هدفی متفاوت برای سال جدید - صفحه 35

1194 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهران گفته:
    مدت عضویت: 2335 روز

    سال نو برشما استاد عزیز مبارک، ممنون که وقت گذاشتی و این حرفهای بسیار تاثیر گزار را برایمان به اجرا گذاشتی، کاملا باید خودمان را بشناسیم وروی خودمان اول کار کنیم، وقتی من با خودم این مشکل دارم چه جوری میتوانم به بقیه خواسته هام برسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    پدرام فصیح زاده گفته:
    مدت عضویت: 1206 روز

    سلام دوستان من

    سلام استاد عزیز و خانم شایسته محترم

    از لحظه ای که فایل رو دیدم، خیلی به فکر فرو رفتم…

    دیدم بحث خود ارزشمندی و احساس لیاقت دقیقا جز بزرگترین پاشنه های آشیل من بوده همیشه و به شدت باید روش کار کنم…

    این پیام رو از بندر زیبای گناوه در استان بوشهر دارم مینویسم. از خونه ی یکی از اقوامی مینویسم که توی 6 سال گذشته فقط یکبار اومده بودیم خونه شون و من همیشه به دلیل شرایط مالی ضعیف با وجود اینکه یکی از نزدیکان خانواده همسرم هستن، ولی چون پولی نبود که بخوایم کادو بخریم و دست خالی نریم، همیشه یک بهانه ای میتراشیدم که نرم…

    اینبار اوضاع فرق کرده بود، الحمدلله بعد از سال ها با پول دارم دوست میشم و هر ماه دارم بخشی از پول رو توی حسابم نگه میدارم و با بقیه اش خرج میکنیم تا بتونم پاشنه آشیل بزرگم یعنی پس انداز رو روش کار کنم…

    این بار خیلی پرقدرت و به لطف خدا با آرامش بیشتر…

    اینبار بدون نگرانی مبلغ قابل توجهی به عنوان عیدی دادیم و اومدیم خونه این انسان شریف و دوست داشتنی.

    و دوست دارم از این به بعد هر هفته جاهای جدید رو برم که توی این 6 سال به دلایل پوچ نرفتم…

    زندگی من شده بود فرار…

    فرار از مقابله با افراد بابضاعت خانواده و فامیل.

    چرا؟

    چون اگه میخواستم برم مهمونی باید چیزی می‌بردم و این موضوع باعث می‌شد بریزم به هم که چرا پول ندارم که یه سر به اقوام درجه یک خودم بزنم.

    این موضوع دغدغه شب و روز من شده بود و الحمدلله بعد از سالها زندگی من در تمام ابعادش داره تغییر میکنه.

    پدرامی که بعد از ازدواج قید مهمونی رفتن رو زده بود، الان داره پای روی ترسهاش میذاره و باوجود اینکه میدونه پولی که میده، قابل توجه هست، ولی ترسی نداره. چون هم درآمدش به لطف خدا بهت شده و هم اینکه هر روز داره به این فکر میکنه که با رفت و آمد با اقوام، خودش رو در مدار محبت و رافت و الفت قرار بده و آرامش از دست رفته ی گذشته رو به خودش برگردونه.

    نمیدونم چند نفر تجربه ی این مورد رو داشتید، ولی من یکی از سخت ترین بخشهای زندگیم، همین مورد بوده و به شدت عزت نفسم افت کرده بود.

    نمیدونم کدومتون تجربه ای اینو داشتید که چندین سال لباس نتونید بخرید و هر سال به جای اینکه خودتون خرید انجام بدید خانواده براتون لباس بخرن…

    بروی خودم نمیاوردم و خیلی خوشحال نشون میدادم، ولی میگفتم خدایا کمکم کن، من میخوام خودم برای خودم لباس بخرم.

    سال 1402 بهترین سال زندگی من بود، از همه نظر

    تونستم با کمک آموزش‌های استاد عزیزم از بدهکاری و قرضهای همیشگی خلاص بشم وبعد از حدود 6 ماه که خودم و همسرم هیچ چی قسطی و قرضی نخریدیم، داریم کم کم آرامش واقعی و سبک بالی رو تجربه میکنیم.

    تمام لباس های قدیمی که مال سال‌های قبل بود رو ریختم دور و برای خودم چند دست لباس نو و دو جفت کفش خریدم…

    این هایی که میگم فوق العاده عزت نفسم رو برده بالاتر.

    منی که باورام به شدت راجع به ثروت داغون بود، به لطف خدا تونستم بعد از سالها، برای مهمانم غذای گوشتی درست کنم و مرغ درست نکنم. می‌فهمید چقدر لذت بردیم منو همسرم؟ میدونید چقدر خوشحال شدیم؟

    آخه همیشه میرفتیم خونه افراد مختلف و گوشت و ماهی و میگو و… می‌خوردیم ولی هر کسی میومد خونه ی ما میدونست که بی برگ برگرد باید مرغ ( کباب، سرخ کرده، خورشتی، شکم پر، استانبولی مرغ و…) بخوره. این همیشه برام عذاب بود.

    اولین غذای غیر مرغی رو درست کردیم ( میگو پلو)

    شاید خنده تون بگیره، ولی من همسرم بال درآورده بودیم، بال…. می‌فهمید بال….

    دومیش قورمه سبزی بود….

    همسرم به خانوم اون بنده خدا زنگ زد که میخواد غذا درست کنه بیان خونه، طرف گفته بود این روزا خیلی مرغ خوردیم، بذار یه وقت دیگه، و خانومم به خانومش گفته بود غذا مرغ نیست، قورمه سبزیه

    ….

    میفهمید؟؟؟؟؟ طرف نگفته میدونست باید مرغ بخوره… فاجعه بود برای من که یه شخصی اینو راجع به من بگه،،،،

    ولی الان ورق برگشته،،، الان که بعد از سالها این موضوع رو تونستم انجام بدم و طرف مقابل رو سورپرایز کنم و چیزی غیر از مرغ بذارم جلوش، مثل بمب تو وجودم ترکید و احساس ارزشمندی بی نظیری به من داد… همیشه ترس از دست دادن پول نمیذاشت برای مهمانم چیزی غیر از مرغ بخرم، در صورتی که اون شخص بارها و بارها ما رو دعوت کرده بود و قیمه و قورمه و میگو و ماهی و…. داده بود. بارها…

    شاید خیلی ها بفهمن چی میگم…

    همیشه که خانواده من یا همسرم بهمون گوشت میدان، ما بسته بندی کوچیک میکردیم که زیاد بخوریم در وعده های بیشتر…

    ولی الان به لطف خدا خودمون می‌خریم و در بسته های بزرگتر… البته نه زیاد بزرگ، ولی خیلی بزرگ تر از اون قبلی ها…

    قبلا آرزومون بود بریم کنتاکی و پاچینی…

    الان مدام میریم جاهای جدید که ببینیم کدوم کنتاکی از همه اش بهتره…

    قبلا به زور با ترس و لرز فقط برای پسرم کوبیده میخریدم و اگه اضافه میومد خودمون کنارش می‌خوردیم، الان به لطف خدا به راحتی می‌خریم و میخوریم.

    استادجان بعد از سالها برای پور و مادرم کنتاکی خریدم و چقدر ذوق رو توی چشماشون میدیم، نه بخاطر اینکه نخورده بودن، به خاطر اینکه میدیدن که من شرایطم بهتر شد..

    به خدا اگه فیلم زندگی من رو بسازن، به دوفصل تقسیم میشه…

    فصل یک ( دوران جاهلیت و قرض و بدهی و بدبختی و…)

    فصل دو ( خوشبختی)

    یاد فیلم در جستجوی خوشبختی افتادم که آخرش ویل اسمیت گفت این بخش از زندگی من اسمش هست، خوشبختی

    میدونید این خوشبختی از کجا میاد؟

    از جایی که استاد گفت من همون روزها که تو خونه ی سیمانی که فقط یک اتاق بود، همونقدر احاساسخوشبختی میکردم که الان میکنم.

    منم از استاد یادگرفتم که

    خوشبختی، داشتن دوست داشتنی ها نیست

    خوشبختی، دوست داشتن داشتنی هاست

    از وقتی شکرگذاری شخصیتم شده، نعمت های زندگیم به مراتب بیشتر شده.

    چند روز یکی از همکارانم توی شرکت کاله داشت ادای بچه ها رو درمی‌آورد که مثلا هر کسی چه تیکه کلامی داره، و داشتیم میخندیدیم، به من که رسید گفت :

    خداروشکر خداروشکر خداروشکر

    هر وقت ازمن میپرسن فروشت چطور بود میگم عالی خداروشکر

    دیگه گیر داده بود میگفت إقای خداروشکر

    خیلی خوشحالم که این خداروشکر گفتن ها داره شخصیتم میشه، نه اینکه الکی بگم.

    خیلی خیلی شکرگذارخداوندم….

    راستی جاتون خالی کنار دریای بندر گناوه و دیلم لذت بخشه واقعا…

    بعد از مدت های طولانی که اومدیم کنار دریا، دارم میفهمم که چقدر شاد شدن و شاد بودن راحته…

    حدود 1و نیم ساعت از گچساران تا دیلم راه هست برای دیدن دریا، و من سالها بود که خودم و همسر و فرزندم رو محروم کرده بودم از این نعمت.

    ان شاء الله بیشتر میایم…

    آرامش خیلی خاصی داره دریا…

    دوستان امسال من میخوام تمام موارد مربوط به خود ارزشمندی و احساس لیاقت رو در خودم بوجود بیارم که هر سالم بهتر از سال گذشتم باشه به لطف خدای مهربانم…

    عاشقتم ای خدای عادل… ای خدایی که قدرت خلق به من دادی…. خلق زندگیم…

    از در و دیوار برام خبرهای خوش میاد و هر لحظه عاشق این خدا میشم که چقدر همه چیزش دقیق داره پیش میره…

    دعای من برای تمام انسان ها

    سال 1403، شروع بهترین سال‌های زندگی تون باشه و خوشبخت زندگی کنید و آسان بشید به آسانی ها ️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  3. -
    Nazi_fatima گفته:
    مدت عضویت: 775 روز

    سلام بر خدای مهربانی ها و فراوانی ها

    سلام بر استاد عزیزم و مریم جان عزیزم

    دوستان و خانواده ی عباسمنش عزیزم ،

    سال نو رو از صمیم قلبم به شما عزیزانم تبریک میگویم ،امسال اولین سالیست که همراه شما عزیزانم شروع میکنم و چه سال فرخنده ای خواهد بود برای من ،خیلی خوشحال و سپاسگزارم برای اینکه شما استاد بزرگوار وعزیزم را دارم و همینطور مریم جان عزیزم که به تنهایی برای خودش استادیست بزرگوار،استاد عزیزم من برای خرید فایل تصمیم گرفته بودم و الان با اولین درآمدم میخوام فایل بخرم و از این بابت خیلی خوشحالم و سپاسگزار خداوندم ،اما استاد عزیزم من در اول راه تصمیم داشتم دوره ی عزت نفس رو خریداری کنم چون تو این مورد بسیار ضعیفم اما با شرایطی که الان در طی چند ماه گذشته داشتم روابطم کاملا بهم ریخته شده از رابطه با همسرم گرفته تا فرزندان و بقیه و چند روز پیش از خدا خواستم که هدایتم کنه و هدایت شدم به فایل دوره عشق و مودت و تصمیم گرفتم که این دوره رو خریداری کنم تا بتونم به روابطم بهبود ببخشم چون واقعاً برام آزار دهنده شده باز هم از خداوند میخوام که هدایتم کنه به سمت بهترین راه مناسب برای پیشرفتم ،خداوند رو برای داشتن شما بی نهایت سپاسگزارم و از شما سپاسگزارم برای این فایل ارزشمند که بر روی سایت قرار دادید و ما تونستیم سال جدیدمون رو با فرمایشات ارزشمند شما شروع کنیم و من چقدر لذت بردم از این فایل ارزشمند

    برایتان سالی پر از آرامش و سلامتی و سعادت وثروت آرزومندم به امید دیدارتان ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    امیرحسین کریمی گفته:
    مدت عضویت: 1004 روز

    سلام عرض میکنم خدمت استاد عباس منش عزیز دل خودم و مریم جان همه دوستان گلم عید و بهار سال جدیدو تبریک میگم به همتون و امیدوارم که امسال اتفاقای بی نظیری براتون بیافته که تا الان نیافتاده بوده و هرسال بهتر از سال قبل

    چندروز آخرسال فکرم درگیر بود چ اهدافی رو باید تعیین کنم ک باخودم گفتم بزار بعد عید ک رفتی خلوت کردی تکلیفت روشن میشه تو اکسپلور میچرخیدم البته اکسپلوری که کلا محتواش صحبت های استاد و کلیپ های ورزشیه نه چیز دیگه که برخورد کردم به کلیپ یک دقیقه ای همین فایل گفتم برم تو سایت ببینم چخبره…الله اکبر خدا جوابمو داد اخه دقیقا مشکلمم همین حد و ظرفیت وجودم چون من سال گذشته اینو از خدا خواستم و منو انداخت تو اون چالشا و خواستم ازش دوری کنم امسال اما دیدم خدا جوابمو داد و گفت نه الان وقت هدف گذاری تو زمینه ماشین بهتر و خاستگاری و زمین …اینا نیست وقت بزرگتر کردن شخصیت و تقویت احساس لیاقتته دقیقا درکش کردم من مطئنم که یکی از دلایل این حرف های استاد من بودم چون خدمت های زیادی از جهان قراره به وسیله من انجام بشه من سریع این حرفارو برداشتمش و الانم میرم به سمت عملش و وشیرجه زدن تو دل ترس ها و ضعف ها رفتن به سمت شخصیت بزرگ تر و اعتماد به نفس بیشتر رفتن به سمت ارزش قائل بودن برای خودم در کارم و حرفه ام

    خیلی وقت بود کامنت نذاشته بودم گفتم الان دیگه وقتشه که بزاری سال نو تلاش برای ساختن باورهای نو و درنتیجه قرارگرفتن در مدار دلخواه

    خیلی دوستون درپناه الله شاد و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    مصطفی کرمی گفته:
    مدت عضویت: 1336 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    درود فراوان به شما استاد عزیز و خانم شایسته عزیز.

    سال نو مبارک همگی باشه با آرزوی بهترین پیشرفت‌ها برای همه ما شاگردان سایت و استاد عباس منش .

    خیلی خوشحال شدم که یک بار دیگه با حظور گرمتان در این فایل و در این بهار نو به ما انرژی دادی.

    استاد خداروشکر که هر روز خوش‌تیپ تر از دیروز میبینیمت .

    چقدر هوا عالی در فضای پارادایس هست و چقدر سرسبزی و طراوت رو میشه حس کرد .

    لباستونت خیلی بهتون میاد استاد .

    خداروشکر که تونستم این فایل رو ببینم و از تجربیات استاد استفاده کنم.

    امیدوارم که امسال سالی پر از شادی و سلامتی و سعادت و خوشبختی همراه با ثروت و فراوانی برای همه بچه‌ها در این سایت باشه .

    سپاسگزارم یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    زهرا موسوی گفته:
    مدت عضویت: 1381 روز

    نام رب هادی و حامی

    امروز یک فروردین 1403 ساعت 3:10 صبحه

    دارم به هدفهام فکر میکنم به سالی که گذشت و سال قبلترش

    سال 1401 رو من سال خودباوری و عزت نفس گذاشتم جالبه که اینقدر اون سال حالم خوب بود اینقدر پرانرژی و عالی بودم به دل خیلی ترسهام رفتم و خدا یه فرشته سر راهم قرارداد که خیلی باعث تغییر من شد

    سال 1402 رو سال تغییر باورهای مالی و متخصص شدن در کارم گذاشتم که بازم خیلی تغییر داشتم اما مثل سال قبل حالم خوب نبود در لحظه حال نبودم هرچند که اون حال بدی ها هم برام درسهای عالی داشت فهمیدم تکامل یعنی چی فهمیدم که کمالگرام و باید بهبودگرا باشم بیشتر فهمیدم که تمام معلفه ها یه کف ترازو هستن و عزت نفس یه کفه

    فهمیدم که احساس لیاقتم باید رشد کنه چون تخصصم رشد کرده باورهای مالی رو درک کردم تا حدودی پس پاشنه آشیلم احساس لیاقته

    از خدا میخوام بتونم هر روز شکرگزاریمو بنویسم

    بتونم از روزی که خداوند نسیبم میکنه دوره احساس لیاقت رو بخرم و کار کنم

    دوستدارم صبورتر آگاه تر توحیدی تر و عملگرا تر باشم .

    دوستدارم بیشتر نعمتهامو ببینم شاکرتر باشم منظم تر و متعهدتر باشم.

    هم نامه ی نا نوشته دانی

    هم قصه ی نانموده دانی

    آهسته گویی یا بلند داند خدای ارجمند

    تو از درون من آگاهی گاهی فکر میکنم حتی بیان خواسته هامم یاوه گویی هست

    چون تو که از من آگاهی توکه درون منی توکه ازرگ گردن به من نزدیک تری پس من میخوام برا کی بگم به کی بگم چرا بگم

    یارب مددی که ازتو غافل نشوم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    ضیا سعادت گفته:
    مدت عضویت: 1665 روز

    سلام دورد به عزیزانم به خصوص به دو فرشته من

    استاد عباسمنش و بانو شایسته عزیز

    سال نو تان تبریک میگم

    الهی بهترین سال برای همه مان باشد پر از سلامتی، ثروت، بالابردن سطح ارزشمندی، آرامش و سعادتمندی مان باشد

    سپاس گذار خداوند هستم توفیق و شنیدن این فایل زیبا را داد دقیقا بهترین سپرایز و بهترین تهفه عید برای من است

    سر گذشت از سال 1402 یک سال فوق العاده عالی بود که شاید میزان رشد و تغییر ام به اندازه طول سال‌های عمرم بود

    که بزرگ‌ترین هدیه در تاریک ترین تضاد زندگی ام همین دوره احساس لیاقت بود که به خودم هدیه دادم

    بعد هم دوره کشف قوانین زندگی که این دو تا با ترکیب هم دیگر چیزی برای بهانه نیست تا شناخت از خود و فرصت زندگی که هدیه الهی است فرار کنیم

    واقعا دقیقا استاد عزیزم وقت کتابچه اهداف ام را ورق میزنم ده ها اهداف هر سال برای خودم انتخاب می کردم که نه تنها عملی نشده بلکی امروز میبنم میگم باز خوب است به این نرسیده ام

    یعنی از دست که بی ارزشمندی انتخاب های نامناسب و…

    وقتی دوره احساس ارزشمندی را خریدم و تغییرات اساسی از دورن برای من ایجاد کرد

    ولی به حرف ایستاد عزیزم گوش دادم امسال فقط یک هدف دارم

    او هم روی بهبود شخصیت ام کار کنم

    واقعا از بست مشریک و مریض تو احساس ارزشمندی داشتم از بست که مشکل داشتم تمام تا خواسته های زندگی ام فقط همین احساس عدم لیاقت بود

    وقتی به زندگی ام میبنم دست ام از حرکت باز می ماند قلب گریه دارد یعنی چه اندازه ظلم کردم به خود

    ولی سپاس گذار خداوند هستم هدایت ام کرد تا راه ام را پیدا کنم

    خله های بی ارزشی ام پر کنم با آگاهی های این جلسه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1765 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به استاد عباسمنش عزیز و مریم جانم که چقدر دلم براتون تنگ شده بود

    سلام به هم خانواده ای های عزیزم در این سایت الهی و توحیدی

    فرا رسیدن عید و آغاز سال 1403 رو به همه عزیزانم تبریک میگم و از خدای مهربان درخواست دارم که سال پر از خیر و برکت و سلامتی و اتفاقات زیبا و عالی باشه که برای خودمون خلق می کنیم و به مدارهای بالاتر صعود خواهیم کرد انشاءالله

    خدا رو شکر که بعد از مدتی فایل جدید روی سایت اومد و چشم ما به جمال استاد روشن شد خیلی هم  حس زیبایی داشت چونکه تاریخ تولیدش مال همون روز بود و یه جورایی احساس می کردم که استاد  بصورت زنده و مستقیم داره با ما صحبت می کنه

    خدا رو شکر بر این همزمانی که مدتی بود فکر می کردم چیکار کنم که بیشترین تاثیر رو در حال حاضر برای من داشته باشه وبه این نتیجه رسیده بودم که با تمرکز بیشتر روی فایلها و محصولات کار کنم و دارم همین کارو می کنم استاد هم تو این فایل همینو میگه که روی بهبود شخصیتمون کار کنیم

    همیشه بهبود شخصیتم برام مهم بوده و شکرگزار خداوندم که ندای درونم رو اجابت کرد و مستقیم و بیواسطه منو به استاد ارجمندم هدایت کرد تا آگاهی های خالص و ناب رو از ایشون دریافت کنم

    خدا رو شکر

    خدا رو شکر که سالی که گذشت سال خیلی خوبی بود برام

      بیشتر از قبل ذهنمو کنترل کردم

    هر جایی نرفتم هر چیز نامناسبی رو نگفتم و نشنیدم

    به تلویزیون و شبکه های اجتماعی کاری نداشتم

    قانون احساس خوب=اتفاقات خوب رو همواره مد نظرم قرار دادم و سعی کردم هرچه بیشتر بش عمل کنم

    پیاده روی و ورزش جزء عادتهای من در سال گذشته بود و به امید خدا ادامه میدم

    بیشتر از قبل در فضای سایت و فایل گوش کردن و نکته برداری و انجام تمرینات فایلها بودم

    روی دوره احساس لیاقت کار کردم و همونطور که استاد گفت امسال و هر سال باید روش کار کنم

    و نکته زیبا و اکسترایی که سال 1402 برام داشت این بود که هم اول سال فروردین ماه و هم آخر سال در اسفند ماه  اومدم کانادا و امریکا پیش فرزندانم و هنوز هم هستم و خدا رو شکر عید نوروز رو کل خانواده با هم جمع هستیم خونه دختر بزرگم و دخترای دیگرم از تورنتو و میشیگان امریکا اومدن اینجا

    خدا رو شکر برای اومدن بهار و نو شدن طبیعت که نوید یک سال خوب و پرباری برای همه ما داره

    خدا رو شکر که ارزشمندم و با کار کردن روی بهبود شخصیتم ارزشمندیمو بصورت تکاملی افزایش میدم

    خدا رو شکر که خیلی تغییر کردم و میدونم خیلی خیلی بیشتر گنجایش و نیاز دارم برای ایجاد تغییرات دیگر

    خدا رو شکر برای همه نعمتهای زندگیم

    در پناه خدا شادکام و سعادتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  9. -
    امین زندی گفته:
    مدت عضویت: 1049 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد جانم و سلام بر مریم شایسته عزیز

    سلام به همه دوستان جاااانم

    عید رو بر همه کسانی که در این محفل زیبا هستن تبریک میگم

    شبی که این فایل رو دیدم با تمام وجود دوره احساس لیاقت رو از خداوند خواستم و دیشب شب عیدی خریدمش خداروشکر

    الهی شکر باورهای من به ی قدرتی رسیدن و الهی شکر پول داره میاد تو این ما که گذشت خداروشکر بالای صد میلیون کار کردم و تا حالا تو عمرم همچین ورودی نداشتم به برکت ایمانم به برکت بودن در راه پروردگارم این ورودی حاصل شده و اتفاقی نیست به خدا قسم

    من میدونم که وارد دوره جدیدی از زندگیم شدم و قلبم همش داره اینو تکرار میکنه برام الهی شکر

    سال قبل هدف داشتم با دوره 12 قدم جلو برم و بزرگتر بشم و واقعا بهترین سال زندگی من بود و من رشد خیلی عالی شخصیتی داشتم

    واقعا امسال هم وقتی استاد جانم شما اینو گفتین و من فهمیدم همینه که من موفق شدم شخصیتم رشد کرده که خیلی لعلک ترضی شدم به لطف بودن در کنار خداوند جانم

    به لطف بودن در این سایت زیبا این محفل خدایی شدم

    پس همین اول سالی دوتا دوره دارم که خریدم باید اینارو پیش ببرم و به خدا شناسی بهتری برسم

    و امسال رو برای خودم سال خدا شناسی و رشد شخصیتی نام گذاری کردم

    واقعا حقیقت محض همینه که در راه خدا باشم به همچی در زمان درستش میرسم

    خیلی فایل زیبایی بود واقعا مرسی استاد حکیم و دانای من الگوی مناسب من در تمام جنبهای زندگیم

    از خداوند براتون ارزوی سلامتی عشق و سعادت و ثروت بیشتر میکنم در این سال جدید

    میرم که با دوره احساس لیاقت که عاشقشم بترکونم سیمان های ذهنم رو

    در پناه حق شاد سالم و سعادتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    Maryam گفته:
    مدت عضویت: 819 روز

    به نام انرژی قدرتمندی که بیشتر از خودم به خوشبختی، ثروتمندی و داشتن زندگی عاشقانه برای من مشتاق و مصر است

    و قدرت خلق‌کنندگی تمام اتفاقات زندگیم را به من داده

    تا بتوانم از راه‌های لذت‌بخش به تمام آرزوها و زندگی رویایی‌ام برسم و عشقی فوق‌العاده و ناب را تجربه کنم

    به نام سیستمی قانونمند و خالقی قدرتمند، هدایتگر و حامی که از رگ گردن به من نزدیک‌تر است

    و جهانی سرشار از عشق و فراوانی و نعمت و فرصت و ثروت و خوبی و آدم های خوب را به بی‌نهایت مقدار آفریده

    و من را نیز موجودی بسیار عزتمند ‌و ارزشمند خلق کرده که لیاقت تجربه همه نعمت‌هایش را دارد.

    سلام به هر ذره و جریانی از خوبی که در جهان زیبا و فرکانسی ما وجود داره

    سلام به تمام آدم‌های خوب دنیا در تمام دوران‌ها

    سلام به خیر، برکت و خوبی‌های کوچک و بزرگ

    سلام به خوشبختی و آرامش

    سلام به موفقیت و ثروتمندی

    سلام به تجربه‌های فوق‌العاده و ناب

    سلام به لذت‌های متنوع و وصف‌نشدنی

    سلام به سلامتی و زیبایی

    سلام به زندگی در آسایش و رفاه

    سلام به آبرومندی و عزتمندی

    سلام به عشق و محبت و وفاداری

    سلام به هدایت‌های خداوند و رشد و پیشرفت

    سلام به خوشبختی، سعادتمندی و عاقبت به خیری

    *

    وقتی این فایل رو گوش می‌دادم، تقریبا 6 ساعت زمان باقی مانده بود تا لحظه تحویل سال. چقدر این فایل خوب بود، چه عنوان زیبا و به‌جایی داشت؛ هدفی متفاوت برای سال جدید.

    خدا رو هزار بار شکر برای محتوای ارزشمندی که استاد عباس‌منش اونو توی این روز زیبا با ما به اشتراک گذاشتن. البته الان روز اول عید هست و من دارم نکاتی که استاد عباس‌منش بهشون اشاره کردند رو دوباره می‌خونم و نوشتمو از نو بازنویسی می‌کنم. بر هیچ کسی بنظرم پوشیده نیست که آموزه‌های استاد عباس‌منش از اساس ارزشمند و ناب هستند؛ جالبه که حتی در زمان مناسب اون آگاهی‌ها به ما ارائه میشن. بی‌نظیره استاد عباس‌منش، اینجا بودن توی این سایت، ی معجزه است، واقعا اینجا گنج نهفته است، اصلا این جهان فوق‌العاده است.

    *

    به لطف استاد عباس‌منش می‌دونیم که ما در جهانی زیبا زندگی می‌کنیم که به افکار ما پاسخ می‌دهد؛ در واقع جهان افکار ما را به موقعیت‌ها، شرایط, افراد و ایده‌هایی تبدیل می‌کند که وارد زندگی‌مان می‌شوند.

    به هر مقداری که یک فکر تکرار شده و تبدیل به یک باور شود، قوی‌تر بوده و باعث می‌شود آن اتفاقات سریع‌تر رخ دهند.

    تا زمانی که تلاش نکنیم تا نوع نگرش و نگاه‌مان تغییر کند، هر سال‌مان شبیه سال قبل خواهد بود. بنابراین وقت تلاش و زمان تغییری بسیار خوشایند فرا رسیده دوست من :)

    نکته بسیار مهمی که باید به آن دقت زیادی داشته باشیم این است که:

    «مهم‌ترین عاملی که باعث می‌شود به خواسته‌ها و آرزوهای‌مان برسیم، احساس لیاقت است.»

    «به عبارت بهتر، هر زمان احساس لیاقت برای دستیابی به خواسته‌ای داریم، سریع‌تر و راحت‌تر به آن خواسته می‌رسیم.»

    به همین خاطر باور داشته باش که:

    – من لایق آرامش در زندگی هستم،

    – من لایق عزت و احترام هستم،

    – من لایق سلامتی جسمی و روحی هستم،

    – من لایق آن رابطه پاک، عاشقانه و فوق‌العاده هستم،

    – من لایق موفقیت تحصیلی و شغلی هستم،

    – من لایق ثروت بسیار هستم،

    – من لایق همسری فوق‌العاده هستم،

    – من لایق زندگی در آسایش و رفاه هستم،

    – من لایق زیبایی هستم،

    – من لایق رزق و روزی حلال هستم،

    – من لایق تجربه‌های ناب و لذت‌های وصف‌نشدنی هستم،

    – من لایق زندگی فوق‌العاده و عاشقانه هستم،

    – من لایق زندگی پاک و لذت‌بخش هستم،

    – من لایق عشق و احترام هستم،

    – من لایق رشد و پیشرفت هستم،

    – من لایق هدایت‌های خداوند هستم،

    – من لایق نعمت‌های خداوند هستم،

    – من لایق هر چیز خوبی که در دنیا وجود دارد هستم،

    – من لایق خوشبختی بسیار هستم،

    – من لایق سعادتمندی در دو‌ جهان هستم.

    می‌دانم که:

    «احساس خودارزشمندی فکری است که دائما به جهان ارسال می‌شود، چون‌ در مورد خودم است.

    یعنی من اون فکری که در مورد خودم دارم رو در تمام ساعات شبانه‌روز دارم به جهان ارسال می‌کنم

    و اگر اون فکر رو عوض کنم، قطعا شرایط برایم تغییر می‌کند و قطعا زندگیم عوض می‌شود.»

    نکته مهم:

    «ما باید احساس خودارزشمندی را در خودمان ایجاد کنیم.»

    برای این کار اول از همه ببین وقتی جلوی آینه می‌ری چه احساسی نسبت به خودت داری؟ خودت رو آدم دوست‌داشتنی می‌دونی؟ توانمندی‌هایت یادت می‌آیند؟

    آدمی هستی که می‌تواند یاد بگیرد؟ خودت رو به گونه‌ای می‌بینی که اره، میشه بهتر از این شد؟ اصلا باور داری می‌تونی بهتر بشی؟ آیا باور داری کاری که می‌کنی ارزشمنده؟ آیا باور داری که هنوز می‌توانی بهتر شوی و یاد بگیری؟

    من همین الان که دارم می‌نویسم، می‌خوام خودمو توی آینه نگاه کنم و بگم چی می‌بینم؛

    من خودمو یک دختر دوست‌داشتنی و زیبایی می‌بینم.

    الان که دارم فک می‌کنم، من تقریبا بیشتر اوقات که خودمو تو آینه نگاه می‌کنم، بی‌دلیل به خودم لبخند می‌زنم، چه لبخند زیبایی دارم.

    از وقتی یادم میاد، تو همه چیز استعداد داشتم؛ الانم همین احساس رو دارم که خیلی توانمند هستم.

    من حتی احساس قدرت هم می‌کنم.

    باورتون میشه، من حتی به خودم چشمک هم می‌زنم، من واقعا خودمو دوست دارم.

    از زمانی که به یاد دارم همیشه دوست داشتم آدم خیلی خوبی باشم، مهربون باشم، نیکوکار باشم، صبور باشم، باادب باشم، بافکر باشم، و از همه مهم‌تر دوست داشتم صادق و راستگو باشم؛ حتی اگر اشتباه می‌کردم سریعا پشیمون می‌شدم و آرزو می‌کردم که ای کاش این بی‌احترامی رو به خودم نمی‌کردم و شرمنده خودم نمی‌شدم. چون‌ حقیقت اینه من برای خودم ارزش قائل هستم و واقعا دلم نمی‌خواد جلوی خودم شرمنده خودم باشم.

    من وقتی خودم رو توی آینه می‌بینم، کودکی رو می‌بینم که بچگی فوق‌العاده‌ای رو توی یک خانواده فوق‌العا‌ده داشته و خوب می‌دونه که این کودکی جز بزرگ‌ترین نعمت‌هاش بوده و تا خاطرات شیرینش در ذهنش زنده هستن همچنان یکی از سرمایه‌‌های زندگیش به شمار می‌آد. وقتی توی آینه نگاه می‌کنم بچه‌ مدرسه‌ای رو می‌بینم که بسیار مودب و درس‌خون بوده، وقتی توی آینه نگاه می‌کنم. دختری جوان و زیبا رو می‌بینم که سعی می‌کنه هر روز بهتر از دیروز باشه، دختری رو می‌بینم که ویژگی‌های خوب زیادی داره، دختری رو می‌بینم که دوست داره همسر و مادری فوق‌العاده باشه و حقیقت اینه که لیاقتشو داره، دختری رو می‌بینم که تحصیلات و معلومات خوبی داره و کارش رو خیلی دوست داره، دختری رو می‌بینم که هم استعداد هنری داره هم استعداد فنی، محاسباتی، فیزیکی، ورزشی… دختری رو می‌بینم که وقتی کارشو شروع می‌کنه اونو با ظرافت و دقت انجام می‌ده و برای خودش، زمانش و کاری که تحویل می‌ده ارزش قائله و برای همین آگاهی‌هاش، معلوماتی، تجربیات خوبش، درآمدش و اعتبارش هر روز بیشتر می‌شه، دختری رو می‌بینم که عاشق کارش هست، می‌دونه کاری که می‌کنه باارزشه و از انجام اون لذت می‌بره، دختری رو می‌بینم که می‌دونه می‌تونه خیلی مهارت‌ها و آگاهی‌های جدید رو یاد بگیره و رشد کنه و پیشرفت کنه. من وقتی امروز به آینه نگاه کردم دختری رو دیدم که باجرات، اطمینان و یقین خواسته‌ها و آرزوهای بزرگی رو برای خودش می‌خواد، یعنی خودش رو لایق زندگی در خوشبختی، آسایش، رفاه و ثروت می‌بینه، من امروز دختری رو در آینه دیدم که همسر فوق‌العاده‌ای میشه، مادر فوق‌العاده‌ای میشه، من امروز دختری رو در آینه دیدم که لیاقت ی زندگی عاشقانه و پاک با همسری فوق‌العاده را دارد، من امروز که به چهره خودم در آینه نگاه کردم دختری رو دیدم که خودش رو خیلی دوست داره، به خدا خیلی نزدیک‌تر از تمام عمرش شده، دختری شادتر از همیشه، دختری که زندگیش رو تحت کنترل خودش می‌بینه، دختری که با اطمینان زیاد خودش رو لایق آرزوهای بزرگ می‌بینه، دختری که حالش خیلی خوبه و از همیشه امیدوارتره…

    من احساس می‌کنم کار من ارزشمنده. ی زمانی تولیدکننده محتوای متنی بودم (که واقعا لذت‌بخش بود و کلی با این کار در زمینه‌های مختلف اطلاعات کسب می‌کردم و راضی بودن از کارم) و با اینکه نمی‌دونستم چه کسانی مطالب رو می‌خونن و چند تا لایک می‌خورند اما من واقعا از خودم و کارم راضی بودم؛ چون برای کارو ارزش قائل بودم و با دقت خودم رو متعهد می‌دونستم که کارو رو درست و دقیق انجام بدم، نمی‌دونستم مطالبم سرانجامشون کجاست اما به خودم افتخار می‌کردم که این همه کارم درسته :) که باوجدان دارم کار می‌کنم، که مسئولیت‌پذیرم، که برای مخاطب نادیده‌ام ارزش قائلم و تعهد فراوان کارم رو دارم انجام می‌دم. خیلی از خودم راضی بودم. (خیلی زود کارفرمای خوب من که ی خانوم فوق‌العا‌ده مهربون و باشخصیت هست، رضایتشو از کارم نشون داد و حقوقم رو افزایش داد. جالبه الان که تقریبا 1 سال هست پیششون کار نمی‌کنم ما هنوز هم با هم در ارتباط هستیم و ی جورایی دوست هم شدیم و هنوز هم که هنوزه به من می‌گه کی برمی‌گردی پیش ما… خیلی خانوم دوست‌داشتنب و مهربونیه و از کار کردن باهاشون لذت بردم، امیدوارم هر جا هست خوشبخت باشه. خدا رو شکر برای این تجربه و این ارتباط خوب)

    جالبه وقتی توی سایت هستم و پیام می‌زارم، خودم از پیام‌هام لذت‌ می‌برم و حتی بعضی از اونها رو گاهی چند بار می‌خونم و لایک هم می‌کنم :)

    چی میشه ما به اهدافمون می‌رسیم؟ (اون اهدافی که واقعا برای خودمون می‌خواهیم نه برای نشون دادن به دیگران یا رقابت با دیگران؛ اون خواسته‌های واقعی و درونی)

    “چیزهایی که واقعا می‌خوام برای خودم چی هستند؟” این سوالی هست که همش دارم بهش فکر می‌کنم و حقیقتش رو بگم هنوز هم جواب کاملی پیدا نکردم. فقط تا الان به این جواب رسیدم که بعضی از خواسته‌هام رو قبلا انگار برای نشون دادن و یا اثبات خودم به دیگران می‌خواستم، مثل داشتن درآمد بالا. اما خوب که فکر می‌کنم من درآمد بالا رو برای تصاحب خود پول که نمی‌خواستم واقعا؛ من پول رو می‌خواستم و می‌خوام که برم چیزهایی که دوست دارم رو بخرم؛ حالا اون چیزهایی که می‌خوام بخرم رو برای خودم می‌خوام واقعا یا باز برای نشون دادن به دیگران؟ از وقتی که یک دختر نوجوون بودم دلم RV می‌خواست، البته اون زمان نمی‌دونستم اسمشون چیه ولی توی ی فیلم دیده بودم و از ته دلم می‌خواستم با اون برم دور دنیا رو بگردم ‌حتی ی لحظه هم فکر اینو نکردم که اون RV و یا اون سفر شگفت‌انگیز به دور دنیا رو بخوام برای رقابت با دیگران یا نشون دادنش به بقیه. یا مثلا من پول رو می‌خوام تا ی سیستم قوی با کش و رم و هارد بالا بخرم تا بشینم باهاش کار موردعلاقمو بکنم. خدا می‌دونه چه چیزهایی حرفه‌ای رو می‌تونم روی اون سیستم نصب کنم و یاد بگیرم که اصلا غوغا کنم. اونقدر چیزها هست که دوست دارم یاد بگیرم و کارم رو گسترش بدم، و چون عشق و علاقه زیادی به اون کار دارم باور دارم کارهای خیلی بزرگی می‌تونم بکنم.

    نمی‌دونم جوابم چقدر به موضوع مربوط هست اما چون یکی از کارهایی که با کامپیوتر خیلی دوست دارم انجام بدم ادیت ویدیو، تولید محتوای ویدیویی، انیمیشن و کلا ویژوال افکت هست؛ همیشه و حتی همین الان هم این فکر رو دارم که با این استعدادی و علاقه‌ای که به این کار دارم و ازش فوق‌العاده لذت می‌برم، ی کاری انجام بدم، ی ویدیوهایی بسازم که برای خیلی از مردم سودمند باشه و ازش لذت ببرند و بهشون کمک کنه تا زندگی بهتری داشته باشند (این خواسته مال زمان‌های دوره، یعنی قبل از آشنایی با استاد عباس‌منش)؛ خیلی ساخت و ادیت ویدیو رو دوست داشتم و دارم و از بچگی با امکانات کم چیزهای خوبی می‌ساختم و گذر زمان برام اهمیتی نداشت چون با عشق و لذت تمام انجام می‌دادم و وقتی اون رندر آخر کار رو می‌گرفتم و فایل نهایی رو اکسپورت می‌کردم و می‌دیدم چیزی شده که می‌خواستم، خدا می‌دونه چقدر به خودم افتخار می‌کردم، چقدر لذت می‌بردم، چه عشقی می‌کردم؛ الان یادم می‌آد بازم به خودم و توانایی‌هام و استعدادم و پشتکار که داشتم افتخار می‌کنم، واقعا به خودم می‌بالم.

    من پول و ثروت رو می‌خوام تا باهاش برم به جاهایی دوردست و ناب که خیلی دوست دارم. مثلا به ی کلبه جنگلی توی جنگل‌های کانادا و مدتی رو توش زندگی کنم، سفر برم به قطب، سفر برم به مصر، سوئیس و… (البته دوست دارم همه رو با همسر ایده‌آلم تجربه کنم). پول رو می‌خوام چون دوست دارم برم لوکیشن فیلم‌هایی که دوست دارم رو از نزدیک ببینم؛ نه برای نشون دادن به دیگران بلکه برای دل خودم، چون‌‌که از بچگی بزرگ‌ترین تفریحم فیلم دیدن بوده و با فیلم‌ها واقعا زندگی کردم. در مورد ازدواج یکم قضیه برام فرق می‌کنه؛ باید بگم تا مدتی پیش واقعا دلم می‌خواست همسر ایده‌آل و زندگی فوق‌العاده‌ای داشته باشم ‌که اونو به دیگران نشون بدم، یعنی خودمو اثبات کنم، شاید حتی رقابت هم توش وجود داشت؛ هنوزم ی مقدار اینطور هستم ولی کفه ترازو بیشتر سمت خواسته واقعی و قلبی سنگینی می‌کنه. یعنی با خودم تصور کردم و از خودم پرسیدم که اگر همون همسر و همون زندگی رو داشته باشی و فوق‌العاده باشه زندگیت ولی نباید به دیگران نشون بدی و از این حرف‌ها، آیا قبول می‌کنی مریم؟ درجا جوابم مثبته؛ یعنی چه اهمیت داره دیگران در موردم چه فکری کنن، اصلا ندونن وضع زندگیم عالیه، ثروتمندم، همسرم فوق‌العاده است و… مهم اینه من اون زندگی رو داشته باشم، مهم خودمم، مهم اینه که رویام رو دارم زندگی می‌کنم، نه اینکه دوستام ببینن من به کجا رسیدم یا فامیل بگه فلان بهمان.

    من باور دارم لیاقت دارم به اون خواسته‌هام برسم؛ من لیاقت اون زندگی عاشقانه، اون همسر فوق‌العاده، ثروت، موفقیت، سلامتی، آرامش، آسایش، آبرو و احترام، لذت‌های پاک و متنوع، زندگی در رفاه، اون سفرها، اون امکانات و… لیاقت همه این نعمت‌ها رو دارم.

    (تا 1 سال پیش تقریبا خودم رو خیلی موجود ارزشمندی نمی‌دیدم؛ اما به لطف وجود استاد عباس‌منش که دستی از دستان خدا برای ما شدند، این احساس بنیادین و زیبا در من ایجاد شد؛ روز به روز این احساس خودارزشمندی و لیاقت در وجود من بیشتر شد. خودم رو بیشتر و بیشتر دوست داشتم. الان هر روز به خودم بیشتر احترام می‌زارم. به خودم بیشتر باور و ایمان پیدا کردم. برای خودم آرزوهای بزرگ دارم الان. دقیقا یادمه که قبل از دوره احساس لیاقت با خودم می‌گفتم من ی چیزی می‌خوام که این حس ارزشمندی و لیاقت رو در من زنده کنه، داشتم به دوره عزت‌نفس فکر می‌کردم که دیدم دوره‌ای جدید با نام احساس لیاقت روی سایت قرار گرفت؛ واقعا شگفت زده شدم. من لیاقت آگاهی‌های دوره احساس لیاقت رو دارم و به زودی تهیه‌اش می‌کنم.)

    ی نکته خیلی خیلی مهم که آویزه گوشم کردم این هست که:

    «به اندازه‌ای که من برای خودم ارزش قائل باشم، دیگران هم برای من ارزش قائل هستند و به من احترام می‌گذارند.»

    بنابراین اگر همسر ایده‌آل، عشق واقعی و ناب، رابطه عالی و زندگی فوق‌العا‌ده و عاشقانه برای خودم می‌خوام، پس باید یک شخصیت عالی برای خودم ایجاد کنم.

    ویژگی فوق‌العا‌ده در خودم ایجاد کنم با پرورش بدم. من ویژگی راستگو بودن و صادق بودن رو خیلی دوست دارم و شخصا بر این باورم که زیباترین صفتی که یک فرد می‌تونه داشته باشه، روراست بودن و صادق بودنه؛ بنظرم هر آدمی با این ویژگی خیلی زیباتر و دوست‌داشتنی‌تر می‌شه؛ و احساس می‌کنم اگر این ویژگی اونقدر در من رشد پیدا کنه که همیشه و همه جا حقیقت رو بگم، لایق اون همسر و اون زندگی خواهم بود. ای کاش بتونم منظورم رو خوب برسونم؛ یعنی می‌خوام بگم من خودمو دوست دارم و آدم خوبی هستم ولی در تلاشم تا بهتر و خوب‌تر از دیروزم باشم و ویژگی‌های خوب زیادی مثل راستگویی بی‌چون و چرا داشته باشم و شخصیت عالی برای خودم ایجاد کنم، اون زمان خودم رو بیشتر لایق رسیدن به اون خواسته‌ام می‌دونم. وگرنه همین الان خودم رو لایق موفقیت و ثروت می‌دونم چون آدم مسئولیت‌پذیر و متعهدی هستم تو کارم و پشتکار دارم. من لایق سلامتی هستم چون بیشتر اوقات مراقب این هستم که چی به خورد خودم می‌دم و ورزش می‌کنم. من لایق خوشبختی هستم، چون از اشتباهاتم پشیمونم و ذاتا آدم خوبیم، و همین الانشم کلی ویژگی خوب دارم و می‌خوام هر روز خوب‌تر و خوب‌تر باشم.

    از خودم می‌پرسم که مریم:

    آیا راحت می‌تونی به افراد نه بگی وقتی که باید نه بگی؟ بیشتر اوقات بله

    چقدر رودربایستی داری؟

    قبلا خیلی زیاد، الان خیلی کم رودربایستی دارم

    چقدر می‌ترسی از نظر دیگران؟

    راستش تو بعضی از زمینه‌ها نظر دیگران خصوصا اعضای خانواده‌ام برام مهمه. این به اون معنا نیست که نظر خودم رو بی‌ارزش بدونم، نه؛ اما چون خانواده‌ خوبی دارم که بسیار به همدیگه اهمیت می‌دیم و خصوصا بزرگ‌ترها منو ساپورت روحی و فکری می‌کنم، وقتی چیز مهمی پیش بیاد یا اینکه توی تصمیم‌گیری دچار تردید هستم، واقعا نظر برادرام برام مهم هستن. البته اینکه بگم می‌ترسم از نظرشون که واقعا اینم نه؛ الان که دارم می‌نویسم هی میاد تو ذهنم که مثلا اگر ی لباس بپوشم که بنظرم اکی هست و خیلی هم ازش خوشم بیاد ولی خانواده یا دوستان و… بگن این چی چیه و فلان، من باز کار خودمو می‌کنم و لباس رو عوض نمی‌کنم؛ اصلا هم در پاسخ به این سوال منظورم غرض‌ورزی نیست، منظورم ارزش نظر خودم هست.

    این جمله ارزشمند و حیاتی استاد عباس‌منش رو فراموش نکنیم که گفتند؛

    «احساس لیاقت و خودارزشمندی همه چیزه.»

    یعنی من در کارم احساس ارزشمندی دارم.

    من برای حرف‌هام ارزش قائل هستم.

    من برای وقتم ارزش قائل هستم.

    من برای جسمم ارزش قائل هستم.

    سوال:

    چه احساسی نسبت به خودت و توانمندی‌هایت داری؟

    من یادمه توی دوره ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده و توی انجام تمریناتش این رو گفتم که خودم رو انسان فوق‌العا‌ده توانمند و بااستعداد می‌دونم. اینو با فروتنی می‌گما و اصلا قیافه نمی‌گیرم، من هم مثل خیلی از آدم‌های خوب دیگه، توب خیلی چیزها استعداد دارم. توی کارهای هنری، فنی و فیزیکی، ورزشی، محاسباتی، کارهای دخترونه، کارهای پسرونه :) توی همه چی خوبم؛ و ایمان کامل دارم به اینکه سراغ هر کدوم برم می‌تونم توش عالی بشم، حرفه‌ای بشم و اصلا غوغا به پا کنم. من توانایی یادگیری دارم و خیلی زود همه چیز رو یاد می‌گیرم و واقعا هیچ محدودیت و سدی برای یادگیری، رشد و پیشرفت خودم نمی‌بینم. به عبارتی من به توانمندی‌هایم ایمان دارم. حقیقتا احساسم نسبت به خودم اینه که من فوق‌العا‌ده هستم؛ من به لطف خدا توی هر زمینه‌ای که بخوام می‌تونم وارد بشم، آموزش ببینم و یاد بگیرم و معجزه خلق کنم.

    دو تا نکته مهم که تکرارشون واجبه برام:

    «افکار غالب ما اتفاقات زندگی ما را رقم می‌زنند.»

    و

    «اگر ما روی احساس ارزشمندی و لیاقت‌ خود کار کنیم، تمام خواسته‌های ما خودبه‌خود در زندگی ما بوجود می‌آیند.»

    بنابراین برای سال جدید روی بهبود شخصیت خودم کار خواهم کرد. اینکه کجاها باید شجاع‌تر باشم. کجاها باید ایمانم قوی‌تر باشد. چه عادت‌هایی را باید در خودم ایجاد کنم. چه شخصیتی رو می‌خوام داشته باشم. فلان مهارت ارتباطی را داشته باشم. یاد بگیرم به خودم بیشتر احترام بزارم. برای خودم ارزش بیشتری قائل بشم…

    دو نکته مهم دیگه:

    «باران نعمت‌های خداوند همیشه در حال باریدن است و تو به اندازه ظرفی که داری نعمت‌ها را دریافت می‌کنی.»

    «وقتی تو برای خودت ارزش قائل هستی، دنیا نیز برای تو ارزش قائل است.»

    ببین چقدر خودت رو دوست داری؟

    خیلی بیشتر از قبل :)

    چقدر با خودت راحتی؟

    زیاد

    چقدر به خودت اعتماد داری؟

    تقریبا خیلی

    – من برای خودم ارزش قائلم و باکیفیت‌ترین غذا رو برای خودم می‌خرم و بهترین لباس رو می‌پوشم…

    – بهترین ظرف غذا رو از توی ویترین برای خودم برمی‌دارم و اونها رو فقط برای زمان بخصوص و مهمان‌های بخصوص نگه نمی‌دارم.

    – من نگران حرف‌ها و قضاوت‌های مردم نیستم.

    – من خیلی برای خودم ارزش قائلم و جهان برای من ارزش زیادی قائله.

    باور داشته باش که:

    – به اندازه‌ای که خودت را دوست داری، جهان تو را دوست دارد.

    – به اندازه‌ای که برای خودت ارزش‌ قائلی می‌توانی از نعمت‌های جهان بهره ببری.

    – به اندازه‌ای که خودت را باور داری می‌توانی هدف بزرگ‌تر را انتخاب کنی.

    – نعمت‌ها بی‌نهایت هستند پس تو خودت محدود نباش.

    – برای خودت ارزش قائل باش و هر جایی نرو، هر غذایی نخور، ورزش کن، برای زمانت و سلامتیت ارزش قائل باش، کتاب بخوان، مطالعه کن و پیشرفت کن.

    این سوال مهم رو همیشه از خودت بپرس که:

    ببین کاری که داری می‌کنی، عادت‌هایی که داری، حرفی که می‌زنی… نشان از بی‌ارزشی است یا ارزشمندی؟

    من وقتی غذای سالم می‌خورم، روزی بین 60 تا 120 دقیقه قدم می‌زنم، بیشتر وقتم رو توی سایت استاد عباس‌منش هستم برای بهبود شخصیت و شرایط زندگیم و رسیدن به آرزوهام، وقتی مطالعه می‌کنم، وقتی با برادرزاده‌هام خوش می‌گذرونم، وقتی چیزهای بخصوصی رو برای خودم می‌خرم، وقتی به بهداشت خودم اهمیت می‌دم… اینها همه نشان از ارزشمندی است. نشان از این هست که برای خودم خیلی ارزش قائل هستم و خودم رو خیلی دوست دارم و خودم‌ رو خیلی باور دارم و آرزوهای بزرگ رو برای خودم می‌خوام.

    من تصمیم دارم به حرف استاد عباس‌منش گوش بدم و امسال روی احساس خودارزشمندی، لیاقت و اعتماد به نفس خودم کار کنم، روی ظرف وجودم کار می‌کنم؛ چراکه بقیه چیزها خودبه‌خود در زندگیم رخ می‌دهد.

    (برای مثال اگر من برای کارم ارزش قائل باشم، مشتری‌ها هم برای کار من ارزش قائل خواهند بود، به همان نسبت درآمد بیشتری کسب می‌کنم و به همان نسبت به آن خانه، ماشین، سفر، امکانات و … می‌رسم.)

    – اگر شخصیت من تغییر کند، نتایج هم تغییر می‌کند.

    – من اگر تغییر کنم، جهان من هم تغییر می‌کند.

    – من باید متفاوت شوم، رشد کنم، بزرگ شوم…

    بنابراین در سال جدید هدف‌هایی که انتخاب می‌کنم برای رضایت و خوشحالی خودم خواهد بود و نه دیگران و همچنین روی احساس خودارزشمندی و لیاقت کار می‌کنم.

    *

    خدای بزرگ و مهربان من، برای اینکه امروز هم مرا به سمت زندگی بهتر و شرایط ایده‌آل و رویایی‌ام هدایت کردی، ازت هزاران بار ممنونم.

    *

    من باور دارم که در جهانی بسیار زیبا، غنی و سخاوتمند زندگی می‌کنم که

    در آن بی‌شمار نعمت و فرصت و ثروت و آدم‌های خوب وجود دارد و

    من قرار است سفری بسیار لذت‌بخش و عاشقانه را در این جهان داشته باشم ‌و

    در کمال خوشبختی و سعادتمندی، پیوسته شکرگزار خالق بخشنده و مهربانش باشم.

    *

    خدایا، خداوندا

    من فقط و فقط به تو ایمان دارم

    و تنها تسلیم تو هستم

    و تنها به تو توکل می‌کنم

    و تنها از تو یاری می‌جویم

    و می‌دانم تو برایم کافی هستی

    و با یاد تو قلبم آرام می‌گیرد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: