باورهای بشری که تبدیل به قانون شده‌اند

به نقل از استاد عباس منش:
خیلی از اوقات با موارد و صحبت‌هایی مواجه می‌شویم که گوینده مثل یک قانون از قبل نوشته شده و غیرقابل تغییر آن‌ها را بیان می‌نماید.
مثلاً در کلاس بازاریابی و فروش،  این موارد را تدریس و تاکید می کنند :
راهکارهای مهم برای فروش مؤثر و بیشتر: پوشش لباس واحد با رنگ و مدل یکسان توسط اعضای شرکت و… یا در مبحث ایمیل مارکتینگ، راهکار کسب نتایج عالی برای فروش را اینگونه بیان می کنند : ارسال ایمیل هدیه برای افراد در مرحله اول بازاریابی اینترنی، سپس معرفی محصول اصلی برای فروش  و تاکید می‌شود که اگر در ابتدا فقط محصول نهایی را برای فروش معرفی نمایید، این امر قطعاً به فاجعه و شکست می‌انجامد.
این تمثیل‌ها نه تنها در امر بازاریابی و فروش بلکه در همه مسائل و مباحث صدق می‌کند.
سؤالی که پیش می‌آید،‌این است که آیا این واقعیت برای همه بیزینس ها یکسان است؟
به نظر شما انتخاب و اجرای کدام یک از مراحل سود بیشتری به ارمغان می‌آورد؟
اصلاً مهم‌ترین عامل تعیین کننده کسب سود بیشتر چیست؟
آیا عواملی چند در این کار دخیل هستند یا یک عامل؟
واقعیت ماجرا این است که نتیجه نهایی ارتباط زیادی به عملکرد ما ندارد بلکه نتیجه تاثیر مستقیم باورهای ماست .
با قدرت عنوان می‌نمایم که تنها پارامتری که تعیین کننده موفقیت افراد می‌باشد، پارامتر باور است. مثالی در زمینه کسب‌وکار ساختمان‌سازی می‌زنم.
باور افراد در حوزه صنعت ساختمان این است که بهترین حالت، سود نهایی ۱۰۰ درصد است. یعنی اگر شما ملکی با هزینه صد میلیارد بسازید و بتوانید با دویست میلیارد به فروش برسانید، از صد در صد سود بهره برده‌اید. اما این بهترین حالت نیست بلکه فقط یک باور است، نه یک قانون مشخص و از قبل تعیین شده. من به شما اطمینان می‌دهم که هر شخص قدرت تغییر این اعداد و ارقام را دارد. به این شکل که هم می‌توان آن را افزایش داد و هم کاهش! اما اکثر افراد سود صد در صد را بهترین حالت ممکن پنداشته و تصویر ذهنی که از خود دارند این است که دسترسی به بهترین حالت غیرممکن است،‌ این تصویر ذهنی باعث می‌شود که به ۵۰ درصد سود رضایت داده و آن را کافی می‌دانند.
باید این امر را جدی بگیرید که باورهای ما واقعاً تعیین کننده تجربیات ما هستند، در این ماجرا نیز همین باور مخرب شما را از سود صد درصد دور کرده و به پنجاه‌درصد قانع می‌سازد. همواره افرادی را می‌بینیم که در حوزه کاری خاصی فعالیت می‌کنند اما نتایج مطلوبی به دست نمی‌آورند درحالی‌که دیگر همکارانشان در همان حوزه نتایج عالی و متفاوت از آن‌ها را در یک بازه زمانی کمتر و با همان امکانات،‌همان موقعیت جغرافیایی و همان وضعیت اقتصادی،‌تجربه می‌کنند. جواب این تفاوت، تنها در سیستم باوری آن‌هاست زیرا اگر باورتان قدرتمند کننده باشد رفتارهایی از شما سر می‌زند و ایده‌هایی به ذهنتان می‌رسد یا موقعیت‌هایی خاص و عالی را جذب می‌کنید که باعث می‌شود نتایج فوق‌العاده‌ای را به دست آورید.
آنچه این تفاوت‌های فاحش را ایجاد می‌کند، عملکردهای متفاوت افراد در یک زمینه کاری مشترک نیست بلکه باوری است که در پس آن رفتار متفاوت پنهان است.
یک مثال در حوزه کاری خودم مطرح می‌نمایم: باور من این است که شغل بسیار ارزشمندی دارم و افراد بسیاری وجود دارند که از نتیجه فعالیت‌های من استفاده می‌کنند. این شغل توانسته است با تغییر زندگی میلیون‌ها نفر نتایجی بی‌نظیر بیافریند لذا افراد زیادی هستند که با عشق و علاقه برای پیشرفت خود و کسب تجربه عالی در زندگی، هزینه کنند و………
من با این باور، تنها با یک تبلیغ ساده و کم هزینه مثل فرستادن تعداد مشخصی پیام و ایمیل نتایجی شگفت‌انگیز را به دست آورده‌ام. حال به بررسی روی دیگر سکه می‌پردازم: فرد دیگری که دقیقاً در جایگاه شغلی من اما با باوری متفاوت از من قرار دارد، بر این باور است که مردم پول ندارند که بابت محصولات او هزینه کنند یا این باور که اساتید و افراد زیادی هستند که می‌توانند فعالیت مرا حتی بهتر از من انجام دهند یا این باور که تعداد افرادی که ارزش کار مرا درک کرده و حاضر به تهیه محصولات آگاهی دهنده من می‌باشند،‌ بسیار کم است و………
اولاً این باور مخرب هرگز به شخص اجازه نمی‌دهد که اقدام به ارسال ایمیل یا پیام به مخاطبین جهت تهیه محصولات خود نماید. ثانیاً اگر هم این فرد با این باورها و پیش فرض‌ها اقدام به ارسال همان تعداد پیام و ایمیل نماید که این‌جانب فرستادم، قطعاً نتیجه‌ای کاملاً متفاوت را تجربه می‌نماید. می‌خواهم بگویم که فقط و فقط یک باور قدرتمند کننده است که اقدام را به وجود می‌آورد و فرد را جسور و ریسک‌پذیر می‌نماید. فقط در صورت داشتن یک باور قدرتمند است که افراد علاقه‌مند به تجربه ناشناخته‌ها می‌شوند.
این امر در همه زمینه‌ها، همه کسب‌وکار و فعالیت‌ها و همه امور انسانی صدق می‌کند، برای اثبات این جمله،‌اگر در شرایطی قرار گرفتید که یکی از دوستان شما حکایت کسب‌وکار خود را این‌گونه بیان کرد که: ۲۰ سال است در زمینه‌ای خاص فعالیت می‌کنم اما با وجود تلاش فراوان نتوانسته‌ام هیچ سود مالی چشمگیر یا درآمد خوبی را کسب نمایم، شما باید در چنین شرایطی قبل از تصدیق و باور گفته‌های دوستتان، ابتدا یک جستجوی جامع در مورد دیگر افراد فعال در زمینه فعالیت دوستتان انجام دهید. با انجام این تحقیق پی می‌برید افراد بسیار زیادی وجود دارند که برعکس دوست شما در بازه زمانی کمتر یا تلاش فیزیکی کمتر سود مالی بسیار چشمگیر و متفاوت از دوست شمارا کسب نموده‌اند. این نتیجه متفاوت فقط و فقط زاییده یک باور متفاوت با فرکانس مثبت و مؤثر است و ثابت می‌کند نتیجه‌ای که افراد از باور خود می‌گیرند تابع هیچ قانون واحد و مشخصی نمی‌باشد. باید متذکر شوم که من درباره فکر حرف نمی‌زنم بلکه منظور من باور است و این دو موضوع کاملاً متفاوت‌اند. باور فکری است که بارها و بارها تکرار شده و سپس تبدیل به فکر مسلط شما گردیده است.
تجربه باورهای یک فرد قرار نیست تجربه باورهای شما باشد اگر شما باوری متفاوت و قوی داشته باشید نتیجه‌ای به همان اندازه متفاوت و قوی را تجربه خواهید کرد.
هنگامی‌که برای اولین بار در تهران فعالیت حرفه‌ای خود را در این حوزه آغاز نمودم، همه دوستان ادعا داشتند که هرگز نمی‌توان در تهران بدون داشتن مدرک دکتری و … موفق شد. هفت‌خوان رستمی که دوستان برای کسب موفقیت در تهران برای بنده طرح کردند این بود که برای موفقیت، علاوه برداشتن تحصیلات عالیه نیاز به چندین سال سابقه کار، تحریر مقاله در مجلات مطرح مختلف،‌برگزاری برنامه زنده در صدا و سیما، داشتن روابط با افراد ویژه و …می‌باشد. اما این باور آن‌ها بود، نه باور من،‌ پس طبیعی است که نتایج من نیز باید متفاوت از نتایج آن‌ها باشد.
اظهارات مجری برنامه‌هایم به این شکل بود که: من در تهران مجری اساتید زیادی بوده و برنامه‌های زیادی برگزار کرده‌ام لذا بر اساس تجربه به شما می‌گویم اگر می‌خواهی در کار خود موفق باشی باید با برگزاری یک کلاس ۱۰ نفره کار را شروع کرده و آرام‌آرام طی چند سال خواهی توانست سمینارهای چند صدنفری برگزار نمایی. مزیت این کار این است که اگر در ابتدا شکست خوردی چیز زیادی از دست نداده‌ای!
اگر بخواهم پیشنهاد دوستمان را آنالیز کنم،‌ واضح است که باورهای این شخص بسیار متفاوت است با باورهای من! مجری برنامه به شکست فکر کرده بود حتی برای آن راه‌کار هم گذاشته بود اما من برای شکست نیامده بودم. کاملاً طبیعی است که تجارب من نیز کاملاً متفاوت از تجارب او باشد زیرا باورهای ما تعیین کننده نتایج و تجارب ما هستند و آنچه در این موضوع اهمیت داشت،‌باور من بود نه باور مجری!
من بر این باور بوده و هستم که کارِ ما، بسیار ارزشمند است و افراد بسیار زیادی وجود دارند که تصمیم قاطع گرفته‌اند تا با قوانین خوشبختی آشنا شده و زندگی‌شان را تغییر دهند من با این ایمان راسخ و این باور قدرتمندکننده کارم را شروع کردم و این ایمان راسخ و باور قدرتمند کننده نتیجه‌ای متفاوت و تجربه‌ای متفاوت از دیگران به من بخشید. بیش از صد نفر شرکت‌کننده در اولین همایش من حضور داشت که باعث تعجب همگان شده بود و به لطف خدا اتفاقات فوق‌العاده خوبی در ادامه برایم رخ داد و دلیل متفاوت بودن این نتایج متفاوت بودن جنس باورهایم با دیگران بود. شما باید برای اصلاح باورهای خود افرادی را بیابید که در زمان‌های کوتاه نتایج فوق‌العاده‌ای کسب نموده‌اند. سپس از آن‌ها الگوبرداری کنید. ببینید آن‌ها چگونه توانسته‌اند با باورهای قدرتمند کننده و سرمایه‌ای کم نتایجی عالی بیافرینند و این یعنی برداشتن یک گام مثبت در مسیر تحقق اهدافتان.
و به‌عنوان آخرین نکته یادتان باشد هر چقدر باورهای عالی را در خود ایجاد کنید، باورهای عالی‌تر از آن‌ نیز وجود دارد که می‌توانید همواره در مسیر زندگی و در مسیر تکامل خود آن باورها را مرتباً جایگزین نمایید.

370 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مائده کردی» در این صفحه: 5
  1. -
    مائده کردی گفته:
    مدت عضویت: 2517 روز

    به نام خداوند زیبایی ها و هنرهای زیبا

    خدایی که همواره در جریان است

    خدایی که ناظر و قادر به تمام کارهای ماست

    خداوندی که مارا ساخت برای آسانی ها و مارا آسان کرد برای آسانی ها

    خدایی که آسمان و زمین و دریاها و کوه ها و اقیانوس ها را به تسخیر ما درآورد

    خدایی که فرمانروای جهانیان است

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی

    امروز خیلی عجیب به این متن هدایت شدم و خیلی هم  درست و دقیق و به جا کد در زمان مناسب بود برای من

    و سپاسگزار خداوند هستم که میتونم این متن و بخونم و بنویسم

    خدایا شکرت خدایا شکرت

    الان در آرامشی عجیب به سر میبرم و هر آنچه که از دل برون می آید بیان میکنم

    میخوام باورهایی که برای کارم استفاده میکنم بنویسم:

    من دختری بسیار توانمند هستم

    دختری ورزشکار با توانایی های بسیار

    من به شدت کاریزماتیک هستم و عجیب توی زمینه دنس اکتیو هستم و کار من به شکلی هست که وقتی کسی منو میبینه عاشق دنسم میشه

    و دوس داره توی کلاسام شرکت کنه و حتی بیشتری مبلغ و پرداخت کنه اما با منه مائده کلاس برداره

    من عاشق دنسم هستم و جوری حرکات و‌ آموزش میدم که همه شیفته آموزش من هستن

    من توی کارم یه آدم موفق و تاثیرگذاری هستم

    کار من هدف من حرفه ای که توش هستم

    در واقع رسالت من

    مساوی با قوانین کیهان و جهان هستی

    چون شادی عشق هیجان  حال خوب  انگیزه  اراده

    اعتماد به نفس و عزت نفس انرژی بسیار بسیار بالایی و به همراه داره

    و همه عشق دنس هستن و دوس دارن در کنار همه‌ی عادت های زندگیشون

    این عادت رقصیدن و ایجاد کنند

    چون رقصیدن باعث رهایی از هرگونه استرس نگرانی اضطراب ترس احساس بد ناامیدی و … میشه

    در واقع رقصیدن هنر و علم و به معنای واقعی کلمه

    زندگی کردن هست

    چون تو وقتی داری میرقصی و دنس میکنی

    در شدیدترین لحظه حال هستی

    و قانون جهان هم بر این اساسه

    که احساس خوب مساوی با اتفاق خوب

    رقصیدن = احساس خوب=اتفاق خوب==قانون جهان هستی

    پس در نتیجه

    هنر من علم من رسالت من

    چیزی که خداوند درون من قرار داده

    مساوی است با قانون جهان هستی :))))

    من باور به این دارم که انسان ها شدیدا عاشق رقصیدن هستن و یکی از حواس پنج گانه ما انس با اهنگ و موزیک هست و ریتمی که میشه غذای ذهن و روح ما

    من باور دارم که انسان ها شدیدا دوس دارم هنر و علم رقصیدن و یاد بگیرن

    و توی زندگی روزمره شون استفاده کنند

    چون نتایج بسزایی در بهبود روند زندگیشون داره

    از همه لحاظ روحی جسمی فیزیکی و ذهنی

    و اما چرا میگم‌ هنر و علم رقصیدن

    به این دلیل که اکثر ما آدم ها از قدیم و گذشته شنیدیم که میگن برقصی انرژی میگیری حالت خوب میشه

    از مشکلات رها میشیم و فراموش می‌کنیم و غیره و ذالک

    فقط در همین حد شنیدیم

    اما نیومدیم بیشتر به این موضوع بپردازیم

    ولی من مائده اینجام تا بگم رقصیدن فقط یک هنر قر دادن نیست بلکه بسیار فراتر از یک هنر هست

    رقصیدن یک علم است

    علمی که تاکنون بشر به آن خیلی کم پی برده و توی کشور ما ایران به آن کمتر اهمیت داده شده

    علم و هنر رقصیدن یعنی رشد

    یعنی پیشرفت یعنی انرژی

    یعنی حال خوب

    یعنی ترشح هورمون های شادی در بدنمون

    که باعث نابودی خیلی از بیماری ها و اختلال ها

    اعم از افسردگی / سرطان /اضطراب اجتماعی/ انزوای اجتماعی/خوددرگیری /بیماری های مزمن

    و و و

    هزاران اختلال و بیماری های دیگه…

    علم و هنر رقصیدن مسبب ترشح هورمون های شادی

    من جمله:(آدرنالین . نورادرناین .دوپامین و اندورفین و وو..)

    میشه که همین هورمون ها دز بدن ما انسان ها

    سلامتی جسم و روح و ذهن و فیزیک مارو در برمی‌گیره

    و باعث این میشه که بهتر و راحت تر و سرزنده تر و هدفمند تر زندگی کنیم

    و هر روز به دنیال رشد بیشتر باشیم

    به دنبال پیشرفت و گسترش خودمون در تمام ابعاد باشیم

    هر روز با انرژی بیشتر به دنبال اهدافمون بریم

    با انگیزه بالاتر با اشتیاق بالاتر

    اینجوری دیگه هرگز نمیتونیم بهونه بیاریم که انرژی نداریم

    علم و هنر رقصیدن یکی از پایه ترین و اساسی ترین مبحث هایی هست که باید به اون پرداخته بشه

    برای فیزیک بدن

    ما توی دوره عزت نفس یاد میگیریم که فیزیک بدن ما به ذهن ما دستور میده

    با این حساب اگر فیزیک بدن تو همواره در حالت اعتماد به نفس بالا قرار بگیره

    به طوری که سرت همیشه بالا باشه

    لبخندت تا بناگوش بازه

    سینه بالا

    فیس تو فیس دیگران

    با اندامی فوق العاده

    هر کسی تورو ببینه بی بروبرگرد

    به تو لقب یک انسان کاریزماتیک و جنتلمن و تاثیرگذار و ارزشمند و با اعتماد به نفس بالا و عزت نفس بالا

    و همینطور جذابیت دوچندانی و بهت میده

    پس باز هم نتیجه میگیریم که رقصیدن یک علم است که باید آن را کسب نمود

    دز تمام ابعادی که می‌شناسیم

    ریشه و جریان دارد

    من باور دارم وقتی میرقصم همه مبهوت رقصیدن من و اندام من میشن چون به شدت زیبا و تاثیرگذار دنس میکنم

    و هر کسی هم که عاشق رقص نیست و رقص بلد نیست

    عاشق رقصیدن میشه و میگه دوس دارم توی کلاسات شرکت کنم و حتی دوره هاتو خریداری کنم

    من‌باور دارم که با فن بیان قوی دارم

    و تاثیرگذاریم توی صحبت کردن و قدزت کلامم به شدت بالاس و حتی بزگترین سمینار ها و وورک شاپ های آموزشی و برگزار میکنم

    با بالاترین جمعیت ممکن

    چون تاثیرگذاری مطالبی که میگم خیلی زیاده

    به طوری که شاید معتاد دوره های من بشن و بشه روتین زندگیشون

    من باور دارم هر کسی توی دوره های من

    سمینارهای من

    وورک شاپ های من شرکت کنه

    نتایج شگرف و بزرگی و میگیره

    همینطور که خودم دارم الان میگیرم

    من به خودم و کارم و رسالتم ایمان دارم

    و از خداوند بزرگم سپاسگزارم که کمکم میکنه همواره قوی‌تر و با ایمان‌تر عمل‌کنم و قدم بردارم

    چون من بنده برگزیده خدا هستم

    چون من لیاقت رشد و پیشرفت و دارم

    چون خداوند بیشتر از من‌ دوس داره که من رشد کنم

    پیشرفت کنم

    و از من‌حمایت میکنه

    چون عاشق منه به فکر منه برای من ارزش قائله

    من‌نزد خداوند‌محبوبم

    من‌نزد خداوند مقدسم

    من نزد خداوند دوسداشتنی هستم

    خداوند عاشق منه همینجوری که هستم

    خدایا شکرت

    عاشقتونممممممم:)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 39 رای:
  2. -
    مائده کردی گفته:
    مدت عضویت: 2517 روز

    سلام سلااااااام خفن ترین سلام پسرتوحیدی و قدرتمند

    چقد خوووووووشحال شدم وقتی کامنتتو دیدم و چقد شکرگزار خداوند شدم که بالاخره یکیو دیدم توی سایت که عشق رقصه و دنسره

    خدای من شکرت

    خدای من شکرت

    خدای من شکرت:))))))

    کلی ایموجی چشم قلبی و قلب

    حسین وقتی کامنتتو خوندم با صدای بلند جیغ کشیدم و گفتم بالاخره هدایت شدم

    به هدیه خواهرم‌گفتم بالاخره توی سایت هدایت شدیم به یک دنسر

    که عااااشق رقص باشه

    خدای من شکرت

    همچنان ذووووووقیم و از شدت ذوووووق فقط اومدم‌ بنویسم برات

    احستت بهت برای این باورهای خفن

    باریکلا بهت

    تحسینت میکنم که مو به موی کنسرتاتو تجسم کردی و داری باورسازی میکنی

    پسر تو خیلی خوووووبی

    این باورهایی که ساختی توحیدی بودنش مخصوصا غوووقا میکنه

    علی‌الخصوص اون قسمتی ک برگشتی گفتی ک وقتی شلوغ بشه کلی خریدای مختلف میشه و همه سود میبرن

    چقد کییییف کردم

    چقد حااااااال کردم

    و منی که الان خوشحال ترینم

    خدایا شکرت

    از خدای بزرگم میخوام که فقط و فقط و فقط رو به جلو پرقدرت و عجیب موشکی بری بالا

    و کلام آخر و بگم و برم

    وقتی از مایکل گفتی قلبم یهویی یه جوری شد

    مایکل الگوی دنس منه

    مصاحبه هایی که با مایکل شده و وقتی میبینم مو به تنم سیخ میشه

    و دقیقا توی فایل عزت نفس قسمت 4 نوشتم یکی از الگوهای مایکل هست

    این مرد الهام‌بخش ترین دنسری بود که دیدم

    حرکتایه دنسش بهش الهام می‌شده

    فکرشو بکن

    الله و اکبر

    خدایا خداوندا تو قدرت مطلقی

    به من توانی بده و قدرتی بده که جز بندگان شایسته ات باشم یا رب

    عااااااااشقتممممم پسر

    در پناه الله یکتا باشی:)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    مائده کردی گفته:
    مدت عضویت: 2517 روز

    مولانا میگه:

    (در جهان هر چیز ، چیزی جذب کرد

    گرم گرمی را کشید و ،، سرد ، سرد

    قسم باطل ، باطلان را می کشند

    باقیان از باقیان هم سرخوشند

    ناریان مر ناریان را جاذب اند

    نوریان مر نوریان را طالب اند

    خوب ، خوبی را کند جذب این بدان

    طیبات و طیبین بر وی بخوان)

    از دیروز به قلبم الهام شده بود مائده از اون آبیا داری

    که امروز صبح چشامو باز کردم دیدم بعلههههه

    چقد خوووووووشحالم و عججیییییییب شااااااااااااادی درونم اروم نمیشه

    و من اینو چیزی جز نشونه نمیبینم

    و با خوندن کامنتت من فقط میگفتم الله و اکبر الله و اکبر

    خدای من شکرت

    خدایا تو بزرگترین روزی دهنده هستی

    خدایا تو بزرگترین هدایت کننده هستی

    و بزرگترین حمایتگر و هدایتگر هستی

    الهی صدهزار مرتبه شکرت

    من هیچی نمیدونم فقط میدونم که مسیرم درسته به قول تو

    و خداوند همه چیز می‌شود

    همه کس را

    عاااااالااشقتممممممم پسر

    احسنت بهت احسنت بهت احست بهت

    رشد و پیشرفت روزافزون و خواهانم برات خدای من شکرت:)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    مائده کردی گفته:
    مدت عضویت: 2517 روز

    خب بالاخره هدایت شدم

    چقد منتطر این روز بودم که هدایت بشم و بیام با قلب بنویسم

    سلام حسین جانم سلام عزیزدلم

    سلام رفیق هنرمندم

    وقتی تمام کامنتای که برام گزاشتی و میخوندم اشک ذووووق پهنای صورتمو گرفت

    و فقط میگفتم چقد شکرگزارم برای وجود این فرشته های زمینی توی این سایت الهی

    آشنا شدن با تو و نگار عزیزدل

    عجیب حرف دارم برای گفتن عجیب

    فقط میخوام بگم و همینجوری خودمو تجسم کنم که جلوتون نشستم و دارم با هیجان و آب و تاب تعریف میکنم

    خب از اونجایی که من چند هفته است که کامنت شمارو خوندم اما دست و دلم به تایپ نمیومد

    گزاشتم وقتی با خودم توی صلح قرار گرفتم و قلبم در آرامش مطلق بود بیام و تایپ کنم و الان وقتشه

    الهی صدهزار مرتبه شکرت

    وقتی که داشتم روی عزت نفسم کار میکردم اتفاقات عجیبی افتاد

    منی که چندین وقته دارم روی این موضوع کار میکنم

    همه چی بهم ریخت

    دیدم تعداد شاگردام داره کم و کمتر میشه و احساسم داره بد و بدتر میشه

    و جیزایی داشت رخ می‌داد

    که تا به اون روز هرگز تجربش نکرده بودم

    گفتم باشه مائده اوکی

    آروم باش

    اصن فدای یه تار موت

    یاد حرف رزا افتادم(توی قسمت گفتگو با دوستان 38)

    گفت استاد میگه اجازه داری حالت بد بشه اما اجازه نداری توی حال بد بمونی و ادامش بدی

    بالغ بر 500 بار این فایل و گوش دادم و هر بار گوش دادم مثل ابر بهار گریستم خدای من شکرت

    خلاصه به خودم اومدم و به خودم فرصت دادم و بعد از یه هفته بلند شدم و حالم هر روز بهتر و بهتر شد

    و اینو هیج وقت فراموش نکردم و نمیکنم که من نمیتونم با یه دکمه حالم خوب بشه

    تکاملی حالم خوب سوفلا میشه

    اول یه کم بهتر بعد دو روز دیگه یه کم بهترتر و و و

    تا اینکه امروز از جمعه هر روز داره برام شاگرد میاد

    پیج اینستام مثل بمب داره فالوور میگیره و کامنتای خفن خفن

    پیجای دیگه منشنم می‌کنند

    و پستام رفته توی اکسپلور بدون اینکه ذره ای کار خاصی بکنم

    چه استوری چه کارای اجق وجق که همه میگن قوانین اینستاست

    هیچی هیچی

    من فقط قوانین بدون تغییر خداوند و اجرا میکنم

    من بندگی میکنم

    من بندگی میکنم چون وظیفه من بندگی کردن

    اونم خدایی میکنه

    در زمان خودش در زمان مناسب کارشو انجام میده

    جواب منو میده

    اگه من میگم بهش ایمان دارم

    باید نشون بدم

    نباید احساسم بد بشه

    باید بهش ایمان داشته باشم

    حسین باورت نمیشه

    تجسم کردم پستم 10کا ویو بخوره با 800 تا فالوور تازه پیجو استارت کردم

    بعد از دو روز پستم 10کا ویو رو رد کرد

    این در صورتی هست که من توی پیج مشترکمون با هدیه خواهرم

    ویو میلیونی هم تجربه کرده بودم

    برام قابل باور شده بود

    برای همین گفتم باید بشه

    فایل 6 عزت نفس میگه قبل از کاری تجسم کن

    پله پله داشتم میرفتم جلو میدیدم به دارم جواب میگیرم

    سر یکی از کلاسام داشتم آموزش میدادم شاگردم برگشت گفت مائده چند ساله داری کار میکنی

    گفتم چرا عزیزم من ادنقد نیست که دارم فعالیت میکنم

    گفت آخه خیلی خوب آموزش میدی

    زبان خیلی ساده ای داری

    (اینقد کیف کردم اینقد لذت بردم

    گفتن خدایا تو پاسخ میدی

    قوانین تو بدون تغییرن قوانینت ثابتن)

    هی اینارو با خودم تکرار میکردم و میگفتم اینا در صورتی هست که من تا قبل از این اینجوری از شاگردام نشنیده بودم

    اما از اینجا به بعد ببین داره چیا رخ میده

    یه جا دیگه شاگرد بعدیم برام دمپایی هدیه آورد

    یه دمپایی ناز و گوگولی بهم هدیه داد

    خدای من شکرت

    یکی از شاگردای هدیه بهم تکست داد گفت من موفقیتم مدیون توام مائده

    چون اون روز برگشتی بهم گفتی تو یاد نداری آموزش بدی

    از اونجا به بعد من الان مربی رقص شدم و دارم آموزش میدم

    و هر جا میشینم و میگم موفقیتمو مدیون مائدم

    (خب نباید اشکم در بیاد هااااا

    نباید من دور این خدا بگردم

    هنوز اتفاق بزرگه رو نگفتم بهت بزار)

    من دوره مربیگری ثبت نام کرده بودم

    و توی یه دوره رد شدم

    گفتم دوره بعدی باید قبول بشم

    جمعه آزمون داشتم

    شبش ساعتای 9اینا نشستم به خوندن عین 7روز من تجسم کردم اسمم توی لیست قبولی ها هست

    شبش تا ساعت 3و نیم صبح بیدار موندم و گفتم مائده وقتی گفتی میخوام قبول شم بها داره لامصب بها داره بفهم

    بهاشو پرداخت کن

    دو روزه دیگه نگی کاش اینکارو میکردم میتونستم انجام بدم و نکردم

    نزاشتم حسرت به دلم بیوفته

    نشستم خوندم فرداش ساعت 10 آزمون داشتم خوشگل و مامانی عین کره جواب دادم سوالاتو

    و فردای اون روزش که جوابش اومد

    بعلهههههههه

    نتیجه قانون بدون تغییر خداوند

    نتیجه قانون ثابت خداوند

    نتیجه تلاش هام

    و نتیجه تجسمم

    بعلههههه بعلهههههه بعلهههههههه

    قبول شدمممممممممم

    خداروصدزههرر مرتبه شکرت

    دوباره دورش گشتم و هزاران بار گفتم شکر به درگاهت که تو چقد بزرگی

    و من چقد هر روز دارم بهت نزدیک و نزدیک تر میشم‌…..

    اینقد ذوووووق داشتم بیام اینارو بگم که نهایت نداشت

    و الانم دوس دارم بگم پسر تو خیلی خفنی من عاشقتم حسین

    ندیده و نشناخته

    عجیب قبولت دارم

    الان فهمیدم من باید ادامه بدم

    من باید بندگیشو بکنم

    اون خدا میدونه کی جواب بده

    تو خود پای در راه بنمو و هیچ مپرس

    خود راه بگویدت که چون باید کرد

    عاشقتم عاااااااسقتم پسر توحیدی

    شبت خدایی:)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    مائده کردی گفته:
    مدت عضویت: 2517 روز

    به به بالاخره هدایت شدم

    که بیام پیشت نگار جان من عشق من عزیزدل من

    فرشته زمینی هم فرکلنسی من

    جقد من دنبال یکی مثل خودم توی این سایت بودم

    عجیب هدایت دارم میشم به سمت شماها یکی تو یکی حسین

    الله و اکبر

    سلام به روی ماهت دختر توحیدی

    دختر قوی دختر شاه پریون

    میدونی این همه مدت چرا نبودم بنویسم برات

    چون گزاشتم زمانش بشه و بعد بیام با قلبم برات تایپ کنم

    همون چیزی که اومد بیدارت کرد سحر که هدایت بشی به سمت من

    منم گزاشتم هدایتم کنه که با قلبی سرشار از عشق و توحید و حال خدایی برات تایپ کنم

    خدای من شکرت خدای من شکرت

    دوست توحیدی من نگار نازنین

    شکرگزارم اول از هر چیزی برای اینکه هستی توی این سایت

    و من تونستم ببینمت و لذت ببرم از وجودت توی این بهشت خدا

    خب حالا میخوام محکم بغلتتت کنم و بوست کنم و بهت بگم

    عاشقتم نگار عااااااشقتممممممم

    دوس دارم فقط بشینم و برات بگم که حال و هوام چیه

    چه اتفاقایی از چند هفته گذشته افتاده و چیا درون من رخ داده

    قبل از هر چیزی میخوام بگم افرین چقد خوب حدس زدی که من سبکم چیه!!!!!

    البته که الان دارم شرقی کار میکنم

    ولی در اصل سبکی که علاقشو دارم و دارم روش کار میکنم غربی هست

    ولی الانم آموزش تئورک میدم دز کنار آموزش رقص های شرقیم یعنی ایرانی عربی آذری هندی و رقص تانگو عروس و داماد و ‌‌….

    و بله تحسینت میکنم درست حدس زدی عزیزدل من

    نگار تو چقد دختر فوق العاده ای هستی

    تو جقد خوب خودتو شناختی

    چقد بهت افتخار میکنم

    جقد عالی در حرکت هستی احسنت بهت دختر احستت بهت

    من دارم کیف میکنم

    عشق میکنم اینجوری راجب رقص حرف میزنی اینقد خوشگل

    میدونی من با خط به خط کامنتت

    با کلمه به کلمه این کامنت

    گریستم نگار

    تو نمیدونی چکار کردی درون من

    اگه من برای تو نشونه بودم

    توام برای من نشونه ترین بودی مهربون من

    چقد شکرگزارم که هستی

    تو خالص ترینی

    تو حرفه ای ترینی

    تو توحیدی ترینی

    نگار با تک تک جملاتی که نوشتی

    به قلب من رسوخ کردی

    خودت نمیدونی

    من الان نمیدونم چجوری توصیفت کنم نمیدونم چطوری حرف بزنم و بگم چقد عاشقتم

    اینجا بودی اونقد فشااااارت میدادم

    خداروهزاران بار شکرت….

    اره نگار اره همه چی خودشه

    همه چی خداس

    من فقط دارم بندگیشو میکنم

    از وقتی که به خودم فرصت دادم تا بهتر خودمو بشناسم

    شاگرد گورو گور داره برام میاد

    وقتی که تسلیم شدم و بهش گفتم من فقط بندگیتو میکنم

    اون تویی که باید برای من خدایی کنی

    اون خداس اون میدونه کی میخواد جواب بده

    اگه من دارم میگم بهت ایمان دارم

    باید اینو نشون بدم

    باید بهش بگم گه چقد سر حرفم هستم

    وقتی تمرکزم رفت روی خودم

    و فقط و فقط روی خودم تمرکز میکنم

    اتفاقات بزرگی داره میوفته

    و نتایجشو تا چند وقت دیگه بهت میگم اون به من وعده داده

    وعده خداوند حق است…

    واقعا ایمان همه چیزه

    خودباوری توکل ایمان

    عزت نفس نگار به من همه چی داد

    و الانم داره ننابجشو میزاره

    عزت نفس غوغا کرده درونم

    با اینکه مدت هاست دارم کار میکنم ولی سیر نمیشم

    آخ آخ آخ

    این قوانین بدون تغییر هست

    اگه من دارم میگم به خدا ایمان دارم

    باید خیالم راحت باشه

    باید احساسم خوب باشه

    ایمانی که همراه با استرس و نگرانی باشه ایمان نیست حرف مفته

    اینقد دارم سعی میکنم این جمله رو فقط همین جمله رو بتونم توی زندگیم پیاده کنم برام کافیه

    چون میدونم خدا برام کافیه

    الانم دوس دارم بگم بیشتر از هر چیز دیگه معجزه بودی برام توی این سایت بهشتی

    شکرگزارم برای وجودت نازنین دختر

    رفیق توحیدی من

    هم مدار من دوست دارم

    تو خود پای در راه بنمو و هیچ مپرس

    خود راه بگویدت که چون باید کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: