در این فایل استاد عباس منش، اصلی اساسی درباره هدف گذاری و نحوه تحقق اهداف را شرح داده است. اصلی که کلید تحقق خواسته های واقعی است اما در فرایند هدف گذاری اغلب نادیده گرفته می شود.
اگر تصمیم داری شروع سال جدید، شروع تغییرات اساسی در تمام جنبه های زندگی ات باشد، با تمرکز این فایل را گوش بده، کلیدهای آن را یادداشت کن و از این کلید ها برای هدف گذاری و تغییر زندگی ات در تمام جنبه ها، کمک بگیر.
منتظر خواندن نظرات زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
منابع کامل تر درباره محتوای این فایل: دوره احساس لیاقت
در اهمیت نقش ” احساس لیاقت” در میزان تجربه خوشبختی در زندگی، همین جمله کافی است که:
غالبترین فرکانسی که هر فرد به جهان ارسال می کند، باوری است که نسبت به خودش و میزان ارزشمندی اش دارد. به همین دلیل شرایط زندگی هر فرد – به قطع یقین – بازتاب مستقیمِ میزان احساس لیاقت درونی اوست. “فرکانس احساس لیاقت” – با اختلاف – تعیین کنندهترین عامل است برای اینکه:
- مسیر زندگی ما چقدر روان باشد؛
- نعمتها چقدر به راحتی و از مجراهای مختلف وارد زندگی ما بشود؛
- چقدر راحت به سمت ایده ها و فرصت های پرثمر هدایت شویم ؛
- و چقدر در رضایت درونی زندگی کنیم یا بالعکس؛
طبق قانون، به اندازه ای که فرد از درون احساس لیاقت دارد، به همان اندازه با نعمت های این جهان هم – مدار می شود. بنابراین، هر کوچکترین بهبودی که در احساس لیاقت خود ایجاد می کنیم، تغییراتی اساسی در کیفیت زندگی ما ایجاد می کند که قابل مقایسه با نقش هیچ فاکتور دیگر یا هیچ میزان تلاش فیزیکی نیست.
ماموریت دوره «احساس لیاقت» هدایت شما در مسیر بازسازی احساس لیاقت است. این دوره فرایند این بازسازی را از خودشناسی شروع میکند تا دانشجوی دوره در قدم اول:
- ارزیابیای صحیح از احساس خود ارزشمندی حقیقتی خود بدست آورد؛
- ایرادهای شخصیتی اش را پیدا کند؛
- بداند چه عادت های شخصیتی محدود کننده ای را باید تغییر دهد و چه عادت های شخصیتی سازنده ای را باید ایجاد کند
- و به این شکل بازسازی احساس خود ارزشمندی و “بهبود شخصیت” خود را در عمل یاد بگیرد.
سپس با هر بهبودی که فرد در احساس لیاقت درونی خود ایجاد می کند، ظرف وجودش بزرگتر می شود. به خاطر این ظرف بزرگتر است که جهان خود به خود شرایط بیرونی او را بهبود میدهد؛ مسیر را برایش هموار میکند؛ لاجرم هدف هایش محقق می شود؛ تلاش هایش به ثمر می نشیند و درهایی از خیر و برکت به زندگی اش گشوده میشود؛
زیرا طبق قانون، جهان طراحی شده تا در هر لحظه، کیفیت اتفاقات و شرایط زندگی ما را بر اساس “کیفیت احساس لیاقت ما” بروزرسانی کند.
اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره ” احساس لیاقت “
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری هدفی متفاوت برای سال جدید603MB40 دقیقه
- فایل صوتی هدفی متفاوت برای سال جدید39MB40 دقیقه
سلام صبا جان
امیدوارم حالت عالی باشه دوتا کامنت ات رو روی این فایل خوندم و چقدر لذت بردم افرین بهت که اینقدر خوب قانون رو درک کردی چقدر خوشحال شدم برات وقتی از موفقیت هات گفتی و چقدر خوبه که اینقدر دنبال رشد و پیشرفت خودت هستی بینهایت تحسینت میکنم
تولدت رو هم تبریک میگم
اتفاقا من خودم 5 فروردین تولدم بود و من 18 سالم شد
چه ویژگی های مثبت خوبی داری و چه خوب که میتونی نتایجت رو ببینی و تحسین کنی
اون داستان کدنویسی اتفاقاتت چقدر قشنگ بود افرین بهت،
خدا میدونه چقدر اتفاقات مثبت فوق العاده ایی هم برات امسال بیفته
عیدت مبارک باشه و هرکجا هستی شاد باشی خدانگهدارت
سلام مرجان عزیزم
چقدر خوشحالم که اینقدر خوب روی خودت کار کردی و داری نتیجه اش رو توی زندگیت میبینی.
آره… با کامنت هایی که برای هم نوشتیم من کاامل رشدت رو دیدم
مسیری که طی کردی رو فهمیدم و درک کردم
اتفاقا همین دیشب بود حسم گفت برم اون کامنت های اول روی سفر به دور آمریکا قسمت 2 رو بخونم.
توی همون کامنت ها برام نوشته بودی که به تضاد توی رابطه برخوردی،، درمورد وابستگی برام نوشته بودی وشروع کردی به کار کردن روی خودت،، چقدر درمورد قدم های بهبودگرایانه و عمل به اموزش ها صحبت کردیم. بارها کامنت هامون رو میخونم و درس میگیرم.
چقدر شخصیتت مرجان برای من تحسین برانگیزه از همون اول که کامنت هات رو میخوندم به وجد میومدم صد ها بار تحسینت کردم و بارها گفتم چقدر این ادم بینظیر و فوق العادست
از شهامت به خرج دادنت
از اینکه اینقدر عالی رفتی تو دل ترس هات…
همشو با عشق خوندم و توی ذهنم ثبت کردم بارها اشک شوق ریختم از تحسین کردنت و ذوق کردن از پیشرفتی که هم من دارم میکنم و هم تو داری میکنی
چقدر من تغییر کردم و چقدر شحصیتم تغییر کرد.
این مدت که باهم آشنا شدیم کلی تجربه کسب کردم کلی اتفاقات و احساسات خوب رو تجربه کردم و بارها خداروبخاطرش سپاسگزاری کردم
مرجان تو فوق العاده ایی!
نمیدونی چقدر تا الان لذت بردم از هم صحبتی باهات.
خدا میدونه امسال و سال های بعد و هرروز از عمرمون که زنده هستیم و توی این مسیر متعهدانه پیش میریم چه اتفاقات فوق العاده ایی برامون بیفته.
ازت سپاسگزارم که از نتایجت نوشتی و مثل همیشه تحسینت میکنم.
خیلی دوستت دارم
خدانگهدارت…
به نام خدای مهربان
سلااام مرجان عزیزم
مرسی که واسم نوشتی دوست خوبم خیلی خوشحال شدم و با عشق خوندم و لذت بردم.
خانوووم خوب مچ منو گرفتی هااا:)
مرجان جان دقیقا همینطوره که گفتی تمرکزم رو سعی میکنم هرروز بزارم روی خودم و هدفم رو گذاشتم روی احساس لیاقت
ترکیب دوره احساس لیاقت+ آگاهی های کشف قوانین+توحید عملی یک ترکیب رویایی شده
یک همزمانی که خداوند لطف کرد به من این بود که چندساعت بعد از اینکه دوره رو خریدم (صبح زود بود) و جلسه اول و کار کردم و تمرینش رو انجام دادم توحید عملی 11 روی سایت اومد. مرجان اون فایل گنجِ اون فایل بینظیره،، انتهایی نداره همش اگاهیه نمیدونی چههه تاثیری گذاشت روی من و مسیر من
یعنی این غروری که استاد گفت چقدر کمکم کرد
خیلی جالبه من مثلا توی فایل توحید عملی 10 هم این موضوع رو استاد گفت شنیدم اما وقتی که ریز شدم بعد از چندروز دیدم توی نسبت به همون فایل هم من مغرور شدم یعنی میگفتم من بلدم دیگه یا مثلا درک کردم غرور نداشتن یا حتی میگفتم من که اصلا مغرور نیستم!!!!
اما مرجان غرور یعنی تو حتی یک فایل برای بار دهم میخوای ببینی بگی خدایا من تشنه علم تو هستم و هیچی نمیدونم خودت بهم اگاهی بده.
میدونی همین یک اصل چقدر مرجان کمکم کرده الان که دارم روی احساس لیاقت کار میکنم؟
همیشه برام سوال بود که چرا من نمیتونم مثل اولین بار که دارم یک فایل میبینم روش تمرکز کنم و اگاهی هاش رو دریافت کنم و ذوق و شوق ندارم
دیدم بله! این بخاطر غرور منه
مرجان من آرزوم بود مثل اون اوایل که هنوز قانون رو درک. نکرده بودم. درست،، ذوق و شوق داشته باشم برای فایل ها و دیدم هرچقدر بیشتر روی این موضوع کار میکنم که. من نمیدونم!! دارم تشنه تر میشم به این اگاهی ها و خداوند یک عالمه بهم درک بیشتر میده و باز درک بیشتر میده من میگم خدایا بیشتر هنوز این چیزی که میدونم قطره ایی در اقیانوس اگاهی که تو داری و میتونی بهم از یک فایل فقط بدی نیست.
میدونی اون توحید عملی 11 شده نقشه راهم حتی حواسم هست مغرور نشم که فکر کنم دیگه اون فایل رو درک کردم و یا هرچی! بارها به خودم یاداوری میکنم که سینا هرچقدر بهتر و بهتر بشی توی این موضوع بازم نهایتی نداره.
مرجان من فهمیدم هرچقدر بیشتر روی احساس لیاقت کار میکنم، بیشتر خودم رو لایق میدونم تا از قوانین استفاده کنم و زندگی خودم رو اونجوری که میخوام خلق کنم، بیشتر از این قدرت اختیاری که خدا داده استفاده کنم. برای همین مرجان هرچقدر عمیق تر سعی میکنم درونی تر کنم احساس خود ارزشمندی ام رو حتی از اگاهی های دوره کشف قوانین هم بیشتر استفاده میکنم. یعنی یک ارتباط مستقیمی باهم دارن انگار و چه ترکیبی شده!! خدایا شکرت بازم میگم هنوز تشنه کار کردن روی خودمم
الان مرجان من صد در صد هدفم معطوف به ساختن شخصیت و احساس لیاقت و البته توحیدی تر شدن میشه همون چیزی که استاد توی همین فایل میگن.
مرجان من خیلی بهتر شدم توی تمرکز گذاشتن روی خودم و ارزش قائل شدن برای افکار و ایده های خودم خیلییی هم میتونم بهتر بشم هنوزم و میگم توحید عملی یک کاری با شخصیت من کرده که هعی میگه بهتر و بهتر چون میدونم خدا نهایتی نداره.و بینهایت داره به ما نعمت و خیر و اگاهی میفرسته یکجورایی اگر بگی من دیگه عالیی شدم و تموم کنی قضیه رو تو ذهنت دیگه هرچقدر هم خدا بخواد اگاهی بیشتری بده تو ظرفت سرریز میشه. و به قول استاد هرچقدر زرنگ تر باشی بیشتر میگی نمیدونم بیشتر میگی خدایا من هیچی نیست اگاهی ام در برابر تو و این معجزه میکنه
درمورد تمرکز روی خود، مرجان من قبل از دوره احساس لیاقت فکر میکردم که اگر برم توی دوره حتما میرم کلی کامنت بچه هارو میخونم چون میدیدم خیلی از دوستان عزیزی که من توی سایت کامنت هاشون رو میخوندم توی اون دوره خوب فعالیت کردن و کامنت گذاشتن اما مرجان در درون من یک اتفاقی که افتاد این بود که حتی میلم به کامنت خوندن و کامنت نوشتن هم کمتر شد یعنی سرم تو کار خودم بود حتی من کاری نمیگیرم دیگه که بقیه فلان فایل و چطوری درک کردن یا چقدر دارن ازش استفاده میکنن میدونی این یکجورایی احساس میکنم از یک اطمینان به خود و خدایی که همواره بهت میگه چیکار کن میاد و وقتی اینو درک کنی که هرشخصی با توجه به شخصیت خودش از این اگاهی ها استفاده میکنه دیگه خودتو مقایسه نمیکنی همون موضوع جلسه اول،، من قبلا اینطوری بود که انگار درک های خودم و ایده های خودم ارزش نداره حالا برم ببینم بقیه چی نوشتن یعنی با این دیدگاه میرفتم کامنت میخوندم ولی هرچقدر روی موضوع جلسه یک کار کردم و هرچقدر ارتباطم با خدا قوی تر شد و الهامات خاص و یونیک خودم و دریافت کردم(که خیلی برام ارزشمند هستند) چسبیدم به مسیر خودم به افکار خودم و مرجان یک ارامشی رو دارم تجربه میکنم که سابقه نداشته تاحالا و بازم طبق اصلی که بهت گفتم نمیگم بسه! هرروز به خدا میگم خدایا خیلی بهتر شده و بازم میخوام بهتر بشه و همینطوری هعی بهتر و بهتر میشه. میدونی خیلی وقت ها امکان داره ما کامنت یکی رو بخونیم و فکر کنیم یک چیزی کم داریم! یا نه مثلا ببینیم طرف چیزی رو که ما درکش کردیم درک نکرده و فکر کنیم دیگه خیلی میدونیم. میدونم تو هم تجربه اش کردی!
خلاصه مرجان اینقدر این روزا دارم از زندگیم لذت میبرم که لذت نداره و هرروز هم بهتر و بهتر میشه به لطف خدای مهربان
البته مرجان جانم درمورد کامنت خوندن من همیشه با عشق کامنت هات رو میخوندم اتفاقا هروقت هم میخواستم کامنت بخونم فقط کامنت های خودمون رو میخوندم و هعی خودم و خودتو تحسین میکردم و به خودم میگفتم ما باید قدر این درک خودمون و این اگاهی های خودمون رو بدونیم -فارغ از اینکه بقیه چطوری دارن درک میکنن- و من واقعا سعی میکنم توی این موضوع بهتر و بهتر بشم یک موضوع دیگه ایی هم که هست اینکه خیلی زیاد من احساس هم فرکانسی میکنم با کامنت هات و حرفات و واقعا لذت میبرم یک تشکر ویژه هم بکنم از اون کامنتی که روی سفر به دور امریکا برام. نوشتی (اخرین کامنتت روی اون فایل) چقدررر لذت بردم شاید ده بار خوندمش و هعی تحسینت کردم خیلی جالبه اون کامنت رو وقتی دریافت کردم که از پیاده روی اومده بودم و خیلی زیاد شبیه بود به حرفایی که داشتم با خودم و خدای خودم میزدم. اون جایی که گفتی حتی از یک ظرف شستن میشه احساس رضایت کرد و بعدش چقدرر عالییی ذهنیتت رو توضیح دادی نسبت به همون موضوع که اینطوری فکر کنی که کسی بوده باهاش غذا بخوری و… مرجان این یک هنرِ قدر خودتو بدون دختر
مرجان از همون روز جانانه دارم این موضوع رو تمرین میکنم هرکاری رو با لذت انجام میدم و اینم یک جور عادتِ و از اونجا هم که من هدفم رو گذاشتم بهبود شخصیت این عادت هارو تمرین میکنم، چشامو میبندم و. غذا میخورم، طعمش رو کامل حس میکنم، وقتی کامنت مینویسم. حتی وقتی دارم فایل میبینم سعی میکنم فقط فایل بیینم و این خیلی به تمرکزم ام کمک کرده و هم لذت از زندگی رو برام بیشتر کرده
حتی من توی پیاده روی با خدا داشتم درمورد این صحبت میکردم که میخوام احساس لیاقت رو بخرم. و وقتی که یک جمله که استاد توی دوره احساس لیاقت گفتن رو بهم گفتی هم یک نشونه بود برام و هم چقدر جمله خوبی رو گفتی!! همون چیزی که میخواستم بشنوم که اقا وقتی که استراحت میکنی با همه وجودت استراحت کن و وقتی داری کار میکنی با همه وجودت کار کن و بازم سعی کردم اینو تمرینش کنم. حالا مرجان اینکه خدا چطوری ایمان منو به این قوانین بیشتر و بیشتر کرد قبل از اینکه دوره رو شرکت کنم باید صفحه ها بنویسم واقعا!
یک موردی که ربط داره بازم به احساس لیاقت و. توحید اینه که توی هرکدومش بهتر میشی باز دوباره توی اون یکی هم خود به خود بهتر میشی و یک سیکل فوق العاده مثبت هست
درواقع من قبلا مثلا از استاد شنیدم که اینطوری الهامات رو دریافت میکنه ته ذهنم این بود که خب استاد اینطوری دریافت میکنه ولی من بام خیلی چیز پیچیده ایی هست و برای من کار نمیکنه یا هرچیزی ولی وقتی روی احساس خود ارزشمندی هرچقدر دارم کار میکنم میبینم توی این موضوع هم بهتر دارم میشم
واقعااا چقدر این دوره فوق العادست مرجان بخدا بهترین سرمایه گذاری عمرم بود. یعنی من با خدا صحبت کردم گفتم خدایا این دوره دیگه به لطف تو تا اخر عمر منو هدفمند کرده،، یعنی هرروز میتونم روی خودم کار کنم،، چون قبل دوره. احساس کردم دارم بی انگیزه و بی هدف میشم
وای مرجان نمیدونی من تو چه فرکانس عجله ایی بودم! بخدا داشت اشکم درمیومد قشنگ یو یو بود یک روز خوب بودم یک روز عجله و بدو بدو و حال بد، نمیدونستم از کجا آب میخوره و چطوری باید کنترلش کنم اما بازم این از لطف خدا بود
چقدرر مرجان بهتر به لطف خدا درک کردم که بی قید و شرط احساس لیاقت یعنی چی و به اندازه ایی که درک کردم (که البته نهایتی. نداره این درک) جهان هم پاسخ داد
مثلا مرجان من چند وقت پیش برای کامپیوتر چون یکم قدیمی بود یک مشکلی پیش اومد که یکسری کارهارو باهاش نمیتونستم دیگه انجام بدم که خیلی هم برای کارم ضروری بودن و چند وقت بود که داشتم اذیت میشدم. خیلی دلم لپ تاپ میخواست واقعا از خدا میخواستم میدونی قانون جهان هم اینه که به محض اینکه نیازی باشه پاسخ داده میشه مگر پامون رو ترمز باشه حالا پای من روی ترمز بود چرا؟ چون خودم رو فقط در صورت یکسری قید و شرط لایق لپ تاپ خوب و با کیفیت میدونستم،، من خب داداشم یک لپ تاپ داشت و میتونستم از اون استفاده کنم اما هم سرعتش خیلی پایین شده بود و هم دیگه بردش با خودش تهران…
من خودم رو درصورتی لایق میدونستم که با همین کامپیوتر و گوشی ده برابر سخت تر کار کنم تا بعد لایق دریافت لپ تاپ بشم! اما وقتی که این قید و شرط رو برداشتم دیدم اصلا زور زدن نمیخواست حالا یک چیزی بگم من مثلا به پدر و مادرم میگفتم که برای کارم لپ تاپ نیاز دارم و اینا اونا اصلا اهمیت نمیدادن و مخالفت میکردن چرا؟ چون تو ذهنم همون احساس بی لیاقتی بود حس میکردم اگر خودم با سختی نتونم بخرم یعنی ارزشش رو ندارم اما مرجان همون روز بعد از دوره احساس لیاقت قشنگ رفتار جهان عوض شد همه چی، و یکسری اتفاقاتی افتاد که خیلی راحت من بتونم یک لپ تاپ واقعا با کیفیت و عالی بگیرم. و چقدر هم این توحید کمکم کرد! یعنی من قبلا با احساس شرک از بقیه درخواست میکردم اما این سری فرق داشت این سری میگفتم خدایا من به تو سپردم میدونم ردیفش میکنی
و مرجان دیروز لپ تاپ ام رسید به دستم که خیلیی هم پر سرعته هم کیفیت عالی داره و واقعا فوق العادست خداروشکر، دقیقا یک هفته بعد از شروع دوره چند برابر اون به زندگیم برگشت.
حتی برای تحقیق درمورد اینکه چه لپ تاپی بخرم داداشم با اینکه تهران بود و دانشگاه اونجا درس میخونه کلی برام تحقیق کرد و از این یکی و از اون یکی پرسید و خبرشو داد. منی که قبلا مرجان با خودم میگفتم باید سختی بکشم تا یک چیزی بدست بیارم الان بدون ذره ایی کار عجیب و غریب به لطف خدا چیزی که میخواستم برام رخ داد حتی دقیقا همون رنگی که چند هفته پیش توی دریم بوردم گذاشته بودمش:) و الان راحت و اسون کارم و میکنم و همه چی روز به روز راحتتر میشه. یک جمله ایی استاد میگن توی توحید عملی یازده که چه معلوم واقعا اصلا پازلی نباشه؟ که بخوایم حلش کنیم و بعد به نعمات برسیم
و دقیقا الان اتفاقات جوری شده که استاد توی جلسه 1 تکمیلی احساس لیاقت میگن که ما جرقه اش رو از یک جایی شروع میکنیم و جهان پاسخ میده و کمک میکنه این شعله ور بشه،، واقعا همینه حتی پیاده روی هام و رفتار مردم هم باهام تغییر کرده،، مثلا یک موتوری رد شد میگفت اگه جایی میری برسونمت یا دونفر دیگه هم سن و سال خودم سفر موتور همینطوری رد میشدن منو دیدن گفتن چخبر داداش خوبی؟ یا حتی 3 تا دختر بودن که یکیشون پشت فرمون بود با ماشین برام بوق زدن و سلام کردن
میبینی دوست خوبم؟
یا حتی مرجان لحن صحبت کردنم با ادم ها با خانواده ام فرق کرده من بخاطر شکلی که بزرگ شدم خیلی وقت ها احساس لیاقت صحبت کردن یا نظر خودم رو بیان کردن رو نداشتم اما الان ذره ذره دارم بهترش میکنم و هعی بهبودش میدم و کلی کیف میکنم
مرجان نمیدونی چقدر خداروشکر میکنم و ازش سپاسگزار هستم که منو از اون فرکانس عجله اورد بیرون و نه تنها نمیزاشت از زندگی زیبایی که دارم لذت ببرم بلکه تکامل خودم رو هم طی نمیکردم،، مرجان وقتی که تمرکزم رو گذاشتم روی خودم، مقایسه نکردم خودم رو، و سعی کردم این عادت رو بسازم که از همین برهه از زندگیم که درش هستم لذت ببرم چشمم به نعمت هام باز شده هرروز از خدا سپاسگزاری میکنم
چقدر ازش تشکر میکنم که خدایا من قبلا رابطم باهات چجوری بود الان ببین چجوریه…
دقیقا همون جمله ایی شده که استاد توی توحید عملی 11 میگفت که من چقدر جاهل بودم که فکر میکردم باید سختی بکشم و کارارو مغرورانه خودم انجام بدم
مرجان جانم دوست داشتم اینارو بنویسم حالا کلی هم حرف داشتم کلی چیز دیگه بود کلی معجزه که میخواستم بنویسم اما همینجا فعلا کامنتم رو تموم میکنم.
مرجان عزیزم حتی این نعمت که دوستی مثل تو دارم اینقدر برام ارزشمنده که خدا میدونه،،
عاشقتمم
امیدوارم هرروز بهتر، متواضع تر، راحتتر، با احساس خودارزشمندی بیشتر و ثروتمند تر زندگی کنی
به نام خدای مهربان
سلام ریحانه جان امیدوارم حالت عالی باشه
یادمه باهم روی فایل ذهنیت قدرتمند کننده صحبت کردیم
منم والا دوست داشتم بیشتر برام بنویسی و با عشق بازم از تغییراتت هرچند کوچک بگی اما خودت ننوشتی عزیزم :)
افریننن ریحانه
این عالیه که این باگ خوشگل رو پیدا کردی توی یکی از فایل های دانلودی که در مورد علائم احساس عدم لیاقت (فکر میکنم قسمت 2) هست استاد تا جایی که یادمه درمورد همین موضوع صحبت کردند. که انگار موفقیت و دستاورد هامون هیچی نیست اما شکست هامون و مشکلاتمون و ضعف هامون خیلی چیز عجیبی هست
ریحانه جان الهام خداوند و این حس درونی بهم گفت باهات درمورد : گفتگو های درونی صحبت کنم و چه مبحث جذابیه ،، تازه توی دوره احساس لیاقت بهش رسیدم و حالا حالا ها قرار روش بمونم و لذت ببرم خیلی فوق العادست و چقدر موضوع گسترده ایی هست
ببین هر لحظه داره کار میکنه
حتی در حین کامنت نوشتن ایا توی ذهن من این میگذره که حرفای من و کامنت من ارزشمنده یا نه میگه منتشرش نکن بدرد نمیخوره ،تو خوب نمینویسی، تو لیاقت نوشتن نداری ، خیلی نتیجه داری که مینویسی؟ حالا پررو نشو بهت رو دادن ،، فکر کردی کی ایی تو ؟
میبینی دوست خوبم این گفتگو ها خیلی وقت ها میاد و ما حواسمون نیست فقط توی همین کامنت نوشتن تازه حالا فکر کن چقدر دیگه توی زمینه های مختلف میشه پیداش کرد
راستش این کامنت رو برای همینم میخوام بنویسم تا با زدن مثال های مختلف و توضیحات و الهاماتی که خداوند در حین این تمرکز بهم میده توی این موضوع حرفه ایی تر بشم ،، میگم حالا حالا ها قراره با این موضوع عشق کنم برای خودم :) مطمئنم خدا هدایتم میکنه وقتی این تمرکز و تعهد و خواسته واقعی منو ببینه
ریحانه جان گفتگو های ذهنی همینطوری که میدونی همیشه هستند برای همین اینقدرررر احساس لیاقت مهمه چون فرکانسی رو تغییر میده که صبح تا شب دارهه تکرار میشه که همون گفتگو های ذهنی هستند
اون گفتگو های منفی که بالا برات مثال زدم ریحانه جان نه تنها روی احساس تاثیر میزاره بلکه داره اتفاقات رو رقم میزنه یعنی هزار بار هم این جمله رو تاکید کنم کمه که اقا ایناااا فقط حرف نیست اینا چیزایی که تو میفرستی تا جهان برات ایجاد کنه.
حتی وقتی که تو یک باگ یا مشکل و ضعفی در خودت پیدا میکنی ببین چطوری این گفتگو ها توی ذهنت شروع میشه ؟
اینطوری : بیا اینم یک مشکل دیگه ، سر تا پات مشکله نتیجه هم میخوای ؟ خدا میدونه چقدر باید زمان بزاری برای حل این یکی مشکل ، این باز از کجا پیداش شد ؟
یا
اینطوری : ایول یک باگ دیگه این نشون میده اگر حلش کنم جریانی از نعمت وارد زندگیم میشه ، خداوند مثل همیشه هدایتم میکنه تا بتونم روی این موضوع شخصیتی کار کنم و بهبودش بدم ، فکر کن چقدر خوب میشه اگر این موضوع توی من حل شه
تفاوت این گفتگو ها زمین تا اسمونه اولی باعث میشه افسرده شی و حتی نخوای روش کار کنی دومی باعث میشه با لذت شروع کنی به کار کردن روی خودت
این مثال رو برای این زدم چون توی کامنتت گفتی متوجه یک چیزی شدی در خودت ، میخوام بگم با خودت مهربون باش( هرچند من نمیدونم هستی یا نه اما اگرم هستی مهربون تر :) )
واقعا کنترل اگاهانه گفتگو های ذهنی میبینی ریحانه چه گنجیه ؟
یعنی یکی از بهترین مهارت هاست که هرچقدر روش وقت و انرژی سرمایه گذاری کنی میارزه
چون همه چی رو تغییر میده
مخصوصا گفتگو های ذهنی که احساس لیاقت مارو بولد میکنه
خب هرکسی یک زندگی یونیک و شرایط خاص خودش رو داره من توی این کامنت بیشتر مثال هایی رو میزنم که امکان دااره مشترک باشه بین ما بچه ها سایت مثل همون مثال کامنت نوشتن و پیدا کردن ایراد شخصیتی
حتی دیدن فایل ریحانه اگر تو مثلا داری یک فایل از استاد میبینی ببین توی ذهنت داره چی میگذره
تصور کن داری یکی از فایل های اگاهی های احساس لیاقت رو میبینی ولی وقتی میبینی ایا میگی این که فایده نداره ؟ تا دوره رو شرکت نکنم نمیتونم نتیجه بگیرم ؟
یا توی ذهنت میسازی که این فایل خیلی ارزشمنده ؟ این فایل خیلی توی زندگی من میتونه تاثیر گذار باشه، یک جمله از این فایل هم میتونه تغییر بنیادینی در من ایجاد کنه
مثلا من ریحانه توی فایل ذهنیت قدرتمند کننده در برابر محدود کننده من درمورد قسمت اولش خیلی این باور رو داشتم که این فایل ارزشمنده و واقعا یک تاثیر جانانه روی شخصیتم گذاشت. و الان که جدیدا دوره لیاقت رو شرکت کردم بارها به خدا میگم خدایا شکرتتت چقدر اون فایل فوق العاده بود چون ریحانه توی جلسه اول استاد درمورد مقایسه کردن صحبت میکردن و من دیدم اگر سینا قبلی میخواست روی این موضوع کار کنه خیلییی کار داشت اما الان دیدم چقدر اون اگاهی های ذهنیت قدرتمند کننده داره کمکم میکنه اتفاقا چندروز پیش رفتم همه کامنت هام رو روی اون فایل خوندم حتی کامنت خودت و جوابی که من بهت داده بودم چقدر جالب که الان دارم دوباره برات مینویسم و تو هم برام نوشتی
گفتگو های ذهنی واقعا نهایتی نداره
ما با این قدرتی که این داره میتونیم به خودمون انگیزه بدیم یا برعکس خودمون رو کامل ناامید کنیم واقعا فوق العادست
حتی ریحانه اینکه گفتی درمورد نتایجت ننوشتی از کجا آب میخوره ؟
احتمالا از این گفتگو که : این نتایج که ارزشی ندارن ، من هنوز اونقدر کافی نیستم که از نتایجم صحبت کنم و… ( حالا خودت بهتر میدونی )
حتی من یک باگ درمورد گفتگو های ذهنی خودم که پیدا کردم این بود که مثلا اگر دو سه روز عالی و متعهد کار کنم و بعدش یکم اروم پیش بره روند تغییرات سریع این گفتگو ها میاد که : ببین داری پسرفت میکنی ، دیروز خیلی بهتر بودی ، نکنه دوباره از مسیر خارج شی …
نتیجه چی بود ؟ خارج شدن بیشتر از مسیر ، بدتر شدن بیشتر توی مسیر
واقعا اگر دقت کنیم میبینیم به همین صورته
ولی من اومدم گفتم : شاید از دیروز یکم تمرکزم کمتره شاید تعهدم کمتر شده امروز اما مهم اینه که یک پله رشد کردم و همین کافیه همین ارزشمنده ،مهم اینه که من میتونم بهبودش بدم،، حالا دیروز ده پله ده پله رشد میکردم امروز یک پله ،دوباره از فردا قوی تر شروع میکنم ، هرموقع بخوام میتونم دوباره فرکانس هام رو تغییر بدم و جهان هر لحظه داره به این فرکانس ها پاسخ میده
این گفتگو ها ریحانه بینظیره راستش من کاری ندارم که تو چقدر بعد از این صحبت ها تمرینش کنی یا روش کار میکنی اما یک کلید بهت میدم :
اگر برای خودت ارزش قائل بشی و روی این موضوع کار کنی و زمان بزاری (دقت کن به کلمه اگر برای خودت ارزش قائل بشی ) اون موقع به جهان این پیام رو میفرستی که من ارزشمندم و جهان جانانه کمکت میکنه
همون کاری که برای من کرد حالا اگر برای خودت ارزش قائل نشی و روی این موضوع کار نکنی جهانم برات ارزش قائل نمیشه
اینو برای خودم اول از همه میگم …
حتی ریحانه بعد از اینکه من این صحبت هارو برات نوشتم ببین گفتگو های ذهنیت چیه ؟ ایا میگه نه تو نمیتونی این گفتگو هارو مثبت کنی، کار تو نیست، مال از تو بهترونه یا با خودت میگی : این یک نشونه از طرف خداست ، خدا منو باور داشته که این حرفا رو بهم زده ، من خیلی هم خوب میتونم گفتگو های مثبت رو در ذهنم جایگزین کنم ، من نمیدونم اما خدا که میدونه و من لیاقت هم صحبتی با خدا رو دارم لیاقت دریافت هدایت هاش رو دارم ، خدایا من نمیدونم اما تو که میدونی و میدونم هدایتم میکنی ( گفتگو های توحیدی)
این اگاهی های گنجه ، به اعتقاد من هرچقدر ارزشمند بدونم این مهارت رو بیشتر ازش استفاده میکنم و واقعا هم اگر یک نگاه کنیم به زندگیمون میبینیم که چه تحولاتی همین کار کردن و اگاه شدن به گفتگو های ذهنی در ما ایجاد میکنه.
ریحانه جان من کامنتم رو همینجا تموم میکنم
این روزا هدف اصلی من حول محور این گفتگو های ذهنی هست برای همین هم یکی از کارهایی که میکنم اینه که اولا احتمالا کامنت زیاد تر بنویسم ، دوما توی کامنت هام اکثرا درمورد این موضوع صحبت کنم یا اگاهانه ت درحین نوشتن یکسری گفتگو های مثبت رو به خودم بگم در حین نوشته هام
برای همین هم کلا دنبال بهونه ام تا توی این موضوع بهتر بشم اینم گفتم که اگر خواستی برام کامنت بنویسی مقاومت نداشته باشی و درمورد این موضوع صحبت کنی تا هم خودت و هم من درس بگیریم واحتمالا اگر من جواب دادم بازم این سیکل ادامه پیدا کنه
بازم این موضوع رو به خدا میسپارم خودش بهتر میدونه و منم میزارم اون کارارو بکنه :)))
خدایا شکرت واسه این لحظه
ممنونم ازت دوست ارزشمندم
به نام خدای مهربان
سلااام عزیزم
مرجان جان خودتو جانانه تشویق کردی؟؟؟
آهاااای خانوم خانوما با شمایم برا خودت دست زدی؟ زووود بااش :))
مرجان این کنترل ذهن کار هرکس نیست تو این شرایطی که تو انجام اش دادی ها!
اصلا “هرکس” رو ولش کن خودتو با خود قبلت مقایسه کن اون وقت میبینی میتونی قربون صدقه خودت نری؟ میتونی خودت رو تشویق نکنی؟
بابا مرجان دمت گرم افرین چه قشنگ گفتی از داستان هدایت خداوند در زندگیت کلی کیف کردم افرین
واقعا خدایا شکرت چقدر لطف میکنه به ما و اینقدر زندگی رو برای ما هموار کرده و چقدر ما لیاقت این لطف و مهربانی رو داریم.
میدونی چندین و چندتا درس داشت برام این داستانی که تو گفتی برام توی کامنت ات اما بازم اگر بخوام چکیده اش رو بگم اینه که:
بیشتر متواضع باشیم
میدونی مرجان تو عاجز شدی و خدا بهت جواب رو گفت قشنگ رسوندت به احساس عجز در برابر قدرت خودش و بعد که تسلیم شدی این چنین قلبت رو اروم کرد :)
که یک وقت فکر نکنی کارارو تو داری اماده میکنی و میدی دست مشتری! فکر نکنی که یک وقت حواس جمعی توعه که کارا داره راحت پیش میره.
چقدر من نیاز دارم این حرفا رو خودم به خودم بزنم…
چیکارا که نمیکنه این جنس تواضع و چه آرامشی میده به ادم مگه نه؟
درس بعدی اینکه
خدا درخواست های مارو همیشه با دقت ریاضی حتی از قبل اماده کرده حالا یا خودشو یا شرایطش و بعدش هست که به دل ما اون خواسته میفته و خدا اینقدر عظیم و بزرگ و دقیق هست که راحت میتونه پاسخ بده اگر بهش اجازه بدیم.
یعنی اون بسته همراه کناره ها رفته که تو اون روز این درس هارو بگیری، اون روز این کدی که نوشتی تا قدرت خدا رو بیشتر درک کنی رو بهت پاسخ بده
اما نکته اش اینجاست تو هم به لطف خودش گوشات تیز بود وگرنه این میتونست تورو به گریه و افسردگی بندازه یا به توحید و قدرت دادن به خداوند و گرفتن پاداش…
همین دیگه… این کامنت رو کوتاه مینویسم و تنهات میزارم با خدای خودت و صحبت کردن باهاش و یادآوری لطفی که همیشه به همه ما داره و لیاقتی که به ما داده:)))
مرسی که نوشتی اینو و اول از همه به خودت کمک کردی،، دوستت دارم،، خدانگهدارت