ساختن کسب و کاری موفق از توانمندی هایت - صفحه 38 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-41.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-05-13 17:51:242024-06-09 14:47:41ساختن کسب و کاری موفق از توانمندی هایتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خدای یگانه
استاد عزیزم و خانم شایسته و هم مسیرانم سلام
روز 32ام سفرنامه
بخاطر تعهدی که دادم که هرروز ردپایی در این سفربجابزارم،بایستی این کامنت رو مینوشتم
واقعیتش من از این فایل چیز زیادی درک نکردم جز تبلیغاتی برای دوره روانشناسی۳…وچون این فرکانس حال حاضر من بود،میبایست صادقانه اونو ذکرمیکردم،تافرداروز که به امیدخدا فرکانسم بالاتررفت این ردپابجا مونده باشه
وچیز دیگه ای که درک نکردم اینه که اگه این دوره اینقدر پرباره ،پس روانشاسی ثروت یک چی بود؟تفاوتشون رو درک نمیکنم،وقتی همه نکات ثروت رو تو روانشناسی ثروت یک گفتین،وبا عمل به اگاهی های اون میتونیم مسیر سعادت رو طی کنیم،این دوره چ چیز دیگه ای میگه…مثل اموزه هایی که روحانیون بهمون میگفتن،مثلا اگه شب قدر رو بیدار بمونین که همه میموندیم،به اندازه هفتاسال عبادته،خب ماکه هفتاددیگه عمرنمیکنیم ،پس ازاین به بعد رو اضافه هست
ببخشید اگه یکم رک گفتم،ولی فرکانس حال حاضرم بود…دوستتون دارم
به امید خدا
سلام به همه دوستان سفر نامه …
سی و دومین روز از سفر …
ما بی نهایت ثروت در جهان داریم …
بی نهایت نعمت در جهان داریم …
بی نهایت خوشبختی در جهان داریم …
بی نهایت عشق در جهان داریم …
بی نهایت خدا بهمون نزدیکه …
خدا به ما ، به همه ما به یک اندازه نزدیکه …
خدا به ما ، به همه ما به یک اندازه نعمت و ثروت و عشق و سلامتی و …. داده …
این ما هستیم که با باورهامون زندگی خودمون رو خلق میکنیم چراکه خودمون خالق زندگیمون هستیم نه هیچ عامل بیرونی …
ما هستیم با ارسال فرکانسهامون به جهان درخواست میدیدم …
ما باورهایی داریم درمورد ثروت …
درمورد عشق …
درمورد فراوانی ..
درمورد روابط …
و و و و و و …
این باور ها هم میتونه مارو رشد بده هم میتونه مانع رشد ما بشه …
ما طبق باورهامون نتیجه میگیریم …
طبق ایمانمون ….
چقدر روی خودمون کار میکنیم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تا همون اندازه نتیجه میگیریم !!!!!!!!!!!!!!!!!!
شنیدین که میگن کار نیست ؟
پول نیست ؟
همه چی گرون شده ؟
اینا همونایی که باور کمبود دارن …
باور محدود کنده در باره ثروت دارن …
همه ما شنیدیدم باورهایی رو درمورد کمبود ثروت کمبود نعمت …
اما هیچ وقت نشنیدیم که بگن انرژی خورشید کمه ….
بگن اکسیژن کمه …
چون باور کردن که همیشه خورشید هست …
اکسیژن هست …
پس این باور رو تو ذهنتون بسازید که تا اکسیژن هست ثروت هم هست چرا که کلی کپسول اکسیژن میفروشن …
این باور رو بسازید که تا خورشید هست برق هم هست چرا که با انرژی خورشیدی کلی میتونن برق خرید و فروش کنن ….
ذهن ما ساخته شده از ظرف هایی که از خانواده هامون ، مدارس ، اجتماع و … گرفتیم ….
ظرفیت داره …
سوراخ داره …
نشتی میده …
این ما هستیم که اندازه ظرفمون برداشت میکنیم …
وقتی که ما میریم فروشگاه خرید میکنیم هر چقدر که پلاستیک هم بزرگ باشه و منظم و مرتب محصولات رو بچینیم و از تمامی فضاهاش استفاده کنیم باز یه ظرفیتی داره …
باید پلاستیک بیشتر برداریم چون محصولاتی که خریدیم به پلاستیک بیشتر نیاز داره …
پسما هم برای اینکه به ثروت ، سلامتی ، نعمت ، خوشبختی برسیم باید باورهامون رو تغییر بدیم …
ظرفمون رو بزرگ کنیم …
هرچقدر بیشتر روی باورهامون کار کنیم ، نتیجه بزرگتر و بیشتری دریافت میکنیم …
فقط باید سوراخ های سطلمون رو پر کنیم …
درستش کنیم …
باید پاشنه آشیل هامون رو در هر موردی پیدا کنیم ، در جهت خواسته هامون مثبت کنیم ، تکرار ، تکرار ، تکرار ، تکرار کنیم …
تا کی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تا زمانی که بشه جزئی از رفتار ها و عادتهامون !!!!!!!!!!!!
تا زمانی که حالمون خوب بشه …
اینو نگفتم که الان یه صلوات شمار بردارید و 500 بار بگید پول هست … پول هست … پول هست ….
نعععععععععععععععععععععع
این جهان طبق فرکانس ها جواب میده …
اول باید به این درک رسید که جهان سیستمی عمل میکنه …
به احسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسساس ما پاااااااااااااااااااااااااااااااااااسخ میده ……
به فرکانسهای ما پاسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسخ میده …
باید تو حال خوب باشی ….
باید تو بدترین وضعیت حالتو خوب کنی تا جواب بگیری …
به ظاهر بگی پول هست … پول هست … پول هست … ولی تو ذهنت بگی خدایا چطوری این ماه قسطمو بدم …
این روش جواااااااااااااااااااب نمیده …
چون فرکانست نامناسبه ….
چون باور محدود کننده داری …
چون حالت خوووووووووووووووووووووب نییییییییییییییییییییییییییست …
چون کمبود داری …
جهان جهان لیاقت هاست …
جهان جهان پاسخ به احساس ماست …
دوست عزیز باورهاتو نه فقط به ثروت بلکه به همه چیز تغییییییییییییییر بده …
نتایج حاصل میشن ….
.
.
.
.
.
.
دوستتون دارم … موفق باشید …
به نام خداوند بخشاینده ی مهربان
روز سی و دوم
درسی که ازین فایل گرفتم این بود که ثروت تنها پول ساختن نیست
بلکه باید کسب و کاری داشته باشی که ازش لذت ببری
باید تمام جنبه های زندگیتو بسازی
هم از لحاظ مالی بی نیازت کنه
و هم آزادی زمانی داشته باشی که بتونی از زندگیت لذت ببری در کنار خونواده ت باشی مسافرت بری و …
در کل باید کسب و کاری داشته باشی که تجربه های جدید بهت بده و از زندگیت لذت ببری.
امروز داشتم یکی از فایلای استاد و گوش میدادم که به این آیه اشاره کردن : انما النجوا من الشیطان ؛ نجوا تنها از سوی شیطان هست.
من نجواهای ذهنی زیادی دارم بیشترشون هم در مورد آینده و چیزهاییست که هنوز اتفاق نیفتاده که همیشه منو نگران میکند
هیچ وقت ازین زاویه نگا نکردم که این گفتگوهایی که در ذهن اتفاق میفته از جانب شیطانه
و در ادامه ی آیه اگه اشتباه نکنم گفته شده : برای اینه که مومنین و غمگین کنه
و من همیشه این گفتگوهای ذهنی و دارم و بعدش نگران و ناراحت میشم و حس بدی دارم
امروز هر بار که این گفتگوها در ذهنم ایجاد میشد این آیه رو میخوندم و به خودم یاداوری میکردم که اینا کار شیطانه و باید اگاهانه فکرمو تغییر بدم و احساس خوب در خودم ایجاد کنم.
بنام خداوندی ک هرلحظه درحال هدایت ماست😍
بسمه الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت عزیزانم
تمام فایلهای شمابی نظیرن سرشارازعلموآگاهی ک زندگیمون روبه دست خودمون دچارتغییروتحولی اساسی میکنه هرچقدرازشماتشکرکنم کمه
بااین فایل دلم قرص ترشد درانجام کاری ک قصدانجامش روداشتم😍
درپناه الله یکتاشادوپیروزوموفق باشید🥰😍😘
به نام خداوند بخشنده و مهربان
تحول زندگی من روز ۳۲🌻🍃🌻🍃🌻🍃
من مدت ۷ساله که از لحاظ مالی یک خانم مستقل هستم و همیشه دوست داشتم که دستم تو جیب خودم باشه . اولین باری که رفتم سرکار کلی ذوق کردم و میگفتم خوب دیگه اومدم سر کار درامدم خوب میشه و بدین ترتیب انتظار داشتم که حالم و اوضاع زندگیم هم خوب و عالی میشه چون از لحاظ مالی اوضاع زندگیمون خوب نبود. فکر میکردم با عوامل بیرونی حالم خوب میشه.
خلاصه چندین شغل عوض کردم و اوضاع بهتر که نشد بدتر هم میشدو میگفتم ای بابا امسال هم که نشدپس من چکار کنم ؟؟؟؟؟
تا اینکه یکی از دوستانم در بیمه کار میکرد وبه من هم پیشنهاد داد و گفت خیلی خوبه و درآمدش هم خوبه . واز کاری که بودم بیرون آمدم و فقط بخاطر درامدبیشتر و اینکه دیگه کار گیرم نمیومد علاقه ای نداشتم ولی رفتم به مدت سه سال . اونجا محیطش عالی بود و همه مثبت اندیش بودندو کلی اخلاق وروحیات من عوض شد و همونجا از طریق همکارم با کانال استاد عرشیانفر اشناشدم و فایلهای استاد عباسمنش هم بود و صدای استاد و حرفهاشون به دلم نشست تا اینکه اون فایلشون که درباره عشق و علاقه مون رو پیدا کنیم و دنبالش بریم گوش دادم و اینکه چرا کاری رو که دوستش نداریم انجام میدیم.
و من به فکر فرو رفتم گفتم مریم تو که کارت رو دوست نداری و به سختی پیش میری پس بیا برو دنبال علاقت . علاقه من نقاشی و طراحی هست.
خلاصه با کلی تلاش و فکر و ترس و با ایمان وتوکل به خداوند(و البته با کلی نجواهای ذهن روبرو شدم )وتصمیم گرفتم کارم رو رها کنم و دنبال طراحی رفتم و مخالفتها و سرزنشهاشروع شد کارت هیفه و اگر پشیمان بشی و بیمه قبولت نکنه میخوای چه کار کنی ؟؟ووووو
بالاخره رفتم و الان به صورت آنلاین دارم آموزش میبینم ودر آمدم صفر شده . و نتونستم حضوری برم کلاس. و خدارو شکر خداوند من رو هدایت کرد به یه سایت آموزشی فوق العاده ودارم تمیریناتم رو انجام میدم کلی هم لذت میبرم و حالم خوبه وآرامش دارم. و من میدونم که روزهای خوبی در انتظار من است . من به خودم افتخار میکنم🤗
استاد عزیز و مریم گلم ودوستان خوبم در پناه الله یکتا شادو سلامتو ثروتمنددر دنیا و آخرت باشید. 👋👋🥰🥰🥰
به نام خدا
خداروشکرمیکنم برای روز۳۲ ازسفرم
سلام دارم به تمامی عزیزان
خیلی خوشحالم وخداروشاکرم که وقتموبرای کارموردعلاقم میزارم
وواقعاتوجه به گذرزمان ندارم وقتی دارم نقاشی میکشم وِهیچ لذتی نمیتونه وجودداشته باشه وقتی که تابلوی نقاشی کامل شدتو میبینی وازدیدنش سیر نمیشی وقتی که حس خوب رودروجود خودت وبقیه بیدارمیکنی وقتی که رنگ میپاشی به دنیای سیاه و
افسرده ی خودت وبقیه وقتی که به خودواقعی وخداگونت نزدیک میشی وقتی خودت روخالق میبینی
منم مثل استادعباسمنش هرچیزی روکه فکرشوکنیدخلق کردم امادردنیای کاغذی
من باوردارم که آرزوهای من فقط دریه دنیای کاغذی باقی نمیمونه اونایه روز واقعیت زندگی من میشن
من باوردارم که باباورهای ثروت ساز وتوانایی فوق العاده ای که درعلم هایپررئال نقاشی دارم به بی نیازی مالی میرسم چون یه نفر تونسته من هم میتونم وگرنه خدامنوبه این مسیر هدایت نمیکرد.
من قبل ازاشنایی باقوانین دردفترچه ی یادداشتم نوشته بودم که دوس دارم کلاس هایپررئال ثبت نام کنم وحرفه ای بشم تمام ابزاروسایلشوتهیه کنم دوس دارم خودم رودوس داشته باشم دوس دارم استقلال مالی داشته باشم و… تمام این خواسته هام الان شده داشته هام فقط به غیرازدومورداخر که الان درمسیرش هستم تااوناهم تیک بخورن وبره تولیست داشته هام .
سلام به استادعباس منش ودوستان عزیزم خیلی خوشحال هستم که درجمع شماهستم میخواستم درباره روزسی دوم ام روزشمارتحولات زندگی صحبت کنم اخه من چندروزپیش عزت نفس هم خریدم وفقط یکی ازفایلهایش راگوش کردم ویکی ازتمریناتش راعمل کردم ازبس اتفاق های خیلی عالی وثروت افتاد بخدانمیدانم ازکجا شروع کنم ای کاش این سایت ویث داشت من راحترمیگفتم اخه بانوشتن کمی مشکل دارم بازهم خداراشکرمیکنم که من رادراین مسیرقرارداده وراحت هدایتم میکنه فقط یکی ازان تمرین که استاددادگفت کارهای که قبلا باید انجام میدادی ندادی راانجام بدهید ومن چندتاازاون کارهارانوشتم وشروع کردم به انجام دادن وای خدای من چقدربموقع خیلی هاش انجام شدوگرنه به چه مشکلاتی بخوردمیکردم وای خدای من چقدرخیلی ازکارهاراحت انجام شد هی به خودم می گفتم ای کاش زوترانجام میدادم چقدرراحت ولی خوب خداراشکرهراتفاقی که می افتد به نفع من است وبعضی ازکارها نشان داد که اگه تعویق بیفتد چه ضررهای دارد وانجام کارهای که به موقع انجام بدم چقدرهزینه های اضافی ازبین میرود وثروت عالی سمت من میاید که الان فهمیدم وامدم پیداکردم باورهای که در وجودمن بود وکارهاعقب میفتاد ورسیدم بهش فراوانی پول وثروت بینهایت است واحساس لیاقت خداراشکر میکنم ودارم روی این دوباورکارمیکنم وخودبه خود وراحت همشون انجام میشود براحتی ودوستان عزیزم تاکامنت بعدی بای بای بای
سلام خیلی روز نبودم… امروز اومدم دوباره جای پایی بذارم، یه چیزی جور در نمیاد برام، من دارم درس میخونم برای یه آزمونی ولی همه فایل ها دارن از ایجاد کسب و کار صحبت میکنند…
نمیفهمم چرا ولی اتفاقات جالبی برام افتاده، دیشب داشتم درمورد هدفم فکر میکردم و مسیرم که هرچی پیش میرم انگار فاصله ام بیشتر میشه ولی میدونم این تصور ذهنی منه، بعد رسیدم به این نتیجه که همین که قدم بعدی رو میدونی ادامه بده و برو تو نمیدونی موفقیت در گام بعدیه یا پنجاه قدم اونطرف تر…
ولی میدونی قدم بعدی چیه، همون ادامه بده…
امروز که داشتم متن قبل از فایل رو میخوندم، یه صدای آشنا و به حس قدیمی بهم گفت (پس کی) یادم اومد صدای شیطان وجودم، یا شایدم اگر نخوام سختگیر باشم یه سرکوب شده وجودم که همیشه دوست داشته بتونه زندگی، موفقیت، عشق، شادی ،لذت و ثروت تجربه کنه، ولی نکرده و همیشه بهش قول بعدا دادم، ولی این صدا آشناست یادم اومد جاهایی دیگه هم داد کشید و منم جوگیر شدم و داد کشیدم و بعدش بریدم و بعدش هدفی که شاید خیلی از مسیرش را سپری کرده بودم را خراب میکردم، ولی امروز با آرامش باهاش حرف زدم، گفتم آرام باش، داریم پیش میریم به اهدافمون میرسیم برای زندگی و لذت بیشتر، مسیرمون رو پیش میریم برای خواسته مون، درسته که خواسته هامون خیلی بزرگه ولی ماهم بزرگیم، و باید بزرگتر بشیم، باید بیشتر یاد بگیریم و تلاش کنیم در زمینه تخصصی خودمون، همیشه یکی از موضوعاتی که نگاه میکنم اینه عباسمنش توی بیست سال به اینجا رسیده، من تقریبا هفت ساله شروع کردم، که بعد از سه سال روی خودم کار کردن دیدم عاشق وکالتم و دوست دارم از اول شروع کنم برای وکالت، کارهای دیگه رو گذاشتم کنار حتی اون موقعی که همه میگفتن برو دنبال یه شغل با بیمه و درآمد سالم اونارو هم گذاشتم کنار، رفتم دانشگاه شروع کردم درس خواندن و فعالیت تازه فارق التحصیل شدم یعنی چهار سال از این هفت سال را داشتم درس رشته مورد علاقه ام رو میخوندم و حالا هم برای آزمون وکالت میخونم، روزگارم قشنگه، یه چیزی برام جذاب بود، موفقیت های این چند سالم کوچک و بزرگ برام زیاد بود ولی وقتی تصمیم گرفتم که برم برای حقوق به جز یکبار که یه شغلی برای خودم راه انداختم و خیلی موفق شدم بعدش گفتم عشقم حقوق و برگرد بعدش واگذار کردم و اومدم ادامه دادم در باقی موارد هیچ وقت کار نکردم و فقط در مواقع لزوم برای یه سری هزینه هام جذب میکردم و به یه درآمد هایی میرسیدم، اوضاع زیبا و قشنگه…
اون فکر کذایی و حس درونیم را تونستم کنترل کنم، نمیدونم تاثیر رشدمه یا عشقم به هدف و مسیرم…
ولی آرامش کردم من ادامه میدم…
مسیر برام خیلی جذابه…
امروز از خدا خواستم در مسیر درست هدایتم کنه…
روزتون شاد
به نام خداوند یکتا
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و همه دوستان خوش قلبم در خانواده عباس منش
خداوند رو به خاطر تمامی نعمت هایی که در زندگی به من عطا کرده بی نهایت سپاس گزارم
واقعا ترس و تردید اسلحه اصلی شیطانه برای اینکه ما رو از خواسته ها مون دور کنه و اجازه تجربه یک زندگی لذت بخش رو به ما نمی ده ولی هر چقدر آدم ایمانش قوی تر میشه روز به روز ترس هاش کمتر و کمتر میشه و قدرت ورود به دل ترس ها رو پیدا می کنه
انسان با ورود به ناشناخته ها و رفتن به سمت ترس ها به جای فرار از اون ها توانایی های جدیدی رو در خودش کشف می کنه که این توانایی ها می تونن زندگی آدم رو در تمامی ابعاد گسترش بدن و کیفیت زندگی رو بالاتر ببرن
واقعا راه حل هر تضادی در زندگی در دل همون تضاد نهفته است و یک فرصت برای پیشرفت بیشتر
فقط انسان باید توکل کنه و به جای ترس سعی کنه درس اون تضاد رو یاد بگیره که تنها راه حل تضاد ها و رد شدن از اون ها فقط همینه و به شدت دارم روی این باور کار می کنم و سعی می کنم به هر تضادی در زندگیم مثل یک کلاس درس نگاه کنم
امیدوارم.روز به روز ایمانمان قوی تر و ترس هامون کمتر و کمتر بشن
لظاتتون پر از آرامش و احساس خوب
سلام به دوستان دوست داشتنی
روز سی و دوم سفرنامه را شروع میکنم و خدارو شاکرم که بدون وقفه دارم جلو میام
استاد از ترس گفتید منم میترسم منم جرات حرکت ندارم منم شاید به ظاهر در دید مردم آدم نترسی باشم ولی یه ترسو هستم که جرأت نمیکنه از منطقه امن بیرون بیاد
میترسم برم به کسی که دوستش دارم ابراز علاقه کنم
میترسم که اگر کسی ببینه چه فکری میکنه درباره
من؟
میترسم که طرف مقابل پسم نزنه
عادت کردم به عادتهام
گاهی خودم از رفتارهای خودم میفهمم که دارم به خاطر به به و چه چه دیگران کاری انجام میدم خیلی این ترسها تو وجودم نهادینه شده
خیلی خواسته دارم درعین حال خیلی ترس هم دارم (ترس از نرسیدن / ترس از نظر دیگران / ترس از دارایی و شهرداری / ترس از خرج کردن و…)
♦️من نظر مردم برام مهمه از بس که شنیدم و دیدم که
🧶حواستو جمع کن فلانی داره نگات میکنه
🖍️حواست باشه گاف ندی
🧶حواست باشه زیاد نخوری زشته
🖍️نگاه نکن میگن هیزی
🧶پسر خوب پسریه که سرش پایین باشه
🖍️اینو با این بپوش که ست بشه وگرنه میگن امبلی
و ……
نتیجه شده اعتماد بنفسم شده شبیه پول بدون گوشه
دارم روش کار میکنم ولی هربار از یه جا میزنه بیرون
دارم رانندگی میکنم احساس میکنم کسی نگاه داره میکنه سریع ماسک (ادا درآوردن) شروع میشه قشنگ میفهمم دارم آدا درمیارم ولی سختمه جلوشو بگیرم
استاد خیلی راه نشون دادن ولی متاسفانه من خیلی فراموشکارم
یادمه خانم شایسته یه جایی گفتن وقتی میخوام حرفی بزنم که احساس کنم بخاطر نظر مردمه سریع آگاهانه جلوی زبونمو میگیرم