آگاهی های «قدم اول | دوره 12 قدم» در یک نگاه - صفحه 25

به نام یکتای بی همتا

به نام خدایی که هر لحظه من رو با نشونه هاش هدایت میکنه

خدایی که قدرت خلق زندگیم رو بدست خودم داده

و سلام به استادان نازنینم و همه دوستان مسیر بهشتی

خدا جونم شکرت که امروز هم فرصت زندگی کردن رو بهم دادی و اجازه دادی تا تجربه کنم کل زندگی رو

امروز صبح که وارد سایت شدم دیدم که این فایل؛ نشانه امروزم هست و توی دفترچه کارهای روزانم نوشتم که این فایل رو باید حتما گوش بدم

و با وجود اینکه این فایل رو قبلا صوتی دانلود کرده بودم اما یه حس خیلی خوبی توی وجودم بهم گفت بیا این فایل رو تصویری و به صورت آنلاین ببینش و حس کردم این کار مثل یه تعهد جدیده، مثل یه پرداخت بها با عشق و لذت هست برای اینکه ارزش کار کردن رو ی خودم رو بهتر درک میکنم و اینکهپرداخت بها، حالا چه مالی چه زمانی چه هر مدل دیگه ای، به آدم قدرت میده تا با یه ایمان و انگیزه و شوق جدیدتر و بیشتری ادامه بدی و خدایی چقدر این فایل بهم چسبید

استاد شما همیشه میگید که هر فایل رو چند بار گوش بدید چون هر بار چیزای جدیدی داره و من هم با وجودیکه این فایل رو صوتی 2 یا 3 بار گوش دادم،اما کلا با فایل های تصویری ارتباط عمیق تری برقرار میکنم و به گفته داداش گلم، توی فایل های تصویری کل فرکانس مثبت استاد رو آدم دریافت میکنه و من هم کاملا تصدیق میکنم این قضیه رو و خدا رو سپاسگذارم که توی این مدار بودم و به خودم افتخار میکنم

یه چیز دیگه اینکه دیشب موقع خواب دلم خواست که یه فایل از شما گوش بدم و رندم رفت روی فایل صوتی معرفی قدم 3، امروز هم که در مورد آگاهی های قدم 1 بود و این دو تا نشانه در مورد این دوره به من داره میگه که این قدم ها چقدر اساسی هستن و من هم باید با تعهد بیشتر و عمیق تری دنبالشون کنم

خدا رو شکر که من هم در مدار این دوره فوق العاده هستم و 2 تا قدم رو کامل کردم و جلسه 1 قدم 3 رو هم 1 بار گوش دادم و به خودم تعهد دادم که هر قدم رو حداقل 3 بار ببینم و بعدش کامنتش رو بذارم و بعد برم سراغ قدم بعد

به نظرم تا تعهد نداشته باشم، تا برای خودم یه برنامه نذارم، خیلی عمل خاصی دنبالش نیست اما خدا رو شکر تا حالا طبقش عمل کردم و بعد از هر کامنت هم میرم توی دفترم که مخصوص قدم ها هست، مینویسم که گاهی میبینید 10 ها صفحه از یک جلسه نوشتم و چه لذتی داره بهخدا کلی کیف میکنم

استاد یه چیزی که همیشه بهم میگید این هست که این کار کردن روی خودمون فقط مال به مدت خاص نیست مثل اینکه بگیم کلی غذا میخوریم و بعد، 1 هفته غذا نخوریم.. چنین چیزی از باطن غلطه

در مورد کار کردن روی باورها و فرکانس های ارسالی هم مثل غذای بدنه و تا وقتی دارین ورودی های مثبت میدیم به ذهن و غذای مناسب استفاده میکنیم، فایل میبینیم با تعهد و انکیزه و عشق و تا زمانیکه داریم عمل میکنیم، نتیجه هایی در راستای ورودی هامون و فرکانس های حاصل از وردی هامون دریافت میکنیم

این به من میگه که من با یه جریان دائمی سر و کار دارم که توقف نداره مگر اینکه خودم نخوام ادامه ندم که با تغییر نتایج بعد از توقف کار کردن، نتایج دوباره اون روند معیوب رو پیدا میکنه و این دقیقا به من ثابت میکنه که قطعا قانونی وجود داره و داره عمل میکنه و یه شرایط و فاکتورهایی هست که برای همه به یه شکله که اگه مطابق عمل کنم، طبق وعده ای که داده شده، نتایج مطابق میل من میشه و در غیر اینصورت من نباید انتظار و توقع بی جا داشته باشم و این قانون هیچ دلسوزی نداره

چی بگم که گاهی هممون ( حتی شما استاد درسته؟؟؟ اما خیلی خیلی کمتر از ما) فراموش میکنیم و بعد شاکی میشیم

این کار کردنه باید با تعهد باشه، باید تعهد بدی که غذای مناسب بدی به ذهنت، چه خوشت بیاد چه نیاد یعنی چه مقاومت داشته باشی چه نه، باید یه عده ای از زندگیت حذف بشن ( استاد من یه دوستی داشتم که اگه هر روز نمی دیدمش، باید بهش پیام میدادم و یا اینکه تماس تصویری و این دقیقا مثل ه الزام بود و اینم بگم که، بیشتر کارمون هم غیبت بود و هم نالیدن از نکات منفی زندگیمون و این مدل حرفا… اما الان تقریبا 1 ساله که استاد به طرز چنان لایت و آرومی ایشون از زندگی من رفته که شاید ماهها بگذره و من هیچ گونه خبری چه پیامی و چه تماسی از ایشون ندارم و خودم میفهمم که این به خاطر این هست که من تعهد دادم به خودم که در راستای پاشنه آشیلام که یکیش غیبت بود، تلاش کنم و خیلی اضیم اصلا چی بگم از میزان رضایتم…)

همچنین تلویزیو ن و اخبار هم باید بره به تاریخ بپیونده که خدا رو شکر من کلا هیچ زمان تمایلی به اخبار نداشتم و همیشه سر اینکه من میخواستم فوتبال ببینم و بابام عشق اخبار بود، بحث داشتیم و من همیشه برنده بودم چون مامانم طرفدار من بود ( خخخخخخخ) . دقیقا همین الان مامان بابام دارن سریال نگاه میکنن و من مشغول این کامنت هستم و دارم ورودی مثبت میدم به روحم… خدایا شکرت آگاهانه آخه این آگاهانه یه کاری رو انجام دادن تا اجبار، خیلی خیلی فرق داره و من بابت این آگاهی خیلی حالم خوبه

استاد در مورد یا ایها الناس و یا ایها الذین آمنوا گفتید و و این اومد توی ذهنم که اون اولی مثل همون کلاس درسه که معلم هر چی درس میده، برای همه هست چه تنبل چه زرنگ اما وقتی یه عده ای از بچه ها میخوان برن مدرسه تیزهوشان یا هدف های بالاتری دارن از معلم درخواست های بیشتری دارن و معلم هم به خواسته اونا جواب میده و جواب سوالات مهم و اساسی رو میده و این در حالیه که همشون سر کلاسن اما در واقع تنبلا ” هم کور و کر و لال” هستن چون اصلا مداره فرق داره و اونا نمیتونن درک کنن و بعضا شکایت هم میکنن تازه اون شاگرد زرنگا ( همونایی که ایمان آوردن) کلاس خصوصی هم میرن که قوی تر بشن..

واقعا تفاوت خیلی زیاده و چقدر لذت داره درک این تفاوتها و تامل کردن و بعد میفهمیم که خیلی از آیه ها چه خیریتی پشتشونه و کلا برای چی اومدن چیزی که واقعا نیاز به تکامل و ادامه دادن این مسیر داره.. همون تعهد به ادامه دادن و جریان تکامل

استاد اگه بخوام در مورد تک تک جلسات قدم اول بنویسم باید تا آخر شب بنویسم اما وقتی این فایل رو گوش دادم اینقدر حال خوبی داشتم و یه حالی داشتم که انگار اولین باره که دارم گوش میدم و با خودم گفتم باید کامنت براش بنویسم تا به این شکل هم از شما تشکر کنم یه دنیا برای اینکه هیچ وقت از رسالتتون کوتاه نمیاید و عاشقانه متعهد هستید که توی این مسیر باشید

و هم نوشتم تا حال خوبم رو به یادگار بذارم برای خودم ، شما و همه دوستانم

سپاس بی نهایت از یکتای هدایتگرم که حتی یه لحظه هم رهام نمیکنه و هم من عاشقشم و هم اون بی اندازه منو دوست داره

برقرار باشیم و خوشبخت در دنیا و آخرت