روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 3
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-75.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-01-13 15:17:012022-02-28 08:12:28روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام بر استاد عباسمنش عزیز و گرامی
به لطف خداوند متعال و همت و تلاش خودم و زحماتی که سرکار خانم شایسته برای دستهبندی و انتخاب فایلهای روز شمار متقبل شدهاند، موفق به اتمام فصل اول روزشمار تحول زندگی شدم
و امروز بعنوان روز سیو یکم از روز شمار تحول زندگی قصد دارم خلاصهای از آنچه در این سیروز آموختهام را مکتوب کنم تا ردپایی باشد برای آینده خودم و هروقت خواستم بتوانم به راحتی به آن دسترسی داشته باشم
من اندازه سرسوزنی قدرت تغییر دیگران یا تاثیر در زندگی دیگران را ندارم ولی به همان اندازه قدرت تغییر و تاثیر در زندگی خودم را دارم
با توجه به این اصل تمام مسئولیت زندگی بر عهده خودم میباشد چون این من هستم که با افکار و باورها و کانون توجهم ، تمام اتفاقات و شرایط زندگیام را خلق میکنم و هیچ کس ذرهای قدرت و تاثیر در زندگی من ندارد
ایمان داشته باشم به خداوند و اینکه او قدرتمند است و بینهایت دستان وطریق دارد برای اینکه از من حمایت کند و من را هدایت کرده و به خواستههایم برساند
پس تسلیم پروردگار باشم و ایمان داشته باشم که خداوند مرا تنها نمیگذارد
من باید با کنترل کانون توجهم و ورودیهای ذهنم و سپاسگزار بودن و توجه به داشتههایم بتوانم هرلحظه به احساس خوب برسم چون طبق قانون احساس خوب مساوی است با اتفاقات خوب
همانگونه که همیشه مراقب هستم چه غذایی میل میکنم باید مراقب ورودیهای ذهنم نیز باشم و ببینم کانون توجهم برروی چهچیزی میباشد و آگاهانه توجه و تمرکزم را برروی زیباییها و داشتههایم بگذارم
و شروع کنم و آرام آرام و تکاملی اهداف کوچک برای خودم انتخاب کنم و در راه رسیدن به آنها قدم بردارم و به خداوند توکل کنم و وقتی که من از درون تغییر کنم جهان اطرافم نیز به این تغییرات درونی من واکنش نشان داده و مطابق با فرکانسهای من تغییر میکند
این قانون احساس خوب مساوی است با اتفاقات خوب و احساس بد مساوی است با اتفاقات بد پایه و اساس تمام قوانین جهان است پس به هرشکل ممکنم مراقب احساسم و کانون توجهم و گفتگوهای ذهنی خودم باشم
خداوند قدرت خلق زندگی مرا در دستان خودم قرار داده است و من باید از این قدرت استفاده بهینه بکنم
و بازهم رسیدیم به این نکته که باور کنیم خودمان خالق صددرصد زندگیمان هستیم با افکار و باورها و کانون توجهمان
و اما نکته طلایی و به نظر من و اکثریت اعضا سایت یکی از تاثیرگذارترین فایلهای موجود در سایت که راجع به حساب کردن روی فقط خدا صحبت میکنه
و باور داشتن به اینکه تنها قدرت جهان ربّ است و او قدرت مطلق و نیروی حاکم برجهان است وهیچ نیرو و ارادهای جز اراده و نیروی خداوند وجود ندارد
از آنجائیکه من توانایی تغییر باورهایم را دارم، اگر از شرایط فعلی خودم راضی نیستم ، اشکالی نداره روی خودم و باورهایم کار میکنم و شرایط را به سمت چیزی که میخواهم سوق میدهم
خواستههای من همه محقق شدنی هستند پس به جای کوچک کردن خواستههایم، باورهایم را بزرگتر میکنم و وقتی باور میکنم که میشود من اولین و بزرگترین قدم را برای رسیدن به خواستههایم برداشتهام
خداوند مالک من است و تنها نیرو و اراده حاکم بر جهان هستی است او منشا خیر و برکت و رحمت و مغفرت است و این قدرت را به من داده است که زندگیام را آنگونه که میخواهم خلق کنم و طبق انتخاب خودم ، مرا کمک و یاری خواهد کرد
در جهان خداوند هیچ کمبود و نقصانی موجود نیست هرچه که هست فراوانی و وفور است و در دسترس همگان قرار دارد
و به لطف و مدد خداوند جهادی اکبر براه میاندازم برای تغییر باورهای محدود کننده ذهنم
بنام خداوند هدایتگر مهربان
سلام بر استاد عباسمنش عزیز و گرامی
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که وارد سیامین روز از روز شمار تحول زندگیام گردیدم خدایا شکرت
صاحبان کسب و کارهای موفق چه باورهایی دارند؟
تا زمانیکه ذهن من برای فقر برنامه ریزی شده باشد، هیچ تلاشی قادر به ورود ثروت به زندگیام نیست زیرا خروجی آن برنامه، هرگز نمیتواند ثروت باشد.
و برعکس اگر من باورهای تقویتکننده در رابطه با ثروت داشته باشم از راههای طبیعی نعمت و ثروت وارد زندگی من میشود
پس خیلی منطقی است و بصرفه است که من زمان بگذارم برای تغییر باورهای محدودم در خصوص ثروت
زمان بگذارم برای دیدن زیباییهای زندگیام در همین لحظه
زمان بگذارم برای سپاسگزاری از خداوند بخاطر داشتههایم
زمان بگذارم برای کنترل ذهنم و کنترل ورودیهایم
بجای اینکه زمان بگذارم و بدنبال شغل جدید یا تبلیغ جدید یا مشتری جدید یا هر عامل بیرونی که در ذهنم آنرا تاثیرگذار میدانم در موفقیتم یا هر قدرتی که به غیر از خودم و باورهایم به عواملی دیگر میدهم
زمان بگذارم و این باور را در خودم تقویت کنم که این من هستم که با باورها و افکار و کانون توجهم تمام اتفاقات زندگیام را خلق میکنم
مثالی را همینک به ذهنم آمد از یک فرد موفق در زمینه دوخت کت و شلوار
من سالهای زیادی بود که بواسطه شغلم همیشه باید با کت و شلوار سرکارم حاضر میشدم و سالیانه چندین دست کت و شلوار از یک مغازه که انسان شریفی بود و لباسهای زیبا شیکی داشت و مغازهاش در بهترین نقطه شهر بود خرید میکردم
این فروشنده یک انسان موفق و بسیار مردمدار و خوشاخلاق و صادق و درستکاری بود
این قضیه را داشته باشید
دیشب برای خرید کت و شلوار دامادی مراسم ازدواج دخترم با توجه به آشنایی داماد با یک فروشنده قرار گذاشتیم و به مزون آن شخص رفتیم
جایی در بیرون شهر و تقریبا در یک منطقه پرت شهر که برای رسیدن به آنجا حداقل نیمساعت در راه بودیم
وقتی به مزون این شخص وارد شدیم جابرای نشستن روی صندلی نبود و ما با اینکه از قبل وقت گرفته بودیم برای پوشیدن کت و شلوار و انتخاب تقریبا نیمساعتی منتظر ایستادیم تا نوبت به مابرسد
این فروشنده یک جوان سیو چندساله بود که بسیار فرد موفق و البته وارد و علاقهمند به کارش بود و چنان با شور و اشتیاقی مشغول پرزنت کردن بود که من لذت بردم
حالا مقایسه کنید این دو فرد را باهم
آن که مغازهاش در بهترین جای شهر بود و جز سرشناسان شهر در صنف پوشاک بود و البته که او هم انسان موفقی است ولی با توجه به موقعیت مغازه و حجم از کت و شلوار موجود در مغازهاش اصلاً قابل مقایسه با شخص دوم که یک مزون در نقطه دورافتاده از شهر بود نمیباشد
و این تاییدی است بر صحبت استاد که دونفر را مقایسه کنید در یک شغل یکسان با موقعیتهای مکانی متفاوت و نتایج متفاوت
و اینکه موقعیت مکانی اشخاص دلیلی بر موفقیت نمیتواند باشد
بنام خداوند هدایتگر مهربان
سلام بر استاد عباسمنش عزیز و گرامی
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که وارد بیست و نهمین روز از روز شمار تحول زندگیام گردیدم خدایا شکرت
و بازهم جمله زیبا از مقاله ستودنی سرکار خانم شایسته عزیز در تکمیل آگاهیهای امروز:
موضوع اصلاً آموختن نیست. موضوع «به خاطر آوردن» است. روحمان تمام این آگاهی را میداند. روحمان خود این آگاهی است. روحما موجودیتش را میشناسد. فقط این ذهنمان است که آن را فراموش کرده است. شنیدن و به خاطر آوردن این آگاهی، ذهن و روحمان را در هماهنگی و یگانگی قرار میدهد و تمام خواستههای زندگی ما در لحظات این هماهنگی محقق میشوند.
الله اکبر از این قدرت خداوند
واقعاً خداوند استاد همزمانیهاست ، چقدر زیباست این همزمانی ، امروز از همین ابتدای صبح در حیرت و شگفتی هستم
من در آزمون شناسایی باورهای مخفی ذهن شرکت کردم و به من پیشنهاد شد که به ترتیب دورههای شیوه حل مسائل و راهنمای عملی دستیابی به آرزوها و کشف قوانین را مرور کنم و من به لطف خداوند شروع به عمل کردم
دیروز آخرین جلسه دوره شیوه حل مسائل را تمام کرده و کامنت مربوط به آن را در سایت قرار دادم و مصمم شدم که بزودی شروع کنم به دوره راهنمای عملی دستیابی به آرزوها و امروز خدای من مقاله خانم شایسته به این جلسات 9 و 10 این دوره و لزوم شنیدن و بکار بستن آگاهیهای آن شد و خدای من ، خود فایل امروز هم مقدمه این دوره بود دیگه چه تاییدی از این محکمتر و استوارتر و این نشانهای است برای من که با تعهد بیشتری این دوره را شروع کنم که به یاری خداوند استارت آنرا از امروز خواهم زد
و نکات فوقالعاده امروز
* هیچ رویایی آنقدر بزرگ نیست که دور از دسترس ما باشد و ما ناتوان باشیم برای دستیابی به آن و همه چیز بصورت طبیعی وارد زندگی ما خواهد شد وقتی روی خودمان کار میکنیم و سپاسگزارتر باشیم
* درک قانون و تغییر باورها و ایمان ما به خداوند وادامه دادن در این مسیر ما را سریعتر و آسانتر و لذتبخشتر به تمام خواستهها و بیشتر از آن میرساند
* مهم ادامه دادن متعهدانه و با ایمان این مسیر است
* هرآرزویی را که خداوند به دل ما انداخته است بخاطر این بوده که توانایی ما برای تحقق آن را دیده است
* رسیدن به خواستههای کوچکتر باید باعث اعتماد به نفس بیشتر ما شود و چون مسیر تحقق خواستهها یکسان است میتوان از این اعتماد به نفس برای تحقق خواستههای بزرگتر استفاده کرد
* نتایج ما باعث انگیزه گرفتن افراد زیادی جهت ادامه دادن این مسیر خواهد شد و در نتیجه جهان گسترش پیدا کرده و جای زیباتری خواهد شد
* تمام خواستههای ما معنوی هستند چون به گسترش جهان کمک میکنند
بنام خداوند هدایتگر مهربان
سلام بر استاد عباسمنش عزیز و گرامی
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که وارد بیست و هشتمین روز از روز شمار تحول زندگیام گردیدم خدایا شکرت
کمبود را باور نکن حتی اگر پروفسور هاوکینگ آن را تایید کرد
مقالات و توضیحاتی که سرکار خانم شایسته در تکمیل آگاهیهای این جلسات مینویسند واقعاً تاثیرگذار و بسیار حساب شده میباشد که اگر بتوان هرروز یکی از آنها را خواند و تعمق کرد و جلسات روز شمار را دید واقعاً آرام آرام میتوان تغییرات را در باورها و نتایج مشاهده کرد
مثل همین مقاله روز بیست و هشتم در مورد باور فراوانی
این قسمت یک آب سردی برروی من ریخت و بخودم آمدم و دیدم چقدر من جا دارد روی این باور فراوانی کار کنم:
به میزانی که نگران آیندهات هستی، به میزان ترسی که از تمام شدن نعمتها و فرصتها داری و به میزانی که نگران بدست نیاوردن نعمتها و فرصتها هستی، به همان میزان از تجربه فروانی، فاصله داری. این معیار خوبی برای اندازه گیری باور به فراوانی در ذهنت است.
این فایل چند سال قبل از این بیماری همهگیر اخیر ضبط شده است و در این فایل صحبت از بیماری شد که باعث ازبین رفتن مردم میشود
ولی همه ما به چشم خود دیدیم که این بیماری چه منفعتهایی را باخود بهمراه داشت و چه تغییرات شگرفی را در سبک زندگی مردم ایجاد کرد و نه تنها باعث از بین رفتن مردم نشد بلکه زندگی کسانی که باور به فراوانی داشتند را چندین هزار برابر در همه جهات بهبود بخشید
چند روز پیش در یک مقاله خواندم که ثروت ثروتمندترین افراد دنیا در همین سالهای همهگیر شدن این بیماری چندین برابر شده است
بیماری که به قول استیون هاوکینگ آمده بود تا زندگی برروی زمین را نابود کند ، نه تنها باعث نابودی مردم نشد بلکه با خودش خیر وبرکت و فراوانی بهمراه آورد
چقدر خوبه که وقت بگذاریم و روی این باور بیشتر و بیشتر کار کنیم تا درهای نعمت و ثروت وفراوانی پروردگار برروی زندگی ما بیشتر وبیشتر باز شود
بنام خداوند هدایتگر مهربان
سلام بر استاد عباسمنش عزیز و گرامی
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که وارد بیست و هفتمین روز از روز شمار تحول زندگیام گردیدم خدایا شکرت
مفهموم فرکانس و چگونگی تنظیم آن
یکبار برای خودم آموختههایم را مرور میکنم
جهان از انرژی ساخته شده و این انرژی از طریق فرکانسهای ارسالی به ارتعاش درآمده و به صورتهای مختلف در قالب مادی شکل میگیرد
ما انسانها موجوداتی فرکانسی هستیم که میتوانیم این انرژی را با فرکانسهای ارسالی به شکل اتفاقات و شرایط زندگی در زندگیمان تجربه کنیم
به اینصورت که ما در هر لحظه با توجه به باورها، افکار و کانون توجهم در حال ارسال فرکانس به جهان هستی هستم و جهان نیز این فرکانسهای ارسالی من را دریافت و براساس آنها اتفاقات و شرایط زندگی مرا رقم میزند
حال اگر من بتوانم فرکانسهایم را به سمت خواستههایم تغییر جهت بدهم براساس قانون بالا میتوانم خواستههایم را در زندگی تجربه کنم
به چه شکلی میتوانم این کار را انجام بدهم ؟ با کانون توجهم و اینکه مراقب باشم هرلحظه به چه چیزی توجه میکنم و یا گفتگوهای درونی که همواره با من هستند بیشتر در مورد چه چیزهایی با من صحبت میکنند و بطور کلی ببینم احساس من در هرلحظه چگونه است
چون احساس بهترین نمایشگر برای کانون توجه من میباشد و به من میفهماند که باید به چه سمتی بروم اگر احساسم خوب است ببینم به چه چیزی توجه کردهام که احساسم خوب شده و آنرا تقویت کرده و ادامه بدهم و اگر احساسم بد است با تغییر زاویه دیدم سعی کنم به احساس کمی بهتر برسم
استاد یک تمرین فوقالعادهای در دوره کشف قوانین مطرح میکنند که با تنظیم آلارم گوشی در طول روز هرچند وقت یکبار توجه خودمان را برروی احساس همان لحظه بگذاریم و آگاهانه مشاهده کنیم که احساس ما چگونه است
و کل داستان این است که ما آگاهانه از ذهن خود و ورودیهایی که به آن میدهیم مراقبت کنیم چون ورودیهای ما مشخص میکنند احساس ما و فرکانسهای ما به سمت خواستههایمان باشد یا ناخواستهها
بنام خداوند هدایتگر مهربان
سلام بر استاد عباسمنش عزیز و گرامی
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که وارد بیست و ششمین روز از روز شمار تحول زندگیام گردیدم خدایا شکرت
چه کسی مالک توست؟
خداوند که تنها نیرو و اراده حاکم بر جهان هستی است
خداوند که منشا خیر و برکت و رحمت و مغفرت است
خداوند این قدرت را به من داده است که زندگیام را آنگونه که میخواهم خلق کنم و طبق انتخاب خودم ، مرا کمک و یاری خواهد کرد
پس وقتی من باور میکنم که با افکار و باورها و کانون توجهم ،خالق صددرصد اتفاقات زندگیام هستم بدون استثناء.
آنوقت نه نگران تورم یا رکود یا مشکلات اقتصادی و یا هر موردی که این قدرت را از دست من خارج کند نیستم و با تغییر باورها و تغییر زاویه دیدم میتوانم هرگونه که دوست دارم زندگی خودم را بسازم و از این خلق کردن خودم لذت ببرم
چقدر باور کردن این اصل زیبا و قدرتمند است
چقدر با عدالت خداوند همخوانی دارد
چه نیروی عظیمی در انسان بوجود خواهد آورد زیرا میداند بواسطه این نیرو از پس هر چالشی در زندگی برخواهد آمد و خواستهای نیست که نتواند به آن برسد و سد ومانعی نیست که از او بزرگتر باشد و نتواند از آن گذر کند
امروز صبح رسیدم به سوره مبارک انفال و آیه فوقالعاده زیبا :
انمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ
مؤمنان، فقط کسانی هستند که چون یاد خدا شود، دل هایشان ترسان می شود، وهنگامی که آیات او بر آنان خوانده شود بر ایمانشان میافزاید، و بر پروردگارشان توکل می کنند
و چقدر این آیه همخوانی داشت با موضوع این جلسه و قلبم را روشن ساخت و وقتی استاد داشتند در رابطه با ایمان بخداوند صحبت میکردند بیاختیار یاد این آیه و به یاد خداوند و همزمانیهای او افتادم
ایمان به خداوند و به یاد او بودن و هرگوشه از این جهان را نشانهای از قدرت و عظمت خداوند دانستن باعث خیر و برکت و خوشبختی و زندگی سراسر لذت و شادی خواهد شد
خداوندا دوری از شرک به تو و رسیدن به ایمان قلبی را شامل حال تمام اعضا این خانواده بگردان
بنام خداوند هدایتگر مهربان
سلام بر استاد عباسمنش عزیز و گرامی
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که این تعهد و پایبندی به هدفم را در من ایجاد کرد و مرا واداشت که گامی در جهت تغییر شخصیتم به سمت بهبودگرایی برداشته و مرا با این سایت الهی آشنا ساخت و وارد بیست و پنجمین روز از روز شمار تحول زندگی نمود خدایا شکرت
باوری که تغییرش، درهایی از نعمت را به زندگی ام گشود
وقتی باور کنم که میشود یعنی من قدم اول را برای رسیدن به خواستههایم برداشتهام که بنظر من بزرگترین قدم میباشد
استاد در دوره کشف قوانین زندگی مثال جالبی میفرمایند اینکه شما چون باور دارید اگر سرکار بروید به شما در پایان ماه حقوق میدهند پس صبح زود بیدار شده و آماده میشوید برای سرکار رفتن
چون باور دارید اگر بروید به شما حقوق میدهند به سرکار میروید
و اگر باور داشته باشیم که خواستههای ما محقق میشوند برای آنها قدم برمیداریم و تا زمانی که اصلا به تصور خودمان هم نیاید که این خواسته محقق شدنی است نه تنها برای آن قدمی برنمیداریم بلکه اصلاٌ به آن فکر هم نمیکنیم
آگاهیهای این فایل مربوط میشه به ساختن احساس لیاقت
وقتی من قوانین جهان هستی را باور کنم و بشناسم آنوقت درک میکنم که هرکسی هرجایی هست در جای درست خودش قرار داره و در جهان هیچ اشتباهی صورت نمیگیرد
با این باور من نه دیگر برای کسی دلسوزی میکنم و نه حسرت کسی را میخورم ، میگویم اینجایی که الان هستم یا دیگران هستند براساس فرکانسهای ارسالی خودم و آنها است و اگر این موقعیت و شرایط را دوست ندارم فرکانسهایم را تغییر میدهم و جهان من را به جایی که مطابق با فرکانسها و باورهایم میباشد هدایت میکند این عین عدالت خداوند است
من برای منطقی کردن این باور این مورد را در ذهنم تداعی کردم که :
وقتی به یک مجلس جشن دعوت میشویم دیدی آدمهایی که از جهتی به هم شباهت دارند یا فامیل و آشنای هم هستند دور یک میز جمع میشوند یا بهتر بگم افراد همفرکانس یکدیگر را پیدا میکنند و دور یک میز جمع میشوند
افراد ثروتمند کاملاً مشخص است و از تیپ و قیافه آنان میشود تشخیص داد و اکثراً دور یک میز جمع شدهاند و صاحب مجلس هم مرتب به میز آنها سر میزند تا ببیند کم و کسری در سر میز آنان نباشد و همه چیز از هر لحاظی برای آنان مرتب باشد
حالا خداوند متعال که هرآنچه در زمین و آسمانهاست متعلق به اوست و او غنی و ثروتمند است چه کسانی را سر میز خود یا بقول استاد در فرکانس خود جای میدهد مسلما کسانی که از نظر فرکانسی شبیه خودش باشند یعنی ثروتمند و غنی و بینیاز باشند و افراد فقیر و یکلاقبا در مدار خداوند و در سر میزش جایگاهی برای نشستن ندارند
پس برای اینکه بخواهی سر میز خداوند بشینی و در مدار او وارد شودی باید ثروتمند باشی و اگر فقیر باشی نمیتوانی به این مدار وارد شوی
پس من اگر میخواهم همنشین خداوند گردم باید طبق قانون فرکانس و مدارها ثروتمند و هممدار با خداوند گردم تا لیاقت این همنشینی را بدست آورم
بنام خداوند هدایتگر مهربان
سلام بر استاد عباسمنش عزیز و گرامی
و به لطف پروردگار مهربان و تعهدی که به جهان نشان دادم امروز وارد بیستو چهارمین روز از روز شمار تحول زندگیام شدم
خداوند را بابت این توفیق سپاسگزارم و خودم را بابت این تعهد تشویق میکنم
به جای کوچک کردن خواستههایت، باورهایت را بزرگتر کن
این هم یک جمله زیبا و تاثیر گذار برای شروع یک روز عالی از روز شمار تحول زندگی از سرکار خانم شایسته عزیز :
شرایطی که الان در زندگیات تجربه میکنی، از میزان سلامتی، وضعیت مالی، روابطی که داری و مسائلی که درگیر آنها هستی، هرچقدر دلخواه یا نادلخواه، این را به تو میگوید که:
باورهایی که ساختهای تا همین جای نتایج را جواب داده است. اگر نتایج بزرگتر و متفاوتتری میخواهی، باید باورهای قدرتمندکنندهتر و متفاوتتری بسازی.
دیشب برای خرید مراسم ازدواج دخترم به یکی از خیابانهای عالی اصفهان رفته بودیم
این خیابان پراست از مغازههای زیبا و متنوع که سرشار از مشتری است و البته که بعضی از مغازهها به شکل خیلی عجیبی لبریز از مشتری است ولی بعضی فروشندهها هم بقولی مشغول مگسپراندن بودند
که همانگونه که استاد عباسمنش در همه فایلها فرمودهاند این از باورهای صاحب مغازه نشات گرفته است و هیچ ربطی به مغازه و موقعیت و کیفیت آن ندارد
به یک مغازه ساعت فروشی رفتیم و تا زمانی که ما مشغول خریدن ساعت بودیم دو مشتری دیگر هم به این مغازه آمدند و خرید کردند و با خرید ما حدود بیستمیلیون تومان ظرف همین ربعساعتی که ما در مغازه حضور داشتیم از آن مغازه خرید شد حالا چه چیزی؟ ساعت که یک وسیله غیرضروری است و داشتن و نداشتن آن شاید لطمهای به زندگی نزند
این درحالی است که همه مردم از گرانی و شرایط بد اقتصادی ناله و شکایت میکنند که پول نیست و مردم به نان شب خود محتاج هستند
با همسرم گفتم نگاه کن ما قبلاٌ که از جلوی این مغازههای ساعت فروشی رد میشیدیم ممکن بود با خودمان فکر کنیم چه مغازههای خلوتی و اصلاٌ کسی از اینها خرید میکند که اینها باز هستند ولی برخلاف عقیده و نظر ما در همین ورود ما به این مغازه این فروش چند میلیونی را داشت و خب مسلما ما که همیشه به آن مغازه نمیرویم که پس صددرصد مشتریهای متعددی دارد
این مثال را زدم که بخودم یادآور شوم که آنقدر فراوانی در جهان زیاد است و آنقدر انسانهای ثروتمندی هستند که حاضرند برای یک وسیله بظاهر غیرضروری میلیونها تومان پول پرداخت کنند و به نان شب هم محتاج نباشند
من باید باور کنم این فراوانی نعمت و ثروت در این جهان سرشار از فراوانی را
این تجربه دیشب به من ثابت کرد که میشود براحتی و از هرشغلی پول و ثروت فراوان ساخت و اگر تا کنون من نتوانستهام نه به این دلیل که نمیشده بلکه به این دلیل که من باور نکرده بودم و اگر باور کنم راه پول درآوردن را ، راه پول درآوردن به شکل ساده را پیدا خواهم کرد یا بهتر بگویم هدایت خواهم شد