هدفی متفاوت برای سال جدید - صفحه 30

به نام خالق هستی خداوند هدایتگر

استاد جان سلام مریم عزیز سلام

خدا میدونه چقدر دلم براتون تنگ شده بود با دیدن چهره دوست داشتنی استاد واقعا شاد شدم

سال نو بر شما دو عزیز و دوستان همفرکانسی عزیزم مبارک باشه و سالی پر از خیر و برکت انشاءالله

استاد جان من تقریبا یک ماه پیش رسیدم به قدم یازدهم و روی اون کار میکردم در جلسه دوم بعنوان تمرین گفته بودین قاعده جهان است که یا تغییر میکنی یا نابود میشوی و فرمودین با یک جهاد اکبر باید تغییر را شروع کنیم به خودمان نگاه کنیم هر روز و ببینیم چه چیزهایی را باید تغییر دهیم و چه نشانه هایی را در موارد مختلف دریافت میکنیم که باید در آن مورد تغییر و بهبود دائمی بدهیم و هر روز باید نسبت به قبل خودمان بهتر باشیم

من اومدم این چند مورد رو نوشتم که روشون کار کنم اخلاقی ، سلامتی، زندگی، پیشرفت ، کار ، تغذیه، ورزش ، و روابط و گفتم سر وقت بشینم و در هر مورد توضیحاتی بدهم که باید چه کارهایی انجام بدهم و چه کارهایی انجام ندهم

درست روز 12/25 ساعت 1/29 دقیقه صبح این کارو انجام دادم و گفتم جزء اهدافم باشند و جالبه استاد جان وقتی فایل پر از آگاهی و محبت شمارو که روز 28 ام رو گذاشتین دیدم چقدر با اهداف من هماهنگ هستش

گفتم خدایا قربونت بشم استاد فرسنگها فرسنگ از من دور هستند من کجا استاد کجا چقدر این قانون فرکانس قشنگ کار خودش رو بلده و چقدر دلهای هم فرکاسیها به هم نزدیکه و خداوند ندای قلبم را به قلب استاد رسوند و استاد جانم آمدند و در مورد این هدف بزرگ صحبت کردند

استاد عزیزم من با جان دل حرفهاتون چند بار گوش کردم و با عشق پذیرفتم و به امید الله روی احساس لیاقتم کار خواهم کرد و حتما به یاری خداوند این دوره را تهیه خواهم کرد

اما استاد جان ی چیزی بگم در مورد دوره بینظیر دوازده قدم باور کنید من تا قدم یازده اومدم و قدم دوازدهم رو هم خریدم ولی نمیدونم چرا اصلا نمیتونم برم طرفش خیلی این قدم برام عظیمه بخدا حتی جرات نکردم توضیحاتش رو بخونم

مثل یک امتحان سخت میمونه انگار قیامتی برپاست

میگم بذار ی ذره باز رو خودم کار کنم بعد قدم رو شروع کنم حالا امروز حالا فردا مثل این شده که به آدم بگن فلان روز میمیری آدم میگه پس بذار ی کم کار خوب بیشتر انجام بدم

من قبلا ماه رمضان که شنیده بودم هر آیه برابر یک ختم قرآنه باور کنید من ساعتهای آخر روز آخر تند تند سوره کوچیکارو میخوندم و هر آیه میگفتم خدارو شکر یک ختم قرآن نوشته شد

انشاءالله خدا یاری کنه بتونم قدم رو شروع کنم و الان دارم روی دوره شیوه حل مسائل کار میکنم و میگم بذار ی کم بهتر بشم بعد برم قدم دوازده رو شروع کنم

استاد عزیزم الان که تا قدم یازده اومدم خدا میدونه چقدر تغییر کردم

من که همیشه غصه دیگران رو میخوردم آرامش نداشتم دلسوزی میکردم در صدد تغییر عالم و آدم بودم توی ذهنم مرتب با افراد صحبت میکردم درد و دل میکردم دعوا میکردم نسخه میپیچیدم قهر میکردم آشتی میکردم وووووو تو خونه زود جوش میوردم و توجیه میکردم که چیکار کنم اینم به من ارث رسیده بحث میکردم همیشه خدا احساس گناه و عذاب وجدان داشتم گاهی قضاوت میکردم میخاستم برای مردم خدایی کنم برای دیگران زندگی میکردم قربانی بودم از نوع شدیدش ، باور کمبود که دیگه چی بگم چی بمونه یعنی استاد جان داغون بودم داغون از نظر سلامتی از بس فکر همه رو میکردم بیشتر اوقات سرم درد میکرد

از نظر مالی به مشکل میخوردم همش فکر قرض و وام و قسطی خریدن بودم

اما به لطف خدا ، خداوند دستم رو گرفت و منو آورد تو مسیر عباسمنشیها و یکی از دستان قدرتمندش رو (استاد جان) هادی من قرار داد

الان به جرات میتونم بگم 90 درصد از اونایی که شمردم برطرف شده و خیلی آروم شدم و دیگه غصه نمیخورم و عذاب وجدان هم ندارم کلی کلی با خدا دوست شدم و اون رو همیشه در کنارم احساس میکنم و دیگه اون بالا بالاها تو ابرها دنبالش نمیگردم ، من که نزدیک هشتاد بار ختم قرآن کردم و هیچی نفهمیدم الان با قرآن عشق بازی میکنم و خدا میداند هر وقت هدایتی از قرآن خاستم و قرآن رو باز کردم حس میکنم خدا روبروم نشسته و داره با من حرف میزنه و هدایتم میکنه

اصلا استاد جان رها شدم رها و خیلی دارم قشنگ زندگی میکنم و گاها سرم درد میکنه خیلی کم و زود برطرف میشه امسال شاید من یک بار یا دو بار سرمای خفیفی خوردم و حالم همیشه خوب است

از نظر مالی خدارو شکر چند ماهی شغلی که تا حدودی علاقه داشتم پیدا کردم و درآمدی داشتم و تونستم بقیه قدمهارو بخرم و دوره شیوه حل مسائل رو بخرم

با پول دوست شدم و سطل سوراخ پس اندازم رو ترمیم کردم و شرایط مالی همسرم خیلی خیلی بهتر شده و قدرت خریدش خیلی رفته بالا خدارو شکر

خلاصه استاد جان 90 درصد تغییر کردم و ایمان دارم شرایط مالی هم در آینده ای نزدیک روبراه میشود و انشاءالله با کار کردن روی احساس لیاقتم نعمتهای فراوان به سوی من سرازیر میشود

دوره شیوه حل مسائل که داره غوغا میکنه و الان در جلسه سوم هستم و خیلی مسائل ریزم حل شده و مهمتر از همه اینکه در صدد حل مسائل هستم

خداوند را سپاسگزارم بخاطر این همه تغییر و این همه آگاهی

گاهی به طرز فکر افراد که از صحبتهاشون درک میکنم نگاه میکنم میگم خدایا اینا چرا اینجوری فکر میکنند بعد سریع به خودم میگم تو هم مثل اونا بودی و تازه میفهمم که استاد میگفتند از بدنه جامعه جدا میشید یعنی چه البته دارم قدمهای اول تکامل رو طی میکنم و خدارو شکر میکنم که تا حدودی در کنترل ذهن کار بلد شدم و دست ذهنم رو گرفتم تو دستم تا میخاد خطا بره میکشم میارم اینور و گاهی بهش میگم ببین ذهن عزیز پا روی دم این شاگرد استاد نذار که میزنم له و لوردت میکنم با عباسمنشیها دیگه از این شوخیها نکن

استاد عزیزم و مریم جان شایسته و دوستان خوبم در این جمع ممنونم که حوصله به خرج دادین و کامنت من رو خوندین خاستم گزارش کاری داده باشم و ایمان دارم خیلی زود میام و از تغییرات بزرگم براتون مینویسم

همه تون رو دوست دارم و میبوسمتون سال خوبی داشته باشین