قلبی که به سوی خداوند باز می شود - صفحه 38

742 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محيا گفته:
    مدت عضویت: 2186 روز

    امروز این فایل که به قلبی که به سوی خداوند باز می شود به عنوان فایل روز 188 برای صفحه من باز شد و من از اونجایی که معمولاً خیلی کم متن انتخابی فایل ها را می رسم بخونم فقط سعی میکنم صوتیش رو گوش بدم امروز می خواستم این کار رو بکنم ولی گفتم بذارو بخونم متن رو و نوشته مهشید عزیز به دلم انداخت که منم بنویسم براتون.

    این چیزی که الان میخوام بهتون بگم سر چند تا فایل میخواستم بنویسم ولی مثل این که خدا هدایت کرد که توی این فایل براتون کامنتش بکنم: من میخواستم مهاجرت بکنم و این که تمام کارهای لازم رو انجام دادم یعنی در اصل خدا انجام داده بود و این که فقط منتظر بودم که برم سفارت ویزامو بگیرم اما هر سری که میرفتم سفارت ریجکت میشدم،سه بار رفتم سفارت و خب تجربه واقعا خیلی سختی است که نمیخوام خیلی راجبش صحبت بکنم اما دفعه چهارم که میخواستم برم فایل توحید عملی قسمت نهم، چهار یا پنج روز قبل از این که من بخواهم برم سفر اومده بود و من در تمام مسیر اون فایل رو گوش میکردم یعنی این که من اول رفتم شیراز، از شیراز رفتم قطر و خب یه دو روزی تقریبا تو راه بودم به خاطر این که بلیط گیرم نیومد مجبور شدم با ماشین برم شیراز رو از اونجا با هواپیما برم قطر. از تهران تا چهار ساعت قبل از مصاحبه این فایل رو گوش میکردم یعنی استاد میگفتن که “ره روی ما اینک اندر منزل است” اون قسمت فایل هست، من خیلی دوسش دارم و علاوه بر اون فایل، این فایلی که خدا قلب آدم ها رو باز میکنه رو هم عاشقشم و اون چند روز خیلی گوش دادم همش به خدا میگفتم که خدایا بار سفارت رو خودت از دوش من بردار این دفعه که مصاحبه می خوام بکنم تو مهر من رو به دل این آفیسر بنداز همون جوری که استاد رفت و آفیسر اونجا بهش گفت من دلم میخواد تو بری امریکا همین کار رو برای من بکن تو خدای منم هستی و… اینا رو داشتم میگفتم و رفتم مصاحبه و به طرز معجزه آسایی که همه افرادی که اینجا هستن قطعا با خبر هستن وقتی میگم معجزه یعنی چی، من رفتم کلیرنس،خدای من بار چهارم و من قبول شدم و رفتم کلیرنس!

    خلاصه آفیسر به من گفتش که لازم نیست هیچ کاری بکنی فقط ما یه بررسی نهایی میکنیم و وقتی که بهت گفتیم فقط پاسپورتت رو برای ما بفرست که ویزا رو داخلش بچسبونیم . اون خانوم آفیسر توی اون سفارتی که من رفتم به اسم خانوم تپل و مهربون معروف بود:) که یکی از آفیسرهای بسیار رویایی بود که تقریبا هشتاد تا هشتاد و پنج درصد افراد رو در جا ویزا میداد همون موقع بهشون بقیه هم میفرستاد کلیرنس که بخاطر باورهای خود من،رفتم تو دسته ی 15 تا 20 درصدی کلیرنسی و بعد از نوشتن یه سری نت توی کامپیوترش سه بار برای من تکرار کرد که اصلا نگران نباش همه چی اوکی هستش و ما فقط وقتی بهت گفتیم پاسپورتت رو بفرست برای ما!

    وقتی که از در سفارت اومدم بیرون یعنی تا خود هتل من همینطوری گریه میکردم یعنی اصلا این جمله واقعا برای من یه جمله رویایی بود خدایا بار این مصاحبه و سفارت رو تو از روی دوش من برداشتی.

    میخواستم این رو باهاتون درمیون بذارم که وقتی که آدم از خدا میخواد که بار مسائل رو از روی دوشش برداره خیلی خیلی راحت تر این اتفاق میوفته،من دفعه چهارم به خدا گفتم من این دفعه رودوش تو میشینم و همه چی رو میسپرم به تو و سعی کردم نگران نباشم و نه تنها خدا این بار رو از روی دوش من برداشت بلکه از روی دوش تمام خانوادم که انقدر نگران من بودند برداشت و در نهایت بعد از چندین ماه خدا رو صد هزار مرتبه شکر که ویزای من کلیر شد و به من ایمیل زدن که بیا ویزات رو تحویل بگیر(که این کلیر شدن هم داستان خودش رو داره که قطعا در یک فایل دیگه براتون مینویسم). میخواستم این رو باهاتون شیر بکنم که وقتی که آدم میسپاره به خدا، که البته که یه کم ته دلم به خاطر اون شرکی که به قول استاد مورچه روی دل سیاه سنگ،دقیقا خب منم آدمم دیگه یه وقتایی پیش میاد این شرک و ترس یه کم تو دلم بوده باشه که بازم استاد توی فایل میگن ترس و ناامیدی از شیطانه،که مثلا خدایا چی میشه خدایا به موقع برسم خدایا پوزیشن دانشگاهیم بمونه و …. همه اینا بود ولی در نهایت سعی کردم که خودمو آروم بکنم و بسپارم به خدا و خدای من انقدر قشنگ چید انقدر قشنگ درست کرد که فقط میتونم بگم خدایا من عاشقتم.

    خلاصه به لطف خدا تقریبا یک ماه پیش مهاجرت کردم و الان پشت لپتابم نشستم تو امریکا (جایی که همیشه آرزوم بود) و الان این فایل رو دیدم به عنوان فایل امروز و گفتم باید منم دست به قلم بشم و اول از خدا تشکر کنم که به بزرگترین آرزوم رسونده من رو و بعدش از استاد نازنینم که تک تک صحبتهاش از خود خدا میاد میشینه توی قلبم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    زهرا آقچه لو گفته:
    مدت عضویت: 735 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عباس منش و همه عزیزان.

    قطعا با هر سختی آسانی هست.

    در حالی که خیلی از انسانها دارند از گرانی و بی پولی ناله میکنند هستند کسایی که میلیلارد میلیارد پول روی هم میگذارند.

    درحالی که انسانها از سختی رسیدن به هدفشون صحبت میکنند هستند کسایی که شب و روزشون لذت بردن از نتیجه نهایی و تلاش کردن برای رسیدن به آن هست.

    درحالی که انسانهایی دارند از ظالم بودن خدا صحبت میکنند هیتند کسایی که خداوند و مهربانی او را کشف کرده اند و هر لحظه از بودن کنار او لذت میبرند.

    درحالی که کسانی همه قدرتها را میبینند و مثل بید به خود میلرزند هستند انسانهایی که قدرت خدا را می‌بینند و درک میکنند فقط و مثل سرو صنوبر مثل درخت گردو چندصد ساله مقاوم هستند.

    قلبی که به سوی خدا باز بشه خدا سینه اش را گشاده میکنه بار سنگین را از روی دوش ان شخص برمیداره او را اسان میکنه برای اسانی ها

    خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میطلبم خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
  3. -
    آرزو جمشیدی گفته:
    مدت عضویت: 539 روز

    سلام ب استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    چقدر خوشحالم که ب این فایل هدایت شدم و سپاسگزار خداوندم . خدایا شکرت

    من تا الان 30 چند ساله ام هیچ وقت معنی این آیه را نمیدونستم که خدای من چی میگه و الان چقدر خوشحالم که دارم میفهمم که خدای من چی میگه و گفته با این که این آیه را سالهاست حفظم ولی اصلا معنی و مفهوم را تا الان نمیدونستم چقدر زیبا گفت استاد که با الهام و گوش کردن ب ندای درونی ب بهترین مسیر میرسی دیروز که سر کار بودم یهویی بهم الهام شد که پاشو برو خونه خواهرت اون ها تو شرایط تقریبا نامناسبی بودند و منم سرکار و بعد ب خدای خودم گفتم اجازه هست بعد ساعت کاری برم و من دوست نداشتم اونجا برم یعنی حوصله رفتارهای نامناسب و غیبت از این جور کارا نداشتم

    چون هدایت شدم ب خودم یکم پیچیدم دوباره سوال کردم خدا جون باید برم و بهم گفته شد بله برو

    دیگه تصمیم گرفتم چون قبلا امتحان کرده بودم این الهامات را نتیجه عالی حرکت کردم رفتم کلا همه چیز را فراموش کردم خودم سپرده ام دست خودش وارد شد ب محل و افکار قبل از ذهنم پاک کرده بودم

    خیلی قشنگه الان که یادم میفته پی میبرم از قانون چقدر قشنگه این تیکه هم مدار و هم مسیر تازه دارم درک میکنم زمانی برای نهار از این جور کارها گذشت نشسته بود خواهرم متنی از دفتری را برای تایپ از من خواست که بخوانم و ایشون تایپ کنه من میدونستم کلاس میره ولی استاد و متن را هیچ وقت ب خودم اجازه پرسیدن یا دخالت نداده بودم و بی خبر متن مورد نظر مال ی استاد موفقیت بود که من ایشون نه مشناختم و نه زیاد ازشون پرسیدم

    متن جالب بود که نوشته شده بود اتفاقات زندگی خودت رقم میزنی با افکارت و دشمن را نفس خوانده بود متن پیچیده بود ولی این جمله را درک میکردم تا این خواهرم خودش ب من گفت مدتی با این استاد سر میکنم و با اون حس خوبی دارم و حالم عالی از اتفاق من قدم اول استاد خریده بودم ولی عمقی کار نکرده بودم تصمیم گرفته بودم صبح اون روز عمقی جلسه اول نکته ب نکته گوش کردم و نوشتم و ظهر هدایت شدم و رفتم و این اتفاق افتاد

    من که از ذوق این اتفاق اون جا خدا رو شکر میکردم و بلند میگفتم و بعد فایلی از اون استاد شنیدم که ب دنبال جواب سوالم مدت ها بود که جواب میخواستم سوالم این بود چرا من آدم های عالی جذب نمیکنم ؟؟؟؟

    جواب تو اون فایل داده شد زمانی که من خودم عوض نشم شرایط بیرون عوض بشو نیست

    دقیقا من صبحش تو ذهنم بود که این ترمز من هم هست من آدم ها با شرایط خودم جذب میکنم

    بعضی موقع راضی شرایط نیستم شاد و پر انرژی نیستم و همچین آدم ها را جذب میکنم و این جالب بود اون استاد این طوری میگفت زمانی که تو آدم دروغ گو جذب میکنی تو متنفری از آدم دروغ گو البته این شخصیت دروغ گفتن هم تو وجودت هست ولی خبر نداری البته بارها شده که دروغ هم گفتی و تو چون این شخصیت داری اون جذب میکنی و خیلی قشنگ گفته شد

    الان مدتی که فهمیدم جریان هدایتو قلبمو باز میزارم برای هدایت البته بعضی موقع ها متوجه نمیشم ولی قرار بیشتر تمرین کنم تا واضح تر و اکی تر بشم خدایا بابت قانونت که عالی شکر خدایا بابت استاد که واضح و بی پرده همه چیز برام توضیح میده شکر و سپاس بابت سایت قشنگت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
  4. -
    یاسین نظری گفته:
    مدت عضویت: 1607 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    روز 188 : سلااااااام به استاد عزیزم، خانوم شایسته و دوستان خوبم ایشالا حالتون عاااالی باشه ، خداونده پر هر لحظه با ماست اصن ما بخشی از خداوندیم خداوند همیشه داره مارو هدایت می‌کنه بر اساس قوانینش اونی که تو مدار درسته به مسیر های زیبا و درست و اونی که تو مدار غلطه به مسیر هایی که نازیبایی ها بیشتر هست هدایت می‌کنه خب حالا از کجا بفهمیم که تو مسیر درست هستیم یا نه اگه احساسمون خوبه ، اگه ایمان داریم اگه امید داریم و نمی‌ترسیم یعنی در مدار خوبی ها هستیم و خداوند مارو به زیبایی های بیشتر هدایت می‌کنه و برعکسش ، اگه می‌ترسیم اگه احساسمون بده یعنی تو مسیری هستیم که نازیبایی های بیشتر رو دریافت میکنیم این اصلی ترین قانونه خداونده که احساس خوب مساوی اتفاقات خوب و احساس بد مساوی اتفاقات بد ، از وقتی این قانون رو درک کردم بعضی وقتا که با یه مشکلی مواجه میشم و حالم میخواد بد بشه و یا عصبانی بشم سریع دهنمو کنترل میکنم که یاسین حاله بد اتفاقات بد و حاله خوب اتفاقات خوب و سعی میکنم ذهنمو کنترل کنم استاد چقدر زیباست وقتی فقط خودتو تو مدار قرار میدی و خداوند بقیه کار هارو میکنه استاد دارم میبینم چقد رفتار بقیه داره بام نرم میشه دوستام ، راننده هایی که میبینم و خیلی راحت راه خودشونو به من میدن ، اینقدر دوست داشتنی تر شدم و کریدیتشو میدم به خداوند و هنوز این اول راهه کلی هدف مونده که می‌خوام خداوند منو به اونا برسونه سپاااااسگذارم خدااای من ، عااااشقتونمم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  5. -
    امیر قره قاشلو گفته:
    مدت عضویت: 306 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِی إِلَّا رَبَّ الْعَالَمِینَ

    پس همه آنان مرا دشمنند(خدایانی که می‌پرستید)

    جز پروردگار جهانیان.

    الذی خلقنی و یهدین

    کسی که مرا آفرید و هدایت می‌کند

    و الذی هو یطمعنی و یسقین

    و کسی که مرا طعام میدهد و سیرابم میکند

    و اذا مرضت و هو یشفین

    و هنگامی که بیمار میشوم او مرا شفا میدهد

    و الذی یمیتنی و یحین

    و کسی که مرا میمیراند و سپس زنده میکند

    و الذی اطمع و ان یغفرلی خطیئتی یوم دین

    و کسی که امید دارم روز جزا خطاهایم را بپذیرد

    ∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆

    سلام به همه

    وقتی اولین بار این آیه رو شنیدم با منطق ذهن من فیکس شد چون من هر وقت کسی بهم میگفت فلانی از دستت ناراحت نشه توجه فلانی و جلب که تا بهت حالا هر چی اعتبار ثروت وام یا هرچی بده،من همونجا گاهی به خودش و گاهی به خودم مگه دست و پا و چشم رو اون به من داده هر کسی که به من دست و پا داده بقیه چیز ها رو هم به من میده.

    پیش اومده خدا شاهده خدا رو به شهادت میگیرم لباس هام رو در آووردم خواستم برم حموم حولم نبود مثل داستان فقیر و خدا توی فایل الخیر فی ما وقع شد گفتم به جای گشتن البته کمی گشتم به جای گشتن بگم خدایا بهم حولم رو نشون بده.

    همون لحظه یعنی 1.2 ثانیه بعد لحاف ها افتاد یعنی اون برج لحاف ها چپ شد.

    از همون جایی که وسط لحاف ها شکست و پخش شدن حولم اون وسط بود.

    نمیتونم احساس اون لحظه در کلمات جاری کنم.

    یکبار توی مدرسه یکی به من قصد زور گفتن داشت گفتم ربنا پروردگار جهانیان من هیچ آسیبی به کسی نمیرسونم ولی اگر اومد و خواست از عمد به من آسیب بزنه من خودم رو محکم نشون میدم یاری ام کن.

    من با 65 کیلو اون با 85 کیلو و کشتی گیر بود و چند نفر رو زده بود.

    زنگ آخر اومد گفت چرا فلان حرف رو زدی گفتم تو هزاران بی احترامی کردی و من هم فقط جوابت رو دادم گفت پس اینطوریه همه چیز رو توضیح داد که. در آخر به این نتیجه رسید که تو یک کاری کردی که من بزنمت خدا شاهده اومد دو بار هول داد منو تا فقط باز کنه زمینه دعوا رو من واکنش نشون ندادم بار سوم با تمام قدرت هلش دادم داغ کرد اومد گردنم رو گرفت با مشت چنان به صورتش زدم رفت دو متر اونور تر زیر پایه درخت و یک لحظه شوک شد که چی شده و من ادامه ندادم با اینکه می‌تونستم زیر درخت پودرش کنم.

    رفت و فحش داد و با دوچرخه رفت من من هم با جسارت جوابش رو میدادم چون از دعوای دوباره ترسی نداشتم.

    نمی‌دونم یادم نمیاد اونجا بی کله شده بودم ولی نمی‌دونم چطور زدمش.البته که میدونم چطور زدمش ولی توی اون لحظه نفهمیدم کی زدش.

    تو زندگی فهمیدم کار هایی که با بسم الله الرحمن الرحیم شروع کردم با خدایا شکرت تموم شده.

    و کار های که با بریم بترکونیم و من بلدم و این کار برای من آب خوردنه با شکست تموم شده.

    هدف من از این کامنت آیه های زیبایی بود که هدایت شدم و از کریم منصوری عزیز شنیدم شما هم گوش کنی. و این رو بگم که توی این آیه ها قرآن از طرف حضرت ابراهیم صحبت می‌کنه.

    رَبِّ هَبۡ لِی حُکۡمࣰا وَأَلۡحِقۡنِی بِٱلصَّـٰلِحِینَ

    پروردگارا به من حکمی ببخش و مرا از بندگان صالح خود قرارده.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
    • -
      مهتاب گفته:
      مدت عضویت: 1208 روز

      داداش امیرنازنین سلام

      خوش اومدی به این سایت بهشتی وتحسینت میکنم که نوشتی و چقدر زیبا وتاثیرگزار هم نوشتی

      بااین جمله‌ت اشکم سرازیرشد

      تو زندگی فهمیدم کار هایی که با بسم الله الرحمن الرحیم شروع کردم با خدایا شکرت تموم شده.

      و کار های که با بریم بترکونیم و من بلدم و این کار برای من آب خوردنه با شکست تموم شده.

      عاشقتم ومرسی که هستی سپاسگزارمعبودم هستم که منو به سمت کامنت زیبات هدایت کرد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      فهيمه گفته:
      مدت عضویت: 1955 روز

      سلام و خوش آمد آقا امیر

      دیدم 5 روز هست وارد این بهشت شدید گفتم هم خیر مقدمی بهتون گفته باشم هم تبریک واسه این انتخاب عالیتون که قدم در این راه گذاشتید

      در متن شما یه جمله خیلی نظر من رو جلب کرد و برای خودم نوشتمش

      {{تو زندگی فهمیدم کار هایی که با بسم الله الرحمن الرحیم شروع کردم با خدایا شکرت تموم شده.

      و کار های که با بریم بترکونیم و من بلدم و این کار برای من آب خوردنه با شکست تموم شده.}}}

      خدارو شکر که هدایت شدم به کامنت زیبای شما و روزی امروزم رو از این کامنت گرفتم

      این جمله شما رو بیشتر تکرار میکنم تا ملکه ذهنم بشه :

      “””کارهایی که بسم الله الرحمن الرحیم شروع بشه با خدایا شکرت تموم میشه”””

      پاینده باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    مصطفی رنگانی گفته:
    مدت عضویت: 1166 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانوم شایسته ی مهربان

    سلام خدمت همه دوستان هم فرکانسی ام

    راستش مدت هاست که کامنت نزاشتم و کلا اصلا با نوشتن مقاومت دارم

    الان که این فایل استاد رو شنیدم تازه برای اولین بار تونستم یک معنی و تفصیر درست از این سوره رو درک کنم

    بارها و بارها شنیده بودم که ایتاد توی فایل هاشون این جمله رو میگفتن که با هر سختی ، اسانی است

    اما نمدونم چرا درکش نمیکردم و الان این در توی ذهن من باز شد و به معنای درست کلمه پی بردم،

    با هر سختی اسانی است یعنی اینکه همزمان که من دارم با سختی زندگی میکنم یکی دیگه هست که داره از زندگی لذت میبره ، هم زمان که من دارم با سختی پول میسازم یکی دیگه هست که داره به اسونی پول میسازه ، هم زمان که من دارم زجر میکشم که کرایه خونه مو بدم یکی دیگه هست که داره تو بهترین و گرون ترین برج های دنیا زندگی میکنه ، هم زمان که من دارم روزهای تعطیل رو هم کارمیکنم که از پس مخارج زندگی بر بیام یکی دیگه هست که داره تفریح میکنه و پول در میاره ، و خیلی چیزهای دیگه …

    بله این منم که باید ایمانم رو نشون بدم و تو شرایط سخت نمونم این منم که باید تغییر رو از درون خودم شروع کنم و احساس خوشبختی رو در خودم زنده کنم ، این منم که باید به نجواهای ذهنم که میگه تو دیگه نمیتونی تو دیگه سنت رفته بالا و برای شروع کردن دیر شده تو که مهارت خاصی نداری تو که سواد نداری و…. غلبه کنم ، این منم و اختیار کامل رو خداوند بهم داده که از هر لحظه که بخوام بتونم تغییر رو شروع کنم و زندگی خودمو خلق کنم و شرایط رو به نفع خودم رقم بزنم و خودم رو اسون کنم برای اسونی ها ،

    ممنونم استاد که امروز باعث شدین که انگیزه بگیرم و جهادی اکبر در درون خودم ایجاد کنم واین موضوع رو درک کنم

    خدا یار و نگهدارتان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  7. -
    محسن فصاحت گفته:
    مدت عضویت: 858 روز

    «الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَا تَرَى فِی خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِنْ تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِنْ فُطُورٍ» (المُلک، 3)

    – آنکه هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید در آفرینش [خداى] رحمان، خلل و نابسامانى و ناهمگونى نمى‌بینى، پس بار دیگر بنگر آیا هیچ خلل و نابسامانى و ناهمگونى مى‌بینى‌؟!

    سلام و درود خدمت استاد گرانقدر و همسر ،همکار،دوست… ایشان سرکار خانم الهه ناز مریم بانو شایسته عزیز و مقتدر

    و خدا قوت به همکاران سایت توحیدی عباسمنش

    و همه دوستان شکر سخن از این باغ دلگشا و شکرستان

    راستی که هر وقت خواستیم قدری به خویش بپردازیم و قلبمان را جلا دهیم ،باغ دلگشایی بهتر از سایت الهی محبوب و دوست داشتنی عباسمنش نیافتیم

    در حالی که قدری خاطرمان از احوالات روزگار مکدر بود وارد سایت شدم و دیدم پیدای پنهان را به به

    قلبی که به سوی معشوق باز می شود با اینکه قبلاً هم بارها گوش کرده و حتی فایل را لحظه به لحظه از حفظ بودم نکاتی را یافتم که تمام وجودم را تکان داد و مرا غرق در اندیشه ای ژرف فرو برد و در اقیانوس توحید غوطه‌ور ساخت …وجودم

    رقصی چنین میانه میدانم آرزوست را فریاد زد

    تمام شریان‌هایم را به جوش و خروش آورد

    عشق تو آتش جانا زد بر دل من

    و آتشی چون ابر آتشفشان در قلبم فواره کشید گویی که گرما و حرارت آن را در روحم احساس می کردم همان تب عاشقی که با بردن اسم و نامش قلبم آرام می گرفت و یادآوری بی نقص بودنش و زیبایی و هارمونی و هماهنگی در تمام نت‌های این سمفونی زیبا که یک صدا یک چیز را می نوازند

    همه حتی الورید و الشریان

    که یکی هست و نیست جز او

    وحده لا اله الا هو

    آیه شریفه ای که در مطلع عرض کردم خداوند حکیم می فرماید برگردید و بنگرید هیچ نقصی در این عالم می بینید

    جهان چون خد‌ و خال و چشم ابرو ست

    که هر چیزی به جای خویش نیکوست

    خد به تشدید دال همان خط زیر چشم است

    اخیرا

    سریالی پنج قسمتی به نام

    مستند جهان بی نقص را تماشا کردم که

    شامل‌/

    آتشفشان

    خورشید

    آب و هوا

    اقیانوس

    انسان

    که بسیار زیباست و توصیه می کنم از گوگل یا آپارات سرچ و تماشا کنید که برای تهیه آن به نقاط دور جهان سفر کرده اند و زیبایی و فراوانی لطافت عشق نظم و هر آنچه که حتی فکرش را هم نمی کنیدرا نشان می دهد.

    در تحیر قرار می گیرید ،انگار انسان که گونه بالاتری است را خداوند قرار داد تا به نحوی به اکوسیستم کمک کند

    فایل زیبای قلبی که به سوی خداوند باز می شود ، مرا به فکر فرو برد و به یاد بی نقص بودن جهان هستی انداخت و بی نهایت لطفی که خداوند به ما دارد و تمام نیازهای ما را نه تنها دانسته بلکه از قبل برآورد کرده است.

    امشب خیلی خوشحالم به واسطه این آگاهی و اینکه یکی از عزیزان سایت به نام جناب آقای محمد حسین گنجی اهل اصفهان که ساکن اردکان یزد هستند امشب برای اولین بار خواهم دید و مهمان ما هستند که از طریق این سایت الهی که دستی از دستان خداوند هست با ایشان آشنا شدم.

    کمال تشکر عرض ادب و احترام خالصانه دارم خدمت استاد گرانقدر و یکایک شما عزیزان انشاالله که میزبان شما باشم در شهر جهانی یزد .

    تا دیداری دیگر بدرود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  8. -
    ایمان متین فر گفته:
    مدت عضویت: 3151 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿1﴾

    آیا ما سینه تو را گشاده نساختیم ؟ (1)

    قلبت را برای دریافت الهامات باز نکردیم برای دریافت الهامات و بهتر فهمیدن پیام های خدا چه باید کرد؟

    کار کردن روی باورها ، مخصوصا باورهای توحیدی با احساس خوب

    وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿2﴾

    و بار سنگین را از تو بر نداشتیم ؟ (2)

    چقدر برای خودم اتفاق افتاده که بار سنگین رو به اندازه ایمانم برداشته

    الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿3﴾

    همان باری که سخت بر پشت تو سنگینی می‏کرد. (3)

    واقعانم باری که کمرشکن بود ققل از اینکه خدا بار رو بداره

    وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿4﴾

    و آوازه تو را بلند کردیم. (4)

    و دیگران دیدن و فکر کردن خودم حلش کردم

    وقتی اعتبارش رو بخدا دادم آسان تر شد کارها برام

    فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿5﴾

    بنابراین مسلما با سختی آسانی است. (5)

    چقدر به ایمان بستگی داره بهمراه سختی آسانی است

    إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿6﴾

    و مسلما با سختی آسانی است. (6)

    و باز تکرار با ( إِنَّ ) یعنی قطعا ، یقینا ، بدون شک ، حتما با هر سختی آسانی است .

    فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿7﴾

    پس هنگامی که از کار مهمی فارغ می‏شوی به مهم دیگری پرداز! (7)

    از مدار موفقیت خودت رو خارج نکن با چی ؟ با انتخاب و اجرایی کردن اهداف بعدی

    وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿8﴾

    و به سوی پروردگارت توجه کن. (8)

    و اعتبار موفقیت هات رو بخدا واگذار کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  9. -
    الهام وابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1528 روز

    سلام به استاد عزیزم ومریم جانم

    خدایاشکرت برای هدایت .ونوشتن ستاره قطبی امروزم در این صفحه

    چقدر امروزم رو زیبا شروع کردم.. مخصوصا با این سوره زیبای قرآن.

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾

    به نام خدا که رحمتش بی‌اندازه است و مهربانی‌اش همیشگی

    آیا سینه ات را گشاده نکردیم؟

    وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾

    و بار گرانت را فرو ننهادیم؟

    الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾

    همان بار گرانی که پشتت را شکست.

    وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿4﴾

    و آوازه ات را برایت بلند نکردیم؟

    فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿5﴾

    پس بی تردید بهمراه دشواری آسانی است.

    إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿6﴾

    بی تردید با دشواری آسانی است.

    فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿٧﴾

    پس هنگامی که فراغت می یابی، به عبادت بکوش

    وَإِلَىٰ رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿٨)

    و مشتاقانه به سوی پروردگارت رو آور.

    چشمممم خدااااجووونمممم

    چشم من صبر میکنم با حال و احساس خوب

    خدااااجووونم می‌دونی هرروز که میگذره بیشتر از همیشه عاشق تر میشم..

    واقعا وقتی ترو دارم. نگرانی معنی داره؟؟؟؟

    خدایا کمکم کن که هر لحظه ازت هدایت بخوام وهرلحظه توحیدی تر عمل کنم..

    خدایا تو خودت منو بلند آوازه و مشهور کن.

    دلم میخواد بهترین آشپز باشم.واز این آشپزیم بهترین درآمدها رو به دست بیارم..منو هدایتم کن برای آسانی ها..آسونتر وراحت تر اما خیلی خوشمزه تر آشپزی کنم.

    خدایاجووووونم

    من می‌خوام به راحتی وسادگی یه دختر خوشگل و زیبا و نخبه رو باردار بشم..واز وجودش در کنار عشقم با این آگاهیها لذت ببریم..

    خدایا

    دلم میخوادکه به سادگی و زیبایی آزادی زمانی و مکانی و مالی داشته باشم و با عشقم وبچه هام برم مسافرت و تفریح و شادی کنیم..

    خدا جووونم دلم میخواد امروز مشتریای ثروتمند رو به سمت مغازه من هدایت وسرایز کنی..

    خدایا شکرت که هر روز درآمد در حال افزایش هست..

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  10. -
    ازاده اله بخشي گفته:
    مدت عضویت: 1936 روز

    سلام به خدای عزیزم

    سلام به استادعزیزم و مریم بانوی عشق

    سلام به همه دوستای گلم

    خیلی وقت بود که کامنتی نذاشته بودم و به شدت دلم تنگ شده بود برای حرف زدن با شما عزیزان دل و دوست داشتنی

    داشتم طبق معمول بعد از دیدن فایل تو دفترم مینوشتم به قول استاد جان (قلبم بهم گفت )تو سایت بنویس منم گفتم چشم

    داشتم از خدا مینوشتم از نوری که تو همه قلبهاست همه قلبها

    بدون استثنا

    اگه اشک‌هام اجازه بده بهتر مینویسم

    استاد عزیزم خدا میدونه که چقدر از دیدن این حرف‌ها و صحبتهای شما لذت میبرم چقدر دعاتون می‌کنم برای این شیوه زندگی که بهمون یاد میدین و چقدر زندگی لذت بخشه چقدر همه چی قشنگ و زیباست وقتی اینطور نگاه می‌کنیم به زندگی وقتی اینطور باور می‌کنیم که خداوند در درون همه ماهست و نیک و خیرمون رو بهمون الهام می‌کنه

    با ما حرف میرنه

    و کاملا اینو حس میکنی وقتی باهات حرف میزنه

    از قلبت

    از احساست

    از لبخندی که بیییییی اختیار روی لبات میشینه

    از اشکی که بیییییی اختیار از چشمانت سرازیر میشه

    خدایاشکرت

    استاد چند وقته که هر فایلی ازتون میبینم به خودم میگم چقدر آگاهی داره چقدر درس داره

    و گوش میدم و یادداشت میکنم و میگم هیچی کم از محصولات نداره و جالب اینکه یه مدت هر فایل جدیدی میومد میگفتم استاد چقدر تو این فایل اگاهی های زیادی رو گفته این فایلای جدید اینطوریه ولی وقتی فایلهای قدیمی رو هم نگاه میکنم میبینم اونهام پر از درسه و به این نتیجه میرسم که نه این آگاهی‌ها تو همه فایلها بوده اما حالا این مدار منه که رفته بالاتر و می‌تونم بهتر درکشون کنم میتونم بهتر بفهممشون میتونم بهتر روی خودم کارکنم تا بهتر نتیجه بگیرم

    استاد جونم چندوقت بود که میخواستم بهتون یه خبر خوب از خودم بدم که تونستم کسب و کار خودم رو به طور کاملا مستقل شروع کنم

    خیلی خوشحالم خیلی ذوق دارم

    چون از همون اول دارم روی خدا حساب میکنم

    ‌و خدا میدونه چه اتفاقاتی برام افتاد

    استاد من از یه انباری شروع کردم این انباری که اجاره کردم 9متر ،دارم مینوسم برای بعدخودم ها

    دارم مینویسم برای اینکه بعدا که به امید الله گسترشش دادم یادم باشه ‌که با این جمله شروع کردم God is my lord. In god we trust

    استاد من سالهاست که دارم هنر کار میکنم و حدود 12سال تو فرهنگ سراها اموزش دادم یه مدت کلاس توی خونه خودم برگزار کردم یه مدت مجازی کار کردم اما اون موقع با قوانین آشنایی نداشتم اما حس خوبی به کارم داشتم و همیشه امیدوار بودم

    و وقتی اینجا رو گرفتم دیدم تکاملم به خوبی طی شده برای اینکار

    من تا سال گذشته تو مدرسه و فرهنگسرا اموزش میدادم ولی به شدت میخواستم کار آفرین باشم کارمندی با روحیات من سازگارنبود بااینکه کاری که انجام میدادم واقعا دوست داشتم اما دلم آزادی زمانی مکانی و از همه مهم‌ترین مالی میخواست

    و همینطورکه از فروردین پارسال شروع کردم روی قانون افرینش کار کردن

    یکی از حرفهای شما این بود که ممکنه تو مسیر تغییر ،شغلت رو از دست بدی و من همون روزهای اول که دوره سوم و چهارم افرینش رو تهیه کردم مدرسه رو از دست دادم دقیقا اردیبهشت ماه یکی دو روز اول خیلی ناراحت بودم ولی بعد حالم خوب شد و گفتم حتما برای رشدم لازم بوده که این اتفاق افتاده

    اگه با قانونهایی که شما اموزش دادین آشنا نبودم کجا این نگاه رو داشتم؟ یقینا طور دیگه ای فکر و عمل میکردم استاد جان

    ولی وقتی رویایی دیدم که یه کوه پر از فرازو نشیبه و خدا از بالای قله یه طناب فرستاده که ادمهارو سریعترخیلی خیلی راحت ببره بالا ولی کسی حتی به اون طناب نگاهم نمیکنه ومسیر پر خطر ودور و انتخاب کرده و بی تفاوت رد میشه

    به من الهام شد که طناب رو بگیر

    معناش برام این بود که همه فرهنگسراها رو دیگه نرو

    و برای من آسون نبود چون تابستون‌ها که اوج کلاسهای هنری به خصوص برای بچه هاست من همزمان حدود پنج فرهنگسرا کار میکردم و همش تو فکر بودم که خدایا چطور اینکارو بکنم استاد باید بگم که هر کدوم از این جاهایی که میرفتم کلی مترو سوار شدن و پیاده روی تو گرمای تابستون داشت البته که پیاده روی میرفتم با عشق گوش دادن به فایلهای شما

    ولی گفتم چطور اینکارو بکنم و ناراحت بودم از این رویایی که دیده بودم ولی هنوز عمل نکرده بودم اما خودش مسیر رو برام هموار کرد و اتفاقاتی افتاد و گفت تابستون رو تموم کن و من تا وسطهای شهریور رفتم و بعدش دیگه نتونستم برم به خاطر شرایطی که برام پیش اومده بود که اونم اتفاقاباعث یادگیری کلی درس و شنیدن الهامات و بالاتر رفتن مدارم شد خدارو شکر

    و دیگه نرفتم و خونه چندتاشاگرد به صورت خصوصی میرفتم که راحتتر از محل کار بود ولی اون شرایط هم دلخواه من نبود

    تا اینکه به فکر اجاره یه جا افتادم و خداجونم گفت برو جلو بقیش با منه

    و امسال خرداد بازم با من تماس گرفتن از چهار پنج فرهنگسرا و من به همشون جواب رد دادم

    با اینکه خیلیم برام آسون نبود

    ولی استاد جونم یه شور و شوقی دارم که کارم رو شروع کردم هر بار میرم کارگاهم یه کار جدیدی میکنم بهتر از همه از خدا میپرسم میگه اینکارو بکن چه عشقی داره استاد بعد وقتی طبق معمول نجواها میاد. فایلهای شمارو میبینم که میگین بچه ها عجله نکنین قدم به قدم پیش برین بهتون گفته میشه قدم اول رو بردارین بعدی گفته میشه و …….

    استاد به خدا قسم از وقتی اینجای کوچیک رو گرفتم ،داستان باور و تغیرش رو فهمیدم که تا چه اندازه باورم تغییر کرده به اندازه ایمانم

    اونجا که شما میگی

    خدا به اندازه ایمانت وارد زندگیت میشه

    و در مورد این فایل ارزشمند که خدا بار رو از دوشت برمیداره داشتم فکر میکردم که دیگه لازم نیست تو گرمای تابستون تو پیاده رو دنبال سایه بگردی که از اونجا بری یا پله های مترو رو بالا و پایین کنی حالا خیلی راحت توی یه فضای سرسبز و زیبا یه کارگاه نقلی داری که مال خودته

    حالا قلبت رو باز کن نا پیامهای بهتری دریافت کنی تا آسون بشی برای اسونیها

    حالا هم پیاده روی تو فضای سر سبز بسیار بسیار نزدیک خونه برات لذت بخشه هم اینکه تو محل کارت خیلی راحت میتونی هم فایل ببینی هم گوش کنی هم کارت رو با عشق انجام بدی

    هم به امید خدا یه کار آفرین موفق باشم که شما تو دوره ثروت یک میگین

    ای کاش من یه روز بیام ایران و ببینم اون افرادی که به این حرف‌ها ی من عمل کردن و کار آفرین شدن استاد جونم منم میخوام کارآفرین باشم چون احساسش خیلی خیلی بهتر از کارمندی ‌مهم‌ترین اینکه مسئولیت صددرصد کارم به عهده خودمه واقعا برام لذت بخشه و خیلی حس اعتماد به نفسی که میده رو دوست دارم

    من به خدا گفتم تمرکزم رو ،روی کدوم محصول بذارم

    گفت رو قانون آفرینش

    یعنی استاد جون صدای شما تو قانون افرینش رو دقیقا شنیدم که از خدا پرسیده بودین تمرکز رو چی بذارین گفته بود قانون افرینش

    با این تفاوت که من دانشجوی این دوره هستم و شما استاد و پدید اورنده این دوره

    و روش دارم کار میکنم و هفته اول یه گوشی ایفون بهم هدیه داده شد حالا با دوتا گوشی فایلهاتون رو گوش میدم چه لذتی داره خداروشکر

    امکان نداره که تمرکز رو دوره ای بذارم و معجزه نبینم چون این قانونه استاد عزیزم که شما یادم دادین واقعا سپاسگزارم

    بازم از اتفاقات و معجزاتی که خدا داره تو مسیر کارم بهم نشون می‌دهد براتون مینویسم با عشق

    بینهایت بینهایت سپاسگزارم اساتید عزیزم استاد جونم و‌مریم بانو جونم ودوستان عزیز همراهان این مسیر سرسبز

    هرکجا هستین شاد سالم ثروتمندوسعادتمند در دنیا و آخرت باشین و

    پر از نور و عطر و طعم و رنگ خدای مهربون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای: