منابع مرتبط با این فایل:
سرفصل های هر بخش از دوره قانون آفرینش به اختصار:
قانون آفرینش بخش 1 | درک قانون توجه و نحوه هماهنگی با این قانون به منظور بهره برداری از قدرت خلق درونی
در شروع مسیر و اولین بخش از دوره قانون آفرینش، مفهوم دقیق، عملی و کاربردیای از باور و نقش باورها در خلق شرایط و اتفاقات زندگی را یاد میگیری تا این منطق را درک کنی که:
چرا تمامِ داستانِ تغییر زندگی، بر تغییر باورها استوار است؟!
چرا باید برای کنترل ورودی های ذهن «جدّیت به خرج بدهی»؟!
و چرا باید بالاترین اولویت را در زندگی ات به این موضوع اختصاص بدهی!
وقتی اصل این موضوع را درک می کنی، آنوقت دیگر یک عالم بدون عمل نخواهی بود. آنوقت دیگر از این آگاهیها، فقط به عنوان یک مُسکن استفاده نمی کنی. بلکه برای اجرای این آگاهی ها تعهدی غیر قابل مذاکره داری. در نتیجه زندگی خود را به گونه ای که می خواهی خلق می کنی و کنترل کاملی بر اتفاقات زندگی ات داری.
قانون آفرینش بخش 2 | قانون درخواست
آگاهی های این بخش از دوره قانون آفرینش، کلید ساختنِ باور احساس لیاقت را به ما متذکر می شود. پرورش ریشه ای احساس لیاقت درونی، از «درکِ مهم ترین رابطه ی زندگیمان» شروع می شود یعنی از درک رابطه ی دو طرفه ی ما با خداوند یعنی: «درخواست کننده» و «اجابت کننده ی آنچه درخواست شده است» و به طور خلاصه، از توحید؛
آگاهی های این جلسه به وسیله ی توضیح آیات قرآن و شناختن قوانین جهان، منطق هایی قوی در دست ما قرار می دهد برای توانا شدن در ساختنِ رابطه مان با خداوند به عنوان نیرویی که هم صاحب قدرت بی نهایت و هم صاحب بخشندگی بی حساب است.
هرچه این آگاهی ها را جدی تر بگیریم و در اجرایشان تعهد به خرج دهیم، رابطه ی بی واسطه مان با خداوند(یعنی منبع قدرت ها و نعمت ها) را بیشتر درک می کنیم و هر چه این رابطه بهتر درک شود، خالق بهتری برای زندگی دلخواه مان می شویم.
قانون آفرینش بخش 3 | قدرت تجسم خلاق
تجسمِ خلاق یعنی: «جهت دهی آگاهانه به کانون توجه»، به منظور هم-مدار شدن با خواسته ها. تجسم خواسته ها، فاصله فرکانسی میان شما و خواسته تان را کم می کند زیرا سیستم ذهن به گونه ای است که ذهن بین خیال و واقعیت تفاوت قائل نیست. نقش تجسم خلاق، باورپذیر کردن امکان پذیری یک خواسته برای ذهن است. نقش تجسم خلاق، کم کردنِ مقاومت های ذهن در برابر حرکت برای تحقق آن خواسته است. زیرا ذهن فقط کاری را انجام می دهد که آن را امکان پذیر بداند. وقتی ذهن موضوعی را امکان پذیر بداند، آنوقت است که نه تنها در برابر اجرای ایده ها مقاومت نمی کند، بلکه توان جسمانی تو را به سمت تحقق آن خواسته، رهبری می کند، انگیزه ها را تقویت می کند و عزم شما را برای تحقق آن خواسته جزم می کند. چون ذهن امکان پذیری آن خواسته را باور می کند.
قانون آفرینش بخش 4 | «قدرت کلام»، سلاحی قدرتمند برای «هدایتِ کانون توجه»
در این بخش، استفاده عملی از این قدرت درونی برای خلق خواسته ها را می آموزیم. ما در این بخش یاد می گیریم تا از قدرت کلام مان، برای ساختن باورهای قدرتمند کننده بهره برداری کنیم. باورهای قدرتمند کننده ای که مرتباً کانون توجه ما را تصحیح می کنند. یعنی به ما قدرت اعراض از ناخواستهها و توجه به خواسته ها را می دهند. زیرا عادتِ ذهن، متمرکز شدن بر وجه ناخواسته ی هر موضوعی است مگر اینکه شما آگاهانه ذهن را برای توجه به خواسته ها، تربیت کنی. هدف این بخش از دوره قانون آفرینش رسیدن به این توانایی های درونی است:
استفاده آگاهانه از قدرت کلام برای کنترل ذهن؛
“استفاده از قدرت کلام” برای ساختن عادت رفتاری قدرتمند کننده ی جدیدی که تکرار آنها، آرام آرام شخصیت ما را به گونه ای تغییر می دهد که وارد مدار خواسته ها شویم و در این مدار بمانیم.
قانون آفرینش بخش 5 | مهارت در بهره برداری از توانایی های درونی بوسیله “سوالات توانمند کننده”
مکانیزم خودکارِ ذهن برای توجه به یک موضوع، سوال کردن و پاسخ دادن به آن سوالات است. اما ذهن، به صورت پیش فرض از سوالات محدود کننده استفاده می کند. ذهن به صورت ناخودآگاه، با پرسیدن سوالات محدودکننده، ما را در معرض ترس از مشکلات احتمالی ای قرار می دهد که شاید در مسیر ما رخ بدهد و به این شکل، به ما احساس ناتوانی، احساس قربانی بودن و ضعف قرار می دهد، قدرت تغییر و بهبودِ شرایط زندگیمانی را از ما می گیرد و در دست عواملی بیرون از ما قرار می دهد که نه کنترلی بر آن عوامل داریم و نه توانایی تغییر آنها را.
پاسخ ذهن به سوالات محدودکننده، همیشه به جای یک راهکار برای حل مسئله،یک توجیه است برای: حرکت نکردن و پذیرفتنِ آن ناخواسته به عنوان سرنوشت.
اگر آگاهانه، گفتگوهای ذهنی ات را برای مدتی معین رَصد کنی، متوجه می شوی که این گفتگوها اکثراً تمایل به پرسیدنِ سوالات محدود کننده دارند. به همین دلیل است که اکثراً درباره تحقق اهدافی که داری و ساختنِ شرایط دلخوهی که دوست داری، احساسِ ناتوانی می کنی. آنهم به عنوان موجودی که همه ی پتانسیل های لازم برای خلق شرایط دلخواه را در وجود خود دارد. اما حالا اینجا هستیم تا این چرخه را برعکس کنیم.
ما میخواهیم به کمک آگاهی های جلسات این بخش از دوره قانون آفرینش، با پرسیدن سوالات قدرتمند کننده، قدرت خلق درونی خود را فعال کنیم و «پرسیدنِ سوالات توانمند کننده» را تبدیل به عادت رفتاری و شخصیت مان کنیم. سوالاتی که به ما قدرت، اطمینان و جسارت برای قدم برداشتن و هدایت شدن در جهتِ تغییر و بهبود اوضاع را می دهد. این عادت سازنده به گونه ای کانون توجه مان را جهت دهی می کند که: توانایی های درونیِ ما را برای حل مسائل پیش رو و خلق خواسته هایمان «فراخوانی» می کند. زیرا پاسخ ذهن به سوالات قدرتمند کننده، راهکاری انگیزاننده و ثمربخش برای حل مسئله است.
قانون آفرینش بخش 6 | تقسیم کار با خداوند
ما در این بخش از دوره قانون آفرینش، تقسیم کار با خداوند را در عمل تمرین می کنیم. یعنی در عمل تمرین می کنیم تا خداوند را به عنوان مدیر، مسئول و راهنمای زندگی خود قرار دهیم. در این بخش، توکل بر خداوند را تمرین میکنیم. این بخش اصول مهمی را به شما می آموزد که باید به صورت دقیق رعایت شود تا نتیجه بدهد.
در این بخش، ما وظایف سمت خودمان و وظایف سمت خداوند را میشناسیم و با انجام وظایف سمت خودمان، تسلیم بودن در برابر خداوند و توکل به معنای واقعی را در عمل اجرا میکنیم.
در این بخش با درک وظایف سمت خداوند، اعتماد به نفس، ایمان و احساس لیاقتمان را پرورش میدهیم و توکل کردن به این نیرو را در عمل تمرین می کنیم.
هرچه ماهیت آگاهی های این بخش را بهتر درک میکنیم، خداوند را بهتر میشناسیم. رابطهی خودمان با این نیرو را عمیق تر میکنیم. در نتیجه این آگاهی ها، جزو شیوهی زندگی مان میشود. آنوقت است که در تمام امورات زندگی، با خداوند تقسیم کار می کنیم و در یک کلام روی شانه خداوند می نشینیم.
قانون آفرینش بخش 7 | سیستم هدایتگر درون
ما از 2 طریق می توانیم، به شناختی قابل اطمینان درباره جایگاه فرکانسی مان برسیم:
اول: اتفاقاتی که غالبا در زندگی تجربه می کنیم بازتابی از اساس فرکانس هایمان است: به این معنا که اگر مرتباً در حال تجربه کمبودها (خواه در هر جنبه ای: کمبود پول، کمبود محبت، کمبود سلامتی و …) هستی یعنی اساس باورهای شما در آن جنبه، کمبود است. در نتیجه کانون توجه شما، اساساً معطوف بر ناخواسته ها، موانع و کمبود هاست.
دوم: “جنسِ احساسی” که غالباً تجربه می کنی.
آگاهی های این بخش، تمرکز دارد بر موضوع دوم. یعنی کنترل اتفاقات زندگی از طریق جدی گرفتنِ پیغام های هدایتگرانه احساس مان، تواناتر شدن در کنترل ذهن و جهت دهی آگاهانه ی کانون توجه به گونه ای که به احساس بهتر برسیم و مدت زمانِ بیشتری در احساس بهتر بمانیم. در نتیجه، طبق قانون احساس خوب = اتفاقات دلخواهِ بیشتری را تجربه کنیم.
همچنین آگاهی های این بخش تمرکز دارد بر: به شناخت رسیدن درباره اینکه آیا با خواسته خود هم جهت هستی یا در مسیر خلاف جهت با خواسته خود حرکت می کنی. این کار از طریق آگاه بودن از احساس غالبی که تجربه می کنیم، انحام می شود. “احساسِ ما”، راهنمای درونیِ ماست. یعنی معیاری است برای تشخیصِ هم جهت بودن یا خلاف جهت بودن با منبع. معیاری است برای تشخیص:
پیروی از هدایت های منبع (احساس خوب)
یا نادیده گرفتنِ آن هدایت ها (احساس بد)
طبق قانون: لازمه ی رسیدن به خواسته ها، ماندن در احساس خوب است و ماندن در احساس خوب حاصلِ برنامه ریزی ذهن بوسیله ی باورهای قدرتمند کننده و هم جهت با خواسته است. این بخش از دوره قانون آفرینش، منطق های قرآن را درباره اصل و اساس قانون یعنی احساس خوب = اتفاقات خوب و احساس بد= اتفاقات بد، با بررسی آیاتی با ریشه «ح ز ن» توضیح می دهد. درک این منطق ها، خطرِ ماندن در احساس بد و صدماتِ ناشی از این ناهماهنگی فرکانسی را برای ما واضح می کند. یعنی تعهدی در ما ایجاد می کند تا این قانون را بیشتر جدی بگیریم و برای هماهنگ ماندن با این قانون، متعهد تر باشیم.
قانون آفرینش بخش 8 | بهره برداری از تضادها
آنچه در بخش هشتم از دوره قانون آفرینش یاد می گیریم – که ما نتیجه ی آن را “هماهنگی با خداوند” نامیده ایم – شامل:
توانایی کنترل ذهن هنگام برخورد با تضادها (به معنای تمرکز بر راه حل ها و اعراض از ناخواسته ها)؛
تمرکز بر خواسته هایی که از دل آن تضادها برایمان واضح شده است و اقدام در جهت تحقق آن خواسته ها؛
ساختنِ شرایط دلخواه در زندگی به کمک مدیریتِ آگاهانه ی کانون توجه مان.
قانون آفرینش بخش 9 و10 | مهمترین رابطه زندگی من
آگاهی ها و تمرینات بخش دهم به عنوان آخرین بخش، تمرکز دارد بر:
چگونگیِ ساختن مهمترین رابطه ی زندگی مان؛
تقویت قوه الهامات در وجودمان و استفاده از این نیروی درونی برای هدایت به مسیر هم جهت با خواسته ها؛
ماموریت آگاهی های این بخش از قانون آفرینش، رسیدن به خودشناسی است تا بتوانید آبشخور رفتارها و عادت هایتان را بشناسید و اگر اساس آن رفتارها محدودکننده هستند، این ضعف شخصیتی را با ایجاد باورهای قدرتمند کننده، اصلاح کنید
اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره قانون آفرینش
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
سایر قسمت های live با استاد عباس منش
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | چون قانون ساده است، عمل به آنرا جدّی نمی گیری157MB27 دقیقه
- فایل صوتی live | چون قانون ساده است، عمل به آنرا جدّی نمی گیری25MB27 دقیقه
سلام به استاد نهایت عزیز ارجمندم و دوستان که این کامنت رو میخونن.واقعا برام جالب هست که از صبح هدایت میخواستم از خالقم و هی میگفتم چی کار کنم که قانون درک کنم چرا تعغیر نمیکنم در صورت که همه چیزو میدونم اما چرا باور ندارم هنوز چی کار کنم کدوم فایل بشنوم که تاثیر بیشتر داشته باشه که یی جورایی دوباره در مسیر مثل اوایل که خیلی باور کرده بودم و یی شور شوق داشتم با ی احساس عالی دنبال اون حالت میگشتم که همینطور فایلهای از استاد در مبایلم دارم پلی کرده بودم میشنیدم فایل از دستورالعمل خانه تکانی ذهن گام به گام رو میشنیدم که استاد هی میگفت قانون سادست سخت نگیرید و بازهم من به گفته استاد دنبال فوت کوزه گری میگشتم دنبال ی چیزی که منو متحول کنه .امدم تو سایت در لایف های استاد گشتم همینجوری روی این فایل زدم دو باره شنیدم همین فایل که داشتم قبلش هم میشنیدم .واقعا ما هدایت میشیم اما باور نمیکنیم من خوبتر دقیق شدم در فایل که میگه سااااااادست .خالقم شکرت که دوباره هدایت شدم تشکر میکنم از استاد هم که اینقدر ساده و عام فهم بیان میکنن اما واقعا که باید تکامل طی بشه تا درک کنیم حتا به همین ساده گی قانون رو.
به نام خداوند مهربان
سلام و صبح بخیر ب شما خانواده روحی من
این فایل و فایل مربوط به تفسیر قرآن بشدت تاثیرگذار بود روی من
چون الا ماشاالله توی جهان سوم کلا تو دیواریم و تو حاشیه و چیزای عجیب و این خیلی ذهنمو صاف کرد ک من بارها گوش میدم چون این باور ها و رفتار ها ریشه دارن
و واقعا همه چیز سادس همه چیز اسانه
برعکس گفته شده
مثلا من اگر از یه راه آسون تر کاری میکردم همیشه بهم گفته میشه تنبل
یا از فروشندگی اومدم بیرون میگفتن توام آدم کار نیستی
و من همیشه فکر میکردم اگر من خودمو نکشم و کلی کار نکنم نمیشه
یادمه قبلا میگفتم مثلا برم تو یوتوب
بعد ذهنم میگفت نه بابا درست نیست بری جلو دوربین بعد پول در بیاری ن این حلال نیست باید بری زور بازو باید باشه
یعنی یه بل بشویی بوده تو مغز ما و هنوزم هست منتها کم شده
یعنی انقد دارم روی خودم کار میکنم که تا از خواب پا میشم ذهنم میاد از قانون میگه ت این مدت کم کمتر از یکماه
و درمورد نوشتن خواسته من دیرین برد درست کردم تو موبایلم چون میدونم ی چشم اندازه یه چیزی برای تصور بهتر
ولی هدفگذاری هام سالانس و طبق تکامل نوشتم
قبل آشنایی دقیق با تکامل کلی چی نوشته بودم
بعد بررسی کردم خیلیاشو حذف کردم خیلیاشو کم کردم و واضح نوشتم که چند ماه دیگه دوره اول درمانم تموم میشه و میخوام تو اولین تست تثبیت قبول بشم ک برم برای درمان نهایی لکنت (خیلی خوشحال کنندس نه) (:
اشکم در اومد
یا این مسئله فن بیان منم درگیرش بودم خیلی قبلا ک برم بهم یاد بدن چجوری حرف بزنم یعنی چی
توی کلاس درمانم انقد روش درمان قوی و سادس و بهترین روش در جهان انقد روی قدرت بیان تاثیر داره ک کار تمومه
و من مشخص کردم تست قبول بشم میخوام کارمو استارت بزنم
و از الان یه سری چیزا ک کیفیت کارمو بالا میبره دارم روش کار میکنم و علاقم دارم واقعا
مثل صدا سازی یا اینکه بتونم تمرین کنم و صدا های مختلف بسازم از حنجرم و براش برنامه چیدم هدف گذاری کردم مشخص و واضح و از پایه و صداسازی رو از امروز استارت میزنم کوچولو انجام میدم و ذوق دارم هم از مسیر هم اینکه بعد ی مدت قدرت صدام بیشتر میشه و از یه طرفم عاشق اینم وقتی آهنگ میخونم صدام بسیار قشنگ باشه چون جنس صدام خوبه
ولی فن بیان رو نه یه چیز مسخرس
یا مثلا من گفتم برای فیلمنامه نوشتن ویدیو هام کتاب بخونم
بعد افتادم یاد شما یاد پیامبر
گفتم مگه استاد برای نوشتن کتابش کتاب خونده بود ک مثلا ایده بگیره
تو وصل شو ب او انقد ایده های خفن بهت میده ک تو دنیا مثلش نیست
و این ریلکس بودنه بهم آرامش میده
و من درکنار اینکه لکنت بسیار دردناک بوده برام
خوشحالم ک تجربش کردم میدونید خیلی درکمو برد بالا شعورمو گسترش داد
باعث شد من برم روی درونم کار کنم
و هم علاقم ب صدا سازی یا فیلم بازی کردن و محتویاتش +تضاد لکنت
باعث شد ک من بخوام در عین اینکه لکنتم خوب میشه قدرت صحبت کردنمم ببرم بالا
نگم خب درمان شدم و تمام
میخوام تا جایی ک راه داره از این حنجره طلایی بهره ببرم گسترشش بدم
و خداروشاکرم ک لکنت رو توی زندگی من قرار داد
موقعی که درمانم کامل شه جلوی همه بچه های درحال درمان اینو میگم که شما خوش شانسید ک لکنت داشتید چون وقتی درمان بشید علاقه هاتونو خیلی عاشقانه تر انجام میدید
از صحبت کردن خیلی بیشتر لذت میبرید
و من شاکرم بابتش
و یه چیز دیگه درمورد روند و نتایج ریز و کوچک ک من قشنگ متوجه میشم
من از وقتی روی این علاقم توجه میکنم ک من دوست دارم چیزای جدید تجربه کنم چ غذا چ تفریح
متوجه شدم پدرم خوراکی ک میاره هربار یه چیز جدید میاره ک من اصلا ندیدم
یا اینکه من همیشه روند قبل پریود برام مثل جهنم بود بشدت عصبی بشدت حساس بشدت بی حال و بی انگیزه و روند قبل این دفعه ام خیلی آروم تر بودم
و کیفیت خوابم خیلی بیشتر شده و ترسای موقع خوابم کمتر شده کلا حالم بهتره خیلی
اینو گفتم ک بگم قانون قانونه چ فایل هدیه چ دوره
انجامش بدی روی حتی pmsهم تاثیر داره
به نام خدایی که آسان میکند آسانیها برای من
به نام خدایی که بی نهایت عشق ست
خدایا ممنونتم سپاسگزارتم که کنارمی و هدایتم میکنی
سلام استاد قشنگم استاد مهربانم سلام مریم جانم عزیزم
اون اوایل تغییر کردنم چقدر تو ذهنم سخت بود روزها و شبها میگفتم من که اینقدر روی خودم کار میکنم چرا تغییر نمیکنم هیچ چیزی تغییر نمیکنه مونده بودم نمیدونستم چکار کنم
ولی کم کم با فایل گوش دادن و بها پرداخت کردن
آروم آروم اومدم ذهنمو کنترل کردم کانون توجه مو کنترل کردن و نتایج کوچیک از راه اومدن اولیش آرامش بود و هر چه جلوتر میرفتم شاید اون اوایل روند کند بود اما باز هم برای من خوب بود و به هر اندازه که فایلها رو میفهمیدم و درک میکردم رشد میکردم
و الان خدا رو شکر میفهم قانون رو و چقدر آسونه
قوانین خداوند که چون خیلی ساده و آسون بودن جدی نمیگرفتم فکر نمیکردم با موندن در حاله خوب و احساسه خوب و شکرگزاری زیاد درهای نعمت و ثروت رو به روی خودمون باز میکنیم به خدا نزدیکتر میشیم
خدایا شکرت برای این قوانین ساده و بدون تغییرت
خدایا شکرت برای عدالتت برای فضل و مهربانیت
خدایا من بندگیتو میکنم تو هم از در فضل و مهربانیت برام خدایی کن
الهی شکرت سپاسگزارتم
سلام خدمت استاد عزیزواعضای سایت
از دیروز یکدونه از فایل های استادو میزنم گوش کنم به این فایل هدایت میشم نشونه ای از سمت خدا میدونم چون برای خودم همه چیزو خیلی سخت میگیرم و فکر میکنم تغییر کردن سخته بااین که دفعه های زیادی این فایلو گوش کردم ولی دوباره که گوشش دادم فهمیدم چقد صحبت های استاد مطابقت داره با حال و هوای من
اسم فایل اینه چون قانون ساده است عمل به آن را جدی نمیگیری
من مشکلم همینه چون فکر میکنم قانون ساده هستش فکر میکنم جواب نمی دهد دنبال چیزهای جدید میگردم که جواب بگیرم و هرچی میرم جلوتر میبینم چیز جدیدی نیس همش حرف های قشنگه
به قول استاد عزیز روی همین چیزهای ساده تمرکز کنم کار کنم سعی کنم توی همینا هس بهتر بهتر بشم نخوام دنبال چیزهای دیگه بگردم چون چیز جدیدتری نیس
فرمول استادقشنگ به ما گفتند اگر بتونیم ذهنمونو کنترل کنیم زندگیمونو میتونیم کنترل کنیم چقد قشنگ و واضح توضیح میدهند
وجواب ذهن منو میده چرا حالم بهتر نمیشه احساسم بهتر نمیشه چون کنترل ذهن نداریم و میذارم ذهنم هرکجا که میخاد منو باخودش ببره و منو قربانی کنه
معنی تقوا در قرآن کنترل ذهن هستش
اولا باخودم میگفتم انقد قرآن میگه تقوا تقوا یعنی چی
وقتی بتونم یکی میاد بخواد نگرانم کنه من ذهنمو کنترل کنم و نگران نشم
وقتی بتونم حرفی میشنوم که میگن فلان ویروس جدید اومده من نترسم و خودمو به خدای خودم بسپارم کنترل ذهن میکنم
وقتی میگن طلا رفت بالا گرونی شده قیمت ها اینقد شده من نترسم و توکل کنم کنترل ذهن کردم
وقتی اشتباهی میکنم خودمو ببخشم و بدونم که خدای خودم منو میبخشه و خودمو سرزنش نکنم کنترل ذهن میکنم
وقتی کنترل ذهنو ادامه بدم یواش یواش به احساس خوب پایدارمیرسم و نتیجه ها اون موقع پدیدار میشه
یکی اینکه برا خودم هیچ چیزی سخت نگیرم
هرکی میگه دروغ میگه چون میخاد سختش کنه و من برم از فلانی کمکم بخام که حلش کنه
هیچ چیز سخت نیس
همینکه هرروز روی خودم کار کنم وهرروز ذره ای بهتر بشم خودمو باید تحسین کنم و بذارم تکامل طی بشه و هرروز به خودم یادآوری کنم ببین یک ذره روی خودت کار کردی چقد تغییر کردی این نتیجه اومد اگر بیشتر کارکنی نتیجه ها بیشتر میشه و همین برای من انگیزه میشه تا بیشتر تلاش کنم
خدایا شکرت امروزم تونستم کامنت بگذارم و چقد از گذاشتن این کامنت به حس خوب رسیدم خدایا خودت کمکم کن توی این مسیر بمونم و تغییر کنم پروردگارا تو همیشه برای بنده ات خیر میخای خوبی میخای پس کمکش کن تا یک عصمت دیگه بشه اونجور که از خودم راضی باشم
تنها تورا میپرستم وتنها ازتو یاری میخواهم مرا به راست هدایت کن
عاشقانه دوستون دارم
– گام بیست و هفتم پروژه خانه تکانی ذهن –
به نام خدای استمرار
هرچقدر که بیشتر توی فایل ها عمیق میشم و گوش میدم و فکر میکنم، بیشتر میفهمم که این کلمهی « کنترل ذهن » که استاد میگن اصلا یعنی چی!!!
اولا بگم که چقدرررررر کمک میکنه « فکر کردن » به چیزهایی که میشنویم. اینکه فقط یه سری حرفای قشنگ رو از فایلا یاد نگیریم که ذهنتو کنترل کن، زندگیتو کنترل کن و همه چی از فکر و باوره و این حرفا. بیاید فکر کنیم به اینکه خب اگه استاد میگن مثلا قدم بردارید، یعنی چی این قدم برداشتن!؟ چی بشه ما قدم برمیداریم!؟ مثلا خب میرسیم به اینکه :
– عزت نفس داشته باشیم قدم برمیداریم. دوباره میایم دقیق تر میشیم. عزت نفس یعنی چی!؟ یعنی اینکه باور داشته باشی که از پس این برمیای. خب چجوری میتونی این باور رو برای خودت بسازی!؟ مثلا با فلان چیز و فلان چیز و فلان چیز… این چرخهی پرسش و عمیق شدن و فکر کردن به چیزایی که میشنویم خییییییییلی کمک میکنه به عملکرد ما. به اینکه فکر کنیم فلان رفتارمون ریشهش چی بود!؟ و این ما رو به یه خودشناسی حسابی میرسونه…
خب!
من تازه دارم میفهمم اینهمه که استاد میگفتن کنترل ذهن یعنی چی!!! من فکر میکنیم بزرگترین مشکل ما اینه که فکر میکنیم با یه بار ذهنمون رو کنترل کردن، یه بار حال خوب داشتن، یه بار تصمیم به انجام یه کار بزرگ گرفتن، یه بار قدم برداشتن، همه چیز درست میشه. مثلا درمورد خودم میگم : من هروقت که یه فایل دانلودی از سایت گوش میدم، انقدرررر انرژی و فکرم میرسه به سقف که با خودم میگم خبببببب! از الان به بعد همه چی قراره درست شه. اینو درست میکنیم، اونو درست میکنیم، فلان تصمیمو میگیریم، فلان کارو میکنیم، بعد که دو ساعت از گوش دادن به اون فایل میگذره، همون آش و همون کاسه! مشکل ما اینه که در کنترل ذهنمون استمرار نداریم!!! همش دنبال چیزای جدید میگردیم برای یاد گرفتن. فارغ از اینکه آقاجان مگه تو تونستی از همین چیزایی که تاحالا یاد گرفتی نهایت استفاده رو ببری!؟ خب همین چیزایی که یاد گرفتیو باید تا آخر عمر تکرار کنی و بشه سبک زندگیت.
الان که استاد گفتن برید بنویسید چی میخواید، اصلا هم به اینکه چجوری میشه فکر نکنید، با خودم فکر کردم مگه ما کم تجسم کردیم که چی میخوایم!؟ ولی هیچوقت تو این خواستن مصمم و مستمر نبودیم. هی خواستیم بعد هی ولش کردیم هیچ قدمی براش برنداشتیم تا چندددد وقت بعد که دوباره با چه تضادی برگردیم به همین جایی که بودیم و دوباره فکر کنیم به اینکه چی میخوایم.
الان دارم به تمرکز فکر میکنم. به اینکه چقدرررر قوانین به هم گره خوردن و نمیشه هیچکدوم رو بدون هم داشت. مثلا الان دارم میفهمم که چرا استاد میگن تمرکز باید در آن واحد فقط روی یک چیز باشه. تمرکز صد در صدی روی یک هدفی که برامون اولویت بالا داره! چون وقتی هر روز برای سه خواسته قدم برمیداریم، یادمون میمونه که چی میخوایم و این تمرکز باعث میشه قدم های هر روزه برداریم و قانون تکامل رو رعایت کنیم و بعد تو این مسیر هر روزه کنترل ذهن و مقابله با نجواهای شیطانی رو یاد میگیریم و بعد کم کم مدارمون عوض میشه و ما نزدیک میشیم به مدار خواسته و این چرخه همینجور ادامه داره.
دارم میرم بنویسم که چی میخوام از زندگی. دارم میرم که دفترمو بردارم و ذهنمو مرتب کنم از هرچی که میخوام.
خدایا شکرت که انقدر احساسم خوبه.
خدایا شکرت که انقدر خودمو بلدم.
خدایا شکرت که حالم خوبه.
خدایا شکرت شکرت شکرت…
به نام خدای راحتی ها؛
رد پای من در گام 27(چون قانون سادست،عمل به آن را جدی نمیگیری)
هیچ گونه تکنیک خاصی نیست،روز خاصی،شب خاصی یک عالمه ایده های این شکلی هست و بود بازی خیلی سادست
بازی بر میگیرده به کنترل ذهن
ما به غذا خوردنمون کلی وسواس به خرج میدیم که خوشمزه باشه و شور نباشه
اما اجازه میدیم هر خوراک نامناسبی رو به مغزمون بدیم
جهان در لحظه با فرکانس های من کار میکنه
فرکانس منم مشخصه وقتی احساس خوب دارم و فرکانس خوب ارسال کنم
سعی کنم اگاهانه با چیزهای ساده سپاس گذاری کردن تمرکز بر روی زیبایی های اطرافمون
باعث میشه ترس هامون کم تر بشه
وقتی باور کمبود دارم ترس هام بیشتر میشه هرچیزی باعث میشه ترس هام کم تر بشه ایمان من بیشتر میشود یعنی در مسیر درست حرکت میکنم
وقتی ذهنمون رو کنترل کنیم کنترل زندگی رو در دست میگیریم
کل داستان سادست و دنبال چیز عجیب و غریب نباش
شیطان هر حرفی میزنه نتیجش ترسه،تردید،نگرانی،عصبانیت و احساس گناهه
و خدا هر حرفی رو میزنه نتیجش آرامش،قدرت،احساس خوب،و عشقه
خدایا هر خیری به ما میرسد از جانب توست،و هرشری به ما میرسد از طرف خودمون هست
یا حق
«به نام خداوند بخشنده مهربان»
خلاصهای از آنچه که در این فایل آموختم:
• بازی خیلی ساده است.
• جهان هر لحظه درحال پاسخ به فرکانس من است. نه لزوما در شب و روز خاصی.
• باور فراوانی باعث میشه ترسهای من کمتر و ایمانم بیشتر بشه.
• هیچ فرمول جادویی وجود ندارد، همهچیز خیلی ساده است.
• کنترل ذهن اولش یه مقدار سخته بعدش خیلی ساده میشه.
• دنبال تکنیکهای عجیب غریب نباشم.
• چون ساده است فکر میکنم تاثیری نداره.
• قرآن مبین است. همهچیز خیلی ساده و واضح و صریح است.
• جهان ساده است. هیچ چیز پیچیده نیست.
• هرکس میگه پیچیده است، میخواد بگه من میفهمم تو نمیفهمی.
• منم میخوام توی سپاسگزاری به حدی برسم که اشکام بند نیاد.
• بهترین راه شناسایی باورها، عملکرد ماست.
در پناه الله باشید.
به نام خدایِ مهربونِ مهربون .
نرگس جان سلام!
مرسی بابت خلاصهی قشنگ و شفافِ چیزایی که از فایل گرفتی.
چقدر دلنشین بود حرفات… انگار داشتی از تهِ دل میگفتی، نه از ذهن!
بذار دونهدونه باهات همصحبت شم:
1. «بازی خیلی سادهست»
واقعاً همینه!
ما آدما یهجورایی عاشق سخت کردن مسیر زندگیایم.
هی میخوایم بگیم یه راهِ پنهانی هست، یه تکنیک عجیب…
درحالیکه خودِ خدا، با همهی عظمتش، با سادهترین زبان با ما حرف زده.
اصلاً انگار داره میگه: بازی زندگی با عشق و سپاسگزاری میچرخونه، نه با فرمولهای عجیب.
2. «جهان هر لحظه داره جواب فرکانس منو میده»
این یعنی دیگه نباید منتظر شب خاص، روز خاص، دعا یا ساعت خاص باشیم.
اگه الان تو فرکانس ایمان و اطمینانی، همون لحظه داری سیگنالش رو میفرستی.
جهان هم بدون وقفه، داره هماهنگ با تو حرکت میکنه.
اینجوری آدم مسئولتر میشه؛ چون میفهمه همیشه داره پخش زنده میره!
3. «باور فراوانی، ترس رو کم و ایمان رو زیاد میکنه»
ترس همون لحظهایه که حس میکنی تنهایی یا قراره کم بیاری.
ولی وقتی به فراوانی ایمان بیاری، انگار یه آفتاب کوچیک همیشه تو قلبته.
اون آفتاب باعث میشه نترسی از فردا، از پول، از رابطه، از تصمیماتت.
تو فقط میدونی «هست» چون خدا همیشه هست.
4. «هیچ فرمول جادویی وجود نداره، همهچیز سادهست»
دعا، مراقبه، تمرکز، شکرگزاری…
همهشون سادهن. ولی چون خیلی سادهن، ما گاهی از روشون رد میشیم.
درحالیکه قدرت واقعی تو همین سادگیه.
5. «کنترل ذهن سخت شروع میشه ولی بعدش راحت میشه»
درست مثل دوچرخهسواریه!
اولش میافتی، میترسی، شک میکنی.
ولی کمکم یهجوری عادتت میشه که یادت میره اصلاً چطور میترسیدی!
کنترل ذهنم همینه… فقط کافیه ادامه بدی.
6. «دنبال تکنیک عجیب نباش»
آره دقیقاً!
اونی که ساده حرف میزنه، ریشهداره.
اونی که سخت و مبهم میگه، گاهی فقط میخواد خاص بهنظر بیاد.
خدا خودش گفته: ولقد یسرنا القرآن للذکر… فهل من مدّکر؟
یعنی آسونش کردیم؛ فقط یه نفر باید باشه که بخواد یاد بگیره. همین!
7. «چون سادهست، فکر میکنیم اثر نداره»
دقیقاً یکی از دامهای ذهنه!
ذهن همیشه دنبال یه اتفاق عجیبه…
ولی سپاسگزاری، لبخند به آسمون، یه نفس عمیق… اینا معجزهن؛ اگه با حضور دل باشن.
قرار نیست یه نور از آسمون بیاد! معجزه میتونه همون اشک شوقی باشه که بیهوا از چشمت میاد.
8. «قرآن مبین و سادهست»
به به!
آره نرگس جان، قرآن یه کتاب شفافه.
نه پنهونه، نه سخت.
هر وقت با دلت بخونی، خودش میاد سراغت.
هر کی سختش کنه، شاید هنوز خودِ دلش گره داره.
9. «جهان سادهست، پیچیده نیست»
این جملهت عالی بود.
دنیا مثل طبیعته…
همهچی با نظم و سادگی جلو میره.
ما فقط وقتی پیچیدهاش میکنیم که میخوایم از درون خودمون فرار کنیم.
10. «هرکی میگه پیچیدهست، یعنی تو نمیفهمی من میفهمم!»
اینو باید زد رو دیوار!
گاهی بعضیا واسه اینکه حس برتری داشته باشن، سادهترین چیزها رو پیچیده میکنن.
درحالیکه آدمهای عمیق، حرفهای بزرگ رو خیلی ساده بیان میکنن.
11. «میخوام توی سپاسگزاری اونقدر برم بالا که اشکام بند نیاد»
این هدفت بینظیره!
بدون شوخی، اگه هر روز فقط 5 دقیقه با دلت سپاسگزاری کنی، همینجوری اشکات خودش میاد.
اون لحظهها، لحظهی وصلن…
دیگه نه تویی نه دنیا… فقط خداست.
12. «بهترین راه شناخت باورها، دیدن عملکردمونه»
صد آفرین!
نه حرف، نه نیت، نه ادعا…
عملکرد ماست که میگه باورمون چیه.
اگه مدام نگرانیم، یعنی تهباورمون هنوز ترسه.
اگه آرومیم و میخندیم، یعنی تهباورمون ایمان و توکله.
در آخر
نرگس جان، حس نوشتههات یه چیزی بین نور و آرامشه.
امیدوارم هر روز بیشتر تو مدار خدا بمونی،
و اون لحظههایی که اشکهات از شوق جاری میشن، برسن و بمونن.
در پناه خداوند مهربانِ مهربان،
با دلی سبک و لبهایی پر از شکر.
برادر همفرکانست محسن.
سلام آقا محسن عزیز.
امیدوارم که حالتون عالی باشه.
نمیدونید چقدررررر احتیاج داشتم به همچین نشونهای توی این روزا.
چقدر پیام قشنگ و دلچسبتون بهم مزه داد.
خدایا هزاران بار شکرت.
این روزا خیلی داره سخت میگذره و شرایطم طوریه که در حالت عادی باید خیییییلی حالم بد میبود اما خداروشکر با حضور توی این سایت و این فضا، تا حد زیادی تونستم خودم رو توی جوّ مثبتی نگه دارم.
این دیدگاهتون رو به فال نیک میگیرم و به عنوان یه نشونه از اینکه در مسیر درست هستم در نظر میگیرم.
در پناه الله باشید برادر همفرکانسم.