چرا ترامپ رئیس جمهور آمریکا شد؟! - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)

484 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    پگاه تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 1813 روز

    سلام و عشق برای روح استاد عباسمنش عزیز و همسرشون و خانواده ی عزیز این سایت که باعث شدن من تناقض ذهنیت من ، نسبت به دین و قانون که مغایرت هایی داشتن تغییر کنه و هنوز هم در حال تغییر هستم .استاد عزیز من ۶ سال پیش با قانون جذب اشنا شدم ولی اون زمان ، فقط بسنده به حرف بود و اگرم علم و اثباتی بود من در فرکانسش نبودم .و فقط کتاب برای هر مشکلی راه حلی معنوی وجود دارد دکتر وین دایرو خوندم.ازونجای که دانش اموز رشته ریاضی فیزیک بودم و هیچ ودلیل منطقی برام نداشت و با دین هم تناقض داشت از نظر ذهن منتقد من که البته خیلی جاها به کارم میاد و خدارو سپاسگذارم بابتش.و من از یه طرف در یک خانواده مذهبی بودم ک ازبچگی باور های گناه و احساس گناه ، و اینکه قانون جذب وصل شدن به جن و عرفان های نوظهوره ربطتش میدادن .من این قانونو بعد از چندبار استفاده رها کردم و یه جورایی کاملا فراموشش کردم ..استاد عزیز من معجزه رو بارها به چشمام دیدم وقتی به این قوانین تکیه کردم ‌.اولین معجزه حضور پر رنگ و با عشق خدای عاشق و زیبام بود که مثل یک پدرو مادر خواست ک من به این مسیر بیام .استاد میگن وقتی تاریکی و ببینی خیلی قشنگ تر نورو درک میکنی من توی اوج تاریکی بودم و بعد اخر زندگیم خودکشی بود…یک شب وقتی به اخر ناامیدی و کفر رسیده بودم .و سالیان سال با خدا قهر بودم و بهش بی احترامی میکردم ‌که میدونم انقدر عاشق من هست و از دل پاکم خبر داره که بخشیدتم …اون شب من ازش یه چیزیو با تموم وجودم خواستم اخرین امیدم بود و ازش با تموم وجودم خواستم که اگه صدامو میشنوه یه نشونه بهم بده که من ادامه بدم .چون از همه چیم بیزار بودم از چهرم از خودم .توی احساس گناه بودم .و عجیب ناامید بودم ‌اخه میدونید من نزدیک ۱۲سال از افسردگی شدید رنج میبردم و همش خودکشی میکردم ولی عمرم به دنیا بود‌.انگار باید میموندم انگار خدای متعال به خاطر دلم نمیخواست زندگیم و اینجوری تموم کنم و برم توی جهنمی از ترسای اون دنیام و کافر باشم .اون شب من ندر خدارو دیدم.نه با چشم..با قلبم وقتی ازش نشونه خواستم .ذهنم خالی خالی شد یه لحظه سکوت عجیبی بود توی ذهنم و ساعت نزدیک ۲ شب بود.یه صدایی توی قلبم بود .بهم یه جمله گفت که هنوز وقتی یادش میفتم موهای تنم سیخ میشه.چقدر عشقی تو خدای بزرگ و مهربونم.چقدر تو بخشنده ای که بنده ای که طبق قانونت نباید کمکش میکردی چون ازت خواست کمکش کردی.مرا بخوانید تا اجابت کنم.اون ندا یه جمله بود که تکرار شد.(همه چیز از انرژیه) …و اولش فکر کردم صدای درونی خودمه ولی متفاوت بود .حس متفاوتی داشت .نجوای پر از ارامش و امید بود .شک کردم هم به اینکه ممکنه اون ندا از طرف خدا باشه .مگه من انسان خاصی بودم؟!اون لحظه به این چیزا فک میکردم .ولی بازم صدا اومد.همه چیز از انرژیه .همه چیز از انرژیه…و بعد ازون انگار ابی روی اتیش ریخته باشن اروم شدم و وجودم پر از سکوت و عشق شد .پیگیری کردم اون جمله رو هروروز هدایت میشدم و هی تکاملمو طی میکردم ولی انقدر پیگیر نبودم که این چندماه هستم چون توی ناخوداگاهم درسته کتابهای علمی بودند ولی دین چیز دیگه ای میگفت و من باور هایی داشتم که حتی نمیشناختمشون …تا اینکه دقیقا زمانی که باید همزمانی شد و شما اومدید .با قران با دین با بودن هروزه و توجه هرلحظه.من چندماهه دارم تکاملمو طی میکنم قبلا عجول بودم ولی از وقتی شما گفتید تکامل .من اگاه شدم به صبر تا باورام عوض کنم.هروز .طوی این ۳ ماه خیلی توجه م بیشتر شد به باورام .و حال خوبم.ولی وقتی بابا بیماریش شدت گرفت .من خودمو گم کردم و ۵ روز بود توی فرکانس پایین بودم.ولی خیلی جالب بود که این تضاد چیزیو به من نشون داد که سالیان سال نمیدونستم چون خیلی جلو چشمم بود.اونم اینه که من فهمیدم سر هرچیزی خودمو سرزش میکنم از بچگی بخاطر اینکه سر کارای نکرده همیشه سرزنش شدم و انگار جزو وجودم شده بود سرزنش و اینو نمیفهمیدم .فهمیدم حال این چندروزم بخاطر این خراب شد که یکی از قدیمی ترین و قوی ترین باورهامو باید میشناختم .و اون این بود که با سرزنش کردنم احساس گناه بهم دست میده و وقتی این نشونه رو خوندم که عزت نفس ترامپ در مقابل یه دنیا و اینکه باور داشته به خودش و خداش و این نشونه ای بود برام که بهم بگه با سرزنش کردن خودم یعنی عزت نفس ندارم .چه چهرمو سرزنش کنم چه بدنمو چه کارایی که میکنم .ترامپ احساس گناه و سرزنش خودشو نداره میدونه هرکاری که میکنه از دید خودش درسته .و این احساس گناهی ک من دارم به کائنات میگه من لایقش نیستم .هرچی ک میخوام داشته باشم و این یعنی عزت نفسم پایین بوده.من از امروز روی این هم کار میکنم و مطمعنم که جهانی که الان دارم نتیجه باور های منه چون وقتی گذشتع رو مرور کردم فهمیدم خودم جذبش کردم هرچی ک الان دارمو .میخوام بگم .ایمان قوی .باور قوی و سالم .ذهن خوش بین.حال خوب‌.ورزش .و از همه مهمتر باور به قدرت و عظمت خداوند که درون هرکدوم از ماهست میتونه یه ادم منفی نگر و افسرده ای مثل من قدیمم رو به ادمی به شادابی الانم که خدارو بخاطرش شکر میکنم تبدیل کنه.میدونم هنوز اول راهم صبورم و پیش میرم و خودمو از اول میسازم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    وحید محمدی گفته:
    مدت عضویت: 3233 روز

    سلام و خسته نباشید.من بعد از گوش کردن تمام محصولات رایگان و خرید بسته روانشناسی ثروت تازه به این نتیجه رسیدم که من چون روحی از روح خداوند در وجودم هست پس قدرتی معادل خداوند نیز در من وجود داره تازه به باور توانمندی دست پیدا کردم و فهمیدم عجب موجود قوی قدرتمندی هستم و هر کاری که بخواهم انجام بدهم در قدرت و توانم است با تشکر وحید محمدی از خمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    محمد میرزایی گفته:
    مدت عضویت: 3567 روز

    سلام استاد عزیز مثل همیشه عالی و ریزبینانه مسائل رو بررسی کرده بدون آنکه هیچ توجهی به جوی عمومی جامعه داشته باشید، قوانین رو کامل شرح داده اید .ممنون و ساسپگزارم که من و دوستانم را به بهترین نحوه ممکن با قوانین حاکم بر جهان هستی آشنا می کنید . شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    امیرحسین بذرافشان گفته:
    مدت عضویت: 3694 روز

    سلام استاد جووون

    ممنونم که باز هم با فایلی دیگر اگاهی های بیشتری رو به ما ارایه دادید. یه درخواست داشتم اینکه لطفا درمورد بیزینس های دیگری که دارید برامون بگید تا بازهم باورهامون قوی تر بشه و محدودیت ذهنمون کمتر بشه من به شخصه همش فکر میکنم که این همه ثروت و درآمد و خوشبختی شما از طریق برگزاری سخنرانی ها و سمینارهایی هسش که در ایران داشتید ولی مطمئنا بیزینس های بزرگتری هم دارید که ما علاقه مندیم درموردش بدونیم. سپاسگزارم از خداوند که من رو با قوانین جهان از طریق شما آشنا کرد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1291 روز

    یکی دو ساعت پیش فایل فقط روی خدا حساب باز کن رو دیدم و نکاتش رو پذیرفتم و بعد فایل صوتیش رو دانلود کردم ، بعدش بابت کاری رفتم بیرون و توی ماشین بازم فایل صوتی همون فایل فقط روی خدا حساب باز کن رو گوش دادم ، نکته جالبش اینکه توی مسیرم یه چیزی دیدم که خیلی ذهنم رو مشغول کرد تا خواستم در موردش حرف بزنم به یاد این افتادم که اصالت همواره با رب العالمین هست. همیشه قدرت متعلق به خداست . بلافاصله سکوت کردم و گفتم بذار حواسم پیش خداوند باشه… خیلی جالب بود که الان این فایل رو دیدم و به این دقت کردم که همون اعراض کردن رو من تمرین کردم . و بهتره از این بعد همین روند اعراض از ناخواسته ها رو در پیش بگیرم و تمام احساس و انرژیم رو بذارم رو خواسته هام . امروز داشتم چندتا از خواسته هام رو مرور میکردم بعد یهو به خودم گفتم من که نمیدونم این خواسته ها از کجا قراره بدست بیارم ، فقط حالم خوشه که خدا خودش داره بهم الهام می‌کنه میگه این و این و این رو درخواست کن از من . من میخوام بهت بدم ، بلافاصله میگم خدایا شکرت که اینا رو برام گذاشتی کنار . الان دیگه هیچ عجله ای ، هیچ رقابتی ،هیچ احساس نگرانی ندارم … خودش داره بهم میگه اینجوری درخواست کن منم درخواست میکنم . و حالم خوشه. خدا رو شکر میکنم که همواره منو در مسیر هدایت و تکامل خودش قرار داد . الهی شکر ،الهی شکر ، الهی شکر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 1846 روز

    سلام به استاد عزیزم و همه اعضای خونواده عباسمنش.

    توی این فایل سه تا از مهم ترین قوانین هستی گفته شد‌. یه لحظه احساس کردم که خداوند نشسته و داره باهام حرف میزنه. اولین موضوع اینه که بازی تو بازی توئه! قرار نیست بقیه شیوه بازی تو رو مشخص کنن و بگن این است و لا غیر! شیوه بازی من توسط من مشخص میشه. اگه هزاران نفر توی 15 سالگی به اون جایگاه رسیدن اون شیوه بازی اون هاست. قرار نیست منم مثل اونا باشم! اگه دیرتر هم شد عیبی نداره! شیوه بازی من توسط من مشخص میشه. من میخوام این لحظه شروع کنم. امروز رو زندگی کنم. هر چقدر هم از نظر دیگران دیر شده باشه این بازی منه. تنها کار من اینه که حرف اونا رو باور نکنم. فاکتورهایی ک اونا مشخص کردنو باور نکنم. دلایلی که میگنو باور نکنم. تنها کار من اینه که به خودم و خواسته ام توجه کنم.

    قانون دوم ؛ حالا که زندگی من زندگی منه. بازی بازیه منه، پس چرا باید به دیگران قدرت بدم!؟ چرا باید باور کنم حرف هاشونو!؟ بپذیریم چارچوب هاشونو!؟ این بازی منه. خودمم باید شیوه بازیمو مشخص کنم‌… نباید تاثیر بگیرم. باید حرف های درونمو که از طرف خداست باور کنم. بخدا زندگیم دست خودمه. چرا باور این موضوع انقدر برای من سخته! بخدا هیچکس هیچ قدرتی نداره تو زندگیم. بخدا هیچکس نمیتونه ضرری به من برسونه. این وعده خداست. کیست که خدا بخواد بهش عزت بده ، و بتونن اونو بکشن پایین؟؟ کی میتونه جلوی اراده خدا رو بگیره؟؟ خدا اراده کرده من ثروتمند باشم. اراده کرده من کاریو انجام بدم که کمتر کسی انجام داده. اراده کرده من به تمام خواسته هام برسم. اراده کرده من هر چی میخوامو خلق کنم. این اراده خداست. باور کن تو هم خالقی آقا! بخدا تو هم خدایی. کیه ؟ کیه که بتونه تاثیری داشته باشه تو اتفاقای زندگیت؟ موسی رو ببین! فرعون.. بزرگتر از فرعون مگه داریم!؟؟؟ خودشو خدا میدونستتت. ولی چی شد؟ برای کی؟ همه از بیرون نگاه میکنن به این داستانا. ولی برو یه لحطه خودتو بذار جای موسی!! چه فکری چه باوری چه قدرتی داشت که با اون جسارت بلند میشه میره جلوی فرعون‌.. فرعونی که هر کی نگاه بهش میکردو میکشت، چه برسه بری مخالفت کنی!؟ چه باوری واقعا باعث میشه ادم بره اینکارو انجام بده؟؟ جز اینکه تو ذهن موسی فرعونی نبوده. دنیای موسی دنیای موسی بوده‌.. فرعونی وجود نداره. نیست اقااا اصلا وجود نداره که حالا بخواد اسیب برسونه. و چه باوری باعث شد که ابراهیم بره بت هارو بشکونه. و اصلا ترسی نداشته باشه؟؟ وقتی اینا رو میشنوم یه بخشیش جوگیری هست که همون اول یه سری کارا رو انجام میدم! ولی اینکه این شیوه ، شیوه زندگیم بشه و هر شیوه ای غیر منطقی! اینو من میخوام. اینا پشتش چه باوریه؟؟ این اقدامات که کاملا غیرمنطقی و ترسناک بوده چه باوری پشتش بوده؟ تو ذهن موسی، ابراهیم محمد چی میگذشت؟ به چی فکر میکردن…. من دوست دارم اونطوری فکر کنم. نه یک روز و دو روز‌ . بلکه طرز نگاه من به دنیای اطرافم اینطوری باشه… اینکه فقط منم. اینجا هیچکسی حضور نداره که بتونه آسیب برسونه یا کمک کننده باشه. منم که ادما رو میسازم. منم که شرایط بیرونی رو میسازم. منم منم منم.

    همه میگن دریا شکافته شد! من میگم برای کی؟ برای موسی شکافته شد! همه میگن آتش گلستان شد. من میگن برای کی و چرا؟؟ بقول استاد همه از اخر نگاه میکنن ولی من دوست دارم ببینم موسی چیکار کرد که دریا شکافته شد!؟ ابراهیم چیکار کرد که آتش کلستان شد؟، انصافا انصافا یه لحطه فکر کن تو موسیی هستی و خدا گفته برو طرف دریا!؟ بخدا اگه برم. من هزار تا دلیل واسه خدا میارم. میگم دریا؟ این همه راه هست دریا؟ معلومه که گیرمون میارن، یا نهایتا غرق بشیم. یا هم نمیتونیم رد شیم همونجا میمیریم! نه ولش کن.

    یا ابراهیمی نه بت ها رو شکوند. یا ابراهیم که بلند شد رفت جلوی نمرود و گفت رب من اینه. تو هم افریده اونی. تو یه لحظه فکر کن ابراهیمی! تو الان تو زندگیت یه ادمی که یکم از لحاظ اجتماعی موقعیت داره انقدر میترسی نکنه فلان کارو کنه. بعد میری جلوی نمرود؟ اونم کسی ک خودشو رب میدونه. کسی ک به ابراهیم میگه من ربم چی میگی؟ میگه رب من اونیه که میمیره و زنده میکنه! میره یه نفرو میاره میکشه میگه منم زندگی و مرگ اینا دستمهه!! جلوی اوننن؟

    استاد این فایل ها خیلی قشنگه. خیلی اگاهی های قشنگی هست. خیلی میشه باهاش حال کرد و سر تکون داد. اما نه برای منی که مدت خیلی زیادیه سر تکون دادمو تایید کردم. نه برای منی که همش از بیرون نگاه میکردم. من میخوام اینا رو تو زندگی خودم ببینم. میخوام باورش کنم. وقتی میگین آتش گلستان شد منم میخوام. منم میخوام. منم میخوام دریا واسم شکافته بشه. منم میخوام اونجا که هیچ راهی نیست خدا راه بشه واسم. میخوام “ما رمیت اذ رمیت” بشه. میخوام شمشیر بشه، راه بشه، قدرت بشه همه چی بشه واسم. میخوام بازی خودمو اونطور که دوست دارم بازی کنم و لذت ببرم. میخوام دستمو بذارم تو دست این خدای قدرتمند و برم جلو.

    به امید دیدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1052 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام عزیزان دلم امیدوارم عشق پاک الهی سهم تک تک لحظات تون باشه ،حال دلم خیلی عالیه ،ساعت نزدیک 2صبه ومن هنوز بیدارم و پراز انرژی ،انقد شارژم که خوابن نمیبره ،انقد از تک تک لحظاتم و انقدر از تک تک شرایط زندگیم از خودم و خدای خودم راضیم و رضایت دارم از ته دل که خدا می‌دونه این فرکانسای خالص و سرشار ازعشقی که می‌فرستم چه نتایج فوق العاده ای برام رقم میزنع و چه اتفاقات عالی در انتظارمه ، من کاملا غرق در سپاس گزاریم ،من کاملا خداوند بر کلامم و قلبم جاریه ، همین دیروز یه کامنت گذاشتم روی فایل پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش ونوشتم که یه تصمیم سخت باید می‌گرفتم و که با قدرت تصمیم و گرفتم و در مسیر توحید قدم برداشتم و از همون دیشب دستان خدا آمد ، دوستان کافیه یه قدم برداریم ها به والله که هزارقدم برمیداره ، دیروز که تصمیم و گرفتم که قید یه مبلغی رو بزنم در اوج زمانی که نیاز داشتم به اون پول اما قیدشو زدم و گفتم نمیخوامش که داستان داره ولی کلیتش این بود که نخواستم حتی کمی شرک بورزم و به خدا گفتم من به تو ایمان دارم و به غیب ایمان دارم و احساس میکردم که خدا منتظره این تصمیم من بود و خدا واضح داشت بهم میگفت که این تصمیم باید گرفته شه اما برای من شاید زدن قید اون پول اونم زمانی که می‌تونه خیلی مسعلع هاتو حل کنه تنها در حد چنتا فکر کردن به توحید و شرک طول کشید و خیلی با قدرت خواستم که توحید رو انتخاب کنم و قیدشو زدم و به خدا گفتم من هستم باتو ،هر اسماعیلی مانع رسیدن به تو و مانع تسلیم بودن من و سرسپردگی من در برابر تو بشه رو قربانی میکنم ،با تمام وجودم وقتی داشتم اینارو میگفتم کلمات و حس میکردم و سرشار از قدرت بودم و خلاصه رها و کنترل ذهن به اذن الله مهربان و آرامش و الله اکبر دیشب یه تماس و معجزه ی تسلیم بودن ، الله اکبر صبح که بیدار شدم از جایی که فکرشو نمی‌کردم مبلغ قابل توجهی به حسابم واریز شده بود و با اس ام اس واریزی چشمامو باز کردم و امروز یه معامله از تماس دیشبی انجام شد که دقیقا همون مبلغی که قیدشو زدم و من کمیسیون گرفتم ، من چطوری حس الانمو بگنجونم تو این کلمات و کامنت؟؟؟میتونید حس الانمو بگیرید؟؟؟امروز انقدر حال دلم خوب بود که چهار پنج صفحه میتونم از احساس و اتفاقات مثبت امروزم بنویسم و الان شاید 3روزه هدایت شدم به کلید واژه ی توحید و این هم فایل امروز بود و من هر موقع این فایل و گوش میدم ،چقدررررر ترامپ و تحسین میکنم فارغ از تمام خصوصیاتی که شاید تعدادی خوششون بیاد و تعدادی نپسندن طبیعتاً ،اما من تحسین میکنم عزت نفس و توحید این مرد و که آنقدر خدای خودشو باور داره که اصن کولاک کرد تو اون دوره با این باورها و رییس جمهور آمریکا شد، الله اکبر که وقتی تسلیم هستم خداوند چه کارها که برام انجام نمیده ،وقتی نگران نیستم وقتی احساسم خوبه یعنی من دارم توحیدی عمل میکنم احساس خوب =توحید و یا برعکس جفتش درسته ، دیشب هدایت شدم به کلیپ های آقای عباس برزگر الله اکبر ،شخصی که می‌گفت دمپایی کهنه و نون خشک جمع میکردم و الان یکی از بزرگترین کارآفرینان ایران و جهانه برید از زبان شیرین خودش ببینید و بشنوید کلیپاشو و حرفاشو و ببینید دستان خداوند چطور در زندگی این آدم اومده ،حتی آدمی که به گفته ی خودش ناراضی بود و اصلا احساس سپاس گزاری هم نداشت و اعتقادش این بود که خدا خدای بدی هاست ولی می‌گفت با تمام وجودم میخواستم زندگیمو تغییر بدم و دلیل اینکه آنقدر می‌ گفت که زجر کشیده و تضاد بهش برخورده به خاطر باورهای محدود کننده خودش بود صددرصد و الله اکبر ببینید دستان خدا چطوری کارمیکنه ،ببینید چطوری هدایت ها میاد و وقتی عاشق کاری که می‌کنی باشی چطوری ایده ها پشت سرهم میاد ، خدای من ،من حتی اندازه یک تارمو قدرتتو باور نکردم ، غبطه میخورم به سلیمان که چقدر تو رو باورداشت؟؟؟؟ چه نگاهی به تو داشت؟؟؟؟؟اونوخ من چقدر راه دارم که قدرت تورو باور کنم؟؟؟خدایا کمکم کن در این مسیر

    عصری یه پستی از احسان علی خانی می‌دیدم ،گف که 18سالم بود سره یه صحنه ای یه خانوم گریمور داشتیم صداش زدم که خانوم فلانی تشریف میارید سره صحنه ؟؟؟ میگف این خانومه شاکی شد از دستم و به تهیه کننده گف به من بی احترامی شده و اینا ،میگف در حالی که من هیچگونه بی احترامی نکردم و فقط صداش زدم که بیاد سره صحنه همین ،ومیگفت این خانوم به تهیه کننده گف یا من یا این آقا ، و می‌گفت منو انداختن بیرون ،ساکمو برداشتم پیاده اومدم تا خونه .

    می‌گفت 15سال بعد همون خانوم زنگ زد به من منو نمی‌شناخت و گفت که آقای علیخانی من آرزومه دعوت شم یه بار بیام تو برنامه شما ،میگفت من شناختمش و هی با خودم کلنجار رفتم که بهش بگم یا نگم و آخرش گفتم ، می‌گفت گفتم من همون پسر 18سالم و این خانومه زد زیر گریه .

    من می‌دونی چی میگم؟؟؟

    کیست که خدا بخواد ببرتش بالا کل دنیا بخوان بکشنش پایین؟؟؟؟؟

    وکیست که خدا بخواد بیارتش پایین کل دنیا بخوان بکشنش بالا ؟؟؟؟کی!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟

    آره فقط من باید درس ایمان و توکل و توحید واقعی رو پاس کنم ،بقیش به والله با بشکن بشکن می‌ره جلو ،ادما میان ،ایده ها میان ،فرصت ها میان و وقتی من در لحظه زندگی میکنم و شادم اون خواسته دارن با تمام سرعت دو میزنن سمت من ، عباس برزگر یه جمله ی فوق العاده گف ، گف که دو دو تای خدا چهارتا نمیشه ،دو دو تای خدا میشه هزارتا ،میلیونها ،میلیاردها ، می‌گفت من با خدا معامله کردم ،با خدا معامله کنید و من فقط بهت زده داشتم کلیپشو نگا میکردم ، آره میزان شجاعت من تعیین می‌کنه که چقدر خدا هوای منو خواهد داشت ،میزان احساس خوب من ، میزان شادی و امید و توکل من ،میزان آرامش من و من به میزانی که الذین یومنون بالغیب میشوم هربار بیشتر و بیشتر صراط الذین انعمت علیهم غیرالمغضوب علیهم والضالین میشوم ، هربار بیشتر و بیشتر خداگونه تر میشوم و به خدا نزدیکتر میشوم و به اسرارش محرم تر ، امروز به لطف خداوند کلی غرق رویاهام و حال خوب بودم و مشتریها و قرارهای فردا خودشون جورشدن بدون اینکه من پی چیزی رو بگیرم و دوره آموزشی خریدم در حوزه ی کاریم و چقدر با عشق منو راهنمایی کردن برای خرید از سایتشون و چقدر راهنمایی کردن برای چگونگی استفاده از فایلا و چقدر انسان های شریفی دورو برم هستن ، امروز یه دوستمو دیدم که خیلی عاشقشم ازته دلم و چقدر از وجودش لذت بردم و خندیدم و بغلش کردم و عشق ورزیدم بهش ، چقدر خندیدم ،چقدر حالم خوب و خوب و خوبتر شد و همچنان روند صعودی داره این حس و حال و خدایا شکرت فردا چه معجزه هایی در انتظارمه ، امروز یه گربه خوشگل بود ،چقدر باهاش بازی کردم و لذت بردم از اون لحظه ها ،چقدر کارکنان رستورانی که بودم با من خوب بودن و لطف داشتن به من ، ومن یقینم به این بیشتر و بیشتر شد که هیچ قدرتی و هیچ ابر قدرتی و حتی کل جهان نمیتونن جلوی اراده ی الله رو بگیرن ،اونع که رزق و روزی من دسته اونه و هیچ قدرتی قادر نیست جلوی منو بگیره چون من اراده ی الله با منه ،چون من وصلم و تنها اونو حاکم و رب تمام کیهان می‌دونم ، خدایی که میلیونها نفرو در عصر من به تمام خواسته هاشون رسونده و تمام راه هارو بلده و تمام جوابها و می‌دونه و من خودمو به اون سپردم ،خدایا کمکم کن تا همواره در مسیر توحید حرکت کنم و هربار بهتر و بهتر درعمل اجرا کنم ،خداوندا کمکم کن تا تمام اسماعیل هایی که مانع سرسپردگی و تسلیم من دربرابر تو میشوند را در هر لحظه قربانی کنم در برابر اراده ی تو ،الهی آمین و پروردگارا چنان که که نه تنها سرانجام کار ،بلکه در هر لحظه تو از من خشنود باشی و من رستگار ، تو که به من نیازی نداری ،منم که از هر لحاظ به تو محتاجم و فقیر و نیازمندم پس یادت رو همواره و درهر لحظه در دلم زنده نگه دار و منو خودت به خودت نزدیکتر کن ،ای تنها ولی و مولای من وتنها شفیع و یاور من من تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم ،کمکم کن تا این لحظه رو زندگی کنم .

    راستی امروز یه اتفاق فوق العادم تو این سایت بهشتی افتاده ، اونم آغاز فصل پنجم روزشمار تحول زندگی من بود که صب روی صفحه اصلی سایت دیدم و چقدر خوشحال شدم چون 4ماه همسفر بودم و تازه 4روز بود که فصل اخرو تموم کرده بودم و خدارو شکر از فردا دوباره میتونم راهی این سفر بشم و از برکاتش براخودم و شما بنویسم .

    دیوانه کنی هردو جهانش بخشی

    دیوانه ی تو هردو جهان را چه کند؟؟؟

    من راضیم ازت

    در پناه الله یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    مهدی رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 1956 روز

    سلام به استاد عزیزم خدارو شکر میکنم یک روز دیگه متعهد در این سایت توحیدی هستم و دارم روی توحیدم کار میکنم توحیدی که اصل و اساس هویت ماست الهی شکرت چقدر لذت داره به اصل خودت برگردی و وصل بشی به خدای درونت و هر چیزی ازش بخواهی بهت بگه و تو انجامش بدی الله اکبر …

    چقدر ما آدم ها کوچک و ناتوانیم در برابر خداوندی که تمام جهان رو آفریده هر چی دارم بیشتر روی خودم کار میکنم بیشتر دارم متوجه میشم هیچی نیستم در برابر خداوند و انگار هر چی به ناتوانتر بودنم میرسم به خداوند میرسم و انگار تازه خدا رو باور میکنم…

    چه جالب شد دوباره میگم هر چقدر دارم روی خودم بیشتر کار میکنم بیشتر به ضعیف و ناتوان بودن و تهی بودن خودم میرسم و انگار وقتی به این نتیجه میرسم تازه خداوند رو بیشتر از گذشته باور کردم …

    این رو بر اساس نتیجه دارم میگم نتیجه ای که کمتر از 4 روز هست بدست اوردم از 4 روزی که دارم روی توحیدم جدی تر کار میکنم الهامات قلبم رو بهتر میشنوم اگر بر گردیم به چند روز پیش من در کامنت هام اشاره داشتم که خداوند منو به فرصت پولسازی هدایت کرده که این سرمایه گذاری 7 برابر می‌تواند رشد کند و حالا که 4 روز از آن روز میگذرد سرمایه من 2 برابر شده یعنی کمتر از 4 روز الله اکبر این سودها رو سالهاست که نمیکنم اصلا انگار این سودها سالهاست در مدار من نبودن و چه شده که الان دست به هرچی میزنم برای سرمایه گذاری سود و سود سود میشه… فقط اعتقادم به رب بیشتر فقط اعتقادم به ضعیف و ناتوان بودن من بیشتر شده یعنی از درون عاجز بودن خودم رو در برابر الله بیشتر درک کردم و قدرت واقعی جهان رو به الله یکتا دادم این همان اصلی هست که من باید شالوده زندگی خودم کنم که هم در این دنیا و هم در آخرت خوشبختی واقعی رو تجربه کنم…

    به خدا دیشب گفتم اگر تو به من گفتی کی بخر پس حتما به من میتونی بگی کی بفروش من روی تو حساب باز میکنم دیشب الله خواب واضحی بهم الهام کرد و گفت پولت که فلانقدر شد از سرمایه گذاری بیا بیرون …اینقدر این الهامات واضح شده که تا حالا که 30 سالم شده هرگز تجربه نکردم …همچیز خودشه واقعا این روزا عجیب تو شوکم که خداوند چقدر راحت میتونه ما رو از فرش به عرش ببره و چقدر راحت میتونه ما رو از عرش به فرش برسونه همچیز خودشه همچیز باور داشتن به این نیرو هست که کل دنیا رو فرا گرفته که ما با مغزهای فندقیمون ذره ای نمیتونیم درکش کنیم

    چون پروردگار ما صاحب اختیار ماست…

    چون پروردگار ما فرمانده و رئیس و صاحب ما و آسمان و زمین هست…

    چون فرمانروایی کل دنیا رو داره میلیاردها سال انجام میده ….

    خدایی که درون من هست همون خدای ابراهیم هست همون خدای محمد هست همون خدای استاد عباسمنش هست همون خدایی هست که توانایی این رو داره که همه ما رو همزمان هدایت میکنه بدون کوچکترین خطایی اره خدای ما از هیچ همچیز میسازد …

    خدای ما غیر ممکن ها رو ممکن میکند …

    من عاشق این خدام و عاشق بندگی کردن این خدا شدم و هر روز میخوام بیستر و بیشتر تجربش کنم …

    خدایا شکرت برای وجود استاد عباسمنش خدایا شکرت برای وجود این سایت توحیدی خدایا شکرت برای وجود خانوم شایسته عزیز …و درود به تمام کسانی که توحید رو اصل و اساس زندگییشون قرار دادن …

    خدایا سپاسگزارم من رو به این سایت بی نظیر هدایت کردی خدایا شکرت برای سودهایی که این چند وقت به حسابم واریز کردی و هر روز داری بیشتر و بیشترش میکنی خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    الهام رهنما گفته:
    مدت عضویت: 1608 روز

    به نام خدای مهربون و روزی ده بی حسابم

    الهی صدهزار مرتبه شکرت ک الان چند وقتیه که شارژ گوشیم و نتم صرف آگاهی های میشه که از طریق استادی ک باز هم خودت هدایتم کردی سمتش گفته میشه الهی چطور سپاسگذار این همه لطف بی کرانت باشم پروردگارم شاید لحظه ای از مسیر خارجم میشم اما من عاااااشقتمممممم ک باز هم دوسم داری و هدایتم میکنی روی اصولی ک برای ذهنم درست کردم پایبند باشم الهی شکرت

    یادمه وقتی انتخابات ریاست جمهوری بود و رقابت بین آقای احمدی نژاد و آقای موسوی بود چقد ذهنم رو درگیر این مسائل پوچ کردم با اینکه سنم زیاد نبود اما یادم میاد حتی نصف شب از خاب بیدار شدم و نماز خوندم و دعا کردم صب ک از خاب بیدار میشم فلانی رئیس جمهور شه فقط با داده هایی ‌ک پوچ و بی ارزش بودن و از اطرافیانم شنیده بودم ک بین بد و بدتر این خوبه چقد تجربه کسب کردم برای اینک هر کسی ک میاد روی کار ب من ربطی نداره من خودمم ک شرایط زندگیم رو اونطور ک میخام رقم میزنم این دو تا جمله واقعا تا حدودی تو زندگی من و نامزدم بهمون کمک کرده

    (به من چه؟!

    به تو چه؟!)

    آقا جان مگ ثروت و نعمت نمیخای مگ نمیخای غرق در آرامش و سلامتی باشی ب من چ که کی هس کی نیس من خیلی هنر کنم زندگی خودمووووووو اونطور ک لایقشم بسازم با باورهای درست و تبعیت از هدایت ها و الهامات الله بی نظیرم

    جمله طلایی برای خودم:

    (انسان آنچه را که بخواهد می‌تواند انجام دهد اگر باورهای درست داشته باشد)

    در مورد این فایل ارزشمند من واقعا باورهای آقای ترامپ رو تحسین میکنم ب قول استاد با اینک هیچ فاکتوری برای انتخاب شدن نداشتن اینطور در عین ناباوری میبره و 4 سال میشه رئیس جمهور کشوری ک از هر نظر قدرتمنده این نشان دهنده اینه ک هرچیزی شدنیه باید باورها ،خواسته ها و رویاهامون و بزرگگگگگگ و بزرگتر کنیم و ب حرف هایی ک مردم درباره قاعده بازی میزنن و چیزهایی ک دیدگاه خاص خودشونه و قبول کردن توجه نکنیم و همه تمرکز و توجهمون فقط و فقط روی خاسته هامون باشه

    با رسیدن ب احساس خوب با باور کردن خداوند با ایجاد باورهای آرامش آفرین و شادی آفرین راه شنیدن الهامات و ایده ها و هدایت های خداوند رو میتونیم بشنویم فقط باید باورهای نادرست و درست کنیم ب همین راحتی الهی صدهزار مرتبه شکرت

    چقد کیف میده ک کارم فعلا یجوری شده لم دادم تو اتاقم همزمان ک دارم کار میکنم رو فایلهای بی نظیرمم کار میکنم و هی ورودی مناسب ب خورد ذهن قشنگم میدم حتی کامنت امروزمم تونستم بنویسم وقتیم شارژ گوشیم تموم میشه تازه ناراحت میشم الهی صدهزار مرتبه شکرت برای حضورت تو زندگیم

    استاد قشنگم عاشقتونم

    مریم جونم عاشقتم

    خانواده قشنگم عاشقتونم

    خدای مهربون و هدایتگرم بی نهایت عاشقتممممم

    الهی ک همیشه در پناه خودش شاد و سالم و پرروزی و آروم باشین

    فعلا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    حسین گفته:
    مدت عضویت: 3960 روز

    سلام استاد من هر وقت ذهنم مشغول یک موضوعیه و درگیر یه موردیم و حالم خوب نیست وقتی کتابها یا فایلهای ویدئویی شما را میبینم دقیقا در مورد چیزی صحبت میکنید که من ذهنم درگیرش بود و ناراحت بودم .

    چند روز پیش بدجوری ذهنم درگیر این بود که چرا وضع مالیم تغییر نمیکنه . چرا من هرچقدر تلاش میکنم توی مداری که میخوام قرار نمیگیرم و وضعم بهتر نمیشه .

    خیلی حالم بد بود و ناراحت بودم فکرم درگیر بود چرا قانون برای من جواب نمیده .

    رفتم سراغ فایلهای ویدئویی چشمم خورد به اون قسمت نابرابری ثروت در جهان که در امریکا بودید و از فقرای امریکایی صحبت میکردید که با وجود امکان تغییر ذهنشون فقیره و از فقر لذت میبرن و بهش عادت کردن .

    یک نگاه به خودم کردم دیدم واقعا جواب سوالم همین بود . منم به وضعم عادت کردم ته دلم زیاد راغب نیستم تغییر کنم مشکلم همین بود .

    وقتی ادم تصمیم میگیره تغییر کنه چقدر زیبا موقعیت ها فراهم میشه . هر موقع حالم خوب نیست میام سراغ فایلهای شما جوابم را میگیرم و حالم عوض میشه .

    من خیلی اتفاقی شما را پیدا کردم اصلا دنبال یه چیز دیگه بودم .

    دارم روی خودم کار میکنم و نتایجی هم دیدم .

    انشالله باورهام زود تغییر کنه و وضعم بازم بهتر بشه .

    ممنون انشالله سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      RM jan گفته:
      مدت عضویت: 3755 روز

      دوست گرامی جناب حبیبیان

      خدا رو شکر که راه موفقیت به روی شما باز شده

      منتظر نتایج شگفت انگیز و باران رحمت الهی در زندگیتون هستیم و امیدوارم هر لحظه به موفقیتهای بیشتری برسید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: