هدفی متفاوت برای سال جدید - صفحه 1

به نام خداوند یکتا و هدایتگر

سلام به تمام دوست های عزیزم

امیدوارم تو این سال جدید و این هوای بی نظیر بهاری …

حال و هوای دلِ شما هم بهاری باشه و …

لبخند رضایت از زندگی و رضایت از پرودگار روی لب هاتون باشه.

سرشار از امید و عشق باشید…

امید و عشقی که از آگاهی می یاد …

امید و عشقی که از انگیزه های درونی میاد

انگیزه ای که از احساس رضایت از خودتون میاد و به خودتون افتخار می کنید که امسال که تعهد دادید که می خواهید یک رستاخیز به پا کنید برای تغییر شخصیتتون ‌…

تا الان 18 روزه که با افتخار روی تعهدتون موندید ، خدا هم ازتون امتحان گرفته ولی شما سر بلند از اون تضاد و امتحانه بیرون اومدید و به خودتون می بالید

اومدم یه آزمون الهی دیگه که همین سه ساعت پیش ازم گرفته شد و من سر بلند ازش بیرون اومدم رو بگم و برم :))

امروز ظهر یکی از همکارهای عزیزم بهم پیشنهاد که فردا با فلانی و فلانی می خواهیم بریم تهران

فلانی مصاحبه کاری فلان جای تهران داره و می خواهد به امید خدا، کارهاشو جفت و جور کنه ، بره آلمان

گفت خوشحال میشیم شما هم بیای

خب من این جمع رو می شناسم ، قبلاً (منظورم همین پارساله) چندین بار برنامه‌ی بیرون رفتن و خوش گذرونی داشتم

بی نهایت آدم های دوست داشتنی و شادی هستند

ماشینی که می خواستیم باهاش بریم تهران یه شاسی بلند خوشگل مشکیه ، بساط رقص و ایش و نوش هم فراهم …

این آدم ها هم که پایه تر از خودم برای بزن و برقص و خوشگذرونی :))

ولی من با نهایت احترام و یه جورایی طوری که سِه نشه گفتم نه :))

این آدم ها، آدم های دوست داشتنی و خوبی هستند

قبلاً هم گفتم ، من حتی تا قبل از قرار گرفتن این فایل روی سایت هم از عزت نفس بالایی برخوردار بودم (چون خیلی روی عزت نفسم با عملگرایی و رفتن توی دل ترس هام کار کرده بودم، احساس لیاقت سطح بالایی رو توی وجودم ساخته بودم) و آدم هایی که توی مدارم بودن ، با پرستیژ و با شخصیت بودن

ولی چیزی که هست … من دیگه اون آدم قبلی نیستم :) من تغییر کردم ، من فکر کنم تا الان بالای سی بار این فایل رو گوش کردم، نکته برداری کردم و تأمل کردم و اجازه دادم این آگاهی تزریق بشه به مغزم ، تازه به غیر از بقیه‌ی فایل های دانلودی مربوط به دوره‌ی احساس لیاقت، به غیر از دوره‌ی عزت نفس که کلی روش کار کردم و تمرین هایش رو عمل کردم و دیدگاه نوشتم ، فکر کنم طی یکی دو روز فقط پنج تا دیدگاه تو جلسه اول دوره نوشتم :))

فکر کنم تا حالا بالای صد بار تو کوچه خیابون و توی خونه ، هر جایی که موقعیتش بوده با عشق توانایی ها و موفقیت هام رو برای خودم یادآوری کردم و به خودم افتخار کردم و سینم رو سپر کردم و خودم رو تحسین کردم

خیلی مودبانه و با احترام میگم نه

چون میدونم اگه برم بابت یه سری حرف ها و رفتار هایی که نمی پسندم حالم نات اوکی میشه

بر می‌گردم به آگاهی های همین فایل…

آدمی که برای خودش ارزش قائله؟ هرجایی نمیره ، با همه نشست و برخواست نمی کنه؟ ، هر غذایی رو نمی خوره؟ ، آدمی که برای خودش ارزش قائله خودش رو می بینه … خودش رو در اولویت قرار میده

چقدر خودتو دوست داری؟؟

چقدر به خودت احترام می گذاری؟؟

در زمینه‌ی روابط همهههه چیز احساس لیاقته، یه بارِ دیگه میگم به میزانی که برای خودت ارزش قائلی ، جهان برای تو ارزش قائله ، نقققققطه سر خط

جالبه دیشب با اینکه چشام نیاز به استراحت داشت خدا با مهربونی ولی خیلی جدی بهم گفت یه دور سوره‌ی عنکبوت رو بخوان، قبلاً هم این سوره رو خواندم خیلییییی دوسش دارم، آگاهی هایش واقعاً برایم شیرین و دل نشینه

گفتم آخه خونه شرایطش نیست ، میدونی که دوست دارم نماز و قرآن رو در سکوت مطلق بخوانم و با تأمل بفهمم چی دارم می خوانم

گفت خب برو بیرون، برو توی پارک توی این هوای رویایی و لذت بخش بهاری بشین بخوان… گفتم آخه … :))) نه دیگه بهونه نیاوردم انصافاً … رفتم سریع وضو گرفتم یه کم بیسکوییت ویفر خوشمزه ام‌ برای خودم با یه آب معدنی برداشتم رفتم پیک نیک :)) ولی تنهایی نه .‌‌.. بلکه دوتایی من با خدای خودم

حالا امروز فهمیدم چرا خدا مهربونم دعوتم کرد به یک خلوت گزینی دو نفره چون می خواست امروز آگاهی های آیه دو و سه این سوره رو به یاد بیارم و با قوت قلب و اطمینان خاطر بگم نه …

آیات 2 و 3 ، 6 و 7 سوره‌ی عنکبوت، برای اینکه دیدگاه طولانی نشه من فقط ترجمه ها رو قرار می‌دهم ، اگر دوست داشتید مراجعه کنید به خود قرآن

آیا مردم می پندارند همین که گفتند: «ایمان آوردیم» رها می گردند و آزمایش نمی شوند؟

به راستی کسانی را که پیش از آنان بودند، آزمودیم؛ و به طور قطع الله، راستگویان و دروغگویان را مشخص می کند

و هر کس جهاد کند، جز این نیست که به سود خویش جهاد می کند.بی گمان الله از جهانیان بی نیاز است

و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، حتما گناهانشان را از آنان خواهیم زدود و مطابق بهترین کردارشان به آنان پاداش خواهیم داد

بله من گفتم نه بدون اینکه ذره‌ای دلم بسوزه

نه … اتفاقا خوشحالم و میدونم که دارم غربال میشم ، میدونم که داره این فرکانس ها قدرتمند و قدرتمندتر میشه و آدم هایی که توی مدار های جدید تر هستند خیلی خیلی فوق‌العاده تر هستند

و من صبر پیشه می کنم و با خوشحال بودن و خوشگذرونی به هر شکلی که می توانم تقوی الهی پیشه می کنم

همین الانش هم خدا رو شکر جایگاهم خیلی خوبه و شرایط فعلیم از نظر خونه‌ای که داخلش زندگی می کنم ، یه واحد نوساز کلید نخورده 100 متری که هنوز سه سال نمیشه تجهیزش کردیم و یه جورایی همه چیز بوی نویی میده

محله‌ای که در اون هستم ، تو‌ کل منطقه 8 ، اینجا که محله‌ی 8 هستش یکی از محله های نوساز و شیک هستش که همه برایش سر و دست می شکونن و گران قیمت ترین واحد های مسکن مهر منطقه 8 تو همین محله 8 هستش که شما هستی ها :)) در جریان هستی که تنها آپارتمان تک بلوک هم این ساختمان شماست عزیزم :)) بقیه همه دو بلوک و بیشتر هستند

محل کارم…

دفتر املاکی که من داخلش هستم ، یکی از لوکس ترین و گران قیمت ترین و شیک ترین دفتر های منطقه است ، در جریان باش آقا محمد حسین آینده که داری این رو می خوانی ، دارم به شما میگم ها مرد بزرگ

یادت باشه این تنها دفتری هست که توی کل منطقه راننده در اختیار برای شما ، قرار داده ، یه راننده‌ی خانم بسیار شیک پوش و با کلاس که شما برای بازدید رفتن هایت مثل یه شاهزاده بری و بیای.

شرایط کاریت و عزت و احترام و اعتباری که داری … این ها رو همه به یاد داشته باش و شاکر باش

یشا در قرآن یعنی همین دیگه…

شما هیچچچچ کدوم از این ها رو نداشتی ، خودت رو لایق دونستی ، درخواست کردی ، هدایت ها رو دریافت کردی ، حرکت کردی و آرام آرام پاداش ها از راه رسید

و خداوند از فضل خودش این همه نعمت رو بهت ارزانی داشته

پس شاکر باش و همیشه با خشوع و خضوع در برابر خدای خودت رفتار کن

آقا محمد حسین آینده که داری این دیدگاه رو می خوانی، بهت سلام می کنم و میگم

الان که داری مسافرت های اروپاییت رو میری و تو بهترین هتل ها سکنا می گزینی :) و عشق و حال می کنی

یادت باشه شرایط گذشتت هم انصافا خوب بوده ولی الان خیلی خیلی بهتره و این مسیر بی انتهاست ، به قول علی بابایی ها (بچه های دفتر روز اول شرکت علی بابا توی تهران، این شعار رو از یه مقاله که معرفی تیم های شرکت بود یاد گرفتم و خیلی به دلم نشست) مسیر رشدت رو یه کوه بدون قله در نظر بگیر، تا هرجایی که خورشید می درخشه و راه رو نشون میده، تو می توانی بری بالا و بالاتر…

همین امروز ظهر یه مشتری از در اومد داخل و رفت پیش اولین کارشناسی که پشت میز نشسته و خانم منشی هم چند دقیقه ای رفته بود بیرون

خود اون همکار ، مشتری رو هدایت کرد به سمت من

منم با احترام ایشون رو دعوت کردم به سمت مبلمان انتهای دفتر نزدیک میز مدیریت و اونجا کار پرزنت رو شروع کردم

ایشون حدود 4 الی 5 میلیارد یه واحد سه خواب خرید داره

از اونجایی که روابط عمومی خیلی قوی ای دارم، زبان بدن رو خیلی خوب بلدم و به شدت به کل منطقه‌ی 8 ، که به صورت تخصصی حوزه‌ی کاری خودم هست (نقشه های راه و شهر سازی و کیفیت ساختمان های هر محله) مسلط هستم و از همه مهمتر در چند وقت اخیر هم دارم دائماً روی بالابردن احساس لیاقتم کار می کنم، خیلی با صلابت و زیبا صحبت کردم و یکی دوتا پروژه‌ی نوساز که چند ماه دیگه تحویل هست هم نشون ایشون دادم ، یه واحد هم احتمالا امروز عصر یا فردا عصر به ایشون بازدید می‌دهم

این ها همش نشونه است

خیلی نشونه های دیگه هم به خاطر احساس لیاقتم تو این مدت اخیر دیدم و مشتری و ملک های خوب به لطف خدا داره به طرق مختلف به دستم میرسه و من فقط خدا رو شکر می کنم و خودم رو تحسین می کنم

و مطمئنم که ادامه میدهم و مطمئنم که از نتایج مالی عالی ای هم که امسال کسب می کنم میام براتون می نویسم

یه موزیک ویدیو بی نهایت شاد برای امسال، سرکار خانم شهره و آقای شهرام صولتی دادن بیرون، یه ریمیکس شاد از سه تا آهنگه و اتفاقا آهنگ سازشون هم آقای شهیاد هست …

می خواهم بگم کار یه کار حرفه ‌ای هستش و توسط قدیمی های این حوزه ارائه شده

پیشنهاد می‌دهم برید گوش بدهید ، بدون شک حال دلتون رو عالی تر از اینی که هست می کنه

دوستتون دارم بی نهایت

در پناه خدای مهربانی ها ، خداوند سفر باشید

بدرود

به نام یگانه خالق هستی

سلام به استاد عزیزم ، خانم شایسته و تمام دوستان گرامی

می خواهم از همزمانی ها و هدایت های الهی توی این چند روزه بنویسم

روزی که اینجا اولین دیدگاهم رو نوشتم و گفتم می‌خواهم از دوره‌ی عزت نفس شروع کنم …

فکر می کردم هر جلسه رو چند باری گوش می دهم و یه دیدگاه به عنوان تمرین اون جلسه می نویسم و میرم جلسه‌ی بعدی

ولی

حقیقت اینه که هر جلسه رو هر چند بار که حسم بگه گوش می دهم

ممکنه به جلسه کمتر و یه جلسه بیشتر بشه

امروز فکر کنم بیش از 5 بار بخش اول جلسه‌ی دوم رو گوش دادم و چیزهای زیادی هم دریافت کردم

می خواهم بگم گوش دادن به جلسات و جلو رفتن با دوره هم کاملاً با الهاماتم جلو میرم

تو همین دو جلسه فکر می کنم برای هر جلسه بالای پنج شش تا دیدگاه نوشتم، با اینکه برای دیدگاه نوشتن در دوره ها استاندارد هایم بالاتر هستش و خودم فکر نمی کردم اینقدر مشارکت داشته باشم ولی به لطف خدا دارم

فقط به من گفته میشه و من هم می نویسم

بعضی وقت ها در طی روز یه کمی دلسرد میشم

هر بار یه فایلی و آگاهی هایش رو به صورت هدایتی میرم می بینم و قوت قلب می گیرم

فایل هایی که تو این یک هفته اخیر خیلی خیلی برای من تاثیر گذار بوده این هاست

لایو شماره 13

استاد از قدرت الهامت و پاداش های متعهد بودن در مسیر صحبت می کنه

خوش آمدی

استاد با زبان شیوا و ساده و شیرین ، قانون تکامل رو توضیح میده

امشب هدایت شدم ، فایل «چمدانت را ببند و آماده‌ی سفر شو» رو دیدم ، بی نهایت احساس خوبی بهم دست داد ، خداوند داشت با این نشانه می گفت ، تو مگه از من نخواستی که هدایتت کنم امسال یه ماجراجوی همیشه در حال سفر باشی؟

من گفتم: بله من از شما خواستم و شما هم با عشق قبول کردی و گفتی خیلی هم عالیه، این بهترین هدفی هست که انتخاب کردی و کلی تحسینم کردی و بهم گفتی با دیدن یه سری فایل های مرتبط به سفر به دور امریکا ، باورهای درست رو دریافت کنم و با شیوه های شخصی خودم اون باورهای درست رو بسازم تا ظرفم پذیرای این نعمت بشه و به یاری شما سفرهامو شروع کنم

بعد خداوند گفت: حالا بعد از اینکه فایل رو دیدی برو متن این فایل رو هم بخوان ، رفتم خواندم و یه لبخند عمیق زدم.

خداوند برای دل گرم کردن من این متن رو به نگارش در آورده بود

دقیقاً یک پیام دلی بود برای من

بعد از لبخندم گفت می خواهی باز هم یه نشونه دیگه بهت بدهم

گفتم بله

گفت برو دیدگاهی که خودت تو بهمن ماه نوشتی رو بخوان، رفتم خواندم، بعد گپ و گفت خودمونی ای که با مائده‌ی عزیز داشتم رو خواندم و دوتا نشونه‌ی واضح دیگه هم از حرف های مائده دریافت کردم … در واقع خداوند داشت با دل نوشته‌های این دست مهربونش با من حرف میزد

خیای خوشحال شدم و کلی خدا رو شکر کردم

•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

امروز عصر هم بهم الهام شد یه قسمتی از کمد چوبی توی اتاق و پنکه رو‌ تمیز کنم

دیدم در حین تمیز کاری و کارهایی که دارم انجام می‌دهم

اولاً خیلی خیلی با آرامش و آرام کار می کنم و اصلا عجله نمی کنم که زودی تمومش کنم دارم از این پروسه‌ی‌ تمیز کاری لذت می برم

دوماً برای هر کوچک‌ترین حرکتی که می خواستم با دستم انجام بدهم ، ناخودآگاه این سوال در ذهنم می اومد چه جوری به لذت بخش ترین حالت ممکن انجامش بدهم؟ و بعد خیای زود جواب رو دریافت می کردم که اینطوری… مثلاً همین پنکه ، شاید قبلاً طی این چند ساله ده بار بازش کردم و قطعات رو تمیز کردم و دوباره بستم

حتی بعضی وقت ها یک عااالم وقتدمی گذاشتم یه سری اجزا رو می بردم در حمام می شستم!

امروز بسیار بسیار ساده و بدون زور زدن زیاد فقط با یک اسپری آب که داخلش آب شیرین می ریزم و اسپری می کنم و با یه دستمال با کیفیت ، بسیار بسیار ساده تر و لذت بخش تر از همیشه تمیزش کردم و‌ انصافاً میزان انرژی و زمانی که برای تمیز کاریش گذاشتم کمتر از نصف همیشه بود. و من مطمئنم اینکه اینقدر آسان میشم برای آسانی ها و اینقدر واضح تر الهامات خداوند رو دریافت می کنم و خیلی راحت هم پذیرم و عمل می کنم و مثل سابق مقاومت ندارم

به واسطه‌ی احساس لیاقتی هست که درونم داره ساخته میشه… خدا رو بی نهایت سپاسگزارم

و

واقعاً به این جمله ایمان آوردم: (یادم نیست از زبان خانم شایسته شنیدم یا استاد) راهکار های خداوند همیشه مثل خودش ساده است

در کل می خواستم این رو بگم که:

وَمَا کَانَ ٱللَّهُ لِیُضِیعَ إِیمَٰنَکُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِٱلنَّاسِ لَرَءُوفٞ رَّحِیمٞ

و خداوند ایمانِ شما رو ضایع نمی کنه، خداوند بسیار نسبت به مردم رئوف و مهربان است

این، بخشی از آیه 143 سوره‌ی بقره است و من رو یاد صحبت های استاد در یکی از قسمت های کلاب هوس می اندازه که می گفت، وقتی شما ایمان خودت رو نشون می دهی و قدم ها رو بر می داری ، خداوند خیلی زود نشونه ها رو می فرسته ، برای اینکه دلگرمت کنه… برای اینکه بگه تو مسیر درستی هستی … ادامه بده تا این درختی که کاشتی ثمره بده و میوه هاش هم بچینی

الهی به امید تو …

در پناه خداوند یکتا و مهربان باشید

به نام یگانه خالق هستی

سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و تمام دوستان گرامی

این فایل خیلی ارزشمنده

از اون فایل هاست که اگه 100 بار هم گوش بدهم، باز هم ارزش گوش دادن داره

چون استاد کلید های خیلی ارزشمندی رو در دستم می گذاره

به من الهام شد، بیام در مورد تجربیاتی بنویسم که چطور احساس لیاقت و ارزشمندی ام باعث شد تجربه های خوب در زندگیم داشته باشم

این الهام رو در این راستا دریافت کردم که …

ذهن منطقی ام، می خواهد این صحبت ها رو رد بکنه .‌.. یا حداقل بگه … اوکی حالا احساس خود ارزشی هم مهمه ولی نه دیگه تا این حد …

الهی به امید تو

کمکم کن با ثبت این رد پاها به مسیر پیشرفت خودم سرعت ببخشم

یادمه اولین و دومین و حتی سومین رابطه‌ی عاطفی من

اینجوری شکل گرفت که یا اون فرد مقابل شمارم رو از کسی گرفته بود و بهم زنگ زد و کم کم این رابطه شکل گرفت و دوست شدیم

یا اگر برای اولین بار من پا پیش گذاشتم ، پس از گذشت مدتی، این رابطه فوق‌العاده زیبا می شد

و

برای تجربه‌ی خیلی از اتفاقات قشنگی که بینمون رقم می‌خورد ، ایشون مشتاق تر از من بود برای کسب اون تجربیات (بیرون رفتن ها و مسافرت رفتن ها و خرید کردن ها و …)

یادمه سال ها قبل وقتی اولین بار به صورت جدی رفتم مشغول کاری شدم

فروشندگی پوشاک آقایان بود که البته در کنارش کارهای خیاطی هم می کردیم

حدود 15 روز یک ماه اول خیلی خوشحال بودم چون یک عاااالم چیز یاد گرفتم و مهارت های فردی‌ام در روابط و در فروش افزایش پیدا کرد

اما

پس از مدتی واقعاً احساس می کردم که اینجا برای من نیست

چرا من باید صبح تا ظهر و عصر تا آخر شب …

یه شاگرد باشم ، برای شخصی دیگه کار کنم و پول اصلی و منفعت های اصلی رو اون ببره و من در نهایت آخر ماه محدود باشم به یک حقوق ثابت … که اتفاقاً حقوق کمی هم بود

احساس می کردم لیاقتم خیلی بیشتر از این حرف هاست و باید جایی ارزشمند تر کار کنم

باید عزت و احترام خیلی بیشتری هم از مشتری ها و هم از همکار ها دریافت کنم

تا اینکه چرخ روزگار بر طبق باورهای من چرخید و من هدایت شدم به شغل مشاور املاک

آزادی عمل بیشتر

آزادی زمانی بیشتر

محدود نبودن به یک مکان فیزیکی خاص و دائماً در حال رفت و آمد بودن (ویژگی ای که من بی نهایت دوست داشتم در شغلم داشته باشم)

یک فرصت عاااالی برای یادگیری بی نهایت چیزهای جدید (چیزی که اون موقع ها من عاشقش بودم و هنوزم عاشقش هستم)

و البته آزادی برای اینکه هر چقدر که دوست دارم پول بسازم و تازه به رشد اون دفتر هم کمک می کردم، نه اینکه من کار کنم و تمام منفعت ها برای صاحب کار باشه!!

این دو تا مثال رو مکتوب کردم که به خودم و ذهن منطقی ام ثابت کنم که همه چیز احساس خود ارزشمندی هستش

و به میزانی که خودم ، برای خودم ارزش قائل باشم به همون میزان جهان برایم ارزش قائل هست و زندگیم در تمام ابعاد تغییر می کنه و نعمت ها و ثروت ها وارد زندگیم میشه

دوست دارم مثال های دیگه ای هم ثبت کنم ولی الان چیزی یادم نمی‌آید. اگر چیز جدیدی یادم اومد دوباره میام می نویسم

من واقعاً این فایل رو جدی گرفتم و یک نشانه بزرگ دیدم

که می توانم به کمک این فانوس دریایی که استاد در این فایل روشن کرد از اون دریای بی هدفی و از اون غوطه ور بودن در آب رهایی پیدا کنم و شنا کنم و خودم رو به ساحل آرامش و خوشبختی برسونم

من می خواهم که امسال یه سال متفاوت باشه و به شرط حیات بهاشم هر چیزی که باشه با عشق می پردازم و یه سال متفاوت خلق می کنم

من برای خودم طبق آموزه های استاد یه عبارت تأکیدی درست کردم که همیشه با صدای بلند برای خودم تکرارش می کنم و خیلی بهم قدرت میده

آدم ها همشون قدرت دارند، ولی توی زندگی خودشون، تو زندگی من دقیقاً قدرتشون صفره

این کمک می کنه ترس هایم کم بشه و این موضوع رو به یاد بیارم که جهان در هر لحظه داره به فرکانس های هر فرد پاسخ میده

خدا من رو اشرف مخلوقات آفریده و از روح خودش در من دمیده و بهم قدرتی بی نهایت داده تا زندگیم رو هر جوری که دوست دارم خلق کنم

خدا به هیچ موجود زنده‌ی دیگه‌ای این قدرت رو نداده…

وقتی این ها رو میگم، چیزهایی که به ظاهر ذهنم سختی های بزرگ و سد راهم قرار داده ، کوچولو میشن ، دغدغه هام کم میشه و قدرت میگیرم ، قلبم پر از نور امید و ایمان میشه

و

به خودم میگم اوکی اگه من خالقم؟ پس خلق می کنم هر آنچه که می خواهم دیگه :)) دیگه نگرانی وجود نداره :))

در پناه خداوند یکتا و مهربان باشید

به نام یگانه خالق هستی

سلام به استاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته و تمامی دوستان گرامی

مدتی بود که دچار یه سردرگمی بودم که برای من دوره‌ی کشف قوانین بهتره و اونو بخرم یا دوره‌ی ثروت 1 ؟!

چون در مورد هر دو دوره هم نشانه هایی دریافت کرده بودم که بهشون نیاز دارم

وقتی این فایل رو دو روز قبل دانلود کردم بیرون بودم و یه ساعت قبل از افطار بود

من این فایل 40 دقیقه ای رو حدوداً دو ساعت تماشا کردم و خیره شده بودم به صفحه‌ی موبایل و غرق در این آگاهی ها … نمی دونم چقدر از افطار گذشته بود که من تازه رسیدم خونه و افطار کردم:)

از همون اول این فایل به دلم نشست و پذیرفتم که این نشانه‌ای از سمت خداوندِ که من باید روی احساس لیاقتم کار کنم

و طی این دوروز که بیش از ده پونزده بار با تمرکز بالا این فایل رو گوش دادم به یقین رسیدم

امشب

اول رفتم فایل های دانلودی مرتبط به روانشناسی ثروت و کشف قوانین رو پاک کردم و فضای موبایلم رو تا حد خیلی زیادی خالی کردم و آماده شدم برای خرید و دانلود جلسات دوره‌ی احساس لیاقت

و

دوم رفتم جلسات صوتی عزت نفس رو دانلود کردم و به خودم گفتم تا زمانی که شرایط خرید دوره‌ی احساس لیاقت رو ندارم ، میشینم با عشق روی دوره‌ی عزت نفس کار می کنم و به تمریناتش هم عمل می کنم

•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

حالا می خواهم بگم چرا این فایل به قلبم نشست و اینقدر راحت پذیرفتم که امسال باید روی احساس لیاقتم کار کنم، با اینکه در این مدت اخیر

خیلیییی روی آگاهی های کشف قوانین (دانلودی ها) و آگاهی های ثروت 1 (دانلودی ها) کار کرده بودم

به چهار علت پذیرفتم

1- این احساس غالب خودتخریبی که استاد در این فایل میگه رو من در لایه های زیرین ذهنم قشنگ حسش می کنم

با اینکه من قبلاً عاااالی روی عزت نفس کار کرده بودم و نتایج فوق‌العاده ام گواه مسیر درستم هستش

ولی متوجه شدم که دوباره به شدت نیاز دارم به کار کردن روی باور کردن ارزشمند بودن خودم

2- قطعه‌ی گم شده‌ی پازلم رو در کسب و کارم اینجا پیدا کردم :))

من همیشه برایم سوال بود که چرا همکارهایم راحت قرارداد می نویسند و من نمی توانم

با اینکه انصافاً مهارت های بسیار زیادی در کسب و کارم طی این چند سال کسب کردم

و باز گواه این موضوع هم تعریف و تمجید هایی هست که دیگران از من دارند، چه همکارها و چه مشتری ها

دقیقاً درست فهمیدین … من خودم برای توانایی های خودم ارزش قائل نبودم و خودم رو دسته کم می گیرم!!

3- با توجه به اینکه خدا رو شکر آدم شجاعی بودم و هستم و تا به خال چندین بار شغل های مختلفی که دوست داشتم رو تجربه کردم ولی در نهایت دیدم نه … اون چیزی که می خواهم و اون چیزی که فکر می کنم رسالتم در این دنیاست این شعل نیست!! دوباره برگشتم به شغل فعلی خودم … مشاور املاک

با توجه به این مقدمه‌ای که گفتم

چند روزی بود به شدت تو فکرم این بود که من باید یه آدمی باشم که دائماً در سفر باشم

با توجه به ارزش هایم با توجه به گذشته ام و با توجه به شخصیتی که دارم … من دوست دارم همیششششه در سفر باشم و در سفر زندگی کنم و در سفر پول در بیارم

این اون چیزیه که وقتی بهش فکر می کنم غرق در رویا میشم و کیف می کنم و اصلا تجسم کردنش کار سختی نیست… خودش اتفاق می افته …

و واقعاً واقعا… این هدف رو برای دل خودم می خواهم نه ثابت شدنم به بقیه و …

4- با اینکه آدم قوی ای هستم و با توجه به نتایجم انصافاً عزت نفسم متوسط رو به بالاست

نتایج تست احساس لیاقت روی سایت هم همین رو بهم گفت …

ولی یه سری جاها هنوز دارم به یه سری آدم ها باج می‌دهم!! به خاطر احساس عدم لیاقت!! و وقتی هم که با قدرت باهاشون کات می کنم بعد از یکی دو روز ذهنم به شدت نجوا ها رو شروع می کنه و می خواهد به هزار و یک دلیل واهی و مسخره نا امیدم کنه و بهم ثابت کنه که اشتباه کردم!! بعداً پشیمون میشم !! باید تو اون رابطه می موندم و باج میدادم … زندگی همینه دیگه …

و برای اینکه ذهنم رو به صورت منطقی ساکت کنم و به آرامش برسم، نیاز به آگاهی های دوره‌ی احساس لیاقت دارم و این اون اصلی هست که من الان بیشتر از هر چیز دیگه ای بهش نیاز دارم … آرامش

••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

اوکی هدف امسالم رو نوشتم می خواهم به صورت جدی سفر هایم رو شروع کنم ، از هرجایی که می توانم … به هر شکلی که می توانم … فقط دوست دارم شروع کنم و خیلی ذوق و شوق دارم

مطمئن هستم وقتی من قدم های اولیه رو بردارم قدم های بعدی بهم گفته میشه… من اعتقاد دارم که خدا هدایتم می کنه

قدم اولی که هدایت شدم اینه که بیام فایل های 101 تا 106 سفر به دور آمریکا و قسمت 194 سفر به دور امریکا رو ببینم و باورهای مناسب و ویژگی های شخصیتی ای که باید در خودم ایجاد کنم رو یاد بگیرم

و ترمز هایی که دارم که جلوی رسیدن به این خواسته رو میگیره بکشم بیرون…

نشستم دونه دونه فایل ها رو دارم می بینم و توی موبایلم در نت هایی دسته بندی شده نکاتی که متوجه میشم مهم رو می نویسم

ویژگی هایی که استاد میگه من در خودم ایجاد کردم رو می نویسم و به خودم گوش زد می کنم که … آها این مهمه این ویژگی یا این ویژگی ها رو باید در خودم ایجاد کنم

موهبت های سفر رفتن رو می نویسم

خیلی وقت ها توی گفتگو های خودم با خودم راجع به سفر و لذت ها و موهبت هایش با خودم صحبت می کنم

باورتون نمیشه بگم خدا رو شکر تو همین چند روزه چند تا از ترمز های ذهنی بزررررگ اندازه‌ی تومور سرطانی رو از ذهنم کشیدم بیرون !! و دارم در راستای جایگزین کردن باورهای مناسب اقدام می کنم

یکی از کارهایی که بهم الهام شده در راستای سفر کردن و کار کردن روی احساس لیاقت درونیم انجام بدهم رو فردا انجام می دهم و وقتی انجام دادم میام در موردش اینجا می نویسم

•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

در مورد دوره‌ی عزت نفس که من عاشقشم و قبلاً هم ازش نتایج رویایی‌ای گرفتم

برنامم اینه که با توجه به اینکه مدت هاست (چندین ماهه که گوش ندادم، کمتر از یک ساله) دو سه مرتبه کامل فقط جلسات رو با تمرکز بی نهایت بالا گوش بدهم و تفکر کنم و تامل کنم در آگاهی های جلسات و در موردش با خودم صحبت کنم

و بعد شروع کنم جلسه به جلسه دیدگاه نوشتن و عمل به تمرین اون جلسه:)

یه آگاهی ای که بهم الهام شده هر بار قبل از استفاده از هر جلسه از هر محصول به خودم بگم تا ذهن منطقیم (ذهنم عجیب مقاومت داره و این هم یه ترمزه که باید پیداش کنم) رو ساکت کنم اینه که…

به خودم میگم من 29 سال به شیوه‌ی خودم زندگی کردم ، با آگاهی های خودم زندگی کردم

نتیجه …. هر چی که هست… با تمام خوبی ها و بدی هاش ، برای من راضی کننده نیست!!

راضی نیستم که الان اینجا هستم ، الان می خواهم از این دوره استفاده کنم دیگه:)

اوکی

پس من یک سال میام فراموش می کنم هرچی که شنیدم … به خودم میگم من تازه به دنیا اومدم و هیچی بلد نیستم می خواهم یه سال این آگاهی ها رو بشنوم، درک کنم، بهشون عمل کنم، نتیجه بگیرم

بعد از یک سال قضاوت می کنم که آیا می خواهم به این مسیر ادامه بدهم یا نه ؟

که مطمئن هستم با توجه به نتایج شگفت انگیزم حتمااا ادامه خواهم داد

چون این یه مسیر جدید نیست این راهیه که قبلاً رفتم

فکر کنم الان اون ترمزی که بالاتر گفتم… اون مقاومتی که ذهنم در برابر گوش دادن و دیدن جلسات داره رو پیداش کردم

ذهن منطقیم همش بهم میگه پول کوش؟ یه عالمه نتیجه گرفتم ، هدیه های مختلف … عزت و احترام های زیاد از افراد… مهمون شدن در مواقع مختلف … شرایط کاری بهتر ، روابط بهتر با خانواده ام… همه این ها رو که نشان از رشد احساس لیاقت و عزت نفسم هستش رو ذهنم نا دیده میگیره و میگه این ها که چیزی نیست! پولللل ، چقدر پول ساختی؟؟ و این رو یه پُتک می کنه و می کوبه تو سرم :)) به این شکل می خواهد بگه نه تو هیچ رشدی نکردی !! فقط توهم زدی و فقط حرف میزنی و هیچ کاری هم نکردی …

حالا جواب اینه که…

من یه سال اولی که با استاد آشنا شدم نتایج طلایی ای گرفتم و واقعاً اندازه 5 سال رشد کردم

ولی

با یک تضاد عاطفی سنگین و یک تضاد شغلی سنگین (که البته اولش کوچیک بودن ولی من چند ماه رها کردم و کلا از سایت و آموزه ها فاصله گرفتم)

و بعد ها هم وقتی که برگشتم به سایت و آموزه ها

حتی طی این یک سال گذشته که خیلی جدی تر روی خودم کار می کنم و در سایت هم خیلی فعال هستم

من جهاد اکبر نکردم!!

برای کنترل ذهن به طرز فوق‌العاده و غیر قابل مذاکره

من جهاد اکبر نکردم!!

برای استفاده از اهرم رنج و لذت برای تغییرات اساسی در اونجاهایی که پاشنه‌ی آشیلم هستش

ولی چون روی خودم خیلی زیاد کار می کردم و احساسم کم و بیش خوب بوده

روند من رو به پیشرفت بوده ولی خیلیییی لاک پشتی:(

حالا می خواهم به ذهن عزیزم این رو بگم که … ببین امسال روی بزرگ ترین پاشنه‌ی آشیلم یعنی احساس لیاقتم کار می کنم

و در کنار کار کردن روی دوره مسافرت ها رو هم آروم آروم شروع می کنم

آروم آروم نتایج مالی میاد

آروم آروم احساس شادی و شور شعف میاد

آروم آروم ثروت هم میاد

و تا آخر سال من یک آدم دیگه ای شدم

یک سال زمان زیادیه که تمرکزی روی خودم کار کنم

••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

یه ایده‌ی دیگه ای هم که فردا می خواهم اجرا کنم اینه که دوتا ویدیو از شرایط فعلی خودم …

محل زندگیم و ویدیو چک‌اپ فرکانسی ضبط کنم

و آپلود کنم در گوگل درایو و تا آخر سال دوباره ببینم

می خواهم جهاد اکبر کنم، الهی به امید تو

دوستتون دارم به خداوند مهربان می سپارمتون

سلام به شما خواهرم عزیزم

رضوان خانم مهربان

ممنونم بابت لطف و محبتی که در حقم داشتید

باورت نمیشه تو همین یک هفته که دارم با تعهدی مثال زدنی روی خودم کار می کنم و خیمه زدم روی دوره‌ی عزت نفس

و

با تعهدی فراوان ورودی هام رو کنترل می کنم ، زندگیم داره عطر و بوی بهشت می گیره

و

به صورت ملموس می فهم که جنس اتفاقات فرق کرده

زندگیم داره پر میشه از هدایت ها و همزمانی های خداوند

رضوان خانم من روی این جمله قسم خوردم وقتی که نوشتمش

می خواهم جهاد اکبر کنم

به خودم گفتم یا ننویسش و در جمع اعلام نکن …

یا اگه می نویسیش دیگه نباید جا بزنی

و به لطف الله مهربان هرچی دارم جلوتر میرم تعهدم بیشتر میشه و .

.

.

همین امشب یه دیدگاهی در دوره‌ی عزت نفس گذاشتم

با کپی کردن قسمتی از متن پایانی اون دیدگاه و قرار دادن در اینجا ، این دیدگاه رو به پایان می رسونم

رضوان خانم من هم دوست دارم و منتظرم که از نتایج شگفت انگیزت بشنوم و لذت ببرم

شاد و سربلند باشی، بدرود…

امروز داشتم به این فکر می کردم که:

تحسین کردن آدم ها و احساس ارزشمندی دادن بهشون خوبه … عالیه و خدا رو شکر من هم تو این زمینه خوبم و بارها دوستان سایت هم بهم گفتند

ولی

بسته هرچی ایستادی و با عشق برای همکلاسی هایت دست زدی

امسال تو گفتی می خواهی جهاد اکبر کنی … جلوی همه … توی سایت اعلام کردی

پس امسال رو یه سال متفاوت برای خودت خلق کن و اجازه بده لذت دست زدن بقیه برای خودت هم بچشی …

اجازه بده دونه دونه رد پاهایت رو در این مسیر الهی توی سایت ثبت کنی و تا آخر سال به آدم دیگه‌ای بشی

کوله باری از نتایج در تمام زمینه ها داشته باشی و الگویی موفق باشی برای دوستانت در این سایت

اجازه بده تو اون کسی باشی که الهام بخش هزاران نفر در این مسیر میشی …

الهی به امید تو …