هدفی متفاوت برای سال جدید - صفحه 37
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/03/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-03-18 06:29:522024-03-18 06:42:05هدفی متفاوت برای سال جدیدشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند حمایتگر و مهربان ..
دوم سال 1403 است دومین روز عید ! به خودم تبریک میگم که دارم درک میکنم همه چیز شخصیته .
اگر که شخصیتت بهبود پیدا کنه زندگیت بهبود پیدا میکنه .
این شخصیتته که فرکانس غالبتو ارسال میکنه و این فرکانسه که زندگیتو میسازه…
من به خودم قول میدم که یک فاطمه ی جدید بسازم یک فاطمه ای که داره تلاش میکنه توحیدو زندگی کنه … یک فاطمه ای که تلاش میکنه خودشو کشف کنه … روی خودش کار کنه …. خودشو تبدیل به الماس کنه …. این روزا بیشتر اشتباهات شخصیتیمو میبینم ولی از همین لحظه سعی میکنم روی خودم بیشتر کار کنم …
فایل هارو گوش کنم کامنت بنویسم و کامنت شما عزیزان رو بخونم … سعی میکنم محتوای فایلارو واقعا زندگی کنم …
استاد بزرگوارم هرروز دری جدید از اگاهی بهم داده میشه از طرق مختلف …
سپاسگزار خداوندی هستم که دستمو گرفته …
سپاسگزارم :)
و خدایی که در این نزدیکی است…
سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد عباس منش عزیزم، بانو شایسته همراه و همدل و همه عزیزان حاضر در این مکان مقدس…
عید نوروز بر همه شما عزیزانم مبارک باشه و از صمیم قلبم آرزو می کنم امسال کمترین اتفاقی که براتون میفته، بزرگترین چیزی باشه که توی لیست اهداف امسالتون نوشتین.
و به تبعیت از استاد عزیزم آرزو می کنم که امسال بهترین سال زندگیتون تا الان باشه و سال های بعد هم هر سال یکی از یکی براتون بهتر باشه.
در 3 روز گذشته هی می خواستم بیام و در مورد این فایل فوق العاده کامنت بنویسم اما می خواستم دریافت هایی که از این فایل داشتم بیشتر و بیشتر بشه.
وقتی که فایل های استاد در شروع هر سال رو با هم مقایسه می کنم قشنگ روند تکامل استاد عزیزم رو می بینم که چطور هر سال فایل هاشون داره غنی تر و پربار تر از سال های قبل میشه. و این فایل که برای شروع سال 1403 بود که دیگه عملا استاد ترکوندن توش!
چقددددددر این موضوع نیاز به درک بالا و عظیمی داره که بدونیم آقاجان! نیازی به دست و پا زدن برای رسیدن به اهدافت نداری! همین که بتونی شخصیت بهتری از خودت بسازی و تصمیم بگیری ایرادات شخصیتیت رو یکی بعد از دیگری بهبود بدی، به صورت اتوماتیک جریان نعمت ها وارد زندگیت میشه و اون اهدافی که میخوای ناخوداگاه یکی پس از دیگری تیکش می خوره. و اون وقته که در انتهای سال وقتی به لیست اهداف امسالت نگاه می کنی، میخوای منفجر بشی از تماشای معجزات خداوندی که هر لحظه حواسش به ما هست.
اتفاقا در پروسه کار روی دوره دوازده قدم، به سومین جلسه از قدم سوم رسیدم که استاد به طور واضحی به این موضوع اشاره می کنن که جریان نعمت ها همیشه برقراره، فقط این ما هستیم که مقاومت های بسیاری رو داریم. و این مقاومت ها هستن که نمیذارن این نعمت ها به زندگی ما بیشتر از چیزی که هست وارد بشن.
در واقع مقاومت هایی که ما داریم، ظرف مارو برای دریافت نعمت ها کوچیک می کنن. حالا چی در مقابل این مقاومت ها قرار می گیره؟!
احساس خوب! سپاسگذاری! این که خداوند در قرآن می فرماید اگر سپاسگزار باشید شمارا می افزایم، دقیقا به همین معنیه!
سپاسگزار بودن ظرف مارو بزرگ می کنه و احساس مارو خوب می کنه. احساس خوب مقاومت های مارو از بین می بره و مارو وارد یه سیکل زیبا می کنه که همواره و همیشه نعمت و خوشبختی و ثروت وارد زندگیمون میشه.
چقدر این مفهوم بالاتری از چیزیه که تا الان فکر می کردم. من فکر می کردم راه رسیدن به هدف اینه که بیام بنویسمش و هر بار بهش فکر کنم و هر لحظه خودمو تیکه پاره کنم که به اون هدف برسم! غافل از اینکه این کار داره فرکانس ناخواسته به جهان ارسال می کنه! وقتی که من به خواستم چسبیدم رسما دارم ازش دور میشم.
وقتی دارم تجربه اتفاقات بزرگ رو به زندگیم وارد می کنم که اتفاقا مثل یه کودک آزاد و رها هستم و اصلا نگرانی ندارم. شاید در بیرون، داره اتفاقات به ظاهر ناگواری رخ میده ها! شاید داره اصلا همه چی منفجر میشه! اما مهم نیست! من آرومم و می دونم که خدا داره ازم مواظبت می کنه. می دونم که اگه بخوام ناراحت باشم و تقلا کنم، دارم به قول استاد به خودم گاری می بندم. راهش اینه که راحت باشم. آروم آروم. و اصلا استرسی به خودم ندم. در لحظه باشم و از کاری که می کنم لذت ببرم و حالم خوب باشه. اینجوریه که می تونم به خدا توکل کنم و بذارم که اون برام مدیریت کنه.
اصلا معنای توکل یعنی داشتن حال خوب! یعنی استرس و نگرانی نداشتن! یعنی لذت بردن و در لحظه بودن. یعنی گاری هارو باز کردن. یعنی مقاومت هارو از بین بردن.
وقتی توکل می کنم ولی باز به خواستم چسبیدم، یعنی توکل نکردم!
استاد فایلتون بی نظیر بود. هر فایل بی نظیرتر از قبل. و چقدرم دلم تنگ شده بود واسه شنیدن فایل هاتون. اما اینقدر ماشالا وقتی آدم روی خودش کار می کنه درکش بالاتر میره که اگه تا یه سال دیگه هم فایل نمیذاشتین، باز آگاهی هاتون در فایل های قبلی برای من تازگی داشت.
از 18 اسفند هم گذشته. اما دوست دارم اینجا تولدتونو تبریک بگم استادم. استاد عزیزم. کسی که واقعا به داشتنش افتخار می کنم. خداروشکر برای وجودتون استاد بی نظیر من! عاشقتونم.
یه نکته ای رو هم نوشته بودم که توی کامنت بنویسم. البته می خواستم این موضوع رو توی کامنت های فایل توحید عملی 10 بنویسم اما این که اینجا گفته شد تا بنویسم حتما خیری درونش نهفته است.
سرآمد تمام باورهای درست اینه که باور کنیم خداونده که در هر لحظه داره زندگی مارو هدایت می کنه. و به اون بسپاریم. و ذره ای غرور و منیت سراغمون نیاد. من من نکنیم!
همه چیو از خدا بدونیم. همه قدرت رو از اون بدونیم و حتی به اندازه پوست روی هسته خرما هم به خودمون اعتباری ندیم.
وقتی که فایل توحید عملی 10 رو روی سایت گذاشتین، من خیلی سعی کردم که همین نگاه رو در خودم ایجاد کنم. کلا همه چیو به خدا بسپارم و همه قدرت رو از آن اون بدونم.
خب این تفکر باعث شد دنبال نشونه های بیشتری هم از قدرت خداوند و نتایج زندگی وقتی که به اون تکیه می کنی ببینم.
دیشب اولین قسمت مردان آهنین رو از تلوبیون می دیدم. (من خیلی این برنامه رو دوست دارم)
دقت کردم به رفتار ورزشکارا. وقتی باهاشون قبل از بازی مصاحبه میکردن، یکیشون میگفت من با تلاش خودم و کمک خونواده به اینجا رسیدم! همون لحظه که اینو شنیدم یه تکونی خوردم و گفتم یا خدا! این چی گفت؟!
بذار ببینیم حالا چطور مسابقه میده.
اون بنده خدا در آیتم اول که هیچ امتیازی نگرفت. صفر! در آیتم دوم هم دقیقا صفر شد! یعنی حتی یه بارم نتونست کنده رو بالای سر ببره!
در آیتم سوم تا یه بخشی پیش رفت ولی باز هم کامل نتونست کارو پیش ببره و فقط یه امتیاز گرفت. و در نهایت هم مصدوم شد و به آیتم چهارم اصلا نرسید!
در کل 4 آیتم فقط 1 امتیاز گرفت و آخرشم مصدوم شد و هیچی به هیچی! اصلا من متحیر موندم که چطور وقتی یه آدم منم منم می کنه چه بلایی سرش میاد.
و یه شرکت کننده دیگه بود به اسم رضا قیطاسی! تو مصاحبه قبل از شروع مسابقش گفت من هرچی دارم از خدا دارم! (یا یه چیزی با این مضمون. الان دقیق کلماتش یادم نیست!)
و بعد از هر آیتمی که انجام میداد به آسمون نگاه می کرد و از خدای خودش تشکر می کرد.
چی شد؟! با وجود این که هیکلش لاغر تر از شرکت کننده قبلی که گفتم بود، بین 4 نفر، نفر اول شد و از هر آیتم 4 امتیاز گرفت و با حداکثر امتیاز (16 امتیاز) به عنوان نفر اول وارد دور بعدی شد!
یعنی قشنگ مقایسه باورهای این دو نفر در مورد خداوند و تاثیرش توی زندگیشون و نتایجی که گرفتن و همینطور ارتباط این نتایج با باورهاشون، به من نشون داد که توی زندگیم هیچوقت نباید اعتباری به خودم بدم. حتی اندازه پر یک مگس!
وقتی به خودم اعتباری نمیدم، به طریقه اولی به بقیه هم این اعتبار رو نباید بدم.
خدایا، همه چیز از آن توست. هر آن چه دارم از آن توست…
تویی قدرت مطلق… تویی رب وهاب…
به تلاش های من در امسال برکت بده و هر آن چیزی که ازت می خوام رو در اختیارم بذار… چرا که تو تنها قدرت حاکم بر این جهانی…
از شما دوست عزیزم برای مطالعه این کامنت نهایت سپاسگزاری رو دارم.
برای همه شما عزیزانم از درگاه الله یکتا، تنها، و تنها، و تنها قدرت حاکم بر جهان هستی، آرزوی موفقیت و سربلندی و شادکامی دارم.
باز هم سال جدید رو بهتون تبریک عرض می کنم.
خدانگهدار
1403/1/2
17:15
سلام وعرض تبریک نوروز به استاد وخانم شایسته وهمه همراهان سایت
تغییر شخصیت چقدر نکته کلیدی وکار راه اندازی اشاره کردین طبق معمول لیست خواسته ها برای سال جدید وقتی می نویسیم از خرید فلان ماشین یا وسایل مثل لب تاپ وموبایل یا لوازم خونه ، ورفتن به مسافرت ویا ارتقای شغلی، رابطه جدید یاعروسی کردن همه اینها را براساس نیاز به خط می کنیم ومی نویسیم واتفاقا خوب ولازم هست که آخر سال میزان پیشرفت ورسیدن به خواسته ها راتیک بزنیم ومیزان پیشرفت خودمان را ببینیم اما وقتی روی شخصیت خودمان ومخصوصا احساس لیاقت کار کنیم مثلا بر روی کار من ارزشمند است وبا اعتماد به نفس واقعی نه زبانی چون وقتی میگی کارم ارزشمند هست یعنی تخصص وتعهد درمورد کارم دارم وجایی اگر ضعیف هستم نسبت به بهبود ان مثل آموزش جدید اقدام میکنم وبا این باور ما درآمد مان افزایشی میشود واکثر خواسته های ما باپول بدست می اید واخرسال خیلی از خواسته ها تیک میخورد کارمن نقاشی ساختمان هست در این سال گذشته به خصوص نیمه دوم با شروع دوازده قدم عالیترین درآمد داشتم در صورتی که از لحاظ باور عامیانه نیمه دوم سال هوا سردتر میشود وکار ما کساد میشود به غیر ازشب عید وبرای من هر ماه درامدم بیشتر شد وجالب قضیه این بود که اسفندماه که شب عید بود ضعیفترین درامد بدست اومد چون من توی سالنامه روزهای کارکرد ومزد وخرید رنگ وکارگر وبعد سرماه درآمد خالص مینویسم ابتدا برام تعجب برانگیز بود که چرا با اون رشد این ماه آخر افت شدید داشتم ابتدا جدی نگرفتم ولی با دیدن نوشته ها به خصوص درستاره قطبی دیدم من دراون ماه ها همه اش نوشتم این ماه بهترین کار ودرامد خداوند برایم رقم میزند ولی تو ناخودآگاهم نسبت به اسفند چون شب عیده خیلی احتیاج به باور سازی نداشتم نه اینکه بگم اینها را ولی تو نوشته هام وباور خودم این بود که اسفند همه چی اوکیه چون شب عیده واین همه مشتری که از کار من راضی هستند وبعضا کارها رابه خاطر شلوغی رد میکنم دیگه اسفند ومیترکونم ودر کمال تعجب ولی ازدید قانون درست من شب عید وتقریبا بیکار شدم وبازهم از استاد تشکر میکنم که به عالیترین شکل قوانین توضیح میدن ودرابتدای سال انگیزه بهتری به ما دادن و این بار روی بهبود شخصیت مثل همین چشم گفتن بعدچهل سال با وجودیکه ادم مغروری نیستم ولی زورم می امد واین را به حساب چاپلوسی میگذاشتم ومیگفتم من نون بازومو میخورم چرا خودم خوار وخفیف کنم واین اصطلاحات به کار ببرم ودرهمون حالت درون خودم واقف هست که اینجا غرورم اجازه نمیده بگم چشم وبه این خاطر میگم از چاپلوسی بدم میاد یا درمورد دوستانی که بامن کار میکنند و اتباع هستن موقع پیامک دادن فقط کارم میگفتم سلام واحوالپرسی و..نمیکردم وابتدای پیام اونجوری که برای صاحب کار سلام واحولپرسی خلاصه با ادبتر مینوشتم برای کارگرها رعایت نمیکنم وبعد این فایل پول یکی از این دوستان که کار کرده بود براش فرستادم وپیامک واریز که مبلغی عیدی بهش دادم با سلام واحوالپرسی تبریک عید نوشتم براش فرستادم باهمین کارهای ریز و کوچک ترمزها وایرادات شخصیتی ما پیدا میشود وانشالله به فضل الله متعال امسال سالی بشود که از لحاظ احساس لیاقت وبهبود شخصیتی بهترین سال برای همه دوستان بشود
سلام استادجااان سلام استادخوووبم سال نومبارک انشاالله سال جدیدسال پرخیروبرکت باشه برای شماوهمه بچه های سایت .قربونتووون برم من
استادجان خوشحالم که من هم دوره احساس لیاقت وخریدم .وقتی دوره احساس لیاقت معرفی کردین گفتم من بایداین دوره روبخرم چون خدامیدونه که من
چقدرضربه خوردم ازنداشتن احساس لیاقت وارزشمندی انشاالله هدف امسالم کارکردن روی شخصیت خودمه وانجام تمرینات دوره بی نظیراحساس لیاقت .خداروشکرمیکنم که منو بسمت بهترین استاددنیاودوره احساس لیاقت هدایت کردخدایاشکرت
درود و سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و تمامی عزیزان سایت
نوروزباستانی 1403 رو به همه عزیزان تبریک و تهنیت میگم
تشکر و سپاس برای تهیه و ارسال این ویدیو که به ظاهر رایگان می باشد ولی البته بسیار با ارزش و گران بها هست . این رو به این خاطر میگم ، که بنده برای اولین بار در دوره های روانشناسی ثروت 1 و 2 و همچنین در قدم 6 دوره 12 قدم بهش برخورد کردم و در این دوره ها بهش پرداخته شده و البته برای من بسیار موثر واقع شده بود و جوری که الان به خودم نگاه می کنم خیلی از عادت های که قبلا داشتم به شکل خاصی تغییر کرده ولی هنوز کامل نیست و خیلی جایی کار داره که در سال جدید 1403 به صورت جدی در برنامه بهبود مستمر من قرار داره (در سال جدید دارم برنامه دارم که دوره سوم دوره 12 قدم رو به اتمام برسونم ، خوشبختانه در سال گذشته تا انتهایی قدم 6 پیش رفتم و پا به پا تمرین ها رو انجام دادم) .
بهتره یک مثال از تغییر خودم براتون بنویسم . در اوایل کارم در زمینه تدریس در خصوصی برای دانشجویان مهندسی تو سال های خیلی قبل ، خیلی وقت های رخ میداد که من به عنوان استاد دنبال دانشجو می گشتم و سمت اون می رفتم و پیگیری بیجا انجام می دادم ( البته که به گدا چیز زیادی نمیدن ) ولی حالا علاوه بر اینکه این کارها کلا حذف شده و به شکل واقعی کسر شان می دانم ، حالا جوری شده از دانشجویان ایرانی تحصیل در دانشگاه های ایتالیا و کانادا ، اونها به شدت پیگیری می کنند که تورخدا کارا مارو انجام بده به ما درس بده یا این پروژه علمی رو برای ما انجام بده ، از این بابت بسیار خوشحال و هزاران بار سپاسگزار حضرت باری تعالی هستم و بسیار ممنون و متشکرم ازش و تماما ازطرف خدا می دانم این اتفاق ها که منشا هدایت دارد .
تشکر از توجه شما
محمودرضا در 2 فروردین 1403
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد عزیزم و مریم جان
سلام به همه بچهای سایت، و آقا ابراهیم پشت صحنه سایت، منم از طرف خودم سال نو رو به همه اعضای خانواده صمیمی عباسمنش تبریک میگم. امیدوارم سالی پر از تغیر و تحول باشه برای هممون، دیروز که به همه دوستان و دوروبریها عیدو تبریک میگفتم به کسایی که دوسشون داشتم میگفتم امیدوارم امسال ذهنیت جدیدی بتونی بسازی، شخصیت بهتر و باورهای سالمی بسازی، چرا که این اواخر سال بارها و بارها بهم ثابت شد یادت نره شمسی، اصل اینه که اول روی خودت کار کنی و بعد اقدام فیزیکی انجام بدی. و خودمو انقدر درگیر کار فیزیکی کرده بودم که تو عمل هیچی کم نزاشته بودم اما نتیجه نمیاومد، فقط بخاطر اینه تلاش ذهنی نداشتم فایلامو مرتب گوش نمیکردم کامنتای بچهارو نمیخوندم، یا انقدر خسته بودم که موقع فایل گوش دادن خوابم میبرد.
و دیروز بعد اونهمه تبریکات عید به بقیه گفتم نکنه استاد سال جدید فایل گذاشته باشه برای عید یه نگاه انداختم و دیدم بلههههه چه فایلی، طبق معمول چقدر به موقع چقدر متناسب با حس و حال الانم، و استاد تازگیا به این نتیجه رسیدم که نیسته من فقط بگم باور فراوانیم مشکل داره یا فقط باور اینکه هرچی ثروتمند تر بشم از راه خدا دور تر میشم غلطه و من دارمش، متوجه شدم مسئله اینجاست که وقتی شما اینهمه مثال میزنی که ترمزِ تو اینه اونه فلانه… اگر ده تا بگی، مشکل ذهنِ من یکی از اون ده تا نیست، بلکه حداقل هشت تا از اون ده تا مشکل منه، و نه فقط من! اینا باورهای اشتباهیه که به قول شما همه مردم دنیا دارن، بارها گفتین تو همین کشورای آمریکایی اروپایی هم هستن کسایی که گدایی میکنن نون ندارن بخورن، آسمون خدا همهجا همین رنگیه، یا خودتو تغیر میدی ارتقا میدی یا هی میای پایین و پایینتر، و من چقدر نیاز داشتم بشنوم که وقتی خودم احساس میکنم محصولم ارزشمند نیست مخاطب این حسو دریافت میکنه،،،
من به تازگی عمیقا اینو تجربه کردم، من چند ماه پیش از شغلم بیرون اومدم و تصمیم گرفتم آنلاین شاپ خودمو بزنم، دوره احساس لیاقتو خریداری کردم، و گفتم دوره و کارمو باهم پیش میبرم، چند جلسه جلو رفتم مینوشتم و تازه داشتم متوجه میشدم که اوه اوه چه ذهنیت داغونی دارم، کم کم وارد حوزه کسب و کار شخصی که شدم سر و صدای اطرافیان شروع شد که آره تبلیغات و فلان و این مهمه، اون مهمه برای فروش بالا باید فلان کار کنی و من با اینکه تا حالا اینهمههههه نتیجه واقعا عالی از راه و سبک استاد گرفته بودم این اشتباهو کردم (و به خودم گفتم استاد توی فلان فایل گفتن تبلیغ بَده اما اگر فلانی از تبلیغاتش نتیجه میگیره چون ذهنشو از قبل ساخته و هدایت میشه به تبلیغ خوبه…) اما اصلا ظرف من اماده نبود و من اصلا هنوز ذهنیت درستی راجب ثروت نساخته بودم، یه تبلیغ رزرو کردم و واقعا یه تعدادی مشتری برام اومد اما از اونجایی که واقعا هنوز اول کارم بود محصولاتم نمیتونست اون حجم مشتری رو ساپورت کنه که هر روز یه جنس جدید ارائه بدم مشتری ها هی کمتر شد و با یه اتفاق بیرونی کوچیک و مریض شدنم در یک بازه زمانی که نمیتونستم کار کنم، کل اون مسیری که تازه شروع کرده بودمو بهم پیچیدم و خرابش کردم. مشتریها همه پرید پولم رفت و هزینهای که بابت تبلیغمم کرده بودم سوخت شد.
و همون روزا یک فایل از استاد دیدم به اسم قدرت اراده در مقابل نحوه عملکرد مغز انسان که دقیقا همین روند اشتباه تبلیغ رزرو کردن منو توضیح دادن و گفتن وقتی تبلیغ رزرو میکنی داری پاداش اشتباه میدی به مغزت باید احساس ارزشمندی رو از درون بسازی و جهان به تو مشتری بده،،، و گفتن که من یادگرفتم تو زندگیم پاداش اشتباه ندم به مغزم که یه تبلیغ رزرو کنم و یهو فروش بره بالا و بعد مدتی که اومد پایین فکر کنم پس فروشم به تبلیغ وابستهت *درصورتیکه فروش به خودم به ارزشمندی ذهنم وابستهست،،،، و این جمله استاد مخ منو ترکوند.
به خودم گفتم ایرادی نداره این اولین تجربه من توی کسب و کار شخصیه دوباره شروع میکنم و قسم خوردم دیگه تبلیغ بی تبلیغ یک ماهی شده که دوباره شروع کردم و فضای کاریمو جابجا کردم، دیگه تبلیغ رزرو نکردم و همش خودم تلاشمو بیشتر میکردم کلی چیز یادگرفتم کلی ایده امتحان کردم، ایدهها بعضیاش جواب میداد و بعضیاش نه اما این حرف استادو قبول داشتم و دارم که تو حوزه کسب و کار یه سری ایده ها ممکنه جواب ندن اما در اون زمان باید انجامشون میدادی و عملیشون میکردی که یه سری چیزهارو یادبگیری و خب سعی میکردم به ایدهها عمل کنم و این کارم میکردم، چندتا نکته جالب متوجه شدم اولیش اینکه: خب تو اصلا هیچ تبلیغی هم نکنی وقتی ادامه میدی مشتری میاد بالاخره، اما ممکنه مثل من کم باشه، کار من آنلاین شاپ لباسه و در این حد کم بوده که هر ماه دوتا نهایت سه تا لباس فروش میرفته البته که حجم و تعداد لباسها هم خیلی بالا نبوده، اما وقتی فروش کمتر از خرجیه که دارم پشت صحنه کار پیاده میکنم پس باید انگشت اشارمو بگیرم طرف خودم، ذهنم مشکل داره باورای مالیم مشکل داره، من توی عملکرد خیلی خیلی خوبم ( خودم بهش مطمئن نیستم اما همه میگن چقدر کیفیت عکس و کلیپ خوبه چقدر مدل لباس قشنگه چقدر همه کارای پیگیری رو عالی انجام میدم) اما مشتری نمیاد پس ذهنه که خرابه وگرنه عملکردم کافیه،
دوم اینکه : اومدم روی دوره ثروت که خواهرم از سایت خریده شروع کردم کار کردن و نشونه میومد اما چون تلاش فیزیکیم اونقدر زیاد بود که خسته میشدم و وقت مرتب و دائما فایل گوش دادنو نداشتم همش وقفه میفتاد، *اما تاکید میکنم وقتی که گوش میدادم پول میومد، مثلا یهو یه بدهی از شرکتی که قبلا کار میکردم توی حسابم بوده و اونو برام واریز میکردن یا از طرف بانک یا ادارهای یه مبلغی برام واریز میشد یا حتی مخارجم بخاطر یه اتفاقی کمتر میشد یا اعضای خانوادم خواهرام مثلا بخاطر اینکه قبلا جایی کار میکردم که حقوق بگیر بودم و درآمدم تقریبا خوب بود و به خواهرام پول تو جیبی میدادم، مثلا برای جبران اون موقعها چون میدونستن دیگه فعلا ورودی مالی بالایی ندارم خودشون برای محبت و جبران پول واریز میکردن برام، خدا شاهده هربار ک گوش میدادم فایلهای دوره روانشناسی ثروت 1 رو یه نشونه هایی همون روز یا فرداش میاومد و تمرینارو انجام میدادم اما همش میگفتم خدایا چرا از اینور و اونور پول میاد اما از شغل و کارم نمیاد؟ چرا بجای اینکه فلان اداره برام پول بریزه مشتری نمیاد که همونو پرداخت کنه و ازم خرید کنه و من الان چند هفتهای بود که هر روز اینو از خودم میپرسیدم و الان بازم این فایل استاد بهترین جواب برای شرایط،الانم بود،،،، من نشونه میبینم پول میرسه اما از شغلم خیلی کم میرسه و بیشتر از جاهای دیگهست….
استاد میگه: وقتی خودت ارزش قائل نباشی این حسو به مشتری انتقال میدی.
من میدونم محصولاتم واقعا جنسش خوبه واقعا کاربردیه واقعا من روی قسمتِ عمل کردن به کیفیت به دقت به تمیزی دوخت اهمیت میدم اماااا من براش ارزش قائل نیستم…. از کجا میفهمم اینو؟ چرا؟ چون موقع تعیین قیمت هی میارمش پایین که نکنه گرونتر از بقیه باشه گرونتر از بازار باشه، با اینکه جنسش بهترین جنس بازاره، دوختش حرف نداره، رنگش مدلش همه چی عالیه پس باید قیمتشم از عموم و اکثر بازار بالاتر باشه،،،، من برای کارم ارزش قائل نیستم ولی از اون طرف توقع دارم اینهمه اقدام عملی جواب بده، دوره روانشناسی ثروتو گوش میدم کار میکنم مینویسم پول میاد ولی از درون شغل و کارم نمیاد از اطراف میاد،،،، چون من برای کارم ارزش قائل نیستم من احساس لیاقت رو ندارم وسلام.
انسان هرچی بالاتر میره خواستههاش نیازهاش و توقعش از خودش بیشتر میشه،،، این متنی که بالا نوشتم دغدغه الان منه، اما خالی از لطف نیست که بگم من تا حالا بارها و بارها نتایج بزرگی گرفتم یادمه من اوایل که با استاد آشنا شده بودم فقط از خدام بود شاغل بشم و درآمد داشته باشم، و به صدتا در زده بودم و نشده بود اما با استاد که هم مسیر شدم گفت برو از کارگری شروع کن درها باز میشه و همونطورم شد و من اون زمانها از کارگری و حقوق بگیر بودن شروع کردم و بعد یک سال به درآمد خوبی برای اون موقع رسیدم… اما توقع الانم از خودم اینه که دیگه کسب و کار شخصی خودمو داشته باشم.
پس من توی مسیرم و زندگی هنوز ادامه داره اما هرچی میگذره بیشتر مثالهای استاد تو زندگیم نمایان میشه، هرجا که میبینم اوه گیر کردم و دارم خراب میکنم همه چیو، به خودم میام میبینم یک هفتهست فایل گوش ندادم و ذهنمو دادم دست جامعه و دارم چوبشو میخورم و دوباره بر میگردم سمت استاد؛ و در نتیجه این منطقیه که استاد میگن بین بچههای سایت هستن کسایی که مثلا یک بازه دو ماهه از همه چیز و همه کس جدا شدن و تمرکزی چسبیدن به اموزشها و نتایج بزرگ وارد زندگیشون شده.
ممنونم از استاد عزیزم که بهترین دعای سال رو در حقم کرد، استاد تو دوره ثروت میگفتن تو شخصیتت بهتر و بزرگتر و سالم تر بشه، ارزشت بیشتر میشه و ارزشت بیشتر بشه قطعا درامدت هم بیشتر میشه آرزوهات خودشون تیک میخورن. و توی این فایلم دقیقا همینو گفتن.
اینجا این تعهد رو برای خودم مینویسم که منی که تو قسمت عملکرد خوبم و اینو در طول روز همه بهم میگن جز خودم و وقتی فایل ثروت گوش میدم پول میاد اما نه از دل کسب و کار خودم، من باید باید باید احساس ارزشمندی رو از درونم ایجاد کنم و دست از مقایسه کردن خودم با کسایی که دهها ساله توی حوزه پوشاک هستن بردارم.
حتی یک مثال خیلی خوب هم اینجا دارم که بگم، یه دختری هم سن و سال خودم توی حوزه شبیه به کارِ ما کار میکنه و کسب و کار شخصی خودشو داره، من موقع تعیین قیمت اجناس چندباری شد میومدم قیمت خودمو با اون مقایسه میکردم و اون موقع فکر میکردم نباید قیمتم خیلی بیشتر از بقیه باشه(*این یعنی عدم اطمینان من به کار خودم، خودم باید قیمت و ارزش کارمو مشخص میکردم چیکار دارم به بقیه بازار اصلا) هستن آنلاین شاپهایی که مانتو 300 هزار تومنی دارن هستن آنلاین شاپهایی که مانتو چهار پنج میلیونی دارن که حتی خودم رفتم یکبار یکی از این مزون هارو توی تهران دیدم تمرین استاد توی دوره ثروت بود.
وقتی قیمتمو با اون دختر مقایسه میکردم گفتم خدایا چرا مال اینا اینقدر ارزونه ولی کار ما اینقدر گرون درمیاد تازه با حداقل سود من حساب میکنم…. گفتم بزار یکی ازشون سفارش بدم بیاد ببینم چجوریه من یه لباس مشابه لباسای خودمون از شاپ اونا سفارش دادم، بعد چند وقت اومد رسید و من تقریبا دو سه روز درگیری ذهنی داشتم از وقتی که دیدمش،،، اون آنلاین شاپ به گفته خودش که بنظرم دلیلی هم نداشت دروغ بگه و از تعداد بالای ارسالیهاش معلوم هم بود، گفته بود بالای هزارتا از اون لباس فروخته بودن، اما جنس لباس تقریبا پنج شیش درجه یا حتی بیشتر ضعیفتر از جنسی بود که من کار میفروختم و با اینکه گرون نبود لباسشون اما به همون قیمت که داشت هم نمیارزید و اما اون دختر اون قیمت رو براش گذاشته بود، و داشت از اون شغل و کار نتیجه میگرفت نتایج بزرگی هم گرفته بود، خداروشکر توی چند ماه دیگه سایت خودشم راه انداخته بود، هستن کسایی که لباس به اون نازکی رو دوست داشته باشن و نه تنها فروشش بد نبود بلکه پیام رضایت هم از مشتریاش دریافت میکرد. اون لباس هرچقدر خوب یا بد از دید اون دختر که صاحب شغل و کارش بود خیلی خوب بود و تفاوتها همینجاست که یکی نتایج بزرگ میگیره یکی کوچیک،،، بحث فقط شروع کردن و زیرپا گذاشتن ترسها نیست و این چیزیه که کلیپهای انگیزشی میگن میگن فقط شروع کن،، اما نه! بعضیا مثل من توی قسمت عملکرد کم نمیزارن اما ذهنه که نمیزاره نتیجه بیاد ترمزاییه که استاد میگه.
میگم یک باور نیست چندین و چند تا باور نابود کننده غلطه که داریم،
قیمتمو با دیگران مقایسه میکنم چون احساس ارزشمندی ندارم.
قیمتمو میارم پایین چون فکر میکنم مشتری نیست مردم پول ندارن پس باور فراوانی ندارم.
پول وارد زندگیم نمیشه چون تو تصورات خودم از آینده اینو دارم که وقتی ثروتمند شدم آدم مغروری هستم و کسیو تحویل نمیگیرم پس باورم اینه که اگر پولدار بشم از خدا دور میشم و چون هم خدارو میخوام هم پول، در این دنیا جمع تضاد ها ناممکنه و تا وقتی این دوتا رو متضاد هم میبینم هی میدوم اما نمیرسم.
خدا کمکم کنه امسال بتونم دوره احساس لیاقت و ثروت1 رو تخصصی کار کنم و بعد بیام زیر همین کامنتم نتایجشو بنویسم الهی به امید تو
واسه تکمیل حرفای استادم یک مثال دیگه هم دارم اینکه استاد میگن عادتهای جدید ایجاد کردن و شخصیت بهتر ساختن رو بزارین اهداف امسالتون، توی یک فایلی استاد میگفتن یه عادت جدید بسازین و شدیدا متعهد بشین نسبت بهش تا انجامش بدین و تمومش کنین، اینجوری یه سد بزرگ تو ذهنتون میشکنه و اصلا امید به زندگی تو وجودتون بیدار میشه چون هرجا دیگه گیر کنین میگین من فلان موقع تونستم اون کارو توی زندگیم انجام بدم این که چیزی نیست، من اینکارو چندباری تا حالا انجام دادم یکی انجام تمرین آگهی بازرگانی بود که خیلییییی منو بزرگتر کرد، یکی اینکه از بچگیم فکر میکردم چون دخترم و سنم کمه نمیتونم کار کنم و پول بسازم حتی از کار کردن برای دیگران (*بس که از بچگی از پدرم شنیده بودم تو برو برای دیگران مجانی کار کن کارو یادبگیری و اون سالا ک هنوز استادو نشناخته بودم یک بار اینکارو کردم به مدت چند ماه فقط و اصلا این نشسته بود تو ذهنم که پول مهم نیست مهم اینه کار بلد باشی) برای شکستن این باور و ساخت این باور که من میتونم پول بسازم به کمک فایلهای استاد بالاخره توی 19 سالگیم رفتم توی فروشگاهها با حقوق کم ( اما نه مجانی) کار کردم و تازه بعد چندین ماه گفتم دیدی شد دیدی تونستم، و همیشه برام افتخاره که میگم آره من از 19 سالگیم تونستم شاغل بشم و پول بسازم، که حتی یک سال بعد سرپرست همون فروشگاهها شده بودم. و بله وقتی یک سد ذهتی رو میشکنی کلی امیدوار میشی به زندگی.
حالا سد ذهنی الانم اینه که اینبار خودم پول بسازم حقوق بگیر نباشم، چون راه اونو یادگرفتم مسئولیت پذیری و کارگر یا کارمند بودنو یادگرفتم اما حالا سد ذهنی که باید بشکنم اینه که من میتونم کارآفرین بشم.
راجب ترک عادتای بَد مثل چرخ زدن توی فضای مجازی من اون عادتو نداشتم و خیلیم به خددم میبالیدم اما به خودم اومدم دیدم یه عادت بد دیگه دارم که خیلی از دختر و پسرای جوون هم دارن، اونم استفاده زیاد از ایرپاده، من خیلی ایرپاد استفاده میکردم و خیلی آهنگ گوش می دادم، چندین ساعت در روز و کل تایم عمرم موقع کار یا انجام کارای روزانه ایرپاد و اهنگ تو گوشم بود. و دیدم وای من اصلا بدون ایرپاد نمیتونم دو قدم پیاده تو شهرک راه برم همش باید یه آهنگی چیزی تو گوشم باشه، چند وقت پیش به خودم گفتم اگر این عادت بدو بتونم ترک کنم هم میتونم تایم بیشتری فایل گوش بدم و هم سلامتی گوشامو به خطر نمیندازم. به قول استاد اگر برای سلامتی خودت ارزش قائل باشی حفظش میکنی نه که خودت با دست خودت چشمتو بزاری پای اینستا، گوشتو بزاری پای ایرپاد و اهنگ و ….
و بخدا ده بار براش اهرم رنج و لذت نوشتم هی دور از دسترسم میزاشتم ولی دوباره برش میداشتم اما بالاخره پذیرفتم که این اعتیاد منه، اعتیاد یکی به مواد مخدره یکی به فضای مجازی یکی به آهنگ گوش دادنه و اینقدر نوشتم نوشتم و به بد بودنش فکر کردم که الان منی که روزی حداقل سه چهار ساعت ایرپاد تو گوشام بود، بیست و شیش روزه که دست بهش نزدم و قول دادم که تا 30 روز برسونمش و حقیقتا اصلا هم منتظر نیستم 30 روز تموم شه که برم سمتش چون دیگه نمیخوامش، عمر و وقت و سلامتیم مهمتره و من کلی چیزای جدید راجب شغلم یاد گرفتم تو این 26 روز و خب خدا هم پاداششو بهم داده اینقدر این 26 روز حالم خوبه اینقدر معجزات کوچیک و بزرگ دیدم اینقدر اتفاقای خوب افتاده و از اطرافیانم محبت بهم رسیده که ته نداره…. و این رفتار جهان با منیه که گفتم من ارزشمندم سلامتیم ارزشمنده نباید اینقدر ایرپاد تو گوشم باشه و اهنگای چرت وارد ذهنم کنم. هرچند که من جوونی نیستم که اهنگای دپ و غمگین گوش بدم چون اونو دیگه مطمئنم ذهنمو داغون میکنه، اما ارزش گوشهام بیشتر از این حرفاست. و تمام اون تایم هایی که توی مسیرها بودم و ایراپاد تو گوشم بود رو الانا با خدا حرف میزنم با خودم حرف میزنم و بهتر میفهمم کجای کارم لنگ میزنه. همش ذهنیتمه همش.
منم دوباره از نو دوره احساس لیاقت رو شروع میکنم چون با گوش دادن این فایل باز دیدم احساس ارزشمندی رو ندارم. و از خدا میخوام کمکم کنه که هرچی دارم از خودش دارم.
خداروشکر بخاطر داشتن استادی که اینقدر قلبش و روحش به خدا نزدیکه که همیشه فایلهاش بهترین جواب برای شرایط اون لحظه ماست.
امیدوارم سالی پر از تغیر و بهبود شخصیت پیش روی هممون باشه، خدایا شکرت.
با سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته و اعضای محترم خانواده عباس منش
سال نو رو خدمت شما و تمام فارسی زبانان دنیا تبریک عرض میکنم امیدوارم امسال بهترین سال زندگی ما تا الان باشه و سالی مملو از شادی و ثروت و نشاط باشه برامون و در مسیر تغییر و شناخت و تجربه خودمون ثابت قدم باشیم و باورهای توحیدی بسازیم و با بهبود شخصیتمون از باران نعمت و رحمت خداوند بهره ببریم .و در مسیر رسیدن به خواسته های واقعی که بنا به شناخت خودمون برای خودمون میخواهیم نه چشم هم چشمی و برای رو کم کنی و یا چون پدر و مادرمون دوست داریم به ساده ترین شکل ممکن محقق میشه.
تحسین میکنم اندام رویایی و ورزشی استاد رو و تشکر میکنم از فایل بسیار عالی در شروع سال جدید به ما انگیزه لازم رو میده تا دنبال خواسته های واقعی مون باشیم چقد پرادایس قشنگ شده و چه بهار زیبایی برپا شده خدا را شکر بخاطر این همه زیبایی که یکجا توی پرادایس جمع شده
بنام خدای مهربان
سلام به استاد بزرگوار و ارزشمندم و مریم جان بزرگوار و ارزشمندم
چقدررررر من خدا رو شکر کردم برای این فایل بینظیر، چقدرررر خوووشحال شدم واقعا از شنیدن این آگاهی های بسیار خالص و اصیل و بی نهایت باارزش و سرنوشت ساز و حیاتی. چقدر خوب کردین این صحبت ها رو در اختیار ما قرار دادین، چقدر زیاد به این حرفا و این ریشه یابی ها و درمان ها احتیاج داشتم. منم از مریم جان عزیز و بزرگوارم بی نهایت تشکر میکنم که فیلم این صحبت ها رو ضبط کرد، چقدر شما بی نظیر و دوست داشتنی هستین واقعا. من خدا رو خیلی سپاسگذارم که شما دو عزیز رو در مسیر زندگی من قرار داد، خدا رو هزاران بار شکر. استاد عزیزم چه خوب شد که چراغ راه ما شدین چقدر خوب شد که مسیر سال جدید رو برامون روشن کردین، چقدر دلم قرص و محکم شد چقدر مسیر برام هموارتر شد، چقدر انرژی گرفتم از اینکه بهتر از هر سال و متفاوت تر از هر سال و موثر تر از هر سال واقعا شروع کنیم به حرکت، من خیلی امیدوار بودم به این سال جدید و خیلی حس خوبی داشتم و احساس ارامش داشتم ولی با دیدن این صحبت های فوق العاده موثر شما، قدم هام محکم تر شد، منم شبیه همین هدف رو برای امسالم در نظر داشتم ینی تغییر و بهبود شخصیت، ولی شما واضح ترش کردین برام، و من چقدددرررر خوشحال شدم از این موضوع، چقدر خوب شد این حرفای الهی رو شنیدم، من این فایل رو هر روز گوش خواهم داد و انشالله پولم رو جمع میکنم که دوره احساس لیاقت رو حتما انشالله امسال بخرم، چون پاشنه آشیل من احساس بی ارزشی هست متاسفانه. و من امسال رو با هدف تغییر و بهبود شخصیت و احساس لیاقت شروع میکنم. با امید و توکل به خدا و به کمک این سایت الهی و شما دو عزیز و فرشتگان روی زمین و دوستای همسفرم. وخیلی انگیزه و امید و اشتیاقم بیشتر و بیشتر شد. بی نهایت از شما سپاسگذارم
سلام به استاد عزیزم و سر کار خانم شایسته عزیزم و سلام به همهی دوستان عزیزم
سال نو رو به همه ی شما عزیزانم تبریک میگم
و آرزو دارم که در مدار پر برکت لیاقت قرار بگیرید
شکر نعمت، نعمتت افزون کند
کفر، نعمت از کفت بیرون کند
با این شعر شروع کردم تا به خودم بگم همه چیز زندگیم رو خودم رقم میزنم با افکارم
استاد عزیزم ازتون ممنون بابت این فایل چون من واقعاً نیاز دارم قبل از هر چیزی شخصیت خودم رو تغییر بدم
من همیشه ناراضی و ناسپاس هستم
بزرگترین پاشنه آشیلی که من دارم و مطمئنم که منشأ مشکلات دیگرم هم هست، همین ناسپاسیِ
وقتی من روی شخصیتم کار کنم و این مورد رو بهبود ببخشم باعث میشه به اهدافم در سال جدید برسم
واستون داستانی رو بگم که ناسپاسی چی به سرم آورد
خونه ی ما شیراز هست و امکانت خوبی هم داره و من با زندگی در اونجا احساس خیلی خوبی دارم
همسرم در شهرستان باغ داره و ما مجبوریم مدتی از سال رو در باغ زندگی کنیم
من از شهرستان و زندگی در باغ ناراضی هستم و همیشه غر میزنم که اینجا تو باغ جامون کمه
امکانات کمه
گرد و خاک زیاده
ووو
تا اینکه 4 روز قبل از عید واسه درختامون کود حیوانی خالی کردیم
ما که از همه جا بی خبر بودیم، کود پر از حشره ایی به نام کک بوده و راه پیدا کردن به خونهی ما
و من که آلرژی شدید دارم به گزیدگی کک راهی بیمارستان شدم، کلا خونه و زندگیمون داغون شده
شب ها نمیتونستیم بخوابیم
وووو
خوب روز عید واسه من این اتفاقات چه درسی داشت:
1:گفتم سیما ببین تو فقط با این ناسپاسی آلرژی گرفتی و دیگران هیچ واکنشی نشون ندادن
2:باعث شد همین جای کوچیک هم از دست بدی
3:باعث شد همون خواب راحتی رو که شب ها داشتی از دست بدی
و خیلی چیزای دیگه
فهمیدم که این من هستم، که تمام اتفاقات بد رو در مدار ناسپاسی واسه خودم به وجود میارم
به خودم قول دادم و در دفترم نوشتم که امسال رو فقط روی خودشناسی کار کنم و مطمئن هستم ثروت
روابط خوب
سلامتی
ووو
به دنبال این تغییر خواهد آمد
همین که این تصمیم رو نوشتم باور کنید به طور معجزه وار تعدادشون کم شده
همه جا به راحتی سم پاشی شد
بعد از چندین شب، دیشب رو راحت خوابیدیم
خدایااااا شکرت که این قانون بدون تغییر جواب میده، فقط این ما هستیم که باید به قانون احترام بزاریم
انشاالله که در پناه الله شاد، سالم و ثروتمند باشید
ارادتمند شما :سیما
سلام ب استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و
سال نو را بهتون تبریک میگم
اول خداراشکر میکنم ک ب اهداف پارسالم ک مهاجرت
بود و تغییر شغل و یادگیری آن بود رسیدم
استاد تو این دو سه روز اخیر نشانه های سایت
ک برام میومد شجاعت بیشتر و نترس تر بودن
بود مثل فایل انیمشن گربه چکمه پوش یا مثل
ابوموسی نباشیم و مفهوم تمام اینها شجاعت
بیشتر رفتن تو دل ترس ها و شجاعت شما ک
رفتین ب سمت سگ ها و آماده کرده بودین ک
بزنین تو پوز سگ پاتون را خیلی شجاعت میخواد
ومثال های مختلفی زدین و
امسال تصمیم گرفتم شجاعتر و نترستر باشم
برم تو دل ترسها تمرین آگهی بازرگانی ک انجام
دادم برای اولین بار ک برم از طرف درخواست کنم
کلی استرس بود ولی برای 5نفر انجام دادم و بعد
از اون تمرین قشنگ احساس کردم یه پله اعتماد
ب نفس و خود باوری ام رشد کرد و نتیجه اش را
دارم میبینم چقدر اعتماد ب نفس ام بیشتر شد
امسال مهم ترین هدفم تکرار و تمرین دوره
احساس لیاقت و یکم شجاعت بیشتر و نترس تر
از قبل باشم و از هر چی احساس کردم میترسم
برم تو دلش