هدفی متفاوت برای سال جدید - صفحه 57
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/03/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-03-18 06:29:522024-03-18 06:42:05هدفی متفاوت برای سال جدیدشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام و درود خدمت استاد و تمام بچه های سایت
امروز بعد از مدتها تصمیم گرفتم و پا رو ترسهام گذاشتم و رفتم برای فروش مقداری کرم صورت خوب باکیفیت خریدم و تصمیم دارم بفروشم به امید خداوند بهم الهام شد برو تکامل طی کن از یه جایی شروع کن و من هم می خوام به امید الله اول اینها رو بفروشم و دوباره ادامه بدم تا خودم پول بسازم خیلی ذوق دارم احساس خوبی دارم که می تونم
امسال باید پول بسازم این جزء تصمیم هام بود و تیک زدم می دونم خداوند نمیزاره بار کسی رو زمین بمونه و کمکم می کنه خواستم بگم شما هم دوستان اگه تصمیمی گرفتید ولی انجام ندادید امروز و فردا نکنید انجام بدید ذهن ما رو گول میزنه میگه هنوز نه بزار فردا …باید به ندای قلبت گوش بدی حتی اگه اشتباه باشه بهتر از این هست که انجام ندی من نوشتم و انشاالله یکی یکی تصمیم هامو انجام میدم و تیک می زنم
خواستم با شما دوستان توحیدی شادی و شوق و ذوقم رو شریک بشم چون خودم همه دوستانی که موفق هستن رو تحسین میکنم و احساس خوبی بهم دست میده
امیدوارم همگی موفق باشیم و شروع کنیم هیچ وقت دیر نیست خودمونو گول نزنیم تا رشد کنیم
درپناه خداوند باشید
با سلام به استاد جانم استاد عباسمنش و بانوی شایسته ی استاد ما بانو شایسته. و سلام به تمامی اعضای خانواده ام (خانواده بزرگ عباسمنش). این فایل درست زمانی که من نیاز داشتم به دستم رسید .مانند هر سال به گفته استاد میخواستم بعد از سال تحویل بشینم و هدف گذاری کنم که فلان ماشین و فلان خونه و فلان ثروت را میخوام غافل از اینکه اول باید احساس لیاقتم را
درستش کنم. استاد ممنونم که دقیقه نود به داد ما می رسید . بعد از 5 سال و استفاده از دوره های 12 قدم و ثروت یک و جهان بینی توحیدی و عزت نفس و سلامتی پیشرفت چشمگیری نداشتم.کلام استاد را وحی منزل میدانم و میدانم که ایراد از خودم است ولی نمیدانم کجا ایراد دارم.با گوش دادن به این فایل تازه متوجه شدم که باید احساس لیاقتم را درست کنم تا به اهدافم برسم و انشاالله تا آخر این ماه دوره احساس لیاقت را خریداری می کنم .فعلا با دوره عزت نفس که دارم شروع میکنم و میدانم که با آگاهیهایی که در طی این 5 سال کسب کرده ام اگر این احساس لیاقت را در خودم ایجاد کنم نتایج..بمب..بمب….بمب…سرازیر میشه .در آینده ی نزدیک منتظر نتایج خوبم باشید . از اینکه وقت گذاشتید و این کامنت را خواندید سپاسگذارم.
سلام دوست عزیز
تبارک الله به قدرت باورتون به حرفای استاد که چندیدن دوره رو خریدید و تمرین داشتین
البته که با اون دوره ها پیشرفت داشتین (برگردین به گذشته و ببنین چقدر تغییر و تحول داشتین)ولی خب دوره احساس لیاقت انگار پایه و اساس دوره ها میتونه باشه چون با احساس لیاقت سرت رو میتونی بالا بگیری نور وجودت بیشتر میشه و تو تاریکی ها مثل کِرم شبتاب از نور خودت همه راه ها و جاها رو روشن میکنی
دوره عزت نفس عالی بود ولی دوره احساس لیاقت عالی تر
خدا را شکر استاد رو داریم تا حرفای خدا رو به زبان ایشان بشنویم
براتون ارزو میکنم تو دوره احساس لیاقت کامنت بزارید و هر روز توی هر جلسه پیام بزارید شگفتانه هست حرف های استاد و هر روز بهتر از دیروز بشید.مثل ما بچه های دوره احساس لیاقت که همگی که تمرین انجام دادیم خیلی تغییر کردیم و تحولاتی در زندگیمان ایجاد شد.
در پناه حق
سلام جناب سهرابی سال نو مبارک اینکه شما گفتین پیشرفت چشمگیری نداشتید بنظر من اشتباهه چون کسیکه داره دوره می خره یعنی داره پیشرفت می کنه وگرنه بی خیال از کنار این مباحث می گذشت دلیل نتایج زیاد نداشتن گاهی باورهای زیاد مخربه که ریشه در تربیت خانواده داره ،من خودم از سال 97 با استاد بودم چند وقت پیش گفتم واقعا من تغییر نکردم اما دوستم ک از روز اول منو می شناخت طوماری از تغییرات منو گفت فهمیدم من چون نتایج بزرگ نداشتم بقیه نتایجم ندیدم شمام بنظرم ی دفتر درست کنید کوچکترین تغییرات تون رو بنویسید و هر روز مطالعه ش کنید تا متوجه بشید چقدر همون تغییرات آرزوی خیلیا هستش بنظرم ی صلوات شمار دست کنید و هر لحظه ی تغییر یادتون می افته یکی بزنید رو صلوات شمار تا بعد مدتی متوجه شوید چقدر تغییر کردید چون تا وقتی تغییرات ریز رو نبینید بزرگا رو تجربه نمی کنید
سلام آقای سهرابی فر
دوره های که داری بی نظیره خدا رو شکر که این دوره ها رو خریدی
من خودم فکرم شده دوره احساس لیاقت همه ما به این دوره نیاز داریم
اگه طبق گفته های استاد خوب روی دوره ها کار کنیم و روی باورهامون حتما نتیجه خوب هم می گیریم انسان فراموش کار هست حتما بنویس نشونه ها میاد تا وقتی ذهن ما نجوا کرد هیچی نشدی به دفترت نگاه کنی و ذهن ات قانع کنی
انشاالله موفق باشی وبیای از نتیجه های خوبت بنویسی چون تمرین ها واقعا نتیجه میده با احساس خوب من خودم معجزه دیدم از نوشتن و تمرین وشکرگزاریهام می نویسم
در پناه خداوند باشی
سلام استاد ممنونم از حس و حال خوب همیشگی شما
من علی هستم از مازندران سال نو رو خدمت شما و همه دوستان هم فرکانسی خودم و همه مردم دنیا تبریک عرض میکنم.
بسیار سپاسگزارم بابت این زمانی که همیشه برای انتقال دانش برای ما صرف میکنید و بدونید که ما قدر دان این لحظات هستیم.
در خصوص حس ارزشمندی و ارتقا شخصیت بهتر یا همان من بهتر با آموزه های شما من توی 4مرحله به صورت بنیادی تمرین کردم تا برای من تبدیل به یک نظم شخصی بشود
1)به گفته گاندی شکوفایی انسان فاصله بین کاریست که انجام میدهد و کاری که توانایی انجامش را دارد.
ومن با ایجاد احساس لیاقت و انضباط شخصی و باور و ایمان و حفظ حال خوب این فاصله را کمتر کردم و نتایج سال گذشته من خیره کننده بود .
2)،چرچیل:مسئولیت پذیری بهای بزرگ بودنه
هر روز تصمیماتی رو که میگیری رو بررسی کن و مسئولیت نتیجه رو قبول کن و هروز سعی کن یه درجه بیشتر مسئولیت پذیر باشی
ببین چه کاری که همیشه از انجام دادنش اکراه داری رو میخوای مسئولیتشو بپذیرید و به قول امیرالمومنین دروازه رستگاری پشت کارهایی نهفتست که از انجامش اکراه داری.
(مسئولیت پذیرفتن واقعیت امروزم که قبول کنم 100امروزم نتیجه فقط رفتارها وتصمیمات خودم هست و هیچ کس رو مقصرندانم )
به گفته شما استاد عباس منش عزیز در دوره ارزشمند کشف قوانین زندگی که گفتید هیچ عامل بیرونی تاثیر گذار در زندگی شما نیست و تنها خود شما هستید که با افکارتان آینده خود رو رقم میزنید و تاکید شما بر تمام افکار و احساس غالب بود به درستی و ظرافت تمام.
3)موضوع بعدی اصلاح شیوه نگرش هست. وجه تمایز آدم های موفق و غیر موفق نوع مواجه آنها و شیوه نگرش آنها نسبت به اتفاقات ناخوشایند زندگی میباشد(دقیقا در شرایط یکسان منظورم هست)
بنابراین اگر ما بخواهیم به آدم بهتری تبدیل بشیم، باید من بهتری بسازیم و یکی از موضوعات مهم در من بهتر اصلاح شیوه نگرش هست که برای حصول این امر باید شیوه نگرشمون رو نسبت به سه چیز اصلاح کنیم
1_خودمون
2_تواناییهامون
3_و در مورد امکاناتمون
که در این سه مورد هم شما در دوره کشف قوانین زندگی مفصل توضیح دادید.
(میزان شکست هر فرد تو کسب و کار یا تو زندگیش ارتباط مستقیمی با تمایل اون فرد به پذیرش بهانه هایی که از نگاه جامعه قابله قبوله داره؟ مثلاً میگم چرا اینجوری شد؟میگه نوسان دلار. میگم چرا اینجوری شد؟ میگه فرزندم نمیزاره من تو خونه کار کنم. میگم چرا اینجوری شد؟ میگه حساب کتابم اینجوری شد و حسابداری خوب عمل نکرد چراااا؟ چون فلان ،چون محیطم فلااان چون مادرم بیسان)
هر دلیلی میاره جز اینکه مسئولیت خودشو برداره.
چگونه میشود اینگونه نبود ، راه حل چیه؟؟؟؟؟؟!
1_قدر شناسی نسبت به همه اتفاقات و نگاه کردن به آن به عنوان مسیری برای ارتقا من بهتر
2_نسبت به اتفاقات واکنش سریع نشون ندهیم
و عادت های قبلی رو تکرار نکنیم و از خودمون بپرسیم چطور مواجهه ای داشته باشم به من بهتری تبدیل میشوم یعنی اینکه واکنش هامون رو آگاهانه کنیم
3_و سوم اینکه پس از هر اتفاقی چه خوشایند و چه ناخوشایند از خودت بپرسی این اتفاق برای من چه فایده ای داشت
و با این اتفاق جدید چگونه میتوانم در اصلاح شیوه نگرشم نسبت به خودم و توانایی هام و امکاناتم استفاده کنم
و من واقعا از خداوند بابت آشنایی با استاد عباس منش سپاسگزارم همانطور که تو متن یکی از فایل های رایگان شما خواندم که نوشته بودید
اگر شما الان اینجا هستید و دارید این متن رو مطالعه میکنید علتش اینه که خواسته شما این بوده ، شما راه رو طلب کردید و خدا شما را به استاد در مسیر خواسته تو هدایت کرد و من سپاسگزارم از این امر و مرحله آخر هم که من رو واقعا به چالش میکشید و هنوز هم میکشه
4) انضباط ذهنی هست .
در طول روز چقدر ذهنت غیر متمرکز به چیز های متفرقه و حواشی فکر میکنه.؟؟؟
برای اینکه تبدیل به من بهتری بشویم باید به ذهنمون عادت بدیم که منظم باشه به طور معمول وقتی که ما کار مهمی داریم به دلیل خستگی ذهنمون منحرف میشه درگیر افکاری میشیم که خیلی مرتبط با کاری که داریم انجام میدیم نیست گاها هم خیلی بی ارزشه چرا چون قبلاً ذهنمون رو تربیت نکردیم که تمرکز کنه و از طریق تمرکز حواشی رو از ذهنمون پاک کنه.
چگونه این کار را انجام دهیم؟؟؟
جمله مهم(انسان اگر چرایی داشته باشه با هر چگونگی کنار می اید_#نیچه)
نکته مهمی که در اوایل دوره کشف قوانین زندگی روزنه نامفهومی تو ذهنم بود ویکی از مواردی که باعث میشود شما هم مثل من نتونید تمرکز داشته باشید یا تمرکز خود را از دست بدهید (خواسته هایی است که در ذهنتان بزرگ است)
یعنی شما به این خواسته ها نمیرسی زیرا برای شما بزرگ است و بآن و رسیدن به آن باور ندارید بلکه فقط خواسته شما هست ….راه حل؟ (استاد عباس منش)
شما باید تکامل را طی کنید و قدم ها و اقدامات روزانه و مستمر در مسیر آن خواسته بزرگ بردارید و با رسیدن به موفقیت های کوچکتر باور خود را تقویت کنید تا جایی که آن خواسته دیگر برایتان بزرگ نباشد بلکه به باور قوی ای تبدیل گردد که بعد آن مطمئن باشید محقق میگردد.
(وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَهَ الدّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ)
خداوند کسیست که این توانایی را به تو داده
و به تو گفته من به تو نزدیکم و اگر تو مرا بخوانی من به تو پاسخ میگویم و میخواهد که دعوتش را به نعمتهای بی پایانش بپذیریم و به او ایمااااان بیاوریم.(نه اسلام)
و به تو این تعهد را داده که فقط خود او برای تو کافیست (أَ لَیْسَ اللّهُ بِکاف عَبْدَهُ وَ یُخَوِّفُونَکَ بِالَّذِینَ مِنْ دُونِهِ)
و برای اهمیت ایمان و اطمینان خاطر مومنان بر اهمیت ایمان و استقامت بر ایمان خود فرموده
(إِنَّ ٱلَّذِینَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ فَلَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ)
مجددا سال نو همگی مبارک باشه و امیدوارم همگی ما در پناه خداوندگار بزرگ با سلامتی و سرور خانواده بزرگتر و با دانش تر و سپاسگزار تری تشکیل دهیم.
و در پایان استاد مطلبی که باید ذکر کنم این هستش که من از دسته دانشجویانی هستم که کامنت کمی میگذارم ولی واقعا این کار به چه علت هست خودم هم نمیدانم و نمیخواهم بهانه الکی هم بیارم ولی سعی میکنم که بیشتر در این امر سهیم باشم چون خودم هم از کامنت دوستانم در سایت بسیار کمک گرفتم. اما از صمیم قلب عاشقتونم و عاشق این خانواده بزرگ استاد عباس منش عزیز.
سلام دوست عزیز
واقعا کامنتت چراغی رو تو دل و قلب من روشن کرد
از خدا هدایت خواسته بودم و یهو اومدم تو سایت و به کامنت شما جلب شدم و جوابم رو دادید
دوست عزیز شما کامنت بزار و بگو قربه الی الله
وای شما چه حرف بزرگی زدید و باز ایمانم به خدا شنونده داناست رو محکم و محکم تر کردید .ممنونم از خدای مهربانم که هرلحظه شنونده حرفای گفته و حتی نگفته توی دلم مونده هست و جوابم رو میده.
دوست عزیز باید همان طور که میخونی بنویسی چقدر از شما ممنونم که نویسنده صدای خدام بودی.البته که اگه بخوام تحریک ت کنم تا بنویسی خدا میخواست این حرف رو بهم برسونه و جرقه رو بزنه اگه تو الهامی که بهت شده بود رو نمی نوشتی به دست کسی دیگه این کار رو میکرد
پس بهتره سعی کنیم هرلحظه در فرکانس خدا باشیم تا دست خدا باشیم
من خیلی جاها کارهای خیر می کنم و دخترم میگه مامان چرا اینقدر خودت رو صرف دیگران میکنی میگم چون دوست دارم در فرکانس خدام باشم و البته که اولویت اول خودم هستم ولی خب حالم خوبه وقتی دارم به خلق الله خدمت میکنم.
خیلی ممنون از کامنت جامع کامل ت عزیزم.بهتره برگردم و دوباره مطالعه کنم.
آرزو میکنم هر روز بهتر از دیروز باشی
در پناه حق.
سلام بر پرادایس زیبا که دلم براش یه ریزه شده سلام به استاد خوشتیپ سلام به مریم مهربان ودوستداشتنی وسلام به همه دوستان با این همه کامنت زیبا
بله بعد از مدت زیادی من هم اومدم کامنت خودمو بنویسم منتها این دفعه یه فرقی داره ایندفعه با احساس ارزشمندی میخوام یه کامنت ارزشمند بنویسم
خیلی دوست دارم استاد مثل آب روان هستین هرلحظه درحال انجام کاری هستی وبازهم یه پروژه جدید بیصبرانه منتظر خبرش هستم
درسته استاد من هم هرسال مینشستم اهدافمو مینوشتم واکثرش رسیدن به پول ومادیات بود ولی دریغ از این فکر که تازمانی که دنبال فروشگاههای ارزون قیمت میگردم تا زمانی که خواسته های کوچیکمو زیر پا میزارم تازمانی که برام قضاوت دیگران درمورد خودم مهمه تازمانی که همسر وفرزندم رو اولویت بیشتری از خودم میدونم چطور ممکنه به اهدافم برسم
استاد اگه بخوام فقط به نظر خودم اکتفا کنم دوست دارم یه خونه توی مزرعه داشته باشم با گیاهان حیوانات سرکار داشته باشم وخودم برای خودم زندگی کنم این خواسته واقعیه منه والا ماشین هایلوکس میخواستم تا چش بقیه رو دربیارم یا دوستداشتم خونه داشته باشم تا بقیه شماتت نکن که بعد 20سال زندگی مشترک چرا تلاش نکردین صاحبخونه بشین یا پول زیاد میخواستم تا برتری خودمو به اطرافیان ثابت کنم برای همون به هیچکدومشون نرسیدم چون برای خود واقعیم نمیخواستم
ومورد دیگه که یاد گرفتم اینه که به دیگران احترام بزارم برای اونها هم مثل خودم ارزش قائل باشم وبیشتر شنونده باشم
من باید امسال فقط روی شخصیتم کارکنم باید شخصیتمو بزرگ کنم تاظرفم بزرگ بشه باید بهترینها رو برای خودم انتخاب کنم نباید نگران قضاوت بقیه باشم
ممنونم استاد هدایتمون کردی برای هدف امسال….. پیش به سوی موفقیت بیشتر با حال خوب بیشتر
سلام و درود خدمت انرژی مقدس خالق و فرمانروای کل کائنات و خالق آفرین من ،،
سلام و درود خدمت خداوند مهربان که منرا از بَدو تولد ارزشمند و لایق بهترینهایش آفرید ،،
و اما احساس لیاقت ،،
بچه ها واقعاً نمیدونم چجوری از خدای مهربانم شکرگذاری کنم برای آگاهی این دوره مقدس احساس لیاقت ،،
وقتی برگشتم به گذشته خودم و ی مرور کردم تک تک کم آوردنامو تک تک پاپس کشیدنای زندگیمو دقیقاً برخوردم به حس خود ارزش بینی دقیقاً دیدم به وضوح تصویر خودم رو داشتم با دست خودم فرصت های الهی را یکی یکی از بین میبردم ،، وقتایی که توی فرصت شغلی بی نظیر بودم و با مقایسه کردن خودم با کسایی که بیست سال ده سال توی اون شغل بودن و همش میگفتم منکه سرمایه ندارم منکه مثل اینا خوب نیستم حرفه ای نیستم ،، و گند میزدم به اون فرصت و شرایط خاص ،، انگار باور نمیکردم که این منم توی اون موقعیت و اتفاقی که افتاد این بود که از اون موقعیت بخاطر زجر بافی هایی ذهنیم متنفر شدم حتی و زدم بیرون ،، توی دانشگاه و درس همینطور همش مقایسه با بچه های خانواده های لول بالا تر و همش سرکوب زدن به خودت و هی فحش و لعنت به زمین و زمان ،، اون سید رضایی که استاد صداش میزدن بچه ها بخاطر کمک هایی که توی درسا بهشون میکرد بعد از چند ترم دانشگاه براش شد عذاب کده بجای دانشکده دقیقاً بخاطر مقایسه های پوچ و واهی بچه ها واقعا وقتی از بیرون و چند سال بعد نگاه میکنی انقدر برات آشکار و واضح میشه ها و الا وقتی توی اون قضیه ایی مثل قورباغه نمیفهمی کِی چیجوری چیشد اصلا کی زیرتو روشن کرد که به خودت اومدی دیدی ای دل غافل پختی تموم شد رفت ،،
وای وای نگم از توی روابط ،، به قول استاد عزیزم 99 درصدم ن 100 درصد روابط ما احساس لیاقت خودمون تمام ،،
ینی سید محمد رضا اگر هر سبک رفتاری باهاش شده و میشود و خواهد شد صد درصد ، مسئولش خود خود خودش تمام ،،
حالا هی بیام برسی کنم فلانی عقده بود بیسالی سنش زیاد بود ،، اون کاسب که بی اعصاب بود اون مشتری مریض بود ،، فلانی ضعف اعصاب داره ،، فلانی با همه همینطور رفتار میکنه ،، فلانی دمدمی مزاج ،، فلانی خوش برخورده ،، فلانی گند اخلاقه ،،
،، نَ ،،
همش توجیه پوچ ذهن خام مونه ،، ذهن آموزش دیده ذهن خودساخته متوجه میشه که مسئول صد در صد زندگی خودش و هیچ عامل بیرونی رو دخیل نمیدونه والسلام ،،
یادمون باشه که داریم خواسته ی چند وقت پیش خودمون رو زندگی میکنیم ،،
پس چه عالی تر که آگاهانه بدونیم چی رو خواستیم ،،
چه احساسی رو دخلی تصمیماتمون کردیم ،،
اصلاً حواسمون هست کجا داریم میریم ،،
فرمون زندگیمون دست کیه !!
دست فالوور و تعقیب کنندهامون !!
دست حرفای صدمن ی غاز آدما !!
یا دست اراده و خواسته ی خودمون !!
خدایا صد هزار مرتبه شکرت که دوره مقدس احساس لیاقت رو عطا فرمودی ،،
سلام
خدمت استاد و بانو شایسته و تمام دوستان این غار حرا (به قول سعیده دوست داشتنی)
الان شب 23 ماه مبارک رمضانه و ساعت 2:44 دقیقه بامداد بعد از خوندن دعای جوشن کبیر که چقدر زیباست(امشب داشتم فکر میکردم چرا مردم اون همه سال شب قدر رو با گریه و زاری گذروندیم الان درکم اینه امشب شب شادیه اصلا ادم کیف میکنه جوشن کبیر میخونه از این دعا نور و شادی میباره مگه میشه اسما خدا رو بخونی و حالت عالی نشه پس ما چمون بود اون همه سال که عژا میگرفتیم با خوندن این دعا️). هر وقت میخواستم بیام اهداف سال 1403 رو اینجا بنویسم تا ردپایی برای من باشه ولی نمیشد دلیلش این بود که قرار بود تکاملم طی بشه و از روی تضادهایی که میبینم برسم به این نقطه که واقعا چی رو میخوام.الان وضو گرفتم چون واقعا اینجا صلات واقعیه منه. من زیاد کامنت نمیزارم ولی سعی میکنم تا جایی که میشه کامنت بخونم. کامنت خوندم صلاته برام.
سال 1402 واقعا پربارترین و بهترین سال زندگیم بود. به لطف رب العالمین نازنینم هر سالم از سالهای قبلش بهتره برام. امسال 20 شهرویور خدا دامنم سبز کرد و نیکان عزیزم دنیا اومد که خنده هاش لذت بخش ترین صحنست برام. ذوق و برق نگاهش بهم یادآوری میکنه هروقت تونستی انقدر به کوچیکترین چیزها ذوق کنی خوشبختی. انقدر راحت میشه هواسش پرت کرد از چیزی که مناسبش نیست که بهم یاد میده که انقدر سوزنت گیر نکنه رو چیزی که مناسبت نیست و حالت بد میکنه. اگه به چیزی علاقه نداشته باشه هرکاری کنه علاقه نشون نمیده و اگه چیزی براش جالب باشه باز نظر دیگران براش مهم نیست و کار خودش میکنه باز بهم یاد میده سرت به کار خودت باشه تو حال خودت باش بیخیال همه.
خلاصه نیکان برای خودش یه دانشگاه که همه واحداش عملیه
امسال از نظر مالی هم سال عالی بود و چقدر رشد کردیم. این همه پول اومد ولی من احساس لیاقت نکردم حتی اندازه 1 ملیونش رو برای خودم یه دوره بخرم یه کتابی بخرم یه گل برای خودم بخرم فقط چندبار خودم پیتزا مهمون کردم اونم از نوع بی کیفیتش چون احساس لیاقته انقدر داغونه که اجازه نمیده با اینکه خداروشکر داریم ولی حتی یه پیتزا با کیفیت بخورم. اخرای سال کائنات چنان چک و لقدیم کردن که تا چند روز حتی از جام نمیتونستم پا شم. گفت به خودت بیا دیگه بسه هرچی عمر و جونی و زندگی و داراییت رو گذاشتی برای بقیه. هیچ کسی رو به زور نمیشه لایق کرد. قضیه از این قرار بود که من تارا خریدم برای برادرم ولی اون چون عاشق پاترول بود خیلی راحت بدون اینکه به من بگه رفت تارا رو با یه پاترول معاوضه کرد و خیلی راحت گفت من پاترول دوست دارم در حالی که من واقعا برای جور کردن پول تارا خودم به اب و اتیش زده بودم. چند روز قبل اینکه این اتفاق بیفته هرجا میرفتم یکی فوت شده بود از جلوی بیمارستان رد میشدم یکی مرده بود تلوزیون باز میکردم مرده نشون میداد از تو خیابون رد میشدم تشییع جنازه بود خودم فهمیده بودم خدا با نشونه هاش میگه اماده باس غمی میاد سراغت.نشانه خدا رو اینجوری برای خودم تعبیر کردم که من بعد فکر کن برادری نداری و تمام. چون من ادمیم که تقریبا همه کار برای برادرم کردم بسه دیگه واقعا. یا داشتم با برادر کوچیکترم میرفتم جایی که عین اینکه انقدر باهم خوب داشتیم صحبت میکردیم یه دفعه برگشت گفت خیلی از اخلاقت خوشم میاد!! من میگی انگار اب یخ ریختن روم. اصلا دیگه نمیتونستم حرف بزنم. انگار خدا داشت میگفت بخور نوش جونت اینم نتیجه فداکاری و از خودگذشتگی بیش از حده. کی بهت گفته فداکاری ارزشمنده؟ این نتیجشه بخور نوش جونت.دوباره عید شد رفتم خونه خانواده همسرم و از دیدن عروس جدیدشون خییییلی بهم ریختم نه اینکه اون بنده خدا کاری کرده باشه ها نه بلکه به من یاداوری کرد که چقدر احساس بی لیاقتیت بیداد میکنه نمونش اینکه شب عید موندن خونشون ولی من یازده ساله هیچ عیدی خونم نبودم هرچند شاید دوست داشتم شب عید خونم باشم. یا من 11 ساله شاغلم و هربار حقوق گرفتم ریختم به حساب همسرم و هیچ وقت نخواستم از اون پول برای خودم چیزی که نیاز ندارم ولی دوست دارم رو بخرم ولی جاریم که کلا 3 ماه نیست سرکار میره خیلی راحت توی جمع میگه با پولم میخوام برم طلا بخرم من اصلا احساس لیاقت نمیکنم که بگم محمود بریم طلا بخریم با اینکه الان تو حسابمون پولم هست. خلاصه عجیب چک و لقد خوردم تا بفهمم چیکار کردم با خودم. باز هرچی فکر میکنم میبیندم چقدر خدا وهابه که بهم انقدر نعمت داده به منی که انقدر به خودم ظلم کردم. امشب هرجا تو دعای جوشن کبیر از بخشش خوندم گفتم خدایا من ببخش که خودم ظلم کردم ببخش که احترام خدای وجودم نداشتم.
حالا برسیم به درخواست هایی که با توجه به تضادهایی که باهاشون روبرو شدم برام واضح شد.
1. روی احساس لیاقت خودم خیییلی کار کنم
اقدام: خرید دوره احساس لیاقت و عزت نفس
2. دوست دارم جای بهتری زندگی کنم و یه مدت تنها باشم با همسرم و پسرم
خیلی وقته به مهاجرت فکر میکنم ولی وابستگی نمیذاشت و هی میگفتم مادرم بدون من چیکار میکنه انگار من خدام مثلا.شرک همینه دیگه
برای فرار از شرایطی که خودم ساختمش به مهاجرت فکر نمیکنم بلکه بخاطر اینکه من بسیار توانمندم و خیلی درس خوندن دوست دارم و از صفر تو ایران به شرایط ایده عالی رسیدم پس هرجا برم میتونم زندگی خوبی برای خودم بسازم و دوست دارم دنیا رو ببینم مگه من چقدر زندم دوست دارم ببینم خدا چقدر زیبایی خلق کرده و لذت ببرم از دیدنشون و به عظمت خدا هم برسم. دوست دارم تکنولوژی بهتر ببینم دوست دارم کیفیت زندگیم بالاتر بره کیفیت لباسی که میپوشم کیفیت ماشینی که دارم کیفیت جاده ای که توش دارم میرم و …
خلاصه دوست دارم مهاجرت کنم اونم امریکا
اقدام: خوندن زبان اونم خیلی جدی
دوره تندخوانی بگذرونم
3. خدا لطفش شامل حالمون بشه و دوتا زمین عالی بخریم. پارسال که خودم به هر اب و اتیشی زدم ولی نشد دیگه دست تسلیمم بردم بالا میگم اوستا کریم ریش و قیچی دست خودته زمین های خوبی بخر برامون که خییییلی سود عالی داشته باشه برامون و دسترسیش عالی باشه و خونه های خیلی خوبی توش بشه ساخت و تراکم و سطح اشغالشون عالی باشه همسایه هاش بی نظیر باشن و …بعدم خودت خداجونم بسازش
4. دوست دارم اندام زیبایی بسازم و پوستم سفید تر شفاف تر خوشرنگتر بشه و خالهای روی صورت کاملا محو بشن.
انرژی جسمیم و تمرکزم خیلی بالا بره
خلاصه به شیوه قانون سلامتی زندگی کنم
سلام مجدد.
مینویسم تا ردپایی باشه برای خودم یاد بگیرم که تسلیم بودن و رها بودن در عمل چطوریه.
حداقل 4 ماه که خیلی جدی دنبال فروش اپارتمانهای شهرقدس و خرید زمینم. که اخرش به این نقطه رسیدم که من همه تلاشم رو کردم دیگه باید بسپرم بخدا. همه تلفن من دارن بخوان باهام تماس میگیرن و سپردم به خدا دقیقا فردا زمینی در اطراف شهریار (کهنز) دیده بودم که مالکش زمینش رو با اپارتمان های من قرار بود معاوضه کنه ولی هنوز جواب قطعی بهم نداده بودن خانومش پیام داد اپارتمان هاتون پارکینگ داره و عید تبریک گفتم و گفتم بله. دو روز بعدش شیطون رفت تو جلدم هی گفت پیام بده ببین چی میگه هی گفتم سپردم بخدا اگه بخواد خودش زنگ میزنه در نهایت تسلیم نجواها شدم و پیام دادم و کار خراب کردم. خدا گفت اگه فکر کردی خودت میتونی پیش ببری خوب بسم الله این گوی و این میدان. اگه به من سپردی که بشین سرجات بشین ببین چطور خدایی میکنم. چون ایمان عملی نشون ندادم و شرک ورزیدم قدرت دادم به مالک نتیجه هم مشخصه دیگه.
دیشب یکبار دیگه همه چی سپردم بخدا گفتم خدایا تسلیمم. امروز بنگاه زنگ زد یکی از واحدها مشتری داره میفروشی؟ گفتم خبر میدم.
زنگ زدم به مشاور املاک زمین مهرگان شرایط خریدم رو بهشون کفتم قرار شد با مالک صحبت کنه خبر بده.
شب مالک یه خونه کلنگی که ورثه ای هست تو مرکز شهر زنگ زد که ما فروشنده ایم. من خیلی ریلکس شرایط خودم گفتم برای خرید. اینبار دیگه خیلی ارومم عجله ندهرم ریلکس ریلکسم شرک نمی ورزم و تسلیم تسلیمم تا ببینم خدا چطور همه چیز زیبا کنار هم میچینه تا من به هدفم برسم.
باز میام و نتیجه رو مینویسم
سلام و درود به دوست عزیز ،،
چقدر سبک نوشتنت دوستداشتم سمیرا جان ،،
ی نشونه ای توی نوشته ات بود که احساس کردم باید برات بنویسم سحر ها غیر از ماه رمضان هم بخون جوشن کبیر و حتماً با معنی انقدری که معنیش مهمه بفهمی قشنگ و سه تا دعای حضرت علی علیه السلام یکی دعای صباح یکی نامه 31 به امام حسن و دعای کمیل فارسی ترجمه آهسته شمرده شمرده طوری که قشنگ متوجه بشی ، قشنگ لول آپ میکنه آدمو اینا ،،
و دوره مقدس قانون سلامتی که میکوبه از لحاظ فیزیکی و از اول میسازه آدمو و همینطور دوره مقدس احساس لیاقت که از غذا خوردن برای هممون واجب تر ،،
وایب خوبی از کامنتت گرفتم و جوابت اینه که اینستاگرام و پاک کنی و جاش تایمت بزاری توی سایت مقدس عباس منش باشی و تا میتونی کامنت بخونی و کامنت بزاری چرا که صد در صد هم برای خودت موثر هم برای رفیقای داخل سایتت ،،
انشاالله که امسال بهترین سال زندگیت باشه و سال بعد بهتر از امسال ،، این دعای استاد عزیزم که شاهکار ،، خداروصد هزار مرتبه شکر ،
سلام مجدد.
دیشب در عقل کل سعیده عزیز جوابی به یکی از دوستان در زمینه روابط داده بود که این جملش من به فکر برد
در هیچ زمینه ای دنبال عوامل بیرونی نگردید:
در زمینه خرید زمین ورثه ای به این فکر نکنم که چه جوری باید پولش جور کنم. چه جوری راضیشون کنم اپارتمان بردارن ازم. چه جوری اپارتمان هارو بفروشم. کی سندش به نام بزنم.چقدر پول واسه سند نگهدارم. چه جوری با این همه وراث طرف بشم. به این فکر نکنم چه جوری بسازمش و …
بلکه فکر کنم: من از این زمین و موقیتش و نورگیر و تمیز بودن و امکانات واحدهاش خوشم اومده و به کارم میاد و خیلی دوست دارم داشته باشمش و درخواستم دادم و خدا اجابتم کرده فقط باید ایمانم نشون بدم و تسلیم و رها باشم و روی شخصیت و باورهام کار کنم تا ظرفم بزرگ بشه و بتونم دریافت کنم.منتظرم تا سندش رو به نامم کنه
من لیاقت داشتن همچین زمین با کیفیتی رو دارم
به هیییییچ عنوان به چگونکی خریدش فکر نکنم
به نام الله یکتا
چقدر عالی هست که مثالهای زندگیتون رو به اشتراک گذاشتین تا درسی باشه برای ما و این نشون دهنده این هست که شما رشد کردین و نظر دیگران براتون مهم نیست و چقدر خوبه که همه ی ما در عمل ثابت کنیم که لایق هستیم و خدا رو شکر میکنم بخاطر هدایتش و ممنونم از شما…
به نام خدای هدایتگرم
به نام رب العالمین
سلام و درود فراوان بر استاد و عزیزدلشون و دوستان توحیدی همفرکانسی
خدا رو شکر که تواناییهای شخصیتیم روز به روز در حال بهتر شدنه
به خودم افتخار میکنم برای توانایی کنترل ذهنی که تکاملی بدست آوردم
امسال سیزده بدر همین که رسیدیم به مقصد خواستم پیاده شم لباسم گیر کرد به ماشین و یه تیکهاش پاره شد لباس نو ها ! بعد من جز اون دو نفری که بودن و دیدن؛ به هیچکس نگفتم حتی به مادرم چون میدونستم اگه بگم توجه بر ناخواسته هست و تازه بیشتر بهش توجه میکنن
یه جمع 22 نفره بودیم آقا این وسط ذهنم نجوا میکرد میگفت بگو! اگه نگی فکر میکنن لباست از اول پاره بوده و….
ولی قلبم میگف مگه مهمه؟! تو به قانون عمل کن کاریت نباشه.
خلاصه تاااازه امشب مامانم و داداش کوچیکه گفتن لباست کی اینجوری شده؟ گفتم دیروز ولی ذهنمو کنترل کردم نگفتم به شما
مامانم گفت آفرین کار خوبی کردی چون مامانم باهام هم مسیره خدا رو صد هزار مرتبه شکر
کُلَن این بیخیالیه که بنظرم همون ساده گرفتن و شل گرفتن معنی میشه حتی گاهی میگم اعتماد کردن به نیرویی که کل کیهان رو با نظم و دقتی بینهایت اداره میکنه
گفت آسان گیر بر خود کار ها کز روی طبع سخت میگیرد این جهان بر مردمان سخت کوش
حالا اگه زهرای قبلی بود خُلق خودش, مادرش و اطرافیان رو تنگ می کرد برای چیزی که نمیتونست در اون زمان تغییرش بده! نه لذت میبرد نه حتَی الْاِمکان از جاش بلند میشد که کسی نبینه خانوم کمالگرا یه گوشه از لباسش پارهست!….
اما زهرای الان داره رو باورهاش و شخصیتش کار میکنه نتیجهاش هم این شد که بشمار سه ذهنش به صورت اتومات پذیرفت و قضیه رو حل کرد در ادامه کلی وسطی بازی کرد و یه عالمه لذت برد
نجوا های ذهن هم پوچ از آب در اومد حتی یک نفر هم نپرسید لباست چی شده! منم به ریش چاخان جان میخندم! البته میدونم نیتش از این همه چاخان حفاظت از منه ولی من کار خودمو انجام میدم-
خدای من صد هزاران مرتبه شکرت که هر لحظه هدایت ، حمایت و حفاظتم میکنی
معبودم مرسی که همیشه هوامو داری
ب نام خالق هستی بخش و مهربان
درود بر شما عزیزانم
امروزبرای چندمین بار این فایل پربار رو تماشا کردم و لذت بردم از دیدنیها و شنیدنیهای ارزشمندش
خدارو شکر میکنم برای شنیدن این اگاهی های ناب و ارزشمند
هربار ک ویدئو رو متوقف میکردم تا نکته هارو یادداشت کنم،وقتی برمیگشتم کمی ب عقب نکته های جدید میشنیدم ک چند لحظا قبلش نشنیده بودم.واقعا استاو باید هرروز گوش کنم تا کلمه ب کلمه حرفهاتون رو بشنوم،انگار باهربار گوش دادن،تکامل رو طی میکنیم پله ب پله و تو دور بعد نکته های جدید برامون نمایان میشه،چقدر جالب و جذاب این تکامل.
امشب موفق شدم باتمرکز بنویسم تعهداتی ک ب خودم دادم رو،ک البته از اول سال ب 2 تا از اونها شروع ب عمل کردن،کرده بودم.
خوشحالم ک امشب فرصت و تمرکز لازم رو داشتم برای مکتوب کردنشون با عشق و لذت
استاد عزیزم از شما هم بینهایت سپاسگذارم برای راهنمایی های ب موقع و بینظیرتون
ریز ب ریز تعهداتم رو یادداشت کردم،و با تمام سعی و تلاش و عشق و ایمان طی میکنم مراحل رشد و تکامل شخصیتی خودم رو.
و مشتاقم ک ببینم نسخه جدید فاطمه رو در پایان سال جاری
با ارزوی موفقیت و سربلندی برای تک تک شما عزیزانم
ایام ب کام
بنام خدای مهربان
سلام به استاد عزیز و گرانقدرم، سلام به همه شما عزیزان
به به استاد یک فایل جدید بعد از مدت ها گذاشتن اونم 28 اسفند 1402 هست.ایشون دارند روی یک پروژه جدید کار میکنن و تمرکزی روی اون پروژه هستن که به زودی خبرهاشو میشنویم و میبینیم. استاد تمرکز کردین تمرکزی و همین فایل نگذاشتن هاتون خودش برای من درس داره و هربار بعد مدتی که فایل میگذارید اصلا یک تحوله و یک بهبود و یک رشد توش هست.من از فایل نگذاشتن هاتونم درس میگیرم استاد جان. واقعا سپاسگزارم برای وجود پربرکت تون…
استاد سپاسگزارم برای آرزوی قشنگ تون که برای همه ما میکنید. اینکه امسال بهترین سال زندگی مون تا الان باشه وسال های بعدی هرسال بهتر از امسال باشه.
^ وقتی که میرسیم به سال جدید “خیلی از ماها تصمیم میگیریم” که با تمام وجود و با کلی پشتکار و انگیزه و استقامت فراوان هدف گذاری کنیم تا امسال یک سال فوق العاده ایی برای من باشه.“همه ی ما اونجوری فکر میکنیم.”
^ برای منم اینجوری بود که اول سال که میشه، میایم موقع سال تحویل هدف هامون رو مینویسیم. و چقدر هم خوشحالیم که 30 تا 40 تا هدف مینویسیم در حوزه های مختلف(در مورد سلامتی، روابط، کار، مسائل مالی، معنویت،…) بعد که نوشتیم میزاریم توی دفتر و بعد عملا دیگه بهش کار نداریم.تا سال بعد که دوباره همین احساس میاد.
همیشه سال جدید یک احساسی هست که، میگیم امسال قراره فرق کنه. امسال قراره یکسری اتفاقات خوب برای من بیفته.
^من میخوام در مورد کارکرد جهان یک توضیح دوباره ایی بدم. که جهان چطوری کار میکنه.ببیــنید ” ما توی دنیایی زندگی میکنیم، که داره به افکار ما پاسخ میده.” یــعنی ما در هر لحظه با افکارمون داریم افکاری رو به جهان ارسال میکنیم و جهان داره به افکار ما پاسخ میده. “چــطور پاسخ میده؟” افکار ما رو تبدیل میکنه به شرایط، موقعیت ها، افراد و ایده ها که وارد زندگی مون میشن.
به هر مقداری که یک فکر تکرار بشه و تبدیل بشه به یک باور. اون قوی تره و باعث میشه که خیلی سریع تر اون اتفاقات رخ بده. ایــن کارکــرد جهانه.
خب، حالا وقتی شما میری هدف گذاری میکنی و یک هدفی رو مینویسی عملا توی اون نیم ساعت بهش فکر کردی و بعدش هم بسته میشه و تموم میشه میره. و بهش فکر نمیکنی.نه تنها بهش فکر نمیکنی بلکه اون ویژگی هایی که نیازه برای اینکه به هدفت برسی رو هم در وجودت ایجاد نمیکنی.
وقــتی میگیم که افکار ما دارند زندگی ما رو رقم میزنن، داریم در مورد کل فکرایی که توی سرمون هست صحبت میکنیم.
چــه فکری در مورد خودت داری؟
چــه فکری در مورد دنــیــا داری؟
چــه فکری در مورد آدم هــا داری؟
چــه باورهایی در مورد موضوعات مختلف داری؟
اینا دارند بصورت اتوماتیک وار توی ذهنت همینطور تولید(generat) میشن و داره اتفاقات رقم میخوره.به همین دلیلـه که اتفاقات خیلی از افراد، امسال شون شبیه سال قبل شون هست و سال قبل شون هم شبیه سال قبل تر شون هست. یعنی عملا تغییر خاصی نمیکنه.
چـــرا ؟!
به این دلیل که افکارشون تغییری نمیکنه.
به این دلیل که باورهاشون تغییری نمیکنه.
به این دلیل که اصلا تلاشی نمیکنن که “نوع نگاه شون” رو تغییر بدن.
^ من وقتی به این فکر کردم که چطور یکسری هدف هایی رو توی زندگیم انتخاب کردم و بهش رسیدم. دیدم که مهمترین عاملی که باعث شد تا من به یکسری از هدف هام برسم (به اغلب خواسته هایی که نوشته بودم رسیدم، حالا بعضی هاشون زودتر بعضی هاشون دیرتر) بعد دیدم چه خواسته هایی رو من راحت تر و سریع تر رسیدم. “اون خواسته هایی که من در موردشون احساس لیاقت در موردشون میکردم.”
یعنی میگفتم که:
من لایقـم که اینو داشته باشم.
من لایقم که این رابطه رو داشته باشم.
من لایقم که توی کارم موفق باشم.
من لایقم که موفقیت مالی کسب کنم.به ایــن اندازه، به اندازه ایی که احساس میکردم لیاقت دارم.
^دوره احساس لیاقت که از بهترین دوره هایی که استاد تهیه کردند و بچه ها چه نتایجی از این دوره گرفتند.بچه هایی که سال ها روی خودشون کار کرده بودن و این قسمت داستان قسمت “خودارزشمندی” رو در خودشون ایجاد نکرده بودند یا اصلا نمیدونستن که چه افکاری در مورد خودشون دارند.
^به این فکر کن که وقــتــی میری جلوی آینه و خودتو میبینی،در مورد خودت چـه فکری میکنی. نه فقط در مورد ظاهرت، در مورد خودت.
آیا باور داری که توانمندی؟! آیا باور داری که کارت ارزشمنده؟! آیا باور داری که آدم دوست داشتنی هستی؟! آیا توانمندی هاتو بهش دقت کردی؟! آیا میدونی که آدمی هستی که میتوانی یاد بگیری؟! “اینکه آدمی هستی که کلی چیز یادگرفتی و پیشرفت کردی و آدمی هستی که هرچیزی که نیاز باشه برای پیشرفت کردن میتوانی یــاد بگیری.”
آیا باور داری که میتونی پیشرفت کنی و هربار بهتر و بهتر شوی؟! یا نه باور داری که از یک حدی بیشتر نمیتونم پیشرفت کنم؟!
در مورد کارت:
آیا باور داری که کاری که داری انجام میدی ارزشمنده؟! آیا باور داری که داری ارزشی خلق میکنی؟! آیا باور داری که اگر در کارت یکسری چیزهایی رو بلد نیستی میتوانی یاد بگیری و میتوانی بهتر شوی؟!
^ خیلی از اهداف مالی من بهش رسیدم به واسطه ی شغلم بود.
من یک باور بنیادین در خودم ساخته بودم که:
“کار من ارزشمنده.”
“کاری که من میکنم ارزشمنده.”
“کاری که من دارم میکنم، داره تغییر بزرگی در زندگی افراد ایجاد میکنه.”
من در این زمینه به خودم خیلی شک نداشتم.اینجوری نبود که فکر کنم کارم بی ارزشه و به همین دلیل توی مسائل کاری خیلی خیلی پیشرفت کردم. توی یکسری مسائل پیشرفتم کندتر بوده به این دلیل که یکسری ترمزهایی توی ذهنم داشتم و در اون زمینه احساس خودارزشمندی نمیکردم.
^ وقــتــی به خودت نگاه کنی میبنی یکسری افکار همیشه دارند با تو صحبت میکنن.همیشه میگن که تو به درد این کار نمیخوری، طرف دوستت نداره، تو زیبا نیستی، تو توانمند نیستی و همینجری ای افکار درند توی ذهنت کار میکنن. این افکار داره اتفاقات رو رقم میزنه. این افکار داره شرایط رو به وجود میاره.
^ وقتی اومدم بررسی کردم که چی میشه که ما به اهداف مون میرسیم، دیدم اون اهدافی که واقعا خودمون میخوایم. یکی از مولفه های مهم اینه که اهدافی که واقعا ما اون اهداف رو خودمون برای خودمون میخوایم نـه برای اینکه چشم بقیه رو کور کنیم، نـه برای اینکه پدر و مادرمون رو راضی کنیم، نـه برای اینکه به بقیه نشون بدیم. نـه برای اینکه فلانی به اون هدف رسیده منم میخوام برسم. “مــا اون هدف رو میخوایم برای خودمون.”
^من نشستم فکر کردم و دیدم که من چه ارزش هایی دارم،چه چیزهایی برام مهمه، چه الویت هایی توی زندگی من هست. بعد گفتم که با توجه به شخصیتی که من دارم، با توجه به علاقه هایی که من دارم،با توجه به ویژگی هایی که من دارم مـــن میخوام به این اهداف برسم. اینا خواسته های واقعی منه. خواسته های درونی منه. کاری ندارم بقیه به چه اهدافی رسیدن نمیخوام با بقیه رقابت کنم، نمیخوام با بقیه خودمو مقایسه کنم، نمیخوام چون فلانی به فلان چیز رسیده منم برسم که چشمش رو کور کنم. نمیخوام به بقیه چیزی رو نشوان بدم. نمیخوام خودمو ثابت کنم. من اینو میخوام من این خواسته رو دارم.
ایــن قــــدم اولــــه….وقتی میخوای هدف ها رو انتخاب کنی بیا ببین تـو واقعا چی رو میخوای؟!
وقتی طرف میاد میگه هدف من اینه که میلیاردر دلاری بشم. تا سال بعد چند میلیون دلار پول داشته باشم. چرا این حرف رو میزنه! ب این دلیل که میخواد به بقیه نشون بده و اِلا پوله رو نمیخوادکه توی کامپیوتر صفرهاشو بشماره. میخواد که با پوله یک چیزی داشته باشه. ” چرا نیاد بنویسه که من میخوام توی زندگیم چی داشته باشم؟ میخوام چی رو تجربه کنم؟!”
میخوام چه مسافرت هایی رو برم؟
میخوام چه وسیله نقیله ایی رو داشت باشم؟
^ هدف هایی که من براحتی بهشون رسیدم، هدف هایی بودن که من با تمام وجود میخواستمشون برای خودم نه برای بقیه…درونم اون هدف رو میخواست.
این قــــدم اولــه که خواسته و هدفی رو که امسال میخوای بنویسی برای خودت بخوای نه برای اینکه به بقیه ثابت کنی. نه انتظاراتی که بقیه از تو دارند. ببین خودت چی دوست داری.
وقتی که یک خواسته ایی رو واقعا و درونا بخوای خیلی انگیزه داری برای حرکت کردن براش. و رسیدن بهش…صبح تا شب فکر مبکنی و تجسم میکنی و نیاز به زور زدنن نداره و خود اتفاق می افته.
قـــدم دوم اینه که باور داری که لیاقتبه اون خواسته رو داری، باور داری که لیاقت رسیدن به اون رابطه رو داری.
^در مورد روابط همه چیز احساس ارزشمندی هست. به اندازه ایی که تو برای خودت ارزش قائل هستی دیگران برات ارزش قائل هستند.
خودتو چقدر دوست داری؟
چقدر به خودت احترام میذاری؟
چقدر برای خودت ارزش قائلـی؟
به همون نسبت بقیه بهت احترام میگذارن، به همون نسبت بقیه برات ارزش قائل هستن……
.
.
.
ادامه دارد…
درود و سلام و مبارک باد ونوروزتون پیروز و عید مبارک باد عزیزم فهمیده جونم دوست قدیمی ام مبارک
سلام فهمیده جون خواستم ازت تشکر و قدردانی کنم بابت این کامنت آموزشی و ارزشمندت …
درسته .. واقعا باید هر چیزی رو برای خودمون بخوایم فقط و فقط برای وجود ارزشمند خودمون بخوایم فقط و فقط باید احساس لیاقت و ارزشمندی اون خواسته رو داشته باشیم .. فقط و فقط باید اول از همه خودمون رو مهم بدونیم برای آرامش و آسایش خودمون باشه فقط برای لذت بردن خودمون باشه . باید آنقدر آن خواسته برای وجودمون ارزشمند باشه که لایق داشتن اون باشیم ..
فهمیده ی عزیزم ممنون و سپاسگذارم برای اینکه با خواندن کامنت زیبا و پر محتواست به درک و آگاهی بیشتری هدایت شدم .. اتفاقا یکی از اهداف سال جدیدم کار کردن روی تغییر شخصیتم هست روی خود ارزشمندی و داشتن لیاقت و لایق بودن .. چون استاد گفتند اگر روی این تغییر شخصیت خودمون کار کنیم در تمام جنبه های زندگی همه چی رو بدست میآوریم . پول ثروت سلامتی روابط درست عشق و مهر و محبت و کسب و کار خوب و مشتری و غیره.. خلاصه ی کلام فقط و فقط باید روی شخص مقدس الهی خودم کار کنم . بازم ممنون و سپاسگذارم برای این کامنت زیبات
موفق و پایدار باشی
سلام به روی ماهت رویای قشنگم
سلام به شما دوست ارزشمندم
سلام دوست قدیمی و هم مسیر و هم فرکانسی من
واوووو چه سورپرایزی شدم، سایت رو رفرش کردم و دوتا کامنت داشتم ویکیش از یک دوست ناب و قدیمی و ارزشمندم هست. باورت میشه امروز داشتم از صفحه ی یک این فایل کامنت بچه ها رو میخوندم و شما هم اسمت توی ذهنم اومد. هنوز به کامنت های شما برخورد نکردم ولی قطعا اگر برخورد میکردم منم با عشق برات مینوشتم و سال جدید رو تبریک میگفتم.
واقعا سپاسگزارم برای وجودت عزیزم، واقا سپاسگزارم برای حضور ارزشمندت که هربار هرجایی اسم و نام و عکس و چهره زیبات رو مییبنم میگم ماشالله رویا جان ماشالله این یعنی استمرار و بودن در مسیر درست و ادامه دادن…واقعا چقدر خوشحالم برای داشتن شما دوستان ارزشمند و نابم. اینکه با هم و به هم چیزهای خوب رو یادآوری میکنیم و در کنار هم رشد میکنیم.
من توی این کامنتم فقط صحبت های استاد رو سعی کردم بنویسم و وقتی خودم نوشته ام رو خوندم انگار فایل رو جور دیگه ای فهمیدم و درکم یک لول بالاتر رفت. هنوز نتونستم ادامه اش رو بیام با دقت و تمرکز گوش کنم و بنویسم.
سپاسگزارم که بهم میگی فهمیده و منو لایق فهمیده بودن میکنی لایق تمام معنای زیبای اسمم.خدایا شکرت که منو سرشار از آگاهی و فهم میکنی هربار بیشتر وبیشتر
عاشق این جمله ات شدم:
“خلاصه ی کلام فقط و فقط باید روی شخص مقدس الهی خودم کار کنم”
رویا جان برات از الله یکتا از اون دعا قشنگ های استاد که اصلا تهش بی انتهاست رو دارم. دعای نابی که خیلی دوستش دارم بقول استاد امسال بهترین سال زندگیت باشه و هرسال هم بهتر از امسال باشه. باز هم سال جدید رو با عشق و صمیمت بهت تبریک میگم و برات بووس میفرستم…
ارادتمندت فهیمه
عاشق این جمله ل
سلام مجدد فهیمه جونم همون فهمیده جونم بهتره عزیزم
اینم لینک کامنتم رو برات اینجا میگذارم که زیاد دنبالش نگردی .. اصلا بجای اینکه ده تا کامنت بخونی ماشاالله به اندازه ی ده تا کامنت فقط مال من بود خودم داشتم غش می کردم هر چقدر اسکرول می کردم تمام نمیشد!!!!!! بماند که قسمت آخرشو دوبار کپی کردم آخه من اول توی ذخیره های نت می نویسم بعد میذارم توی سایت چون یوقت هایی زحمت هام میپره abasmanesh.com
قربونت برم برای این انرژی سرشار از مهر و محبت و تاثیر گذارت . مرسی مرسی عزیزم عاشقتم ..که بهم انگیزه ی بیشتری دادی
مرسی دوست عزیز و قدیمی خوشکل و نازنینم بوس بوس عید دیدنی
به نام هوالله.
وقتی دوره عزت نفس را خریدم فهمیدم که باید روی احساس لیاقتم کار کنم استاد توی اون دوره فرموده بودند که اگه برسند راجع به احساس هم توضیح میدهند ، اما در دوره احساس لیاقت بسیار جامع و کامل روی ریشههای نداشتن حس خود ارزشمندی پرداختند درسهایی رو گرفتم که هرگز فکر نمیکردم اینها مربوط به احساس لیاقتم باشد گرچه من آن دوره رو فقط همون زمان کار کردم و برای سال جدید تصمیم دارم مثل زمان دوره روش کار کنم نه فقط گوش دادن در هنگام رانندگی. اما چیزهایی که از اول سال 1403 تا الان فهمیدم تو این دو هفته این بود که من هنوز روی پذیرش تعریف از خودم مقاومت دارم، هنوز وقتی باهام شوخی میکنند ناراحت نمیشم از اینکه یک آدم بامزه و خوش خنده به نظر برسم خوشم میاد. اما یه جاهایی هم خوب شدم مثلاً نسبت به تواناییهام ایمان پیدا کردم خیلی راحت میتونم بگم من توانایی این کارو دارم و اگر ازم درخواستی میکنند میتوانم بگم من خیلی خوب این کارو انجام میدم. یه موفقیت دیگه هم اینکه در طی روز به افکارم توجه میکنم به اعمالم به قول استاد به ریشه رفتارها که چرا این کارو کردم چرا اینو گفتم ، چیزی که قبلاً بهش توجه نمیکردم . سرزنشهام رو از خودم کم کردم اگه اشتباهی بکنم یا در گذشته اشتباهی رو مرور کنم به خودم یادآوری میکنم که اونها درسهای من بودند و منی که الان به این نتایج رسیدم اون تضادها رو پشت سر گذاشتم ،درسم رو یاد گرفتم. و همین باعث شده خیلی آرومتر باشم.
یه پیشرفت دیگه هم به خودم تبریک میگم در مورد احساس عذاب وجدانه . چقدر این جلسه رو خوب استاد توضیح دادند. من به خاطر مهاجرتم و ترک خانوادهام هر از چند گاهی احساس عذاب وجدان میومد سراغم حتی عاملی که باعث شد کار مهاجرت من طول بکشد به خاطر همین حس بود. اما الان وقتی دوباره این حس میاد سراغم آگاهیهای فایل 9 و 10 رو مرور میکنم، نوشتههام را ،با خودم شروع میکنم به صحبت کردن. بعد ریشهای بررسی میکنم زندگی خانوادم رو، اینکه چه نقشی میتونستم براشون داشته باشم؟ چقدر میتونستم جای خدا رو براشون پر کنم؟ اینکه آیا میتونستم فرکانسهاشون رو تغییر بدم ؟ یا تنها کسی که میتونه زندگی خودش رو تغییر بده خود آدم است و و من فقط میتونم فرکانسهای خودم و در نتیجه زندگی خودم رو درست بکنم و کوچکترین تاثیری روی شرایط زندگی عزیزانم نمی تونم داشته باشم اون ها باید خودشون بخواهند که تغییر کنند.
خدایا شکرت که منو به مسیر خوشبختی هدایت کردی منو با خودت رفیق کردی و حس رضایت از هر روزی که بهم زندگی را هدیه دادی دارم .با تمام عشق شکرت606