد باورتون میشه جایی رفتیم که اصلا نمیشه متوجه تفاوت قالی ها از موکت ها بشی تصوری که ما در گذشته از موکت داشتیم مثل تمام موکت های کم قطر و ساده ای بود که در قدیم توی تمام اتاق ها و زیر فرش ها پهن میشد اما وقتی رفتیم برای خرید دیدیم وااای دنیایی از طرح ها و اندازه های موکت هاس که شبیه به قالی هستن حتی از قالی ها بروز تر و زیبا تر با چه قیمت های مناسبی اینقدر تنوع و زیبایی و فراوانی بود که من و مامانم گیج شده بودیم چی انتخاب کنیم خلاصه استاد ما یه موکت بسیار زیبا خریدیم که باز یه نکته جالب توجه دیگه اینکه توی همون مجتمع یه قسمتی بود که 200 هزارتومن میدادی و لبه های موکت رو مثل قالی با تنوع در طرح و رنگ واستون ریشه همونجا میدوخت و همونجا تحویل میداد که اون موکت حتی از قالی هم خوشگل تر میشه و ما با دوملیون و نهصد یه فرش خیلی خیلی زیباتر و بهتر و با کیفیت تر از اون چیزی که تصورش رو میکردیم خریدیم و همونجا با خودمون به خونه بردیم یعنی به چپ میریم به راست میریم هی فرش زیبامون رو نگاه میکنیم و با مامانم با شوووق و خوشحالی از ته دل سپاسگذاری میکنیم که چقدر به خونمون زیبایی بخشیده و تمام این اتفاقات خوبی که در زندگیمون میوفته فقط و فقط بخاطر اینه که برای داشته ها و برای درخواست هامون یاد گرفتیم که با احساس خوب و واقعی سپاسگذاری کنیم و همینطور صبر به اینکه باید صبر کنیم تا خداوند بهتر از اون چیزی که میخوایم رو بهمون میده و باور داریم که میشه

این بود سپاسگذاری این هفته من از زندگی زیبایی که داریم