روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 2

4447 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «امیر تهرانی» در این صفحه: 12
  1. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3274 روز

    خدا را صد هزار مرتبه شکرت که الان بعد از چند سال وقتی دوباره تصمیم گرفتم این روز شمار

    تحویل را استارت بزنم و این متن را میخانم و ان روز های اولیه ام را به یاد می اوردم

    واقعا خودم را نمیشناسم و نسبت به انروز هایم در تمام جنبه هایم پیشرفت های عظیمی داشته ام

    که هیچ ربطی به ان من چند سال پیش ندارم.

    الان خیلی احساس خلق کردن و کنترل زندگی ام نسب به قبل بیشتر شده است.

    و بار دیگر این سفر اعجاز انگیز را شروع میکنم تا باز خالق بهتری شوم.

    الان قشنگ میتوانم رد پاهایم را با مرور گذشته ام به یاد اوردم و از انها برایم خلق اینده ام وخواسته های

    بعدیم استفاده نمایم و با سرعت بیشتری پیش ببرم.

    من جایگاهیی که الان دارم را چند سال پیش اینقدر تجسم کردم که یکروز تابستان خواب انرا دیدم

    به صورت شفاف و واضح حتی الان پس از چندسال میتوانم انرا به یاد بیاروم.

    واقعا چشمانم پر از اشک شده که این من هستم که صد در صد مسیر زندگی ام را مشخص میکنم.

    این من هستم که با تصمیماتی که میگیرم با فکر هایی که میکنم با کارهایی که میکنم زندگی خودم را خلق میکنم.

    تمام پاسخ ها و الهامات و هدایت ها در درون هر انسانی وجود دارد.

    به هیچ عنوان به هیچ عامل بیرونی برای پیشرفت نیاز نداریم.

    اینو الان منی دارم میگم که بعد از چند سال وضعیتم رو دوباره به یاد اوردم هاااا.

    قبلا میگفتم شاید اینها جملات صرفا زیبایی هستند که فقط احساس خوبی به من میداند ان موقع که

    هیچ نتایج ظاهری و مادی درکار نبود.

    اما الان ایمانی پدید امده که میتواند نتایج به مراتب بزرگتر و پر بارتر را به بار اورد و انگیزه ی

    زیادی را به همراه ایمان به وجود اورد و به دنبال ان مجدد ایمانم را تقویت نماید.

    اولین موضوعی که روی ان کار کردم و به شدت روی ان ضعف داشتم توحید و شرک بود.

    من بیس باورهایم را از توحید اغاز کردم و فندانسیونی بس قوی است که جهان را اختیار انسان

    در می اورد.

    اگر این مسیر را با این جزئیات دنبال کنی، در پایان هر بخش از روزشمار تحول زندگی من،هی دید که اعجاز همین کار به ظاهر ساده، بسیار فراتر است از محدوده محاسبات ریاضی یا تجسمات ذهنی‌ات.

    واقعا که این مسیر اعجاز کرد اعجاز .

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت که چقدر ازمن چند سال فاصله گرفتم طوری که خودم را نمیشناسم.

    و از خدا میخاهم من را هدایت کند تا چند سال دیگر وای هیچ ربطی به الانم نداشته باشم.

    چه جالب که مرور کردن داستان زندگی خودم تا الان که داستان زیادی هم نیست و تازه اول راهم

    یاد داستان پیامبران توی قران میوفتم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3274 روز

    این بیست و دومین باریست که سفرنامه را مجدد استارت می زنم.

    زندگی امسالم با سالی که اولین بار سفرنامه را استارت زدم هیچ ارتباطی ندارد.

    نه فیزیک بدنم و نه مغزم و جایگاهم و درکم و تکاملم.

    تازه الان یاد گرفتم چگونه میشود از این اموزش ها خیلی موثر تر استفاده کرد.

    و دوباره برای خلق زندگی جدید در سال جدید سفر جدیدی را که اغاز کرده بودم از مسیر می گذرانم.

    در این سفر می خواهم یک نسخه ی بهتر از خود بسازم که بر پایه های عزت نفس و توحید استوار است.

    و خدا می داند این سه فصل سفر از من چه بسازد؟

    زیرا برای سال جدید برنامه ریزی کردم و تنها جای این سفر و این آگاهی ها

    در این برنامه خالی بود.

    خیلی از موارد را الان خیلی بهتر درک میکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: